میراث ترامپ برای جمهوریخواهان آمریکا؛ حزبی مانده بر سر دوراهی
تاریخ انتشار: ۲ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۵۱۵۵۸
خبرگزاری مهر، سرویس بین الملل - شبنم شکوهی: دوره چهارساله ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» جنجالیترین رئیس جمهور نیم قرن اخیر آمریکا در حالی به پایان رسید که جامعه آمریکا آبستن شکافهای عمیق نژادی و اختلافهای سیاسی درون حزبی است که هر لحظه انتظار میرود فرزندان نامشروعشان، خشونت و افراط گرایی، پا به عرصه واقعیت گذارند: از یکسو سفیدپوستان برتری طلب و مورد حمایت دولت وقت در برابر سیاهپوستان محروم از حقوق حقه خود صف آرایی کردهاند و از سوی دیگر، حزب جمهوریخواه به دو جناح رقیب و بالقوه خطرناک طرفداران و مخالفان ترامپ تقسیم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شکاف نژادی در جامعه آمریکا پیشینهای به درازای تاریخ شکلگیری این کشور نسبتاً جوان جهان دارد که پرداختن به آن مجالی دیگر میطلبد. از این رو، در این نوشتار میکوشیم با نگاهی مختصر به دیدگاههای سیاسی دو جناح نوظهور و بالقوه متخاصم در درون حزب جمهوریخواه، به تشریح بحرانی درون زاد بپردازیم که محصول دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ و سیاستها و اقدامات افراط گرایانم و به دور از شئون سیاسی اوست؛ سیاستهایی که باعث شکلگیری دو اردوگاه کاملاً مجزا در میان جمهوریخواهان آمریکا و تحمیل انتخاب یکی از این دو اردوگاه بر اعضا و طرفداران این حزب شده است.
یورش به کنگره آمریکا: اقدامی بجا علیه «سرقت ادعایی آرا» یا زیاده روی در طرح مطالبات!
پس از حمله هواداران دونالد ترامپ به ساختمان کنگره در ششم ژانویه سال جاری که به تحریک و تهییج ترامپ و با هدف اختلال در روند برگزاری نشست مشترک کنگره و تأیید پیروزی «جو بایدن» دموکرات در انتخابات ۲۰۲۰ صورت گرفت، حزب جمهوریخواه آمریکا شاهد ظهور دو اردوگاه متخاصم در میان اعضا و همچنین رأی دهندگان هوادار خود شد: در حالی که یک اردوگاه اقدامات حقوقی و غیرحقوقی ترامپ و متحدانش در اعتراض به پیروزی جو بایدن را کافی نمیدانند، اردوگاه مقابل معتقدند که ترامپ و دارو دستهاش در پافشاری بر تقلب در انتخابات و پیروزی ادعایی خود راه افراط در پیش گرفتهاند!
در واقع شکلگیری این دیدگاههای متضاد و کم سابقه در درون حزب جمهوریخواه نشان میدهد که آینده این «حزب بزرگ قدیمی» (Grand Old Party/GOP) در هالهای از ابهام فرو رفته و رهبران آن در آستانه ورود جو بایدن و تیم وزرا و منصوبانش به کاخ سفید، با امتحانی سخت روبرو هستند: لزوم انتخاب میان حمایت از ترامپ یا رویگردانی از او؛ انتخابی که در هر حال با حذف بالقوه آرای یکی از این دو اردوگاه احتمال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات آینده را با چالشی جدی مواجه میسازد. شکست اخیر جمهوریخواهان در راهیابی دوباره به کاخ سفید و کسب یا حفظ اکثریت کرسیها در مجالس نمایندگان و سنای فدرال اهمیت این موضوع را دو چندان میکند.
