«بایدن» و «برجام»؛ تغییر تاکتیک حفظ دشمنی مرزهای جدید
تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۴۰۵۶۲
به گزارش خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس، یکی از اصلیترین دسیسهها و بازی دولت جدید آمریکا موضوع بازگشت این کشور به چارچوب توافقنامه برجام است؛ توافقی که قرار بود بر اساس آن با محدود کردن تواناییهای هستهای تحریمها برداشته شود.
در سال 2018 دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، این کشور را از توافق برجام خارج کرد و تحریمهای جدیدی را علیه تهران اعمال کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توافق هستهای بین ایران و گروهی از واسطههای بین المللی "5 + 1" (ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در ژانویه 2016 به اجرا درآمد. ایالات متحده آمریکا این توافق را دو سال بعد ترک کرد. البته این تصمیم رئیس جمهور آمریکا جای تعجب داشت زیرا آژانس بین المللی انرژی هستهای تاکید داشت که ایران به این توافق عمل کرده است.
به گفته وندی شرمن معاون وزیر خارجه اسبق آمریکا و یکی از بازیگران اصلی آمریکا در روند مذاکره با ایران، دونالد ترامپ حتی بدون خواندن متن توافق درباره موضوع هستهای با ایران خروج خود از توافقنامه را اعلام کرده است.
کارشناسان معتقدند ترامپ میخواست با تشدید تحریمها پس از خروج از توافق برجام، ایران را به واکنش وادار کند که این موضوع، بهانه حمله مسلحانه به این کشور را توجیه میکند. همچنین با کمک تحریم، مشکلات اقتصادی برای این کشور ایجاد کند و در نهایت هدف دیگر واشنگتن از تحریم فروش نفت ایران این بود که خریداران نفت ایران مانند اتحادیه اروپا، ژاپن، هند و ... را تحت تاثیر تهدید تحریم مجبور به جستجوی بازار نفت دیگری کنند.
در واقع، ایران از نظر اقتصادی دوره سختی داشت. برخی واردکنندگان نفت ترجیح دادند از جای دیگری خریداری کنند.
در اواخر سال 2020 انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار و «جو بایدن » دموکرات اعلام کرد اگر وی به عنوان رئیس کشور انتخاب و پیروز شود قصد دارد آمریکا را به چارچوب توافق نامه برجام بازگرداند. این اظهار تلاش ریاست رئیس جمهور جدید ایالات متحده برای تنش زدایی از وضعیت در خاورمیانه حکایت کرده است.
در آن لحظه پیش از انتخابات چنین سخنی با احتیاط مورد استقبال قرار گرفت. تعدادی از کارشناسان بر این عقیده بودند که این صرفاً شعارهای پیش از انتخابات با روحیه تضاد با سیاستهای ترامپ بوده است. حتی در خود ایران نیز در مورد چنین اظهاری از سوی دولت بالقوه کاخ سفید خوش بین نبودند.
«سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در اوایل نوامبر سال 2020 گفت که مقامات این کشور انتظار ندارند که پس از ریاست جمهوری جورج بایدن ایالات متحده به برجام برگردد.
«الیوت آبرامز» نماینده ویژه ایالات متحده در مسائل ایران در مصاحبه با آسوشیتدپرس خاطرنشان کرد: حتی اگر جو بایدن کاندیدای کنونی حزب دموکرات به ریاست کاخ سفید دست یابد، ایالات متحده از فشار بر ایران دست نخواهد کشید.
با این حال در بیانیه بایدن نشانههایی برای چرخش در اوضاع دیده میشد.
«میخائیل اولیان اف» نماینده دائم روسیه در آژانس بین المللی انرژی هستهای در «وین» به اینترفاکس گفت: دولت ترامپ قصد دارد تلاش حامیان بایدن در مسائل مورد اختلاف و بازگشت به توافق هستهای با ایران هرچه بیشتر دشوار کند.
ترور شهید «محسن فخری زاده» دانشمند هستهای و دفاعی ایران یکی از نکات این طرح بوده است.
بالاخره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار و بایدن پیروز شد. آنچه به نظر میرسد این است که اهداف وی برای بازگشت ایالات متحده به برجام تغییر نکرده است. این به نوبه خود باعث ایجاد حساسیت در میان متحدان آمریکا شده است.
به عنوان مثال «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی از این روند ابراز نگرانی کرد و قصد بایدن برای بازگشت به برجام را اشتباه دانست.
پس در پشت پرده تمایل بایدن برای از سرگیری گفتوگو با ایران چیست؟ آیا این یک چرخش اساسی در سیاست خارجی واشنگتن در جهت کاهش تنشها یا چیز دیگری است؟
ما باید به این واقعیت توجه کنیم که اگر چه رئیس جمهور منتخب ایالات متحده از آمادگی خود برای بازگشت به کانال مذاکره در مورد مسئله هستهای ایران صحبت و در عین حال وی اظهار نظر میکند که ایران خود باید "پایبند دقیق" به مفاد برجام باشد، یعنی فعالیت هستهای را کاهش دهد.
علاوه بر این چند شرط دیگر در "طرح بایدن" وجود دارد که در چارچوب آن موضوع حمایت ایران از کشورهای حامی مقاومت مطرح خواهد شد.
همچنین ادعای مبنی بر حضور کشورهای مانند عربستان و امارات متحده عربی در توافق نامه جدید هسته ای وجود دارد.
از طرف دیگر، بر اساس نظرات تعدادی از کارشناسان، بایدن سعی خواهد کرد تا توافق هسته ای را با توجه به منافع آمریکا سریع تر به اتمام برساند. دلیل این امر احتمالا این واقعیت باشد که در انتخابات بعدی ریاست جمهوری در ایران برای ژوئن سال 2021 برنامه ریزی شده است.
ترامپ در آخرین لحظات نیز دنبال تخریب موضوع بازگشت ایالات متحده به برجام است. "الجزیره" به نقل از "دیلی بیست" گزارش داد ترامپ دستوراتی را به مقامات دولت خود به ویژه «مایک پمپئو » وزیر امور خارجه ارائه داده تا آخرین لحظه نیز رویکرد تهاجمی نسبت به ایران داشته باشند.
البته ایران نیز در راستای محکم کردن جای پای خود در برجام، برنامه و سازوکار خود را دارد. یکی از آنها تصویب اصلاحیههای طرح "اقدامات استراتژیک برای رفع تحریمها و حمایت از حقوق ملت ایران" از سوی مجلس بود.
طبق یکی از مفاد آن، ایران میتواند در صورت عدم اجرای تعهدات از سوی کشورهای شرکت کننده توافق هستهای و عدم عادی سازی روابط بانکی و در صورت از بین نبردن کامل موانع صادرات و فروش نفت و فرآوردههای نفتی ایران و همچنین تا بازگشت کامل و فوری منابع ارزی، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را یک ماه پس از تصویب این قانون به حالت تعلیق درآورد.
در پروتکل الحاقی برجام موضوع اطلاعرسانی به آژانس بین المللی انرژی اتمی از ساخت تأسیسات هستهای جدید در ایران و همچنین دسترسی آژانس و بازرسی از تاسیسات هستهای فعال پیش بینی شده است.
در واقع در اینجا تشدید برنامههای هستهای جدید در منطقه خاورمیانه مورد بحث است.
یک منبع ناشناس نزدیک به محافل کارشناسی آمریکا نظر خود را در مورد چشم انداز واقعی بازگشت طرف آمریکایی به توافق با ایران در چارچوب برجام و گامهای آینده آمریکا در این راستا اعلام کرد. وی خاطرنشان کرد "دولت جدید ایالات متحده با از سرگیری مذاکرات هستهای با ایران موافقت خواهد کرد اگرچه همچنان به «تهران» به عنوان یک دشمن استراتژیک در منطقه نگاه خواهد کرد.
بایدن اهداف آمریکا را تغییر نمیدهد، بلکه روشها و تاکتیکها را در منطقه تغییر میدهد. حداقل وظیفه وی دستیابی به بسته شدن نهایی برنامه هستهای ایران است.
هدف استراتژیک از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران است ، چرا که این کشور همیشه برای منافع و زیادهخواهیهای ایالات متحده مشکل ساز بوده بنابراین، پس از خلع سلاح، به دنبال راههای حذف آن خواهد بود.
این منبع گفت: بایدن ممکن است شرایط دیگری برای سرگیری معامله بگذارد. این یک ژست است. همچنین در جستجوی راههای تأثیرگذاری بر تهران در سایر موضوعات نیز خواهد بود که علاوه بر موضوع سلاحهای هستهای، امتناع از همکاری با روسیه و سوریه و همچنین تغییر در سیاست داخلی را طلب خواهد کرد.
«نیکیتا اسماگین» خبرنگار آژانس ITAR TASS در ایران و کارشناس مسائل بین الملل روسیه در این مورد گفت: از نظر تئوریک، ایالات متحده آماده بازگشت به " توافق هستهای" در دولت جدید است. چنین فرصتی برای این امر کم نیست اما مسئله دیگر اجرای عملی آن است.
علی رغم اینکه دولت بایدن برای بازگشت به توافق هسته ای ظاهراً اعلام آمادگی کرده اما هنوز روند دشواری در پیش وجود دارد.
بایدن مانند هر سیاستمداری باید اولا نتایج جدید و موفقیت های جدیدی از خود نشان دهد. وی نمی تواند صرفا به توافق قبلی برگردد و به آن اکتفا کند. بایدن به نوعی مرز جدید احتیاج دارد. اگر موضوع، بازگشت به توافق هسته ای باشد باید گسترش آن یا انعقاد توافق نامه های جدید درباره ایران و غیره نیز مطرح باشد.
عوامل بسیار دیگری نیز وجود دارد و بازگشت به توافق یک رویه کاملاً پیچیده است. شاید ایالات متحده به این توافق بازگردد اما به احتمال زیاد این اتفاق طی چند ماه آینده رخ نخواهد داد.
انتهای پیام/ح
منبع: فارس
کلیدواژه: توافق هسته ای برجام هسته ای ایالات متحده بازگشت به توافق توافق هسته ای ریاست جمهوری برای بازگشت بین المللی رئیس جمهور هسته ای تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۴۰۵۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسقط، مهم ترین تسهیل کننده دیدارهای غیرمستقیم ایران و آمریکا / چرا عمان تمایلی به نمایش قدرت دیپلماتیک خود ندارد؟/ عمان کانال گفت و گوی غیرمستقیم میان تهران-واشنگتن را باز نگاه داشته است
«بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.»
به گزارش جماران، Kristian Coates Ulrichsen ، از اعضای بخش خاورمیانه در موسسه بیکر است. تحقیقات او به بررسی موقعیت در حال تغییر کشورهای خلیج فارس در نظم جهانی و همچنین ظهور چالشهای بلندمدت و غیرنظامی برای امنیت منطقه میپردازد.
او پیش از این به عنوان تحلیلگر ارشد خلیج فارس در مرکز مطالعات استراتژیک خلیج فارس و مدیر برنامه کویت در زمینه توسعه، حکومت داری و جهانی شدن در کشورهای خلیج فارس در دانشکده اقتصاد لندن کار کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی نقش مسقط در دیپلماسی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته و می نویسد:
با شعله ور شدن تنش ها در خاورمیانه، عمان به عنوان یک کانال پشتیبان مهم بین ایران و آمریکا عمل می کند. پیش از پرتاب رگبار پهپادها و موشکها به سوی اسرائیل در 13 آوریل 2024، طبق گزارشها، ایران به واشنگتن خبر داده بود که پاسخش به حمله قبلی به محوطه سفارتش در سوریه، به دنبال جلوگیری از تشدید تنش است. این پیام از طریق یک کشور عربی حوزه خلیج فارس یعنی عمان مخابره شد.
بحران کنونی در خاورمیانه، بحرانی است که مقامات عمان سال ها تلاش کرده اند از آن اجتناب کنند. عمان که در آن سوی تنگه هرمز از ایران قرار دارد و روابط دفاعی و امنیتی نزدیک با ایالات متحده و بریتانیا دارد، میداند که حملات تند و تیز خطر یک جنگ گستردهتر را که کشورها و گروههای غیردولتی مسلح را در سراسر جهان در بر خواهد گرفت، افزایش می دهد.
