«غفلت از ایجاد یک ساختار قویِ علمی و اجرایی در میان برخی کشورها که با صرف میلیاردها دلار برای خودشان تاریخ میسازند، زنگ خطرِ «بر باد رفتن تمام این ذخایر ملی و سرمایههای پایدار این نسل و نسلهای آینده کشور» را قویتر به صدا درآورده است.» به گزارش ایسنا، محوطههای تاریخی شناسایی شده و نشدهی زیادی در نقاط مختلف کشور در طول سالهای گذشته آسیبهای جبرانناپذیری را به خود دیدهاند که نمونههایش در طول سالهای گذشته کم نبودهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه محوطههای تاریخی که به دنبال طرحهای سد سازی و عمرانی دیگر با انجام عملیاتهای نصفه و نیمه کاوشِ نجاتبخشی شدند تا دستکم تمدن و یافتههایشان نجات پیدا کند از «سیوند» و «سیمره» گرفته تا «چمشیر» و «پیغامچای» و «کوچری» چه محوطههایی که ساخت و ساز در عرصه و حریمشان چیزی از آنها باقی نگذاشته مانند «مافینآباد» اسلامشهر؛ یا محوطههایی که قربانی مردمان نادانسته شده و چوب حراج به پیکرشان خورده مانند «جیرفت»ِ سالها قبل و «بیتمشحوت»ِ این روزها که هر بارندگی هجوم بیشتری از قاچاقچیان را به آن سو میکشاند و حتی محوطههایی مانند «چگاسفلی»، «جوبجی»، «ارجان»، «شوش»، «چغامیش» و «چغاگاوانه» که مدیریتهای شهری برایشان داستانهای جدیدی ساختند و به نامِ توسعه امانشان را بریدهاند. و حالا همان شده که مدتهاست باستانشناسان به زبانهای مختلف و با راهکارهای متفاوت تلاش میکنند تا دستکم ارزش کارشان را نه تنها به متولیان شهری و دولتی که به مردم نیز بفهمانند چه با نامههای سرگشادهای که تا کنون به مسوولان مختلف دولتی نوشتهاند و چه به متولیان
میراث فرهنگی و از لزوم توجه به میراث فرهنگی و محوطههای تاریخی سخن گفتهاند. این بار علی اصغر نوروزی - دانشاموخته کتری باستان
شناسی و عضو هیئت علمی پژوهشکده باستانشناسی - از متولیان میراث فرهنگی و باستان شناسی کشور در خواست ایجادِ «سازمان باستان شناسی» را جدای از تشکیلات مرتبط با پژوهشگاه میراث فرهنگی دارد تا شاید اینبار بتوان نقش موثرتری برای باستانشناسی کشور و محوطههای تاریخی بازی کرد.
ایجاد سازمان باستانشناسی نیاز اساسی آینده کشور است این باستانشناس در گفتوگو با ایسنا ایجاد «سازمان باستانشناسی» را نیازی اساسی برای آینده کشور میداند و با بیان اینکه ایران در قلب خاور میانه و در مرکز هلالی است که گهواره و بستر تکامل فکری و تکنیکی انسان هوشمند شناخته میشود، ادامه میدهد: این منطقه زادگاه تمدن و خاستگاه اولین حکومتها و امپراطوریهاست. از سوی دیگر گوشه و کنار ایران پر از آثار و شواهد باستانی است که روایت کننده حرکت انسان از گذاشتن نخستین خشت خام بر خاک تا بناهای شگفت انگیز مختلف در کشور است. این باستانشناس با بیان اینکه ایران را «بهشت باستانشناسی» نامیدهاند، میگوید: یکی از مهمترین دل مشغولیهای انسان معاصر دانستن درباره داستانِ آمدن و شدن تبارش در تاریخ است، اتفاقی که در دهههای گذشته و در اوج جریانهای سیاسی برای مدتی دستاویز برخی گروهها بود. او باستانشناسی را مصداق «قل سیرو فی الارض ...» و شناخت انسان از طریق مطالعه آثار انسان از آدم تا خاتم میداند و تاکید میکند: شناساندن درست این علم و رسالتِ آن و فواید فراوانش و حمایت و هدایت آن میتواند متضمن فواید و منافع فراوانی برای کشور باشد که از آن غفلت شده است. به اعتقادِ وی نقش تاریخسازی، فرهنگسازی، هوش و ذکاوت ایرانیان در دورههای پیش و پس از اسلام به استناد میلیونها اثر باستانی در جغرافیای ایرانِ فرهنگی غیر قابل انکار است. او همچنین با تاکید بر اینکه فارغ از اوضاع نابسامان گشت و گذار و سیر و سیاحت و جستجو و پژوهشی که در دوران کرونا جهان را در خود گرفته، شناختن و دیدن مظاهر حرکت بشر از آغاز تا فرجام علاقه و آرمان بسیاری از انسانهاست، میافزاید: آن بستری بزرگ و گنج و معدنی تمام ناشدنی برای ایران و همسایگانی مانند عراق و ترکیه و مصر و حتی یمن فراهم کرده است. این دانشآموخته دکتری باستانشناسی این اتفاق را برای رونق بخشیدن به شناسایی، کاوش و بازسازی مظاهر مادی میراث فرهنگی مانند تپهها و محوطهها و بناهای تاریخی و مظاهر معنوی و ناملموس آن میداند و ادامه میدهد: آیینها و اعتقادات و آداب و رسوم و سنتهای به یادگار ماندهی گذشتگان میتوانند باغی بسازند که از ثمرهی آن نیز مردمان گوشه وکنار کشور و هم پژوهشگران و باستان شناسان و در کل اقتصاد و معیشت علم و فرهنگ و هنر کشوربه انتفاعی پایدار دست یابند.
کرونا فرصتِ مطالعه و آسیبشناسی برای آینده را فراهم کرده نوروزی با تاکید بر اینکه در کنار خسارتهای بیشمار همه گیری جهانی کرونا اکنون زمان مناسبی برای ایستادن، مطالعه و آسیب شناسی گذشته و تدوین هوشمندانه شیونامههایی برای حرکت در آینده و دوره پسا کروناست، ادامه میدهد: از این منظر در مقابل کوه بلند سرمایههای باستان شناسی کشور باید گفت که کمتر از ۱۰۰ نفر باستانشناس متخصص که نیمی در پژوهشگاه میراث فرهنگی جمع آورده شدند و نیم دیگر به عنوان بازماندههای از ساختار پیشین سازمان میراث فرهنگی در تمام استانهای کشور در سمتهای نا مربوط و پراکنده قرار دارند. وی با اشاره به اینکه شاید باور آن برای دیگران سخت باشد که در ساختار اداری هیچ یک از ادارات کل میراث فرهنگی استانها یک معاونت، بخش و دفتری به نام باستانشناسی وجود ندارد، اضافه میکند: در طرف مقابل حدود ۵۰ گروه باستانشناسی در دانشگاههای کشور چند صد باستانشناس از مقاطع کاردانی تا دکتری فارغالتحصیل شده یا مشغول به تحصیل هستند. در واقع سرمایهی انسانی عظیمی برای ساماندهی باستانشناسی کشور در اختیار گذاشتهاند که متاسفانه تقریبا همه بیکار ماندهاند.
اگر توقعمان را به مردم آموزش میدادیم، امروز به میراثمان ارزش میگذاشتند او شناخت، نگهداری و حفاظت از میراث فرهنگی را امروزه یک مطالبه عمومی میداند و تاکید میکند: هر چند در یکی دو سال اخیر حفاظت از میراث فرهنگی قدری تحت الشعاع رکود اقتصادی و گرفتاریهای ناشی از تحریمها و بیماریها بوده و به ظاهر کم رنگ شده است، اما اگر در دو دهه پیش ما (میراث فرهنگی) از مردم توقع ارزش گذاشتن به میراث فرهنگی شهرشان را داشتیم و با ابزار مختلف آن را آموزش میدادیم و ترویج میکردیم، امروز مردم نیز از ما ارزشگذاری، صیانت، نگهداری و معرفی در خور آثار تاریخی شهر و روستایشان را طلب میکردند، غافل از اینکه در ساختار وزارت میراث فرهنگی در تمام استانهای کشور چیزی با نام «باستان شناسی» وجود ندارد! به اعتقاد وی امروز باستانشناسان وظیفه خود میدانند تا گوشزد کنند که تشکیلات باستانشناسی فراگیری در کشور چه برای نگهداری و حفاظت فعالیت اداری و پاسخگویی اداری و عمرانی کشور و چه برای مطالعه، پژوهش، معرفی و بهرهبرداری علمی و اقتصادی از این دریای بیکران وجود ندارد.
