Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-02@17:05:07 GMT

خسرو سینایی: تاریخ ما یا گم شده یا تحریف

تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۰۷۱۰۵

خسرو سینایی: تاریخ ما یا گم شده یا تحریف

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، محمدعلی حیدری - محقق و گردآورنده کتاب‌هایی در زمینه سینما - تابستان سال ۱۳۹۲ در ادامه پروژه تاریخ شفاهی سینمای ایران گفت‌وگویی با این هنرمند در منزل وی انجام داده بود که بخشی از این مصاحبه منتشر نشده را به بهانه سالروز تولد مرحوم سینایی در اختیار ما قرار داده است. البته این گفت‌وگو صرفا به سینما محدود نشده و بحث‌ها به معماری و موسیقی و شعر و ادبیات هم رسیده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سینایی در صحبت‌های خود از خاطراتش در دوران کودکی تا حضور در وین و بازگشت به ایران و فعالیت در وزارت فرهنگ و هنر تا اولین گام‌های ورود به سینمای حرفه‌ای گفته است که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید:

اولین تجربه‌ای که در حوزه سینما داشتید، چه زمانی و چگونه رخ داد؟

دوستی داشتم به نام اقای منوچهر طیاب - که امروز مستند ساز معتبری است - (منوچهر طیاب یک ماه پس از سینایی در شهریور ۱۳۹۹ درگذشت) معماری را با هم شروع کرده بودیم و او قبلا در ایران سابقه نوشتن در مجلات سینمایی داشت و به دانشکده سینما هم رفته بود و از من خواست در فیلمی برای او بازی کنم. بعدها که به این موضوع فکر کردم، دیدم سینما به نوعی در خون من وجود داشت و هرگز کشف نشده بود، چون از زمان کودکستان و دبستان همیشه من را برای نمایش به کار می‌گرفتند. برای بازی در فیلم طیاب رفتم و فضای پشت صحنه سینما من را جذب کرد. ساخت دکور و طراحی و تنظیم نورافکن و فیلمبرداری و... برای من هیجان انگیز بود.

اولین تجربه فیلم‌سازی مصادف شد با فعالیت در وزارت فرهنگ و هنر؟

تنها جایی که به آدم مجال متفاوت کار کردن می‌داد و می توانستی دور از آن سینمای تجاری فعالیت داشته باشی وزارت فرهنگ و هنر بود. من با ادبیات شروع کرده بودم و پایان کارم یک فیلم کوتاه بود، اما وقتی وارد وزارت فرهنگ و هنر شدم به من گفتند هر کاری تا پیش از این انجام داده‌ای، به جای خود. ما می‌خواهیم سر پله‌های ساختمان فرهنگ و هنر بایستی و از کارمندانی که وارد می شوند، فیلم پنج دقیقه‌ای بسازی. این حرف به من بر خورد و گفتم یک هفته فرصت بدهید من فکر کنم. بعد از چند روزی طرحی دادم که فیلمی از آن در آمد با نام «آوایی که عتیقه می‌شود»، درباره یک لحاف‌دوز دوره گرد. این فیلم خیلی موفق شد.

چه فیلم‌های دیگری ساختید؟

فیلم‌های متعددی مثل «۲۵ سال هنر ایران»، «حاج مصورالملکی» درباره زندگی مینیاتوریست بزرگ ایران، «سردی آهن» درباره قهرمان شدن نصیری در رشته وزنه‌برداری در المپیک مکزیک و «آن سوی هیاهو» که درباره شیوه‌های آموزشی به دانش آموزان کر و لال در موسسه باغچه‌بان بود را ساختم. این مورد آخر فیلمی بود که در دومین جشنواره کودکان و نوجوانان دو جایزه گرفت. همان گروه اصلی که با من این فیلم را ساخت در ترکیب عوامل داریوش مهرجویی برای ساخت «گاو» هم بود.

مستند ژانر خوبی بود و به من امکان تمرین تکنیک‌های سینمایی را داد، اما نمی خواستم محدود به آن باقی بمانم. وزارت فرهنگ و هنر چندان برای ساخت فیلم سینمایی آمادگی نداشت و مهرجویی هم با پیچ و خم توانست شرایط ساخت فیلمش را مهیا کند.

