گذری بر شیوۀ تربیتی حضرت زهرا (س) در سعادتمندی انسان
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۳۴۵۵۵
درسهایی که از حضرت زهرا (س) برای جذب هرچه بیشتر انسانها به دین و سعادت حقیقی وجود دارد، از مسیر افزایش رفتارهای محبتآمیز میگذرد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گاه ما انسانها فکر میکنیم که هر چه استدلالمان برای جذب اطرافیانمان به سوی حق و حقیقت قویتر باشد، به توفیقات بیشتری در این زمینه دست پیدا خواهیم کرد؛ این فکر از آن بابت است که ما خیال میکنیم شبهات فکری ـ اعتقادی به عنوان اصلیترین عامل در گمراهی انسانها مؤثر واقع میشوند و حال اینکه شواهد امر چیز دیگری را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه مشخص است شبهات اعتقادی وقتی میتواند اثر خود را بگذارد و انسان را از راه به در کند که او قبل از گرفتار شدن در این شبهات، تعلقاتش را از دست داده باشد و اسلام و فرامین آن جذابیتی برایش نداشته باشد. این محبتها و علقهها بسیار حیاتی هستند و نقش یک محافظ را برای انسان بازی میکنند تا شبهات و عقاید انحرافی به راحتی نتوانند در دلوجان انسان نفوذ پیدا کنند.
علاقه ما به انسانهای خدایی و دستورات زیبای اسلامی، از آنچنان نقش محوری برخوردار است که گاه از آنها به تمام دین تعبیر شده است. «برید بن معاویه میگوید: در مِنا خدمت امام باقر علیهالسلام بودم، آن حضرت به زیاد بن اسود (که یکى از اصحاب او بود) نگریست و دید پایش بریده و مجروح شده است، امام علیهالسلام از وضع رقتبار او متأثر شده و به او فرمود: چرا پاهایت اینطور شده است؟ زیاد عرض کرد: شتر جوان و لاغرى داشتم و به خاطر آن بیشتر راه را پیاده آمدم، حضرت متأثر شد، زیاد عرض کرد: من گاهى آلوده به گناهان میشوم تا بدانجا که گمان میکنم به هلاکت و نابودى افتادهام در آن حال به یاد دوستى شما میافتم و همان امید نجاتى براى من میآورد و اندوهم را برطرف میکند!
امام باقر علیهالسلام فرمود: مگر دین چیزى جز محبت و دوستى است؟ خداى تعالى فرموده: «... ولى خدا ایمان را محبوب شما کرد و آن را در دلهای شما بیاراست» (سورۀ حجرات آیۀ 7) و نیز فرموده: «بگو اگر خدا را دوست میدارید. مرا پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد» (سورۀ آلعمران آیۀ 31) و نیز (دربارۀ انصار مدینه) فرمود:«... دوست دارند آنان که بهسوی ایشان هجرت کردهاند» (سورۀ حشر آیۀ 9).»[1]
اینگونه است که حتی میتوان گفت رفتارهای دینی که محبتآفرینند، اگر نگوییم قویتر از یک استدلال دینی کار میکند، کمتر از آن نیز اثر ندارد. به همین دلیل است که روایات ما بر عملهای محبتساز تأکید دارند. امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند: «کُونُوا دُعَاةَ اَلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصِّدْقَ وَ اَلْوَرَعَ؛[2] مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتندارى را از شما مشاهده کنند.»
وقتی سیره حضرت زهرا سلاماللهعلیها را به عنوان یکی از بهترین نمونههای تبلیغ عملی دین در قامت رفتارهای محبتآمیز مورد بررسی قرار میدهیم، زندگی نورانی ایشان را پر از نمونههای بیبدیلی از این دست میبینیم. حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها به دلیل جایگاه مادرانه خود، برای فرزندان یک الگوی کامل تربیتی بود که نقل سیره این بانوی بزرگوار نیز چراغ روشنی است برای تاریکیهای زندگیهای امروزی ما در این دنیای پرهیاهو.
شیخ صدوق (ره) در علل الشرایع از امام حسن مجتبى علیهالسلام روایتی را نقل میکند که ایشان اینگونه میفرمایند: «شبهای جمعه مادرم فاطمه علیهاالسلام را مىدیدم که تا طلوع صبح، در محرابش، مشغول رکوع و سجود و عبادت پروردگار است و مىشنیدم که براى مؤمنین دعا مىکند و در دعایش نام آنها را ذکر مىکند اما براى خود دعا نمىکند؛ به او گفتم: مادرم! چرا براى خودت دعا نمىکنى؟ آن حضرت در جواب مىفرمود: پسرم! اوّل باید همسایه را دعا کرد و بعد خود را.»[3]
این رفتار حضرت زهرا سلاماللهعلیها هم برای فرزندان گرامیشان درس بزرگی است که بدانند همسایه انسان هر کس که باشد نباید نسبت به او بیتفاوت باشند و هم برای کسانی که این واقعه در طول تاریخ برایشان نقل میشود. حال اگر به این مورد یک نکته را نیز اضافه کنیم که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها از کوتاهیهای برخی از این همسایگان در دفاع از حق مولا علی علیهالسلام و ماجرای غصب خلافت نیز آگاه است، قضیه مهمتر و تأثیرگذارتر نیز خواهد شد که چگونه میشود انسانی اینگونه بدیهایی را ببیند اما در برابر آن بدیها، جز خوبی و خیرخواهی چیز دیگری از او صادر نشود.
اینگونه عمل کردن از جانب دختر گرامی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله خود منشأ دینی و قرآنی دارد؛ آنجا که قرآن کریم میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛[4] نیکی و بدی یکسان نیست. [بدی را] با بهترین شیوه دفع کن؛ [با این برخورد متین و نیک] ناگاه کسی که میان تو و او دشمنی است [چنان شود] که گویی دوستی نزدیک و صمیمی است.»
بر این مبنا است که مشاهده میکنیم این بانوی گرامی بر رفتارهای سخاوتمندانه این همه تأکید دارند و خود و مردم را بدان توصیه میکنند. حضرت زهرا علیهاالسلام میفرمایند: «پدرم رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به من فرمود:... سخاوت، درختى است در بهشت و شاخههایش در دنیا است؛ هر کس به شاخهاى از شاخههاى آن در آویزد، او را به بهشت درآورد».[5]
درسهایی که حضرت صدیقه کبری علیهاالسلام برای جذب هرچه بیشتر انسانها به دین و سعادت حقیقی دارد از مسیر افزایش رفتارهای محبتآمیز میگذرد و بر هر مسلمانی لازم است با الگوگیری از وجود نورانی این بانوی بیهمتا، در این مسیر گام بردارد و با گسترش هر چه بیشتر مکارم اخلاق انسانهای بیشتری را به دین مبین اسلام دعوت کند.
* حجتالاسلام مصطفی راهی استاد حوزه علمیه قم
----------------------
پینوشت:
1.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، محمد باقر مجلسی، ج 27، ص 122، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
2.مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، علی بن حسن طبرسی، ج 1، ص 46، انتشارات المکتب الحیدریه، نجف اشرف.
3.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام، محمد باقر مجلسی، ج 43، ص 81، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
4.آیه 34 سوره فصلت.
5.عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 918.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: حضرت فاطمه س حضرت فاطمه س سلام الله علیها علیه السلام حضرت زهرا انسان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۳۴۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمال نامه ی مستان حیدری / امیرالمؤمنین در شعر خواجوی کرمانی
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب، طاهره تهرانی: کمالالدین ابوالعطا محمود بن علی بن محمود مرشدی کرمانی که «نخلبند شُعرا» و «خلاّقالمعانی» و «ملکالفُضَلا» نیز خوانده میشده، عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجری و متولد سال ۶۸۹ هجری قمری است. تخلص او در همه شعرهایش «خواجو» است که از باب تحبیب، مصغر خواجه است.
دوران کودکی و جوانی
او فرزند خانوادهای بزرگ در کرمان بود، دوران کودکی را در همان شهر ماند و سپس سفرهای طولانی خود را به حجاز و شام و بیتالمقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضی از بندرهای خلیجفارس آغاز کرد، بهره او از این سفرها تجارب زیاد و توشههای بسیار از دانش بود.
سالهای سفر و گشت و بازگشت
خواجو مدتی در بغداد اقامت داشت و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت، اما ممدوحش ابوسعید بهادرخان کشته شده بود و غیاثالدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو بهدست مخالفانش به قتل رسید. و خواجو سلطانیه بیسلطان را لایق اقامت ندید:
از آن خواجو ازین منزل سفر کرد
که سلطانیه بیسلطان نخواهد
سپس به اصفهان و از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو، علیالخصوص در سایه لطف و عنایت شاه شیخ ابواسحق زندگی کرد، هرچند که روابطش با امیر مبارزالدین رقیب او نیز خوب بود.
حافظ و خواجوی کرمانی
حافظ مشهورترین همعصر خواجو است، و چون به سال و تجربه شاعری خواجو بر او مقدم بود، در مدتی که مقیم شیراز بود مانند دوستی که سِمَت رهبر و استاد هم داشته باشد بر اندیشه حافظ تأثیر گذاشت؛ و بههمین دلیل در دیوان حافظ بیتهای زیادی به تقلید یا به استقبال از غزلهای خواجو میبینیم، در بسیاری موارد هم در معنی و لفظ از او اقتباس کرده است. البته که حافظ ابیات و مصراعهای زیادی هم از سعدی به کار برده، چنانچه در بیتی منسوب به حافظ به هر دو اشاره شده:
استاد سخن سعدی ست پیش همه کس اما
دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو
شیوه سخن سرایی
مضامین عرفانی در غزلیات او بسیار زیاد است، و همچنین مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها نیز در شعر او پرتکرار است؛ ضمن اینکه با زبان طنز و هزل به انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان و ریاکاران در آن روزگار پرداخته است. او به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی، فردوسی را الگوی خود داشته؛ در ریاضیات طب و نجوم هم صاحب نظر بوده است.
در دیوان اشعار او به سبک باقی شعرای آن عصر در منقبت و مدح پیامبر و خلفا اشعاری هست، اما او در دو شعر به صورت جداگانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و در شعری دیگر چهارده معصوم را مدح کرده و به آنها متوسل شده است که به اختصار به آنها میپردازیم. نخست ابیاتی از قصیده منقبت حضرت علی (ع):
وجه برات شام بر اختر نوشته اند
و اموال زنگ بر شه خاور نوشته اند
مستوفیان خسرو کشور گشای هند
بر باختر مواجب لشکر نوشته اند
در باب ظلمت آنچه خضِر نقل کرده است
بر گرد بارگاه سکندر نوشته اند
دیوانیان عالم علوی به مُشک ناب
واللیل بر حواشی دفتر نوشته اند
کتابیان رقعه نویسِ سوادِ شام
والنَّجم برِ صحایف اختر نوشته اند
دانی که چیست اینکه خطیبان آسمان
برطرف هفت پایهی منبر نوشته اند؟
یک نکته از مکارم اخلاق مرتضیست
کانرا برین کتابه به عنبر نوشته اند
در معنیِ فضیلتِ داماد مصطفی
پیران هفت زاویه، محضر نوشته اند
منظومهی محبت زهرا و آل او
بر خاطر کواکبِ ازهر نوشته اند
دوشیزگان پرده نشین حریم قدس
نام بتول، بر سر معجر نوشته اند
انجم، کلام مرتضوی را ز راه یُمن
برگرد این رواقِ مدوّر نوشته اند
بر هفت هیکلِ فلکی هر دعا که هست
آن از زبان صاحب قنبر نوشته اند
رمزی که در مطاوی طومار کبریاست
بر نام اهل بیت پیمبر نوشته اند
از دست و پنجه اسدالله کنایتیست
حرفی که بر جبینِ غضنفر نوشته اند
نامش نگر که قلعه نشینان موسوی
مهر گشاد بر در خیبر نوشته اند
نعتش نظاره کن که رهابین عیسوی
بهر شرف بر افسر قیصر نوشته اند
القاب عالیش ز پی اکتساب قدر
بر سقف چار صفّه ی شش در نوشته اند
ابیاتِ شوقِ آنکه نبی را برادرست
اجرام بر روانِ چو آذر نوشته اند
لشکرکشان عالمِ جان، نام دُلدُلش
بر کوهه های زین تکاور نوشته اند
صنعت گران چرخ، به زر وصفِ ذوالفقار
بر تیغ خور نوشته و در خور نوشته اند
ذکر غبارِ درگه آن میر هاشمی
شاهان سرفراز بر افسر نوشته اند
در گوش ما مدایح شبّیر خوانده اند
بر جان ما مناقب شبّر نوشته اند
اشعار من که مادح اولاد حیدرم
هم بحر مشق کرده و هم بر نوشته اند
شادم بدین که بر صفحات عقیدتم
شرح خلوص آن شه صفدر نوشته اند
خواجو کمال نامهی مستان حیدری
بر جان عارفان قلندر نوشته اند...
در قصیده هفتاد بیتی از بخش بدایع الجمال دیوان اشعار خواجو این ابیات در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام آمده است:
سالکِ دل یافته نکهتِ روح القدس
چون نبیِ یثربی، بوی اویس قرن
انوری خاوری، از سر صدق و صفا
ورد زبان ساخته مَحمِدَتِ بوالحسن
قاضی دین رسول، خازن گنج بتول
قامع کیش هبل، ماحی نقش وثن
خون شفق در کنار، چرخ به سوگ حسین
دود غشق در جگر، دهر به داغ حسن
چون برسیدی بحال دم مزن از قیل و قال
چون بگذشتی ز قال بیش مگو ما و من
تا نکنی ورد خویش، ذکر شه اولیا
از ورق خاطرت محو نگردد مِحَن
شیردلِ لافتی، شیر خدا مرتضی
حیدر خیبر گشا صفدر عنتر فکن
ناصب رایات علم، شارح آیات حق
واسطهی کاف و نون، کاشف سرّ و علن
شاه ولایت پناه، میر ملایک سپاه
کهف مکین و مکان، زین زمین و زمان
مرغ سلونی صفیر، بحر خلیلی گهر
تازی دُلدُل سوار، مکّی قدسی سنن
ازهر زهرا حرم، گوهر دریا کرم
روح مسیحا شیَم، خضر سکندر فطن
مکتب دین را ادیب، راه خدا را دلیل
فلک ملل را خطیب، شاه رسل را ختن
گفته ز تعظیم شأن، مَحمِدَتش مصطفی
خوانده ز فرط جلال، منقبتش ذو المنن
نعل سم دلدلش تاج سر فرقدین
خاک ره قنبرش سرمه چشم پرن
سبحه طرازان قدس، در حرمش معتکف
قلعه گشایان چرخ، بر علمش مفتتن
دست مده جز بدو، تا نشوی پایمال
فتنه مشو جز بر او، تا برهی از فتن
جان ثنا خوان من، تا ابد از مدحتش
باز نیاید چو مرغ، از گل و برگ سمن
در ره مهرش فلک، مشوره با من کند
زانک بود مستشار، نزد خرد مؤتمن
چون ببرم از جهان، حسرت آل رسول
روز جزا در برم، سوخته بینی کفن
ترکیب بند خواجو در منقبت حضرت رسول و ائمه اطهار نیز بسیار مفصل و خواندنی است:
به نوک خامهی صورت گشای کن فیکون
که بست در شکن کاف تاب طره نون
حروف مصحف مجدش منزه از کم و کیف
سطور لوح جلالش مقدس از چه و چون
چو صفر هیچ بود در ازای قدرت او
هر آنچه در قلم آید ز لوح بوقلمون
به حکم اوست که ضحّاک صبح کشور گیر
دهد به مهر دُرفشان درفش افریدون
بنات غیب ز بهر نظارهی صنعش
سر از دریچهی ابداع میکنند برون
فلک به چرخ درآید چو نام او شنود
ملک سجود کند چون کلام او شنود
به ماه روی شب افروز الذی اَسری
که یافت مشتری از مهر او عُلُّو بها
گشوده دیده ی ما زاغ در جهانِ اَبیت
فکنده تختِ دنی در مکان او اَدنی
کشیده رختِ لعُمرک به خیمهی لَولاک
چشیده نُزل فاَوحی ز خوانِ ما اوحی
به عکس روی چو مه، صبح طیبه و یثرب
به چین زلف سیه، شام مکّه و بطحا
نداده بی نظرش اختران به کعبه شرف
ندیده بی قدمش رهروان ز مَروه صفا
ز نور معجز او اقتباس کرده کلیم
ز خوان دعوت او چاشت خورده ابراهیم
بدان امیر که شد شاه چرخ چاکر او
نمونه ایست مه نو ز نعل استر او
ز تختگاه سَلوُنی از آن علم بفراخت
که بود مملکت لَو کشف مسخّر او
به حکم قاطع کشور گشای مصطفوی
نبی مدینهی علم آمد و علی در او
هلال شامی اَبرَش سوار قلعه نشین
شده ست حلقه به گوش غلام قنبر او
چو کعبه مولد او گشت از آن سبب شب و روز
کنند خلق جهان سجده در برابر او
گدای درگه او شو که شاه مردان اوست
پلنگ بیشهی اسلام و شیر یزدان اوست
در ادامه در هر بند از حضرت زهرا سلام الله علیها تا امام حسن عسکری علیه السلام را نام برده و سپس به ذکر حضرت حجت بن الحسن میپردازد:
به مقدم خلف منتظر امام همام
مسیح خضر قدوم و خلیل کعبه مقام
شُعَیب مدین تحقیق، حجت القائم
عزیز مصر هدی، مهدی سپهر غلام
خطیب خطه افلاک، منهی ملکوت
ادیب مکتب اقطاب، محیی اسلام
شه ممالک صاحب الزمان که زمان
به دست رایض طوعش سپرده است زمام
به انتظار وصول طلیعتش خورشید
زند درفش دُرفشنده صبحدم بر بام
نه در ولایت او در خورست رایت ریب
نه با امامت او لایق ست آیت عیب
که شمع جان من از نور حق منور باد
دماغ من ز نسیم خرد معطر باد
مرا که مالک ملک ملوک معرفتم
جهان معرفت و ملک دین مسخّر باد
دلم که مهر زند آل زر بر احکامش
فدای حکم جهانگیر آل حیدر باد
ضمیر روشن خواجو که شمع انجمن است
چراغ خلوتیان رواق شش درباد
روان او که شد از آب زندگی سیراب
رهین منت ساقیِّ حوضِ کوثر باد
در آن نفس که بود مرغ روح در پرواز
مباد جز به رخ اهل بیت چشمش باز
در رباعی دیگری نیز به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اشاره میکند:
آن شاه که شهر علم را آمد در
پشت سپه و ابنِ عَمِ پیغمبر
شاه شهدا، میر نجف، جفت بتول
داماد رسول و شیر یزدان، حیدر
دیگر آثار خواجو عبارت اند از خمسه خواجو یا پنج مثنوی همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمالنامه و گوهرنامه؛ رسالهی البادیه؛ رسالهی سبع المثانی؛ رسالهی مناظره شمس و سحاب.
آرمیده در تنگه الله اکبر
سرانجام در سال ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت و بدنش را در تنگ اللهاکبر شیراز (نزدیک دروازه قرآن) به خاک سپردند.
کد خبر 6091788 طاهره تهرانی