اردوگاه هواداران ترامپ
مجموع آرای عمومی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا ۷۴ میلیون رأی بود که این بالاترین تعداد آرای داده شده به یک نامزد مغلوب در انتخابات آمریکا و همچنین بیشترین رأی مأخوده برای یک نامزد جمهوریخواه در تاریخ این حزب بود. افزون بر مشارکت بی سابقه رأی دهندگان جمهوریخواه در این انتخابات، نتایج نظرسنجی اخیر رویترز / مؤسسه ایپسوس نیز نشان میدهد که هواداران ترامپ اکثریت چشمگیری از رأی دهندگان جمهوریخواه (حدود ۷۰ درصد) را تشکیل میدهند؛ گروهی در خور توجه که در صورت مشاهده هرگونه رویگردانی و بی اعتنایی چهرههای برجسته حزب جمهوریخواه از رهبر خود، آماده خروج از حزب جمهوریخواه هستند.
اکثر اعضای این اردوگاه، سفیدپوستان طبقه کارگر و حاشیه نشین هستند که به دلیل سالها غفلت و بی اعتنایی دولتمردان آمریکایی- چه دموکرات و چه جمهوریخواه- به نیازهای اساسی این طبقه و همچنین شکلگیری تدریجی یک جامعه متنوع به لحاظ نژادی در آمریکا، احساس میکنند قشری فراموش شده در جامعه آمریکا هستند. از این رو، زمانی که ترامپ خطاب به آنها گفت که «دیگر جزء فراموش شدگان نیستند»، او را منجی خود قلمداد کردند.
محبوبیت بالای ترامپ در میان این طبقه فرودست از سفیدپوستان نشان میدهد که قدرت سیاسی ترامپ تا حد زیادی ریشه در توانایی او برای ارائه یک ژست عوام گرایانه داشت؛ یک توانایی منحصر به فرد که از خشم و رنجش چندین دههای کارگران سفیدپوست و حاشیه نشین به نفعِ خود بهره برداری میکرد. اما این خشم که پیشتر نوک پیکان آن متوجه دموکراتها بود، حال به یُمن ادعاهای انتخاباتی ترامپ و تحریک هوادارانش به یورش به کنگره شامل حال جمهوریخواهانی میشود که به دومین طرح استیضاح ترامپ رأی موافق دادهاند. گستره این خشم تا جایی پیش میرود که حتی طرح تشکیل یک حزب جدید به رهبری ترامپ دیگر ایدهای دور از ذهن و دست نیافتنی به نظر نمیرسد؛ چرا که به زعم هواداران پروپاقرص ترامپ، تشکیل یک حزب جدید میتواند «جمهوریخواهان اصیل» را از «خائنانی که تنها نام جمهوریخواه را یدک می کشند»، متمایز کند.
اردوگاه مخالفان ترامپ
تا پیش از شورش ششم ژانویه در کنگره، اختلاف نظرها میان دونالد ترامپ و چهرههای سرشناس حزب جمهوریخواه در برخی حوزههای داخلی و خارجی هیچگاه موجودیت حزب جمهوریخواه و پایگاه آن را در میان رأی دهندگان تا این حد متزلزل نساخته بود. در واقع، میتوان گفت که ترامپ با شیوه خاص سیاستورزی خود توانست به شماری از اولویتهای حزبی جمهوریخواهان جامه عمل بپوشاند که از مهمترین آنها میتوان به اهتمام وی برای انتصاب شمار بیشتری از قضات محافظه کار در دیوان عالی آمریکا اشاره کرد.
یکی دیگر از اقدامات وی در حوزه داخلی که با اقبال جمهوریخواهان روبرو شد، کاهش چشمگیر نرخ مالیات شرکتها بود که به رشد سریعتر اقتصاد و پایین آمدن نرخ بیکاری کمک شایان توجهی کرد؛ هرچند این امتیاز برجسته ترامپ که شانس او را برای کسب آرای بیشتر در انتخابات ۲۰۲۰ مضاعف میکرد، در موج سهمگین شیوع کرونا و رکود اقتصادی برآمده از آن ناپدید شد. از دیگر سیاستهای او که مورد تحسین هم حزبیهایش قرار گرفت، میانجیگری برای عقد توافقنامه سازش میان اسرائیل و چهار کشور عربی و همچنین کاهش نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان، عراق و سوریه بود.
