Web Analytics Made Easy - Statcounter

عباس عبدی در واکنش به اظهارات اخیر حدادعادل نوشت: «به نظرم این شایسته نیست که برای ترساندن تعدادی جوان اصولگرا که از دست فسادهای موجود و ناکارآمدی پدران اصولگرا به تنگ آمده‌اند، داستان‌سرایی کنیم و آنان را از افتادن خیالی در بازی بیگانگان و نظام سلطه ترساند. این نشانه‌ای از نداشتن ایده و از آن مهم‌تر فقدان اعتماد به نفس و صداقت سیاسی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «آقای حداد‌عادل در توصیه‌ای به اصولگرایان نکاتی را اظهار داشته‌اند {اینجا بخوانید} که واجد گزاره‌های صریح و ضمنی است و با توجه به جایگاه ایشان در جناح اصولگرا، شایسته است که به آنها پرداخته شود.

ایشان در این توصیه گفته‌اند که:  «معلوم نیست در ماه‌های بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاق‌هایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی ‌و ‌مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند.»

درست است که یکی از معیارهای اتحاد نیروها ترس و نگرانی از پیروزی طرف دیگر است‌ و باید وحدت میان نیروها را حفظ کرد تا رقیب پیروز نشود ولی برای حضور انتخاباتی این انگیزه کافی نیست. این نگاه سلبی که بکوشیم تا دیگران نباشند، راهبرد سازنده‌ای نیست، بلکه فقط می‌تواند مکمل یک راهبرد ایجابی و سازنده باشد. لذا انتظار می‌رود که پس از چهل و چند سال فعالیت سیاسی در کشور گفته شود که، مشکلات کشور چیست؟ و راه‌حل آنها از نظر نیروهای اصولگرا چیست؟ و چرا معتقدند که این راه‌حل‌ها منجر به نتیجه و حل مشکلات می‌شود؟ و چرا در گذشته آنها را انجام نداده‌اند؟

به نظر بنده اگر هر نیروی سیاسی که سر کار می‌آید به این چند مساله مهم اقتصادی پاسخ دهد، می‌توان درباره آنها داوری کرد؟ 1- چگونه می‌خواهد رشد اقتصادی ایجاد کند؟ 2- چگونه می‌خواهد سرمایه‌گذاری برای این رشد را تامین کند؟ 3- چگونه می‌خواهد اشتغال را توسعه داده و بیکاری را کم کند؟ و 4- چگونه می‌خواهد صادرات و واردات را افزایش دهد؟ بحث‌های دیگری نیز هست که فعلا وارد آنها نمی‌شوم. از جمله اینکه چگونه می‌خواهد جلوی تورم را بگیرد و فقر و نابرابری و فساد را کاهش دهد؟ به علاوه باید توضیح دهند که در گذشته درباره این مسائل چه کرده‌اند؟

پس از اقتصاد باید درباره ایده‌هایش درباره مشارکت مردم، آزادی رسانه و فضای مجازی، روابط خارجی، حقوق زنان، حل مساله گرایش به مهاجرت و... را پاسخ دهد. این پاسخ‌ها نباید کلی‌‌گویی‌های رایج باشد. شخصا اگر ببینم یک نیروی اصولگرا نیز به این پرسش‌ها پاسخ معقولی بدهد، حتما از آنان حمایت خواهم کرد، هر چند بعید می‌دانم که در این صورت دیگر اصولگرا باقی بماند.  نکته بعدی اینکه منطق آقای حداد‌عادل را اگر تعمیم دهیم نتیجه می‌گیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریم‌ها خواسته‌اند دولت وحامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهرا مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شده‌اند. اگر این نتیجه‌گیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است؟

چرا دوستان اصولگرای آقای حدادعادل در دفاع از این دولت در برابر نظام سلطه اقدامی نکردند، سهل است که به نوعی آن فشارها را تشدید هم کردند؟ و اگر این برداشت غلط است، باید بفرمایند چرا بیگانگان و نظام سلطه هنگام فشار برای افزایش قیمت ارز هدفی برای زدن دولت ندارند ولی در کاهش یافتن آن در پی تقویت گروه مقابل اصولگرایان هستند؟  مهم‌ترین نکته گزاره ایشان این است که نظام سلطه در حال مدیریت سیاست و امور در اینجا هستند. فارغ از اینکه ادعای ایشان درست یا نادرست باشد، نفس اینکه به وجود چنین دخالتی اقرار می‌شود به منزله شکست است. چرا باید پس از چهل و دو سال کارمان به جایی رسیده باشد که سرنوشت انتخابات ما و بالا و پایین رفتن ارز به دست خارجی‌ها تعیین شود؟ آن‌هم با این همه احتیاط برای جلوگیری از حضور دیگران در قدرت از طرق رد‌صلاحیت و حذف؟!

آیا در انتخابات گذشته هم این دخالت رخ داده بود؟ به نظرم این شایسته نیست که برای ترساندن تعدادی جوان اصولگرا که از دست فسادهای موجود و ناکارآمدی پدران اصولگرا به تنگ آمده‌اند، داستان‌سرایی کنیم و آنان را از افتادن خیالی در بازی بیگانگان و نظام سلطه ترساند. این نشانه‌ای از نداشتن ایده و از آن مهم‌تر فقدان اعتماد به نفس و صداقت سیاسی است.  نکته آخر اینکه نمی‌دانم چگونه جناب دکتر حدادعادل، متوجه بیان تبعات این توصیه خود نشده‌اند؟ این نکته برای من عجیب‌تر از سایر نکات است. شاید کسی این سخنان را در جمعی محدود و به صورت غیررسمی بیان کند، ولی اظهار آن به صورت آشکار و عمومی معنای جملات را نیز به کلی دگرگون می‌کند، مثل اظهارنظری که خانم فائزه هاشمی درباره انتخاب ترامپ گفت. اگر هم نمی‌گفت بسیاری می‌دانستند که ایشان چه انتخابی را ترجیح می‌دهد، ولی بیان عمومی آن چیزی اضافه بر آن خواست درونی بود.»/اعتماد 

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: بیگانگان و نظام سلطه چگونه می خواهد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۱۵۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف می‌دانی!

سایت اصولگرای مشرق در گزارشی در مورد عملکرد مجتبی ذوالنوری در مجلس نوشت: نماینده ای که فکر می کند نمایندگان اختیار کافی نداشته اند نباید اساسا نامزد انتخابات می شد و اکنون نیز حق ندارد به سیاق امثال میرحسین موسوی؛ زیر میز بازی بزند.

درحالی که مجلس یازدهم به روزهای انتهایی خود نزدیک می شود، سایت اصولگرای مشرق در گزارشی به عملکرد مجتبی ذوالنوری از چهره های نزدیک به جبهه پایداری و نایب رئیس مجلس پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است؛

مجتبی ذوالنوری، نماینده منتخب قم برای مجلس دوازدهم که در رقابت های انتخاباتی اخیر دست به رفتار عجیب و غریبی هم زد و با یک سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب، جبهه انتخاباتی تشکیل داد، به تازگی طی سخنانی گفته است: اگر بنده رئیس مجلس شورای اسلامی شوم و از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری افرادی را بدون داشتن هیچ آشنایی وارد مجلس کرده و به آنها مسئولیت دهم، آن وقت تکلیف کارمندی که ۲۰، ۳۰ سال در انتظار رسیدن به قله بوده چه می‌شود؟ او دیگر چه‌طور می‌تواند هزینه چند ۱۰ ساله‌اش در خدمت‌گذاری بیشترش را مطلوب کند؟ باید ارزش افزوده‌ای باشد برای این وضعیت. آیا این کارمند انگیزه کاری و همیت در تحول مجلس شورای اسلامی را دارد؟

او می افزاید: بر اثر تغییرات سالیان اخیر و تحولات آیین‌نامه شرایط به گونه‌ای پیش رفته که مجلس شورای اسلامی نماینده‌محور و هیات رئیسه‌محور نیست و رئیس محور است. حال این‌که مجلسی می‌تواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تاثیر و سهم داشته باشند. از طرف دیگر گاهی به بهانه گرایش‌های سیاسی، بخشی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کنار گذاشته می‌شود و در حاشیه قرار می‌گیرند. گاهی نمایندگان در تصمیمات تاثیری ندارند.

ذوالنوری با بیان این‌که اختیار مجلس شورای اسلامی به دستگاه‌های بیرونی واگذار می‌شود تصریح کرد: وجود مراجع فرامجلسی خلاف نص صریح قانون است...این مراجع به جای مجلس و نمایندگان تصمیم می‌گیرند حال این‌که در نهایت باید نمایندگان پاسخ‌گو باشند. مراد من از این صحبت‌ها مربوط به افراد نیست؛ بلکه شرایط ساختاری چنین وضعیتی را رقم زده است؛ اگر رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه سران قوا و شوراهای متعدد تصمیمی می‌گیرند که از جنس قانون‌گذاری است، باید این تصمیم از قبل به اطلاع نمایندگان رسیده و حتی از آنها استمزاج شود.

