انتشار ویژه نامه «پژوهشی درباره راهبری پژوهش»
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۸۴۱۸۵
ویژه نامه «پژوهشی درباره راهبری پژوهش» به همت حلقه حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد منتشر شد. این پرونده ویژه مشتمل بر مقالاتی از اعضای اصلی و شبکه پژوهشگران حلقه است که برخی از آن ها همزمان با هفته پژوهش امسال در رسانه های داخلی منتشر شدند. جهت آشنایی بیشتر با ویژه نامه ، سرمقاله آن در ادامه تقدیم می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرگ مغزی جامعه
شاید عنوان کتاب«فقر احمق می کند!» را شنیده باشید. طبق ایده اصلی این کتاب، فقرا به خاطر فقیر بودنشان تصمیم های بدی می گیرند نه اینکه به خاطر تصمیم های بدشان فقیر شده باشند. به عبارتی دیگر، شخص فقیر آنقدر مغز خود را درگیر نیازهای روزمره و اساسی مثل خوراک و پوشاک روزانه می کند که این کار او را از تفکّر به تصمیم های خوب و گام های پیشرفت باز می دارد. بالأخره مغز و ذهن انسان محدود است و به طور همزمان می تواند به موارد معدودی توجه کند. سایر قوا هم تابع مغز و تصمیم های آن عمل می کنند. اگر مغز عمل نکند یا بد عمل کند، کل بدن تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.پژوهش نیز به مثابه مغز در بدن است که فرمان عمل را صادر می کند.
فکر و اندیشه در انسان به مثابه پژوهش و پژوهشگری در جامعه است. شخصی را فرض کنید که بی اندیشه عمل می کند و فرصتی برای تفکر ندارد یا اصلا تفکر را به رسمیت نمی شناسد. این شخص بیش از اینکه اصلاح کند، افساد خواهد کرد. طبق هوا و هوس، گفته های دیگران، بافته های ذهنی و ... عمل خواهد کرد. این امتناع اندیشه ممکن است او را به سمت نیازهای کاذب یا هر تصمیم بدی سوق دهد. پژوهش برای جامعه نیز تجلی همان اندیشیدن برای یک شخص است. جامعه ای که پژوهش و تفکّر در آن مهم نیست و دیده نمی شود، بی شک به سوی هوا و هوس ها، رسانه ها و امیال و ... خواهد رفت. در چنین جامعه ای افراد زیادی با یک سوت به یک سمت متمایل خواهند شد و با سوتی دیگر به سمت دیگر. پژوهش ها ناظر به مسائل اصلی نخواهد بود و ادای پژوهش درآوردن از خود پژوهش مهم می شود. نظام محاسباتی جامعه دچار اختلال می شود. اوج این امتناع اندیشه هم ممکن است مرگ مغزی(مرگ پژوهش و دانشگاه) باشد که آنگاه بدن (جامعه) را به اجزای آن تقسیم می کنند و قلب و ریه و کبد و ... را در بدن انسانی دیگر به کار می گیرند. مخلَص کلام اینکه اگر پژوهش به صورت ارگانیک در جامعه حاضر نباشد، جامعه و نظام اداره آن احمقانه عمل خواهد کرد و اوج این فقدان هم استثمار و استعمار و استحمار توسط یاغی ها و مستکبران روزگار خواهد بود.
امّا ریشه عملکرد صحیح یا غلط مغز در تصمیم گیری ها مربوط به چیست؟ چه می شود که مغز درگیر مسائل خاصی می شود و برخی مسائل دیگر را از دایره توجّه خودش خارج می کند؟ شاید بتوان پاسخ این سؤالات را از مباحث روان شناسان در زمینه کنترل ذهن و ... یافت. این سؤال را در گستره جامعه نیز می توان پرسید: چه می شود که پژوهش ها درگیر مسائل خاصّی می شوند و برخی مسائل دیگر را از دایره توجّه خویش خارج می کنند؟ پاسخ این سؤال را می توان در مباحث راهبری پژوهش یافت. مباحثی که اصلی ترین ویژگی آن مقابله با استثمار و غارت ظرفیت های جامعه توسط مستکبران عالَم است. بنابراین بهره مندی از ظرفیت های جامعه (به مثابه قوای یک بدن) منوط به عملکرد و جهت صحیح پژوهش ها (به مثابه مغز و قوه عاقله) و به تبع از آن راهبری پژوهش (به مثابه کنترل ذهن و اندیشه) است و این امر یکی از حیاتی ترین نیازهای انقلاب اسلامی برای امروز است.
