پنهانکاری نوعروس داماد مشهدی را به کلانتری کشاند
تاریخ انتشار: ۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۰۰۱۸۳
به گزارش رکنا، این ها بخشی از اظهارات جوان 32 ساله ای است که سفره غم هایش را در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گشود.
او که روزهای تلخ و غم انگیزی را می گذراند، درباره راز پنهان همسرش به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: چهار سال قبل برای گذراندن یک طرح خدمتی بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی به یکی از بیمارستان های مشهد معرفی شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هنوز یک ماه بیشتر از حضورم در آن بیمارستان نمی گذشت که عاشق متانت و وقار یکی از اعضای کادر درمانی شدم. او اگر چه پزشک نبود اما به دلیل این که در یکی از رشته های زیر گروه پزشکی تحصیل کرده بود، اطلاعات خوبی در این باره داشت و به بیماران کمک می کرد.
حدود یک سال از ماجرای آشنایی من و «یکتا» می گذشت که روزی پیشنهاد ازدواج را مطرح کردم چرا که در این مدت او را کاملا زیرنظر داشتم و چیزی جز ادب و سنگینی از او ندیدم. خلاصه به خواستگاری یکتا رفتم و خیلی زود مراسم عقدکنان ما برگزار شد.
چند ماه بعد از ازدواج بود که متوجه شدم همسرم پنهانی داروهایی را به صورت منظم مصرف می کند. این موضوع شک مرا برانگیخت. وقتی این داروها را بررسی کردم تازه دریافتم که همسرم دچار نوعی بیماری اعصاب و روان حاد است و داروهایش را با تجویز روان پزشک مصرف می کند. ابتدا اهمیتی به موضوع ندادم چرا که او زیر نظر پزشک دارو مصرف می کرد و هر فردی احتمال دارد به این نوع بیماری ها مبتلا شود ولی آرام آرام رفتارهایی را از او می دیدم که ناشی از بیماری اعصاب و روان نبود.
دیگر احساس می کردم همسرم موضوعی را از من پنهان می کند تا این که یک روز، زمانی که یکتا برای خدمت در شیفت شب راهی بیمارستان شد، دلهره عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفت. چند ساعت بعد با تماس یکی از کارکنان بیمارستان متوجه شدم که همسرم دچار مسمومیت شدید دارویی شده است.
هراسان خودم را به بیمارستان رساندم اما او بیهوش بود و چند روز بعد از این ماجرا هم به کما رفت. بررسی ها نشان می داد که همسرم بعد از خروج از یک عطاری دچار عارضه جسمی شده است و ماموران اورژانس او را به بیمارستان منتقل کرده اند.
شدت مسمومیت او به حدی بود که بعد از چند ماه بستری بودن در حالت کما، ناگهان دچار مرگ مغزی شد و زندگی نباتی پیدا کرد. می دانستم دیگر امیدی به بازگشت او ندارم، با وجود این سعی کردم با همه وجودم از او پرستاری کنم. خانواده اش نیز درباره علت این مسمومیت چیزی به من نمی گفتند و پاسخ های مبهمی می دادند که باورپذیر نبود.
بالاخره یک روز پرونده پزشکی او را با دقت خاصی بررسی کردم. آن جا بود که فهمیدم یکتا علاوه بر داروهای اعصاب و روان از قرص های مخدردار متادون نیز استفاده می کند و بر اثر عوارض ناشی از همین قرص ها دچار مسمومیت شدید شده است به طوری که دیگر روزگارم سیاه شد و ... آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
فیلم پربازدید از قتل پزشک تبریزی با گلوله بخاطر متادون ندادن به مرد معتاد
منبع: رکنا
کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا پزشک اخبار حوادث پزشک پرونده دختر پزشکی همسرم سهام عدالت قیمت خودرو کرونا فیلم کرونا قتل قیمت بازیگر سینما و تلویزیون خودکشی هواپیما اسباب بازی های تلگرام خلاقیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۰۰۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشای راز زن دوم مرد میانسال بعد از مرگش
زن جوانی در تماس با پلیس اعلام کرد شوهرش بر اثر برقگرفتگی جان باخته اما کسی از ازدواج آنها خبر ندارد.
به گزارش ایران، به دستور بازپرس جنایی، تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد مرد میانسال در کنار کولر آبی روی پشت بام مواجه شدند. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در محل حکایت از آن داشت که مرد میانسال هنگام تعمیر کولر دچار برقگرفتگی شده و جانش را از دست داده است.
زن جوان که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات اولیه گفت: من همسر صیغه ای بهروز بودم. سال ۹۶ به عقد موقت او درآمدم و راز این ازدواج را کسی نمیدانست. او در هفته چند بار به من سر میزد. روز حادثه به او گفتم هوا گرم شده و بهتر است کولر را راه بیندازیم. میخواستم به تعمیرکار زنگ بزنم، اما همسرم گفت خودم آن را درست میکنم.
زن جوان ادامه داد: بهروز برای تعمیر کولر به پشتبام رفت. ساعتی گذشت و از او خبری نشد. هرچه به تلفن همراهش زنگ زدم، جواب نداد. با نگرانی راهی پشتبام شدم، اما در کمال ناباوری دیدم همسرم کنار کولر افتاده و جان باخته است.
بدین ترتیب با مرگ مرد میانسال راز ازدواج دوم او که مخفیانه انجام شده بود، برملا شد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.