اولین فیلم شما بعد از انقلاب «زنده باد...» بود. فیلمی که در سال ۱۳۵۹ توانست با شرکت در جشنواره بین المللی فیلم کارلوی واری [دوره دوازدهم] جایزه بهترین فیلم را دریافت کند. و عنوان جایزه «انجمن مبارزان ضدفاشیست» بود! چه شد سراغ ساخت این موضوع رفتید؟

بله. این فیلم با حداقل امکانات ساخته شد و ۸۰ درصد آن هم در منزل خودم بود. مهدی هاشمی با این فیلم وارد سینما شد و اولین فیلمی بود که بعد از انقلاب در یک فستیوال درجه آ هنری جایزه گرفت. آن موقع هنوز دولت موقت بر سر کار بود و قوانین تازه سینما شکل نگرفته بود. محمدعلی نجفی که آن زمان مدیرکل سینمایی بود، هنگام فستیوال از فیلم من دفاع کرد و گفت فیلم سینایی را نفرستیم، کدام کار دیگر را بفرستیم؟ می‌خواستم آن را به تلویزیون اتریش هم بفروشم، اما کار من سیاه و سفید بود و آن‌ها گفتند شبکه‌های ما رنگی است. اما این فیلم در کنار آثار هنرمندان دیگری مثل کوروساوا نمایش موفقی داشت و از طرفی در نظرسنجی دو روزنامه‌ اتریشی به عنوان دو فیلم اول انتخاب شد. وقتی به ایران برگشتم شرایط اجتماعی طوری بود که در واقع ما هیچ نوع تبلیغی نمی‌توانستیم برای فیلم داشته باشیم. درست چند روز قبل از تبلیغات نمایشی رییس سندیکای سینماداران آمد و گفت مسوولین مملکتی گفته‌اند دیگر هیچ سینمایی نباید سر در بزند، چون صور قبیحه‌اند. خانم اصولی (همسرش) با زحمت زیاد سردر ما را طراحی کرده بود و تصویر هم- سایه‌های چند مشت بود با یک دست خونین که روی آن‌ها را گرفته بود. ما گفتیم این‌ها که صور قبیحه نیست، اما گفتند این یک حکم کلی است. جالب اینجاست که مدتی بعد باز همه سینماها سردر زدند. ما بودجه کمی داشتیم؛ مهندس هوشنگ کبیر سرمایه نسبتا مختصری داشت که آن زمان برای دو سه فیلم کافی بود و با همان یک دفتر کار درست کرده بود. آقای قوانلو به من گفت اگر آقای کبیر از سناریو خوشش بیاید، کمبود بودجه ما را جبران خواهد کرد. کبیر گفت من دفتری را باز کرده ام و می‌خواهم چراغ آن روشن باشد و اسم من به عنوان تهیه‌کننده باید لحاظ شود. به همین دلیل تهیه‌کننده در تیتراژ فیلم من شرکت سینمایی "بهدید" است و زیر آن عنوان پلاتو ۱۶ ذکر شده است. خلاصه آن‌که فیلم «زنده باد...» سوخت. یادم هست به من اطلاع دادند در سینمایی نزدیک راه آهن تهران، سالنی وجود دارد که حلقه اول را چسبانده اند به حلقه پنجم و پنجم را به هشتم و... حدود هشتصد هزار تومان خرج فیلم شده بود و ما حدود هشتاد یا نود هزار تومان فروش داشتیم. به این ترتیب آرزوی ساخت سینمای مستقل محکوم به مرگ شد.

چهار فیلم در دهه شصت ساختید و می‌توان گفت مسیر سینمای حرفه‌ای شما پس از انقلاب آغاز شد. تحلیل خود شما در این باره چیست؟

بگذارید توضیح بدهم که چه فیلم‌هایی را نساختم! هنوز هم معتقدم اگر «یک شهر، یک راه، یک عمر» در زمان خودش ساخته شده بود، یک سنگ معیار بود. همچنین فیلم «دادگاه تلویزیونی». البته آقای بهشتی آن زمان خیلی کمک کرد که من به امریکا بروم و تحقیق کنم و بعد یک داستان واقعی بنویسم، اما کار ساخته نشد.

پس از جنگ با فرخ‌نژاد که آن روزها خیلی جوان بود به آبادان رفتم. تصمیم داشتم درباره آبادان فیلمی بسازم. به فارابی رفتم و گفتم می‌خواهم فیلمی بسازم و بگویم که بیایید آبادان را دوباره بسازیم. انصافا کسی دخالت نکرد و فیلم «در کوچه‌های عشق » هم که آماده شد همه از آن استقبال کردند و هیچ پلانی هم سانسور نشد. در سال ۷۹ در بخش نوعی نگاه جشنواره کن به نمایش در آمد. می‌خواهم بگویم آدم‌ها نقش خود را ایفا می‌کنند و این نقش در تاریخ باقی می‌ماند.

کارنامه فیلمسازی من به عنوان نمونه و چند نفر دیگر، می‌توانست پربارتر باشد. اگر در همان شرایط اعتماد و تفاهم وجود می‌داشت، اوضاع بهتر می‌شد. البته حمایت‌هایی هم بود. دفتر آقای رفسنجانی نامه نوشت و گفت «دادگاه تلویزیونی» حتما باید ساخته شود. من باید برای انجام تحقیقات به کانادا می‌رفتم و قرارداد یک کار سنگین را به کسی دیگر سپردم و گفتم پول و کار، هر دو برای تو. ساخت این فیلم تا این حد اهمیت داشت، اما «دادگاه تلویزیونی» هیچ وقت ساخته نشد . چرا؟ من باید با آدم‌هایی صحبت می‌کردم که تصمیم گیرنده بودند. «هیولای درون» من در دومین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی را گرفت، اما یکی از مسئولین برخاست و ضمن ابراز علاقه زیاد به فیلم گفت لباس هنرپیشه زن را عوض کن. من می‌گفتم کپی فیلم در آمده و من نمی‌توانم چنین کاری کنم. می‌گفت تو نمی‌خواهی همکاری کنی! دیگر اینکه می‌گفتند چهره این خانم جذاب است و وقتی تصویر او روی پرده است، چهره‌اش را آتوفوکوس کنید! من به عنوان سینماگر ناراحت می‌شدم. چون استادی بودم که سر کلاس خاصیت‌های لانگ شات و مدیوم شات و ... را به شاگردانم یاد داده بودم و چنین چیزی توهین به من و کارم به حساب می‌آمد. این افراد حسن نیت داشتند، اما کوچکترین اطلاعاتی در مورد سینما نداشتند در این حد که نمی‌دانستند به لباس بازیگر فیلمی که کپی آن در آمده نمی‌شود دست زد. من همیشه گفته‌ام در برابر کسی که منطقی حرف بزند، کلاه از سر بر می‌دارم.

حرف آخر...

تاریخ ما یا گم شده یا تحریف، یا با غرض دورانی را می‌کوبیم یا با شعار، دوران دیگری را بزرگ می‌کنیم. هر نوع فعالیت باید با حُسن نیت مورد توجه قرار بگیرد. کل صحبت من حول محور فرهنگ می‌چرخد و سینما برای من جز یک ابزار فرهنگی نیست. من به دنبال هنرپیشه‌ها نبودم و چیزی که من را به سینما جذب کرد، امکان تلفیق هنرهای مختلف در آن بود. بگذاریم تا همه در کنار هم کار کنند. به هر حال به عنوان یک فیلمساز با ۴۵ سال تجربه‌ی کار مداوم عملی فقط می‌توانم به نسل جوانان فیلمساز توصیه کنم: «گر مرد رهی غرقه به خون باید رفت...» اما اگر در طبیعت شما خصلت‌های لازم برای فیلمسازی نهفته باشد، هرگز از انتخاب راهتان پشیمان نخواهید بود. زمانی گفته بودم: «فیلمسازی یک حرفه نیست، یک نوع زندگیست!».

منبع: تابناک

کلیدواژه: آلودگی هوا مازوت ایام فاطمیه استیضاح ترامپ هادی ساعی حراج تهران خسرو سینایی تاریخ ایران تحریف آلودگی هوا مازوت ایام فاطمیه استیضاح ترامپ هادی ساعی حراج تهران وزارت فرهنگ و هنر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۰۷۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحریف صهیونیستی نام خلیج فارس + سند

در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازه‌ای از تحریف نام خلیج فارس روشن می‌کند. تحریف نام خلیج فارس تنها به سال‌های اخیر باز نمی‌گردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشور‌های مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشته‌اند.

 در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنش‌ها قابل تحلیل و ارزیابی می‌باشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازه‌ای از تحریف نام خلیج فارس روشن می‌کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس (خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده می‌شود، کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می‌شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.

اما ابعاد این سند:

۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ می‌باشد.

۲- طبقه بندی سند سری می‌باشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل می‌باشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.

۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینه‌های مختلف داشته اند و این سند می‌تواند در راستای همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.

۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک می‌باشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان می‌دهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پرونده‌های اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار می‌شده است.

۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس می‌باشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینه‌های مختلف است.

۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.

۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویت‌های خود را ملی گرایی اعلام می‌نمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزه‌های حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمی‌داده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه می‌کند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و اراده‌ای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی می‌شده است؛ و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونه‌ای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است؛ بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن می‌شود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس می‌باشد و رژیم پهلوی با تمام شعار‌های ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.

درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم‌سابقه است.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • یادداشت: پیغامی برای هاشم بیگ‌زاده!
  • رییس صداوسیما: سریال حشاشین بر اساس تحریف تاریخ اتفاق افتاده؛ ساترا برای پخشش تذکر داد و سکوها هم در همین راستا اقدام کردند/ نمره صداوسیما در حوزه کار روی مساله عفاف و حجاب خیلی بالا نیست
  • بیک زاده: پیشنهاد منچسترسیتی به خسرو حیدری؟ من اگر جای او بودم می پذیرفتم! / فیلم
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
  • «حشاشین» سریالی بر اساس تحریف تاریخ است
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌ها
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌‌ها
  • تحریف صهیونیستی نام خلیج فارس + سند
  • پخش فیلم «رابطه» با بازی خسرو شکیبایی