Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری، نرجس سادات موسوی|در گیر و دار روزمرگی‌های زندگی بودم که خبری توجهم را جلب کرد باز هم خانه‌ای توسط آدم‌هایی از جنس خودمان ساخته شده بود تا سرپناهی باشد برای مادری که دردی از دردهایش کم شود با خود گفتم در این شرایط سخت اقتصادی که هر کس به فکر خودش است ساختن خانه و سرپناه همت زیادی می‌خواهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این خبر خوشحال‌کننده من را روانه خانه نوساز کرد تا از جزئیات این کار ارزشمند باخبر شوم و کمی با اهل خانه صحبت کنم.

پس از ورود به شهر وردنجان از اهالی محل که آدرس صاحب خانه را می‌پرسیدم خیلی کم اطلاع داشتند اما به محض اینکه گفتم خانه‌ ساخته شده توسط نیروهای جهادی موسسه خیریه شروع کردند به دعای خیر برای آن‌ها و آدرس را نشانم دادند و خانمی از تهیه تبلت برای فرزندش گفت تا از هم‎‌سن‌هایش در تحصیل عقب نماند ظاهرا این آدم‌ها که هنوز نمی‌شناختمشان جای زیادی در دل مردم این شهر باز کرده بودند و کارهای خیری بیش از این‌ها انجام داده بودند.

زنگ در را که زدم دختر بچه کوچکی در را باز کرد دخترک زیبا و معصومی که به آرامی به من سلام می‌کرد و مادر خانه که برای استقبال در چارچوب در حاضر شد. خانم رفیعی با گرمی از ما استقبال کرد و ما را دعوت کرد که به داخل خانه برویم. او از مشکلاتش برایم گفت این که دو تا فرزند دارد و همسرش از کار افتاده است و مشکلات جسمی و ناتوانی حرکتی دارد. او از چند سال مستاجر بودن و مشکلات اجاره‌نشینی و اسباب‌کشی‌های سالیانه گفت و اینکه تامین هزینه‌های اجاره در کنار مخارج زندگی چقدر برایشان سخت است.

در بین صحبت‌‌هایش مدام برای افرادی که من هنوز نمیشناختم دعا می‌کرد و از خدا برایشان عمر با عزت و برکت می‌خواست.

این صحبت‌ها مرا به سمت موسسه خیریه علی بن ابی‌طالب شهر وردنجان سوق داد چند نفری را دیدم که ساده و بدون ریا در حال برنامه‌ریزی برای کارهای خیر بودند خواستم که با آن‌ها صحبت کنم ولی تمایل زیادی نداشتند و سعی داشتند بدون اینکه نامی از آن‌ها برده شود کار خود را ادامه دهند. سرانجام با یکی از اعضای اصلی صحبت کردم و در تمام این مدت از اینکه هنوز همدلی و کمک زنده است احساس غرور کردم.

راه شهدا را ادامه می‌دهیم

آقای مولوی: زمانی اتفاقات موجود در کشور ایجاب می‌کرد مردم تفنگ به دست بگیرند و با دشمن مبارزه کنند درست زمانی که من دوساله بودم پدرم در جنگ به شهادت می‌رسد و حالا پس از گذشت این همه سال دلم می‌خواست کاری انجام دهم که پدرم را خوشحال کرده باشم و نشان دهم راه شهدا هنوز ادامه دارد و از خون این شهدا نهال‌هایی رشد یافته و حالا این روزها که دشمن به قلب اقتصادی و فرهنگی کشور ضربه وارد کرده باید تا جایی که می‌توانیم پشت هم باشیم تا سختی زندگی به کسی آسیب جدی وارد نکند.

استقبال از ایده‌های نوجوانان شهر برای کارآیی بیشتر

این موسسه در سال ۱۳۸۸ با نام حضرت علی ابن ابی‌طالب(ع) ثبت شد و تا امروز به صورت مستمر فعالیت کرده‌ایم و با کمک مردم شهر و خیرین بودجه ماهانه تامین می‌شود و همه‌ افراد با هدف محرومیت‌زدایی و گشایش در امور در این مکان جمع می‌شوند از کمک مالی تا کمک فکری در این موسسه هست و محدودیت سنی هم وجود ندارد ما از طرح‌ها و ایده‌های نوجوانان و جوانان شهرمان برای کمک هر چه بیشتر به نیازمندان استفاده می‌کنیم.

کمک هزینه ازدواج و تامین جهیزیه برای زوج‌های جوان، کمک هزینه درمان برای افرادی که درگیر بیماری هستند و توان تامین هزینه‌ها را ندارند، وام قرض الحسنه، تهیه سبد کالا، اشتغال‌زایی، ساخت 4 واحد مسکن، کمک در جهت تعمیر مسکن نیازمندان بخشی از کارهایی است که انجام دادیم و با اشتیاق ادامه می‌دهیم.

خرید 260 عدد تبلت از درآمد حاصل از بازیافت

در بین همه‌ این فعالیت‌ها بازیافت برایم امر جالبی بود که از طریق آن 260 عدد تبلت برای دانش‌آموزان شهرشان خریده بودند، از ایشان خواستم در این خصوص توضیح دهند.