مجموعه مقالات موجود در پرونده حاضر نیز به مناسبت هفته پژوهش سال 1399 تهیه شده اند و رویکرد اصلی آن ها تبیین مباحثی در حوزه راهبری پژوهش است. این پرونده ویژه توسط پژوهشگران و اعضای شبکه پژوهشگران حلقه حکمرانی علوم اجتماعی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام نگاشته شده است. این پرونده مشتمل بر 8 مقاله و 2یادداشت شفاهی است و موضوعاتی که در آن مورد توجه قرار گرفته اند عبارتند از: معنای حکمرانی و اداره پژوهش، چیستی حکمرانی علوم اجتماعی، اقتصاد پژوهش و پژوهشگران، حکمرانی دانش علمی، تاریخ و فرهنگ پژوهش.
مقاله اول با استفاده از مفهوم «جعبه سیاه» و تشبیه آن به مفهوم تحول علمی، نگاه های رایج به موضوع تحول علوم انسانی را به نقد کشیده و رویکرد نوینی را برای رقم زدن این تحول بنیادین طرح کرده است. در ادامه این مقاله، یادداشت شفاهی اول به ارائه تعریفی جامع از «حکمرانی علوم اجتماعی» پرداخته است و البته علاوه بر چیستی حکمرانی علوم اجتماعی، چرایی آن و نحوه مواجهه با جبهه باطل در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است.
سه مقاله بعدی از نقطه نظر فرهنگی و تاریخی به امر پژوهش پرداخته اند. مقاله ای با عنوان «آیا جای درستی ایستاده ایم؟» با تبیین دغدغه پژوهش و پژوهشگری در بستر انقلاب اسلامی و با بذل توجه به شهید عزیز فخری زاده، رنگ و بوی شهید و شهادت در راه علم را در این پرونده وارد کرده است. مقاله بعدی با روایت تاریخی پژوهش در آمریکا، کوشش کرده است که «راز گذر از پژوهش لوکس به پژوهش ضروری» را بیان کند. سپس مقاله چهارم تحت عنوان «ملک زاده ها عارضه اند، علت را دریاب!»با تمرکز روی مسئله استعفای دکتر ملک زاده از معاونت تحقیقات وزارت بهداشت، ساخت جدیدی به این مسئله داده و ضرورت توجه به بنیان های علمی را تبیین کرده است.
دو مقاله بعدی «حکمرانی دانش علمی» را مطمح نظر خود قرار داده اند. «قصه روستای چشمه سار» با بیانی استعاری و داستانی، حکمرانی دانش را در قالب یک قصه سامان داده است. مقاله بعدی نیز با طرح ایده «همسوسازی حکمرانی دانش با مدیریت دانش»، مسیری برای بهبود عملکرد شبکه های پژوهشی ارائه کرده است.
آخرین موضوع پرداخته شده در این پرونده، «اقتصاد علم» است. «آیا نقطه آغاز، افزایش بودجه و اعتبارات پژوهشی است؟» سؤالی است که عنوان یکی از مقالات این بخش بوده و شبیه به استفهام انکاری است. این مقاله با نقد نگاه های رایج درباره بودجه پژوهشی، رویکردی برای افزایش و اثربخشی بودجه و اعتبارات پژوهشی ارائه کرده است. مقاله بعدی نیز به «ضرورت تنوع مکانیسم های تأمین مالی پژوهش» می پردازد. پژوهش در حوزه های مختلف و پژوهش توسط پژوهشگران مختلف نیازمند سازوکارهای مختلفی برای تأمین و تخصیص مالی است و این امر در این مقاله تبیین شده است. در نهایت نیز یک یادداشت شفاهی در زمینه معرفی «سازوکار گرنت در دنیا» ارائه شده است. سازوکاری که به صورت ناقص وارد ایران شده است و ظرافت های آن مورد توجه واقع نشده است.
امید است با کنار هم گذاشتن این موضوعات و حوزه های نظری بتوان سهم یاری مفیدی در جهت نحوه عملیاتی سازی تحول علوم انسانی و نیل به مرجعیت علمی ارائه داد و یکی از ضروری ترین نیازهای انقلاب اسلامی را تا حدودی برطرف کرد.
با توجه به شرایط کرونایی و عدم دسترسی آسان به نسخه کاغذی این پرونده ویژه و همچنین به جهت استفاده بیشتر پژوهشگران و خط مشی گذاران حوزه حکمرانی پژوهش،نسخه مجازی آن از اینجا قابل دانلود است.
