Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت24-دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری نوشت: در یکی از این شب‌ها، با یکی از دوستان نیکوکارم که مؤسس یک سازمان مردم‌نهاد برای کارتن‌خواب‌هاست، راهی یکی از پارک‌های پاتوق کارتن‌خواب‌ها شدیم. طبق معمول همیشه، با خودش مقداری لباس گرم و کلاه آورده بود که میان بی‌خانمان‌ها توزیع کند.

هشدار هواشناسی مبنی بر سردتر شدن هوا و امکان برف و یخبندان را که در گزارش‌ها خواندم، بی‌اختیار مانند قطارهایی که پشت چراغ سوزنبان در ایستگاه راه‌آهن باید از خطی دیگر به عقب بروند به سال‌های دور برگشتم و یاد روزهایی افتادم که آنقدر برف بر پشت‌بام‌های کاهگلی‌مان می‌بارید که با پارو کردن آن در کوچه‌های باریک جوادیه، تونل‌هایی برای رفت‌وآمد ساخته می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ماجرای برف پارو کردن و دست‌های یخ‌زده در پشت‌بام و سپس چای گرم مادر و نشستن در کنار بخاری علاءالدین و انتظار برای سیب‌زمینی که آرام‌آرام می‌پخت، مثل حرکت قطار از ذهنم عبور کرد.  

با طلوع آفتاب، ترنم قطرات برف آب شده از سقف خانه بر قابلمه‌های چیده شده مرا به ترانه‌خوانی هماهنگ وامی‌داشت. صدای حزن‌آلود، خسته اما مردانه‌ای، با آهنگی خاص از دور می‌خواند که «برف پارو می‌کنیم، برف...» صدای همان کارگران ساختمانی بیکارشده در فصل زمستان، که نان شب را از پاروی خود به خانه می‌بردند... د.

در یکی از این شب‌ها، با یکی از دوستان نیکوکارم که مؤسس یک ان. ‌جی. ‌او برای کارتن‌خواب‌هاست، راهی یکی از پارک‌های پاتوق کارتن‌خواب‌ها شدیم. طبق معمول همیشه، با خودش مقداری لباس گرم و کلاه آورده بود که میان بی‌خانمان‌ها توزیع کند.

بعد از گفت‌وگو با چند نفر، حضور زنی در خود فرورفته توجه مرا به‌خود جلب کرد؛ زنی که با بی‌حوصلگی از جمع کناره گرفته بود و در گوشه‌ای نیمه‌تاریک به دود سیگارش خیره شده بود، شاید در فضای خاطرات کودکی و بودن در کنار خانواده و دوستانش سیر می‌کرد. به آرامی جدا از دوستان، به کنارش رفتم و کمی با او به گفت‌وگو نشستم. در پس چهره چین‌خورده و جای خالی دندان‌ها، رخت برکشیدن ناهنگام جوانی که مثل خوشی‌های زندگی زود ترکش کرده به چشم می‌خورد. با بغضی در گلو، سرنوشت تلخش را حکایت کرد؛ از دوستان دوران مدرسه، خانواده خوب و خواستگارانی حرف زد که با یک عشق نافرجام، همه را بی‌هیچ تردیدی، در پشت سر رها کرده بود؛ عشقی که برایش تاوان سنگینی داشت.

عاشق مردی شده بود که وقتی فهمید معتاد است، باز هم عاشقانه تا آنجا در کنارش ماند که پابه‌پای او به دنیای اعتیاد و بی‌خانمانی قدم گذاشت. برایم بسیار تامل‌برانگیز بود که حتی بعد از این همه آسیب، وقتی از مردش حرف می‌زد، هنوز برق هیجان در نگاه رنجورش می‌دوید و زمانی که از مرگ او صحبت می‌کرد، روسری رنگ‌ورورفته‌اش را جلوتر کشید تا من رد خیس اشک‌ها را بر چهره‌اش نبینم.

برای موضوع بی‌خانمان‌ها به پارک رفته بودم، اما مسئله‌ای دیگر ذهنم را مشغول کرد.

من به عشقش احترام می‌گذارم. او پای عشقش تا به هدر رفتن جوانی و زندگی‌اش ایستاد. من به این عشق و وفاداری عمیق، احترام می‌گذارم.

در او صداقتی دیدم که امروزه کمتر می‌توان در روابط بین آدم‌ها دید.

 من فکر می‌کنم به یک معنا، عشق و وفاداری ارزش‌هایی است که در حال کمرنگ‌شدن در جامعه امروز ماست.  
 آنچه این روزها دارد جای عشق را می‌گیرد و هر روز بیش از گذشته در بخشی از نسل‌های اخیر دیده می‌شود، نوعی لذت‌جویی بی‌هدف و گذراست که ثبات و فداکاری در آن معنایی ندارد. با مروری به سیر تطور ترانه‌های عاشقانه جدید، این ابتذال روابط را می‌توان شاهد بود. از عاشقانه‌های این روزها، شکوائیه‌ای از فراق و جدایی نمی‌شنوی. نوعی بیهودگی در روابط روایت می‌شود. اصطلاحات میان‌نسلی شکل گرفته مثل: «اکسم رفته، کراشم داره رل می‌زنه.»