فرد مذکور همچنین گفته است: چهار سال عمر یک مجلس است ما در هر سال می‌توانیم یک مشکل اساسی اعم از خودرو، مسکن، حساب‌های مالی و اداری و بانکی را در دستور قرار داده و حل کنیم. این اقدامات باعث افزایش مشارکت مردم و سرمایه اجتماعی می‌شود. باید به شکرانه رای مردم مجلس آینده مجلسی کارآمد با اصلاح آیین‌نامه و برگرداندن اختیار به نمایندگان منتخب باشد.

شاید برای مخاطبان جالب باشد که مقام معظم رهبری چند سال قبل در خطابی مستقیم به شخص آقای ذوالنوری تأکید کردند که آتش توپخانه وی در انتقاداتش شدید است!

تذکری که اگرچه انتظار بود ذوالنوری به آن ملتزم شود اما گویا او پس از نزدیک شدن به آن سخنران محفلی مدعی ارتباط با غیب؛ طریقی دیگر برگزیده است...

سخنان ذوالنوری از حیث منطق و سیاست ورزی هم صحیح نیستند.

مثلا او به چه حقی نهادهای کلانی مثل "شورایعالی هماهنگی سران قوا" که با دستور مقام معظم رهبری تشکیل شده است را خلاف قانون عنوان می کند؟

نهادی که اگر نبود؛ بسیاری از تصمیمات ضروری برای مردم و کشور در گیرودار بروکراسی مجلس، نطقهای چند نماینده بی هنر و شوآف های فلان سخنران و بهمان مهره سیاسی سوخته گیر می کرد و بسیاری از مشکلات در جای خود باقی میماند.

از طرفی اگر قرار است که هر تصمیمی در شورای هماهنگی سران قوا گرفته می شود به استمزاج نمایندگان گذاشته شود پس چه حاجت به دستور رهبری و تشکیل یک نهاد فراقوه ای؟

انتظار عقلانیت این بود که آقای ذوالنوری با عنایت به سابقه زیادی که در مجلس و اجرائیات کشور دارد؛ متوجه "مقوله فوریت" و برخی ضرورت ها در تصمیم گیری های کشور باشد و هنگامی که این فوریت بر وظایف مجلس رجحان می یابد؛ امثال ذوالنوری نیز در مقابل مصالح عقلانی تمکین کنند نه اینکه مصلحت های کشور و دستور رهبری را خلاف قانون معرفی کنند.

ماجرای وارد ساختن افراد غیر کارمند به سیستم مجلس و یا انتقاد از رئیس محور بودن مجلس نیز به لحاظ سیاسی واجد ارزش نیستند. چه اینکه اولا همه می دانند که هر مسئولی وظیفه دارد نخبگان را وارد سیستم مدیریتی خود کند. (البته اگر آن افراد ثمرات نخبگی را آشکار نکنند حتما بایستی کنار گذاشته شوند!) و ثانیا قوای یک کشور در تمام ممالک دنیا رئیس محور هستند و نمی توان به خاطر تقلای چند عنصر بی هنر در مخالفت با کارنامه جهادی یک رئیس قوه؛ حرف شاذی مثل انتقاد از رئیس محور بودن یک قوه را پذیرفت.

عجیب ترین بخش اظهارات ذوالنوری اما جایی است که شاهدیم او بر خلاف تمام سابقه اش تقلا می کند جای دولت و مجلس را عوض کند و مجلس را مسئول اجرائیات کشور جلوه دهد.

ذوالنوری مگر به چشمان خودش ندید که مجلس یازدهم برای مسکن و اجاره و اخذ مالیات از خانه های خالی و واردات خودرو؛ ۴ قانون مهم و راهبردی را گذراند اما این قوانین آنطور که باید هرگز اجرا نشدند.

باید دانست که نمی توان حرف غلط را در زرورق هایی مثل "اختیار نمایندگان" پیچید!

دیگر خبرها

  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان مقابل جنجال مهدی نصیری /براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • واکنش بانک مرکزی به اظهارات میرسلیم/ عقل سلیم چه می‌گوید؟
  • واکنش‌ها به اظهارات جنجالی مهدی نصیری در بی‌بی‌سی
  • نعیمه نظام‌دوست: دوست دارم با مهران مدیری ازدواج کنم؛ واکنش مدیری را ببینید | ویدئو
  • تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمی‌شود، بهتر است فکر دیگری کنند
  • حمله شدیدالحن سایت اصولگرا به ذوالنوری | به چه حقی "شورایعالی سران قوا" که دستور رهبری است را خلاف می‌دانی!
  • بیانیه شورایعالی انقلاب فرهنگی در حمایت از دانشجویان آمریکا
  • بیانیه شورای عالی انقلاب فرهنگی درحمایت از دانشجویان آمریکایی