Web Analytics Made Easy - Statcounter

حجت الاسلام اسدی نسب گفت: نماز بهترین الگوی ارتباط با پروردگار می باشد. خالق، معبود و مبدا همه ما خداوند متعال است. ارتباط با خداوند به ما انرژی می دهد و ما را به کمال می رساند.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، همیشه و در همه حال از اقامه نمازبه عنوان یک وظیفه و رفتار دینی یاد شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یک واجب الهی که خداوند در پنج وعده روزانه برای هر انسان مقرر فرموده است و با اهمیت ترین و مهم ترین اثرات آن دریافت رحمت بیکران خداوند و تقرب به اوست. این فریضه واجب که از سوی خداوند بر انسان واجب شده است تاثیر بسیار زیادی بر تکامل فردی و اجتماعی و رشد او دارد. جالب اینجاست که امروزه با پیشرفته دانش بشری، تحقیقات و بررسی ها نشان داده اند که رابطه ای بین نماز  و سلامتی وجود داردلذا در این خصوص با حجت الاسلام «محمدعلی اسدی نسب»، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

 

فلسفه و حکمت نماز در دین مبین اسلام چیست؟

فلسفه ارتباط با خداوند کاملا روشن است. نماز بهترین الگوی ارتباط با پروردگار می باشد. خالق، معبود و مبدا همه ما خداوند متعال است. ارتباط با خداوند به ما انرژی می دهد و ما را به کمال می رساند لذا همه شادابی ها، علم، دانش، ربوبیت، رحمانیت، مهربانیت و منزه بودن خداوند از همه عیوب و نقص ها در نماز تجلی دارد. در واقع فلسفه نماز فلسفه ارتباط با پروردگار است.

 

چرا باید نماز بخوانیم؟ آیا نمی شود خداوند را به گونه دیگری غیر از نماز عبادت کرد؟

این سوال برای افرادی پیش می آید که فکر می کنند آثار و برکات نماز عاید پروردگار می شود. سوال می کنند اصلا چرا خداوند از ما خواسته نماز بخوانیم؟ در حالی که پروردگار از ما نماز نمی خواهد بلکه کمال می خواهد، چون خداوند همه اسماء حسنا را دارد که یکی از این اسماء حسنا این است که همیشه خوبی و سعادت بندگان خود را می خواهد. بر همین اساس به دنبال رساندن بندگان اش به کمال است، برای رسیدن بندگانش به کمال برنامه های مختلفی تدوین و تنظیم کرده است که یکی از آنها نماز می باشد. حالا پرسیدن این سوال که چرا خداوند از ما نماز خواسته مانند این است که بگوییم چرا خداوند می خواهد ما به کمال برسیم این در حالی است که اگر پروردگار نخواهد، باید سوال کنیم، اگر خداوند برنامه نداشته باشد باید سوال کنیم؛ بنابراین لطف، هدایت و راهنمایی جزو صفات پروردگار است.

 

علل نمازگریزی جوانان و نوجوانان و کمرنگ شدن این فریضه الهی در جامعه چیست؟

این مسئله دلایل متعددی دارد که یکی از آنها بحث فضای مجازی است که متاسفانه هم اعتقادات جوانان را کمرنگ کرده و هم آسیب های اخلاقی و رفتاری زیادی را متوجه آنها کرده است؛ در واقع علیرغم تمامی محاسن و مزایای آن یک سری دغدغه و نگرانی هایی هم تحمیل خانواده ها کرده است. بسیاری از والدین فرصت، امکان و یا توان کافی برای شناخت دقیق این فضا و کاربردهای آن را به دست نیاورده اند؛ این در حالی است که والدین باید نسبت به باورهای دینی و اعتقادی، اخلاقی و رفتاری فرزندان خود اهتمام ویژه ای داشته باشند و در این زمینه هزینه کنند. در بسیاری از کشورها که مسلمانان در اقلیت قرار دارند، والدین برای آموزش مسایل دینی و اعتقادی فرزندانشان هزینه های زیادی می کنند و اساتید خصوصی به منزل دعوت می کنند. دین را باید آموزش داد. برای آموزش آن هم باید هزینه کرد؛ اینکه دانش آموزان فقط برای کسب نمره در مدرسه تلاش کنند، این فایده ای ندارد.

 

دیگر اینکه پدر و مادرها خودشان باید عامل باشند که نیستند. همچنین مراکز آموزشی ما باید از لحاظ علمی و تربیتی مناسب باشند که متاسفانه اینها هم مناسب نیستند. بسیاری از مراکز آموزشی ما فقط به دنبال آموزش زبان انگلیسی می باشند و خانواده ها هم به دنبال آشنا کردن فرزندان شان با فرهنگ غرب و بیگانه هستند ولی درستش این است که در کنار این زبان فرزندان خود را به یادگیری زبان عربی و قرآن کریم هم ترغیب کنند که متاسفانه والدین در این زمینه کوتاهی می کنند. علاوه بر این مشکلات، فرزندان تحت تاثیر سایر مشکلات و بحران های خانواده نیز قرار دارند. صدا و سیما هم برنامه های مناسب و ویژه ای برای کودکان در این زمینه ندارد.

 

چرا امروزه والدین تا این اندازه نسبت به مسایل کودکان از جمله مسایل دینی و اعتقادی آنها بی اهمیت شده اند؟

عرض کردم بحث فضای مجازی به یکی از مهمترین مشکلات ما در سال های اخیر تبدیل شده است. در حال حاضر والدین بیشترین وقت خود را صرف فضای مجازی و وب گردی می کنند. این امر نقش مهمی در بی توجهی پدر و مادرها در تربیت صحیح فرزندان و رسیدگی به نیازهای روحی، روانی و اعتقادی آنها دارد. وقتی والدین بیشتر از اینکه به گفت و گو با کودکان خود بپردازند در فضای مجازی سیر می کنند، وضعیت دینی و اعتقادی جوانان و نوجوانان هم بهتر از این نمی شود. لذا در سایه بی توجهی والدین، کودکان یک فیلترشکن نصب کرده و به ناکجاآباد می روند که همه اینها تاثیرات شگردی در روحیه جوانان دارد.

 

با توجه به اینکه دستگاه امام حسین (ع) یک دستگاهی سرشار از معرفت و اخلاق است ولی متاسفانه متولیان این دستگاه به جای تبلیغ معرفت، اخلاق و خداشناسی یک سری احساسات و عواطف وهم را در جامعه تبلیغ و ترویج می کنند که جز آثار سوء هیچ فایده ای برای جوانان و جامعه ندارد در حالی که متولیان امر می توانند با استفاده از این فرصت، معنویت و معرفت را در جامعه ترویج دهند. افرادی هستند که سال های سال در هیئات مذهبی شرکت می کنند ولی «هر را از بر» در مسایل دینی تشخیص نمی دهند و فقط در همان ایام (محرم) در این مجالس شرکت می کنند و خارج از آن در این محافل دیده نمی شوند.

 

به نظر شما رفتار مسئولان تا چه اندازه در دین گریزی جوانان تاثیر دارد؟

در حدیث داریم «الناس علی دین ملوکهم» یعنی مردم از رفتار و کردار رهبران و مسئولان تبعیت می‌کنند وقتی مدیران بی دین و اختلاس گر باشند، وقتی تظاهر به دین داری کنند ولی در عمل هیچ آثاری از اخلاق و معرفت امامان، اهل بیت و بزرگان دین در آنها دیده نشود، این مسئله در روحیه مردم به ویژه جوانان تاثیر می گذارد لذا اگر می‌خواهیم اخلاق دینی در جامعه رواج پیدا کند لازمه آن، این است که مسئولان و مدیران ما اخلاق‌های دینی را کاملاً رعایت کنند و اگر مسئولان به مسئله اخلاق توجه عمیق داشته باشند و رعایت اخلاق کنند بدون تعارف در جامعه اخلاق نیز حاکم می‌شود. پس اگر ما بخواهیم بعضی از مشکلات در جامعه حل شود، ابتدا باید خودمان را اصلاح کنیم و البته رفتار مسئولان هم باید اصلاح شود.در واقع 50 درصد ریشه مشکلات موجود در جامعه به رفتار نامناسب مسئولان بر می گردد.

 

بی توجهی و سستی به نماز چه آثار و پیامدهایی به دنبال دارد؟

در روایات داریم که اگر نماز قبول شود، همه اعمال انسان پذیرفته می شود و اگر نماز رد شود، همه اعمال وی نیز رد می شود. این عبارت دارای دو معنای ظاهری و باطنی می باشد. معنای ظاهری اش مشخص است، یعنی اگر شما نسبت به نماز سستی و کاهلی کنید، این سستی متوجه تمام ارکان زندگی تان می شود، چون نماز رکن دین است. نماز یک واجب قطعی برای دین محسوب می شود. اگر این انسان برای اقامه این واجب دینی محکم و با اراده باشد، سایر مسایل زندگی خود را می تواند اصلاح کند ولی اگر این مرکب دین سست شود، فرد می گوید: من که نماز نمی خوانم پس چرا زکات و خمس بپردازم، چرا به حج بروم؟ در واقع همه محاسن و خوبی ها را از بین می برد و چون نمی تواند همیشه به صورت تناقص آلود زندگی کند لذا دست به تخریب اعتقادات خود می زند مثلا می گوید به چه دلیل نماز واجب است؟ چه کسی گفته خدایی وجود دارد؟ چه کسی گفته قرآن درست است؟ بنابراین به مرور این تبهکاری ها و فساد موجب بی اعتقادی فرد شده و به قهقرا می رود.

 

بنابراین لازم است خبرگزاری ها و اصحاب رسانه اهتمام بیشتری نسبت به نماز داشته باشند. فلسفه و تک تک کلمات و جملات نماز بسیار مهم و قابل بررسی است. خبرنگاران می توانند هر جمله ای از نماز را به عنوان یک سوژه انتخاب و آن را پیگیری کنند. باید حرکات، اسرار نماز و سخنان بزرگان در مورد این فریضه مهم الهی را در جامعه بیشتر مطرح کنیم.

 

پایان پیام/35

منبع: شبستان

کلیدواژه: فلسفه نماز ارتباط با پروردگار دینی و اعتقادی فضای مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۴۰۱۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ دانشمندان و محققان معمولا برای پیشرفت شغلی و تحقیقات خود مبادرت به مهاجرت به کشورهای دیگر می‌کنند. مطالعه روی این جابه‌جایی‌ها در سراسر مرزها کار دشواری است و تا همین اواخر عمدتا در حیطه مطالعات موردی و نظرسنجی بوده است. اما با افزایش داده‌های منتشر شده که به طور غیرمستقیم ردپای دانشمندان را به تصویر می‌کشد، به محققان سیاستگذاری و اطلاع‌رسانی فرصت جدیدی برای ترسیم جابه‌جایی‌های جهانی دانشمندان می‌دهد.

درک جریان جابه‌جایی دانشمندان، ردیابی جایی که آنها آموزش دیده‌اند، کشوری که به آنجا مهاجرت کرده‌اند و ربط آنها به رشته‌ای که در آن فعالیت می‌کنند و نوع دانشگاه تحقیقاتی که در آن استخدام می‌شوند، برای سیاست علم و مهاجرت امری بسیار مهم است.

شواهد 2 دهه گذشته نشان می‌دهد که الگوهای گسترده‌تری پیرامون جهانی شدن در حال تغییر هستند که به طور خاص از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به هم پیوسته هستند، زیرا جریان‌های ایده و جابه‌جایی دانشمندان و کلا مردم نه تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از قاره‌ای به قاره دیگر اتفاق می‌افتد. با این حال تفاوت‌های اساسی بین نوع جابه‌جایی دانشمندانی که از اروپا به آسیا مهاجرت می‌کنند یا آنهایی که از آسیا به اروپا مهاجرت می‌کنند، وجود دارد. درک این پویایی هم از نظر مطالعات علمی و هم از منظر سیاست علمی مهم است. به عنوان مثال، جابه‌جایی دانشمندان بین مناطق فراملی می‌تواند پیوندها با یک جامعه تحقیقاتی ملی را تا حد زیادی تضعیف کند. این به طور بالقوه اثرات منفی فرار مغزها را رد می‌کند و در عوض می‌تواند انتقال دانش مثبت را تقویت کند، چیزی که برخی از محققان آن را «گردش مغز» نامیده‌اند.

