صندلی رئیس جمهوری چند؟ /چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟ /واکنش روزنامه جوان به توهین به رئیس جمهور
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۶۶۹۴۱
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه چهارم بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ثبت بالاترین رکوردهای نفتی در دوران تحریم به روایت زنگنه، واکنشها به توهین به رئیس جمهور در صدا و سیما، آغاز ترامپ زدایی در کاخ سفید و تحلیلهایی درباره انفجار خونین بغداد با تیترهای مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟
قدیر گلکاریان-استاد دانشگاه در بخشی از یادداشتی با عنوان چرا فیلتر شبکههای اجتماعی؟ در روزنامه مستقل نوشت: در وانفسای مشکلات عدیده در کشورمان در طول سالهای گذشته که برخی دلایل خارجی و بسیاری دلایل داخلی دارند، فضای مجازی به حق توانسته راههای اجرای عدالت را هموار کرده و از سوء استفادههای متعدد مالی و رفتاری و اخلاقی جلوگیری کند. اگر فضای مجازی نبود، پدر قاتل، گروگانگیر کودک، اختلاسگر بیپروا، خائن به ناموس و سوء استفادهگر از موقعیتها، دزدان شب و زاهدان روز و خائنان به منافع کشور و حتی حیوانآزارها شناسایی نمیشدند؛ بنابراین به نظر میرسد مسئولین کشور هر چند خود را درگیر مسئولیتهای قانونی و اخلاقی میدانند؛ لیکن به وقایع هولناک که تناقضهای حیاتی در جامعه را شکل میدهند و بنابه دلایلی که مشخص نیست، سعی دارند شبکههای مجازی را بدنام جلوه دهند. هر چیزی جنبه مفید و مضری دارد. درایت در این است که از جوانب آن استفاده کرد. به طوری که هر مکشوفهای اعم از الکل، اتم، برق، دینامیت و ... دارای جنبههای مثبت و منفی بوده است.
نقش اینترنت به عنوان ابزاری برای نابودی دموکراسی نیست، بلکه برای برقراری آن است. آینده پژوهان آزادی سایبری مدتهاست که معماری باز اینترنت را به عنوان یک نیروی جدید قدرتمند برای دموکراتیک سازی بزرگ در ساختار اجتماعی و شاکله دولتها نه تنها لازم، بلکه فوری میدانند.
فضای مجازی توانسته است اطلاعات متنوع را بصورت فوری و رایگان در دسترس همگان قرار دهد و اکنون هرکسی میتواند فقط با یک کلیک نه تنها از رخدادهای مختلف در جامعه خود، که در سطح بین المللی باخبر شود. حتی فضای مجازی بقدری ضروری است که امروز در بحران کرونایی به راحتی توانستهایم از آن برای اهداف آموزشی، تربیتی، راهنمایی و راهبردی استفاده کنیم.
گسترش سریع جوامع و به موازات آن تغییر شکل سیستماتیک زندگی در دنیا، باعث شده که جهان به میدان عمومی یک نمایشگاه بدل شود. کافی است که در این نمایشگاه برای جلب نظر بازدید کنندگان، غرفههای اطلاعاتی و دانشی مثبتی تشکیل داد که مشتریان به جاهای دیگری نروند. نیاز به اینترنت و نفوذ آن از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۸ از ۱ ٪ به ۸۷ ٪ در سطح جهان رسیده است. حتی در محرومترین قاره جهان که آفریقاست طبق برآوردهای موجود از صفر به ۵۱ ٪ در مدت مشابه پیشی گرفته است. البته ناگفته پیداست که ایالات متحده، قدیمیترین کشور و سرمایهگذار در بخش آی تی بوده که مسئولیت پذیرفتن فن آوریهای جدید و توانمندسازی آن را نیز بر عهده دارد.
مساله البته در حاکمیت اینترنت و عدم وجود قوانین درست و کارساز و سازنده نهفته است؛ بنابراین نباید بخاطر ناتوانیهای قانونی، حقوقی و یا بر اساس تمایلات سیاسی خود چشم از فضایل دنیای دیجیتال برداریم و حتی کار را به جایی برسانیم که وزیر محترم ارتباطات را به دادگاه بکشانیم. حالا بماند به اینکه در ورای این پرونده سازی قضایی چه اهدافی نهفته است!
هیچ اقدام و تمهیدات محروم و محدود سازانه نمیتواند در مورد شتاب دیجیتالی شدن کار ساز باشد. چرا که بسیاری از مسئولان کشور میدانند و دیدهاند که با کمک فضای مجازی چگونه به جنگ تبلیغاتی و سیاهنماییهای موجود در سطح جهانی علیه کشورمان رفتهایم؛ کسی نمیتواند انکار کند که با استفاده از فضای مجازی توسط مسئولان رده بالای کشور، حق در برابر باطل همیشه برحق بوده و ادعاهای واهی پوچ شدهاند. کسی نمیتواند منکر آن شود که در سایه فضای دیجیتالی بسیاری از افراد توانستهاند علیرغم شدیدترین شرایط تحریمی به کسب و کار مفید و سازنده بپردازند و بتوانند چرخ زندگیشان را بگردانند؛ بنابراین نادیده گرفتن طرف مثبت فضای مجازی و برجسته کردن جنبه تاریک آن روشنگرانه، عاقلانه و منصفانه نیست.
محدود کردن فضای مجازی و اعمال فیلترینگ کارساز نیست و بارها دیده شده که مدل انضباطی در هر زمینهای نتیجه معکوسی داشته است. آیا ممنوع کردن ویدئو و ماهواره توانست به نتایجی برسد؟
صندلی رئیس جمهوری چند؟
محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان صندلی رئیس جمهوری چند؟ نوشت: هرچه به انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ نزدیک میشویم یخ سیاست، اما آب نمیشود. جریانات سیاسی، خصوصاً اصولگراها، حسابی در تکاپوی تقسیم قوا در سایه این انتخابات هستند، اما حواس جامعه به هیچ عنوان به این سمت نمیچرخد. جامعه دچار یک نوع بیاعتناییِ تمام عیار به این انتخابات شده است. این البته بسیار خطرناک است. جامعه بحرانزدهای مانند ما، اگر از صندوق رای قهر کند، معنایش این است دیگر دنبال نسخه سیاسی نیست. تنها نسخه بیخشونت - یا کمخشونت - برای اِعمال اراده جامعه، سیاست است. نتیجه ناامیدی جامعه از این نسخه، سرخوردگی و سپس خشونت است. قهر با انتخابات، نهایتاً در یک دوره میتواند یک کنش مدنی برای نشان دادن اعتراض باشد، اما اگر این قهر بیش از یک دوره ادامه پیدا کرد، یعنی پیش رفتن به سوی ناامیدی مطلق از نسخه “سیاست”. بگذریم.
در این انتخابات، کاندیداهای زیادی تمایل خود را به حضور نشان دادهاند. تنوع کاندیداهای احتمالی، اما تا کنون نتوانسته سردی فضای سیاسی را مقداری کاهش دهد. شعارهای موجود انگیزهای در مردم ایجاد نمیکند. پیشتر در انتخاباتها، شعارهای سلبی تعیین کننده بودند. نتیجه هر انتخابات به نوعی، یک “نه” به یک رویکرد یا سیاست یا یک شخص بزرگ بود. به عبارت دیگر همواره وجه سلبی رقابتها در انتخابات غالب بود. مردم برای نه گفتن به یک طرف، به طرف دیگر بله میگفتند.
اما اکنون انگار خیلی خبری از وجه سلبی نیست. گو اینکه مردم به دنبال سناریوی اثباتی هستند.
به گمان من اگر قرار باشد اقبالی انگیخته شود برای برنامه اثباتی خواهد بود. مردم در انتخاباتهای اخیر به هر چیزی نه گفتند، نه تنها پس زده نشد بلکه به کانونهای قدرت تبدیل شدند. در انتخاباتهای اخیر، مردم به هر سیاستی پشت کردند، همان سیاست برکشیده شد! نمیدانم شاید دستی در کار بوده تا مردم را نسبت به صندوق رای ناامید کند. شاید عامداً میخواستند انتخابات را بیخاصیت کنند؛ لذا آگاهی جمعی مردم ایران، به این نتیجه رسیده که رای سلبی نهتنها به نتیجه نمیرسد بلکه مسلوب قدر مییابد. بر سینه هرکه زدهاند، سینه ستبرتر شده است؛ لذا هوش جمعی سیاسی متوجه شده که نباید سلبی تصمیم بگیرد و دیگر نمیتوان با سیاستِ نه گفتن، تغییرات مثبت حوزه قدرت را متصور بود. معتقدم اکنون جامعه به دنبال برنامه اثباتی است. به نظر میرسد این سناریو دو شاخص مهم دارد؛ اول کدامیک از نامزدها و یا جریانات تا۱۴۰۰ قادر به حل بحران کرونا هستند و دوم کدامیک قادر به حل بحران بورس میباشند. به عبارتی قیمت صندلی ریاست جمهور۱۴۰۰ حل بحران کرونا و بورس میباشد. اگر نامزدی بتواند برنامه واضح و مشخص برای حل این دو چالش ارائه دهد میتواند امید به جلب حمایت مردم داشته باشد. به احتمال، سیاست دوقطبی سازی که مبتنی بر تصمیم سلبی جامعه است، در این انتخابات کارکردی نداشته باشد.
واکنش روزنامه جوان به توهین به رئیس جمهور
حسن رشوند در بخشی از یادداشتی با عنوان پرهیز از نقدهای حاشیه ساز با اشاره به توهین یک کارشناس در شبکه چهار سیما به رئیس جمهور در روزنامه جوان نوشت: ۱. سنگ بنای ادبیات «منقلی» که این روزها پاستورنشینها را عصبانی کرده، از قضا توسط شخص آقای روحانی نه در کسوت یک منتقد فاقد مسئولیت همچون این روحانی توهین کننده به وی در شبکه ۴ سیما، بلکه توسط کسی که در جایگاه رئیس جمهوری تکیه زده بود، اولین بار درهفتم اسفند ۹۵ در همایش سراسری مجریان انتخابات صورت گرفت؛ بنابراین پیش از هر عذر خواهی توسط این روحانی یا صدا و سیما - که البته صدا و سیما هم باید بابت پخش این سخنان زشت از رئیس جمهور و مردم عذرخواهی کند - باید آقای روحانی و تیم پاستورنشین او از به کاربردن ادبیات زشت منقلی عذر خواهی داشته باشند. متأسفانه باید گفت خود کرده را تدبیر نیست.
۲. در توهین هم لباس آقای روحانی دو نکته وجود دارد؛ اول اینکه نه شریعت و دین به ما این اذن را میدهد که به هر دلیلی به مسلمانی چنین اتهام بدی را بزنیم و نه قانون ما را مجاز دانسته به شخصیتی که امروز در جایگاه رئیس جمهوری است و جزو مسئولان اجرایی کشور و از قضا بالاترین آنهاست، چنین توهینی روا داشته شود.
دوم اینکه بر فرض که چنین خبطی را طرف گفتگو کننده در یک برنامه زنده که قاعدتاً قابل کنترل نیست در سیما انجام شده باشد، مجری برنامه آنقدر باید توجیه شده باشد که بلافاصله با رد نگاه این فرد در همان برنامه، دامان مسئولان جمهوری اسلامی را از چنین خزعبلاتی مبرا کند. اینجا اصلاً بحث شخص آقای روحانی نیست بلکه حیثیت یک نظام و مسئولان آن مطرح است.
۳. بارها رهبری معظم انقلاب آحاد جامعه بهویژه جریان نخبگی کشور را از نقد غیرمنصفانه پرهیز دادهاند. طبیعی است که اگر این نقد متوجه ارکان نظام چه جایگاه حقوقی یا حقیقی باشد از دوچندان اهمیت برخوردار است. چه بسا با یک نقد همراه با توهین که به هیچ وجه مجاز به آن نیستیم فضایی در جامعه ایجاد شود که تا مدتها جامعه را مشغول خود سازد. این همان حاشیه سازیهای پرهزینهای است که نظام ما مکرر با ندانمکاریهای برخی افراد که بخشی از آن توسط مسئولان نیز صورت میگیرد، میپردازد و از بستر این حاشیه سازیها، مسائل اصلی به فراموشی سپرده میشود و اتفاقاً شخص یا جایگاهی که مورد نقد بوده خود را در حاشیه امن قرار میدهد و با مظلوم نمایی، از پاسخگویی به اموری که موظف به انجام آن بوده و مرتب پشت گوش میانداخته، فرار میکند.
۴. نقد یا انتقاد چارچوبی روشن دارد و نمیتوان به بهانه نقد، چوب حراج به حیثیت نظام و افراد زد. از همین رو است که بارها رهبری نظام از «نقد منصفانه» سخن میگویند. یکی از اقداماتی که ناخواسته ممکن است تک تک ما انجام دهیم و متوجه خطر آن نشویم اشاعه «بی اعتمادی به مسئولان» است. اعتماد یک ملت بزرگترین سرمایه یک نظام است که میتواند در گذر از بحرانهای داخلی و خارجی نقش مؤثری را ایفا نماید؛ در این زمینه رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «یکی از کارهایی که دشمن میکند، بیاعتماد کردن مردم نسبت به مسئولین است. ما باید مواظب باشیم خودمان جوری حرف نزنیم که مردم به مسئولین کشور، مسئولین دولتی، مسئولین قضایی، مسئولین قوه مقننه بیاعتماد بشوند؛ که این بیاعتمادی ناحق است؛ دشمن این را میخواهد. ما نباید خودمان عمل کنیم.» (۲۷ /۷/ ۱۳۸۹)
دولتها ممکن است به هر دلیلی از مسیر انقلاب و نظام انحرافهایی پیدا کنند، نقد منصفانه و عالمانه میتواند مانع از انحراف دولتها شود و در صورت اینکه این نقد بر اساس چار چوب و اصلاح روند باشد هم میتواند مانع انحراف دولتها شود و هم جریانی که به جای اصلاح روندها همواره بهدنبال تخریب وضعیت هست، به مرور از گردونه خارج میشود. در این مسیر، قطعاً دولتها علاوه بر حمایت، نیاز به انتقاد و نقد دلسوزانه دارند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: آلودگی هوا مهرداد میناوند علی انصاریان احمد جهان بزرگی نمایشگاه مجازی کتاب مرور روزنامه ها توهین به رئیس جمهور صدا و سیما ظریف زنگنه پول پاشی نرخ ارز بازار خودرو آلودگی هوا مهرداد میناوند علی انصاریان احمد جهان بزرگی نمایشگاه مجازی کتاب رئیس جمهور آقای روحانی رئیس جمهوری فضای مجازی دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۶۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله روزنامه جوان به تعطیلی شنبه : کم کم می خواهند شنبه را به روز اصلی تعطیل تبدیل کنند/ اینکه گفته می شود باید با دنیا هماهنگ شویم یک پیام پنهان دارد
روزنامه جوان نوشت: دین برای زمان اهمیت ویژه قائل است. اسلام به برخی زمانها نگاه ارزشی دارد . عناوینی، چون «شب قدر، روز مبعث، عید غدیر، روز عاشورا، عید فطر، شب جمعه و روز جمعه» نشان از نگاه خاص اسلام به برخی از زمانها و جانمایی خاص آن در زندگی انسان مسلمان دارد. اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. توجه به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است. تجربه نشان میدهد هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به عنوان روز اصلی تعطیل قلمداد میشود. چه اینکه امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهعنوان روز کارهای عقبمانده استفاده میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنای استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به عنوان روز تعطیل نشان میدهد. تحولات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده موجب خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات خارج کند و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهعنوان روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد. جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور آغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه تصویر شدهاست. جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به بعد نمادین روزها غفلت داریم. بعد نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و دیگری شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن موجب درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها خیلی روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما نکته این است که مسئله را نباید سطحی دید. مسئله فقط تعطیلی یک روز نیست، مسئله تغییر نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر اساس یک منطق روشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر اساس منطق اقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی براساس منطق فرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی ارزش ویژه بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این بخش نیازمند توضیح و تبیین فنی و براساس روح شریعت است.) در نامه اخیر اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است: «اثربخشی اقدامات دولت برای افزایش ارتباط با سایر کشورهای بلوک شرق و غرب و توسعه روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرش هر چه بیشتر استانداردهای اقتصاد جهانی است.» این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن هستند. حرکت بهسمت استانداردهای مثلاً جهانی یعنی پذیرش گامبهگام نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم فعلی و تک قطبی است. تشکیل پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنای عبور از نظم موجود است. در چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن کشور به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است. تأکید میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، آسیبها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بررسی شود. پس مسئله تنها تعطیلی یک روز نیست، مسئله تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، پیام پنهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است. کانال عصر ایران در تلگرام