Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@14:26:19 GMT

هم انقلابی، هم محافظه‌کار؟

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۵۷۷۲۰

هم انقلابی، هم محافظه‌کار؟

فیلم مصلحت یک گفتمان و کلان‌روایت محافظه‌کارانه را به چالش نمی‌کشد، تنها سعی دارد به چند سوژه و فرد محافظه‌کار نقدی وارد کند. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم علیرضا جباری‌دارستانی، روزنامه‌نگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: فیلم مصلحت یک گفتمان و کلان‌روایت محافظه‌کارانه را به چالش نمی‌کشد، تنها سعی دارد به چند سوژه و فرد محافظه‌کار نقدی وارد کند و به‌شکلی محافظه‌کارانه از گفتن همه‌چیز درباره محافظه‌کاری هژمونیک در وضعیت امروز که ذیل مفهوم برساخته‌شده «مصلحت‌اندیشی» تئوریزه می‌شود، بگریزد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مساله و نقصان اساسی فیلم‌های سینمایی ایرانی که تقابل دو دیدگاه «انقلابی» و «محافظه‌کارانه» را دستمایه روایت خود می‌کنند و در سال‌های اخیر هم تعدادشان رو به افزایش گذاشته، این است که ناتوان از طرح این تقابل در بطن یک ساختار کلان هستند. طرح این تقابل با این نقصان، یعنی پروبلماتیزه کردن آن به‌عنوان امر جزئی، و این به معنای غفلت از نسبت گفتمانی طرفین این تقابل در درون یک کلیت است. چنین روایت‌هایی نهایتا باعث بروز نوعی پرداخت تقلیل‌گرایانه به موضوعی بسیار مهم در وضعیت اقتصادی- سیاسی کنونی جامعه ایران می‌شود.

به بیانی انضمامی‌تر، فیلمی که قرار است از نوعی موضع انقلابی دفاع کند، چرا اساسا باید مساله تشخیص مصلحت یا پیگیری حقیقت را معطوف به تنی چند از «افراد» (سوژه‌ها) در درون یک ساختار کند و نکوشد به لحاظ ساختاری (گفتمانی) هرگونه مصلحت‌گرایی را در پای امر کلی یعنی حقیقت و حقیقت‌گرایی نفی کند؟ چرا به نظر می‌رسد این فیلم‌ها ضرورت مصلحت‌گرایی را فرض گرفته‌اند و مساله‌ را این‌گونه طرح می‌کنند: ببینید «کسی یا کسانی» مصلحت را بد معنا کرده‌اند و همین‌ها بوده و هستند که مسئول ناراستی‌ها و ناجوری‌های وضعیت کنونی‌اند؟ چرا این فیلم‌ها به‌جای چنین طرح مساله‌ای، از این پرسش اساسی‌تر غافلند که مصلحت‌گرایی و مصلحت‌اندیشی به امری ساختاری، گفتمانی و هژمونیک بدل شده و این درحالی ا‌ست که رویکرد انقلابی بدون هیچ برو برگردی با نفی مصلحت‌گرایی و تاکید مطلق بر حقیقت (نه به‌عنوان سویه یا بدیلی برای مصلحت، بلکه به‌عنوان امر مطلق) گره خورده است. این فیلم‌ها نمی‌توانند–تاکنون که نتوانسته‌اند- از یک منظر گفتمانی، کلیت ساختار مصلحت‌گرا و از این نظر محافظه‌کار موجود در جامعه ایرانی را به نقد و چالش بکشند و خود این ساختار و گفتمان کلان را به‌عنوان مسئول اصلی همه ناراستی‌ها و ناجوری‌های دوران پساانقلابی جامعه ایران معرفی کنند. شاید ممیزی‌ها نمی‌گذارد! ولی به نظر می‌رسد اگر فیلمی برای اتخاذ یک موضع انقلابی اصیل و همه‌جانبه با موانع بیرونی مواجه است، بهتر است عامدانه ساخته نشود، به‌جای اینکه به‌نحوی محافظه‌کارانه از انقلابی بودن دفاع کند یا به شیوه‌ای مصلحت‌اندیشانه از حقیقت‌گرایی دفاع کند!

بدین‌ترتیب، عمده آثار انقلابی این روزهای سینمای ایران که عمدتا هم توسط نهادهای انقلابی حمایت می‌شوند، خود در دامی می‌افتند که تلاش دارند آن را برچینند! به‌عبارت دیگر خودشان دچار وضعیت تناقض‌باری می‌شوند که به نیت برملا کردن آن ساخته شده‌اند. الحق که وضعیت دیالکتیکی گروتسک‌وار جالبی است!

فیلم «مصلحت» که دیگر همه می‌دانند نام قبلی‌اش «مصلحت نظام» بوده است، مانند نمونه‌های قبلی این‌گونه فیلم‌ها از این منظر دچار نقصان بوده و در یک تحلیل نهایی ناتوان از عمق‌بخشی و پروبلماتیزه کردن مساله‌ای ساختاری/گفتمانی با عنوان مصلحت‌گرایی در درون نظام‌های سیاسی پس از وقوع انقلاب اسلامی است. خود فیلم تلاش می‌کند به مخاطب یادآور شود «تلاش برای استقرار حقیقت، بهترین نوع مصلحت‌گرایی است» ولی ناتوان از نفی گفتمان مصلحت‌گرایی است و آن را ضروری تلقی می‌کند. در این وضعیت است که آن تقلیل‌گرایی که بالاتر به آن اشاره شد، رخ می‌نماید: بحث اصلی و سراسری فیلم این است که چه اشخاصی با چه رویکردها، باورها و اخلاقیاتی مصلحت را تشخیص دهند. درواقع ما در این فیلم‌ها با تقلیل ساختار/ گفتمان به افراد/سوژه‌ها طرفیم و از آنجا که اموری مانند مصلحت، همواره مصلحتِ افراد، گروه‌ها، جناح‌ها و... است، (درست برخلاف حقیقت که مال هیچ فرد، گروه و جناحی نیست و کلی بودنش هم از همین‌جا ناشی می‌شود) جدال‌های منفعت‌طلبانه بر سر رویکردها و مصادیق تشخیص مصالح و کج‌روی‌هایی که در پی می‌آورند، تمامی ندارد. بله، اگر به رویکرد پست‌مدرن و فراساختارگرایی معتقد باشیم، در این زمینه تفاوت چندانی میان تشخیص مصلحت و تشخیص حقیقت-که تقریبا چیزی نزدیک به یک «معنا»ست، نه امری کلی، واقعی و حتی عینی–نمی‌توان نهاد؛ اما نویسنده این سطور فعلا نسبتی با این رویکرد ندارد.

آنچه فیلم مصلحت را-درعین اتخاذ سوژه‌ای انقلابی-فیلمی محافظه‌کارانه می‌کند، همین موضوع است که کل بساط مصلحت‌اندیشی را جمع نمی‌کند و صرفا به معنا و مصادیق مصلحت‌سنجی‌ها نقدهایی دارد. این فیلم یک گفتمان و کلان‌روایت محافظه‌کارانه را به چالش نمی‌کشد، تنها سعی دارد به چند سوژه و فرد محافظه‌کار نقدی وارد کند و به‌شکلی محافظه‌کارانه از گفتن همه‌چیز درباره محافظه‌کاری هژمونیک در وضعیت امروز که ذیل مفهوم برساخته‌شده «مصلحت‌اندیشی» تئوریزه می‌شود، بگریزد. مساله‌ای که این فیلم برای یک ذهنیت انقلابی ناگشوده باقی می‌گذارد، این است که چه فرقی دارد چه کسانی با چه معیارهایی مصلحت را تشخیص بدهند که ما راه را از چاه گم نکنیم، درحالی‌که می‌شود گفتمان حقیقت‌گرایی را به شیوه‌ای ساختاری حاکم کرد؛ همان شیوه‌ای که امروز گفتمان مصلحت‌گرایی از طریق آن حاکم شده است! چرا کلیت گفتمان مصلحت‌گرایی–فارغ از رویکردها و اخلاقیات تشخیص مصلحت- در وضعیت کنونی جامعه پساانقلابی ایران نفی نمی‌شود تا حقیقت به نحو ساختاری مساوی با مصلحت انگاشته شود، نه اینکه کسانی مثل آیت‌الله مشکاتیان بخواهند حقیقت مساوی با مصلحت باشند و درعین‌حال فلان حجت‌الاسلام زیردست آیت‌الله بتواند چنین چیزی نخواهد!؟

مگر واضح نیست که در وضعیت ساختاری حقیقت‌گرایانه، امکان بروز هرگونه مصلحت‌گرایی که خواه ناخواه نسبی و از این نظر منفعت‌طلبانه می‌شود، به‌مراتب محدود و محدودتر خواهد شد و دیگر کسی نگران این نخواهد بود که آیت‌الله مشکاتیان آن را تشخیص می‌دهد یا حجت‌الاسلام لشگری؟ کسی مانند جلالی در دادگستری تشخیصش می‌دهد یا مسعود؟ رئیس فلان‌قوه و نهاد تشخیصش می‌دهد یا بهمان نهاد؟ و... .

 

اخبار گروه سایر رسانه‌ها صرفا بازنشر اخبار سایت‌ها و خبرگزاری‌هاست و خبرگزاری تسنیم هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها

منبع: تسنیم

کلیدواژه: محافظه کارانه مصلحت اندیشی مصلحت گرایی فیلم ها محافظه کار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۵۷۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟

مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب معتقد است: بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرح‌هایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را می‌توانیم تا اندازه‌ای مشاهده کنیم. - اخبار اجتماعی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طهورا نوروزی، مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب در سومین نشست معاونین و مشاورین امور زنان و خانواده وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی به ارائه نظرات خود درباره اختلاف نظرهای به وجود آمده در موضوع عفاف و حجاب در جبهه داخلی پرداخت و نکاتی را در این زمینه یادآور شد. در ادامه بخشی از این سخنان را می‌خوانید.

لایحه عفاف و حجاب؛ نوع اجرا و اظهارنظرها

موضوع حجاب در یک سال اخیر دستاویز یک لایحه قانونی شد اما متأسفانه هنوز از سوی مجلس به تصویب نرسیده و مقاومت‌هایی در برابر تصویب این لایحه وجود دارد. در حال حاضر طرح نور توسط نیروی انتظامی در حال اجراست و طبیعتاً مثل همه طرح‌ها یک سری محاسن دارد ولی ممکن است نارسایی‌ها و ایراداتی هم به این طرح وارد باشد.

اخیراً در حوزه رسانه دیدیم مبحثی مطرح شد که یکی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بی‌قاعده خبر داده بود. این کلام که در سطح رسانه‌ها مطرح شد، راستی بود که درست گفته نشد. نمی‌توانیم بگوییم حرف غیر صحیح است چون از سوی فرد معتبری بیان شد ولی آنچه مسلم هست این اظهار نظر روی اصل طرح نور نبوده بلکه درباره شیوه اجرای آن بوده است. اگر بگوییم این تذکر درباره اصل طرح است این حرف با آخرین صحبت‌های حضرت آقا درباره قانونی بودن عفاف و حجاب و اینکه دشمن در موضوع حجاب برای ما چالش درست می‌کند، تناقض دارد.

ما دو گفتمان در رابطه با حجاب در سطح کشور داریم که هر دو منتسب به جریان انقلاب هستند و هر دو مخالف ناهنجاری و بدپوششی و کشف حجاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و معتقد به مقابله با بی‌حجابی هستند. اما تمام تفاوت این دو گفتمان روی بحث شیوه مبارزه با بی‌حجابی است؛ یک شیوه برخورد مردم با مردم است همین آمرینی که ما در سطح خیابان‌ها می‌بینیم و از طرفی برخورد نیروی انتظامی با مردم است. خب یک عده به این شیوه نقد دارند و یک عده تأیید می‌کنند.

 

نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی

 

یک مدل دیگر هم با اصل برخورد موافق هستند ولی می‌گویند باید شیوه برخورد با بی‌حجابی مکانیزه شود چون واقعه 1401 و آن اتفاقات بدی که افتاد و ماه‌ها شاهد آشوب و ناآرامی در کشور بودیم، بهانه‌ای بود که دشمن از این برنامه ما گرفت. این در واقع یک حقیقتی است که وقتی یکبار این فضا برای ما در کشور ایجاد شده است دوباره چنین فضایی ایجاد نکنیم و بحث بی‌حجابی را از جرم به سمت تخلف اجتماعی ببریم و در این زمینه جریمه‌هایی اعمال شود. این هم برخورد با بی‌حجابی است اما برخوردی است که مواجهه‌ای ندارد و چون مواجهه ندارد، طبیعتاً چالش‌هایش کمتر است.

تجربه ثابت کرده در هر طرحی که با انسان و تعدد و تنوع آدم‌ها سر و کار داشته باشیم، هر قدر ما آموزش داشته باشیم و این آموزش‌ها را فراگیر کنیم بالاخره یک خطایی دارد چون ظرفیت حوصله و طاقت انسان محدود است و ممکن است در یک نقطه‌ای از تعادل خارج شود و اتفاقی بیفتد لذا گروه دوم معتقد به بحث مکانیزه شدن مقابله با بی‌حجابی و جریمه هستند.

تعارض گفتمان‌ها در سطح رسانه و اثرگذاری بر سیاست‌ها

متأسفانه اختلافات این دو گفتمان که هر دو دلسوز انقلاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و از کشف حجاب ناراحت هستند، در حال حاضر دستاویزی برای دشمنان شده است. در این حوزه دو آسیب داریم یکی تعارض این گفتمان‌ها در سطح رسانه و دیگری اثرگذاری این گفتمان‌ها در سیاست‌ها. مثلاً ممکن است انقدر یک گفتمانی را بسط بدهیم که جلوی طرح نور گرفته شود یا ممکن است از طرف دیگر سقوط کنیم.

لذا خوب است که عرصه مطالبه‌گری در حوزه عفاف و حجاب را به سمت یکی کردن این دو گفتمان بیاوریم و در این موضوع همه با هم همفکر شویم. باید چالش‌های هر روش را مورد بررسی دقیق قرار بدهیم. اگر بحث مکانیزه شدن مبارزه با بی‌حجابی مطرح است، بررسی کنیم که آسیب‌ها و چالش‌های این رویکرد چیست؟ آیا ما امکانات و تکنولوژی و زیرساخت‌های آن را داریم؟ یا آنطور که یک عده می‌گویند راه انداختن چنین بحثی برای این است که کلاً بحث مبارزه با حجاب منتفی شود؟ یا اگر برخورد مردم با مردم و مامور با مردم مطرح است این روش را چگونه می‌توان با کمترین هزینه اجرا کرد؟

 

سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!

 

جنگ حجاب، جنگ رسانه است

ضمن اینکه بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرح‌هایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم به عنوان شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را می‌توانیم تا اندازه‌ای ببینیم.

جاهایی بوده که طرح نور اجرا شده و مأمور، خیلی خوب بوده و اصلاً موردی هم نبوده است. جاهایی هم بوده که اشکالاتی در نحوه برخورد مأمور دیدیم و تذکر هم دادیم. هر کسی با توجه به ویژگی خودش ممکن است اشتباه و خطایی هم بکند. اما به فرموده مقام معظم رهبری چون دشمن در این موضوع با برنامه و نقشه وارد شده است ممکن است اگر اتفاقی هم نباشد، داستان و هجمه و موجی را علیه عفاف و حجاب ایجاد کند. لذا ما هم باید با برنامه و نقشه عمل کنیم.

نکته بعدی این است که در موضوع حجاب، فضا و زمین حرکت دشمن، فضای رسانه است. جنگ حجاب، جنگ رسانه است. دشمن در فضای مجازی مانور می‌دهد ولی بیشتر حرکت‌های ما در فضای حقیقی است. مبارزه با ناهنجاری و کار فرهنگی ما در فضای حقیقی است لذا ما هر کاری در این جنگ روانی انجام بدهیم آنها ممکن است یک نقطه دیگری را هدف بگیرند. طرح نور کنار برود داستان دیگری جلو می‌آید.

محور مطالبه‌گری حجاب را روی بدنه مردمی و دستگاه‌های مؤثر ببریم

اما محور دوم مطالبه‌گری ما در موضوع حجاب باید این باشد که دستگاه‌های فرهنگی و اجتماعی را در این موضوع حساس کنیم. دستگاه‌های ما سهم بالایی در اجرای قانون دارند. ما باید محور مطالبه‌گری را روی دستگاه مؤثر ببریم.

امروز فقط نیروی انتظامی دارد به وظایف قانونی خود در حوزه حجاب عمل می‌کند و همه هم به او هجمه می‌بریم. بقیه دستگاه‌ها مثلاً وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، دستگاه‌هایی هستند که در فرهنگ عمومی تأثیر بسیاری دارند اما متأسفانه مدیریت فرهنگی در کشور ما بیشتر سلیقه‌ای و بدون خلاقیت و تخصص محوری انجام می‌شود. نگاهی که فکر می‌کند کار فرهنگی و اجتماعی را می‌شود فقط با جلسه و کمیته پیش برد و از ظرفیت‌های مردمی در فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی غفلت بزرگی می‌شود.

ما باید در عرصه فرهنگی و اجتماعی، گروه‌های مردمی و سمن‌ها را شناسایی کنیم. این گروه‌های مردمی هم فعال و دغدغه‌مند هستند و هم دنبال نفع اقتصادی نیستند و می‌توانند بخشی از این بار را به دوش بکشند. از ساختار رسمی نتیجه نمی‌گیریم پس بدنه غیر دولتی و دغدغه‌مند را شناسایی کنیم و بخشی از کارها را به آنها واگذار کنیم.

من در یکی از سفرهایم به استان مازندران دو سه مجموعه بسیار قوی مردمی دیدم که مطمئن هستم هیچ وزارت‌خانه‌ای نمی‌تواند در تراز آنها کار کند و آنها هستند که باید به دنبال این گروه‌ها حرکت کنند. می‌خواهم بگویم ظرفیت‌های مردمی در کشور زیاد است.

در این سال‌ها چون قرارگاه‌های فرهنگی اجتماعی تشکیل شده که هم سبقه اجتماعی و هم فرهنگی دارند، افراد بسیاری شناسایی شدند، موسسات تخصصی شدند، چرا ما از این ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کنیم؟ چرا از این ظرفیت‌ها در آموزش و پرورش استفاده نمی‌کنیم؟ بنابراین حوزه مردمی حوزه مؤثر و مهمی است که باید روی آن متمرکز شویم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نهادینه‌شدن باشگاه شهراندیشان در شهرداری و شهر اصفهان پیگیری می‌شود
  • اقدامات خشن دولت آمریکا برای خفه کردن گفتمان آکادمیک در مورد حقوق بشر است
  • عارف: باید مسئولانه در صحنه حضور داشت
  • کمرنگ شدن محافظه کاری و شتاب تحولات اجتماعی در استانبول
  • طرح الزام ثبت رسمی اموال غیرمنقول در آستانه نهایی‌شدن
  • مراحل پایانی طرح الزام ثبت رسمی معاملات غیر منقول در مجمع تشخیص
  • لندن و تجهیز اوکراین برای جنگ بهاره پیش از انتخابات انگلیس
  • بانک مرکزی از خرداد ماه بانک ها را کنترل می کند
  • الزام به تنظیم سند رسمی یک جراحی حقوقی ـ اقتصادی ـ اجتماعی
  • آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