بازآفرینی خلاق قصهها در آخرین کتاب قبل از خواب
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۱۶۰۸۸
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایبنا، قصهها همواره جذاب بوده و مخاطبان خاص خود را داشتهاند. افسانههایی که از سرزمینی به سرزمین دیگر سفر میکنند و از زبان مردمان بسیار روایت میشوند. تخیل را پرورش و خوب و بد را به بچهها یاد میدهند.
حالا اگر کتابی بیاید و چند قصه معروف را با هم درآمیزد و داستان تازهای خلق کند، آن قصه جدید از جایگاه و جذابیت ویژهای برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محبوبه نجفخانی مترجم «آخرین کتاب قبل از خواب» است. به باور او دوران قصهها و افسانهها به آخر نمیرسد چون قصهها پایان خوشی دارند و این موضوع، انسان بیپناه و ناامید امروز را امیدوار میکند که یک روز ناراحتیها به پایان میرسد و روشنی و خوبی بر بدی و تیرگی، چیره میشود.
مترجم مجموعه پنج جلدی «۱۳۲ داستان دوستداشتنی دنیا» به اهمیت بازآفرینی اشاره میکند و میگوید: برخلاف نظر بعضی که معتقدند در دنیای صنعتی امروز، جایی برای قصه و افسانه وجود ندارد بسیاری براین باورند انسان در روزگار معاصر از جهان صنعتی به ستوه آمده و دنیای دیگری را جستوجو میکند به همینخاطر بازنویسی و بازآفرینی قصهها ضرورت دارد تا آنجا که برونو بتلهایم در کتاب «افسون افسانهها» با تاکید به این موضوع میپردازد و سی اس لوئیس نویسنده «ماجراهای نارنیا» افسانههای پریان را گونهای سیر و سلوک روحی میداند.
به باور نجفخانی، قصهها و افسانهها، هم تخیل کودکان را بارور میکنند و هم کارکرد روانشناختی دارند به این معنی که این امکان را در اختیار بچهها میگذارند که با شخصیتهای خوب داستان همراه شوند و بدها را کنار بگذارند. چرا که در قصهها و افسانهها، آدمها یا سیاهاند یا سفید؛ خاکستری وجود ندارد و این خوبها هستند که عاقبت بهخیر میشوند و به زندگی خوب و خوشی دست پیدا میکنند.
مترجم «آخرین کتاب قبل از خواب» درباره قصه در قصه بودن این اثر داستان کودکانه میگوید: در این کتاب به سه قصه جذاب و پرمخاطب اشاره شده؛ «سه بچه خوک، سیندرلا و شنل قرمزی» جالب اینکه هرکدام از این قصهها درپی پررنگ کردن خود هستند. مثلا «سه بچه خوک» میگویند داستان ما خندهدار و بامزه است. «سیندرلا» قصه خود را با شکوه میداند و معتقد است مردم داستانهای شاهزاده خانمی را دوست دارند و از آن کلی فیلم و اسباببازی میسازند؛ «شنل قرمزی» هم به میدان میآید و با گلایه میگوید چرا همیشه باید سیندرلا گل سرسبد باشد و....
نجفخانی در ادامه گفتههای خود به اینکه ابیرن به یک بازآفرینی مدرن دست زده اشاره و بیان میکند: وقتی دعوا و کشمش بین شخصیتهای داستان «آخرین کتاب قبل از خواب» بالا میگیرد راوی قصه پادرمیانی میکند و میگوید بیایید یک قصه تازه بسازیم که همه شما در آن حضور و هرکدام شخصیت متفاوتی داشته باشید و اینگونه داستان تازهای نوشته و گفته میشود, به عبارتی این داستان به بچهها یاد میدهد که خودشان هم میتوانند به بازآفرینی خلاق افسانهها دست بزنند و ابتدا و انتهای قصهها را درهم بیامیزند.
کد خبر 579774منبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۱۶۰۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،وی علاوه بر کتابهایی چون «سه گانه نیویورک»، فیلمنامه نویس «دود» وین وانگ و کارگردان فیلم «لولو روی پل» بود.
آستر با انتشار اولین کتابش با عنوان «اختراع انزوا» با تحسین منتقدان روبه رو شد.
نصرالله شیرینآبادی نوازنده پیشکسوت ویولن شامگاه یکشنبه نهم اردیبهشت در سن ۷۵ سالگی بر اثر ایست قلبی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
جایگاه او به عنوان یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکایی با مجموعهای از سه داستان مرتبط با هم که به عنوان «سهگانه نیویورک» منتشر شد، تثبیت شد. این ۳ کتاب شامل «شهر شیشه ای» (۱۹۸۵)، «ارواح» (۱۹۸۶) و «اتاق قفل شده» (۱۹۸۶) هستند. کتابهای سهگانه برای پرداختن به پرسشهای اگزیستانسیال، با موضوع رمان پلیسی بازی میکنند.
جویس کارول اوتس، رماننویس، در سال ۲۰۱۰ نوشت، آستر برای «داستانهای پست مدرنیستی بسیار شیک و معماییاش که در آن راویها بندرت قابل اعتماد هستند و بستر داستان دایم در حال تغییر است، شناخته شد».
داستان های او اغلب با مضامین تصادف، شانس و سرنوشت بازی می کنند. بسیاری از قهرمانان او خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیتهایی از رمانهای اولیه دوباره در رمانهای بعدی ظاهر میشوند.
منتقد مایکل دیردا درباره آثار آستر مینویسد: از زمان «شهر شیشهای»، اولین جلد از سهگانهاش در نیویورک، آستر سبکی شفاف و اعترافی را به کمال رساند، سپس از آن برای نشان دادن قهرمانان سرگردان در دنیایی به ظاهر آشنا استفاده کرد که به تدریج با تهدیدهای مبهم و توهم احتمالی، مملو از ناراحتی فزاینده میشوند.
آستر خالق ۱۸ رمان بود که از این میان چندین عنوان به فیلم تبدیل شده اند که «موسیقی شانس» از آن جمله است.
او بعدها خودش فیلمنامههایی نوشت که با فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی هاروی کایتل، ویلیام هرت و جیانکارلو اسپوزیتو شروع شد. وی با این فیلمنامه جایزه معتبر ایندپندنت اسپرایت را برای بهترین فیلمنامه اول کسب کرد.
همکاری او با وانگ ادامه پیدا کرد و این دو به طور مشترک دنبالهای به نام «آبی در چهره» را کارگردانی کردند که دوباره کایتل و اسپوزیتو به همراه لو رید، میرا سوروینو و مدونا در آن بازی کردند. آستر در نوشتن فیلمنامه «مرکز جهان» اثر وانگ نیز نقش دارد.
سال ۱۹۹۸، آستر همراه کایتل، سوروینو و ریچارد ادسون فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی دیوید تیولیس، ایرنه جاکوب و مایکل ایمپریولی بار دیگر همین وظیفه را انجام داد.
رمان «۴۳۲۱» آستر در سال ۲۰۱۷ در فهرست نهایی جایزه من بوکر قرار گرفت.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901648