جنگ تمام عیار ممکن است با اقدامات تشدید کننده بیشتر تهران یا تل آویو آغاز شود، اما همزمان ممکن است از طریق محاسبه اشتباه یا سوء تفاهم نیز رخ دهد؛ به ویژه با توجه به فقدان کانال های رسمی دوجانبه برای گفت و گو و تنش زدایی میان دو طرف و این جایی است که عمان وارد عمل می شود. برای سال ها، این کشور خلیج فارس بی سر و صدا سابقه ای برای خود در کاهش تنش های منطقه ای از طریق دیپلماسی دست و پا کرده است.
عمان از زمان حمله 7 اکتبر توسط حماس، این نقش را ادامه داده است. در ماههای پس از آن حمله و پاسخ اسرائیل به غزه که منطقه را ملتهب کرد، عمان گفتوگوهای سطح بالایی با ایران داشته است، میزبان دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا برای گفت و گو در مورد امنیت در دریای سرخ بوده و خواستار آتشبس در غزه شده است. عمان اکنون می تواند نقش مهمی در باز نگه داشتن کانال ارتباطی بین ایالات متحده و ایران ایفا کند، زیرا طرف ها به دنبال کاهش تنش هستند.
عمان نمی خواهد میانجی باشد
عمان در کنار قطر و کویت همسایه - و همچنین سوئیس که در غیاب سفارت آمریکا نماینده منافع ایالات متحده در ایران است، نقش مهمی در دیپلماسی پشتیبان ایفا کرده است. اما رویکرد عمان از رویکرد سایر کشورها متمایز است. به جای شرکت در گفت و گوهای مستقیم، فضایی برای گفت و گو ایجاد می کند و به جای میانجی به عنوان یک تسهیل کننده عمل می کند.
دلایل متعددی برای تصمیم عمان برای ایفای نقش به عنوان یک تسهیل کننده وجود دارد. برخلاف چندین کشور دیگر خلیج فارس، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، عمان فاقد سابقه روابط پرتنش با ایران است.
در عوض، عمانیها به یاد میآورند که ایران در دوران شاه در طول دهه 1970 از عمان حمایت کرد، زمانی که سلطان جدید آن زمان، قابوس بن سعید، در حال مبارزه با یک قیام در استان جنوبی ظفار بود.
حتی پس از سرنگونی شاه در انقلاب 1979 ایران و جایگزینی ساختار سیاسی، عمان جدا از سایرین در منطقه ایستاد و از درگیر شدن در رقابتهای منطقهای و رقابت برای نفوذ ژئوپلیتیکی که روابط ایران با کشورهای دیگر خلیجفارس را مخدوش کرد، خودداری کرد.
کانال های پشتی مخفی
مقامات عمانی به نمایندگی از یک کشور کوچک در یک منطقه ناآرام، فضاهای دیپلماتیکی را ایجاد کرده اند که به آنها اجازه می دهد تا با شرایط خود و به روش هایی که با نقاط قوت آنها همراه است، با مسائل منطقه درگیر شوند.
همانطور که سید بدر البوسعیدی، یک دیپلمات حرفه ای که در سال 2020 وزیر امور خارجه عمان شد، در سال 2003 گفت: «ما سعی می کنیم از موقعیت میانی خود بین قدرت های بزرگتر برای کاهش احتمال درگیری در همسایگی نزدیک خود استفاده کنیم.»
بر خلاف قطر که توجه جهانیان را به دلیل نقش میانجی در مذاکرات حماس و اسرائیل به خود جلب کرده است، عمان کمتر در «میانجیگری» و بیشتر در «تسهیل امور» شرکت می کند. این تمایز مهمی است که عمانیها در رابطه با تعامل با مقامات آمریکایی و ایرانی و همچنین نمایندگان عربستان سعودی و حوثیها در طول یک دهه جنگ داخلی یمن حفظ کردهاند.
تسهیلات عمانی اشکال مختلفی دارد. این میتواند شامل ارسال پیامها و حفظ کانالهای ارتباط غیرمستقیم بین دشمنان یا ترتیب دادن کانالهای برگشتی و میزبانی جلسات -البته به طور کاملا محتاطانه- باشد. درست بر خلاف سیاست دوحه که در ابتکارات میانجیگری قطر، مانند مذاکرات با طالبان که توافقنامه 2020 دوحه برای خروج نیروهای ایالات متحده از افغانستان را ایجاد کرد، تبلیغات پررنگ تری برای کشور میزبان دیده می شود.
اما رویکرد عمان با وجود مختصاتی که دارد نتیجه بخش هم هست. ویلیام برنز در کتاب خاطرات خود با عنوان "The Back Channel" که پس از بازنشستگی از وزارت امور خارجه و قبل از انتصاب او به عنوان رئیس سازمان سیا توسط جو بایدن، به رشته تحریر درآمد، شرح مفصلی از نقش عمان در تسهیل کانال پشتیبان بین ایالات متحده و ایران ارائه کرد. این گفت و گوها در سال 2013 به مذاکراتی تبدیل شدند که منجر به توافق هسته ای ایران در سال 2015 شد.
این کانال پس از آن آغاز شد که مقامات ایرانی در سال 2012 پیامی را از طریق عمان به ایالات متحده ارسال کردند که در آن پیشنهاد برگزاری نشستی در مسقط، پایتخت این کشور حاشیه خلیج فارس را داده بودند. برنز در این کتاب به یاد می آورد که رئیس اطلاعات عمان هنگامی که ما وارد اتاق جلسه می شدیم از هر دو هیئت استقبال کرد و پس از چند کلمه خوشامدگویی کوتاه اتاق را ترک کرد. عمان به عنوان کانال پشتیبان در طول هشت دور گفت و گوی سازنده، که طولانی ترین و پایدارترین تعامل بین مقامات ایران و ایالات متحده از سال 1979 بود، کاملا مخفی ماند.
میزبانی از دشمنان
در حالی که آب شدن یخ بین ایالات متحده و ایران دوام نیاورد، کانال پشتیبان عمان چندین عامل کلیدی برای موفقیت هر تلاشی برای کاهش تنش بین دشمنان به ظاهر سرسخت را برجسته کرد. اعتمادی که هر دو طرف به مقامات عمانی داشتند، بسیار مهم بود و نتیجه مثبت دیدارها باعث ایجاد اطمینان در استفاده هر یک از طرفین از کانال های عمانی شد.
نقش عمان به عنوان تسهیل کننده تعامل غیرمستقیم بین ایالات متحده و ایران با تصمیم رئیس جمهور دونالد ترامپ برای خروج ایالات متحده از توافق هسته ای ایران در سال 2018 و شکست دولت بایدن در ورود مجدد به این توافق اهمیت بیشتری یافت. به نظر می رسد تنها زمانی که عمان مایل به ایفای این نقش نبود – زمانی که تنش ها پس از ترور ژنرال ایرانی (شهید) قاسم سلیمانی توسط ایالات متحده در ژانویه 2020 افزایش یافت– به این دلیل بود که سلطان قابوس به شدت بیمار بود. در غیاب عمان، سوئیس هدایت کانال پشتیبان را برعهده داشت.
کاهش تنش ها
در طول تشدید تنش ها پس از حمله 7 اکتبر در اسرائیل، عمان پیام هایی را بین مقامات ایرانی و آمریکایی ارسال کرده است. در ژانویه 2024، مقامات عمانی میزبان هیئتهایی از مذاکرهکنندگان ارشد هر دو کشور بودند که بین نمایندگان در اتاقهای جداگانه رفت و آمد میکردند.
حتی در شرایطی که پس از بمباران ساختمان سفارت ایران در دمشق توسط اسرائیل در 1 آوریل، یک درگیری منطقهای گستردهتر در خاورمیانه آغاز شد، عمان در تلاش برای کاهش تنشها بود.
در 7 آوریل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، از عمان دیدن کرد و این فرصتی را برای مقامات عمانی فراهم کرد تا با آمریکا و دیگر مقامات غربی در مورد رویکرد ایران، در حالی که تهران در حال برنامه ریزی برای واکنش به حمله دمشق است، صحبت کنند.
و در حالی که بحران کنونی در خاورمیانه به اندازه ای است که عمان به تنهایی نمی تواند به آن رسیدگی کند، توانایی واسطه های مورد اعتماد مانند عمان - همراه با قطر و سوئیس - برای باز نگه داشتن کانال های ارتباطی برای به حداقل رساندن احتمال تشدید تصادفی تنش و برای تکمیل گفت و گوی آمریکا و اروپا با رهبران اسرائیل در تلاش برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای خروج از این بن بست مهم است.