نگاهی به کتاب بصیرت حضرت فاطمه(س)
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۳۱۰۰۳
"اصغر طاهرزاده اصفهانی" نویسنده این کتاب در مقدمه آن می نویسد: خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد مدینه پس از زیر پا گذاردن پیام غدیر، یک دائرةالمعارف عقیدتی، کلامی و سیاسی است که حکایت از بینش توحیدی و سیاسی دختر پیامبر دارد.
آغازین سطرهای همه فصل های این مجموعه بلند معرفتی و دینی سلامی است به دختر رسول خدا و دارد که: سلام بر تو ای فاطمه! ای امتحان شدهای که خالق تو قبل از خلق کردنت، تو را امتحان نمود و تو را بر آن امتحان صابر و شکیبا یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خطبه ای برای فردا
مشهور است که حضرت زهرا (س) با این خطبه میخواهند فدک را مطالبه کنند، ولی با دقت در محتوای خطبه متوجه میشویم، اگر فاطمه حق خود را مطالبه میکند و مساله فدک را پیش میکشد از آن جهت که فدک را از دست ایشان خارج کردهاند نیست. بلکه حضرت میخواهند از آن طریق، مشکل بزرگی را که پس از رحلت رسولخدا بر جامعه مسلمین حاکم شد، گوشزد کنند، و آن فکری است که در مقابل سخن رسولالله از خود اجتهاد میکند.
همین ابتدای کتاب هم خاتمه خطبه را یادآور شده اند که حضرت زهرا (س) در پایان میفرمایند: من همه این مطالب را برای اتمام حجّت گفتم، تا چراغ هدایت و عامل تغذیة انسانهای هوشیار تاریخ باشد. من روانکاوی شما را میدانم و خودِ من هم گفتم که شما نمیتوانید به پا خیزید و از این نهضت دفاع کنید. این دین با نشانههای خاصّی به نتیجه میرسد و یارانی را طلب میکند که هوشیاری و تقوا را، همراه با دوری از رفاهزدگی داشته باشند و شما مطمئن باشید با روحیة رفاهزدگی و ثروتاندوزی که پیشه کردهاید، نه دیگر میتوانید از اسلام دفاع کنید و نه در این راهی که پیشه کردهاید به نتیجه میرسید.
مادر نهج البلاغه
طاهرزاده اصفهانی پس از بیان شرحی نیمه بلند این خطبه را مادرِ نهجالبلاغه می داند. نهجالبلاغهای که بسیار فصیح و بلیغ و عمیق است. این خطبه وقتی بیان شده که صاحب نهجالبلاغه هنوز سخنی نگفته است. اکثر خطبههای نهجالبلاغه در زمانی ایراد شد که حضرت علی (ع) حاکم بودند.
حاکمیت انسان بر انسان به جای حاکمیت خدا بر انسان در میانه کتاب یک خطر جدی برشمرده شده و در ادامه آمده است اگر خوب به فضای کلام حضرتزهرا (س) دقت کنید. اگر ایشان میخواستند فقط یک بحث سیاسی بکنند این همه حرفهای عرفانی، نورانی و شهودی، آن هم مستغرق در عالم ربوبی برای چیست؟ تمام حرفهای این خانواده بر اساس استغراق در عالم غیب است.
"نیلپستمن" جامعهشناس مذهبی آمریکایی میگوید: «غربیها چون عقیده ثابتی ندارند نمیدانند چه کاری را باید انجام دهند و چه کاری را نباید انجام دهند و به چه دلیل بایدها و نبایدهای زندگی خودشان را باید بپذیرند». او میگوید: «مردمِ امروزِ غرب نسبت به قرون وسطی که دین نیم بندی داشتند در تصمیمگیری بسیار ناتوان هستند». حالا قرآن عکس آن است، به طور مثال میگوید: این کار را نباید انجام دهی، آدم هم میفهمد که نباید انجام دهد، این چیز سادهای نیست.
بعد حضرت میفرمایند: خداوند عدل را برای انضباط گرفتن قلبها قرار داد. یعنی قلب شما باید انضباط داشته باشد، این انضباط با عدل پیدا میشود.
ارسطو هم در جایی میگوید: «اگر خواستید شهوت و شکم بر شما حاکمیت نداشته باشند باید عدل را بر جانتان حاکم کنید». وقتی عدل حاکم شد شهوت را کنترل میکند، عفت پیدا میشود. همچنین غضب را کنترل میکند، شجاعت پیدا میشود. حاکمیت عدل باعث میشود که قلب شما انضباط پیدا کند.
حضرت فاطمه (س) در جای دیگری از خطبه میفرمایند: جهاد به شما عزّت میدهد و صبر در دینداری باعثِ زیادشدن اجر شماست و عملاً با صبرِ در دینداری، دینداریِ ما از حالت بالقوه به حالت بالفعل میرسد.
بعضی وقتها آدم فراموش میکند که در زمان ظهور اسلام چه شرایط و فضایی بر بشریت حاکم بوده است.
مرحوم کاشفالغطاء میگویند: وقتی یهود و مسیحیت داشتند کهنه و بیآبرو میشدند، اسلام ظهور کرد و حتی یهودیت و مسیحیت را که به عنوان یک دین از ارزش ساقط شده بود، دوباره به عنوان دین، زنده کرد و آنها به عنوان ادیان توحیدی آبرومند شدند. یعنی وقتی چشم اندیشه بشر به ارزش دین باز باشد بقیه ادیان هم معنی رفته خود را باز مییابند.
حضرت فاطمهزهرا (س) در این خطبه قواعدی را به بشر ارائه میدهند که بشر میتواند تا قیام قیامت از آن استفاده کند.
عزت اسلام
نویسنده اصفهانی این کتاب در جایی نوشته که «جانهیگ» اُسقف معروف آمریکایی و استاد دانشگاه، کتابی در سطح جهان می نویسد که با طرح پلورالیسم دینی بگوید مسیحیت هم مثل اسلام یک دین است. یعنی میخواهند از طریق عزت اسلام، به مسیحیت خود هم عزت دهند.
حالا این فرهنگ فاطمی است که امام خمینی(ره) فرمودند نگذارید ایثارگران جبهه و جنگ منزوی شوند، چون اگر آنها منزوی شدند عزتی که امروز به کمک ایثار آنها داریم از دست میرود. جریانی که نتوانسته است برای انقلاب اسلامی از خود، ایثار داشته باشد، نمیتواند برای ما عزّت بیاورد.
پاکبازی علی(ع) عامل پیروزی و شرط بقای اسلام یکی از ضربههایی که شیعه خورده است عدم تدبُّر در سخنان معصوم است. دشمنان ابتدا تلاش میکنند محبت به معصوم را از ما بگیرند و اگر نتوانستند این کار را بکنند، سعی میکنند تدبُّر و تعمق در سخنان و حرکات ائمه معصوم را از ما بگیرند،
یکی از نقشههای دشمنِ فرهنگِ اهلالبیت، این است که حق را از چشم مردم بیندازد و افراد باطل را بهعنوان چهرههای مورد پسند جامعه نشان دهد. روح فرهنگ فاطمی مواظب است همواره جبهه حق و باطل از هم متمایز باشند، حال یا جبهة حق میتواند حاکم باشد و یا نمیتواند، این کار بعدی است، عمده این است که این 2 جبهه مخلوط نشوند.
مقام معظم رهبریحفظهاللهتعالی فرمودند: کسی که شرایط حاکمیت آمریکا را در این کشور فراهم کند، غیر خودی است، یک عدهای صدا بلند کردند که ما، خودی وغیر خودی نداریم، همه خودی هستند. در حالی که قرآن میفرماید: «اَنَّ الْاَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحون» یعنی در نهایت، بندگان صالح را وارث زمین میکنیم، تا حکم خدا را بر آن حاکم کنند و ملت مسلمان ایران در راستای همین هدف الهی، انقلاب کردند. گاهی کسانی پیدا میشوند که میخواهند با شعارهای مردم فریب، جهت انقلاب اسلامی را به عقب برگردانند، اینجاست که اگر ما شعور فاطمی داشته باشیم باطن این شعارها را میبینیم و ملت خود را از توطئه میرهانیم. ، گویا با همة تاریخ سخن میگفت و فقط جمع حاضر در مسجد در جلو او نبودند.
مسوولیت جهانی شیعه و هنر انقلابی ماندن، ریشه عدم بصیرت روشنفکران نسبت به دشمن، تحرّک عنصر نفاق پس از رحلت رسول خدا و متمایز شدن جبهه حق از باطل از دیگر سرفصلهای این کتاب معرفتی است.
معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی، فرهنگ مدرنیته و توهّم، فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت و علل تزلزل تمدن غرب از دیگر آثار این نویسنده و پژوهشگر اصفهانی است.
انتشارات لُبالمیزان اصفهان، کتاب بصیرت فاطمه(س) در ریشهیابی آفات حذف حاکمیت دینی از مدیریت جهان را در ۴۴۰ صفحه چندین نوبت چاپ کرده است.
برچسبها کتابخانه ایرنا دهه بصیرت شهادت حضرت فاطمه زهرا نویسندهمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کتابخانه ایرنا دهه بصیرت شهادت حضرت فاطمه زهرا کتابخانه ایرنا دهه بصیرت شهادت حضرت فاطمه زهرا نویسنده اخبار کنکور نهج البلاغه باید انجام حضرت فاطمه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۳۱۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شخصیت و جایگاه حضرت حمزه سید الشهدا(ع) و عزاداری برای او به دستور رسول الله(ص)
حمزه(ع) یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام است. ایثار، جهاد، هجرت و دفاع جانانهاش از پیامبر (ص) در مکه بیبدیل است و از نظر مفسران اسلامی آیاتی در قرآن در شأن آن حضرت نازل شده است. از جمله «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّه، وَالَّذِینَ آوَوا وَنَصَرُوا أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ» در شأن او و جمعی دیگر از مخلصان اصحاب پیامبر(ص) است. آیات زیادی در قرآن در شأن اوست که مفسرین ذیل آیات اشاره نمودهاند اما آیه السابقون السابقون اولئک المقربون و چند آیه دیگر به تصریح برای تبیین شخصیت حمزه(ع) کافی است که چه نقش بزرگی در دین در دوره دعوت و استقرار و دفاع از حریم رسول الله(ص) ایفا کرد.
