نمیخواستیم مخاطب فقط بخندد/ مهرآوران:لیسانسهها یک اتفاق جدید بود
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۵۱۷۲۰
به گزارش خبرنگارحوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،عزت الله مهرآوران از جمله بازیگران مجرب ژانر کمدی است و تا پیش از «لیسانسه ها» در فیلمها و سریالهای طنزی همچون هتل پیاده رو، پیامک از دیار باقی، دزد و پلیس، مومیایی ۳ و مرد عوضی به ایفای نقش پرداخته است.
او در سریال لیسانسهها ایفاگر نقش عباس آقا، پدر حبیب یکی از سه جوان اصلی قصه است؛ کاراکتری که هر چه میگذرد نقشش پررنگتر میشود و حتی به لحاظ جذابیت، از برخی شخصیتهای اصلی هم سبقت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این بازیگر بازخوردهایی را که از بابت بازی در نقش عباس آقا از سوی مردم دیده، فوق العاده توصیف میکند و میگوید که این حجم از واکنشهای مثبت غافلگیرش کرده است. مهرآوران سریال لیسانسهها را یک اتفاق در تلویزیون میداند و تاکید میکند که دست اندرکاران این سریال و در راس شان سروش صحت نمیخواسته اند فقط مخاطب را بخنداند، بلکه قصد داشته اند تا او را به تفکر هم تشویق کنند. این بازیگر پیشکسوت همچنین اظهار امیدواری میکند که امکان ساخت سریالهایی همچون لیسانسهها در تلویزیون هر چه بیشتر فراهم شود.
این شبها آی فیلم ۲ سریال لیسانسهها را برای مخاطبان تاجیک و افغان فارسی زبان خود به روی آنتن دارد. به همین مناسبت گفت و گویی داشته ایم با عزت الله مهرآوران بازیگر نقش عباس آقا در این مجموعه جذاب و دیدنی امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا، امیر کاظمی، بهنام تشکر، بیژن بنفشه خواه، متین ستوده، رویا میرعلمی، کاظم سیاحی، سیاوش چراغی پور و مهران رجبی از جمله دیگر بازیگران سریال لیسانسهها هستند.
بدون تردید عباس آقا یکی از کاراکترهای دوست داشتنی سریال لیسانسهها است که حتی از برخی شخصیتهای اصلی هم جذابتر به نظر میرسد.
شخصیتهای سریال لیسانسهها و از جمله عباس نقوی که من نقشش را بازی میکردم در جامعه و در میان اطرافیان قابل مشاهده هستند، ولی هرگز به این شکل که در لیسانسهها دیدیم ارائه نشده بودند. همین متفاوت بودن هم باعث شد که بتوانند در بین مردم جا باز کنند و محبوب مخاطبان شوند. همه کاراکترهای سریال برای مخاطب باورپذیر هستند، چرا که مخاطب شبیه آنان را در اطراف خود دیده است. منتها پرداخت متفاوت به این شخصیتها نقطه قوت سریال محسوب میشود. عباس آقا هم از جنس همین آدم هاست با این تفاوت که برخی از ریزه کاریها و جزئیات شخصیتی او بارز شده است. او در ابتدا به عنوان پدر حبیب، یکی از سه جوان اصلی سریال حضور دارد، اما به مرور زمان و به خصوص پس از فوت همسرش، نقشش در قصه پررنگتر میشود.
خودتان کدام یک از وجوه شخصیتی عباس آقا را دوست داشتید؟
خونسردی او را خیلی میپسندیدم. عباس آقا با یک بی تفاوتی خاصی با اتفاقات روزمره زندگی اش و آنچه در اطرافش میگذرد برخورد میکند و رفتارش با فرزندانش هم خیلی جالب است، به خصوص با حبیب.
مردم هم این کاراکتر را خیلی دوست داشتند و یکی از محبوبترینهای لیسانسهها بود.
به هر حال این شخصیت در لیسانسهها حضور داشت و نقشش در فوق لیسانسهها حتی پررنگتر هم شد. در تمام این مدت هم توانست جذابیتش را حفظ کند. مردم آن قدر کاراکترهای سریال لیسانسهها را دوست داشتند که آنها را تا فوق لیسانسهها همراهی کردند. سریال در بین مردم تماشاگران بسیاری داشت. بازخوردهای خیلی خوبی از مردم گرفتیم، آن قدر که حتی خودمان را هم غافلگیر میکرد.
علت این حجم از جذابیت و توانایی جذب مخاطب سریال لیسانسهها را در چه عواملی میبینید؟
در حقیقت سریال لیسانسهها در ژانر طنز و کمدی یک اتفاق بود که از طریق سروش صحت اجرا شد. عوامل این سریال و در راس شان سروش صحت میخواستند بگویند که میشود این نوع طنز را هم در تلویزیون برای مردم ساخت و آنها را خنداند. آقای صحت هنرمند طنازی است و به دلیل شناخت کاملی که از مقوله طنز دارد توانست سریال لیسانسهها را مردمیتر کند.
مخاطب در سریال لیسانسهها به نوعی شاهد یک نوع طنز جدید است که اتفاقاً میتواند با آن ارتباط هم برقرار کند، موافق هستید؟
بله، سریال لیسانسهها یک اتفاق جدید است و نگاه جدیدی به این ژانر دارد. برخی از ساختارشکنیهایی را در این سریال میبینیم که قبلاً کمتر شاهدش بوده ایم، مثلاً نوع نگاه به مسئولان یا معتادان یا حتی ازدواج افراد میانسال. نگاه جدید سروش صحت به اتفاقات اجتماعی از زاویه طنز باعث جذاب شدن سریال لیسانسهها شده است. در این سریال با اقشار مختلف جامعه از مسئولین گرفته تا معتادان شوخی شده است بدون این که باعث دلخوری شود. از طرف دیگر، لیسانسهها قرار نیست به هر قیمتی مخاطبش را بخنداند، بلکه در پشت هر دیالوگ، نوعی تفکر پنهان است. در لیسانسهها به جزئیات و ریزه کاریها توجه ویژه شده و اتفاقاً همین جزئیات است که برای بیننده جذاب به نظر میرسد و باعث خنده اش میشود. داستانکها در لیسانسهها حرف اول را میزند؛ داستانکهایی که پرداخت خیلی خوبی نسبت به آنها صورت گرفته است. آقای صحت توانست با خلاقیت و هوشمندی که دارد از آدمهای معمولی تصویری جدید را به نمایش بگذارد. او همچنین توانست اتفاقات خیلی ساده و معمولی را به شکل جذابی پردازش کند.
خودتان به عنوان یک بازیگر کارکشته که بازی در قالب نقشهای کمدی را در کارنامه دارد چه نوع طنزی را میپسندید؟
طنزی که فاخر باشد و فقط به دنبال خنداندن مخاطب نباشد، بلکه بخواهد تا او را به فکر و اندیشیدن هم ترغیب کند. فکر میکنم سریال لیسانسهها در این موضوع کاملا موفق بود و فقط نمیخواست مخاطبانش را بخنداند. امیدوارم امکانات ساخت آثاری مثل لیسانسهها در تلویزیون فراهم شود و مردم بتوانند دوباره چنین سریالهای جذاب و ماندگاری را تماشا کنند.
به نظرتان سریال لیسانسهها میتواند برای مخاطبان تاجیک و افغان فارسی زبان آی فیلم۲ هم جذاب باشد؟
خواه ناخواه از طریق زبان مشترک میتواند جذاب باشد، اما به لحاظ فرهنگی شاید اختلافاتی باشد. به هر حال آنها سبک زندگی دیگری را دارند.
خودتان مخاطب آی فیلم هستید؟
بله، میبینم. آی فیلم شبکه خوبی است و کسانی که موفق نشده اند سریالها را ببینند میتوانند از طریق آی فیلم فرصت تماشا پیدا کنند. بعضی از سریالها هم که تماشای دوباره اش خالی از لطف نیست، مثلاً خودم تکرار سریال «وضعیت سفید» را که ۱۵ سال از ساختش میگذشت از آی فیلم دیدم.
این روزها چه میکنید و مشغول چه کاری هستید؟
این روزها مشغول بازی در سریال «بچه مهندس۴» هستم. اگر نگویید که فلانی چرا اینقدر پرکار است بعد از بچه مهندس ۴ در سریال «مرداب» به کارگردانی آقای شهرام شاه حسینی و فیلم سینمایی «خوب بد جلف۳» به تهیه کنندگی آقای محسن چگینی بازی خواهم داشت.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رسانه ملی سریال تلویزیونی سریال لیسانسه ها لیسانسه ها لیسانسه ها برای مخاطب یک اتفاق عباس آقا سریال ها شخصیت ها سروش صحت آی فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۵۱۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم.
به گزارش مشرق، مثلا اسمش را بگذاریم نهضت آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت! پدیده یک دهه اخیری که به مدد خط تولید سریدوزی همسایه شمالغربیمان در ترکیه راه افتاده.
این نهضت باید بفروشد، صادرات داشته باشد و دلار وارد کند. لاجرم باید عامهپسند باشد و لاجرمتر آنکه برای این عامهپسند بودن نباید خیلی توی مسائل غور کند. هر چیزی که بخواهد دستگاه هاضمه مخاطب را به زحمت هضم و پرداخت بیندازد و او را به گاوگیجه گرفتن انداخته باید قیچی شود.
جالب است بدانید که این نهضت از سال ۲۰۱۰ سایر پهلوانهای رقبای سریالساز در دنیا را زده به گاراژ و بعد از صنعت عظیم فرهنگ سریالساز ایالاتمتحده در رتبه دوم دنیا قرار گرفته و مدام هم دارد به طول و عرض و ارتفاعش اضافه میشود.
سر ریز این خروجی هم به مدد دهها شبکه ماهوارهای ریخته میشود توی حلق مردم منطقه در خاورمیانه و منطقه بالکان و برگردانش در ایران هم پر کردن سبد مصرف فرهنگی بخشی از قشر متوسط و رو به پایین جامعه که زیر ضرب مشکلات اقتصادی و در فقر تولیدات رسانه ملی، سرگرمی فرهنگی رایگان دیگری ندارد جز شبکههای ماهوارهای ترک و تخموترکههای ایرانیشان. حتما صنعت سریالسازی ترک -حداقل آن قسمی که مخاطب فارسیزبان در یک دهه اخیر با آن روبهرو بوده- را هزار و یک ویژگی مخصوص به خود را دارد اما اگر خواسته باشیم دال مرکزی این هزار و یک ویژگی مخصوص را ذیل یک دال مرکزی جمع کنیم، آن دال مرکزی آن چیزی نیست جز «پرداخت سردستی»!
خصوصیت اصلی این جناب آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت در همه چیز، سردستی و سطحی بودن است چه زمانی که روایت زندگی میکند، چه زمانی که روایت حماسه میکند، چه زمانی که راوی خداست و کنش و واکنشهای غیرمادی این عالم چه زمانی که با لعاب اروتیسم و جاذبههای غلیظ جنسی در جایگاه روایت عشق و خیانت خلقالله نشسته.
اصلا مساله این نیست که مای انسان ایرانی چقدر با این مفاهیم سر صلح داریم یا آشتی؛ مساله آن است که همه چیز در این خط تولید سردستی است و فاقد عمق و فستفودی. در منظومه زیستی انسان امروز جایی برای «تامل» نیست. همه چیز برای مصرف است. لاجرم صنعت فرهنگ آن هم ورژن ترکش هم از این قاعده مستثنی نیست.
آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت شاید قصه بگوید، پیرنگ داشته باشد و برخلاف صنعت فرهنگ مد شده این سالهای سینمای ایران، پایان مشخص و غیر شرحه شرحهای هم داشته باشد، اما خروجی محتوم هر نوع ورودی ولو متعالی به این دستگاه پرداخت تحلیلی، سطحی شدن است و سردستی و مبتذل شدن. هر چیزی تولید میشود که فقط «مصرف» شود. «تامل» کردن، سرعت مصرف را پایین میآورد پس باید از آن دور شد.
خروجی این حالت سطحی و سردستی شدن است آنقدر که بعضا حس میکنی دارد به شعور مخاطب توهین میشود. این ۴۵۱ کلمه را عارض شدم که این را بگویم «مست عشق» هم بدجور به این آفت مبتلاست حالا گیریم راوی نوعی عشق باشد در جایگاه صلح کل عالم هستی نشسته بدون زهرماریهای مرسوم در همتایان ترکش! خروجی اما همان همیشگی است؛ سردستی و سطحی و بهقدر اقتضائات سینمای ایران بهره گرفته از مثلث و مربعهای عشقی!
همهچیز در مست عشق سردستی است. چه رابطه مرید و مرادی مولانا با شمس باشد چه خواستگاری دفعی شمس از کیمیا خاتون، چه رابطه آن سردار نظامی با آن کنیزک مسیحی و چه جمع شدن این سه ضلع در کنار هم که قرار است مفهوم اصلی مست عشق را بسازد که از سنتز پا گذاشتن هر یک از کاراکتر روی شخصیت سابقشان حاصل میشود.
مولانایی که دیگر آن فقیه سنگین سر کرده در کتاب و درس نیست و شمسی که معترف است به شکستن خویش و فروتنی در برابر عشق کیمیا خاتون و درنهایت هم خودشکنی آن فرمانده نظامی که به خود میآید! انگار که مخاطب باید همهچیز را پیشفرض پذیرفتهشده بداند تا کارگردان بهسرعت قصهاش را بگوید و به سرانجامی برساند و سوژه را مصرف کند. این سطحینگری و سردستی بودن نقطه مقابل کارنامه حسن فتحی است.
کافی است مست عشق را بگذارید کنار «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «پهلوانان نمیمیرند»، «میوه ممنوعه» یا حتی «شهرزاد» که بین ساختههای فتحی، عامهپسندترین اثرش محسوب میشود تا مشخص شود این آنتی تورکیش کانسپچوآل آرت چه بلایی سر فتحی آورده. آقای فتحی! چه داری میکنی با خودت؟!
منبع: روزنامه فرهیختگان