Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-30@04:08:52 GMT

حکایت سلیم‌زاده و سینی چای و املت و کرونا

تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۲۰۰۱۹

حکایت سلیم‌زاده و سینی چای و املت و کرونا

کشوری که داروی بیمار پروانه‌ای را تحریم کرده و طفل معصوم‌هایمان را هر روز دارد جلوی چشم‌مان پرپر می‌گند، چه شده که دارد واکسن به‌مان می‌دهد و این یک بام و دو هوا را کجای دل‌مان بگذاریم؟

به گزارش مشرق، حسین شرفخانلو، نویسنده و مدیر سازمان آرامستان‌های شهرستان خوی است. او درباره روزهای کرونایی روایتی نوشته است که با هم می خوانیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سلیم‌زاده سومین همکار سازمان بود که تستش مثبت شد و رفت توی لاک قرنطینه. قبلش یکی از نگهبان‌ها و شیخِ ناظر شرعی‌مان و هر دو از طریق عیال‌شان آلوده شده بودند و سلیم را ندانستیم که کِی و کجا کرونا گرفت؟

جمعه هفته قبل بود که ساعت ده رسیدم سازمان و بعد از خوش و بش و توقف کوتاهی در سالن پائین، آمدم بروم دفترم که دیدم دراز به دراز در نمازخانه خوابیده و این حرکت از او بعید بود که در این ساعت از روز بخواهد چرت بزند و متوجه عمق فاجعه شدم و فلذا بیدارش نکردم و خبر گرفتم و گفتند حال‌ندارست و شک به کرونائی بودنِ بی‌حالیش بردم و ساعتی بعد که با سینی چائی و نامه‌های رسیده آمد تو، گفتمش که برو خانه و استراحت کن و فردا تست بده که تستش مثبت از آب درآمد و دو هفته رفت که برود.

چند روایت دیگر کرونایی را هم بخوانیم:

دهه هفتادی‌ها معطل دستور یقه سفیدها نمی‌مانند

حامد به جای کولر «کرونا» آورد و مادرش مُرد!
این معتادها از کرونا نمیرند، از وسواس هلاک می‌شوند!
پدرم را کرونایی کنید تا غرامت بگیرم!
برخی می‌ترسند خطوط تلفن، ناقل کرونا باشند!

دلتنگی برای گرفتن دماغ!

دو روز بعدش بود که از معاونت بهداشتی دانشکده علوم پزشکی خوی تماس گرفتند که «چون همکارتان با سینی چائی‌ای که دوره می‌چرخاند و املتی که برای صبحانه‌تان در تابه هم می‌زد، در تماس خیلی نزدیک و مستقیم با کارکنان بخش اداری‌تان بوده، باید بیائیم از همه‌ی در تماس بودگان با او، تست کرونا بگیریم» و روز بعدش همکاری از همکاران معاونت بهداشتی با یال و کوپالِ کاور شده، تو آمد و جهاز و بساطش را ریخت روی دایره و همکاران را از بخش اداری و غیر اداری به خط کردیم تا چوبِ باریک و دراز در حلق‌شان کند و نوکِ پنبه‌ای چوب را آن تو آن‌قدر بچرخاند که آغشته‌ی مخاط‌های تهِ حلق و گلو و مجاری تنفسی شود و بیرون بکشد و بمالد روی کیتِ تشخیصی‌ای که ایرانی بود و به کم از سه دقیقه معلوم کند کل تست شدگان، دارای علامت منفی‌اند و یعنی ویروس‌های منتشره در سر و دست و لباسِ سلیم‌زاده‌ی آلوده به ویروس جهش یافته‌ی کرونا، نتوانسته هیچ‌کدام‌مان را ببرد قاطی باقالی‌ها.

تا آقای بهداشت که حالا خیالش تا حدودی از آلودگی محیط آسوده شده بود، یال و کوپالش را درآورد و به شکل ما شود، فرصتی بود که سرپا بپرسم از واکسن ایرانی‌ای که می‌گویند در مرحله تست انسانی است.

و بشنوم که جناب‌شان از قضا سال‌ها پیش، شخصا از موسسه پاستور بازدید به عمل آورده‌اند و شاهد اسب‌های از کار افتاده‌ای بوده‌اند که نه به کار باربری می‌خورده‌اند و نه به کار سواری دادن و کاربردشان این بوده که چیزی در رگ‌شان تزریق شود و در اثرش، سه هفته بعد چیزی در خون‌شان تولید شود که علاج فلان بیماری ویروسی است و از مارهای سمیِ دراز و کلفتی گفت که روزی یکی یک دانه خرگوش خوراک‌شان بوده و سم تولید می‌کرده‌اند برای فلان بیماری و تهِ حرفش این بود که «دولت! اگر به ایرانی‌ها اعتماد کند، خودمان بلدیم درد خودمان را چاره کنیم» و شاهد دیگرِ حرفش همین کیت‌های ایرانی‌ای بود که با خودش داشت و یادم افتاد روزهای سختِ اول کرونا را که کیت‌هامان بارِ طیاره در فرودگاه مسقط پا در هوا مانده بود و نه می‌گذاشتند طیاره سوخت بگیرد و بپرد سمت ایران و نه می‌شد که بی‌خیال کیت و تشخیص و فلان شویم… .

