اختلافات زن و شوهری کار دست مرد جوان داد!
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۴۱۷۷۲
پسر جوانی که بهخاطر عشق به دخترخالهاش، همسر وی را به قتل رسانده بود در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
به گزارش شریان نیوز،رسیدگی به این پرونده از تیر سال ۹۵ با گزارش آتشسوزی یک خودرو در کمربندی پل فیروزآباد شهرری آغاز شد و پس از آنکه مأموران در صحنه حاضر شدند با جنازه سوخته مرد جوانی مواجه شدند که بررسیهای اولیه نشان میداد او پیش از سوختن در خودرو با چاقو به قتل رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه جسد برای تعیین هویت به پزشکی قانونی منتقل شد. یک روز بعد زن ۴۰ سالهای به نام فریبا به اداره پلیس رفت و گزارش ناپدید شدن همسرش مهدی را اعلام کرد. او در این باره گفت: شوهرم پس از صرف افطاری به قصد رفتن به خانه مادرش از منزل خارج شد و از آن به بعد دیگر خبری از او ندارم. مشخصات اعلام شده توسط فریبا شباهت زیادی به مشخصات جنازه کشف شده داشت از این رو زن جوان به پزشکی قانونی رفت و هویت همسرش را تأیید کرد. در ادامه تحقیقات برادر مقتول توضیحاتی به مأموران داد که کمک زیادی به کشف این راز کرد. او گفت: برادرم و همسرش مدتی است که با هم اختلاف دارند احتمال میدهم فریبا در این جنایت دست داشته باشد.
با این اظهارات مأموران به سراغ مستأجر خانه قربانی رفتند و او در توضیحاتش گفت: همان شبی که مهدی گم شد، یک مرد جوان با خودرو ۲۰۶ به خانه آنها آمد و ماشینش را داخل حیاط پارک کرد. سپس از مهدی خواست تا او را به حوالی تهرانپارس برساند. بعد هر دو از خانه خارج شدند و دیگر خبری از مهدی نشد.
پلیس در حالی که به دنبال نشانی از مرد ناشناس بود با بررسی پیامکهای همسر مقتول دریافت که پسرخاله وی به نام امیر در قتل مهدی دست دارد. به این ترتیب امیر ۲۴ ساله که در نمایشگاه خودرو کار میکرد، بازداشت شد.
او پس از دستگیری به مأموران گفت: مهدی مرد بداخلاقی بود و دخترخالهام را اذیت میکرد. از آنجا که من به فریبا علاقهمند بودم، نمیتوانستم بهراحتی از کنار آزار و اذیتهای او بگذرم. آخرین بار وقتی دختر بزرگ آنها به من گفت که پدرش فریبا را کتک زده خیلی عصبانی شدم و به دنبال تلافی کارش بودم. شب حادثه به خانه آنها رفتم و بعد از مهدی خواستم مرا به خانهام برساند. حوالی اتوبان امام علی با چاقو چند ضربه به او زدم که جان باخت. سپس او را به سمت جاده ورامین بردم. نگران بودم که اثر انگشتم روی ماشین مانده باشد و باعث شود تا پلیس مرا شناسایی کند از اینرو شیلنگ بنزین ماشین را بریدم و مقداری بنزین روی جنازه و داخل ماشین ریختم و بعد هم آن را آتش زدم. چاقو را هم در یک زمین کشاورزی حاشیه ورامین انداختم و به خانه برگشتم. به دنبال اعتراف پسر جوان، فریبا نیز گفت: پسرخالهام مرا دوست داشت او از اینکه میدید شوهرم با من و بچههایم بدرفتاری میکند ناراحت بود حتی یکبار به من گفت در غذایش سم بریزم، اما من این کار را نکردم.
با اعترافات متهمان، صحنه جرم بازسازی شد و برای امیر به اتهام قتل، شرب خمر و آتشسوزی عمدی خودرو و برای دخترخالهاش به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر شد و پرونده آنها به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه اولیای دم برای متهمان درخواست قصاص کردند و قضات نیز بعد از شنیدن دفاعیات متهمان وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود امیر را به قصاص و بهخاطر رابطه پنهانی به شلاق محکوم کردند. فریبا نیز به خاطر معاونت در قتل به زندان و به خاطر رابطه با پسرخالهاش به شلاق محکوم شد.
حکم صادره در دیوان عالی کشور تحت بررسی قرار گرفت و احکام تأیید شد. اما قضات دیوان عالی کشور پرونده را برای رسیدگی به اتهام جنایت بر میت دو متهم به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال کردند تا به اتهام تازه آنها رسیدگی شود.
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۴۱۷۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران