Web Analytics Made Easy - Statcounter

با وجود اتمام دوران ریاست جمهوری ترامپ، برخی از کارشناسان پیش بینی می‌کنند بایدن تصمیماتی در خصوص بازگشت به برجام خواهد داشت. در صورت لغو تحریم‌ها و کمیاب و سخت بودن تصاحب بازار‌های جدید، احتمال می‌رود ایران در ابتدا به سراغ بازار‌ها و مشتری‌های قدیمی خود خواهد رفت. خبرگزاری میزان _ روزنامه ایران نوشت: جو بایدن این هفته (چهارشنبه ۲۰ ژانویه) چهل‌وششمین رئیس‌جمهوری امریکا می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فردی که قصدش برای بازگشت به برجام - برنامه جامع اقدام مشترک-را پنهان نکرده، اما این جزو فرمان‌هایی نیست که قرار است در نخستین روز آمدن بر سرکار امضا کند. برخی منابع می‌گویند که بازگشت امریکا به توافق هسته‌ای زمان‌بر است و جزو سلسله موضوعات فوری برای حل‌وفصل نیست. اما اگر خوش‌قول باشد و به برجام بازگردد، فضایی برای بازگشت نفت ایران به بازار‌های بین‌المللی فراهم خواهد شد. بازار‌هایی که به‌خاطر تحریم‌ها از دست رفته و لغو تحریم‌های نفتی می‌تواند فضایی برای احیای آن‌ها فراهم کند.   تحلیلگران می‌گویند که ساده‌ترین راه بازگشت به برجام این خواهد بود که هر دو طرف گام‌هایی بردارند و مانند چهار سال پیش به معامله برگردند. اما تا زمانی که این اتفاق نیفتد همچنان تحریم‌ها مانع از بازیابی بازار‌های از دست رفته خواهد شد و به این ترتیب مسیر رفع تحریم‌های نفتی طولانی‌تر از تصور‌ها خواهد بود. اما ایران در صورت احیای برجام به‌دنبال کدام بازار‌ها و مشتری‌هاست؟ بدون شک بازار‌های جدید جذاب خواهد بود، اما با توجه به کمیابی و سخت بودن تصاحب بازار‌های جدید، احتمالاً ابتدا ایران به سراغ بازار‌ها و مشتری‌های قدیمی و سنتی خود می‌رود. چین، مشتری ثابت نفت ایران داده‌های حاصل از ردیابی نفتکش‌ها که توسط بلومبرگ نظارت می‌شود، نشان می‌دهد که در میان مشتریان نفت ایران، پالایشگاه‌های چین ازجمله مشتریان همیشگی ایران بوده‌اند؛ چه در دوره برجام و چه در دوره تحریم، این کشور همواره حجم خریدی از ایران داشته است. هرچند که این ارقام کاهشی بوده، اما متوقف نشده است. البته در این تداوم خرید ۲ مسأله اصلی مطرح می‌شود؛ یکی اینکه اگر جنگ تجاری امریکا و چین متوقف شود و امریکا به برجام بازنگشته باشد، آیا بازهم چین به خرید نفت ایران ادامه می‌دهد یا خیر؟ دوم، مسأله پرداخت‌ها به ایران است که آیا ایران اکنون به درآمد‌های نفتی خود در چین دسترسی دارد؟ که البته در خصوص مسأله دوم، موضوع پیوستن ایران به اف‌ای‌تی‌اف در کنار لغو تحریم‌های بانکی اهمیت دارد.   با این حال تحلیلگران بلومبرگ می‌گویند که چین یکی از مشتاق‌ترین خریداران برای لغو تحریم‌ها و خرید بی‌دردسر نفت ایران است. چرا که هم گزینه‌های جایگزین برای این کشور گران‌تر تمام می‌شود و هم به‌دنبال جبران کاهش تولید و عرضه ماه فوریه عربستان با نفت ایران است. عربستان وعده کاهش داوطلبانه یک میلیون بشکه‌ای تولید نفت در ماه فوریه را داده و این کاهش تولید بخشی از بازار تصاحب شده ایران توسط عربستان را آزاد می‌کند. البته عراق و روسیه نیز از دیگر کشور‌هایی هستند که در نبود ایران صادرات نفت خود را به کشور‌های مقصد نفت ایران افزایش داده‌اند.   بلومبرگ به این موضوع نیز اشاره می‌کند که هنوز در انبار‌های چین ۳۰ میلیون بشکه نفت ایران ذخیره شده و اگر تحریم‌ها لغو نشود، نمی‌توان انتظار داشت که حجم خرید نفت چین از ایران در ماه‌های آتی صعودی باشد. در حال حاضر هم میزان واردات نفت چین از ایران به‌رقم میانگین ۲۰۰ هزار الی ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است؛ در شرایطی که پیش از تحریم‌ها این رقم میانگین ۷۰۰ هزار بشکه در روز بود. خریدار دیگری که داده‌های بلومبرگ نشان می‌دهد، گهگاهی به خرید نفت از ایران حتی در دوره تحریم‌ها پرداخته، اما رقم آن اندک بوده، سوریه است. بازار‌های گمشده ایران در دوران تحریم. اما برخلاف چین، بسیاری از مشتریان نفت ایران از ترس تحریم‌های امریکا و به‌خطر افتادن امنیت تأمین انرژی کشور‌های هدف، مراودات خود را با ایران متوقف یا محدود کردند. برخی هم خرید نفت را در بازار‌های خاکستری با حداقل حجم ادامه دادند. در این مدت سهم نفت ایران در بازار‌های اروپا که برجام آن را احیا کرده بود، بسیار محدود و نزدیک به صفر شد. بزرگترین خریداران اروپایی نفت ایران ترکیه، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و یونان بودند. این کشور‌ها حدود ۸۰۰ هزار تا ۹۰۰ هزار بشکه در روز از ایران نفت می‌خریدند و با خروج امریکا از برجام از اواسط سال ۲۰۱۹ خرید نفت از ایران را متوقف کردند.   دومین خریداران نفت ایران که با بازگشت تحریم‌ها، از ایران نفت نخریدند یا خرید‌های تک‌محموله‌ای و کوچک داشتند، مشتریان سنتی نفت ایران در آسیا یعنی کره جنوبی، هند و ژاپن بودند. این کشور‌ها هم در دوره برجام حتی میانگین خرید ماهانه در رقمی حدود ۱.۳ میلیون بشکه انجام داده بودند، اما از اواسط ۲۰۱۹ این خرید‌ها را متوقف کردند و عملاً بازار ایران در این کشور‌ها به تولیدکنندگان دیگر واگذار شد. حتی امریکا یکی از تأمین کنندگان جایگزین انرژی در این کشور‌ها بود. برای مثال، امریکا نفت سبک خود را جایگزین میعانات گازی ایران در کره جنوبی کرد.   حالا، تصور اینکه پالایشگران در اروپا، ژاپن، کره جنوبی یا هند آشکارا نفت ایران را خریداری کنند، بدون شکل‌گیری توافق با امریکا دشوار است. اما اگر طرفین به نقطه قابل قبولی در مذاکرات برسند، این کشور‌ها با توجه به برتری نفت ایران برای پالایشگاه‌هایشان که برخی نیز با مختصات نفت ایران طراحی شده است، دوباره تمایل به خرید نفت از ایران دارند. ایران آماده افزایش صادرات نفت است بسیاری از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی می‌گویند که اگر اتفاق مثبتی در روابط ایران و امریکا رخ دهد، احتمالاً تاریخ آن نیمه دوم ۲۰۲۱ خواهد بود. با این حال صنعت نفت ایران این آمادگی را دارد که هر لحظه تحریم‌ها برداشته شود و مشتریان درخواست بدهند دوباره صادرات نفت را افزایش دهد. برخی از منابع خبری میزان صادرات کنونی نفت کشور را حدود یک الی ۱.۵ میلیون بشکه در روز تخمین می‌زنند که البته از سوی وزارت نفت تأیید نشده است. پیش از خروج امریکا از برجام حجم صادرات نفت ایران به ۲.۷ و حتی ۳ میلیون بشکه در روز طی برخی از ماه‌ها رسیده بود. حالا ایران برای میانگین ۲.۳ میلیون بشکه در روز صادرات نفت آماده می‌شود که رقم پایداری است.   در این رابطه، احمد محمدی، مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب نیز در روز‌های اخیر از آمادگی این شرکت برای توقف کاهش تولید تکلیفی نفت و افزایش تولید به میزان پیش از تحریم خبر داد. بیش از ۸۰ درصد از ظرفیت تولید نفت در کشور در مناطق نفت‌خیز جنوب است و محمدی گفته است که آمادگی بازگشت تولید نفت در این شرکت تا آنجاست که در یک روز می‌توان تولید نفت را به حدود ۹۵ درصد تولید پیش از تحریم‌ها رساند. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا روند بازگشت امریکا به برجام با سرعت انجام می‌شود یا موانع متعدد بر سر راه رسیدن به این توافق مانع از احیای این ظرفیت تولید خواهد شد.   بیشتر بخوانید: نشانه‌هایی از بهبود اقتصاد ایران انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.     برچسب ها: صادرات ایران

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: صادرات ایران لغو تحریم ها میلیون بشکه بشکه در روز کشور ها صادرات نفت نفت ایران تولید نفت خرید نفت بازار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۳۰۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • آل اسحاق : شوک سیاسی جدید رخ ندهد، احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰ هزار تومان برگردد
  • جنگ جهانی نفت؛ بایدن در تنگنای تحریم‌ها، قیمت‌ها و انتخابات
  • شوک سیاسی جدید رخ ندهد، احتمال دارد دلار به دامنه ۵۰ هزار تومان برگردد
  • بازگشت فروش نفت ایران به زمان برجام با دو برابر قیمت نتیجه تمرکز دولت بر بازطراحی تجارت انرژی کشور
  • فضاسازی تبلیغی پارلمان اروپا علیه عملیات «وعده صادق»
  • نقش بی‌اهمیت تحریم‌های تازه آمریکا در معادلات ایران
  • امریکا : به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند