اصولگرایان در بهترین حالت، 15 درصد از رای کل جامعه را دارند/ به زودی جبهه جدید اصلاح طلبان برای انتخابات 1400 آغاز به کار خواهد کرد
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۳۲۱۲۰
مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دولت سید محمد خاتمی گفت: بهتر بود حمیدرضا ترقی در آن نظرسنجی هایی که ما ندیدیم و او دیده، میزان گرایش به اصولگرایان را هم اعلام می کردند که چه میزان است.
«علی باقری»، چهره سیاسی اصلاح طلب، در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از اظهارات حمیدرضا ترقی مبنی بر اینکه تقریباً بیش از ۷۰ درصد مردم نسبت به اصلاحطلبان نظر مثبتی ندارند و استقبال مردم از اصلاحطلبان بین ۲ تا ۸ درصد است، به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: بهتر بود حمیدرضا ترقی در آن نظرسنجی هایی که ما ندیدیم و او دیده، میزان گرایش به اصولگرایان را هم اعلام می کرد که چه میزان است در این صورت است که می توانستیم دقیق تر صحبت کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: آخرین نظرسنجی که نشان دهنده میزان گرایش مردم به جناح های سیاسی است، انتخابات سال 98 است که در آن انتخابات، اصلاح طلبان حضور جدی نداشتند و اصولگرایان در انتخابات 98 تقریبا بدون رقیب بودند. میزان آرایی که به لیست اصولگرایان در انتخابات مجلس 98 به عنوان مثال در تهران داده شد معیار بسیار خوبی برای میزان مقبولیت اصولگرایان در انتخابات است.
دبیرکل حزب توسعه ملی ادامه داد: اصولگرایان در بهترین حالت، 15 درصد از رای کل جامعه را دارند که یقینا پایین تر از این میزان است. بنابراین بهتر است ترقی رَجَز پایگاه اجتماعی نخواند چراکه در بدترین حالت نیز اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان، آراء بیشتری دارند. نکته دوم اینکه به نظر می رسد حرف درستی است که پایگاه اجتماعی و میزان گرایش مردم به اصلاح طلبان به نسبت آخرین انتخابات ریاست جمهوری در سال 96، دچار افت شده و واقعیتی است که قابل پذیرش است. دلیل عمده آن نیز انسداد ایجاد شده در جامعه بوده که ناشی از بستن راه حرکت نهادهای انتخابی به سمت تحقق وعده هایشان است.
علی باقری بیان کرد: به هر حال جامعه رأی دهنده به اصلاح طلبان احساس می کند نتوانسته از بسیاری از مطالباتش پاسخی دریافت کند بدین ترتیب ریزش آراء اصلاح طلبان در جامعه قابل پذیرش است. همانطور که گفتم این مسئله هیچ تاثیری در کم بودن پایگاه اجتماعی اصولگرایان ندارد اگر آرایی نسبت به اصلاح طلبان رویگردان شود و دچار ریزش شود، این آراء به هیچ وجه به صندوق و حساب اصولگرایان ریخته نخواهد شد. اصولگرایان دارای یک رأی کف اقلیتی حدود 15 درصد در جامعه هستند که کم و بیش آن را حفظ کردند و در انتخابات مختلف، زمانی این آرا 15 درصدی به کار اصولگرایان می آید که رقیب اصلاح طلب به نوعی از صحنه کنار زده شده باشد. تجربه انتخابات ها نشان می دهد که وقتی اصلاح طلبان از صحنه انتخابات کنار گذاشته می شوند آن آراء خاکستری غیر سیاسی که بین اصلاح طلبان و اصولگرایان قرار دارد هم به تبع اصلاح طلبان از صحنه انتخابات دور می شوند.
او اضافه کرد: به بیانی دیگر ورود اصلاح طلبان یک پایه رأی تشکیلاتی را به صحنه انتخابات می آورد به علاوه آن، اصلاح طلبان این هنرمندی و امکان را دارند که علاوه بر آراء خودشان جامعه خاکستری یعنی مردمی که رأی شان استاندارد و سیاسی نیست را به صحنه بیاورند. این هنری است که اصلاح طلبان دارند و اصولگرایان از آن بی بهره اند. بنابراین تصور بنده این است که اگر در انتخابات سال آینده هم شرایطی به وجود بیاید که جریان اصلاحات به صحنه بیاید این جریان هم آراء تشکیلاتی خود و هم بخش قابل توجهی از آراء خاکستری توده های مردم و جامعه را پای کار می آورد و انتخابات را به لحاظ میزان مشارکت به یک انتخابات آبرومند، تبدیل خواهد کرد. اما اگر این اتفاق رخ ندهد و اصلاح طلبان نتوانند در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده به دلیل نداشتن فضا برای فعالیت و نامزد موردنظر خودشان برای فعالیت به صحنه بیایند به تبع آن قسمت قابل توجهی از آراء خاکستری جامعه هم پای صندوق رأی نخواهند آمد. همین طور که در انتخابات مجلس یازدهم شاهد کاهش قابل توجه میزان مشارکت در انتخابات بودیم این سیر نزولی به نظر من در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 هم ادامه پیدا خواهد کرد و تشدید هم، خواهد شد.
علی باقری درباره نگرانی اصلاح طلبان از ردصلاحیت ها از یک سو و سخنان ترقی مبنی بر اینکه با توجه به اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان باید یک چهره جدید با کارنامه سفید معرفی کنند، اظهار کرد: نخست اینکه بهتر است ترقی به کار اصولگرایان بپردازد. او باید در خصوص آشفتگی بی سابقه ای که در میان اصولگرایان وجود دارد و کاندیداهای متعدد نظامی و غیرنظامی و غیره بپردازد چراکه تشکل متبوع ترقی یعنی حزب موتلفه در میان اصولگرایان، اساسا جایگاه قابل توجه و تاثیرگذاری ندارد چه برسد به اینکه در خصوص اصلاح طلبان، بخواهد اظهارنظر کند.
او ادامه داد: نکته دوم اینکه قانون انتخاباتی که در مجلس در خصوص انتخابات ریاست جمهوری مورد بررسی قرار می گیرد ظاهرا فرض ترقی بر این است که همین قانون بدین گونه تصویب خواهد شد در حالی که این تغییرات، دارای چالش های اساسی برای به نتیجه قطعی رسیدن است. این تغییرات به روشنی مخالف اصول متعددی از قانون اساسی است چنانچه اگر شورای نگهبان به عنوان نهاد مدافع و محافظ قانون اساسی بخواهد، نسبت به خلاف های واضح چشم ببندد و اصلاحات مدنظر مجلس یازدهم به تصویب برسد باید سوگواره ای برای قانون اساسی در کشور برگزار کرد. اینکه میزان امکان مشارکت مردم در مهمترین انتخابات کشور یعنی انتخابات ریاست جمهوری، به گونه ای محدود شود که این قبا به تن چندی از یک جناح کشور اندازه شود در واقع به معنای سوگواره ای برای دموکراسی و حاکمیت مردم در جامعه است. بنده امید زیادی دارم که شورای نگهبان اجازه این تخطی نسبت به روح قانون اساسی را در جریان اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری ندهد.
مدیر کل سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات اضافه کرد: نکته سوم، اینکه اصلاحطلبان با چه کاندیدایی میخواهند وارد عرصه شوند. این موضوع یقینا به عقل جمعی اصلاحطلبان مربوط میشود یقینا اصلاحطلبان با کاندیدایی وارد خواهند شد که این کاندیدا بتواند حامل شعارها و اهداف عالی اصلاحطلبان باشد و به نوعی شعارهای اصیل اصلاح طلبی را نمایندگی کند. همچنین جامعه نسبت به او، همین ذهنیت را داشته باشد که میتواند محقق کننده شعارها و اهداف اصلاحطلبانه باشد. از این رو پیشگویی حمیدرضا ترقی مبنی بر اینکه اصلاح طلبان باید یک چهره جدید و با کارنامه سفید معرفی کنند، خواب و خیال او است.
او افزود: در واقع اصلاحطلبان بیش از اینکه به فکر نوع مواجهه نهادهای نظارتی، نسبت به کاندیدایشان باشند یقینا به دنبال آن هستند که یک کاندیدای شایسته، توانمند و دارای یک عقبه روشن سیاسی را به صحنه بیاورند. یقینا اگر نهادهای نظارتی بخواهند براساس قانون به آن کاندیدا نگاه کنند موظف به تاییدصلاحیت آن کاندیدا هستند.
این چهره سیاسی اصلاحطلب درباره سازوکار 10+30 نیز اظهار کرد: دو حزب به 30 حزب اضافه شده است. در ادامه هم شخصیت های حقیقی از 10 نفر به حداکثر 15 نفر افزایش یافته است.
او گفت: این سازوکار تایید شده منتهی اشخاص حقیقی هنوز انتخاب نشدهاند که ظرف چند روز آینده، حداکثر 15 نفر افراد حقیقی هم انتخاب خواهند شد و به زودی جبهه جدید اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 آغاز به کار خواهد کرد.
باقری در پاسخ به این سوال که چه کسانی به عنوان شخصیتهای حقیقی این سازوکار مطرح هستند؟ تصریح کرد: هنوز کسی انتخاب نشده است البته چهرههایی نامزد شده اند و نامشان نیز از میان بزرگان اصلاحات مطرح شده اما چون این فرایند، دوطرفه است یعنی کمیتهای که این اشخاص را بر میگزیند لیستهایی را دارد که ابتدا باید نظر مثبت بزرگان را دریافت کند که آیا امکان حضور یا تمایل به حضور در جلسات را دارند یا ندارند پس از آن است که میتوانند دست به انتخاب بزنند. بنابراین ممکن است این فرایند طول بکشد.4
گفتنی است؛ اخیرا حمید رضا ترقی، چهره سیاسی اصولگرا و از اعضای شواری مرکزی حزب موتلفه، در گفت و گویی درباره سهم جریان اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، گفت: براساس نظرسنجیها در حال حاضر گرایش مردم به اصلاحطلبان منفی است و تقریباً بیش از ۷۰ درصد مردم نسبت به اصلاحطلبان نظر مثبتی ندارند. استقبال مردم از اصلاحطلبان بین ۲ تا ۸ درصد است. بنابراین جریان ذکر شده آنچنان تاثیری در انتخابات و مشارکت ندارد، اما طبیعتاً اصلاحطلبان به هر میزان که بتوانند مشارکت را افزایش دهند حضورشان میتواند مثبت باشد.
این اصولگرا درباره احتمال تایید صلاحیت چهرههای اصلی اصلاحطلب به عنوان نامزد ریاست جمهوری در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ عنوان کرد: نامزدهای اصلاح طلب در چهارچوب شروط طرح جدید انتخابات ریاست جمهوری نمیگنجند یا اینکه محکومیت دارند که کار را برای آنها مشکل می کند. مگر اینکه اصلاحطلبان یک چهره جدید با کارنامه سفید که هیچ کدام از این مسائل را نداشته باشد را به عنوان گزینه نهایی خود معرفی کنند، لذا احراز یا عدم تایید صلاحیت بستگی به نامزد آنها دارد. به هر حال «قانون، قانون است، قانون که نباید خود را با اصلاح طلبان تطبیق دهد آنها باید خود را با قانون تطبیق دهند.»
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: اصلاح طلبان در 1400 اصولگرایان در 1400 انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان حمیدرضا ترقی قانون اساسی میزان گرایش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۳۲۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/