Web Analytics Made Easy - Statcounter

امام خمینی(ه) که زنگ مرگ دیکتاتور‌ها را به صدا درآورده بود، در پشت سیمای پرصلابت خویش به عنوان یک انقلابی، سیمای دیگری نیز داشت که کمتر شناخته‌ شده بود. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم، رضا اسماعیلی:

تجلی امام(ره) در قاب روحانی کلمات

من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شُدم

فارغ از خود شدم و کوسِ «اناالحق» بزدم
همچو منصور خریدار سر‌دار شُدم

غم دلدار، فکنده است به جانم شرری
‌که به جان آمدم و شُهره بازار شُدم

دَر میخانه گُشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شُدم

جامه زُهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتی و هُشیار شُدم

واعظ شهر، که از پند خود آزارم داد
از دَم رِند می‌آلوده، مَددکار شُدم

بگذارید که از بُتکده یادی بکُنم
من که با دست بت میکده بیدار شُدم (1)

عاشقی صادق و عارفی واصل

پس از ارتحال ملکوتی حضرت امام (قدس‌سره الشریف)، برای بسیاری از مردم باور این که غزلی (2) تا بدین حد زیبا و عارفانه، سروده همان عزیزی است که انقلابی‌ترین مرد جهان نام گرفته است، کار بسیار سخت و دشواری بود، چرا که طرفداران و دوستداران امام در ایران و جهان، پیش از این او را تنها به عنوان مرجعی دینی و رهبری سیاسی می‌شناختند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

غزلی که در آیینه آن می‌توان سیمای عرفانی امام را به صورت تمام و کمال به تماشا نشست.

واقعیت این است که استقامت و پایمردی حضرت امام در سال‌های سخت انقلاب و مبارزه، بیش‌تر از ایشان چهره‌ای انقلابی و سیاسی ساخته بود و تصویری که مردم از رهبر کبیر انقلاب در ذهن داشتند، تصویر مجاهدی نستوه و سازش‌ناپذیر بود که با اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های انقلابی و آتشین خود، نه تنها آتش در خرمن استبداد و اختناق ستم‌شاهی زده بود، بلکه روح بیداری و آزادی‌خواهی را در کالبد همه مستضعفان جهان دمیده بود، آن چنان‌که اصحاب زر و زور و تزویر و پرچمداران اسلام آمریکایی وقتی نام امام خمینی (س) را می‌شنیدند، زانوی غم به بغل گرفته و همچون دیوانگان خود رابه در و دیوار می‌کوبیدند!

امام خمینی(ه) که با توکل بر خدا، زنگ مرگ دیکتاتور‌ها را در سراسر گیتی به صدا درآورده بود، در پشت سیمای پرصلابت و استوار خویش به عنوان یک انقلابی بزرگ، سیمای دیگری نیز داشت که کمتر شناخته‌شده بود. سیمای عاشقی صادق و عارفی واصل که همچون لسان الغیب حضرت حافظ شیرازی فلسفه خلقت هستی و عالم آفرینش را عشق می‌دانست و می‌فرمود: «پیرم، ولی به گوشه چشمی جوان شوم!»، یا هرگاه که دلش از دغل‌بازی و مقدس مآبی خرقه‌پوشان زهد فروش به تنگ می‌آمد، رندانه می‌سرود:

واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند می‌آلوده مددکار شدم

بگذارید که از بتکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم

سخن گفتن از مردی که روزگار از درک حضور او به خود می‌بالد، کار آسانی نیست. مردی که دست تاریخ معاصر، به ارتفاع فهم او نمی‌رسد و زبان زمین، از تکلم کرامات او عاجز و از وصف او ناتوان است. به راستی امام خمینی (ره) که بود؟ مجاهد، عالم، فیلسوف، سیاستمدار، عارف، عاشق، شاعر و...؟! در پاسخ باید گفت که آن عبد صالح خدا، همه این‌ها بود ونبود! بدین معنا که ابعاد وجودی این انسان کامل چنان بسیط و گسترده بود که در مسیر سیر الی الله ظرفیت پذیرش هرگونه فضیلت و کرامتی را داشت و در این مسیر نورانی تلاش می‌کرد با استعانت از ذات اقدس پروردگار و فیض روح‌القدس برای رسیدن به قاف کمال، تمام توانمندی‌های بالقوه خویش را به فعلیت درآورد. از همین رو در عین آن که عالمی عامل و سیاستمداری تیزبین و آینده‌اندیش بود، عارفی کامل، عاشقی صادق و شاعری لطیف و دقیقه‌یاب بود که در طلب وصل حضرت دوست (جل جلاله)، چون پروانه خود را به آتش می‌زد و در قلب شعله عاشقانه چنین می‌سرود:

فرخ آن روز که از این قفس آزاد شوم
از غم دوری دلدار رهم، شاد شوم

نسبت عالمان دینی با شعر

با بررسی و واکاوی زندگی ادیبان و شاعران نام‌آور پارسی‌زبان در می‌یابیم که اکثر این بزرگان پیش و بیش از آنکه شاعر باشند، حکیم، فقیه، فیلسوف، مفسر، و محدث بوده‌اند و شعر و شاعری دغدغه و دل مشغولی اصلی آنان نبوده است، چنانکه سعدی در غزلی می‌گوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند». حضرت امام خمینی (ره) نیز در پاسخ عروس خویش که از ایشان درخواست شعر می‌کند، فروتنانه می‌گوید: «اینک، چون تو با اصرار خاص به خودت از من شعر خواستی باید به حق بگویم که نه در جوانی که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری که آن را هم پشت سر گذاشته‌ام، و نه در حال ارذل العُمُر (پیری و سالخوردگی) که اکنون با آن دست به‌گریبانم قدرت شعرگویی نداشتم، گویند کسی گفت که من قوّه‌ام در جوانی و پیری فرق نکرده، زیرا این سنگ را نه در جوانی توانسته‌ام بلند کنم و نه در پیری، من نیز همین را می‌گویم که من در شعر و ادب فرقی نکردم که در جوانی شعر نتوانستم گفتن و نیز در پیری. اینک گویم:

«شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافته‌های من و تو بازی است»(3)

حال این سؤال پیش می‌آید که اگر بزرگان و عالمان برجسته دینی همچون امام دغدغه شعر و شاعری نداشتند، چرا شعر می‌سرودند؟! و راز این گرایش چیست؟ در پاسخ باید گفت که عالمان دین هیچ گاه داعیه شاعری نداشته‌اند و بیش‌تر از این منظر که شعر محملی مناسب برای رمزگشایی از دقایق فلسفی و عرفانی، رسانه‌ای قدرتمند برای ارتباط با مردم، و هنری تاثیرگذار برای تبلیغ و ترویج معارف و آموزه‌های دینی و اخلاقی است، به وادی شعر و شاعری کشیده می‌شدند.

در واقع عالمان، عارفان، و فیلسوفان شاعری، چون حکیم خیام نیشابوری، میرداماد، سهروردی (شیخ‌اشراق)، شیخ بهایی، ملا هادی سبزواری، علامه حلی، ملا محسن فیض کاشانی، شیخ محمود شبستری، علامه اقبال لاهوری، حکیم فیاض لاهیجی، آخوند لاری، محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)، میرزا حبیب خراسانی، شیخ علی نقی کمره‏ای، ادیب نیشابوری، علامه جلال‌الدین همایی، علامه سید اسماعیل بلخی، الهی قمشه‏ای، علامه طباطبایی، حضرت امام راحل و... از هنر شعر به عنوان وسیله‌ای در خدمت نشر و‌اشاعه آموزه‌های اصیل وحیانی و قرآنی، مبارزه با جهل و خرافه و گزافه، و احیای کرامت‌های انسانی در جامعه استفاده می‌کردند. هم چنانکه نسل عالمان و عارفان روزگار ما نیز امروز در این مسیر روشن گام بر می‌دارند.

عالمان و عارفان بزرگی همچون آیت‌الله حسن حسن‌زاده آملی، مقام معظم رهبری، و... با مرور و بازخوانی زندگی این چهره‌های ماندگار به روشنی می‌توان دریافت که آوازه و شهرت آنان در سایر علوم عقلی و نقلی بسیار بیش‌تر از شعر و شاعری بوده است، ولی امروز– به هر جهت‌– صبغه شاعری بعضی از آنان همچون خیام و شیخ بهایی بر سایر وجوه علمی شان تفوق و برتری پیدا کرده است. آنچه که مسلم است بسیاری از این بزرگان تعلق خاطر جدی به شعر و شاعری نداشته‌اند، تا جایی که در بعضی از تذکره‌ها آمده است که‌ اشعار آنان بعد‌ها توسط مریدان و شاگردان‌شان گردآوری و منتشر شده است، چنان‌که این امر در مورد حضرت امام (ره) نیز صادق است.

حضرت امام نیز به شعر و شاعری نه به عنوان یک هدف، بلکه به چشم دستاویزی برای بیان حقایق و فضایل اخلاقی، لطایف عرفانی و ظرایف روحانی نگاه می‌کرد و بنابر مصالحی شخصا تمایلی بر چاپ و انتشار این‌اشعار در زمان حیات خویش نداشت. علت چاپ دیوان‌اشعار بعد از رحلت شان نیز مطالبه مردمی و اصرار ارادتمندان ایشان به این کار برای رونمایی و پرده‌برداری از سیمای عرفانی آن عبد صالح خدا بود.

ارادت به حافظ و سعدی 

حضرت امام از میان تمام شاعران به حافظ و سعدی شیرازی ارادتی خاص داشت. نشانه این ارادت، بسامد بالای‌اشعاری است که در استقبال از غزلیات این دو شاعر بزرگ سروده است. نمونه‌های زیر گواه صادقی بر این ادعاست. امام غزلی دارد با مطلع:

بلبل به شاخ سرو در آواز دل فریب
بر دل نوید سروقد گل‌عذار داد

که بیت خواجه شیراز را تداعی می‌کند که فرمود:

بلبل ز شاخ سروْ، به گلبانگ پهلوی‌
می‌خواند دوش، درسِ مقامات معنوی

امام در غزلی دیگر با استقبال از غزل حافظ با مطلع «بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد»، گفته است:

عشقت اندر دل ویرانه ما منزل کرد
آشنا آمد و بیگانه مرا زین دل کرد

و همچنین در بیت زیر متاثر از غزل معروف حافظ با مطلع «یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود» می‌باشد:

کاش روزی به سر کوی توأم منزل بود
که در آن شادی و اندوه مراد دل بود

تاثیرپذیری حضرت امام از غزل معروف «الا یا ایهاالساقی أدرکاساً و ناولها» که در آغاز دیوان حافظ آمده است، در بیت زیر نیز به خوبی آشکار است:

الا یا ایهاالساقی، برون بر حسرت دل‌ها
که جامت حل نماید یکسره اسرار مشکل‌ها

و، اما نشانه بارز ارادت و تعلق خاطر حضرت امام به سعدی شیرازی را از بیت زیر می‌توان فهمید:

«شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافته‌های من و تو بازی است»

حضرت امام در جایی دیگر با استقبال از غزل سعدی با مطلع:

«امشب مگر به وقت نمی‌خواند این خروس
عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس»

گفته است:

«امشب که در کنار منی خفته، چون عروس
در خواب کن مؤذن و در خاک کن خروس»

تاثیرپذیری و استقبال از غزل‌های سعدی نشانه ارادت حضرت امام به افصح المتکلمین است. به راستی رمز و راز علاقه و دلبستگی حضرت امام به سعدی چیست؟ و چرا آن عبد صالح خدا در بیانات و مکتوبات خویش به آثار منظوم و منثور سعدی شیرازی بیش از هر شاعر دیگری استناد کرده است؟ خالی از لطف نیست جواب این سؤال را از زبان نویسنده و پژوهشگر دینی حجت‌الاسلام عبدالکریم بی‌آزار شیرازی بشنویم:
به یاد دارم چند ماه قبل از ارتحال امام بود که یک روز صبح حجت‌الاسلام رسولی محلاتی؛ رئیس‌دفتر امام به بنده زنگ زدند وگفتند: امام خواستار دیوان سه جلدی سعدی هستند، شما می‌توانید برایشان پیدا کنید؟ گفتم با کمال میل. اما چرا سه جلدی نه یک جلدی؟ اظهار داشتند که امام می‌خواهند مجلدات کم حجم باشد تا بتوانند در قدم زدن‌های روزانه آن را با خود ببرند و به آسانی آن‌ها را مطالعه کنند. همان روز برایشان تهیه کردم و فرستادم.

این جریان برایم از چند جهت جالب و آموزنده بود: اهتمام فراوان امام به کتاب خوانی، استفاده از اوقات و فرصت ها، و بیش از همه اهتمام امام به سعدی آن هم در آن سن و با آن همه‌ اشتغالات.

البته چند نکته برایم جای سؤال بود: آیا امام تازه به‌اشعار سعدی علاقه‌مند شده بودند یا از جوانی؟ چرا امام در اواخر عمر یکی از مجلدات سعدی را درخواست نکردند، بلکه هر سه جلد را خواستار شدند؟ ارتباط امام با کتاب غزلیات سعدی؟ رابطه امام با گلستان سعدی؟ رابطه امام با بوستان سعدی؟ در مورد سؤال اول؛ به تاریخ تحصیلات امام خمینی (ره) مراجعه کردم؛ متوجه شدم که ایشان در جوانی نزد استاد ادبیات «ملا ابوالقاسم» به فراگیری گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخته اند و سپس به کتاب‌های امام مراجعه کردم و دریافتم که ایشان در کتاب‌های خود از‌اشعار سعدی استفاده بسیار کرده اند، و به خوبی می‌توان دریافت که تا چه اندازه امام از دوران جوانی از سعدی درس انقلاب و کشورداری اخلاقی فرا گرفته‌اند.(4)

راز ارادت و تعلق خاطر امام خمینی(ره) به آثار سعدی، به خاطر انطباق آثار منظوم و منثور این شاعر بزرگ با منظومه سیاسی و اجتماعی اسلام است. سعدی شاعری معنوی و اخلاق‌گراست که حاکمان را در کشورداری به «عدالت» و «مردم داری» توصیه می‌کند. حضرت امام نیز همواره بر این گزاره پای می‌فشرد که حکومت اسلامی، حکومتی اخلاقی است. حکومتی که دولتمردان آن باید مردم را به «مکارم اخلاق» فرا بخوانند و این دقیقا همان چیزی است که سعدی در قالب حکایت‌های بوستان و گلستان با بیانی شیرین و تاثیرگذار به آن پرداخته است.

از دیگر دلایل علاقه حضرت امام به سعدی این است که در نگاه سعدی، شعر رسانه‌ای برای ترویج فضیلت‌های انسانی و اخلاقی است. او رسانه شعر را رسانه‌ای قدرتمند برای ترویج فضایل اخلاقی می‌داند و در قالب شعر آموزه‌های اخلاقی، دینی و کرامات انسانی را به تصویر می‌کشد. شعر سعدی، آیینه تجلی قرآن است. خالق بوستان و گلستان در بسیاری از شعر‌های خود، هم «موضوع» آیینی دارد و هم «موضع» آیینی. یعنی در کنار پرداختن به «صورت» دین و آیین (مدح و منقبت بزرگان دینی)، در سروده‌های خود سیره و سنت خاندان رسالت (علیهم‌السلام) را نیز- که در راس آن‌ها توحید و یکتاپرستی است - به تصویر کشیده است:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقش ازل بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار...

دیگر اینکه سعدی مربی و معلم اخلاق و پرورش یافته دامن قرآن و عترت است. شاعری به معنای واقعی کلمه «حکیم» که توانسته است به پیروی از سبک و سیاق قرآن، با توانمندی آموزه‌های دینی و اخلاقی را در قالب حکایت‌های شیرین و شنیدنی به نظم درآورد. در آیینه اشعار سعدی به روشنی می‌توان سیمای قرآن و عترت را به تماشا نشست و به نوعی سروده‌های وی تجلی‌گاه آیات قرانی، روایات و احادیث است.

سبک شعر و شاعری امام (ره)

بعد از ارتحال حضرت امام، رونمایی از سیمای ادبی آن عبد صالح خدا با چاپ غزل «من به خال لبت‌ای دوست گرفتار شدم» آغاز شد و به خاطر اقبال و استقبال گسترده مردم، به مرور با چاپ و انتشار مجموعه شعر‌های «سبوی عشق»، «باده عشق»، «نقطه عطف» و «محرم راز» ادامه یافت. چاپ این مجموعه‌ها، بهترین تسلا برای خیل عاشقان و ارادتمندان امام بود. زمزمه این شعر‌ها مرهمی بود بر داغ هجرانِ امت داغدیده‌ای که در کمال ناباوری پیر و پدر معنوی خویش را از دست داده بودند. به خاطر عطش زایدالوصفی که در جامعه نسبت به خواندن و شنیدن‌اشعار امام وجود داشت، مجموعه‌های منتشر شده در طرفهْ ‌العینی دست به دست و نایاب شدند. به خاطر این استقبال بی‌نظیر و جهت پاسخگویی به مطالبات مردمی، سرانجام این دفاتر پراکنده در مدت زمان کوتاهی به اهتمام حجت‌الاسلام علی‌اکبر صادقی رَشاد سامان یافت و در قالب «دیوان‌اشعار امام»(5) به دست چاپ سپرده شد.

با یک مرور اجمالی در‌اشعار حضرت امام، اهل ادب به سهولت در می‌یابند که این‌اشعار لهجه‌ای عرفانی دارد و ذهن و زبان امام در عرصه شعر و شاعری متاثر از شاعران سبک عراقی بخصوص سنایی، عطار، مولانا، سعدی و حافظ می‌باشد. آری، اشعار حضرت امام که به سبک عراقی سروده شده است، درونمایه‌ای عرفانی و معنوی دارد. عرفان متجلی در سروده‌های امام خمینی (ره) عرفانی اسلامی، بیدارگرانه و مبتنی بر آموزه‌های وحیانی و قرآنی است که انسان را به صراط مستقیم توحید و رستگاری هدایت می‌کند.

«شعر برای امام دریچه‌ای بود که می‌توانست از آن به عالم و آدم بنگرد و یا تماشاگران را از این دریچه به دنیای عرفانی و اشراقی خود راه دهد... شعر امام بازترین پنجره رو به دنیای عرفانی امام است. امام در نثر و نطق، مفاهیم و مسائل عرفانی را بسیار مطرح کرده‌اند، اما شاید بدان جهت که زبان نثر تحمل بیان مفاهیم عمیق عرفانی را که در ذهن شریف آن بزرگوار بوده، نداشته، و شعر زبان باظرفیت و توانایی برای بازگویی مفاهیم عالی عرفانی بوده، معظم له این قابلیت را به استخدام بیان یافته‌های‌اشراقی خود در آوردند... شعر برای امام قالبِ خوبی برای بازگویی مفاهیم بلند شهودی تلقی می‌شد... مهم‌ترین منبع شناخت شعر امام، شخصیت امام است. ما در درک شعر امام نباید فقط به کتب اصطلاحاتی و معرفتی مراجعه کنیم، اگر ما دریچه‌ای بگشاییم و شخصیت جامع‌الاطراف او را ببینیم، می‌توانیم شعر او را به‌خوبی درک کنیم. از آنجا که عرفان نظری امام مستظهر به تجربه عرفانی او در عرصه زندگی است، کسانی در درک عرفانش موفق‌تر خواهند بود که خود ملتزم به عرفان عملی بوده، دستی و دلی گداخته از آتش معرفت، در جیب و جان داشته باشند.» (6)

