Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-05@02:22:03 GMT

روایتی از فعالیت ایرنا / دوره بنی صدر تا احمدی نژاد

تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۹۶۰۵۰

روایتی از فعالیت ایرنا / دوره بنی صدر تا احمدی نژاد

 اسلامی فرد که سوم آذرماه ۱۳۴۰ به دنیا آمده است در نوزده سالگی ـ از سال ۱۳۵۹ گام به دنیای خبر گذارده است. وی که از دانشگاه علامه طباطبایی در رشته ارتباطات عمومی (رسانه های عمومی ـ میدیا) فوق لیساس (کارشناسی ارشد) گرفته است، کار خبر را از خبرنگاری در ایرنا (خبرگزاری پارس)  آغاز کرد و ادامه داد. اسلامی فرد در این خبرگزاری پست های مختلفی  داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از دبیری میز اخبار تا سردبیری، مدیرکلی، قائم قامی و جانشینی مدیریت عامل خبرگزاری طی کرده است. وی همچنین تجربه کار خبر در خارج از ایران را در کارنامه خود دارد. او دوره ای  رئیس دفتر خبرگزاری ایرنا در پاکستان و مدتی نیز مدیر مرکز پوشش اخبار آسیای جنوب شرقی مستقر در مالزی بود. اسلامی فرد همچنین سردبیر و مدیرمسوول روزنامه ایران بوده است. وی از خبرنگار_جانبازان جنگ تحمیلی است. متن مصاحبه با او در پی می آید. 

ایرنا: چطور شد پایتان به ایرنا باز شد؟

اسلامی فرد: سال ۵۹ پا به خبرگزاری پارس سابق یا همان ایرنای فعلی گذاشتم. مدیرعامل آقای شریف بود که انصافا انسان بسیار شریفی هم بود.  بسیاری از همکاران قدیمی پارس بعد از انقلاب به دلایلی از این سازمان رفته بودند. سال ۵۹ اولین سری از همکاران بعد از انقلاب وارد پارس شدند. آن موقع آقای دکترکمال خرازی مدیرعامل شده بود.

من تازه دیپلم خود را گرفته بودم. به کلاس های کنکور می رفتم تا بتوانم به دانشگاه راه پیدا کنم. در یکی از این کلاس ها، یکی از دوستان گفت خبرگزاری پارس دنبال جذب نیرواست. من و عده ای دیگر رفتیم  و بعد از قبولی در گزینش، به مدت یک ماه، برایمان دوره آموزشی گذاشتند. دوره هایی از قبیل خبرنویسی، مصاحبه و گزارش نویسی و غیره. بعد از پایان دوره ها هم از ما، هم آزمون شفاهی گرفتند هم کتبی، هم عملی که مثلا تو برو از راهپیمایی روز قدس گزارش تهیه کن تو برو فلان شهرستان از فلان رویداد خبر تهیه کن و از این قبیل. این دوره عملی که تمام شد بچه ها را برای گزینش نهایی نزد مدیر خبر فرستادند. مرحوم حمید هوشنگی،مصاحبه  تخصصی با نیروهای جدید داشت و پس از آن نیروها در اتاق خبر توزیع شدند .

 من در گروه سیاسی اتاق خبر کار را شروع کردم حسین نصیری دبیر گروه بود . مرحوم احمد بورقانی ، مرحوم مسعود مشایخی که بعدها در پاکستان شهید شد. مهدی هراتی ، عبدالرضا شجاع نوری ، علیرضا شجاع نوری ، خانم خلخالی و خانم صادقی نیا  از نیروهای جدید  بودند در این گروه سرکار خانم منصوره ارگانی و جناب خدابندلو از همکاران قدیمی و پیشکسوت هم حضور داشتند . در این گروه هم یک بار دیگر مصاحبه حضوری داشتیم و جناب نصیری سردبیر سوالات مختلف سیاسی و مباحث روز را می پرسید . برای ما که یک جوان ۱۹ ساله بودیم جالب بود که در شروع کار این همه باید مورد سوال قرار بگیریم . البته بعدها و در جریان کار متوجه شدیم که تمام آن آموزش ها و مصاحبه ها  درست و موثر بود.

همزمان احمد خادم المله ،رضا ضیایی ، محتشمی و جناب اسدی و جناب قربانی از نیروهای قدیمی  در سرویس اجتماعی، جانباز امیر نوری و مرحوم وطن دوست و مرحوم بهمن الماسی از نیروهای قدیمی  در سرویس شهرستان ها و مهرنوش جعفری ، جانباز عباس جعفری در شنود رادیویی  مشغول بکار شدند. برای ما در گروه سیاسی فرصتی بود تا نزد خانم ارگانی و جناب خدابنده لو عملا آموزش ببینیم . مثلا وقتی جلسات مجلس بود ما ۵ نفر به همراهی خبرنگار حوزه  در مجلس حضور پیدا می کردیم. وهمه باید گزارش هایی جدا تهیه می کردند  و به تحریریه بر می گشتند.

خانم ارگانی و جناب خدابنده لو  با روی باز و روحیه ای بالا به ما کار یاد می دادند و ضعف ها و قوت های گزارش هایمان را به ما می گفتند. فضا هم انقلابی بود و ما هم شور زیادی برای خبرنگار شدن در آن ایام داشتیم. بعد از مدتی از این ۵ نفر، ۲ نفر انتخاب شدند تا در جلسات علنی صحن مجلس حضور پیدا کنند و گزارش و مصاحبه و خبر تهیه کنند. جمشید شفیعی خبرنگار ریاست جمهوری بود. قرار شد من هم به ایشان کمک کنم. سخنرانی ابوالحسن بنی صدر رییس جمهوری در قزوین را من پوشش دادم  یک بار هم بنی صدر و فرماندهای ارشد نظامی عازم منطقه بودند و من از طرف ایرنا  برای پوشش خبری این سفر اعزام شدم .

خاطره ای بگویم. یک روز که  بنی صدر می خواست با فرمانده هان  نظامی با یک هواپیمای فالکون برای بازدید به مناطق جنگی برود. تیمسار فلاحی، تیمسار فکوری، تیمسار ظهیرنژاد هم در آن هواپیما بودند. همه سوار شده بودند و من هم از پله های هواپیما بالا رفتم تا سوار شوم. اما محافظ  بنی- صدر اجازه نداد و گفت هواپیما پر شده و دیگر جا ندارد. من هم برگشتم . هنوز به پایین پله ها نرسیده بودم که محافظ با صدای بلند گفت: "خبرنگار خبرگزاری پارس برگرد بالا". من تعجب کردم و از پله ها بالا رفتم. همزمان دیدم یک خبرنگار دیگر از روزنامه انقلاب اسلامی  از هواپیما پیاده شد. داخل هواپیما که رسیدم بنی صدر گفت: "این ها حواسشان جمع نیست که اگر خبرنگار پارس بیاید بقیه روزنامه ها ازخبرهای  او استفاده می کنند، ولی اگر خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی گزارش تهیه کند، چون به این روزنامه اختصاص دارد ، هیچ روزنامه  دیگری خبرها  را کار نمی کند.

ماههای اول ورود ما به ایرنا بود که تجاوز رژیم بعثی عراق به میهن اسلامی شروع شد و در همان ساعات اولیه من به همراه چند تن از همکاران برای پوشش خبری تجاوز عراق به فرودگاه مهر آباد اعزام شدیم و با مجروحان حادثه گفت و گو کردیم .

اسلامی فرد سمت چپ در حال گفت وگو با محسن رضایی فرمانده کل سپاه 

ایرنا: جریان جانبازی شما چه بود ؟

مدتی بعد از ورود به سازمان باید به سربازی می رفتم. آقای خرازی مدیرعامل خبرگزاری پارس، نامه ای به ستاد مشترک ارسال کرد تا خدمت سربازی ام مدتی به تعویق بیفتد. بنی صدر آن موقع علاوه بر ریاست جمهوری، فرمانده کل قوا هم بود و باید موافقت می کردکه تنها با یک سال تعویق خدمت موافقت کرد.

من با دوستان  مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که  بهتر است از خیر آن یک سال تعویق هم بگذرم و سر موقع ، یعنی سال ۵۹ به خدمت بروم و همین کار را هم کردم. بلافاصله عازم خدمت شدم و در دوره آموزشی سربازی شرکت کردم. این بار خبرگزاری پارس با ستاد مشترک ارتش  نامه نگاری کرد تا من به عنوان مامور در ستاد تبلیغات جنگ (خبرگزاری پارس) خدمت کنم که موافقت شد.

آقای خرازی همزمان ریاست ستاد تبلیغات جنگ را برعهده داشت. در واقع آن وقت برخی  از اعضای خبرگزاری ماموریت دوگانه داشتند یعنی هم در خبرگزاری پارس بودند هم عضو ستاد تبلیغات جنگ. من و سایرهمکاران در عملیات مختلفی، برای پوشش خبری عملیات دفاع مقدس  به جبهه ها اعزام می شدیم .  قبل از عملیات بیت المقدس  به عنوان نماینده ستاد تبلیغات جنگ  و مسوول هماهنگی خبرنگاران اعزامی به مناطق عملیاتی جنگ، به جبهه جنوب اعزام شدم .

در مرحله دوم عملیات بیت المقدس و قبل از آزادی خرمشهر  ترکشی به پای چپ من خورد و بعد از عبور از آن، پای راست  مرا هم درگیر کرد. وقتی دوستانمان در تهران متوجه شدند هماهنگی کردند که به تهران منتقل شوم. پیش از این  رییس بیمارستان بنیاد شهید در خبرگزاری در جمع کارکنان  گفته بود . خیلی از رزمنده هایی که از ناحیه پا مجروح می شوند اگر بلافاصله به تهران اعزام شوند و در آنجا مورد معالجه قرار گیرند، به احتمال زیاد دیگر نیازی به قطع پا نخواهد بود .

گویی این جمله در ذهن آقایان ، نصیری، مرحوم هوشنگی و مرحوم بورقانی مانده بود. طوری که بعد از شنیدن خبر  ترکش خوردن من، تمام تلاششان را کردند تا مرا مستقیم به تهران بیاورند. با کوشش این عزیزان، من به بیمارستان مصطفی خمینی  تهران منتقل شدم  چندین عمل بر روی پاها انجام شد، پس از چند ماه بستری برای ادامه معالجات به لندن اعزام شدم . چون ترکش ها علاوه بر شکستگی پا  باعث ، انسداد مجاری ادرار شده بود ادامه درمان در لندن صورت گرفت . در تهران و لندن در مجموع ۲۷  عمل جراحی داشتم .   همان ایام جناب عباس جعفری دولت آبادی ( دادستان سابق تهران )  و جناب امیر نوری همکاران ما در ایرنا  مجروح شدند . جعفری بر اثر ترکش دستش از مچ قطع شد. و نوری نیز از ناحیه شکم آسیب دید .

ایرنا: به دهه ۷۰ برویم. روزنامه «ایران» چگونه تاسیس شد؟

اسلامی فرد: در دهه ۷۰ آقای فریدون وردی نژاد مدیر عامل خبرگزاری بود. ایشان نگاه توسعه ای به فعالیت های خبرگزاری داشت. در نتیجه با مطالعات بسیار،دانشکده خبر و روزنامه ایران تاسیس شد .وظیفه  دانشکده خبر تربیت نیرو بود.  با این نگاه که در اصل نیروهایی در این دانشکده تربیت شوند تا بتوانند هم در سایر رسانه ها فعالیت کنند هم در خود ایرنا  تا بتوان برای آینده خبرگزاری کادر سازی کرد.  من و بعضی دیگر از دوستان که در دانشکده خبر تدریس داشتیم با همین نگاه کادر سازی و تربیت نیروی حرفه ای  برای رسانه ها اقدام می کردیم .

در مورد تاسیس روزنامه ایران نیز یکی از اهداف استفاده از تولیدات متنوع و حرفه ای ایرنا  بود. خبرگزاری ایرنا آن زمان مشکلی داشت و آن این که مطالبش را دیگر رسانه ها بدون منبع یا به شکلی ناقص منتشر می کردند. آقای وردی نژاد دنبال این بود که این مشکل را به نحوی حل کند. در نتیجه با مشورت با روزنامه نگاران قدیمی و کارشناسان مختلف و در هماهنگی با مرحوم هاشمی رفسنجانی  روزنامه ایران  تاسیس شد.

شخصا شاهد بودم که قبل از تاسیس روزنامه  صدها ساعت جلسه کارشناسی انجام شد. چون وقتی یک روزنامه می خواهد منتشر شود باید حرف جدیدی داشته باشد تا بتواند مخاطب جذب کند. بنابراین روزنامه ایران پا به میدان گذاشت.  نکته جالب دیگر روزنامه ایران این بود که آقای وردی نژاد سه نسل روزنامه نگار را کنار هم  قرار داد. یعنی یک نسل روزنامه نگاران قبل از انقلاب بودند مانندمرحوم حسین الهامی، آقای محمد بلوری و آقای بهروز بهزادی. نسل بعدی ما بودیم که بیش از ۱۰ سال بود در ایرنا مشغول بودیم. نسل بعدی هم دانشجوهای رشته ارتباطات که تازه فارغ التحصیل شده بودند یا در حال درس خواندن در رشته ارتباطات بودند. در ابتدای روزنامه ، وردی نژاد مدیر مسوول بود . مجید رضاییان جانشین مدیر مسوول بود . احمد توکلی معاون گزارش ،حسین ضیایی معاون سیاسی و من معاون خبری سردبیر روزنامه بودم .

