Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-04-27@07:29:53 GMT

منابع طرح کتاب‌خوان بهمن ماه ۱۳۹۹ معرفی شد

تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۹۲۲۱۰

منابع طرح کتاب‌خوان بهمن ماه ۱۳۹۹ معرفی شد

کتاب های «عیسای روح‌الله»، «سلامتی چه نعمتی!؛ پنج حدیث از امام باقر (علیه‌السلام)»، «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند»، «معیشت مؤمنانه» و «انجمن یوزهای شریف» در طرح کتابخوان بهمن ماه ۱۳۹۹ معرفی شد.

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، پنج کتاب «عیسای روح‌الله؛ خاطرات حاج عیسی جعفری، خادم امام» نوشته محمدعلی صدر شیرازی، «سلامتی چه نعمتی!؛ پنج حدیث از امام باقر (علیه‌السلام)» نوشته سید محمد مهاجرانی، «غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند» نوشته حمید حسام، «معیشت مؤمنانه» نوشته ابوالقاسم کریمی و «انجمن یوزهای شریف» نوشته حمید اباذری، آثار ارائه شده در بسته پیشنهادی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در قالب طرح کتاب‌خوان بهمن ماه ۱۳۹۹ هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«عیسای روح‌الله» (خاطرات حاج عیسی جعفری، خادم امام)

پدیدآور: محمدعلی صدرشیرازی

ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

تعداد صفحات: ۱۷۶

شهید بهشتی رحمت‌الله‌علیه تعبیر بسیار حکیمانه‌ای دارند. ایشان می‌فرمایند: اغلب انسان‌های به ظاهر با عظمت، هر قدر بهشان نزدیک شوی در نظرت کوچکتر می‌شوند، سعی کنید در زندگی به سراغ  کسانی بروید که هر قدر بهشان نزدیک شدید، بر عظمتشان در نظرات بیشتر شود.

این کتاب خاطرات یکی از نزدیک‌ترین انسان‌ها به مرحوم امام رضوان‌الله‌علیه است؛ شخصیتی که شاید در موارد  و زمینه‌هایی از بسیاری از شخصیت‌های انقلابی یا حتی اعضای خانواده امام به ایشان نزدیک‌تر باشد. با خواندن نقل قول‌ها و خاطرات این شخص بسیار نزدیک به امام، عظمت این شخصیت کم‌نظیر تاریخ بشریت برای مخاطبان بیش از پیش عیان خواهد شد.

در بخشی ازکتاب می‌خوانیم:

خبرِ بمباران جماران

... یک بار از نخست‌وزیری به بیت آمدند و گفتند که ساعت پنج صبح قرار است ایران و از جمله جماران را بمباران کنند. من هراسان از جان امام بلاتکلیف مانده بودم. همه خواب بودند و به بنده این خبر رسیده ‌بود. دل را به دریا زدم و از سرِ‌اجبار نصف شب حاج‌احمدآقا را بیدارکردم. ایشان معترض شد و گفت چرا این وقتِ شب مرا بیدار کردی؟ وقتی جریان را گفتم سریع بلند شد. رفت و ماجرا را برای حضرت امام تعریف کرد؛ ولی امام اصلاً به خبر محلی نگذاشت و برنامه طبیعی خود را پی‌گرفتند!

در موقع بمباران‌ها یک پناهگاهی به صورت آماده و سوله‌مانند درست کردند و در کنار اتاق امام کار گذاشتند که ایشان در مواقع حمله در آن پناه بگیرند؛ اما اطرافیان هر کاری کردند تا امام را برای استفاده از آن و پناه‌گرفتن مجاب کنند مؤثر واقع نشد. امام از کنار آن مکرراٌ رفت‌وآمد داشتند ولی پایشان را در آن نگذاشتند. من هم هرچه اصرار کردم می‌گفتند: «مگر همه‌ی مردم پناهگاه دارند و می‌روند در پناهگاه که من بروم؟

سلامتی چه نعمتی! پنج حدیث از امام باقر (علیه‌السلام)

پدیدآور: سید محمد مهاجرانی

ناشر: جمال

تعداد صفحات: ۱۲

چهارده معصوم چهارده ستاره درخشان و زیبای آسمان زندگی ما هستند. ایشان بهترین الگوی زندگی هستند که تمام رفتارها و سخنانشان شیرین و زیبا و آموزنده است. هزاران حدیث و روایت زیبا، تأثیرگذار و مفید از آنها به یادگار مانده است. برای آشنایی و یادگیری هر چه بهتر کودکان با این گنجینه گران‌قدر، هفتاد حدیث در مجموعه «حدیث و شعر و قصه» که هر جلد آن مختص یکی از معصومین است گردآوری شده است که از هر معصوم پنج حدیث که همراه با دو بیت شعر و قصه کوتاه شیرین و جذاب و آموزنده، درباره موضوعات گوناگون است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پرهام و پدرش توی بوستان قدم می‌زدند. روی یکی از نیمکت‌ها کنار مردی میانسال که موهای جو گندمی داشت، نشستند.

او مجله‌ای می‌خواند که روی جلدش تصویر چند پنگوئن بود. پرهام به او نگاهی کرد و گفت: «ببخشید آقا این‌ها چی‌اند؟»

- مرد لبخند زد: پنگوئن!

- پنگوئن چیه؟

- یک نوع پرنده که در قطب زندگی می‌کند و به جای پرواز راه می‌رود.

- قطب کجاست؟

- جایی که همیشه پوشیده از برف است.

- چرا همیشه پوشیده از برف است؟

- پدر پرهام به او گفت: «پسرم اینقدر سؤال نکن! مزاحم عمو نشو.»

- مرد گفت: «او را راحت بگذار. پسرت بهترین کار را می‌کند. تا نپرسی دانشت زیاد نمی‌شود.»

مجله و کتاب بخوان

بپرس از این، بپرس از آن

چرا که سؤال، کلید دانش است!

بپرس و خیلی خوب بدان

امام باقر(علیه‌السلام) : «اِنَّ مَفاتیحَ العِلمِ السُّؤال. پرسش، کلید دانش است.»

غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند

پدیدآور: حمید حسام

ناشر: صریر

تعداد صفحات: ۱۰۰

این اثر، روایت داستانی ۷۲ غواص لشکر «انصارالحسین(ع)» استان همدان است که در روز چهارم دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی «کربلا۴» حماسه آفریدند. این کتاب که شامل داستان‌های کوتاه و روایت‌هایی براساس خاطرات بازماندگان حادثه و شاهدان عینی است، در قالب داستان به همت حمید حسام در سال ۱۳۷۸ از سوی انتشارات «صریر» به چاپ رسیده است و تاکنون ۵ بار تجدید چاپ شده است.

در این کتاب شما می‌توانید به غواص‌های دریادلی که بسیاری از آن‌ها گمنام به شهادت رسیدند، کمی نزدیک شوید و دلیل این همه خلوص و ایمان و عشق به شهادت را از نگاه نزدیک‌ترین هم‌رزمانشان بیابید.

در پایان کتاب هم تصاویر رنگی برخی شهدای این عملیات و نقشه‌های مربوط به آن ارائه شده است.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

ژنرال کلافه شد و اشاره کرد مجید را ببرند بیرون. مجید را بردند. ژنرال پکی به سیگارش زد و با فارسی دست و پا شکسته دستور داد که برای امام‌مان مرگ بخواهیم. نگاه‌ها به طرف هم چرخید و بعد به زمین. از جمع دوازده  نفرمان هیچ‌کس حاضر نبود این حرف را بزند و ماهر عبدالرشید اصرار داشت. تا این که کسی گفت: «مردست خمینی.»

و ما هم گفتیم، حتی با فریاد، و گذاشتیم ماهر عبدالرشید در لذتی بماند که فکر می‌کند پیروزی است. فقط یک نفر با ما هم‌صدا نشد و ژنرال او را دیده بود. رفت طرفش. نمی‌شناختمش. حتم از یک لشگر دیگر بود. سیزده‌چهارده ساله و خیلی جدی و حتی می‌شود گفت خیلی مردانه.

ژنرال کلتش را مسلح کرد و گذاشت روی شقیقه پسر و گفت: «اگر شعار ندهد، مغزش را متلاشی می‌کند.»  بچه‌ها نگاه هراسان داشتند و سکوت پنجه انداخته بود میان همه و پسر آرام گفت: «نمی‌گویم.»

ژنرال دست انداخت یقه پسر را گرفت و از زمین بلندش کرد و گفت: «از این‌ها کوچک‌تری. ولی از همه‌شان مردتری، بزرگ‌تری.»

و این اعتراف برای ژنرال زیاد خوب نبود، اما انگار خودش هم به هر قیمت می‌خواست مقاومت اسیر نوجوان را بشکند. گفت: «از من چیزی بخواه!»

پسر فکرد و گفت: «فقط یک لیوان آب.»

ژنرال لبخند زد و دستور آوردن داد و ما همه خیره به لیوان آب مانده بودیم و نگاه ژنرال، که نگاهش نشان می‌داد از این که توانسته غرور پسر را بشکند، راضی است. پسر لیوان را گرفت. همه‌مان انتظار داشتیم آبش را سربکشد. اما این کار را نکرد. آستینش را زد بالا و با همان یک لیوان آب وضو گرفت و دنبال قبله گشت و ایستاد به نماز. همه ایستاده بودیم و  داشتیم هاج و واج نگاهش می‌کردیم.

معیشت مؤمنانه

پدیدآور: ابوالقاسم کریمی

ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی

تعداد صفحات:‌ ۱۵۶

این اثر، بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی درباره چهار مفهوم بسیار مهم در زندگی فردی و اجتماعیست که عبارتند از: زهد، رفاه، تجمل‌گرایی و اشرافیگری. سه مفهوم اول به طور ویژه مفاهیمی هستند که در نزد عوام و حتی خواص بعضاًٌ تعابیر و توجیهات نادرستی از آن‌ها می‌شود. بیانات گردآوری شده در این موضوعات به گونه‌ای باب بندی، عنوان‌دهی و چینش شده که مخاطب را اولاً‌ به خوبی با معنای حقیقی این مفاهیم آشنا می‌کند و در ثانی به بسیاری از شبهات در خصوص این مفاهیم پاسخ گفته و مخاطب را از دام افراط و تفریط در این خصوص حفظ می‌نماید.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

ساده‌زیستی؛ شرط لازم برای حفظ پیوند حقیقی یک مسئول با مردم

پیوند حقیقی با مردم، مستلزم حضور در میان آنان و دورنشدن از سطح متوسط زندگی آنان است. ساده‌زیستی و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه کردن بیت‌المال در امور شخصی و غیر ضروری، شرط لازم برای حفظ این پیوند است.

اهتمام زنان به تجملات؛ مانع از انجام وظیفه

...زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیت‌ها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو که با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسان‌ها گذاشته است، همراه باشد.

زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌ی زهرا یا زینب‌کبری (علیهماالسلام) باشد، این است.

اگر زن به فکر تجملات و خوش‌گذرانی‌ها و هوس‌های زودگذر و تسلیم‌شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، نمی‌تواند آن راه را برود؛ باید این وابستگی‌ها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کما این‌که زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همه‌ی دوران انقلاب همین کار را بکند.

خطر ایجاد طبقه‌ی اشرافی در جامعه‌ی اسلامی

...من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، همه‌مان این‌طور  بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانه‌ی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در خیابان‌ها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آن‌ها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافی است!؟ نه، ما هم مترفین می‌شویم. واللّه در جامعه‌ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ی شریفه‌ی «و اذا أردنا أن نهلک قریهً أمرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. ترف، فسق هم دنبال خودش می‌آورد.

تأثیرات بلای اشرافیگری بر بدنه‌ی جامعه

...جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود؛ اشرافیگری بلای کشور است. وقتی اشرافیگری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ (آن وقت) شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی می‌خواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافیگری فرهنگ شد، می‌شود این. جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که می‌دهند، باید ضدّ این اشرافیگری باشد؛ کما این‌که اسلام این‌جوری است.

انجمن یوزهای شریف

پدیدآور: حمید اباذری

ناشر: انتشارات فنی ایران

تعداد صفحات: ۱۱۲

کتاب «انجمن یوزهای شریف» داستان تلاش چند نوجوان برای حفاظت از آخرین بازمانده‌های یوزپلنگ آسیایی است. نویسنده اطلاعات علمی درباره یوزپلنگ آسیایی را نیز در  داستان گنجانده است.