آقای مأمور بهداشت آدم معمولی‌ای بود که نه شعار می‌داد و نه خارج از تخصص و تجربه‌اش چیزی می‌گفت و بماند که حرفش منطقی بود که می‌گفت «کشوری که داروی بیمار پروانه‌ای را تحریم کرده و طفل معصوم‌هایمان را هر روز دارد جلوی چشم‌مان پرپر می‌گند، چه شده که دارد واکسن به‌مان می‌دهد و این یک بام و دو هوا را کجای دل‌مان بگذاریم؟»

این یکی دو روزه، داشتم حرف‌های او را توی ذهنم مزمزه می‌کردم که امروز رهبر به صراحت گفت «ورود واکسن آمریکائی و انگلیسی به کشور ممنوع است» و منطقِ حرفش، منطقِ آن آقای مأمور بود و وقتی گفت «به فرانسوی‌ها هم اعتماد ندارم» و شاهد از مثالِ خون‌های آلوده وارداتی از فرانسه آورد و یادمان انداخت که ویروس ایدز را اول بار، همین خون‌های آلوده به کشور وارد کردند، همه‌ی تردیدهایم تمام شدند. اصلش هم این است که «آزموده را آزمودن خطاست!»

صبر می‌کنم. آن‌قدر که واکسن ایرانی به تولید انبوه برسد و تا آن‌روز مثل همه‌ی مراعاتی که در این چند ماهه کرده‌ام، حواسم را جمع می‌کنم تا گرفتار ویروس بی‌پدر و مادری که معلوم نیست از کجا آمده و حرف حسابش چیست، نشوم! تا درمانِ ایرانی برسد. ان شاء الله.
قصه_قبرستان

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید سلیمانی مشرق ویروس کرونا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۲۰۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!

اخیرا محققان هلندی خبر فوت مردی که ۶۱۳ روز به بیماری کرونا مبتلا بود گزارش کردند. این مرد به‌دلیل ابتلا به نقص ایمنی نتوانست بیماری کرونا را شکست دهد.

این مرد ۷۲ ساله هلندی، که نام او فاش نشده است، به نقص ایمنی شدیدی مبتلا بود و سال ۲۰۲۲ گرفتار یکی از گونه‌های ویروس کرونای اُ-میکرون شد. او پیش از ابتلا چند بار واکسن کوید۱۹ هم زده بود. از همان زمان او هر بار که آزمایش کرونا می‌داد، مثبت می‌شد و این بیماری آنقدر ادامه یافت تا سرانجام مرد نگون‌بخت اکتبر سال گذشته فوت کرد.

بیماری کرونای این مرد ۲۰ ماه طول کشید که طولانی‌ترین مورد در نوع خود بوده است. پزشکان برای کمک به او درمان‌های گوناگونی را پیشنهاد داده بودند که متاسفانه هیچ‌کدام فایده نداشت.

سیستم ایمنی بدن او آنقدر قوی نبود تا بتواند با ویروس کرونا مبارزه کند. حتی داروهای پادتن هم به‌کارش نیامدند.

بیماران مبتلا به کرونا معمولا پس از گذشت چند روز یا نهایت چند هفته درمان می‌شوند اما این مرد ۷۲ ساله، ۶۱۳ روز گرفتار این بیماری بود.

محققان در بررسی‌های این بیمار متوجه وجود حدود ۵۰ جهش ویروس کرونا در بدن شده بودند. این جهش‌ها توانسته بودند در سیستم ایمنی بدن این مرد اختلال ایجاد کنند که در نهایت جان او را گرفتند.

دیگر خبرها

  • ویروس کرونا در بدن این مرد هلندی بیش از ۵۰ بار جهش داشت
  • فوت و فن پخت املت به سبک قهوه‌خانه‌های دربند (فیلم)
  • حکایت آمریکایی که دیگر «آمریکا» نیست
  • طراحی و ساخت برج‌های تقطیر توسط یک شرکت دانش‌بنیان
  • یک واکسن دیگر در لیست واکسیناسیون کودکان ایرانی
  • اطمینان خاطر دامداران یزدی از تامین به موقع نهاده دامی
  • عجایب جدید از ویروس کرونا؛ مردی پس از ۶۱۳ روز بیماری درگذشت!
  • کتابِ «حکایت زخم‌ها» به چاپ دوم رسید
  • کتابِ «حکایت زخم ها» به چاپ دوم رسید
  • یک ایرانی از کشتی المپیک کنار گذاشته شد / تنبیه فوری فدراسیون جهانی