تمام توان پژوهشکده باستانشناسی، کفافِ نیازمندیهای فقط خوزستان نیست وی با اشاره به اینکه ساختار فعلی وزارت میراث فرهنگی در این حوزه با وجود همه تلاشهای انجام شده، در حال حاضر بضاعت ساختاری حفظ و بهرهبرداری از میلیونها اثر تاریخی کشور را ندارد، میگوید: به دوش کشیدن بار کلان سه حوزه عظیم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیازمند بازنگری اساسی در ساختار این وزارتخانه است، همان طور که تمام توان پژوهشکده باستانشناسی فقط از بُعد علمی (و نه اداری و اجرایی) در یک شرایط ایدهآل کفاف نیازمندیهای فنیِ استانی مانند خوزستان را هم نمیدهد. این عضو هیات علمی پژوهشکده باستانشناسی کشور؛ تاسیس «سازمان باستانشناسی کشور» در زیر مجموعه این وزارتخانه را برای تحقق دو هدف اساسی، بسیار حیاتی میداند و میگوید: فراهم کردن بستری برای استفاده از این توانمندی عظیم ملی برای جذب گردشگران و توسعه صنعت توریسم کشور به عنوان جایگزینی جدی برای نفت در اقتصاد کشور و ایجاد میلیونها فرصت شغلی از یکسو و همچنین برای شناسایی، کاوش و معرفی فیزیکی این ثروت در قالب موزهها و سایت موزهها و محوطههای ملی و جهانی و معرفی علمی و پژوهشی این داشتهها به صورت کتاب، مقاله و سمینار از سوی دیگر یکی از نیازهای اساسی کشور است . نوروزی با تاکید بر اینکه غفلت از ایجاد یک ساختار قویِ علمی و اجرایی در میان تازه کشورهای کوچکی که با صرف میلیاردها دلار برای خودشان آثار باستانی میسازند و اگر دستشان برسد از دستاندازی و مصادره و دامن زدن به تاراج مواریث ملی همسایگان نیز ابایی ندارند، ادامه میدهد: زنگ خطر «بر باد رفتن تمام این ذخایر ملی و سرمایههای پایدار این نسل و نسلهای آینده کشور» به صدا در آمده است. لینک کوتاه: asriran.com/003DSt
منبع: عصر ایران
کلیدواژه:
پژوهشکده باستان شناسی
سازمان باستان شناسی
باستان شناسی کشور
محوطه های تاریخی
میراث فرهنگی
ادامه می دهد
آینده کشور
محوطه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۷۱۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محوطه جهانی نقشرستم بهدلیل فرونشست تعطیل شد | مدیر پایگاه میراث جهانی تختجمشید: فرونشست نقش رستم بحرانی تر از تخت جمشید است
همشهری آنلاین - محمد باریکانی: فرونشستهای متعدد رخ داده در محوطه باستانی ثبت جهانی شده نقشرستم، این مجموعه را در ۲ روز گذشته به تعطیلی کشاند تا تیم پایش، حفاظت و مرمت در آن مستقر شوند و گزارش علمی خسارات وارد شده به نقش رستم را ارائه کنند تا ساماندهی این میراث جهانی ایران آغاز شود.
علیرضا عسگریچاوردی به وزارت میراثفرهنگی گفته است که بخشی از فرونشستهای رخ داده در نقش رستم بهدلیل فرونشست عمومی دشت مرودشت رخ داده و بخش دیگر آن به آوار گسترده باروهای خشتی نقش رستم بازمیگردد که در بارندگیهای چند روز اخیر دچار رانش شده است.