در مقاله‌ای که در ماه اوت 2020 در مجله «ساینس دایرکت» منتشر شده، محققان از داده‌های ORCID استفاده کردند. ارکید یا شناسه آزاد پژوهشگران و نویسندگان/مشارکت‌کنندگان برای شناسایی منحصر به‌فرد دانشمندان و دیگر نویسندگان دانشگاهی است. در واقع، ارکید یک سازمان غیرانتفاعی، برای شناسایی همه کسانی است که در تحقیقات، دانش و نوآوری مشارکت می‌کنند، به صورت یکتا شناسایی می‌شود و بین فعالیت‌های علمی آنها با شناسه‌شان ارتباط برقرار می‌کند. این داده‌ها شامل تحصیلات دانشمندان از جمله مدرک تحصیلی، موسسه اعطا کننده مدرک، تاریخ اعطای مدرک، جزئیات شغلی آنها شامل همه سمت‌های پس از دکتری و همچنین کتاب‌شناختی شامل عناوین انتشارات، تاریخ انتشار و نام مجلات مقالات و کتاب‌هایی است که دانشمندان منتشر می‌کنند. بنابراین، داده‌های ارکید می‌تواند فاکتورهایی چون پیشرفت شغلی را برای ترسیم مشاغل و جابه‌جایی جغرافیایی دانشمندان ارائه دهد. از آنجا که می‌توان نقطه شروع جغرافیایی مشاغل علمی دانشمندان را در زمان شناسایی کرد، می‌توان روندهای جغرافیایی را با وضوح بالاتری نسبت به پایگاه‌های داده سنتی کشف کرد.

محققان این مقاله روی 116 هزار و 400 دانشمندی تمرکز کرده‌اند که دارای مدرک دکتری هستند و بین سال‌های 1980 تا 2010 پس از دریافت مدرک دکتری خود حداقل در یک موسسه علمی استخدام شده‌اند. آنها سپس مهاجرت دانشمندان را به سه دسته کوچ داخلی (یعنی در داخل همان کشوری که تحصیل کرده‌اند)، مهاجرت منطقه‌ای (یعنی به یک کشور در همان منطقه) و مهاجرت جهانی (به یک منطقه یا قاره دیگر) تقسیم کردند.

این رویکرد درک بسیار عمیق‌تری از مهاجرت ارائه می‌کند، زیرا گردش دانشمندان مثلاً فرار مغزها و دستاوردهای مغزها (brain drains and brain gains) نه فقط مهاجرت آنها را در سطح بین‌المللی نشان می‌دهد، بلکه به طور ویژه روابط جغرافیایی، سیاسی یا اجتماعی بین جایی که دانشمندان ترک کرده‌اند و جایی که به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کرده‌اند را نشان می‌دهد.

محققان این مقاله می‌گویند: ما متوجه شدیم که مهاجرت بین کشورها از دهه 1980 نسبت به مهاجرت در داخل کشورها راکد مانده است. با این حال، دانشمندانی که در سطح بین‌المللی حرکت می‌کنند، نه تنها به طور فزاینده‌ای در همان منطقه مهاجرت می‌کنند، بلکه به طور مکرر و به مسافت‌های کوتاه‌تر نیز سفر می‌کنند.

مهاجرت علمی نیروی کار و انواع آن

دانشمندان به دنبال کمک مالی، پیدا کردن تیم‌های تحقیقاتی نخبه و اعتبار از یک کشور به کشور دیگر نقل مکان می‌کنند و این امر تا حدود زیادی به رشته‌های خاص بستگی دارد. این تاثیر به ویژه در میان پراستنادترین محققان جهان که به طور سیستماتیک و دسته جمعی به کشورهایی با سرمایه گذاری‌های تحقیق و توسعه بالا مهاجرت می‌کنند، بسیار دیده می‌شود. البته کیفیت زندگی و نگرانی‌های خانوادگی نیز تا حد زیادی در تصمیم گیری‌های مهاجرت موثر است. برای مثال، بسیاری از دانشمندان و به ویژه بسیاری از زنان تمایلی به مهاجرت فرزندان نوجوان خود به خاطر فرصت‌های شغلی در خارج از کشور ندارند.

نکته دیگری که محققان این مقاله ساینس دایرکت بیان می‌کنند، این است که معمولا دانشمندان با مهارت بالا، وعده‌های رشد اقتصادی، نوآوری و توسعه را از کشورهای مقصد خود دریافت می‌کنند. زیرا هر چه جامعه علمی یک کشور در همکاری‌های بین‌المللی بیشتر مشارکت داشته باشد و مهاجرت بیشتری در میان دانشمندان آن کشور وجود داشته باشد، تأثیر کار علمی آن کشور بیشتر می‌شود.

