حامی برجام نماینده ویژه امریکا در امور ایران می شود
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۶۶۷۸۰
گروه سیاسی/ دولت جدید امریکا در حالی آغاز به کار کرده است که «جو بایدن» بویژه در پستهای مهم اجرایی در عرصه سیاست خارجی چهرههای حامی برجام را به کار گرفته است. آنتونی بلینکن گزینه وزارت خارجه، وندی شرمن معاون وزیر خارجه، جیک سالیوان گزینه مشاور امنیت ملی و ویلیام برنز گزینه ریاست سازمان سیا از جمله چهرههای طرفدار برجام و مرتبط با گفتوگوهای هستهای هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(گزارش مبسوط در همین باره در صفحه 14 آمده است) حالا بنا بر اعلام رسانهها، احتمال انتخاب «رابرت مالی»، دستیار ویژه باراک اوباما و یکی از اعضای گروه مذاکرهکنندگان هستهای با ایران به عنوان نماینده ویژه دولت جدید امریکا در امور ایران قوت گرفته است. انتخابی که باعث انتقاد شدید گروههای تندرو در امریکا شده است. چنانکه «تام کاتن» سناتور ضد ایرانی در انتقاد، انتصاب «مالی» را برای هدایت سیاستها در قبال ایران بشدت مشکلساز دانسته و گفته است: «مالی» سابقه طولانیای در همدردی با ایران و دشمنی با اسرائیل دارد. اگر او انتخاب شود، تهران نمیداند چه شانسی نصیبش شده است. «بن رودز» از دستیاران اوباما هم در واکنش به مخالفت چهرههای تندرو با این انتصاب نوشت: «جو بایدن باید نماینده ویژه در حوزه ایران را انتخاب کند، نه تام کاتن و یک مشت حامی بن سلمان و استبداد امریکایی». وی سپس افزود: «بدانید که انتخاباتها پیامدهایی دارد». «مالی» پیشتر به عنوان دستیار ویژه رئیس جمهور و هماهنگکننده امور خاورمیانه، آفریقای شمالی و منطقه خلیج فارس فعالیت میکرد و پس از خروج از کاخ سفید به عنوان رئیس و مدیر عامل «گروه بینالمللی بحران» مستقر در واشنگتن فعالیت خود را پی گرفت.
رابرت مالی در ماه نوامبر گذشته از ترور هدفمند محسن فخریزاده، معاون پیشین وزیر دفاع ایران انتقاد کرده و گفته بود که این حمله «از سرگیری دیپلماسی با ایران را برای جانشین ترامپ دشوارتر خواهد کرد.»
در سال ۲۰۱۹ هنگامی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان برای شرکت در نشست سازمان ملل در نیویورک حضور یافته بود، رابرت مالی با او دیدار کرد. رابرت مالی که از زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون به کاخ سفید راه یافته بود، در سال ۲۰۰۸ به دلیل گزارش ملاقاتش با اعضای حماس ابتدا از ستاد انتخاباتی اوباما کنار گذاشته شد، اما در مارس ۲۰۱۴ به عنوان مشاور عالی او در امور خاورمیانه به خدمت گرفته شد. او در سال آخر دولت اوباما نیز مسئول و هماهنگکننده سیاستهای دولت در قبال گروه تروریستی داعش بود. آرون دیوید میلر، یکی از مسئولان پیشین وزارت امور خارجه امریکا و دوست نزدیک رابرت مالی که در حال حاضر عضو ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی است، گفته است که او چون عضو تیم مذاکرهکننده هستهای با ایران بوده، نقاط قوت و محدودیتهای برجام را می شناسد و مهمتر از همه آن که او به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جک سالیوان، مشاور امنیت ملی در دولت بایدن نزدیک است.
در آغاز به کار دولت جدید امریکا «جن ساکی»، سخنگوی کاخ سفید ساعاتی پس از آغاز به کار رسمی دولت جدید امریکا به ریاست بایدن گفت که رئیس جمهور کشورش در اولین تماسهای تلفنی خود با سران خارجی، شامل متحدان نزدیک واشنگتن درباره بازگشت مشروط امریکا به توافق هستهای با ایران رایزنی خواهد کرد. «ساکی» که در اولین کنفرانس خبری خود سخن میگفت، با بیان اینکه ایران باید به پیروی از محدودیتهای هستهایاش ذیل این توافق بازگردد تا بتوان در این زمینه به پیشرفت دست پیدا کرد، افزود: رئیس جمهور بایدن به روشنی مشخص کرده که معتقد است امریکا باید از طریق دیپلماسی به دنبال تقویت و تشدید محدودیتهای هستهای ایران و رسیدگی به سایر نگرانیها باشد. همزمان با اعلام این خبر، وزارت امور خارجه فرانسه در بیانیهای بعد از دیدار اخیر «ژان ایو لودریان»، وزیر امور خارجه این کشور با «عبدالله بن زاید»، وزیر امور خارجه امارات متحده عربی خواستار اجرای کامل تعهدات ایران در توافق هستهای شد.
در آغاز روند تعیین صلاحیت چهرههای انتخابی دولت جدید، «جنت یلن»، گزینه پیشنهادی سمت وزارت خزانهداری امریکا در دولت بایدن طی پرسش و پاسخ سنای این کشور در روند تأیید صلاحیتش، مواضع دولت جدید درباره توافق هستهای و تحریمهای ایران را تشریح کرد. به گزارش ایرنا یلن گفت که دولت «بایدن» به دنبال ایجاد این اطمینان است که ایران اقدامات مناسبی در راستای از سرگیری پایبندیاش انجام دهد. به گفته او ایران تنها در صورتی از لغو تحریمها تحت برجام بهرهمند خواهد شد که به محدودیتهای هستهایاش پایبند باشد. گزینه سمت وزارت خزانهداری امریکا همچنین این را هم ادعا کرد که اگر تأیید صلاحیت شود، وزارت خزانهداری کار خود را در مبارزه با «حمایت ایران از تروریسم و ضایع کردن حقوق بشر ادامه میدهد».
مقامهای کشورمان در پی خروج امریکا از توافق هستهای و تعلل کشورهای اروپایی در محقق کردن اهداف اقتصادی ایران، سال گذشته اعلام کردند که در پنج گام تعیین شده و طبق راهکارهای مقرر در توافق هستهای، تعهدات داوطلبانه خود در توافق را کاهش میدهند. آنها همچنین تأکید کردهاند تمام این اقدامات در صورت عملی شدن تعهدات دیگر طرفهای برجام، بازگشتپذیر است.
کاترین اشتون: ایران تسلیم نخواهد شد
«کاترین اشتون»، مسئول اسبق سیاست خارجی اتحادیه اروپا و از چهرههای دخیل در شکلگیری توافق هستهای برجام و «چاک هیگل»، وزیر دفاع اسبق امریکا در یادداشتی خواستار بازگشت امریکا به برجام شدهاند. اشتون و هیگل در این یادداشت که دو روز پیش در وبسایت پایگاه خبری «هیل» منتشر شده به مخالفت با استدلالهایی پرداختهاند که معتقدند وضعیت دنیا نسبت به سال ۲۰۱۵ (زمان حصول برجام) تغییر کرده و امریکا نمیتواند به توافق هستهای اولیه با ایران برگردد.
آنها این استدلالها را «معیوب» دانسته و خطاب به دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا تصریح کردهاند؛ جمهوری اسلامی ایران بعد از چشیدن طعم پیروزی با مقاومت در برابر اقدامات «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق امریکا تسلیم نخواهد شد و با دادن امتیازهای بیشتر در پروندههای موشکی و منطقهای تسلیم فشارها نخواهد شد. اشتون و هیگل مینویسند: «دولت بایدن بعد از روی کار آمدن با این سؤال حیاتی روبهرو خواهد بود: چگونه باید نوار تنشها را قطع کرد و این منطقه ناپایدار و حساس را به ثبات رساند؟ بازگشت به توافق هستهای ایران، نقطه شروعی ضروری برای این کار است». آنها با رد استدلال طرفداران این دیدگاه که از طریق فشار حداکثری اکنون امتیازات بیشتر بگیرید، گفتهاند: «رسیدن به توافق جدید اکنون نیازمند اعتماد و وقت است. بزرگترین مانع برای ایالات متحده این است که هرگونه توافق جدید نیازمند تأیید کنگره است». اشتون و هیگل تأکید کردهاند هرگونه الزام برای آغاز مذاکرات جدید یا شرطگذاری برای بازگشت به برجام نیز با توجه به نبود گفتوگو میان ایران و ایالات متحده به موانع مشابهی برخورد خواهد کرد. نگارندگان این یادداشت راهکار پیشنهادی خود در این خصوص را اینطور تشریح کردهاند: «یک راهحل فوری بازگشت کامل ایالات متحده و ایران به توافق هستهای و تعهد یکجانبه دو طرف به پایبندی کامل و اجرای کامل توافق متعاقب آن است».
آنها تأکید کردهاند بازگشت دو طرف به برجام میتواند به صورت همزمان انجام شود و دو طرف باید از گذاشتن پیششرط در این خصوص خودداری کنند.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: دولت جدید امریکا توافق هسته ای وزیر امور خارجه هسته ای رابرت مالی رئیس جمهور خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۶۷۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902972