سینا یکی از نوجوانان روستایی است که در جریان اتفاقی قرار می‌گیرد که  گروهی مسبب آسیب به یک یوزپلنگ مادری می‌شوند که یک توله هم دارد. سینا به همراه دوستانش، فیروز و شریف، گروهی به نام «نینجاهای شریف» دارند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند از یوزپلنگ آسیایی حفاظت کنند و برای همین نام انجمن خود را به «انجمن یوزهای شریف» تغییر می‌دهند. البته انگیزه سینا برای حفاظت از یوزها به دست آوردن دل خانم معلمی است که به نظرش شبیه مادرش است.

حمید اباذری اولین کتاب خود برای کودک و نوجوان در سال ۱۳۹۱ منتشر کرده است و کتاب «انجمن یوزهای شریف» یکی از آخرین آثار اوست. نویسنده برای نگارش این کتاب پژوهشی دقیق و کامل انجام داده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

صدایی از بیرون خانه می‌آمد. سریع بلند شدم و از اتاق آمدم بیرون. درِ کهنه حیاط را کمی به سختی روی پاشنه‌اش چرخاندم و از لای در نگاه کردم. شریف و فیروز با کسی حرف می‌زدند. فیروز را درست نمی‌دیدم، اما نیش شریف باز بود و می‌خندید. ناگهان مرد برگشت و نیم‌رخش را دیدم. رییس کارگاه بود! در را بستم و دویدم تو. در اتاق را باز کردم. بچه یوز را گرفتم توی بغلم و زیر پنجره قایم شدم. یعنی شریف رفته بود بهش خبر داده بود؟ خیلی احمق بودم که بهش اعتماد کرده بودم. یعنی فیروز هم باهاش همدست بود؟ حالا چرا این‌جا نشسته بودم و به این چیزها فکر می‌کردم؟ سریع پا شدم و کوله را برداشتم. بچه یوز را گذاشتم توی کوله، اما هر کار کردم زیپش بسته نشد. باید عجله می‌کردم. آمدم توی حیاط. نباید اجازه می‌دادم دست آن مرتیکه جنایتکار به من و بچه یوز برسد. کوله را گذاشتم روی پشتم. پایم را رو شیارها و درزهای سنگ‌های دیوار گذاشتم و بالا رفتم، اما وقتی روی لبه دیوار نشستم، رییس کارگاه من را دید و فریاد کشید: وایسا!

پایان پیام/31

منبع: شبستان

کلیدواژه: منابع طرح کتاب خوان طرح کتابخوان نهاد کتابخانه های عمومی کشور کتاب می خوانیم تعداد صفحات علیه السلام امام باقر پنج حدیث ی اشراف غواص ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۹۲۲۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)

شاید بسیاری از زائران آستان حضرت عبدالعظیم (ع) ندانند که در روایات از ائمه(ع) آمده که ثواب زیارت آن حضرت برابر با زیارت امام حسین(ع) است اما چرا حضرت عبدالعظیم (ع) راهی شهر ری شدند و چه نقشی در ترویج معارف دین در این منطقه داشته و چگونه به جایگاهی رسیدند که چنین مورد عنایت و لطف ائمه(ع) قرار گرفتند؟

حجت‌الاسلام ابوالفضل حافظیان، نویسنده «مأخذشناسی حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شهر ری» که فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی کتابخانه حضرت عبدالعظیم را برعهده داشته است به معرفی تعدادی از کتاب‌هایی پرداخت که در خصوص حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته شده است و گفت: شیخ عزیزالله عطاردی کتابی با عنوان «عبدالعظیم حسنی حیاته و مسنده» (زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و روایات او) نوشته است که کتاب ارزشمندی است. همچنین کتاب احوال حضرت عبدالعظیم حسنی نوشته شده توسط علی قلی‌میرزا اعتماد السلطنه قاجار که اخیراً به چاپ رسیده و کتاب «جنات النعیم فی احوال سیدالشریف عبدالعظیم»، نوشته مولامحمد اسماعیل کزازی اراکی نیز از دیگر کتاب‌های خوب در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) است. این کتاب قبلاً به صورت چاپ سنگی چاپ شده بود اما بعدها در کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی با تصحیح و شکل جدید به چاپ رسید که در این کتاب به صورت مفصل به شخصیت آن حضرت پرداخته شده است.
 

پیدا شدن نسخه کهن روایات حضرت عبدالعظیم

وی با اشاره به اینکه در خصوص حدیث عرض دین نیز مرحوم آیت‌الله صافی گلپایگانی  در کتابی به شرح این حدیث پرداخته‌ گفت: اخیراً در کتابخانه‌ای در خارج از ایران نسخه خطی کهنی پیدا شده که روایاتی که حضرت عبدالعظیم(ع) روایت کرده‌اند در آن آمده بود. این جزوه نیز تصحیح و به چاپ رسیده است.

این متخصص کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال دارد منابع کهنی در خصوص حضرت عبدالعظیم(ع) وجود داشته باشد که هنوز شناسایی نشده است؟ گفت: بله؛ حتماً منابعی در تاریخ اهل بیت(ع) وجود دارد که هنوز شناسایی نشده‌اند یا نسخه‌ای از آن به دست نیامده است. کتاب‌هایی وجود دارد که به صورت مستقل به شخصیت ایشان پرداخته و کتاب‌هایی نیز داریم که در خصوص اصحاب و روایات ائمه(ع) نوشته شده است که در این کتاب‌ها نیز از حضرت عبدالعظیم(ع) یاد شده و روایاتی که ایشان نقل کرده‌اند را بیان کرده‌اند. در کتاب‌هایی که برای شرح حال رُوات نوشته شده است نیز نام عبدالعظیم(ع) آمده و از مراتب علمی و معنوی ایشان نیز سخن گفته شده است.

حجت‌الاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چرا حضرت عبدالعظیم(ع) ری را به عنوان مقصد هجرت خود انتخاب کرده بود؟ گفت: آن حضرت از سوی ائمه(ع) به شهرها و سرزمین‌های مختلف رفته و به تبلیغ دین می‌پرداخت. به همین جهت خلیفه عباسی قصد کشتن ایشان را داشت و حضرت عبدالعظیم در حال خوف و ترس از سامرا خارج شدند و تصمیم گرفت به سمت ایران بیاید.

وی ادامه داد: یکی از دلایلی که بزرگانی از اهل بیت(ع) و اصحاب ائمه(ع) ایران را برای هجرت انتخاب می‌کردند این بود که دوست داشتند به دیدار و زیارت امام رضا(ع) بروند و لذا امامزادگان فراوانی در شهرهای مختلف ایران وجود دارد که به قصد زیارت امام رضا(ع) وارد ایران شدند اما در بین راه در اثر بیماری وفات یافته‌اند و یا به شهادت رسیدند.
چرا حضرت عبدالعظیم به ری مهاجرت کرد

این پژوهشگر و مؤلف یکی از دلایل انتخاب ری توسط حضرت عبدالعظیم(ع) را ارتباطات خوب مردم ری با ائمه(ع) عنوان کرد و گفت: مردم ری با امام جواد(ع) در ارتباط بودند و سؤالات خود را برای ائمه اطهار(ع) ارسال می‌کردند. رسول جعفریان کتابی به نام مکتب و میراث شیعیان ری نوشته است که در این کتاب به علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) به ری و ارتباط اهالی آن با ائمه اطهار اشاره کرده است. بنابراین شهر ری می‌توانست محل مناسبی برای ورود حضرت عبدالعظیم(ع) باشد و ایشان از دست حکومت عباسی در امنیت باشد.

وی ادامه داد: طبق روایاتی نیز امام رضا(ع) دستور دادند که حضرت عبدالعظیم(ع) به ری بروند و معارف دینی را در آنجا تبلیغ کنند. البته ممکن است این دستور از سوی امام هادی(ع) صادر شده باشد. شهر ری بعد از این تاریخ نیز مرکز شیعه بوده و مدارس شیعی در آنجا وجود داشته و بزرگان زیادی از آنج برخاسته‌اند مثل مرحوم کلینی و شیخ صدوق که این نشان می‌دهد شهر ری مرکزی برای تشیع در جهان اسلام بوده است.

حجت‌الاسلام حافظیان در پاسخ به این سؤال که چند سال حضرت عبدالعظیم در ری حضور داشتند؟ گفت: بر اساس آنچه در کتاب‌های تاریخی آمده حدس زده می‌شود که ایشان در حدود سال‌ 250 قمری به ایران آمده است. وفات ایشان را برخی از بزرگان در سال 252 قمری ذکر کرده‌اند. بنابراین حدود یک سال یا کمی بیشتر در ری بودند؛ البته مدتی نیز به صورت مخفیانه در منزل یکی از شیعیان زندگی می‌کردند و گاهی به صورت پنهانی از منزل خارج می‌شدند و به زیارت حضرت حمزه می‌رفتند و می‌فرمودند ایشان از اولاد امام کاظم(ع) است.


وی افزود: یکی از دلایلی که ایشان به ری آمد این است که مرقد امامزادگان در آنجا بوده و این مسئله نشان‌دهنده ارادت مردم ری به اهل بیت(ع) است. بعد از مدتی زندگی مخفیانه، مردم با حضرت عبدالعظیم(ع) آشنا می‌شوند و برای دریافت معارف دینی نزد ایشان می‌روند.

نویسنده کتاب «رسائل فی درایة الحدیث» ادامه داد: روایاتی که ایشان از اهل بیت(ع) نقل کرده‌اند به خصوص حدیث عرض دین که در آن معارف اسلامی درج شده است جنبه آموزشی مهمی برای شیعیان در طول تاریخ و به خصوص برای شیعیان آن عصر داشته است.
نسبی که به امام حسن مجتبی می‌رسد

وی به نسب حضرت عبدالعظیم (ع) نیز اشاره کرد و گفت: نسب ایشان با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسد و ایشان ارتباط بسیار زیادی با امام جواد(ع) و امام هادی(ع) داشتند و بیشتر وقتشان را در همراهی با ائمه اطهار(ع) می‌گذرانده و معارف دینی را از حضرات کسب و به مردم منتقل می‌کرده است؛ بنابراین وقتی چنین شخصیتی وارد شهری شود که مردم آن شهر نیز علاقه‌مند به معارف شیعه هستند، خیلی می‌تواند مؤثر واقع شوند.

این مؤلف و پژوهشگر دینی عنوان کرد: شخصی نزد امام هادی(ع) رفت و سؤالاتی در خصوص معارف دینی پرسید؛ امام هادی(ع) وی را به حضرت عبدالعظیم(ع) ارجاع داد و فرمود شما که در شهر ری شخصیتی مثل عبدالعظیم دارید، سؤالاتتان را می‌توانید از وی بپرسید. این مسئله نشان می‌دهد که حضرت عبدالعظیم(ع) این موقعیت را داشته که به ترویج احکام دینی بپردازد.

حجت‌الاسلام حافظیان خاطرنشان کرد: اطلاعات تاریخی گسترده‌ای در خصوص فعالیت‌های آن حضرت در آن دوران در شهر ری نداریم اما وجود چنین شخصیتی در شهر ری می‌تواند واسطه مستقیمی با اهل بیت(ع) برای مردم باشد.

وی در پاسخ به این سؤال که چرا ائمه(ع) بعد از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) تلاش می‌کردند که ایشان را به مردم بشناسانند؟ گفت: در روایات است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب با زیارت امام حسین(ع) برابری می‌کند. همچنین نقل شده است که کسی که به زیارت ایشان برود بهشت بر او واجب می‌شود؛ این روایات نشان می‌دهد حتی پس از وفات حضرت عبدالعظیم(ع) ائمه(ع) تلاش می‌کردند ایشان را به مردم بشناسانند.
حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا

این پژوهشگر ادامه داد: بیشتر علمای شیعه و رجالیون در کتاب‌هایشان به مقامات حضرت عبدالعظیم(ع) اشاره کرده‌اند و بزرگانی مثل مرحوم میرداماد فرموده‌اند که حرم حضرت عبدالعظیم (ع) محل استجابت دعا است. اینکه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را توصیه می‌کردند نشان‌دهنده عظمت شخصیت ایشان است و این ظرفیت وجود داشت که مرقد ایشان محوریتی برای اجتماعات شیعیان پیدا کند.