آقای مولوی: چند وقتی هم با ایده بازیافت شروع به جمع‌آوری پسماندهای قابل بازیافت کردیم به این صورت که از بازیافت از مبدا طرح‌ریزی شد و مردم شهر با جداسازی زباله‌های بازیافتی و تحویل به ما کمک بزرگی در این کار می‌کنند و ما توانستیم با شروع سال تحصیلی و درآمد حاصله برای دانش‌آموزان لوازم‌التحریر و 260 عدد  تبلت تهیه کنیم که در شروع سال تحصیلی دانش‌آموزی از نعمت تحصیل باز نماند.

در بحث اشتغال اقدام به تاسیس گلخانه کردیم که افراد در بحث تولید و فروش مشغول به فعالیت هستند و کسب درآمد می‌کنند، ما با برگزاری کلاس‌های آموزش مثل خیاطی و زنبورداری در تلاش هستیم افرادی که آموزش می‌بینند را سازمان‌دهی کنیم تا مشغول به کار شوند و با کمک برای به فروش رساندن محصولاتشان بتوانند کسب درآمد کنند.

خانواده‌های تحت پوشش  تا به امروز ۱۵۰خانوار هستند که البته با شرایط کنونی تعدادشان بیشتر هم شده و در برخی موارد کمک‌های موردی به  قشر کارگر و آسیب دیده از کرونا هم انجام شده که بیشتر تامین اقلام ضروری و مایحتاج مردم بوده است.

دست نیازمندان را می‌گیریم تا خدا دستمان را بگیرد

باید بگویم لذتی که در خوشحال کردن دل یک نیازمند هست در هیچ چیز دیگر نیست و با انجام هر فعالیت و دیدن خوشحالی یک نیازمند و لبخند یک کودک یتیم یا یک فرد معلول ترغیب می‌شویم که با انرژی بیشتری به فعالیت ادامه دهیم و این را هم بدانید که تنها عنایت و لطف خدا بوده که تا به این لحظه موفق بوده‌ایم.

ما دست از تلاش برنمی‌داریم و آرزویمان این است روزی برسد که در اطراف ما خانواده نیازمند دیده نشود. ما درد مردم را در این روزگار سخت درک می‌کنیم و با تلاش شبانه‌روزی در پی این هستیم که خانواده‌ بیکاری در شهرمان نباشد و اگر هم توان کار ندارند دستشان را بگیریم تا خدا دست ما را بگیرد.

انتهای پیام/3339/م

منبع: فارس

کلیدواژه: کار خیر خرید تبلت برای دانش آموزان وردنجان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۶۷۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خانه موزه‌ای در تهران که نماد عقل و عشق است

عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانه‌ترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق.

به گزارش ایسنا، در حیاط خانه مرسدس بنز  ۲۳۰S  سبز رنگ مدل ۱۹۶۶ شهید مطهری در سایه کاج بلند خیابان  شهید کلاهدوز پشت دیوار آجری به خواب عمیق فرو رفته است. این ماشین از ادریبهشت 1358 دیگر روشن نشده است. شاید باور نکنید ماشین‌ها و همه اشیا می‌توانند مانند همه انسان‌ها داستانی داشته باشند که شاید قلمی بخواهد روایتشان کند. یک ماشین می‌توانند در دل حوادث تاریخی نقش آفرینی کند و همان مدل ماشین می‌تواند آروزهای یک خانواده را به دره ببرد. ماشین بنزی که در حیاط خیابان شریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه صدرا به خواب طولانی رفته است ماشین بنزی است که در زمره نخستین تولیدات S  کلاس مرسدس ‌است. آن شهید این خودرو را هفت سال قبل از شهادتش در تاریخ ۲/۳/۱۳۵۱ از شخصی به نام آقای ابراهیم زین العابدینی ساکن یوسف آباد تهران خریداری کرده است. 

البته از این ماشین روایت جالب و درس آموزی هم وجود دارد که نشان دهنده سبک زندگی استاد است. نخستین روایت برمی‌گردد به آستانه پیروزی انقلاب در سال 1357 که شهید مطهری برای سخنرانی قصد داشت به دانشگاه تهران برود این ماشین، همان ماشینی است در خاطرات شهید مطهری آمده است و به نوعی نشان دهنده سبک زندگی استاد است. آن‌روزها برعکس امروز، دانشجویان به  ساده زیستی افراطی تمایل داشتند و حسایست آنان نسبت به روحانیون بیشتر از دیگران بود.

علامه مطهری به همراه علی مطهری و عی لاریجانی با ماشین بنز استاد، ایشان را به دانشگاه صنعتی شریف بردند. این در حالی بود برخی اعتراض‌ها نسبت به اینکه چرا استاد مطهری ماشین بنز دارد شنیده می‌شد. دم در دانشگاه که رسیدند، یکی از افراد همراه، به ایشان پیشنهاد کرده بودند که از ماشین پیاده شوند و بقیه راه را پیاده بروند. تا یک موقع ماشین ایشان را نبینند که جوّی علیه ایشان درست شود. علامه با این پیشنهاد مخالفت کردند بلکه خواستند با ماشین تا جلوی در سالن بروند. تا تظاهر به ریا نشود و همانگونه  هست جلوه کند.

همانطور که روایت ماشین از ذهنم گذشت ماشین را رها می‌کنم تا خواب دیرین 45 ساله‌اش آشفته نشود. از سنگ‌فرش حیاط وارد خانه‌ای می‌شوم که در سکوت بهاری آفتاب نیمروزی خاطراتش را مرور می‌کند.

این خانه روزگاری محل رفت و آمد چهره‌های نام آشنایی بودند که در اوراق تاریخ نام بلندی دارند. بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دکتر علی شریعتی و بسیاری از روحانیون و شخصیت‌های دیگر.

خانه در دو طبقه بنا شده است که در طبقه اول دست‌نوشته‌ها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم کتاب‌های آن شهید به نمایش درآمده است.  طبقه پایین شامل یک حال و پذیرایی بزرگ است که پس از بازسازی حالت نگارخانه گرفته است. نشان از خانه روحانی ندارد. اما برای اینکه زندگی استاد با تصاویر و وسایل به تصویر کشیده شود چاره‌ای به بازسازی نبود. عکس‌هایی که از استاد در خانه و موزه نصب شده است بیش از دیگر عکس‌های استاد، عکس علامه طباطبایی و حضرت امام چشم‌نوازی می‌کند.

به گفته علی مطهری بسیاری از کتاب شهید مطهری در طبقه دوم نوشته شده است. کتاب‌های «نظام حقوق زن در اسلام»، «مساله حجاب»، «علل گرایش به مادی‌گری» و «امدادهای غیبی در زندگی بشر» جزو این آثار است. طبقه دوم شامل راهرویی است که به دو اتاق منحصر می‌شود اتاق مطالعه پنجره بزرگ رو به خیابان و پشت به خیابان دارد. نور به راحتی به خانه روشنی می‌بخشد. در گوشه اتاق تخت با روکش قدیمی می‌توان دید که بازدیدکنندگان را یاد خانه هر پدربزرگ و مادربزرگ می‌اندازد. عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانه‌ترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. از تفسیر کبیر قرآن گرفته تا مجموعه رسایل فلسفی ملاصدرا. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق. خدایا به ینگونه معرفت‌ها برکت عطا کن. استاد جمع عقل و عشق بود. این عشق زمین و الهی نداشت و به صورت توامان بود. یادی از گفت‌گوی که همسر استاد با یکی از خبرنگاران کرده است می افتم که در این گفت‌وگو گفته است. به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمه‌های شب بود. ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند. میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچه‌ها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند. بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند. یادم نمی‌آید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم. بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچه‌ها اهمیت می دادند..

با خود می‌پرسم مگر مرد خدا می‌تواند چیزی غیر از این باشد نگفته‌اند مردان خدا شیران روز و پارسیان شب‌اند. یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان می‌گوید: از ویژگی‌های آن مرحوم، تقید و علاقه فراوان ایشان بود به ذکر و دعا و بیداری شب. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی می‌کردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمؤمین علی علیه السلام می باشم، آن حضرت به تو دستور داده اند به پاخیز و نماز شب به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند.

در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود: «هذه برائة لک من النّار»؛ این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ است. من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی علیه السلام با زمان ما، متحیر نشسته بودم که در همان حالت تحیر، مرحوم آیت اللّه مطهری مرا از خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.

ایوان دلگشا خانه دلبری می‌کند و مشرف به حیاط و درخت کاج است که پرندگان گوناگون را میزبانی می‌کند و شاید پس از اندیشه‌ای طولانی و فلسفی ویا غم روزگار خوردن در ایوان مشرف به درخت کاج گیر و سنگفرش و هوای تازه نعمتی باشد.

اما این مرد عشق و عقل در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ و پس از خروج از خانۀ دکتر یدالله سحابی، توسط محمد علی بصیری عضو گروه فرقان از فاصله حدود دو متری با سلاح رولور به شهادت رسید. تا مصداق این آیه سوره آل عمران شود که خداوند درباره شهدا می‌فرماید؟ وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • بهره برداری از ۱۱۰۰ مسکن ویژه محرومان به همت بسیج سازندگی در خراسان رضوی
  • این شهید حتی موقع به‌ دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!
  • ماجرای تلخ حبس طاقت‌فرسا زن زباله‌گـرد در میان دیوارهای ساختمان متروک | تصاویر
  • ماجرای مالیات بر عایدی سرمایه چیست؟/ ببینید وقتی قانون تصویب شود چقدر باید مالیات بدهید؟ (فیلم)
  • اجرای ۲۰۰ عنوان ویژه برنامه درهفته بسیج سازندگی در گیلان
  • ساخت ۴۶ واحد مسکن محرومان در ۲ بخش سنگر و کوچصفهان
  • شناسایی بیش از ۸۰۰ نوع نیت برای وقف
  • خانه موزه‌ای در تهران که نماد عقل و عشق است
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • (تصاویر) خانه موزه شهید مطهری