Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-02@17:00:37 GMT

ضرب المثل دشمن دانا به از نادان دوست

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۱۶۰۲۹

داستان ضرب المثل:

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از بیتوته ،در زمانهای گذشته، پادشاهی در شهری حکومت می‌کرد که بسیار رئوف و مهربان بود، پادشاه به ضعیفان کمک می‌کرد و جلوی زورگویی ثروتمندان زورگو را می‌گرفت. این پادشاه به خاطر رفتار منحصر به فردش دشمنان بسیار زیادی داشت. بسیاری از دشمنان او طی سال‌ها در لباس نگهبان حرمسرا به او حمله کرده بودند و می‌خواستند وقتی او خواب است او را بکشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

این پادشاه مهربان همسری داشت که خیلی مواظب پادشاه بود و چون شاهد چندین بار خیانت اطرافیان به پادشاه بود، به او پیشنهاد داد تا میمونی را به قصر آورد و تربیت کند تا شب‌ها بالای سر پادشاه پاسبانی دهد. همسرش می‌گفت میمون چون حیوان است و از روابط انسان‌ها و حسادت‌های میان آنها خبر ندارد فقط کسی که به او محبت می‌کند را می‌شناسند و به او خدمت می‌کند.

 

یک روز مردی به علت دزدی که در شهر خود انجام داده بود آواره‌ی کوه و بیابان شده بود و به شهر این پادشاه رسید، مرد خسته و گرسنه بود و چون کاری بلد نبود منتظر ماند تا شب شود و به قصد دزدی وارد خانه‌ای شود. دزد همینطور که در کوچه و بازار قدم می‌زد، آوازه‌ی خوبی‌های این پادشاه و قصر بسیار زیبایش با تزئینات مخصوصش را شنید و تصمیم گرفت شب یکراست به قصر شاه برود و چیز باارزشی بدزدد.

 

دزد شب هنگام وارد قصر شد و با شگردهایی که بلد بود توانست خود را به اتاق خواب پادشاه برساند و دید اتاقی است بسیار زیبا با پرده‌های ابریشمی، مجسمه‌هایی از طلا و نقره و حتی عاج فیل. دیوارهای اتاق با زیباترین تزئینات آراسته شدند. در گوشه‌ی اتاق میمونی را دید که در حال بازی و جست و خیز بود. در همین حین صدای پادشاه را شنید که می‌آمد تا بخوابد. مرد دزد، پشت یکی از پرده‌های اتاق پنهان شد. تا زمانی که پادشاه خوابید بتواند یکی از اشیاء گرانبهای اتاق را بدزدد و با خود ببرد.

 

دزد مدتی را پشت پرده منتظر ماند تا پادشاه به خواب برود. وقتی مطمئن شد پادشاه خواب است و خواست از پشت پرده بیرون بیاید ناگهان مارمولک بزرگی وارد اتاق خواب پادشاه شد و به سمت پادشاه رفت و روی سینه‌ی پادشاه ایستاد ناگهان میمون خنجری برداشت و خواست مارمولک را بکشد که مرد دزد بی‌اختیار نعره زد حیوان نکن. مرد پرید و دست میمون را گرفت. در همین حین پادشاه از خواب بیدار شد و مات و متحیر دید مردی دست میمون نگهبانش را در حالی که چاقویی در دستش است گرفته.

 

 

پرسید: تو کیستی؟ مرد دزد میمون را رها کرده و در برابر حاکم تعظیم کرد و گفت: جناب حاکم خداوند مرا برای حفاظت از جان شما فرستاده. من دشمن دانای تو هستم و این میمون دوست نادان.

 

جناب حاکم در واقع من دزد هستم و به قصد دزدی از اموال قصر وارد خانه شما شدم. اگر من اینجا نبودم و حواسم به حضرت عالی نبود چه بسا این دوست نادان شما را غرق در خون می‌کرد. خداوند مرا که مسافری در راه مانده‌ام امشب به قصر شما کشانده تا شما از این اتفاق جان سالم به در برید.

وقتی قضایا برای حاکم روشن شد، پادشاه سجده شکر به جا آورد و گفت: خداوند خواسته تا جان دوباره‌ای به من بدهد و این جان دوباره توسط تو به من بازگشته و الحق دشمن دانا به از دوست نادان است. 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: ضرب المثل داستان زندگی ی اتاق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۱۶۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای «نفرین فرعون» چگونه بر سر زبان‌ها افتاد؟

مقبره توت‌عنخ‌آمون علاوه بر اینکه یکی از مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی قرن بیستم است، مثل محفظه‌ای از اسرار و شایعات و نظریه‌های توطئه نیز هست. به طور خاص، اصطلاح «نفرین فرعون» زمانی بر سر زبان‌ها افتاد که لرد کارناروُن، حامی مالی اکتشاف مقبرۀ پادشاه توت، تنها چند ماه پس از ورود به آرامگاه او درگذشت.

با وجود این اتفاق شک‌برانگیز، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد بین ورود به مقبرۀ فرعون و مرگ فوری ارتباطی وجود دارد، چون برای مثال، هُوارد کارتر، پس از بیرون کشیدن فرعون از محل استراحت ابدی خود، ۱۷ سال دیگر زندگی کرد.

به گزارش فرادید، کارناروُن نیز سال‌ها پیش از مرگ نهایی‌اش در آستانه مرگ بود و پس از جراحت شدید در یک تصادف رانندگی در سال ۱۹۰۳، از عفونت‌های مکرر ریوی رنج می‌برد و بالاخره در ماه مه ۱۹۲۳ تسلیم مسمومیت خونی ناشی از گزش پشه ناقل شد.

با این حال، ممکن است کارناروُن بخاطر معاملات تجاری خود دچار این نفرین شده باشد. او برای تامین هزینه‌های این سفر معروف، حقوق انحصاری تمام اطلاعات مربوط به مقبره فرعون را به تایمز لندن فروخت و عملاً به این روزنامه، انحصار تمام حقایق مربوط به توت‌عنخ آمون و کشف او را داد.

با توجه به اینکه کل جهان اسیر این داستان در تایمز شده بود، سایر رسانه‌ها که از بدست آوردن خبر تازه ناامید شده بودند، به اخبار ساختگی متوسل شدند. پس از مرگ کارناروُن، روزنامه‌نگاران سرتاسر جهان یک روز پرکار و شلوغ داشتند، چون انواع داستان‌های گمانه‌زنی درباره چگونگی فوت او را چاپ می‌کردند.

به گفته دیوید سیلوِرمَن، متصدی نمایشگاه جهانی توت‌عنخ‌آمون، بسیاری از خبرنگاران آن زمان به عمد کتیبه‌های یافت‌شده روی مقبره را اشتباه تفسیر کردند تا به وجود نفرین دامن بزنند. برای مثال، یکی از رسانه‌ها ادعا کرد که در کتیبه‌ای نوشته شده بود: «همه کسانی را که از آستانه محوطه مقدس پادشاه سلطنتی که برای همیشه خواهد زیست، عبور کنند، خواهم کشت»، در حالی که هرگز هیچ پیامی با این مضمون یافت نشده بود.

یکی دیگر از رسانه‌ها، قسمتی از کتاب مردگان مصر را که روی قبر حک شده بود حذف کرد و به اشتباه آن را اینگونه ترجمه کرد: «کسانی که وارد این قبر مقدس شوند به سرعت بال‌های مرگ را ملاقات خواهند کرد.»

با وجود اینکه هیچ متن حاوی نفرینی نزدیک جسد پادشاه توت یافت نشده، گاهی اوقات هشدارهایی روی مقبره‌های دیگر مصر باستان نوشته می‌شد. یکی از مثال‌های بارز این هشدارها این است: «آن‌هایی که این قبر را می‌شکنند، به یک بیماری مبتلا می‌شوند که هیچ پزشکی نمی‌تواند آن را تشخیص دهد»، اگرچه مشخص نیست این تهدید روی قبر چه کسی نوشته شده است.

با این حال، به طور کلی، نفرین تنها روی مقبره‌های افراد غیرسلطنتی حک می‌شد، چون خانواده‌های سلطنتی مصر توسط یک سری طلسم‌ها به نام «متون اهرام» محافظت می‌شدند و بنابراین نیازی به دفاع اضافی در قالب جادوگران نداشتند.

با وجود فقدان کامل نفرین‌های واقعی فرعونی، برخی از افراد که مشتاق چنین داستانهایی بودند، بارها به دنبال دلایلی برای این باور بودند که ایجاد مزاحمت برای یک پادشاه باستانی ممکن است عواقب مرگباری داشته باشد. برای مثال یک‌بار یک مقاله ادعا کرد که مصری‌ها در زیر برخی مقبره‌ها، زباله‌های هسته‌ای دفن کردند که منجر به عوارض مرگباری برای باستان‌شناسان می‌شود!

گذشته از این حدس و گمان‌های مضحک، برخی مطالعات علمی نشان داده‌اند که ممکن است مقبره‌های باستانی حاوی قارچ، کپک یا میکروب‌های بالقوه مضری باشند که سلامت محققانی که آن‌ها را استنشاق می‌کنند به خطر می‌اندازد. با این حال، تا کنون هیچ نشانه‌ای حاکی از ابتلای هیچ مصرشناسی به چنین پاتوژنی گزارش نشده و اینها همه تیر خلاص به شایعۀ نفرین فرعون است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • این غذاهای دوست‌داشتنی دشمن مغزتان هستند؛ فراموشی در ۷۰ سالگی در انتظارتان است
  • ببینید | جمله خاص پادشاه عربستان درباره غرور ایرانی‌ها به صدام به روایت ظریف
  • ۵ «آخرالزمان» تماشایی که در سال ۲۰۲۴ خواهیم دید!
  • اعتلای فرهنگ و اندیشه ایران اسلامی در گرو تلاش هدفمند معلمان است
  • تفسیر یک ضرب‌المثل در برنامه تلویزیونی | این ضرب‌المثل درباره افراد متظاهر است | ویدئو
  • ببینید | تصاویری دیدنی از قلدربازی میمون برای ۲ مار کبری
  • مراسم روز معلم متفاوت در مرکز یادگیری دانا
  • ماجرای «نفرین فرعون» چگونه بر سر زبان‌ها افتاد؟
  • معنای ضرب‌المثل با گرگ دمبه می‌خوره با چوپون گریه می‌کنه چیست؟ + فیلم
  • (ویدئو) لحظه عجیب گرفتار شدن میمون در دهان کروکودیل