مأموریت برای تدوین برنامه، تعیین نامزد و تعامل با نظام
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۶۸۸۵۱
در ادامه گفت وگوی ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ روزنامه ایران با حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی آمده است: اصلاحطلبان در حالی تلاش برای ائتلاف بر سر داشتن نامزد واحد برای ریاست جمهوری سیزدهم را آغاز کردهاند که با مسائل دیگری از جمله ریزش بدنه اجتماعی و نیز اتفاقات محتمل دیگری همچون مشارکت سیاسی پایین یا رد صلاحیت نامزدهای مطلوبشان مواجهند و این در حالی است که طیف قابل توجهی از آنها مصرند که در انتخابات پیش رو صرفاً به حمایت از نامزد اختصاصی خود بپردازند و از ائتلاف با جریانهای دیگر احتراز کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما به عنوان یکی از ۱۵ فرد حقیقی برای حضور در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان انتخاب شدهاید. به باورتان پیام شکلگیری این نهاد و نسبتی که میان اصلاحطلبان و انتخابات ۱۴۰۰ برقرار میکند، چیست؟
تشکیل نهاد اجماعساز متشکل از احزاب اصلاحطلب و حلقهای از اشخاص حقیقی به عنوان مشاوران این نهاد را باید یک گام به جلو ارزیابی کرد. تشکیل این نهاد جدید نشان میدهد که اصلاحطلبان به انتخابات ۱۴۰۰ نگاه جدی دارند؛ آن را صحنه مهمی برای شکل دادن به تحولات آینده کشور میدانند و میخواهند به عبور از مشکلاتی که در این سالها بر مردم ایران تحمیل شده، کمک کنند. این نشانه روشنی از وجود اراده نیرومند برای انجام یک کار مشترک توسط همه گروههای سیاسی و همه شخصیتهای سیاسی معتبر اصلاحطلب است. با این حال تا این نهاد رسماً در وزارت کشور ثبت نشود، آییننامه داخلیاش نگاشته نشود و آغاز به کار نکند، نمیتوان پیشاپیش درباره آن اظهارنظر کرد.
آنچه در نمای نخست از این نهاد انتظار میرود، شاید چیزی جز ایجاد ائتلاف بر کاندیدای واحد در انتخابات آتی نباشد، با این حال میدانیم که پیروزی اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ همچون هر جریان سیاسی دیگری به عواملی فراتر از کاندیدای واحد بستگی دارد. بر این اساس چه کارکردهای دیگری میتوان برای این نهاد اجماعساز متصور بود؟
به باورم مهمترین کارویژهای که این نهاد میتواند برای خود تعریف کند، تهیه و تدوین یک برنامه مشترک برای ارائه از سوی جبهه اصلاحات است. برنامهای که بر پیشبرد مسائل سیاسی و بازکردن گرههای افتاده بر اقتصاد ایران متمرکز باشد. از نظر اصلاحطلبان انتخابات ۱۴۰۰ انتخاباتی برنامه محور است و بدون تدوین یک برنامه مدون و قابل دفاع نمیتوان در آن حضور مؤثر داشت. در گام دوم و بعد از تدوین برنامه این نهاد باید به ارزیابی شخصیتهای سیاسی بپردازند که توانمندی محقق ساختن این برنامه را دارند و میتوانند به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شوند. سومین کارویژه این نهاد میتواند تعامل با مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی برای تشریح اولویتهای جبهه اصلاحات و فراهم کردن زمینه تحقق آنها باشد. این موارد به باورم میتواند از جمله موضوعات مهمی باشد که در نهاد جدید میشود به آن پرداخت.
یکی از مواردی که در کنار ضرورت تشکیل این نهاد از طرف اصلاحطلبان مطرح شد، بحث ترمیم سرمایه اجتماعی بود. خاصه در شرایطی که این نگرانی وجود دارد که انتخابات ۱۴۰۰ همانند آنچه در انتخابات اسفند ۹۸ تجربه شد با احتمال پایین بودن مشارکت سیاسی مواجه باشد و اصلاحطلبان همواره این مسأله را یکی از پاشنه آشیلهای خود دانستهاند. به نظر شما آیا صرف تشکیل این نهاد میتواند کمکی به ترمیم سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کند؟
مردم در مواجهه با انتخابات به چند بخش تقسیم میشوند. بخشی از مردم به دلایل اعتقادی و پایبندی بیشتر به نظام جمهوری اسلامی در هر شرایطی و با وجود تحمل هر سختی برای تقویت نظام در انتخابات شرکت میکنند، اما بخش عمدهای از مردم نتیجه محورند. آنها اگر آمدند و رأی دادند، انتظار دارند که نتیجه رأیشان در زندگی و شرایط کشور خود را نشان دهد. خب از این حیث مشارکت بالایی که در انتخابات سال ۹۶ رقم خورد، با دو مسأله مواجه شد. مسائلی که بر تمایل بخشهای مختلفی از مردم به مشارکت سیاسی تأثیر نامطلوب گذاشت. یک مسأله ناکامی بود که بر اثر عهدشکنی امریکا و سستی طرفهای اروپایی و آسیایی در تحقق هدفهای ضد تحریمی برجام ایجاد شد و با بازگشت و تشدید تحریمهای امریکا فشار زیادی را متوجه زندگی مردم کرد. علاوه بر این نارضایتی اقتصادی بخش دیگری از مطالبات مردم نیز بر اثر مسائل حاکم بر سیاست داخلی پاسخ نیافت. متأسفانه پارهای از جریانات سیاسی علاقهمندند که نتیجه انتخابات هر چه بشود در جریان اراده حاکم بر کشور و در سیاستهایی که به باور آنها موجه است، تغییری اتفاق نیفتد و نتیجه انتخابات خنثی شود. اینها کسانی هستند که بر حسب ظاهر خیلی به نظام پایبندند اما مثل کسی که بر شاخه نشسته بود و بن میبرید، عمل میکنند. اینها کسانی هستند که ظاهراً عاشق نظام جمهوری اسلامی هستند اما توجه ندارند که اگر در این نظام رأی مردم بی اثر شود و رکن مهم جمهوریت نظام متزلزل گردد، به کلیت آن آسیب میرسد. بنابراین همه این مسائل با کاهش اقبال مردم به انتخابات منتهی شده و به هر حال این مسألهای است که پیش روی اصلاحطلبان هم قرار دارد. بنابراین حتماً یکی از وظایف نهاد اجماعساز این است که به نظرات مردم احترام بگذارد، نظرات اقشار مختلف را بشنود و تجزیه و تحلیل کند و برای حل آنچه مورد نظر مردم است، راهکار داشته باشد.
در همین زمینه میدانیم که اختلافات دیدگاهی میان طیفهای مختلف اصلاحطلبان وجود دارد. اختلافاتی که گاهی خود را در قالب تقابل اصلاحات جامعه محور و اصلاحات قدرت محور نشان داده و روزی دیگر به بحث بر سر اولویت دموکراسی یا تکنوکراسی رسیده. احزاب اصلاحطلب با وجود چنین تفاوت دیدگاههایی تا چه حد میتوانند امیدوار باشند که به اجماع برسند؟
واقعیت این است که اصلاحطلبان یک حزب نیستند؛ یک جبههاند. در این جبهه تنوع و تکثر زیاد است اما ائتلافی که شکل میگیرد بر اساس تأمین حداکثری نظر گروهها نیست. این ائتلاف حاصل مسامحهای است که همه گروهها نسبت به هم خواهند داشت و حداقل مشترکات را میتواند پوشش دهد. اگر نگاه همه احزاب حاضر در این ائتلاف همین طور باشد، بعید است مشکلی به وجود بیاید. بالاخره گروهها و شخصیتها هر کدام برداشت خودشان را دارند اما یک حداقلهایی برای ائتلاف و همکاری وجود دارد که آن حداقلها همیشه اصلاحات را در قالب یک جبهه متحد نگاه داشته و به صحنه آورده است.
از جمله موضوعاتی که در کنار خبر نهایی شدن فهرست اعضای حاضر در این نهاد اجماعساز از سوی رئیس دورهای جبهه اصلاحات مطرح شد تأکید بر این بود که اصلاحطلبان در صورت داشتن کاندیدای اختصاصی در انتخابات حضور خواهند داشت. به باورتان جریان سیاسی متبوع شما تا چه حد روی این شرطی که برای خودش گذاشته استحکام خواهد داشت یا در صورت رد صلاحیت چهرههای مطلوب و مورد نظر اصلاحطلبان باز هم شاهد حمایت این جریان از یک چهره اصولگرای میانهرو خواهیم بود؟
چنان که در ابتدا هم گفتم، هنوز نهاد اجماعساز به نحوی شکل نگرفته که ببینیم چه سیاستی تدوین میشود. مطابق مصوبهای که پیشتر شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب داشت، اصلاحطلبان اعلام کردهاند که اگر انتخابات رقابتی باشد و اگر کاندیدای خود را داشته باشند در انتخابات شرکت میکنند. اما الان با مشخص شدن آن وضعیت خیلی فاصله داریم و باید صبر کنیم ببینیم چه میشود. با این حال اگر از منظر داشتن پیشبینی برای شرایطی که ممکن است پیش روی اصلاحطلبان قرار بگیرد و آمادگی برای نحوه مواجهه با آن میپرسید، باید بگویم که این از جمله موضوعاتی است که باید در نهاد جدید مورد بحث قرار بگیرد تا هر کس و هر گروهی پیشنهادها و دیدگاههای خود را مطرح کند. به شخصه تا این مسائل در نهاد جدید بحث نشود نفیاً یا اثباتاً نمیتوانم اظهارنظری داشته باشم. این از آن موضوعاتی است که باید صبر کنیم و ببینیم سیاست بر چه مداری قرار میگیرد.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: اصولگرایان مشارکت انتخاباتی مشارکت های مردمی اصولگرایان مشارکت انتخاباتی مشارکت های مردمی اصلاح طلبان اخبار کنکور نهاد اجماع ساز انتخابات ۱۴۰۰ جبهه اصلاحات اصلاح طلبان نهاد جدید اصلاح طلب گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۶۸۸۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تشکیل کانون نقد و کانونهای شورش!
حجاریان ضمن تلاش برای توجیه مسیر راهبردی اصلاح طلبان می کوشد که علاوه بر امید ضرورت مطالبه گری و نقد حاکمیت را به عنوان ماموریت این جریان معنادهی کن
سرویس سیاست مشرق- بررسیها نشان میدهد که اصلاح طلبان ساختاری و لایه رادیکال جریان اصلاحات به منظور پیشبرد اهداف خود در حال دسته و پنچه نرم کردن با برخی اقتضائات درون – بیرون جریانی می باشد.
این جریان از سویی با ناامیدی، بی انگیزگی و عدم باور به راهبردهای رئوس جریان خود بوده و از جانب دیگر برخی راهبردهای رادیکالی را نیز در دستورکار خود دارد که نه تنها در چارچوب نظام نبوده بلکه معنای معارضه را نیز به نمایش می گذارد.
در این میان برخی از نیروهای فکری اصلاح طلبان که شیفت به امر اجتماعی به منظور ارتباط گیری با لایه ها و تشکیل کانون های اعتراضی و مطالبه گری را توصیه کرده اند تاکید دارند که برای انسجام بخشی در میان اصلاحات باید «امید» به منظور توزان قوا و تولید قدرت همسنگ در برابر حاکمیت را بارور ساخته و از سوی دیگر باید «نقد» در ساحات مختلف را به منظور تعریف خود به عنوان آلترناتیو وضع موجود را پیگیری نمود.
در همین رابطه سعید حجاریان که چندی پیش طی توئیتی استارت کنش سیاسی- انتخاباتی اصلاح طلبان را زده بود طی توئیتی نوشته بود: دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
حجاریان در توئیت خود تلاش برای شکل دهی به یک جبهه بر اساس «سطح زندگی» و «سبک زندگی» را کلید زده بود. به طوری که می توان گفت ادعای افزایش نرخ بنزین عملا علی رغم تکذیب های مکرر آن توسط مسئولین به معنای تلاش برای تولید هراس در دهک های مختلف جامعه و به منظور تحریک جامعه اعتراضی بوده و برجسته سازی مساله طرح نور نیز در چارچوب کانونی سازی مساله آزادی های سیاسی- فرهنگی و تلاش برای بازنمایی ایجاد محدودیت ها معنا می یابد، تشکیل کانونهای نقد از درون و کانونهای شورش از بیرون راهبردی برابر از سوی رادیکالها در روزهای اخیر است!
در این میان اما حجاریان بار دیگر در صفحه توئیتر خود به یک نقد مطرحشده از جملهاش اشاره کرد و نوشت: «منتقدی مجرّب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کردهاند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزارهای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ/اصلاحاش تلاش کنیم».
وی تصریح کرده بود که به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی توأمان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
توئیت دوباره حجاریان اما نشان می دهد که پاسخ به توئیت وی از جانب اصلاح طلبان بیانگر فقدان روحیه امید در جریان اصلاحات بوده وی ضمن تلاش برای توجیه مسیر راهبردی اصلاح طلبان می کوشد که علاوه بر امید ضرورت مطالبه گری و نقد حاکمیت را به عنوان ماموریت این جریان معنادهی کند.