منبع: الف
کلیدواژه: حکمرانی دانش راهبری پژوهش مقاله بعدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۸۴۱۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رویکرد امتی و جهانی رسانه ملی
حمید مولانا، استاد بینالملل علوم ارتباطات که روز دوشنبه سوم اردیبهشت سال 1403 در جمع مدیران و برنامهسازان سازمان صداوسیما در نشست اندیشهورزی شورای فرهنگی رسانه ملی حضور یافته بود، نظام رسانهای سازمان صداوسیما را امتی و جهانی دانست و گفت: در روزگار کنونی میتوان دو نظام رسانهای را برای رادیووتلویزیونهای جهان ترسیم کرد. اولین نظام رسانهای که بسیار هم در دنیا فراگیر است، نظام دولتی و حکومتی است که تلاش میکند خدمات مختلفی را به جامعه ارائه دهد و بنگاه خبری برای نظام خودش باشد. شبکههای بیبیسی انگلستان، ان. اچ. کی. ژاپن و سی. بی. اس کانادا از مدعیان این نظام رسانهایاند.
وی افزود: نمونه دوم نظام رسانهای که کاملاً خصوصی و بازرگانی است، رسانههای آمریکاییاند که هدف اولیهشان تنها اطلاعرسانی نیست، بلکه ماهیت بازرگانی دارند.
مولانا نظام رسانهای ایران را نظامی متفاوت از دیگر رسانههای جهان دانست و گفت: روند شکلگیری سازمان صداوسیما مفهومیبرخاسته از نظام امتی است که تنوع اجتماعی و سیاسی را در دل خود دارد و بهلحاظ نظری نیز با دیگر نظامها متفاوت است؛ چراکه نه مبتنی بر خصوصی و بازرگانی است و نه بر پایه نظام دولتی و خدماتی شکل گرفته است.
این استاد رشته علوم ارتباطات دانشگاه آمریکن واشنگتن آمریکا تصریح کرد: آنچه این نظام را از نظامهای رسانهای دنیا متمایز میکند، دو عنصر استقلال فکری و اصالت رسانه است. رسانه ملی باید با عدم وابستگی به جریان خاص به ویژگی امتی خود که برخاسته از مردم است، توجه کند و در کنار آن در تولیداتش خلاقیت داشته باشد؛ چراکه نماینده طبقه وسیعی از جامعه متکثر ایران است.
وی افزود: این روند تغییرناپذیر است، به این معنی که یک نظام رسانهای نمیتواند در میانه راه تغییر هویت دهد؛ کمااینکه هیچگاه رسانه بی. بی. سی. تغییر دیدگاه نداده و مسیر نظام رسانهایاش را تغییر نمیدهد.
مولانا در خصوص نظام رسانهای صداوسیمای ایران اظهار کرد: این نظام رسانهای ریشه در اندیشه اسلامی دارد و مبتنی بر قانون اساسی، وصیتنامه امام (ره) و فرهنگ ایرانی است و جلوه آن را در انعکاس حضور مردم در رسانه میبینیم. این رسانه بر حضور فعال مردم و لایههای مختلف اجتماع استوار است و بیشتر حول محور مخاطب گستره داخلی برنامهسازی میکند. این استاد دانشگاه گفت: در رسانه امتی باید پیشرفتهای کشور دیده شود؛ چراکه مردم میخواهند روند روبهرشد کشورشان را مشاهده کنند.
مولانا با اشاره به لزوم مشروعیت افرادی که در تولیدات رسانهای سهیماند، اظهار کرد: این مشروعیت برخاسته از مشروعیت حرفهای، علمی و تجربی است که صاحبان رسانه را قدرتمند میکند و به نظامهای رسانهای اعتبار و قدرت میبخشد. بهگفته این کارشناس رسانه، رسانه ملی باید همسو با رسانههای مردمیباشد و در مسیر بهتر شدن نماینده همه گروههای جامعه باشد، چراکه بنیان این رسانه بر امت نهاده شده است.
مولانا بر اهمیت پژوهشهای بنیادی در رسانه تأکید کرد و گفت: بخش مهمی از کارکرد و بقای رسانه مبتنی بر پژوهشهای علمی و رسانهای است که باید در کنار پژوهشهای معمول رسانه ملی انجام شود. این پژوهشها بازوی عملیاتی رسانهها در سطح ملی و بینالمللی خواهند بود.
مؤلف کتاب ارتباطات جهانی درحال گذار در پایان، درخصوص تهیه آرشیو تاریخی و اجتماعی بهعنوان آرشیو ملی بیان کرد: رسانه ملی در کنار آرشیو صوتی و تصویریای که از محتواهای تولیداتش دارد، باید با اهتمام برای گردآوری منابع مختلف رسانهای، مرجعی برای رسانههای داخلی و بینالمللی باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون