احتمال رویارویی آمریکا با مشکل تروریسم داخلی مزمن و فزاینده
تاریخ انتشار: ۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۲۷۷۲۲
خبرگزاری فارس ـ گروه غرب از نگاه غرب: بعد از آنکه پرزیدنت جو بایدن روز 20 ژانویه 2021 بدون هیچ حادثه خشونت باری وارد کاخ سفید شد، بسیاری در آمریکا و در سراسر جهان نفسی به راحتی کشیدند.
ولی این احساس آرامش می تواند زودگذر باشد. مواد اولیه لازمی که روز ششم ژانویه گروهی از اوباش طرفدار ترامپ را به سمت تجاوز به ساختمان کنگره و کارگذاشتن بمب های لوله ای در سایر ساختمان های فدرال سوق داد، همچنان به قوت خود باقی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چندین تن از کارشناسان امنیتی آمریکا می گویند که از نظر آنها هم اکنون افراط گرایی داخلی تهدید بزرگ تری را متوجه کشور می کند تا ترور بین المللی. بر اساس تحقیق من پیرامون خشونت های سیاسی، تمام عناصر لازم در آمریکا وجود دارد تا آمیزه آنها بتواند یک کشمکش تروریستی کم شدت را پدید آورد: قطب بندی شدید و جناح های مسلح متمایل به قانون شکنی در یک دمکراسی ثروتمند با دولتی قدرتمند.
امکان رشد ترور در دمکراسی های مرفه نیز وجود دارد
ترور داخلی مزمن مشابه جنگ داخلی نیست. در دوران مدرن جنگ های داخلی معمولا در کشورهای فقیری شکل می گیرند که در آنها دولت بسیار ضعیف تر و بی ثبات تر از آن است که بتواند کنترل خود را بر منطقه ای پهناور و معمولا کوهستانی اعمال کند. شورشیان بخش هایی از کشور را تصرف می کنند و می کوشند خود جایگزین مقامات این مناطق شوند. این اتفاق از جمله در افغانستان، هند و نیجریه هم اکنون جریان دارد.
در ایالات متحده که یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان است، جناح های مسلح برای تصرف دائمی اراضی کار دشواری پیش رو خواهند داشت. چندین منازعه پر ماجرا که بین افراط گرایان حاشیه ای و مقامات دولتی – از جمله محاصره واکو در سال 1993 و اشغال 41 روزه خانواده باندی در یک پناهگاه حیات وحش در اورگان در سال 2016- رخ داده، تقریبا بدون هیچ نتیجه ای برای افراط گرایان خاتمه پیدا کرده است.
عدم تقارن بزرگی که بین قدرت ایالت و جناح های مسلح وجود دارد، مانع از آن می شود که شبه نظامیان بتوانند با یک نبرد آشکار قدرت ایالت را غصب کنند، مشابه کاری که گروه های شورشی نظیر طالبان و کنفدراسیون های آمریکایی انجام دادند. این عدم تقارن گروه های مسلح را وادار می کند فعالیت هایشان را به زیر زمین ببرند و در میان مردم مخفی شوند. چون کشورهای دمکراتیک دست کم روی کاغذ نمی توانند با تعقیب سیستماتیک شبه نظامیان یا شکنجه زندانیان مرتکب زیرپا گذاشتن آشکار حقوق بشر شوند، احتمال رشد شورشیان مسلح زیر زمینی در دمکراسی ها وجود دارد.
اما تحقیق من نشان می دهد که عمل کردن در خفا موانع لجستیک سنگینی را به آنها تحمیل می کند. این موانع تعداد عملیات هایی را که می توانند انجام دهند محدود می کند و در نتیجه تعداد اعضای آنها کمتر از آن می شود که بتوانند شورش های تمام عیار به راه بیندازند و امکانات عمومی کمتر از آن داشته باشند که بتوانند جنگ های داخلی را به راه بیندازند. همچنین هرچند تمام شورشیان ممکن است رویای ماجراجویی های چریکی و چگوارا مانند را در سر داشته باشند – آزاد کردن «خلق» از زیر یوغ سلطه- در عمل شبه نظامیانی که زیرزمینی کار می کنند، نمی توانند به تاکتیک های تروریستی اصیلی چون بمبگذاری، تیراندازی، سرقت از بانک و آدم ربایی روی بیاورند.