اما این بخت و اقبال مساعد در روز ششم ژانویه با یورش هواداران ترامپ به ساختمان کنگره رنگ دیگری به خود گرفت و باعث شد که برخی از هواداران او، چه در درون حزب و چه در میان رأی دهندگان، با متهم کردن او به تفرقه افکنی هدفمند و تداوم بخشیدن به ادعاهای عاری از حقیقت در مورد انتخابات و در نتیجه تضعیف دموکراسی آمریکایی، از او رویگردان شوند؛ تا جایی که از دید این گروه از جمهوریخواهان، لزوم بازتعریف اصول اساسی حزب جمهوریخواه در دوره پسا ترامپ به یک ضرورت تبدیل شد.
کلام پایانی
ترامپ صبح روز چهارشنبه بیستم ژانویه ۲۰۲۱ به وقت محلی کاخ سفید را پس از چهار سال جنجال آفرینی ترک میکند. میراثی که او از خود به جای میگذارد، آمریکایی است که در آن مردم بیش از گذشته به لحاظ فرهنگی و سیاسی نسبت به یکدیگر احساس بیگانگی میکنند. با اطمینان میتوان گفت که هسته اصلی این حس بیگانگی و تفرقه، اختلافهای نژادی است.
اما ترامپ که ظرف چهار سال ریاست جمهوری خود آمریکا را به کشوری عملاً دو دسته و متفرق تبدیل کرد؛ در جریان انتخابات ۲۰۲۰ نیز این دودستگی را به حزب متبوع خود تحمیل کرد؛ وضعیتی که چشمانداز پیروزی جمهوریخواهان را در انتخابات آتی بسیار مخدوش کرده و آنها را بر سر دوراهی حمایت از ترامپ و یا رویگردانی از او قرار داده است؛ انتخابی که در هر صورت ریزش آرای یکی از دو اردوگاه را به همراه خواهد داشت.
انتخاب از میان این دو گزینه از آن جهت حائز اهمیت است که از یکسو، حمایت از ادعاهای واهی ترامپ در مورد تقلب انتخاباتی هرچند ممکن است مزایایی کوتاه مدت در پی داشته باشد، اما در بلند مدت به بهای تضعیف اعتماد رأی دهندگان به صحت انتخابات در آمریکا و همچنین اعتبار و یکپارچگی حزب جمهوریخواه تمام خواهد شد. اما از سوی دیگر، در کشوری که به لحاظ تنوع نژادی به سرعت در حال دگرگونی است، پیروزی حزب جمهوریخواه در انتخابات به طور چشمگیری به جلب آرای سفیدپوستان کارگر و حاشیه نشینی وابسته است که هرگونه رویگردانی از رهبر خود را با «به حاشیه رانده شدن مجدد» خود برابر میدانند.
کد خبر 5126995منبع: مهر
کلیدواژه: ایالات متحده امریکا حزب جمهوری خواه آمریکا تفرقه افکنی ایالات متحده امریکا عراق جو بایدن رژیم صهیونیستی فلسطین دونالد ترامپ سوریه روسیه افغانستان ایران عربستان سعودی ویروس کرونا لبنان تونس حزب جمهوریخواه جمهوری خواهان دونالد ترامپ ریاست جمهوری رأی دهندگان دو اردوگاه درون حزب شکل گیری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۵۱۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی میکنم- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: مجله آمریکایی تایم روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ به بررسی برنامههای او درصورت انتخاب مجدد پرداخته و جلد خود را به همینخاطر به تصویر او اختصاص داده است. بخش دوم این گفتوگو پیش روی شما است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حواسش جای دیگری است. آیپدِ روی میز را با انگشت پیش میکشد تا پلیلیستِ رستوران را تنظیم کند. بهترتیب "شینید اوکانر"، "جیمز براون" و "شبح اوپرا" پخش میشوند. قطعۀ محبوبش باعنوان"پرچم ستارهدار" هم شنیده میشود که متعلق به "گروه کری" است. این گروه در زمرۀ متهمانی است که بهخاطر حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در ششم ژانویه بازداشت شدهاند. صدای ضبطشدۀ او هم روی کار است که سوگند وفاداری یاد میکند. این قطعه یکی از اصلیترین نمادهای تجمعات ترامپ است که وحدت ملی را به سلاحی برای جاننثاریِ حزبی مبدل میکند.
نمایش از جایی آغاز میشود که دورۀ نخست ریاست او به پایان میرسد. حواث 6 ژانویه که درخلال آن گروهی از طرفداران ترامپ در تلاش برای براندازی و انتقال قدرت به مرکز دموکراسی آمریکا حملهور شدند، لکۀ ننگی بر میراث سیاسی ترامپ است. او در پی آن است که شورش را اقدامی میهنپرستانه جلوه دهد. وقتی میپرسم که آیا به عفو این افراد فکر کرده؟ میگوید: «بله، قطعاً». ازآنجاییکه ترامپ با دهها اتهام جنایی ازجمله مداخله در انتخابات، توطئه برای فریب دولت، اختفای عمدیِ اسرار امنیت ملی و جعل سوابق تجاری برای پنهانکردن پرداختهای خنثیشده روبهرو است، میکوشد تا از اتهامات قانونی، نشان افتخار بسازد.
در دورۀ دوم، نفوذ ترامپ بر دموکراسی آمریکا بسیار فراتر از قدرت عفو خواهد بود. شرکای سیاسی درحال زمینهسازی برای بازسازی ریاستجمهوری در راستای دکترینی به نام «تئوری اجرایی واحد» هستند که طبق آن بسیاری از محدودیتهای تحمیلشده بر کاخ سفید از سوی قانون گذاران و دادگاهها باید به نفع فرماندۀ کل قوا از بین برود.
قدرت در هیچ حوزهای مهمتر از وزارت دادگستری نیست و از آغاز فاصلۀ محترمانهای بین رؤسایجمهور و مقامات اجراییِ تأییدشده از سوی سنا وجود داشته تا از سوءاستفاده برای اهداف شخصی جلوگیری و از توان عظیم این نهادها در محدودکردن آزادی آمریکاییها اجتناب شود؛ اما ترامپ که در اولین دورۀ ریاستجمهوریاش از تحقیقات متعدد از سوی منصوبان قضاییاش آسیب دیده بود، اینک در تحمیل ارادۀ خود بر وزارت دادگستری، بازرسان و دادستانها بیش از پیش مصمم است.
ترامپ در خلال گفتگوی ما در مارالاگو میگوید: «ممکن است وکلای آمریکایی را که از دستور او برای محاکمۀ شخصی امتناع میکنند، اخراج کند.» او به هوادارانش گفته: «در دورۀ دوم بهدنبال تلافی علیه دشمنانش خواهد بود.» آیا این تلافیجویی شامل "فانی ویلیس" (دادستان منطقۀ آتلانتا) هم میشود که او را به دخالت در انتخابات متهم کرد یا "آلوین براگ" (دادستان منهتن در پروندۀ استورمی دنیلز) را هم دربرمی گیرد که ترامپ قبلاً گفته بود باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرد؟ ترامپ تردید دارد و هیچ قولی نمیدهد. میگوید: «نه، نمیخواهم چنین کنم، اما کاری که آنها انجام دادهاند، وحشتناک است.»
ترامپ همچنین قول داده «دادستان ویژه»ای برای پیگرد بایدن منصوب کند. میگوید: «نمیخواهم به بایدن صدمه بزنم. برای دفتر ریاست احترام زیادی قائلم. بااینحال، چند ثانیه بعد میگوید: «ممکن است سرنوشت بایدن با حکم آیندۀ دادگاه عالی مرتبط باشد. باید دید که آیا رؤسایجمهور میتوانند به خاطر اعمالی که در زمان تصدی سمت ریاست مرتکب شدهاند، با پیگرد کیفری مواجه شوند؟ ترامپ میگوید: «اگر مقامات بگویند رئیسجمهور مصونیت ندارد، بایدن باید بهخاطر همۀ جرایمش تحتتعقیب قرار گیرد.» [با این توضیح که بایدن به هیچ جرمی متهم نشده و تلاش جمهوریخواهانِ مجلس نمایندگان برای استیضاح او نتوانسته شواهدی دال بر جرایمش باشد»]
بازرسان و مقامات سابق وزارت دادگستری از هر دو حزب معتقدند چنین اقداماتی بهطوربالقوه برای مجری قانون آمریکا فاجعه بار است و اعتبارش را خدشهدار میکند. "مایکلمککانل" (قاضی استیناف سابق ایالات متحده که از سوی رئیسجمهور جورج دبلیو بوش منصوب شده) میگوید: «اگر دستور دادرسی نامناسب صادر کنم، از وکلای محترم ایالات متحده انتظار دارم مخالفت کنند. اگر رئیسجمهور دادستان ایالات متحده را برکنار کند، طوفان بزرگی به راه خواهد افتاد.» مککانل، که اکنون استاد حقوق دانشگاه استنفورد است، میگوید: «این اخراج میتواند تأثیری مشابه کشتار شنبهشب داشته باشد، زمانیکه رئیسجمهور ریچارد نیکسون به مقامات ارشد وزارت دادگستری دستور داد بازرس ویژۀ تحقیق واترگیت* را برکنار کنند.»
* رسوایی واترگیت، مجموعه رخدادهایی درخلال سالهای ۱۹۷۲–۱۹۷۵ در هتلی به همین نام در واشینگتن است که منجر به بالاگرفتن احتمال استیضاح و درنتیجه کنارهگیری نیکسون رئیسجمهور وقت ایالات متحده شد.
رؤسایجمهور طبق قانوناساسی این حق را دارند که وکلای ایالات متحده را برکنار کنند، اما برکناری یکی از وکلا (بهطورخاص) به دلیل رد دستور رئیسجمهور بیسابقه است.
طرحهای رادیکال ترامپ برای افزایش اقتدار ریاستجمهوری در سراسر کشور احساس میشود. تمرکز اصلی او بر مرز جنوبی است. ترامپ قصد دارد دستوراتی امضا کند که بسیاری از سیاستهای مشابه را از دورۀ نخست ریاستجمهوری خود، دوباره روی کار بیاورد؛ دستوراتی مثل طرح «ماندن در مکزیک» (که مستلزم فرستادن پناهجویان غیرمکزیکی به جنوب مرز تا تاریخ دادگاهشان است) و «عنوان 42» (که به مقامات مرزی اجازه میدهد مهاجران را بدون اجازۀ درخواست پناهندگی اخراج کنند).
مشاوران میگویند ترامپ قصد دارد از گذرگاههای مرزی و قاچاق فنتانیل (شبهمرفین بسیار قوی) و کودکان بهعنوان توجیهی برای اِعمال مجددِ اقدامات اضطراری استفاده کند. او از بودجۀ فدرال و با تخصیص پول از بودجۀ نظامی بدون تأیید کنگره، احداث دیوار مرزی را از سر خواهد گرفت. مشاوران میگویند سنگبنای این برنامه، عملیات اخراج گستردهای خواهد بود که میلیونها نفر را هدف قرار میدهد. ترامپ در دورۀ نخست ریاستجمهوری خود وعدههای مشابهی داده بود، اما میگوید قصد دارد در دورۀ دوم تهاجمیتر عمل کند. "تام هومن" (مشاور ارشد ترامپ و سرپرست سابق ادارۀ مهاجرت و گمرک) میگوید: «مهاجران باید اخراج شوند. آنها باید از مرز خارج شوند."
ترامپ برای عملیاتی در این مقیاس، بیشتر به گارد ملی برای گردآوری و خروج مهاجران غیرقانونی از سراسر کشور متکی است. او میگوید: «اگر آنها نمیتوانستند، از [بخشهای دیگر] ارتش استفاده میکردم. وقتی میپرسم آیا این بدان معناست که او قانون «پوسکامیتاتوس» را نقض میکند – قانون مصوب 1878 که بهکارگیریِ نیروی نظامی علیه غیرنظامیان را ممنوع میکند – بهنظر میرسد ترامپ اعتنایی به معنا و بار تاریخی این قانون ندارد. میگوید: «خب، اینها غیرنظامی نیستند. افرادی هستند که غیرقانونی در کشور حضور دارند.» او همچنین از پلیس محلی کمک خواهد گرفت و میگوید حاضر به تأمین بودجه برای حوزههایی که از اتخاذ سیاستهای او سرباز میزنند، نیست. ترامپ میگوید: «این احتمال وجود دارد که برخی نخواهند مشارکت کنند و سهمی از بودجه نخواهند داشت.»
ترامپ بهعنوان رئیسجمهور، 3 قاضی به دیوان عالی معرفی کرده که به لغو «رو دربرابر وید»* رأی دادهاند و مدعیِ پایاندادن به حق سقط جنین طبق قانون اساسی است.
*رو دربرابر وید، (Roe versus Wade) حکم تاریخیِ دیوان عالی ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۱۹۷۳ درخصوص قانونیشدن سقط جنین بود که بنابرآن دیوان عالی حکم داد قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از آزادی زن برای سقط جنین بدون محدودیتهای مفرط دولتی پشتیبانی میکند.
در عین حال با تأکید بر اینکه ممنوعیت فدرال را امضا نمیکند، بهدنبال خنثیکردن سوژۀ مبارزات انتخاباتیِ دموکراتها بوده است. او متعهد به وتوی هرگونه محدودیت فدرال درصورت رویکارآمدن نیست. اکنون بیش از 20 ایالت، ممنوعیت کامل یا جزئیِ سقط جنین دارند و ترامپ میگوید سیاستهای اینچنینی باید به ایالتها واگذار شود تا آنچه را که میخواهند، ازجمله نظارت بر بارداری زنان را انجام دهند. وقتی از او میپرسم: «آیا مشکلی ندارد که برخی ایالتها زنان را بهخاطر سقط جنین (فراتر از حدی که قانون اجازه میدهد)، محاکمه میکنند؟ میگوید: «اینکه من با این قضیه مشکل دارم یا نه، مهم نیست و کاملاً بیربط است. ایالتها این قبیل تصمیمات را خواهند گرفت.» این در حالی است که پرزیدنت بایدن گفته با اقدامات دولتیِ ضد سقط جنین در دادگاه و مقررات مبارزه خواهد کرد.
متحدان ترامپ قصد ندارند در صورت بازگشت او به قدرت، در مورد سقط جنین منفعل باشند. «بنیاد هریتیج» -از اثرگذارترین سازمانهای تحقیقاتی محافظهکار در آمریکا- خواستار اجرای قانون قرن نوزدهمی شده که ارسال قرصهای سقط جنین را غیرقانونی میکند. کمیتۀ مطالعات جمهوریخواهان (RSC) که بیش از 80 درصد از کنفرانس جمهوریخواهِ مجلس نمایندگان را شامل میشود، در پیشنهاد بودجۀ سال 2025، «قانون حیات در زمان لقاح» را گنجانده است که بنابرآن حق حیات به "لحظۀ لقاح" نیز تعمیم مییابد. از ترامپ میپرسم: «اگر این لایحه روی میزش بیاید، آن را وتو میکند؟» ترامپ میگوید: « مجبور نیستم برای وتو کاری انجام دهم، زیرا ایالتها این کار را انجام میدهند».
رؤسای جمهور معمولاً محدودیتهای زیادی برای تصویب قوانین اساسی دارند. تیم ترامپ بهدنبال رویکارآوردن دو لایحه برای شروع دورۀ دوم است: "بستۀ امنیتی مرزی و مهاجرت" و "تمدید کاهش مالیات در سال 2017". بسیاری از مقررات مربوط به لایحه دوم اوایل سال 2025 منقضی میشوند.
ترامپ در حال برنامهریزی برای تشدید برنامۀ حمایتگرایانۀ (حمایت از تولیدات داخلی) خود است و میگوید درنظر دارد تعرفۀ بیش از 10درصدی بر واردات و شاید حتی 100درصدی بر برخی کالاهای چینی اعمال کند.
ترامپ میگوید: این تعرفهها اقتصاد ایالات متحده را از تحتالشعاع قرارگرفتنِ تولیدات خارجی میرهاند و به رنسانس صنعتی در ایالات متحده دامن میزند. استدلال مشاورانش این است که میانگین نرخ تورم سالانه در دورۀ نخست ریاست جمهوریِ او زیر 2٪ بوده و درنتیجه تعرفههای ترامپ قیمتها را افزایش نمیدهد.
ادامه دارد