به گزارش همشهری، فرونشست عمومی دشت مرودشت بهدلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی رخ داده و هزاران چاه غیرمجاز واقع در اطراف این محوطه باستانی که کارکرد کشاورزی داشتند با برداشت میلیاردها مترمکعب آب به پایین رفتن سطح سفرههای آب زیرزمینی این منطقه و خشکیدگی آبخوانهای زیر سطح خاک منجر شدهاند که به ایجاد ترکها و شیارهای عمیق و طولانی در این منطقه و درست در نزدیکی نقش رستم، تخت جمشید، آرامگاه کورش و دشت پارسه انجامیده است.
نقش رستم رکورددار فرونشست در دشت پارسه دکتر علیرضا عسگریچاوردی، مدیر پایگاه میراثجهانی تخت جمشید: آب قابل شرب تا ۱۰ سال آینده در تختجمشید، پارسه و دشت مرودشت وجود ندارد و تمامی چاههای آب این منطقه بهدلیل شوری زیاد غیرقابل استفاده خواهند شد. موضوع فرونشست در تختجمشید و دشت پارسه پیچیده شده است. اقدام لازم در وهله نخست برای مقابله با این پدیده، بستن چاههای آب بود که بسیاری از چاهها پر شدند، اما مقابله با فرونشست زمین در دشت مرودشت و تختجمشید نیاز بهکار علمی دقیق و تحقیقات جدی دارد. برای ما مشخص است که حریم درجه یک تختجمشید تا ۱۰سال آینده با بیآبی مطلق مواجه میشود. دشت پارسه اکنون تبدیل به محدوده کشاورزی در تختجمشید شده و کشاورزی در این شهر وسیع باستانی که ویرانههای زیادی از تمدنهای مختلف را در خود جای داده است در حال انجام است. خشکسالی حوضه آبریز رودخانه سیوند و خشکیدگی چشمهها و قناتهای بسیاری که در دشت مرودشت، تختجمشید و پارسه قرار داشتند، موجب شد که دشت پارسه از یک باغشهر دوره هخامنشی به پهنه خشک با ویرانههای متعدد تبدیل شود. بحران فرونشست البته در دشت پارسه شدیدتر از تختگاه تختجمشید است؛ چون تختجمشید در کوهپایه بنا شده و فرونشست آن با فرونشستهایی که در باروی خشتی نقشرستم وجود دارد، متفاوت است. کوه رحمت و کوه حسین در تختجمشید از نظر گسل و زمینشناسی تفاوت دارند و به همین دلیل میزان تأثیرگذاری فرونشست در این دو بخش متفاوت است. در نقشرستم بهدلیل وجود گسلهای زمینشناسی، حجم فرونشست بیشتر است؛ ضمن آنکه مسئله فرونشست و زلزله مسئله دائمی دشت مرودشت بوده که در دوره هخامنشیان و دورههای بعد هم اتفاق افتاده است. تختجمشید در دامنه یک کوهسنگی و صخره بنا شده و فونداسیون پیرامونی آن از بلوکهای سنگی است که از دامنه همان کوه برداشت شده است؛ بنابراین در سطح تختگاه تختجمشید، تأثیرات فرونشست چندان زیاد نیست، اما اگر ادامه پیدا کند، خطرناک است. در محدوده حریم درجه یک تختجمشید و دشت پارسه، فرونشستها عمدتا در نقاطی هستند که زمین رسوبی است. بهدلیل سستبودن بافت خاک در لایههای سطحی و زیرین، دشت پارسه تأثیر بیشتری از فرونشست گرفته است. هماکنون برنامه ۱۰ساله پایان کشاورزی در دشت پارسه برای تغییر کاربری کشاورزی به پهنه گردشگری در دروازه پردیس پارسه و تل آجری در حال انجام است تا جامعه محلی متوجه شود میتوان از کشاورزی به گردشگری در پهنه تاریخی مهمترین شهر تاریخی ایران باستان، یعنی پارسه به رفاه بیشتر رسید و نرخ فرونشست را نیز کاهش داد.
کد خبر 849192 منبع: روزنامه همشهری برچسبها تخت
جمشید فرونشست زمین تاریخ - باستان شناسی فرهنگ - میراث فرهنگی مجله آثار باستانی ایران