آیات ایمان در شأن او و حضرت علی(ع)
حمزة بن عبدالمطلب را در رأس مؤمنان حقیقی مشاهده میکنیم. ایمان آوردن در وضعیت سخت، یاریکردن و پناه دادن به رسول خدا(ص) در مقابل دشمنان آنگاه که همه مشرکان و دشمنان علیه او بسیج شده بودند و در آیه شریفه «لاَیَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنْ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا»، حمزه در اول این صف از مؤمنان است که قبل از فتح، جان خویش را در طبق اخلاص گذاشت.
حضرت حمزه (ع) با دشمنان به قتال و جهاد پرداخت و به خیل اولین شهدای اسلام پیوست. قتال و شهادتی که با مثله و قطعه قطعه شدن اعضای بدنش توأم شد و علفهای بیابان بر پیکر خونینش کفن شدند. البته آیات متعدد دیگری هست که سیدالشهدا، حمزه مصداق روشن و نمودار بارزی از این آیات است.
اولین عزاداری در اسلام برای حمزه بود
پس از ایمان حمزه به پیامبر(ص) و در آمدن به جرگه دعوتشدگان، اسلام قدرتی گرفت و بسیاری به جهت ایمان حمزه به سوی اسلام گرویدند. شهادت او نیز برای اسلام گران بود، چون هیبتی داشت که دل دشمن را به ترس و اضطراب میانداخت. حمزه کسی است که پیامبر(ص) پس از شهادتش بر او بسیار گریست و زنان انصار و مهاجرین را فرمود تا برای او اقامه عزا و گریه کنند و این اولین عزاداری در اسلام برای عزیز پیامبر (ص) بود.
شهادت او فقدانی برای اسلام بود و برای پیامبر غمی جانکاه بود که هرگز جبران نشد. شیخ صدوق در ضمن حدیث مفصلی از سلمان نقل میکند: «در ایام بیماری رسول خدا(ص) در روزهای آخر زندگی، حضرت فاطمه زهرا(س) وقتی ضعف شدید را در پدر بزرگوارش دید گریست. رسول خدا(ص) برای تسلی و آرامش دخترش از عنایات و برکات خداوند بر اهل بیت (ع) سخن گفت.
حمزه سیدالشهدا اول است
در اسلام دو سید الشهدا هست یکی حمزه(ع) و دومی امام حسین(ع) هر یک از این دو شهید در حیات اسلام به نوعی نقش تعیین کننده دارند. پیامبر اکرم(ص) در گفتگو با دخترش فاطمه زهرا(س) بخشی از نعمتهای خدا را که بر این خاندان ارزانی داشته است برشمرد تا بدین جا رسید: دخترم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند 6 صفت و ویژگی را بر ما عطا کرده است که بر هیچ یک از گذشتگان و آیندگان عطا نکرده است. زیرا پیامبر ما سید انبیا و مرسلین است و آن پدر تو است و وصی ما سید اوصیا است و آن همسر تو است و شهید ما سیدالشهدا است و آن حمزة بن عبدالمطلب عموی پدر تو است. فاطمه(س) گفت: ای فرستاده خدا، آیا او فقط سید شهیدانی است که با وی به شهادت رسیدهاند؟ پیامبر فرمود: نه، بلکه او سید شهدای اولین و آخرین، به جز انبیا و اوصیا است.
و در ادامه فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی (عج)، با اینکه پیامبر (ص) بیش از هفت عمو داشت، اما عمویی چون حمزه و ابوطالب نداشت، ابوطالب در دوره حیات خود و با تقدیم فرزندان خود به محضر پیامبر از دین حمایت کرد تا او زنده بود، کسی جرأت اذیت حضرت را نداشت. به همین خاطر سال وفاتش عام الحزن پیامبر بود. حمزه پس از ابوطالب بزرگترین پشتیبان پیامبر (ص) بود، لذا فرمود: «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبیطالب و أحَبّ أعْمامی اِلیَّ حَمْزَة»؛ محبوبترین برادرانم علی بن ابیطالب و محبوبترین عموهایم حمزه است.
نام حمزه محبوبترین ها
یکی از اصحاب پرسید: یا رسول الله! خداوند فرزندی عنایت کرده نامش را چه بگذارم. فرمود: «سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ حَمْزه»، نام او را که همنام محبوبترین نامها نزد من است بگذار و آن حمزه است. ابن حجر عسقلانی نقل میکند که رسول خدا(ص) چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود: «رَحِمکَ اللّه أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات»، ای عمو! خدای رحمت کند تو را که در صله رحم و انجامدادن کارهای نیک فعال و کوشا بودی.