Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-01@12:53:57 GMT

حضور موثر حراج تهران در اقتصاد هنر تجسمی ایران

تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۷۰۰۳۸

حضور موثر حراج تهران در اقتصاد هنر تجسمی ایران

با وجود اینکه ایران به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و غنی‌ترین مهدهای هنر در جهان شناخته می‌شود تا همین 10 سال پیش، هیچ سهمی از فروش آثار هنری هنرمندانش نه تنها در سطح جهانی، بلکه در سطح ملی نیز نداشت.

در حالی که حراجی‌های غربی همچون کریستیز، ساتبیز، بونامز، خانه استکهلم و فلیپس نام خود را به عنوان قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین حراج‌های هنری جهان ثبت می‌کردند و آثار هنرمندان ایرانی را در کنار دیگر هنرمندان جهان به فروش می‌رساندند، در ایران هنرمندان بسیار به عرصه ظهور می‌رسیدند که نمی‌توانستند سهمی از این حراج‌های بین‌المللی داشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان حتی چینی‌ها هم در سال 1993 به فکر افتادند تا حراجی با عنوان «چاینا گاردین» راه بیاندازند که در آن انواع آثار هنری چینی به فروش می‌رسید. حراجی که امروز در سطح بزرگ‌ترین حراجی‌های تخصصی هنر دنیا شناخته می‌شود.

ماجرا در ایران بدین شکل پیش می‌رفت تا اینکه در سال 1391 پس از کش و قوس‌های بسیاری درباره برگزار شدن یا نشدن حراج کریستیز به جای دبی در تهران، حراجی با نام خود تهران سر برآورد تا پایانی باشد بر این مناقشات.

این اولین گام جدی ایرانیان برای حضور در مارکت‌های بین‌المللی هنر بود، چراکه حراج هنری تهران می‌توانست سهم بزرگی در فروش آثار هنرمندان ایرانی در داخل از کشور و معرفی هنرمندان نوظهور به مارکت‌های بین‌المللی داشته باشد، تا در ابتدا آثار هنرمندان ایرانی با مالکیت ایرانیان در مارکت‌های بین‌المللی به فروش برسد و هنرهای تجسمی ارز‌آوری بیشتری داشته باشد.

شاید توجه به این نکته ضروری است که ما تاکنون نتوانسته‌ایم هنرهایی همچون سینما، تئاتر، ادبیات معاصر یا حتی موسیقی را در ابعاد وسیع به خارج از کشور صادر کنیم و از فروش این آثار هنری درآمدهای ارزشی داشته باشیم. اما این هنرهای تجسمی هستند که حتی پیش از شکل‌گیری حراج هنری تهران در حراج‌های بین‌المللی به قیمت‌های کلان به فروش می‌رسیدند و بازار موفقی داشتند.

با توجه به هدف اصلی اقتصادی این حراج، یک تفاوت اساسی درباره حضور آثار هنرمندان ایران در حراج تهران با رویدادهای خارجی وجود دارد. آثار عرضه شده هنرمندان ایران در رویدادهای خارجی صرفاً درآمدی برای هنرمند و یا ارزآوری برای کشور به شمار نمی‌رود؛ چون تعدادی از این آثار در مالکیت مجموعه‌داران خارجی بوده و به طور طبیعی سود و درآمد آن نیز به صاحبان آن تعلق دارد؛ با این وجود اگر آثار در مالکیت هنرمندان ایرانی قرار داشته باشد، به نوعی درآمد ارزی حاصل می‌شود.

اما اکنون باید این سؤال را طرح کرد که هنرهای تجسمی چه جایگاهی در کشور دارند؟ اقتصاد در این بخش چه وضعیتی دارد؟ نگاه عامه مردم به هنرهای تجسمی و همچنین حراج تهران چگونه است؟ و... هر پاسخی به این سوال‌ها می‌تواند ما را به رویکردهای کارشناسی شده برای هر چه بهتر شدن اقتصاد هنرهای تجسمی رهنمون سازد.

در حال حاضر همه کشورهای دنیا در حال یافتن جایگاه خود در بخش‌های مختلف اقتصادی هم در داخل و هم در خارج از کشور هستند. اگر چه در دهه‌های گذشته توجه چندانی به هنرهای تجسمی و فعالان این حوزه نشده بود؛ اما در چند سال اخیر با حضور بیشتر آثار هنرمندان ایرانی در حراج‌های مهم و معتبر بین‌المللی شاهد شکل‌گیری موج نوینی در این بخش بوده و عرضه و تقاضای فعلی شاهدی برای موضوع است.

برای تبیین موضوع فوق، نگاهی به بیست و پنجمین حراج کریستیز خاورمیانه با عنوان «هنر مدرن و معاصر خاورمیانه» که در سوم فروردین 1398 در دوبی برگزار شد، بیاندازیم. در این رویداد 85 اثر از هنرمندان کشورهای ایران، سوریه، لبنان، عراق، مصر، امارات، عربستان، فلسطین، الجزایر و عمان عرضه شد.

از 85 اثر در این حراجی، بیشترین آثار متعلق به کشور ایران با 19 اثر از 13 هنرمند ایرانی بود. همچنین، کشورهای لبنان با 18 اثر، مصر 16 اثر، سوریه 13 اثر، عراق 8 اثر، فلسطین 7 اثر و کشورهای امارات، عمان، عربستان و الجزایر هر کدام با یک اثر در این حراجی حضور داشتند. 19 اثر از هنرمندان شناخته شده ایرانی از جمله حسین زنده رودی، علی شیرازی، محمد احصایی، پرویز تناولی، منوچهر یکتایی، بهمن محصص، مارکو گریگوریان، رضا درخشانی، فرهاد مشیری، ساسان بهنام بختیار، رکنی حائری زاده، شیرین علی آبادی و رضا آرامش به فروش رفت.

حالا سهم هنرمندان ایرانی از این میزان فروش به چه اندازه بود؟ کل فروش این دوره از حراج، 3 میلیون و 719 هزار و 500 دلار بود که هنر ایران از این عدد، یک میلیون و 155 دلار را از آن خود کرد. به عبارتی حدود 30 درصد از فروش کل به ایران اختصاص داشت. البته همان گونه که بیان شد، اگر چه این میزان درآمد به نام ایران ثبت شد، اما تنها مبلغ آن آثاری که در مالکیت هنرمندان و یا مجموعه‌داران ایرانی بود نصیب ایران شد.

حراج تهران در چند سال اخیر به طور منظم و با معیارهای تعریف شده برگزار می‌شود که تحولی قابل تأمل و مطالعه در عرصه هنرهای تجسمی و همچنین مارکت این آثار است. اما موضوع مهم دیگر این که حراج تهران تریبون بسیار مهمی برای معرفی آثار ایرانی به مجموعه‌داران ایرانی و در نهایت علاقه مندان خارجی است. به خصوص در دوران کنونی که به علت شیوع ویروس کرونا، همه‌ی حراج‌های بزرگ و به‌نام دنیا هم تحت‌تاثیر وضعیت کرونا قرار گرفته‌اند.

با بسته شدن گالری‌ها و افزایش قیمت ابزار و مواد هنرهای تجسمی، عرصه بر هنرمندان این حوزه تنگ‌تر شده است. ولی حراج هنری تهران در تلاش است تا با برگزاری یکی از دو رویداد سالانه‌اش دل هنرمندان هنرهای تجسمی را گرم کند و آن‌ها را به آینده امیدوار کند.

همان گونه که در این مطلب اشاره شد هنرهای تجسمی اگر چه تاکنون با چراغ خاموش حرکت کرده است اما در مقایسه با برخی از محصولات و کالاهای دیگر از ارزآوری شایانی برخوردار بوده وحتی با وجود داخلی بودن آن به لحاظ ارقام قابل رقابت با رویدادهای بین‌المللی است.

با این حال هنگامی می‌توانیم شاهد رونق اقتصادی در این بخش باشیم که زنجیره‌ای از عوامل به صورت هماهنگ و مکمل در کنار یکدیگر قرار گیرند که البته حراج تهران با توجه به کارنامه و سابقه خود می‌تواند محور این حرکت باشد. چراکه پیش از این چشم هنرمندان جوان، نوظهور و حتی معاصر و پرسابقه به گالری‌ها و حراج‌های هنری خارجی بود، اما امروز با وجود حراج تهران آن‌ها می‌توانند به بازار داخلی که برای هنرهای تجسمی ایجاد شده است، امید داشته باشند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: آلودگی هوا مازوت کاظم صدیقی غنی سازی اورانیوم شاخص آلودگی هوا ایام فاطمیه حراج تهران حراج کریستیز هنر مدرن آلودگی هوا مازوت کاظم صدیقی غنی سازی اورانیوم شاخص آلودگی هوا ایام فاطمیه آثار هنرمندان ایرانی آثار هنرمندان ایران بین المللی هنرهای تجسمی حراج تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۷۰۰۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

لزوم برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی

تین نیوز

تصور کنید برای یک روز تمام کتاب ها و مجله های دنیا بدون حتی یک تصویر منتشر شوند، در خیابان ها و کوچه هایی قدم بزنید که هیچ المان شهری و بیلبورد و تبلیغاتی در آن دیده نمی شود و رنگ و تصویر و تخیل از زندگی تان قهر کرده باشد، دنیا بدون حضور گرافیست ها همین شکل است؛ خسته کننده و یکنواخت. گرافیست ها جهان را به جای بهتری برای تماشا و زندگی تبدیل کرده اند و اگر نبودند، زندگی همان قدر کسالت بار بود که تماشای کارتون از تلویزیون سیاه وسفید.

 

۲۷ آوریل امسال مصادف با ۷ اردی بهشت، نمایشگاهی از آثار پوستر ۷۷ هنرمند از ۳۶ کشور دنیا به مناسبت هفته گرافیک با کیوریتوری بهنام رئیسیان در ساری برگزار شد. در گفت و گوی پیش رو، بهنام رئیسیان از چرایی و چگونگی برپایی نمایشگاه، گرافیک در مازندران، زیباسازی شهری در استان، مشکلات توسعه این شاخه از هنر در مازندران و این که آیا راه ورود به جهان هنر صرفا از دانشگاه می گذرد یا نه؛ می گوید.

۷۷ هنرمند جهانی در مرکز مازندران

به گفته رئیسیان گرافیک ایران الهام گرفته از لهستان است که در گذر زمان، با حذف و اضافه به گرافیک ایران تبدیل شده، بارزترین عیار سنجش این اثرگذاری نیز در تفکر و آثار هنرمندان قدیمی ایرانی دیده می شود؛ فضاهایی پر شده با عناصر بصری درهم تنیده و انتقاد از مینیمالیسم.

این دانش آموخته هنر، درباره چگونگی برگزاری نمایشگاهی با شرکت هنرمندانی از سراسر جهان در مرکز استان می گوید: ۱۷ سال فعالیت تخصصی در حوزه طراحی پوستر و گستره مراودات با سراسر دنیا بستری شد برای جلب اعتماد و همکاری با هنرمندان جهانی تا آثاری را طراحی و به این نمایشگاه ارسال کنند. مکاتبات مان نزدیک به یک ماه طول کشید و درنهایت ۷۷ آرتیست از ۳۶ کشور جهان در دو بخش فیزیکی و مجازی این نمایشگاه شرکت کردند. تعدادی از آثار در قالب پوسترهای کاغذی و برخی هم به صورت ویدئوپروژکتور نمایش داده می شود. برای نمایش هم به قول همکارم «چه جایی بهتر از ساری!»، برای من ساری مرکز جهان است.

رئیسیان در ادامه به جایگاه ساری در گرافیک ایران می پردازد: به واسطه کارم در ده ها شهر و استان حضور داشتم. ظرفیتی که در ساری وجود دارد در هیچ جای دیگری وجود ندارد و اگر آرتیست های ما کوتاهی می کنند نباید تصور کنیم که ساری ظرف مناسبی برای توسعه گرافیک نیست. در ۴ سال گذشته فضا را امیدوارکننده تر دیدم، من با اکثر هنرمندان استان در ارتباطم و می بینم که کم کم به ساری برگشته اند و به فکر کار در این جغرافیا هستند. خب این مساله حتی اگر در حد حرف هم باشد امیدوارکننده است.

برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی

در دنیای امروز برندینگ شهری به عنوان یکی از راه های توسعه و رونق اقتصاد شهرها بر پایه منابع بومی و داخلی شناخته می شود، اگر نگوییم تمام، اما بخش بزرگی از بار برندینگ بر دوش گرافیست ها است. رئیسیان درباره استفاده از المان ها و نقوش بومی در برندینگ شهری می گوید: در کشورهای کوچک تری مثل عراق، فلسطین یا کره جنوبی برگزاری نمایشگاه های پوستر به رشد شهرها و اقتصاد بومی منطقه کمک کرده است، به طور کلی تصویر زودتر و راحت تر از کلمه روی ذهن مخاطب اثر می گذارد و از طرف دیگر ماندگاری بیشتری هم در حافظه دارد، به این معنا که مخاطب با دیدن آن نشانه، تصویر یا المان به یاد مقصد می افتد و این تداعی به نهادینه شدن تصویر برند و گسترش آن در جهان کمک می کند.

این هنرمند مازندرانی تماشای آثار شهری را نوعی برندینگ دانسته و ادامه می دهد: افراد با دیدن یک اثر هنری که موضوع آن «ساری» یا «مازندران»است در تعامل با موضوع قرار می گیرند و در تداوم ارتباط بصری، اثرگذاری لازم برای ایجاد وفاداری در حافظه مخاطب شکل می گیرد، در نتیجه مخاطب عادی بعد از مدتی به مخاطب فعال تبدیل می شود. یکی از راهکارهای ماندگاری در حافظه مخاطبان استفاده از تصویر و نماد است، مثل مجسمه های شهری، نقاشی دیواری و عناصر بصری ای که یادآور مقصد در ذهن مخاطب باشد. المان های تصویری و نقوش بومی مازندران قابلیت بسیار زیادی برای استفاده در فضای شهری و بصری دارند اما متاسفانه چنان که باید از آنها استفاده نکرده ایم.

«میدان ساعت» ظرفیت بالقوه برندینگ شهری

به اعتقاد رئیسیان گرافیک مازندران با میدان ساعت شناخته می شود، نمادی که کمتر موردتوجه قرار گرفته ، وی دراین باره اظهار می کند: پتانسیل ساری بسیار بالاتر از حدی است که دیده می شود و این مساله ای است که خود من خیلی با آن درگیرم. تا به حال ۴ یا ۵ پروژه رایگان به شهرداری تحویل دادم تنها به دلیل تعلق خاطری که به این شهر داشتم؛ اما توجهی نکردند و اجرا هم نشد. قصد گلایه ندارم ولی من این شهر را خانه خودم می دانم اما در آن غریبم، این همان ناامیدی است که در نسل هنرمندان ما ریشه دوانده، هنرمندانی داریم که آثارشان به خارج از کشور فروخته می شود اما در همین شهر ناشناس مانده اند.

در زیباسازی شهری ضعیف هستیم

از رییسیان درباره زیباسازی شهری مازندران و نقاط ضعف آن می پرسم، در پاسخ می گوید: ببینید همان طور که یک فرد عادی نمی تواند در کار پزشک ابراز عقیده کند، درباره زیباسازی شهری هم همین امر مصداق دارد، باید افراد واجد صلاحیت در این مساله قدرت انتخاب و اعمال نظر داشته باشند. در جامعه ما هنر با نگاه سرسری مورد قضاوت قرار می گیرد و این تصور وجود دارد که طراحی و اجرای آثار شهری از عهده همه برمی آید.

به نظر می رسد یک سر این ماجرا به تغییر ذائقه عمومی و سازگاری مردم با آن چه که در فضای شهری با آن مواجه اند بازمی گردد، تغییری که نه یک شبه، بلکه در گذر زمان اتفاق افتاده، این هنرمند در پاسخ به این سوال که آیا ذائقه عمومی به تماشای آثار سطحی عادت کرده یا نه؛ می گوید: خب بدیهی است که ما در زیباسازی شهری دچار ضعف هستیم، اما من درصدی خود هنرمند را مقصر می دانم. هنر به خلق اثر محدود نیست و بسیاری از مباحث در کشور ما مطرح نمی شود، در تمام دنیا علاوه بر طراحی، پرزنت هم اهمیت دارد. درواقع چگونگی ارائه اثر در تغییر ذائقه عمومی اثرگذار است، هنرمند باید مخاطب را با اثر خوب و چرایی اهمیت دادن به آن آشنا کند. شخصیت عادی آنچه که می خواهد را طلب می کند اما هنرمند می تواند تغییر ایجاد کند. مخاطب با دیدن اثر هنریِ خوب، به مرور با معیارهای ارزش گذاری آشنا می شود و تغییر ذائقه عمومی اتفاق می افتد.

هنرمند ساروی ادامه می دهد: در شهرهای بزرگ تر متولیان و مسئولان هنر به وظایف شان آگاهند و تعامل لازم میان نهادهای فرهنگی، هنرمندان و مخاطبان آثار هنری به واسطه همین آگاهی شکل می گیرد. قصدم این است بگویم این امر اشتباهی یک طرفه نیست و من به عنوان هنرمند باید با جامعه مخاطبان، مسئولان و افراد فعال این حوزه تعامل داشته باشم.

به عقیده رئیسیان بخشی از ضعف های این حوزه به عدم تعامل جامعه فرهنگی مازندران برمی گردد: چند سال قبل نمایشگاهی با مشارکت ۲۰ آرتیست از سراسر جهان با موضوع اختصاصی «ساری» در اداره کل فرهنگ و ارشاد مرکز استان برگزار کردم. ببینید اهمیت قابل توجهی دارد که از ۲۰ کشور دنیا، آرتیست ها پوستر اختصاصی برای ساری و مازندرانی که هرگز آن را ندیده اند، خلق کنند. تصور کنید شخصی از اندونزی پوستری از میدان ساعت ساری طراحی کرده در حالی که هرگز این بنا را ندیده، این قدرت تصور و هنر دست آنها است که حتی من ساروی هم نتوانستم آن را تصور کنم.

خب این فرصت طلایی به راحتی از دست رفت، چطور؟ مسئولان همان زمان قول بیلبورد شهری دادند و من هم پیگیر کار شدم، اما توجهی نشد و از کنار نمایشگاهی با این دستاورد به راحتی عبور کردند. بعد از نمایشگاه آثار در جای دیگری اکران نشدند و این فرصت به راحتی از دست رفت. انتظار زیادی نداشتم جز این که مردم از این زیبایی بصری استفاده کنند. بحث بر سر نمایشگاه نیست! بلکه توجه به ساری اهمیت دارد.

هنرمندان در میانه راه کنار می کشند

رئیسیان درباره جایگاه گرافیک مازندران در کشور می گوید: در حال حاضر نمی توانم بگویم ما استانی شاخص در این هنر هستیم. با استان های زیادی کار می کنم و متوجه شدم دانشجویان و هنرجویان مازندران دانش بیشتری نسبت به دیگر استان ها دارند و می توان آینده خوبی برای شان متصور شد؛ اما به دلیل نبود حمایت بعد از این که تا اندازه ای به جلو حرکت کردند، در میانه راه کنار می کشند.

او با ابراز امیدواری نسبت به آینده هنر در مازندران اظهار می کند: به عقیده من گرافیک در ساری سال ها است که مرده اما با تلاش اساتید و هنرمندان می توانیم انتظار تغییر در آینده ی هنر مازندران داشته باشیم. از طرف دیگر روند کار اداری در مازندران نسبت به استان های دیگر طولانی تر و با فیلترهای بیشتر انجام می شود که باعث دلسردی هنرمندان می شود.

این هنرمند خاطره ای از مشکلات اداری نمایش آثار هنری در استان نقل می کند: چند سال قبل نمایشگاهی در تهران داشتیم که همان نمایشگاه در مازندران با حذف ۴۰ درصد آثار برگزار شد، چطور در یک کشور برای یک مساله واحد، قوانین استان به استان تغییر می کند؟ هنرمندان به من اعتماد کردند و باید پاسخگو بودم که چرا آثارشان در مازندران قابل نمایش نیست.

او در ادامه می گوید: در مشهد، زاهدان و بسیاری شهرهای دیگر نمایشگاه برگزار کردم اما فقط در مازندران این اندازه از سختگیری وجود دارد، به نظرم بین مخاطبان مازندرانی و باقی استان ها نباید تفاوت و تبعیضی قائل شد. در کشورهای دیگر هنرمندان با فکر آزاد کار می کنند و به همین دلیل جریان های هنری شکل می گیرند و رشد می کنند. با محدودیت ها نمی توان ایده پردازی کرد و در ادامه هنرمند حذف می شود.

«کار دست» همچنان مهم تر

جهان با شیب تندی به سوی دیجیتالیزه شدن حرکت می کند، اما در این میان «کار دست» واژه ای است که با گذر زمان نه تنها اعتبارش را از دست نداده، بلکه هر روز طرفداران بیشتری پیدا کرده، رئیسیان اهمیت اثری که با دست خلق شده و تفاوت آن با آثار دیجیتالی را این طور بیان می کند: تجربه کاری من در کشورهای مختلف نشان می دهد که حتی در رقابت های بین المللی، اثری که با دست خلق شده امتیاز بیشتری دارد. چه بدانیم و چه ندانیم، حین کار با دست بخشی از احساسات و عواطف ما به مدیوم خلق اثر منتقل می شود و کار دست، به نوعی اثر انگشت هنرمند در بیان عواطف و افکار او به شمار می آید. به نظرم هر کدام از شیوه های خلق اثر ویژگی ها و ارزش های خاص خود را دارند اما اثر دست امتیاز بیشتری دارد.

استمرار و تعامل، رمز بقای هنرمند

برای بخش بزرگی از جامعه راه هنرمند شدن از دانشگاه می گذرد، رئیسیان درباره اهمیت تحصیلات دانشگاهی در شکل گیری شخصیت هنرمند و اندیشه او می گوید: من یکی از افرادی هستم که مخالف فکر کردن به این که کجا و در چه دانشگاهی درس می خوانید هستم. برای من چندان تفاوتی ندارد که دانشگاه برویم یا نرویم. معتقدم سه اصل خواستن، تعامل و استمرار در شکل گیری شخصیت هنرمند و بقای او در جامعه هنری اثرگذارتر از ورود به دانشگاه است. به شخصه از مکاتبات و تعاملاتم با هنرمندان دیگر بیشتر یاد گرفتم تا حضور در فضای دانشگاهی، مساله مهم استمرار است و اهمیتی ندارد در کدام دانشگاه درس می خوانیم، خودم در هنرستان دانش آموز قدرتمندی نبودم اما استمرار رمز موفقیتم بود. ببینید با پیشرفت علم و تکنولوژی یادگیری آسان تر شده، فضای اینترنتی، برنامه ها و اپ های متنوعی در دسترس مان قرار دارد. ممکن است تعدادی هم ناامید باشند اما به نظرم باتوجه به در دسترس بودن منابع آموزشی در دنیای امروز، عدم یادگیری تنها یک بهانه است.

او در پایان تاکید می کند: ۵۰ درصد هنر، خلق اثر و باقی ارتباط هنرمند با جهان پیرامون اوست، بدون این ارتباط تفکر هنری تکمیل نمی شود و به همین دلیل معتقدم باید با جامعه درون و بیرون ارتباط داشته باشیم.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • انتشار کتاب «سمفونی رنگ، هارمونی خط»
  • با عشق به ایران در ارمنستان
  • فروش ۳ تن طلا در ۲۲ حراج/امروز چقدر شمش فروش رفت؟+قیمت
  • حراج نفت ایران به قیمت مال‌دزدی است؟
  • «از خارجی‌ها همه جا» تا «بنی آدم اعضای یک پیکرند» در دوسالانه هنر ونیز
  • لزوم برندینگ شهری با احیای گرافیک محیطی
  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد
  • ظرفیت‌های یک نمایشگاه در احیای قرآن/ «حراج باران» برگزار می‌شود
  • فروش ۲.۹ تن طلا در ۲۱ حراج در ایران
  • فروش ۲.۹ تن طلا در ۲۱ حراج/ امروز چقدر طلا فروخته شد؟