 من هیچ تحقیق علمی در زمینه تحولات ارزشی پیرامون سبک زندگی، همسرگزینی و دوستی‌ها نکرده‌ام، اما به‌نظرم می‌رسد عشق و معنای بلند آن به هردلیلی در ایران با تغییر در مفهوم به پنهان‌گاه برده شده است. در ادبیات و هنر حتی در ساخت فیلم‌ها، نوشتن داستان‌ها، نقاشی‌ها و... در سیاستی نانوشته به‌عنوان نوعی تابو به محاق سپرده شده است. متأسفانه، وقتی ارزش‌ها کم‌رنگ می‌شود، نیاز به آن از بین نرفته و با کژکارکردی‌ها روبه‌رو می‌شویم. ما در ساحت اجتماعی و فرهنگی از سویی نیازمند سیاست‌های معطوف به تغییرات ارزشی با نگاهی به واقعیت‌ها و از سوی دیگر دور نگه داشتن این سیاست‌ها از برداشت‌ها و سلایق فردی و گروهی و تعمیم آنها برای داشتن جامعه‌ای متعادل هستیم.

منبع: ایرنا

منبع: ساعت24

کلیدواژه: کارتن خواب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۷۳۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قیمت کارتن موز برای مستأجران سر به فلک کشید

از کف تا سقف‌شان انباشته از کارتن‌های موز صادراتی است. کارتن‌های موز سمت راست به ردیف کارتن‌های زیره ۳ لایه و کارتن‌های سمت چپ به ردیف کارتن‌های زیره ۵ لایه اختصاص دارد.

همشهری آنلاین، ردیف‌های تنگ هم که به کوهی کارتنی می‌مانند.

کارتن؛ یکی از مصائب مستاجران

عباس، کارگر یکی از همین حجره‌هاست. او هر روز پیش از طلوع آفتاب سراغ دیگر حجره‌ها می‌رود و کارتن‌های موز محکم و قابل استفاده را جمع‌آوری و خریداری می‌کند؛ بعضی‌ها را به تعداد و بعضی دیگر را به کیلوگرم می‌خرد. قبل از خرید هم به توصیه آقا جمشید (صاحب کارش) خوب کارتن‌ها را وارسی می‌کند تا عیب و ایرادی نداشته باشند. از ساعت حدود ۱۰ صبح قبل از آمدن آقاجمشید، کارتن‌ها مرتب و منظم در حجره روی هم ردیف عمودی ردیف شده‌اند. کمی بعد از آن هم سر و کله مشتری‌ها که این روز‌ها اغلب مستاجر هستند، پیدا می‌شود. عباس هوای آنها را دارد. چون خاطره‌های چندان خوبی از روزگار اجاره‌نشینی خود و اهل و عیالش ندارد. یکی از آن خاطرات همین تهیه کارتن‌های مقاوم برای اسباب‌کشی بود که باید بابت‌شان کلی هزینه پرداخت می‌کرد.

کارتن موزی کم از خدمات پکینگ ندارد!

یکی از مشتری با شنیدن قیمت کارتن‌های موز صادراتی از دهان عباس، کمی متعجب می‌شود و دوباره قیمت را می‌پرسد. عباس هم که عادت دارد به دیدن این تعجب کردن‌ها، تکرار می‌کند: «سایز بزرگ ۲۵ هزار تومان و سایز کوچک ۲۰ هزار تومان.» مشتری که هنوز متعجب است باز می‌پرسد: «این قیمت که گفتید برای همین کارتن‌های موزی‌ست دیگر؟» عباس، چای را لاجرعه سر می‌کشد: «بله؛ توی هر کدامشان می‌توانی از ۵ تا ۱۰ کیلوگرم با خیال راحت اسباب جای بدهی و با خودت ببریشان تا آن سر دنیا.» مشتری که پیش از این کارتن‌های موز را از برخی اصناف با قیمت هر کارتن ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان تهیه می‌کرد و با شنیدن هزینه‌های چند ده میلیونی خدمات پکینگ ویژه اسباب‌کشی، دود از سرش برمی‌خاست، بی‌معطلی ۱۰ کارتن موز سایز کوچک از عباس خرید تا همه زندگیش را در آن بسته‌بندی کند.

منبع: همشهری آنلاین

tags # تورم سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ اطلاعاتی جالب درباره زندگی انسان در کره ماه؛ از قیمت زمین تا وام مسکن در ماه! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • چرخه بازپروری معتادان متجاهر کامل اجرا نمی‌شود /کارتن خواب‌ها چهره شهر را نا زیبا می‌کنند
  • واکنش نکیسا به تبانی: دم از دین‌داری نزنید
  • ربیعی: در فولادشهر مهمان نساجی بودیم!
  • ربیعی: مقصر شکست من هستم ولی توقع بیشتری داشتم
  • ۵۱۰ کارتن غیرمجاز تخم مرغ در مازندران کشف شد
  • توقیف کامیون حامل ۶۱۹ کارتن میوه قاچاق در کاشان
  • ربیعی سرمربی پایه‌های ذوب‌آهن شد!
  • مصیبت جدید مستاجران!
  • مصیبت جدید مستاجران
  • قیمت کارتن موز برای مستأجران سر به فلک کشید