امام خمینی(ره) چه تأثیری بر شعر معاصر گذاشت؟ادبیات انقلاب اسلامی در پایان گام اول و آغاز گام دوم

پرداختن شایسته و بایسته به سبک ادبی و شیوه شعر و شاعری حضرت امام و تحلیل عارفانه غزل‌های آن پیر فرزانه مجالی بیش از این می‌طلبد و نیازمند تحقیقی مستقل می‌باشد. مایه بسی تاسف است که در پرداختن به این مهم جامعه ادبی ما تا به امروز تعلل و کوتاهی کرده‌اند. به خاطر همین غفلت و کم‌کاری، متاسفانه سیمای ادبی امام خمینی (ره) بعد از گذشت چهل سال همچنان معرفی نشده است. امید آن که مقاله فوق که فقط نگاهی اجمالی به سیمای ادبی حضرت امام بود، مقدمه‌ای باشد برای بازخوانی و مرور دقیق‌تر و عمیق‌تر اشعار عرفانی آن انسان وارسته و به حق پیوسته، و رمزگشایی هر چه بیش‌تر از دقایق و ظرایف معنوی و عرفانی این‌اشعار توسط ادیبان و پژوهشگران.

با سلام و درود به روح پر فتوح معمار کبیر انقلاب اسلامی، این نوشتار را با غزل خاطره‌ انگیزی که حضرت امام (ره) در‌باره قیام تاریخی پانزده خرداد سروده است، به پایان می‌ برم:

‌‏از غم دوست در این میکده فریاد کشم‏
‌‏دادرس نیست که در هجر رُخش داد کشم‏

‌‏داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست‏
‌‏که بَرش شِکوه بَرم، داد ز بیداد کشم‏

‌‏شادی‌ام داد غمم داد و جفا داد و وفا‏
‌‏با صفا منّت آن را که به من داد کشم‏

‌‏عاشقم، عاشق روی تو نه چیز دگری‏
‌‏بار هجران و وصالت به دل شاد کشم‏

‌‏مُردم از زندگی بی تو که با من هستی‏
‌‏طرفه سری است که باید برِ استاد کشم‏

‌‏سال‌ها می‌ گذرد، حادثه‌ها می‌آید‏
‌‏انتظار فرج از نیمه خرداد کشم‏ (7)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانوشت ها:
1 - روح الله موسوی خمینی، دیوان امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ پنجم، 1374، ص 142.
2 - غزل «من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدم»، اولین غزلی بود که بعد از رحلت حضرت امام (قدس سره الشریف) چاپ و منتشر شد و مردم برای اولین بار با یکی دیگر از ابعاد شخصیتی حضرت امام (ره) که شعر و شاعری است، آشنا شدند. انتشار این غزل زیبای عرفانی، جامعه ادبی و ارادتمندان امام را به شدت به وجد آورد. اقبال و استقبال از این غزل بیش از حد تصور بود، به طوری که بعد از انتشار مورد استقبال بسیاری از شاعران قرار گرفت. من خود بیش از صد‌ها اقتفاء و تضمین از این غزل را در مطبوعات و جُنگ‌های ادبی خوانده ام. نکته جالب دیگر اینکه در همان ایام غزلی با مطلع «تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی» در رسانه‌ها منتشر و به مقام معظم رهبری نسبت داده شد. ولی براساس اعلام دفتر رهبری، انتساب این غزل به ایشان انتسابی اشتباه و فاقد اعتبار است و در کارنامه ادبی امین شعر انقلاب چنین شعری به ثبت نرسیده است.
3 - صحیفه امام خمینی، جلد 20، صفحات 166 و 167.
4 - حکومتی براساس اخلاق (یاد‌ها 37)، خاطرات حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر عبدالکریم بی‌آزار شیرازی)
5 – دیوان امام خمینی (ره) بعد از ارتحال ملکوتی ایشان به اهتمام علی‌اکبر صادقی رَشاد (زاده، 1335 خورشیدی/ 1375 قمری)، معروف به علی‌اکبر رشاد، محقق اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، بنیان‌گذار و رئیس‌و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مؤسس و رئیس‌حوزه، علمیه، امام رضا (ع) و رئیس شورای حوزه‌های علمیه، استان تهران گردآوری و با مقدمه، اضافات و تعلیقات توسط مؤسسه، تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سال 1372 (نسخه اول) و 1377 (نسخه دوم) چاپ و منتشر شد.
6 - گفت‌ وگوی مجله شعر با حجت‌الاسلام علی‌اکبر صادقی رشاد، مجله شعر، تابستان 1375، شماره 20، صص 46 تا 51.
7 – روح الله موسوی خمینی، دیوان امام، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ پنجم، 1374، ص 154.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: رضا اسماعیلی شعر امام خمینی ره رضا اسماعیلی شعر امام خمینی ره استقبال از غزل حضرت امام امام به سعدی حجت الاسلام سعدی شیرازی شعر و شاعری امام خمینی بیش تر علی اکبر منتشر شد داد کشم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۵۶۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور

اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می‌نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان (عج) هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی‌شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی‌کشند اما کسانی که او را می‌شناسند و ارزش او را می‌شناسند و مقام او را می‌دانند منتظر او می‌مانند.

کسانی که امام زمان را نمی‌شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته‌اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».

بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند. 

البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخی وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسی نیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می‌خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته‌اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می‌ شود. همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می‌تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 

در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده می‌شود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آن‌ها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».

آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبریِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروی کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروی از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.

حجت‌الاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان  اظهار کرد: نشانه‌هایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سال‌های سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.

همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی می‌باشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق می‌افتد.

پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانه‌ها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) ۵ علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانه‌ها و علامت‌ها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی می‌شوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان می‌شود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن می‌زنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانه‌ای است و به راحتی نمی‌شود هر پدیده‌ای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبی‌ها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم می‌خورد.

بر اساس دکترین انقلاب و اندیشه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آن‌ها را به سمت قضیه مهدویت هدایت می‌کند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.

اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره می‌خورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا می‌کند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینه‌سازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.

متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمان‌سازی جهانی مهدویت مانده‌ایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملت‌ها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونه‌ای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصه‌هایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

متأسفانه ما نتوانستیم پایه‌ای‌ترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمان‌سازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را می‌شنوند سؤال در ذهن آن‌ها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.

بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که می‌گوید دشمنان اسلام می‌خواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.

این آیه شریفه نشان می‌دهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جورها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.

انقلاب اسلامی در نقطه‌ای ظهور کرد که نظریه‌پردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمی‌تواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آن‌ها القا شده است.

انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دین‌گرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومت‌ها و بیداری‌هایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود می‌آیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمده‌اند و اگر نبود این تکیه‌گاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمی‌گرفت.

لذا مهم‌ترین وظیفه‌ای که می‌توان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژه‌ها را مورد استفاده قرار می‌دهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایت‌ها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع می‌تواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • چهره‌هایی که در مراسم تشییع عروس امام خمینی(ره) در قم حضور داشتند | عکس
  • پشتیبانی ۲۱ میلیارد تومانی از طرح دیمزارها در سال ۱۴۰۳
  • ‌همسر شهید ‌مصطفی خمینی در قم تشییع شد
  • شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
  • پیام های تسلیت در پی درگذشت همسر شهید آیت الله سید مصطفی خمینی
  • تسلیت اخوان انصاری در پی درگذشت همسر شهید آیت‌الله سیدمصطفی خمینی
  • دستور وزیر کشور به استانداران درباره مراسم بزرگداشت امام خمینی (ره)
  • دستور وزیر کشوربه استانداران درباره مراسم بزرگداشت امام خمینی(ره)
  • دستور وزیر کشور به استانداران درباره مراسم بزرگداشت امام خمینی(ره)
  • همه دستاوردهای امروز ایران اسلامی، از برکات نهضت امام راحل است