مثلا بریگادهای سرخ ایتالیا را در نظر بگیرید. در دهه 1970 این سازمان چپگرا هدف سرنگون کردن سیستم سرمایه داری را در سر داشت، اما دولت ایتالیا بسیار قدرتمند بود. در نتیجه این گروه به تروریسم روی آورد. به مدت دو دهه بریگادهای سرخ یک مبارزه کم شدت را دنبال کردند که موجب کشته شدن شاید 500 نفر و عمدتا از طریق بمبگذاری ها و ترورها شد. آنها از خشونت به عنوان راهبردی برای بالا بردن آگاهی مردم نسبت به کمونیسم و دامن زدن به یک قیام استفاده می کردند.
گروه های راست افراطی مثل نوچلی آرماتی ریولوتزیوناری در واکنش به این خشونت کمونیستی با حملاتی کورکورانه از جمله بمبگذاری بدون هشدار سال 1980 در بولونیا که موجب کشته شدن 85 غیرنظامی شد واکنش نشان دادند. آنها به دنبال ایجاد اختلال و بی نظمی در سطحی بودند که بتواند مداخله نظامی را علیه «دشمنان کشور» توجیه کند؛ به عبارت دیگر یک کودتای فاشیستی. اما هر دو طرف شکست خوردند. نه قیامی صورت گرفت و نه مداخله ای. دمکراسی ایتالیایی چیره شد.
ترور گرگ های تنها
آمریکا نیز ترور داخلی هماهنگ شده را تجربه کرده است. در تمام سال های اول قرن بیستم کوکلاکس کلان مبارزات خشنی را علیه آمریکاییان سیاهپوست در جنوب انجام می داد. با برخاستن موج جنبش حقوق مدنی در اواخر دهه 1960 مارکسیست های رادیکال مثل «ودر آندرگراوند» و «ارتش آزادیبخش سیاهان» پدیدار شدند که از خشونت برای مخالفت با مداخله نظامی آمریکا در ویتنام و به پیش بردن آرمان برابری نژادی استفاده می کردند.
بین سال 1969 تا 1981 این دو گروه- یکی غالبا سفید پوست و دیگری سیاهپوست- حدود 200 حمله انجام دادند، از سرقت بانک تا حمله با هدف آزادی زندانیان. پانزده نفر نیز در این حملات کشته شدند که اکثرا از ماموران امنیتی بودند.
اف بی آی به خصوص شبه نظامیان سیاهپوست را به شدت سرکوب می کرد. خود آمریکاییان نیز تمایل اندکی به اهداف چپگرایانه افراطی نظیر کمک به خلق های تحت سرکوب جهان داشتند. هر دو گروه بدون جار و جنجال بیشتر فروکش کردند.
تاریخ آمریکا نیز شاهد تعداد اندکی از تروریست های حاشیه ای و گرگ تنها بوده است، از اونابمبر در سمت چپ تا بمبگذار المپیک آتلانتا اریک رودولف در سمت راست. این گرایش اخیرا با یک قتل عام مرگبار و جدید در هر سال تسریع شده است. برتری طلبان سفیدپوست منفرد به خصوص به مهاجران و رنگین پوستان در چارلستون کارولینای جنوبی، الپاسوی تگزاس و غیره حمله کرده اند.
به گفته «اتحادیه ضد افترا» که حملات و جنایات نفرت پراکنانه را دنبال می کند، سال 2019 با 42 قربانی در 17 رویداد جداگانه، یکی از مرگبارترین سال ها برای «قتل های مرتبط با افراط گرایان داخلی» از سال 1970 به این سو بوده است.
شبه نظامیان ترامپ
حملاتی که مرتکبان آن گرگ های تنها بوده اند، این مزیت را داشته اند که تحقیقات قانونی محدودی در مورد محیط افراط گرایان صورت گرفته است. اما این کارزارهای مسلحانه با هماهنگی بیشتر، می توانند دامنه خود را گسترش دهند و خسارات بسیار بیشتری وارد آورند.
برای عبور از مرحله گرگ تنها، گروه های شبه نظامی درمانده باید حول یک دلیل مشترک سازماندهی شوند که به خشونت های آنها انسجام دهد. شکست انتخاباتی ترامپ به طرفداران مسلح او یک دلیل مشترک بزرگ داده است: افسانه دزدیده شدن انتخابات.
ریاست جمهوری ترامپ به دار و دسته ای از گروه های مسلح با یک دستور کار راست افراطی تهور بخشید. مشاهده کنار رفتن رهبر خود از قدرت، فقط احساس یاس و استیصال آنها را بیشتر خواهد کرد. پس سرکوب بیشتر راست افراطی به شکل دستگیری ها، نظارت ها و مسدود شدن شبکه های اجتماعی نیز به همین احساس در آنها دامن خواهد زد.
با کنترل واشنتگن از سوی دمکرات ها و تصور تقلب در انتخابات در گروه های راست افراطی آمریکایی، ممکن است آنها به این باور برسند که خشونت بیشتر تنها راه برای مقابله با چیزی است که آن را تندروی و دست درازی فدرال می بینند.
تاریخ نشان می دهد که در صورت روی آوردن آنها به تروریسم، احتمال موفقیت آنها به هیچ وجه وجود ندارد. ولی این مسئله مانع از این نخواهد شد که بخت خود را نیازمایند.
نویسنده: لویی دلا سالا (Luis De la Calle) استاد علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد
منبع: https://b2n.ir/056012
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: آمریکا تروریسم ترور ترامپ افراط گرایان شبه نظامیان راست افراطی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۲۷۷۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احمدیان: مشکل بزرگتر در بقا و ثبات این کشورها خواهد بود
دبیر شورای عالی امنیت ملی در نشست سنپترزبورگ به کشورهایی که اجازه استقرار مراکز امنیت سایبری خود را به رژیم صهیونیستی دادهاند، هشدار داد که با گشودن مرزهای خود برای این رژیم، زیرساخت بزرگی برای تهدید امنیتی خود ایجاد کردهاند که جاسوسی از مردم و مقامهایشان بخش بسیار کوچکی از این خطر است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، علیاکبر احمدیان دبیر شورای عالی امنیت ملی امروز _چهارشنبه پنجم اردیبهشت_ در نشست امنیتی سنت پترزبورگ طی سخنانی ضمن قدردانی از دولت روسیه برای برگزاری این نشست، عملیات تروریستی مسکو را محکوم کرد.
وی گفت: ما در حال گذار از نوعی حکمرانی پیچیده مبتنی بر اطلاعات هستیم که روز به روز در حال توسعه است و با تکیه بر فناوری اطلاعات، نه تنها دولتها بلکه نظام سلطه با شناختی که از افراد و جوامع پیدا کرده، به سمت کنترلهای روانکاوانهای گام بر میدارد که کمتر رنگ و بوی مداخله سنتی دارد. اما امکانی به مراتب بیش از گذشته برای اعمال سیاست و کنترل را در اختیار حاکمان و البته متأسفانه، دیگرانی قرار میدهد که میتوانند اطلاعات را در اختیار گیرند.
احمدیان افزود: همین امر سبب شده، اکنون، اطلاعات نقش و اهمیتی به مراتب بیش از گذشته پیدا کند و یکی از مهمترین چالشهای امنیتی در عرصه بینالمللی، امنیت اطلاعات خصوصاً در فضای سایبری است که حل آن نیازمند همکاری و مشارکت جمعی کشورهاست.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: سایر همکاران من از امنیت اطلاعات به مفهوم رایج آن سخن گفتند که مورد موافقت ما نیز هستT اما من با یک «نظریه محوری» و متفاوت به این نشست آمدهام تا توجه شما را به دو تهدید بزرگ جلب کنم که از آن به «تهدید نرم» و «تهدید نیمه سخت» تعبیر میکنم.