 علی آقا غفار،محمد آقازاده مرتضی سرهنگی  ، هدایت الله بهبودی،  فرهاد سپه رام ، مرحوم آل ابراهیم ، شجاعی ، اکبری صحت و مرحوم امین زاده از دیگر عزیزانی بودند که در دوران تاسیس  امور تحریریه ایران را برعهده داشتند و زحمات زیادی متحمل شدند . پس از مدتی ، مدیریت ایرنا برای هماهنگی عملیاتی بین خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران از مدیران خبرگزاری به طور همزمان در ایران هم استفاده کرد. مثلا من همزمان که مدیرکل اخبار داخلی ایرنا بودم سردبیر روزنامه ایران هم بودم. یا آقای خدادی که مدیر کل اخبار خارجی ایرنا بود سردبیر ایران دیلی هم بود.

می دانید که روزنامه ایران، روزنامه الوفاق را هم به زبان عربی، ایران دیلی را به زبان انگلیسی و همین طور روزنامه ایران ورزشی را منتشر می کرد. برخی از مدیران ایرنا صبح ها در خبرگزاری و عصرها در روزنامه ایران مشغول بودند. علاوه بر این ها نشریات و هفته نامه های دیگری را هم منتشر شد . و روزنامه تبدیل به  موسسه فرهنگی مطبوعاتی  ایران شد .

ایرنا: جهت گیری های سیاسی ایرنا به کدام سو بود؟

اسلامی فرد: در زمان آقای وردی نژاد یکی از بحث هایی که ایشان در جلسات مطرح می کرد این بود که ما باید نگاهمان به ایرنا ، خبرگزاری ملی و حاکمیتی  باشد. ولی روزنامه ایران باید سخنگوی  و مدافع  دولت باشد. یعنی روزنامه طوری باشد که سیاست دولت را پیگیری کند. اما ایرنا نمی تواند صرفا خبرگزاری دولت باشد چون قوایی مثل قوه قضاییه و مجلس و دیگر تشکیلات حکومتی هم وجود دارند که خبرگزاری باید فعالیت آن ها را نیز پوشش دهد. البته بعدها این نگاه در مواردی دستخوش فراز و نشیب هایی شد. اما برای ما مدیران کاملا جا افتاده بود که وقتی در روزنامه هستیم باید چه سیاست هایی را تعقیب کنیم و هنگامی که در ایرنا هستیم چه سیاست هایی را.

ایرنا: رابطه ایرنا با سایر نهادها چگونه بود ؟

اسلامی فرد: آن موقع ایرنا به عنوان خبرگزاری نظام و حاکمیت، خیلی نزدیک به ارگان های حکومتی بود. مثلا همکاران ما تقریبا با تمامی نهادها و وزارتخانه ها ارتباط داشتند. من یادم هست ما هر هفته بولتن هایی را تهیه می کردیم و قبل از خطبه ها دست ائمه جمعه می رساندیم. حتی مواردی برای رییس جمهور و رهبری هم قبل  و بعد از سفرهای استانی شان، بولتن می فرستادیم. به این شکل که از قبل تیمی از خبرنگاران و گزارشگران  را به شهرستان هایی که قرار بود رهبری و رییس جمهوری به آنجا بروند می فرستادیم  تا از آن شهرستان و منطقه گزارش تهیه کنند. این گزارشات به شکل بولتن در اختیار رهبری یا رییس جمهوری قرار می گرفت. نمایندگان ایرنا حتی در جلسات مختلف شورای عالی امنیت ملی حضور می یافتند. همین طور جلسات مشترکی با سخنگوی وزارت امور خارجه داشتیم که فقط نماینده ایرنا در آن حضور داشت.

در آن زمان ،  حدود ۳۰ دفتر نمایندگی ایرنا را در کشورهای خارجی ایجاد شد. دفاتر منطقه ای ایرنا در داخل و خارج هم  کار خود را آغازکرد  با این کار، تمرکززدایی انجام شد و سردبیری اخبار علاوه بر تهران در برخی از شهرستانها و نمایندگی های ایرنا در خارج از کشور انجام می شد. در زمان مدیرعاملی آقای خرازی، به مدت سه سال نماینده ایرنا در پاکستان بودم.  در دوره آقای نصیری هم من مدتی سردبیر گروه سیاسی بودم و بعد هم به مدت ۴ سال سردبیر شیفت شب بودم. صبح ها نیز در مقطع کارشناسی اقتصاد، در دانشگاه تهران درس می خواندم..

سال ۱۳۷۸، آقای وردی نژاد مرا مامور تشکیل دفتر منطقه جنوب شرق آسیا در مالزی کرد. کمتر از سه سال هم آنجا بودم. همزمان دفاتر پکن و توکیو را هم پوشش می دادیم. در ماه های پایانی ماموریت مالزی، آقای عبدالله ناصری مدیرعامل ایرنا شد. 

شنیده بودم که آقای ناصری در تهران گفته بود که برای نیروهایی که از دفاتر خارجی برمی گردند کاری ندارد . من هم که عازم تهران بودم به همین فکر بودم که برگردم نیازی به من ندارند . اما نگاه من اما این بود که کسانی که به دفاتر خارجی می روند و به داخل برمی گردند حد اقل دو برابر زمانی که در خارج به سر برده اند در تهران خدمت کنند و تجربیات خود از این سفرها را در خدمت سازمان قرار دهند.

طبق معمول کسانی که بر می گردند دیدار با مدیرعامل وقت دارند تا تعین تکلیف شود. در مذاکره با جناب ناصری با ماموریت من به سازمان دیگری موافقت کرد. آن زمان دکتر محمد حسن جعفری از مدیران پیشین ایرنا برای راه اندازی شانا دعوت کرده بود .  اقای جعفری هم از من و چند تن دیگر از همکاران برای اداره تحریریه شانا دعوت کرد.

ایرنا: با توجه به سابقه فعالیت وردی نژاد در خارج از حوزه رسانه، وی چطور این خلا خود را در ایرنا جبران کرد ؟

اسلامی فرد: درست است که آقای وردی نژاد از سپاه آمده بود اما همه چیز حاکی از این بود که ایشان از قبل مطالعه کاملی درباره خبرگزاری ایرنا و نیروهای آن کرده بود. طوری که وقتی وارد خبرگزاری شد تقریبا از تمام توان داخلی سازمان بهره برد.

یادم هست یکبار که در جلسه مدیران یکی از معاونین  می خواست از مقام خود کناره گیری کند آقای وردی نژاد با آن مخالفت کرد و به ایشان گفت باید همین ترکیبی که برای مدیران درنظر گرفته ام ادامه داشته باشد . شما اگر بروی چه کسی می خواهد جایت را بگیرد؟

آن شخص پاسخ داد: این همه شیر در بین مدیران  وجود دارد.

آقای وردی نژاد گفت: بله. این ها همه شیرند اما هر کدام شیر بیشه خود.

یعنی آقای وردی نژاد از پیش از آمدن خود به ایرنا، شناخت کاملی از توانایی های اعضای سازمان داشت. موضوعی  که در برخی دوره های بعد برعکس آن عمل شد. در همین دولت فعلی شاهد بودیم که یکی از مدیران عامل به نیروهای قدیمی  سازمان به عنوان شهروند درجه ۲ نگاه می کرد و حجم زیادی از نیروهاو دوستان خود را از بیرون سازمان آورده بود  و بودجه قابل توجهی به هزینه های سازمان تحمیل کرد .

آقای وردی نژاد اهل مشورت با مدیران خود بود. شورای سردبیری بود که هر روز تشکیل می شد. چون آن موقع من سردبیر ارشد خبرگزاری بودم جلسات را من تشکیل می دادم. جلساتی هم داشتیم با عنوان جلسات خبر با حضور مدیرعامل. این جلسات  هفتگی  برگزار می شد و تاکید ایشان هم این بود که باید این جلسات منظم برگزار شود. مدیر عامل معمولا  اطلاعاتی از بیرون سازمان  می آورد که در آن جلسات مطرح می شد. در این جلسات ایشان با اعضای جلسه مشورت انجام می داد. از وقتی که روزنامه ایران تاسیس شد نیز سردبیر روزنامه یا مدیرمسوول آن به جلسات اضافه شد.

ایرنا: با توجه به فعالیت جناب عالی در دوره مدیر عامل های مختلف، عملکرد خبری ایرنا در کدام دوره حرفه ای تر بود، دلایل آنرا توضیح دهید.

اسلامی فرد: من در دوران مدیریت پنج تن از مدیران عامل( سه مورد دولت قبل و دو مورد دولت فعلی )  نبودم. ولی همواره به دلیل دلبستگی به ایرنا، خروجی سازمان را نگاه می کردم. وقتی می دیدم ایرنا وظیفه خود را درست انجام می دهد و  وارد جبهه گیری های جناحی نشده است خوشحال می شدم. اما هنگامی که  در مواردی عملکرد را نامناسب می دیدم ناراحت می شدم. چون بعضی مدیران عامل ایرنا  را اشتباه گرفته بودند و فکر می کردند ایرنا یک روزنامه یا یک بنگاه خبری حزبی است برای کارهای سیاسی خودشان. در این مواقع ایرنا به اختلافات دامن می زد و از وظیفه اطلاع رسانی دقیق و صحیح خود  خود و یک سازمان خبری حاکمیتی و ملی دور می شد.

ایرنا: تعامل  روزنامه ایران با ایرنا چگونه بود؟

اسلامی فرد: چون روزنامه از طرف دولت و شخص مرحوم  هاشمی  رییس جمهور وقت  حمایت می شد از طرفی بخش بازرگانی و آگهی روزنامه فعال بود هزینه های روزنامه پوشش داده می شد . آن زمان به دلیل مدیریت واحد خبرگزاری و روزنامه هماهنگی کاملی بین دو مجموعه وجود داشت .

ایرنا: در دهه ۷۰ مدیر کل اخبار داخلی بودید. رسانه های آن وقت چه تمایزات و تفاوت هایی با رسانه های الان داشتند؟ خط قرمزها چه بود؟

اسلامی فرد: در دهه ۷۰ من تجربه مدیرکلی اخبار داخلی را در ایرنا داشتم. خبرگزاری با تاسیس روزنامه وارد عرصه جدیدی شده بود. دانشکده تاسیس شده بود و دانشجو برای ایرنا و ایران و سایر رسانه ها تربیت می کرد. برخی از همکاران ایرنا نیز در دانشکده ادامه تحصیل دادند .  من و بعضی از دوستان که در دانشکده خبر تدریس داشتیم با دید شناسایی استعدادها  فعالیت می کردیم .   بعد ها تعداد قابل توجهی از فارغ التحصیلان دانشکده در رسانه ها مشغول شدند ایرنا تنها خبرگزاری رسمی بود ایسنا سال ۷۸ آمد. فارس هم که وجود نداشت و دهه ۸۰ پا به عرصه حیات گذاشت. در نتیجه ایرنا مرجع اصلی رسانه های کشور برای دریافت خبرهای اصلی کشور و جهان بود. خیلی از روزنامه ها دیگر به ما وابسته شده بودند. برای شروع کار ایسنا، هم جلسات مشترکی با آقای فاتح موسس ایسنا برگزار شد و به ایشان برای راه اندازی ایسنا مشورت داده می شد.

ایرنا: وضع ایرنا  در دهه ۸۰ چه طور بود؟

در دهه ۸۰ که من معاون خبر بودم دیگر ایسنا جا افتاده بود. فارس هم فعالیتش را شروع کرد. دیگر آن حالت انحصاری ایرنا وجود نداشت . با توجه به تجربه شانا که یک پایگاه خبری تخصصی در حیطه انرژی بود، بقیه وزارتخانه ها هم به تدریج شروع به راه اندازی پایگاه های خبری مخصوص خود کردند. عملا دیگر ایرنا رقبایی جدی پیدا کرده بود و وظیفه اش سنگین تر شده بود. ایرنا نقطه قوتش این بود که کارشناسان زبده و با تجربه داشت .   خبرنگاران ایرنا به لحاظ حرفه ای در تولید خبرو گزارش در رسانه ها مطرح بودند. تلاش همکاران ایرنا  تولید گزارش های دقیق و جامع بود .  به عنوان نمونه وقتی خبر دستگیری صدام به ما رسید. ما در جلسه مدیران بودیم. تماس گرفتند از دفتر ایرنا در غرب کشور و گفتند یک موضوع خبری است باید سریع با معاون خبر  چک کنیم. من از جلسه بیرون آمدم. گفتند ما خبر دستگیری صدام را داریم. بلافاصله با دوستان اخبار خارجی صحبت کردم که آیا چنین خبری در رسانه های خارجی وجود دارد؟ آنها گفتند رسانه ای در این مورد خبری نداده است .

در یک لحظه باید تصمیم می گرفتم که چنین خبری را که هیچ رسانه ای در دنیا ندارد منتشر کنیم یا خیر؟

اینجا خداوند کمک کرد که تصمیم گرفتیم خبر را  سریع منتشر کنیم. فقط من به خبرنگار گفتم حتما خبر مستند و  دقیق  و  منبع خبر موثق باشد .

خبر دستگیری صدام  را که دادیم ایرنا  اولین رسانه دنیا بود که خبر دستگیری صدام را منتشر کرد  انعکاس وسیعی هم داشت.

البته ایرنا در دوران دفاع مقدس هم خیلی از خبرهای مهم را برای بار اول منتشر کرده بود ولی انتشار اختصاصی این خبر به خاطر این که کل دنیا روی آن حساس بود یک افتخار  برای ایرنا است. دفاتر خارجی ایرنا هم در آن زمان فعال بودند . گرچه متاسفانه بعدها  بسیاری از این دفاتر تعطیل شدند .

ایرنا: در دهه هفتاد پرسنل ایرنا دیداری را با مقام معظم رهبری داشتند. از این دیدار بفرمایید.

اسلامی فرد: دیدار با رهبری دو بار انجام شد نکته حایز اهمیت این بود که ایشان بسیار فنی و تخصصی درباره خبر و نقشی که خبرگزاری باید داشته باشد  صحبت کردند. ایشان به تشریح  نوع فعالیت هایی که رسانه های خارجی دارند و هجمه ای که علیه نظام مطرح می کنند پرداختند. از وظیفه خبرگزاری در مقابل این هجوم ها در دو بعد دفاع و تهاجم گفتند. رهبری  دو بحث را مطرح کردند. یکی این که فرمودند ایرنا باید نبض نظام باشد و همان طور که نبض، سلامتی بدن انسان را نشان می دهد ایرنا هم سلامتی یا بیماری نظام را نشان دهد. و در زمینه سیاست خارجی، ایشان فرمودند ایرنا باید دست بزن نظام در خارج از کشور باشد.

ایشان در این ارتباط مثالی زدند. گفتند فرض کنید در محله ای یک آدم قلدری وجود دارد که شما زورتان به آن نمی رسد. اگر یک بار شما سنگی به او پرتاب کنید او حساب کار دستش می آید و می ترسد.

ایرنا شاید نتواند در برابر حجم سخن پراکنی که رسانه های خارجی با سرمایه گذاری های فراوان مالی و تعدد و تنوعی که کار آنها دارد کاری همسان کند اما می تواند همان ضربه ای را که مثالش را زدم داشته باشد.و ابهت رسانه های دشمن را به زیر سوال ببرد.

تاکید رهبر معظم انقلاب این بود که ایرنا باید در زمینه دفاع از ارزش های انقلاب و رفع اتهامات و ابهاماتی که رسانه های خارجی علیه نظام مطرح می کنند فعال باشد. علاوه بر این باید، نقاط ضعف کشورهای غربی را مطرح و در افکار عمومی برجسته کنیم. یعنی تکی به آنها بزنیم. رهبری در سخنان خود ضرورت حضور فعال ایرنا در مصاف خبری با رسانه های معاند را مورد تاکید قرار دادند و فرمودند:   نباید این جریان برجسته کردن نقاط ضعف و ابهام زایی یکسویه و از سمت آنها به ما باشد بلکه ما هم باید در مصاف خبری فعال باشیم 

 ما بعد از دیدار با رهبری تولید بولتن مصاف خبری را در ایرنا آغاز کردیم که اقای وردی نژاد  مسوولیت تهیه و انتشار آن را به من سپرده بود .

اسلامی فرد در جبهه هنگام  مصاحبه با رزمندگان اسلام

ایرنا: ماجرای رفتن شما به شانا چه بود؟

اسلامی فرد: آقای ناصری با ماموریت من به وزارت نفت موافقت کرد . دوستانی از صدا و سیما و خبرگزاری هم بودند  طی چند  ماهی که آنجا بودم به عنوان سردبیر به تاسیس و راه اندازی شانا کمک کردم.

یک روز آقای ناصری مرا صدا کرد و گفت باید برگردی صحبت کنیم. یک بعد ازظهری بود. من نزد ایشان رفتم و صحبتمان ۲، ۳ ساعت طول کشید. ایشان طرح موضوع کردند. گفت من با چندجا هماهنگ کردم و از وزارت های مسوول استعلام گرفتم برای معاونت خبر  در مورد شما، آقای خادم المله و آقای روغنی ها قبول نکردند و فقط شما هستید. من هم گفتم به دلایلی که این دو قبول نکرده اند من هم نمی پذیرم. ایشان اصرار داشت و گفت الان کسی نیست حکم را تایپ کند . به ایشان گفتم اجازه دهید امشب روی پیشنهادتان فکر کنم. من هم یک سری بحث ها را در مورد خبرگزاری و تعاملات درون سازمانی و برون سازمانی معاونت خبرمطرح کردم.

فردای آن روز در شانا، دوستی پیام فرستاد و گفت دیشب آقای بورقانی نظر آقای ناصری را در مورد شما عوض کرده. بنابراین بحث معاونت خبر برای شما منتفی شده است. من هم گفتم خدا پدر آقای بورقانی و هر کس دیگری که این کار را کرده است بیامرزد. چون از نظر خودمان بحث تمام شده بود.  اما بعد از ظهر یکی از دوستان پیامی فرستاد و گفت حکم معاونت شما را بر روی تابلو اعلانات  زده اند . بعدها متوجه شدم مرحوم بورقانی در مورد معاونت خبرمن  نظر مساعد و موافق خود را به دکتر ناصری داده بود . 

آن زمان دوران اصلاحات بود. خبرگزاری همان نگاه حاکمیتی را داشت ولی  مدیرعامل ایرنا نماینده دولت اصلاحات بود. ایشان جلسات و هماهنگی هایی را برون سازمانی داشت. میهمان هایی را هم راسا  به سازمان دعوت می کرد . به واقع من به عنوان معاون خبر امور داخل سازمان  و هماهنگی های داخلی را دنبال می کردم و سعی داشتم  جایگاه معاونت خبر ایرنا به عنوان رسانه نظام را حفظ کنیم. برای همین یک نگاه فراحزبی و فراجناحی به خروجی های ایرنا داشتیم . طبیعی بود پوشش خبری فعالیت های  دولت در دستور کار قرار داشت، اما سعی این بود ایرنا وارد دعواهای جناحی نشود .

ایرنا : موضوع سرپرستی سازمان ایرنا چگونه رخ داد؟

اسلامی فرد: اواخر دوره آقای ناصری و نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری یک روز آقای ناصری به من گفت هر دفتر خارجی را می خواهید انتخاب کنید و بروید.  و یا مشاور در امور نمایندگی های خارجی باشید  این پیشنهادها را نپذیرفتم . مدت کوتاهی بعد دکتر ناصری  از سازمان با عنوان فرصت مطالعاتی رفت.  همان زمان هم آقای مسجد جامعی وزیر وقت ارشاد حکم سرپرستی سازمان را برای من زد. من هم تا استقرار دولت آقای احمدی نژاد در این سمت بودم. تا این که آقای خادم المله آمد و مدیرعامل جدید سازمان شد.

ایرنا : بعد از خادم المله وضعیت شما چه  شد ؟

اسلامی فرد: با روی کار آمدن آقای خادم المله من بلافاصله استعفا دادم. ایشان اما به من گفت از هر فرد دیگری انتظار استعفا داشتم غیر از شما. ایشان در همان روزهای ابتدایی مدیرعاملی شان، همه مدیران وقت خبر و فنی و اجرایی سازمان را به اتاق خود دعوت کرد و گفت می خواهد برای انتخاب معاون خبر و معاون اجرایی سازمان از مدیران نظر بخواهد. اشتباه نکنم از قریب به اتفاق حاضرین  به معاونت خبر من رای دادند و بار دیگر معاون خبر شدم. معاونت خبری من ادامه یافت تا این که داستان روزنامه ایران پیش آمد.

بیژن مقدم با حمایت وزارت ارشاد در روزنامه مستقر شده بود . از آنجا که بر اساس مقررات مدیرمسول روزنامه را مدیرعامل ایرنا انتخاب می کند. آقای خادم هم بناداشت مدیرمسوول ایران را از نیروهای  خود خبرگزاری ایرنا انتخاب کند. بنابراین حکم مدیرمسوولی روزنامه ایران و سرپرستی موسسه فرهنگی مطبوعاتی موسسه ایران را به من داد. من به آن جا رفتم و تا دوره ای که بین ایرنا و وزیر وقت ارشاد، اختلاف ادامه داشت . پس از  مدتی هم آقای کاوه اشتهاردی به عنوان مدیر مسوول جدید آمد. مدیرعامل ایرنا هم تغییر کرده بود و آقای جلال فیاضی جای آقای خادم المله را گرفته بود.

من مدت کوتاهی هم در زمان آقای فیاضی معاون خبر بودم. یک روز به آقای فیاضی گفتم شما هر اطلاعاتی درباره سازمان و نیروهای آن بخواهید عین حقیقت و بینی و بین الله به شما می دهم. و کاری هم به این ندارم که چه کسی خوشش بیاید یا خوشش نیاید. ایشان گفت من هم همین انتظار را دارم.

پس از مدتی یک روز مرا صدا زد و گفت: من در طول این مدتی که شما اینجا بودید مشکلی  از جانب شما ندیده ام اما از بیرون به من گفته اند که شما  نباشید. من پذیرفتم و عرض کردم خدا پدرهر کس را گه گفته رحمت کند . همزمان دو پیشنهاد کاری داشتم. یکی از بیت رهبری برای همکاری با پایگاه  دفتر حفظ و نشر اثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای داشتم  و دیگری ازبعثه مقام معظم رهبری. یکی دو دیدار هم به مسوولان وقت دفتر حفظ اثار داشتم ، اما ماموریت در بعثه را انتخاب کردم .

من قبل از رفتن به بعثه و در سالیان قبل، در ستاد خبری حج کمک می کردم. اما این بار قرار شد به عنوان مدیرارتباطات و اطلاع رسانی بعثه همکاری کنیم.  علاوه بر پوشش خبری برای سایت حج، اعزام خبرنگاران و انتشار نشریه حج زیر نظر مدیر ارتباطات بعثه  بود. در واقع توفیقی شد در دوران ماموریت  به بعثه  تعداد زیادی از خبرنگاران رسانه ها را به حج دعوت کنیم.

آیت الله ری شهری هم نظر مثبتی با اعزام خبرنگاران داشت . ایشان می گفت وقتی خبرنگاران به حج می روند دو اتفاق مثبتی می افتد. نخست این که خودخبرنگاران  از نظر روحی  و معنوی متحول می شوند و وقتی برمی گردند در رسانه های خود، معنویت حج را به نمایش می کشند و باعث می شوند مباحث حج، بهتر و بیشتر در رسانه ها مطرح شود.

همزمان با پایان کار ایت الله ری شهری در بعثه و اغاز بکار جناب قاضی عسگر به عنوان نماینده جدید ولی فقیه ، در توافق با ایشان قرار شد مدیریت ارتباطات به کار خود ادامه دهد . اما اقای جوانفکر مدیر عامل شد و در همان ابتدا از تمام ماموران ایرنا خواست که برای تعیین تکلیف به سازمان برگردند . از من هم خواستند به سازمان برگردم . 

 ایشان یکی از دوستان خود به نام آقای سپهر خلجی را به عنوان معاون خبر منصوب کرده بود. مرا هم به عنوان دستیار خبری مدیر عامل و بعد جانشین مدیر عامل انتخاب کرد . بعد از بازگشت جناب خلجی به بیت   من با حفظ سمت معاون خبر شدم. در این دوره هم من با همان نگاه سابق که ایرنا خبرگزاری نظام است و خط قرمز ما شهرداری یا مجلس نیست کار می کردم . البته برخی که در آن سال ها وارد خبرگزاری و روزنامه ایران شدند نگاه متفاوتی داشتند.

بعد از مدتی همزمان با کار در خبرگزاری ایرنا  مدیرانتشارات ایران و مدیرمسوول روزنامه ایران ورزشی شدم. در این دوره  یک گروه که بچه های قدیمی بودند. از جمله  من  اقای مصیب نعیمی  مدیر مسئول الوفاق و مرحوم  وطن دوست مصر بودیم که ایرنا و ایران وارد درگیری های جناحی  نشوند و در اصل اطلاع رسانی تنش زدا نه تنش زا صورت گیرد. برخی از نیروهای جدیدی که بویژه وارد ایران شده بودند با نگاه دیگری به آقای جوانفکر مشاوره می دادند. آنها از روزنامه انتظار ورود صریح و جانبدارانه در مباحثی که مورد اختلاف دولت با نهادهای دیگر بود داشتند .

پس از صدور حکم قضایی برای اقای جوانفکر فکر می کردیم ایشان به زودی برمی گردد. اما وقتی طول کشید آقای شهرکی را از ریاست جمهوری آوردند و ایشان مدیرعامل جدید ایرنا  شد.