افزایش مهاجرت علمی به طور نامتناسبی به نفع کشورهایی است که از قبل دارای جوامع علمی بزرگ و با بودجه کافی هستند. نگرانی ناشی از به دست آوردن مزایای مرتبط با مهاجران با مهارت بالا - یا از دست دادن این مزایا در هنگام خروج - از پایان جنگ جهانی دوم منجر به بحث‌های سیاستی و تحقیقات سیاسی در سطح بالا شده است.

چشم‌انداز در حال تغییر مهاجرت علمی جهانی

یکی از محورهای این بحث، تغییر موازنه قدرت در جامعه علمی جهانی است؛ آن هم با تسلط طولانی مدت آمریکا به طور فزاینده‌ای توسط اروپای منسجم و اقتصادهای رو به رشد در آسیا مثل چین، کره جنوبی و هند به چالش کشیده می‌شود. اگرچه آمریکا در جذب محققان پربار و کارآمد از خارج از کشور موفق است، اما در مقایسه با 20 سال پیش، سهم کمتری از تحقیقات پیشگامانه را در سراسر جهان تولید می‌کند. در واقع، در طول مدت زمان مشابه، بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی خود را در زمره تأثیرگذارترین کشورها در علم و مهندسی قرار داده‌اند و از نظر تعداد مقالات تولید شده و تولید تعداد فزاینده‌ای از تحقیقات با استناد بالا پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارند. برای دانشمندان کشورهایی چون برزیل، هند و روسیه، یکی از عوامل محدود کننده اصلی در آسیا مانع زبانی است و دید بسیاری از تحقیقات آنها را محدود می‌کند.

تأثیر مهاجرت توسط خود دانشمندان نیز احساس می‌شود. دانشمندانی که مهاجرت می‌کنند پراستنادتر هستند، دانشمندانی که آمریکای شمالی را ترک می‌کنند به طور متوسط 10 درصد استناد بیشتری به دست می‌آورند و همکارانی که به خارج از اروپای شرقی مهاجرت می‌کنند، 170 درصد بیشتر به دست می‌آورند.علاوه بر این، مهاجرت همکاری‌های علمی بین‌المللی بیشتری را به همراه دارد. به نظر می‌رسد این امر به جای افزایش اعتبار، نتیجه داشتن یک شبکه اجتماعی گسترده‌تر باشد، زیرا اندازه شبکه تحقیقاتی بین‌المللی برای دانشمندان مهاجر بزرگ‌تر از دانشمندان غیر مهاجر است.

بیشتر بخوانید: محقق در 2 دانشگاه آمریکا: نفس مهاجرت خوب است؛ به شرطی که شرایط برگشت وجود داشته باشد

علاوه بر این، دانشمندانی که به دانشگاه‌های نخبه‌تر مهاجرت می‌کنند، عملکرد بهتری نسبت به کسانی ندارند که این کار را انجام نمی‌دهند؛ اگرچه در هنگام رفتن به دانشگاه کمتر نخبه، افت جزئی در عملکرد علمی وجود دارد. افزایش بهره‌وری ناشی از مهاجرت در آن سوی مرزها برای یک فرصت شغلی جدید می‌تواند به زمان نیاز داشته باشد.

گردش منطقه‌ای در مهاجرت جهانی

مرزهای جغرافیایی در مورد نیروی کار و محصولات در حال از بین رفتن است، زیرا اقتصادهای سراسر جهان خود را به سمت تجارت آزاد و تولید و توزیع اطلاعات در طول چند دهه گذشته سوق داده‌اند. این اغلب به عنوان نشانه‌ای از جهانی شدن اقتصاد جهانی تلقی می‌شود. شواهد نسبتاً مبهم است. به عنوان مثال، در همین دوره، اقتصاد جهانی در سطح منطقه‌ای به هم پیوسته‌تر شده است، حتی زمانی که در سراسر جهان ارتباط متراکم‌تری پیدا کرده است. بنابراین، اقتصاد جهانی، شاید به طور غیر شهودی، به طور همزمان جهانی‌تر و منطقه‌ای‌تر می‌شود.

این موضوع به طور خاص برای مهاجرت نیز صادق بوده است. شبکه جهانی مهاجرت در چند دهه گذشته به ویژه با ظهور کشورهای مقصد جدید در خارج از آمریکای شمالی و اروپا، بیشتر به هم مرتبط شده است. در عوض، بزرگ‌ترین تغییرات در سطح منطقه‌ای رخ داده است، به طوری که اروپا، آفریقا و آسیای شرقی هر کدام در طول یک دوره زمانی بیشتر به صورت منطقه‌ای در هم تنیده شده‌اند. منطقه‌بندی در مقیاس‌های کوچک‌تر نیز عمل کرده است، زیرا الگوهای واضحی در اروپای مرکزی، غربی و شمالی در شبکه مهاجرت پدیدار شده‌اند.

مطالعات نشان می‌دهد که کشورهایی که بیشتر به روی علم باز هستند - یعنی کشورهایی که بیشترین همکاری‌های بین‌المللی و بیشترین مهاجرت را در بین دانشمندان خود دارند - همچنین از تولید تأثیرگذارترین تحقیقات علمی سود می‌برند. ولی با این حال، احتمال همکاری بین هر 2 دانشمند هنوز به فاصله فیزیکی حساس است و احتمال بازگشت به کشور پس از مهاجرت با همان پیوندهای مشترک افزایش می‌یابد. در نتیجه می‌توان گفت که مزایا و هزینه‌های مرتبط با مهاجرت به مسافت طی شده بستگی دارد. به طور خاص، مهاجرت منطقه‌ای ممکن است برای کشورهایی که از «فرار مغزها» رنج می‌برند مضر نباشد، زیرا انتقال دانش ناشی مهاجرتی که فاصله بین کشور فرستنده و پذیرنده کم باشد، محتمل‌تر است؛ یعنی احتمال برگشت نخبه‌هایی که مهاجرت منطقه‌ای کرده‌اند، بیشتر است.

البته ناگفته نماند که این مورد همیشه هم صادق نیست. زیرا برخی کشورها از جمله کشورهای اروپایی وجود دارند که هزینه‌های هنگفتی را برای مهاجرت دانشمندان خود می‌پردازند و برای اینکه آنها را دوباره به کشور برگردانند، مزایای بسیاری برایشان قائل می‌شوند. علاوه براین، محققان علاقه‌مند به وضعیت علم جهانی به کاهش هژمونی یا سلطه‌گری آمریکا و اهمیت فزاینده مراکز تحقیقاتی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند، روشی مشابه را در پیش می‌گیرند.

به طور کلی، هدف از این مقاله ارائه برخی از اولین آمارهای توصیفی مربوط به نحوه مهاجرت دانشمندان در سطح بین‌المللی است. یعنی چه تعداد از کسانی که از طریق مرزها مهاجرت می‌کنند در مقایسه با کشورهای دور به یک کشور نزدیک می‌روند؟ این میزان در سراسر جهان چگونه متفاوت است و در طول زمان چگونه تغییر می‌کند؟

پاسخ به این سوالات از این رو حائز اهمیت است که شور و نشاط یک جامعه تحقیقاتی ملی به نزدیکی دانشمندانش بستگی دارد، زیرا دانشمندان نزدیک به کشورشان نسبت به دانشمندانی که دورتر هستند، همکاری‌های بیشتری در حوزه تحقیقات با کشور خود دارند.

انتهای پیام/

نسترن صائبی صفت کد خبر: 1229172 برچسب‌ها آموزش عالی

دیگر خبرها

  • بهترین وزیر آموزش و پرورش بعد از انقلاب که بود؟
  • دریافت هزینه از والدین بر اساس الگوی جدید تعیین شهریه کودکستان‌ها
  • معلم باید الگوی جامعه باشد
  • باید الگوی یک خانواده کامل را ترسیم کنیم
  • الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کم‌تر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر
  • شهید مطهری الگوی تعلیم و تربیت است
  • پروانه با الگوی منحصر به فرد را پیدا کنید (معمای تصویری)
  • چرا به سمت قبله نماز می‌خوانیم؟ + دلائل علمی
  • صاحب‌نظر روس: ایران الگوی مثال‌زدنی پیشرفت برای شرق و غرب است
  • الگوی مهاجرت و گسترش گله‌های میگو در آب‌های استان بوشهر شناسایی شد