آسیبها، چالشها و تهدیدات امنیت اطلاعاتاحمدیان یادآور شد: امنیت اطلاعات آنگونه که در نگاه سادهانگارانه تصور میشود صرفاً به معنای حفاظت از اطلاعات، دادهها و ارتباطات نیست، بلکه در نگاهی فراگیر ایجاد سپر دفاعی و امنیتی در برابر «بردهسازی مدرن» از انسانها و جوامع با حذف هویت انسانی و ملی آنان از طریق ترویج فردگرایی افراطی و ایجاد شکاف بین نسلی و گسستن پیوندهای اجتماعی است.
وی آسیبها، چالشها و تهدیدات امنیت اطلاعات را شامل موارد زیر خواند: انحصار اینترنت به آمریکا، انحصار سیستمهای عامل رایانهها و تلفنهای هوشمند (مانند ویندوز و اندروید به آمریکا) و انحصار دیتاسنترهای جهانی و بزرگ و سکوها (مانند گوگل و NSA به آمریکا)
دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: در نتیجه این انحصارات تهدیدات زیر رخ داده است: سوءاستفاده از اطلاعات و توانمند شدن صاحبان اطلاعات به نفوذ تا عمق زندگی افراد، جوامع و کشورها؛ شکل دهی به خواستهها، زندگی و حتی آرزوهای افراد و جوامع بشری، مطابق با اهداف و امیال صاحبان مکنت و قدرت و نظام سلطه بینالمللی؛ ایجاد امکان برای برخی کشورهای خاص به منظور در اختیار گرفتن زیرساختهای حیاتی کشورها که بهعنوان مثال زیرساخت اینترنت در انحصار آمریکاست و از این طریق زیرساختهای همه کشورها را در تصرف، کنترل و اختیار خود گرفته است. دخالت حکومتها فراتر از مرزهای سیاسی و حاکمیتی خود و حذف تدریجی حاکمیت ملی کشورها؛ ایجاد امکانی جدی برای تغییر در هویت انسانها و جوامع و شکل دهی به آن به دلخواه غرب و ایجاد فاصله بین افراد و جوامع با ریشههای خود و گسست و شکاف نسلی و پیوندهای اجتماعی، خانوادگی از طریق فردگرایی افراطی آن هم از نوع انحرافی و فروکاست انسانها به لذت جویی و کسب سود فردی.
اعمال نفوذ آمریکا در حوزه امنیت ملی کشورهاوی گفت: در نتیجه این موارد، توانایی کنترل بی سابقه و به شدت افراطی، روانکاوانه و مداخله در خصوصیترین لایههای زندگی افراد و جوامع و حتی کنترل ذهن و رفتار آنان با مقاصد تجاری و سیاسی به نوعی که آزادی، استقلال و قدرت انتخاب را از آنان سلب کرده و حاکمیت فردی و ملی را حذف و بردهداری مدرن را شکل میدهد.
احمدیان با طرح این سوال که کدام یک از شما با تغییر شگفت انگیز افکار و امیال نسل جوان خود حتی فرزندان خویش مواجه نشدهاید؟ افزود: سارق اصلی و عامل ناامنی همان کسی است که امین شمرده شده است، اوست که شبکه و اطلاعات را در دست دارد.
وی ادامه داد: همان گونه که ملاحظه میشود از این منظر، امنیت فردی، اجتماعی و حاکمیت ملی کشورها به سرعت در معرض دو تهدید نیمه سخت به معنای تصرف سکوها، سیستمها و سازوکارهای جهانی و همچنین، در معرض تهدید نرم به معنای تصرف افکار و علایق و اقناع انسانها برابر امیال نظام سلطه جهانی است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: فقدان قوانین عادلانه بینالمللی در این حوزه موجب شده تا دولت آمریکا با در اختیار داشتن مدیریت جهانی اینترنت و توسعه سکوهای اینترنتی، فضای سایبر بینالمللی را قلمرو حاکمیتی خود بداند و بر حکمرانی کشورهای مختلف به ویژه در حوزه امنیت ملی آنها اعمال نفوذ کند.
به گزارش فارس، احمدیان یادآور شد: جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که سالها قربانی حملات سایبری متعدد از طرف آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است.
هشدار به کشورهایی که اجازه استقرار مراکز امنیت سایبری خود را به رژیم اسرائیل دادهاندوی خطاب به حاضران با بیان اینکه شما ماجرای حمله خطرناک به سایت اتمی جمهوری اسلامی ایران با بدافزار استاکس نت را به خاطر دارید، گفت: با توجه به اینکه اکثر سامانههای سخت افزاری و نرم افزاری، به ویژه سیستم عاملهای رایانهها و گوشی تلفنهای هوشمند متعلق به شرکتهای آمریکایی است، این کشور از این ابزار سوءاستفاده میکند.
احمدیان ادامه داد: متأسفانه در عملیاتهای خرابکارانه، جاسوسی و تروریستی از قبیل حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق و یا ترور فلسطینیها از بسترهای مذکور استفاده شده است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی به برخی از کشورها که اجازه استقرار مراکز امنیت سایبری و یا خرید و نصب سخت افزارها و نرم افزارهای رژیم صهیونیستی را دادهاند، هشدار داد که رژیمی که با نسل کشی فلسطینیها و کودک کشی و زن کشی و جنایات متعدد علیه بشریت در غزه ماهیت خود را بر همگان آشکار ساخت صلاحیت ورود به این عرصه مهم را ندارد و افزود: کشورها باید مطمئن باشند که با گشودن مرزهای خود برای این رژیم، زیرساخت بزرگی برای تهدید امنیتی خود ایجاد کردهاند که جاسوسی از مردم و مقامهای کشورهایشان بخش بسیار کوچکی از این خطر است.
به گفته احمدیان، مشکل بزرگتر در بقا و ثبات این کشورها خواهد بود.
پنج پیشنهاد احمدیان به نشست سنپترزبورگوی ادامه داد: در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا و غرب، سازمانهای منطقهای همچون شانگهای و بریکس باید تلاش کنند تا در عرصه امنیت اطلاعات همکاریهای خود را گسترش داده و ابزارها، نهادها و ساختارهای جدید را خلق کنند تا در برابر این دو نوع تهدید بی دفاع نباشند.
احمدیان افزود: جمهوری اسلامی یک بسته پیشنهادی مشخص شامل این موارد به این نشست ارائه میکند:
۱- همکاریهای دوجانبه و چندجانبه بینالمللی با موضوع امنیت اطلاعات بر مبنای نظریه و رویکرد جمهوری اسلامی ایران به امنیت اطلاعات
۲- چندجانبه کردن نهادها و ساختارهای بین المللی در حوزه امنیت اطلاعات و سایبر و خارج کردن آن از انحصار یک کشور و یک قطب
۳- همکاری برای تدوین قوانین و مقررا ت مرتبط با امنیت اطلاعات و امنیت سایبری جهانی (دیپلماسی سایبری) در ابعاد مختلف و دفاع هماهنگ از آنها در مجامع بین المللی از قبیل ITU و مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا در فضای سایبر
۴- تشکیل ائتلافهای ضد تحریمی و استفاده از سامانهها و سکوهای غیرآمریکایی تحریم ناپذیر برای تبادلات مالی و اقتصادی و اداری بین اعضا با یکدیگر
۵- تقسیم کار بین کشورهای مستقل برای تولید سخت افزارها، نرم افزارها، دیتاسنترها و سکوهای مستقل.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در پایان گفت: ایران، امروز، برخوردار از ظرفیتهای غیرقابل انکار علمی و فناوری است که میتواند فرصت بسیار خوبی برای همکاری در سطح بینالمللی فراهم کند.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته آمادگی دارد در عرصه تأمین صلح و امنیت پایدار بینالمللی خصوصاً در عرصه مقابله با تهدیدات تروریستی و افراط گرایی با دیگر کشورها در سطح جهان و منطقه همکاری کند.