برچسب‌ها مقام معظم رهبری سید ابوالحسن بنی صدر پروژه تاریخ شفاهی ایران ایرنا

منبع: ایرنا

کلیدواژه: مقام معظم رهبری مقام معظم رهبری اخبار کنکور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۹۶۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)

چند روزی است که از اکران « مست عشق » یکی از پر سر و صداترین آثار سینمایی چند سال اخیر می گذرد. این فیلم مرحله پیش تولید، تولید و انتظار برای اکران پرحاشیه‌ای را طی کرد تا بالاخره به پرده‌ی سینما‌ها در ایران رسید. «مست عشق» برشی کوتاه و شاید حتی شتابزده از زندگی و ارتباط مولانا و شمس تبریزی است.

پارسا پیروزفر در نقش مولانا

به گزارش رکنا، پارسا پیروزفر متولد سال ۱۳۵۱، تا همین چندی پیش به عنوان یکی از کم‌حاشیه‌ترین بازیگران سینمای ایران شناخته می‌شد.

پیروزفر در دوران دبیرستان باوجود تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک، به نقاشی علاقه فراوانی داشت و در سال‌های ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ به خلق داستان‌های مصور می‌پرداخت و در سال‌های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ نیز به صداپیشگی مشغول بود.

او در سال ۱۳۷۰ با دنیای بازیگری در تئاتر آشنا شد و سه سال بعد، در سال ۱۳۷۳، با بازی در فیلم “پری” به‌طور رسمی پا به عرصه سینما گذاشت. نقش‌آفرینی وی در سریال “در پناه تو” در سال ۱۳۷۴، نقطه عطفی در کارنامه هنری‌اش بود و این بازیگر را به شهرتی فراگیر رساند.

این بازیگر در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم “مهمان مامان” نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد؛ اما بدون‌شک، نقش بیژن ایرانی در سریال پرطرفدار “در چشم باد”، او را در میان مردم جاودانه کرد.

وی در سال‌های اخیر با بازی در فیلم “تی تی” و سریال پربیننده نمایش خانگی “یاغی” بار دیگر توانایی‌های خود را به اثبات رساند. علاوه‌بر بازیگری، پیروزفر در زمینه‌های تدریس در دانشگاه، کارگردانی تئاتر و صداپیشگی نیز فعالیت دارد.

شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی

سید شهاب‌الدین حسینی تنکابنی ملقب به شهاب حسینی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او فرزند اول خانواده است و یک برادر به‌نام مهدی و دو خواهر دارد.

حسینی در رشته روان‌شناسی دانشگاه تهران تحصیل می‌کرد؛ اما به‌دلیل مهاجرت به کانادا، تحصیلاتش را نیمه‌کاره رها کرد. او در سال ۱۳۷۴ با پریچهر قنبری، هم‌دانشگاهی خود، ازدواج کرد. این ازدواج به جدایی منجر شد و ثمره آن دو پسر به‌نام‌های محمدامین و امیرعلی است.

او فعالیت هنری خود را با تئاتر و سپس گویندگی در رادیو آغاز کرد. وی با مجری‌گری در برنامه “اکسیژن” به تلویزیون راه یافت و به یکی از محبوب‌ترین هنرمندان ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۸۰ با بازی در فیلم “رخساره” به کارگردانی امیر قویدل وارد سینما شد.

شهاب حسینی برای بازی در فیلم‌های “شمعی در باد” و “رستگاری در هشت و بیست دقیقه”، دو سال پیاپی کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد و همچنین برای بازی در فیلم “محیا” دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

حسام منظور در نقش حسام‌الدین چلبی

حسام منظور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، بیشتر با بازی در سریال محبوب ایرانی “بانوی عمارت” شناخته می‌شود. فعالیت هنری این بازیگر از دهه ۸۰ با تئاتر آغاز شد؛ اما در دهه ۹۰ با بازی در سریال “بانوی عمارت” در سال ۱۳۹۷ به اوج شهرت خود رسید.

از جمله آخرین فعالیت‌های او می‌توان به حضور او در فیلم “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی اشاره کرد. منظور متولد ۱۸ آذر ۱۳۵۹ در تهران است؛ اما از آن‌جایی که مادرش اهل ارومیه است، در آذربایجان غربی بزرگ شده و تا نوجوانی در آن‌جا زندگی کرده است.

او در زمینه بازیگری و خصوصا کارگردانی تحصیلات آکادمیک دارد و فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تربیت مدرس است.

در سال ۱۳۹۰ منظور با فیلم “تلفن همراه رئیس‌جمهور” به کارگردانی علی عطشانی وارد سینما شد و در کنار بازیگران مطرحی چون مهدی هاشمی، بهناز جعفری، اکبر عبدی و نیکی کریمی به ایفای نقش پرداخت.

بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (پسر مولانا)

بوراک توزکوپاران (Burak Tozkoparan) بازیگر جوان ترکیه‌ای در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۹۲ (۲۳ آبان ۱۳۷۱) در شهر استانبول متولد شد. او فعالیت حرفه‌ای خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد و به سرعت در میان مردم ترکیه به شهرت رسید.

بوراک به‌واسطه بازی در سریال “گوزل” در نقش “اوزان” به شهرت رسید و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “گل‌های شکسته” به‌عنوان یکی از بهترین بازیگران ترکی شناخته شد. تازه‌ترین فعالیت این بازیگر، حضور در “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی است که در این فیلم نقش “سلطان ولد”، فرزند بزرگ مولانا را ایفا می‌کند.

سلطان ولد، یار و یاور همیشگی مولانا بود و از نظر ظاهر و باطن شباهت زیادی به پدر خود داشت. بوراک توزکوپاران علاوه‌بر بازیگری، در یک گروه موسیقی به‌نام “پروانه” نیز فعالیت می‌کند.

بوران کوزوم در نقش علاءالدین

بوران کوزوم (Boran Kuzum) بازیگر جوان و بااستعداد اهل ترکیه، در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۹۲ متولد شده است. او در سال ۲۰۱۵ از دانشکده تئاتر کنسرواتوار دولتی دانشگاه استانبول فارغ‌التحصیل شد.

پدر وی بورا کوزوم معاون مدیر تئاتر دولتی آنکارا و مادرش فاطما زهرا فارغ‌التحصیل هنرهای زیبا است. جالب است بدانید که کوزوم پیش از ورود به عرصه بازیگری، به‌مدت یک سال در رشته اقتصاد دانشگاه گازی آنکارا تحصیل کرده بود؛ اما برای دنبال کردن رویای بازیگری، تحصیلات خود را نیمه‌تمام گذاشت.

بوران در همان سال فارغ‌التحصیلی خود، فعالیت حرفه‌ای‌اش را آغاز کرد. او در سریال تاریخی ترکی “آنالار و آنه‌لر” در نقش یک معترض در کنار بازیگران مطرحی مانند «اوکان یالابیک» به ایفای نقش پرداخت.

هانده ارچل در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا)

هانده ارچل (Hande Erçel) متولد ۱۹۹۳ یکی از زیباترین و بهترین بازیگران زن ترکیه ای است که نه‌تنها در این کشور، بلکه در سراسر جهان نیز توجهات را به خود جلب کرده است. ارچل بازیگری را از سن ۲۰ سالگی آغاز کرد و با یکی از اولین نقش‌های خود به‌نام “زاهده” در سریال “چکاوک” به شهرت رسید. شایان ذکر است که هانده ارچل با بازی در فیلم سینمایی “مست عشق”، اولین تجربه سینمایی خود را نیز رقم زد.

علاوه‌بر شخصیت جذاب، هانده ارچل چهره‌ای زیبا و کاریزماتیک دارد. این ویژگی‌ها در کنار استعداد بازیگری او، باعث شده است که به یکی از شناخته‌شده‌ترین هنرپیشه‌های زن ترکیه تبدیل شود.

در سال ۲۰۱۲، هانده در مسابقه زیبایی آذربایجان شرکت و مقام دوم را کسب کرد. این اتفاق، نقطه‌عطفی در زندگی او بود و او را به‌سمت دنیای بازیگری سوق داد.

بنسو سورال در نقش مریم

بنسو سورال (Bensu Soral) متولد ۲۳ مارس ۱۹۹۱ (۳ فروردین ۱۳۷۰) در ترکیه است که با حمایت خواهرش هانده سورال، مسیر بازیگری را در پیش گرفت. سورال در دبیرستان آنگول آناتولی در بورسا تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۲ با اولین سریال خود قدم به دنیای بازیگری گذاشت و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “دروغگویان کوچک زیبا” به شهرت رسید.

نقش‌آفرینی او در سریال “نفوذی” در سال ۲۰۱۶، نقطه عطفی در کارنامه سورال بود و او را به ستاره‌ای محبوب تبدیل کرد. سورال  با بازی در “کارهای سازمان‌یافته ۲: مارماهی پیچیده” اولین تجربه سینمایی خود را رقم زد و در ادامه در فیلم ترکی جدید “مست عشق” نیز حضور پیدا کرد.

سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)

یکی دیگر از بازیگران ترک فیلم مست عشق، سلما ارگچ (Selma Ergeç) نام دارد. وی متولد ۱ نوامبر ۱۹۷۸ در هام آلمان، بازیگر ترک است که بیشتر به‌دلیل نقش‌آفرینی درخشانش در نقش خدیجه سلطان در سریال پرطرفدار ترکی “حریم سلطان” شناخته می‌شود.

سلما به‌مدت ۳ سال در دانشگاه وستفالی ویلهلم، مونستر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و پس از آن در دانشگاه فرن یونی هاگن در رشته‌های فلسفه و روانشناسی تحصیلات خود را تکمیل کرد.

او در سال ۲۰۰۰ میلادی با ورود به عرصه مدلینگ، فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد. ارگچ به زبان‌های آلمانی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی و تا حدودی ایتالیایی مسلط است. وی در سال ۲۰۱۵ با جان اوز ازدواج کرد و این ازدواج در محله بچگی سلما در آلمان برگزار شد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است.

ابراهیم چلیکول در نقش اسکندر

ابراهیم چلیکول (İbrahim Çelikkol) متولد ۱۴ فوریه ۱۹۸۲، بازیگر، مدل و بسکتبالیست اهل ترکیه است که درحال‌حاضر در اوج دوران حرفه‌ای خود قرار دارد. وی از مادری یونانی و پدری عرب متولد شده است و یک خواهر دارد.

او در سال ۲۰۱۲ با بازی در نقش اولوباتلی حسن در فیلم پرهزینه “فتح ۱۴۵۳” که به فتح شهر استانبول در سال ۱۴۵۳ می‌پرداخت، خوش درخشید. این نقش‌آفرینی او را به‌عنوان “بهترین بازیگر جوان با آینده درخشان” در جشنواره Sadri Alışık معرفی کرد و جایزه این عنوان را برای او به ارمغان آورد.

در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، سریال “عفت” از شبکه Star TV به روی آنتن رفت و چلیکول با بازی در این سریال، جایزه “بهترین بازیگر نقش اول مرد” را از دانشگاه کارادنیز دریافت کرد.

خالد ارگنچ در نقش بهاءالدین ولد (پدر مولانا)

خالد ارگنچ (Halit Ergenç) متولد ۳۰ آوریل ۱۹۷۰، بازیگر مشهور اهل ترکیه است که از سال ۱۹۹۶ تاکنون در عرصه بازیگری فعالیت می‌کند. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان بشیکتاش آتاتورک در سال ۱۹۸۹ به پایان رساند و سپس به دانشگاه فنی استانبول رفت؛ اما پس از یک سال، دانشگاه را ترک کرد و به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان پیوست.

ارگنچ در ابتدا در زمینه اپراتوری کامپیوتر و فروشندگی فعالیت می‌کرد و سپس به دنیای بازیگری قدم گذاشت. او در سال ۲۰۰۷ با گیزم سویسالدی ازدواج کرد؛ اما این ازدواج تنها یک سال به طول انجامید و در سال ۲۰۰۸ به جدایی ختم شد.

این بازیگر با بازی در سریال‌های “هزار و یک شب” و “حریم سلطان” به شهرت و محبوبیت زیادی دست یافت. علاوه‌بر بازیگری، ارگنچ در زمینه خوانندگی نیز فعالیت می‌کند و کنسرت‌های متعددی را به‌صورت رسمی برگزار کرده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • قالیباف پدیده انتخابات شد، مفتح رکورددار شد /آراء کدام منتخبان مجلس دوازدهم باطل شد؟ /افزایش سهم وزرای احمدی نژاد در پارلمان
  • مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
  • روایتی از معلم شهید حاج علی اکبر شمشیری
  • ثبت بیشترین بارش باران در ایستگاه در روستای انجیره آبدانان
  • ادعای علیرضابیگی از مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد
  • مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد / دولت به وزرا می‌گوید استیضاح نشو، استعفا بده!
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • ادعای علیرضا بیگی از مخالفت احمدی نژاد با گشت ارشاد
  • سرپرست وزارت اقتصاد در دولت احمدی‌نژاد: باجناقم از من شاکی است که چرا برای او وام جور نکردم
  • عکس احمدی‌نژاد و سعید جلیلی ۲۰ سال قبل