وی در خصوص اینکه چرا در حدیث آمده است که زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) در ثواب، شباهت به زیارت امام حسین(ع) دارد، گفت: علمای بزرگ در این خصوص دلایل مختلفی را بیان کرده‌اند. جناب شیخ صدوق این روایت را در ثواب‌الاعمال آورده است. در کامل‌الزیارات نیز این حدیث آمده است. در لئالی الاخبار از امام رضا(ع) نقل شده است که «هر کسی بعد از وفاتم مرا زیارت کند من برای او بهشت را ضمانت می‌کنم و کسی که قادر بر زیارت من نیست پس به زیارت برادرم عبدالعظیم حسنی در ری برود» که نشان‌دهنده عظمت شأن و مقام ایشان است. همچنین در همین کتاب آمده است که امام رضا(ع) فرموده است اگر عاجز شدید از زیارت جدم حسین(ع) سید زاهد عابد جناب عبدالعظیم را در ری زیارت کنید که این کفایت می‌کند تو را از زیارت سیدالهشداء (ع).

حجت‌الاسلام حافظیان ادامه داد: یکی از ادله‌ای که برای مشابهت زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت سیدالشهداء(ع) نقل شده این است که در زمان امام هادی(ع) حکومت عباسی برای زیارت امام حسین(ع) شرایط بسیار سختی در نظر گرفته بودند و چه بسا شیعیانی که در راه زیارت سیدالشهداء به شهادت می‌رسیدند. به دلیل اینکه زیارت حضرت سیدالشهداء از بلاد مختلف بسیار سخت و تهدید آمیز و برای شیعیان خطرناک بود، ائمه(ع) شیعیان علاقه‌مند به زیارت سیدالشهداء را ترغیب می‌کردند که به زیارت حضرت عبدالعظیم بروند که وی هم از بزرگان منسوب به اهل بیت(ع) است.

وی افزود: البته احادیث مشابه این حدیث نیز در منابع شیعی آمده است. مثلاً از امام رضا(ع) نقل شده است که هر کس خواهرم حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند مانند این است که مرا زیارت کرده است. پس زیارت منسوبان به اهل بیت(ع) همانند زیارت خود اهل بیت(ع) ثواب دارد و چون به خاطر محبت به اهل بیت(ع) به زیارت بستگان اهل بیت(ع) می‌روند این ثواب زیارت اهل بیت(ع) را درک می‌کنند.

حجت‌الاسلام حافظیان تصریح کرد: البته این حدیث دلالت بر این نمی‌کند که شأن حضرت عبدالعظیم دقیقا برابر با امام حسین(ع) باشد. بلکه این معنا را می‌رساند که چون زیارت امام حسین(ع) در آن زمان مشکل بوده به جهت اینکه شیعیان علاقه‌مند به اهل بیت(ع) محل اجتماعی با هم داشته و به یاد اهل بیت(ع) باشند به آنها توصیه می‌شد که به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) بروند.

وی در پایان تصریح کرد: در هر محلی وقتی امامزاده‌ای به خاک سپرده شده در طی قرون آنجا محل اجتماع شیعیان بوده و تأثیر ژرفی بر بقای شیعه داشته است.
 

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • رانندگی خودرو دیزلی با سوخت زیستی
  • تسلیت رئیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) در پی درگذشت خانم معصومه حائری
  • اماکن مرتبط با مقاومت در کتاب‌های درسی معرفی شوند
  • رشد بخش مسکن از منفی ۳.۸ در سال ۱۳۹۹ به مثبت ۴.۸ در سال گذشته
  • پیام برادران انصاری در پی درگذشت عروس امام خمینی
  • تسلیت اخوان انصاری در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی
  • دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)
  • معرفی کتاب «فیزیک خداباوری»
  • همه تاریخ خوان باشیم و تاریخ را بدانیم
  • معرفی نامزدهای ایرانی کتاب‌ برای کودکان با نیازهای ویژه