بیماری شقاق مقعد یا فیشر را بشناسید
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۴۱۶۲۴
ساعت 24-فیشر یا شقاق مقعد به پارگی کوچکی در دیواره مقعد گفته می شود که با درد و خونریزی همراه است که با روش هایی ساده می توانید آن را درمان کنید.
شقاق مقعد یا فیشر به شکاف یا پارگی کوچکی در جداره ی مقعد اطلاق می شود. این شکاف در پوست باعث درد شدید و خونریزی در هنگام اجابت مزاج یا پس از آن می شود که خون حاصل از آن رنگ قرمز نسبتاً روشنی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شقاق مقعد معمولاً مشکل جدی نیست. این مشکل می تواند برای هر فردی در هر سنی رخ دهد و اغلب در کودکان نوپا و کم سن و سال به دلیل شایع بودن یبوست در این گروه های سنی دیده می شود.
این پارگی اغلب خود به خود و ظرف ۴ تا ۶ هفته بهبود پیدا می کند. اگر شقاق مقعد بیشتر از ۸ هفته ادامه پیدا کند، مزمن محسوب می شود.
نشانه های شقاق مقعد یا فیشر
شقاق مقعد یا فیشر ممکن است یکی یا تعدادی از نشانه های زیر را داشته باشد:
پارگی مشهود در پوست دور مقعد
زائده گوشتی یا برآمدگی کوچک در پوست در کنار پارگی
احساس درد شدید در ناحیه مقعد هنگام اجابت مزاج
وجود رگه های خون در مدفوع یا روی دستمال توالت پس از پاک کردن خود
احساس سوزش یا خارش در ناحیه مقعد
دلایل بروز شقاق مقعد یا فیشر
شقاق مقعد یا فیشر اغلب به دلیل بزرگی یا سفت بودن مدفوع رخ می دهد. یبوست مزمن یا اسهال مداوم هم می تواند پوست دور مقعد را دچار پارگی کند. دیگر علل رایج شقاق مقعد عبارتند از:
تقلا کردن هنگام زایمان یا اجابت مزاج
بیماری های التهابی روده، مثل بیماری کرون
کاهش گردش خون در ناحیه مقعد
تنگی یا انقباض بیش از اندازه ی ماهیچه تنگ کننده مقعد
در موارد نادر ممکن است علت شقاق مقعد موارد زیر باشد:
سرطان مقعد
اچ آی وی
سل
سفلیس
هرپس
چه افرادی در خطر ابتلا به شقاق مقعد یا فیشر هستند؟
شقاق مقعد مشکل شایعی در دوران طفولیت است. افراد بزرگسال هم به دلیل کاهش گردش خون در ناحیه ی مقعد مستعد شقاق مقعد هستند. زنان نیز در هنگام و پس از زایمان به دلیل تقلایی که برای به دنیا آوردن فرزند خود می کنند خطر بروز شقاق مقعد در مورد آن ها وجود دارد.
خطر ابتلا به شقاق مقعد در مورد افراد مبتلا به بیماری التهابی روده بیشتر است. التهابی که در جداره ی داخلی رخ می دهد بافت دور مقعد را مستعد پارگی می کند.
کسانی که به طور مکرر دچار یبوست می شوند هم خطر بروز شقاق مقعد در مورد آن ها بالا است. تقلا کردن و بزرگی و سفت بودن مدفوع شایع ترین عوامل بروز شقاق مقعد هستند.
روش های درمانی شقاق مقعد یا فیشر
در اغلب موارد شقاق مقعد نیاز به درمان خاصی ندارد. با این حال، برخی درمان های خانگی هستند که می توانند باعث بهبود و تسکین ناراحتی ناشی از این مشکل شوند. شما می توانید شقاق مقعد یا فیشر را در خانه با این روش ها درمان کنید:
استفاده از نرم کننده های مدفوع بدون نسخه
نوشیدن بیشتر مایعات
مصرف مکمل های فیبر و خوردن بیشتر غذاهای فیبردار مانند میوه ها و سبزیجات خام
نشستن در یک لگن پر از آب گرم برای آرام کردن ماهیچه های مقعد، تسکین درد و افزایش گردش خون در ناحیه مقع
زدن پماد نیتروگلیسیرین برای افزایش گردش خون در ناحیه مقعد یا استفاده از یک پماد هیدروکورتیزون مثل کورتیزون ۱۰ برای رفع التهاب
زدن مسکن های موضعی مثل لیدوکائین به مقعد برای کاهش درد
اگر علائم شقاق مقعد ظرف ۲ هفته بهبود نیافت، برای بررسی بیشتر به پزشک مراجعه کنید. پزشک با تشخیص مناسب می تواند راه های دیگری برای درمان مشکل شما تجویز کند.
پماد مسدود کننده کانال کلسیم می تواند ماهیچه های تنگ کننده ی مقعد را آرام و فرصتی برای بهبودی شقاق مقعد فراهم کند.
یک درمان احتمالی دیگر تزریق بوتاکس به ماهیچه تنگ کننده مقعد است. این کار با فلج کردن موقت ماهیچه ی مذکور جلوی وقوع انقباض در ناحیه ی مقعد را می گیرد. این امر به شقاق مقعد فرصت ترمیم شدن می دهد و در عین حال جلوی ایجاد پارگی های جدید را می گیرد.
اگر این درمان ها تأثیرگذار نبودند و مشکل شما ادامه داشت، ممکن است تجویز پزشک عمل جراحی اسفنکتروتومی شقاق مقعد باشد. در این عمل یک بریدگی کوچک در ماهیچه تنگ کننده مقعد ایجاد می شود تا ماهیچه آرام بگیرد. با آرام شدن ماهیچه ی مذکور شقاق مقعد فرصت بهبودی پیدا می کند.
شقاق مقعد یا فیشر همیشه نشانه ی کمبود فیبر در رژیم غذایی فرد و ابتلا به یبوست نیست. اگر شقاق مقعد بهبودی پیدا نکند یا در جایی غیر از پشت یا وسط مقعد به وجود آمده باشد ممکن است نشانه ی وجود مشکلی پنهان باشد.
از شقاق مقعد پیشگیری کنید
شقاق مقعد همیشه قابل پیشگیری نیست اما می توانید خطر بروز آن را با انجام اقدامات زیر کاهش دهید:
خشک نگه داشتن ناحیه مقعد
استفاده از صابون ملایم و آب گرم برای تمیز کردن ناحیه مقعد
نوشیدن زیاد آب، خوردن مواد غذایی فیبردار و ورزش منظم برای جلوگیری از یبوست
درمان فوری اسهال
تعویض مداوم پوشک اطفال
منبع:سیمرغ
منبع: ساعت24
کلیدواژه: ناحیه مقعد تنگ کننده ی مقعد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۴۱۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
تیکهای جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئوهای تیک تاک میکند.
جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج میبرد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک بهوجود میآید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روانشناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.
خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته میشود. شواهد فراوان نشان میدهند مجموعهای از عفونتها میتوانند موجب وضعیتهایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روانپریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز میتوانند اثرات قابلتوجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان بهندرت آنها را مورد توجه قرار میدهند.
بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی میتواند پیامدهای عمیقی برای میلیونها فرد مبتلا به بیماریهای روانی داشته باشد که درحالحاضر بهخوبی تحت درمان قرار نمیگیرند. بهعنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماریهای عودکننده مبتلا میشوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمییابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش داروهای مختلف درنهایت بهبود مییابند. درک عمیقتر مولفههای زیستی سلامت روان میتواند به تشخیص دقیقتر و درمانهای هدفمندتر منجر شود.
از دیرباز، رشته روانپزشکی بهجای اینکه بر علل زمینهای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقهبندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیارهای تشخیصی است. گرچه این راهنما به یکدستشدن تشخیصها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسمهای پشتصحنهی اختلالات روانی بیماران را گروهبندی میکند.
بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح میکنند که آیا این موارد واقعا بیماریهای مجزایی هستند. درعینحال، افسردگی و اضطراب به شکلهای مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیصهای متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوتهای معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر میتواند به تنوع بالای بیماران شرکتکننده در کارآزماییهای دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکتکنندگان، این آزمایشها نتیجهای حاصل نکنند.
تلاشهای پیشین برای یافتن مکانیسمهای علّی برای بیماریهای روانی چالشبرانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایهی طبقهبندیهای مبتنیبر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایندهای بیماری مغز شد با این امید که ژنها را مستقیما به رفتارها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژنهای کشفشده اثرات کوچکی داشتند.
ژنها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، بهتنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و رواندرمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان میگوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیشفعالی، اضطراب و اوتیسم میتوانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.
در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجامشده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روانپزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتیبادی علیه گیرندههای کلیدی در سلولهای عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر میشود و میتواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیفشده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتیبادیها یا استفاده از داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها قابل درمان بود. مطالعات انجامشده روی بیمارانی که اولین دوره روانپریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتیبادیهای حملهکننده به مغز را نیز داشتند.
بهنظر میرسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی میتواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده میشود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده میشود. مرد ۶۴ سالهای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمنهای حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتیبادیها به نورونهای مغز او است.
اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایشهایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روانپریشی انجام داده است. او میزان آنتیبادیها را در نمونههای خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرندههای NMDA را هدف قرار میدهند. او میگوید مشخص نیست چگونه مجموعهای از آنتیبادیها میتوانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روانپریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتیبادیها ایجاد میشوند یا میتوانند از سد خونیمغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل میکند) عبور کنند. او فرض میکند آنتیبادیها از سد خونیمغزی عبور میکنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر میگذارند و به هذیان و توهم منجر میشوند.
دکتر لنوکس میگوید برای درک آسیبهایی که سیستم ایمنی میتواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزماییهایی در این زمینه است.
مطالعهی بیماران مبتلا به روانپریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان میدهد طیف وسیعتری از استراتژیها ازجمله حذف آنتیبادیها و مصرف داروهای ایمنیدرمانی یا استروئیدها میتوانند درمانهای موثری باشند.
افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعهای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده میشدند. پژوهشهای جدید نشان میدهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.
اختلالات متابولیک نیز میتوانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژیخواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیرهای انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روانپریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.
در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان میشوند. یکی از حوزههای فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدراتها محدود است.
رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور میکند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتونها را ایجاد کند که میتواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز بهعنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.
کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهشهای مغز را تامین میکند، میگوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمانهای متابولیک را بر بیماریهای روانی جدی بررسی کند.
نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران بهطرز معناداری به این درمانها پاسخ میدهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.
فقط درک سیستم ایمنی و سوختوساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از دادهها با سرعت بیسابقهای تجزیهوتحلیل میشود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت میتواند به درمانهای شخصیتر و بهتر منجر شود.
اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیستبانک بریتانیا دادههایی را منتشر کرد که نشان میداد افراد مبتلا به دورههای افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئینهای التهابی مانند سیتوکینها در خون خود بودند. طبق مطالعهای دیگر، حدود یکچهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان میدادند. آگاهی از این موضوع میتواند مفید باشد، زیرا پژوهشهای دیگر نشان میدهند بیماران مبتلا به التهاب به داروهای ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان میدهند.
پیشرفتهای تازهای در رابطه با درک علل زمینهای اختلالات روانی پیشرو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راههای مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقهبندی بیماران به زیرگروههای مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروههای مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگرهای زیستی را اعلام کردند که میتواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روانپریشی را پیشبینی کنند.
جستجو برای ابزارهای تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع میشود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیهوتحلیل فیلمهایی از رفتارهای حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.
موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئینها و شبکههای مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزارهای تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.
تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را میتوان با کاهش فاصلهای که امروزه بین عصبشناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصبشناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان میکند درحالیکه روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آیندهای را تجسم میکند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمانهای استاندارد بهبود پیدا نمیکند، آزمایش آنتیبادی انجام شود.
بهگفتهی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصبشناسی و روانپزشکی در کشورهای آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصبشناسی به هم نزدیکتر هستند، بهطوریکه عصبشناسان درزمینهی روانپزشکی آموزش میبینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینهی عصبشناسی قرار میگیرند. این امر کارهای پژوهشی را آسانتر میکند.
دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روانپریشی یا سندرمهای روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده میشوند، امآرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تستهای آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز میکند تا با پیدا کردن سرنخهایی از علت بیماری، درمانهای بهتری برای آنها ارائه شود.
منبع: زومیت
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک