روانشناسی در سرطان
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۰۹۴۸۹
به طور حتم، شما هم این جملات را پس از ابتلای فردی به سرطان شنیده اید: «از بس که حرص خورد»، «بس که اذیت شد»، «انقدر که همیشه استرس داشت» یا «خیلی در این یک سال غصه خورد». به نظر شما این جملات اغراق آمیز هستند؟
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، ندا شاهواروقی فراهانی کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی در یادداشتی نوشت: به طور حتم، شما هم این جملات را پس از ابتلای فردی به سرطان شنیدهاید: "از بس که حرص خورد"، "بس که اذیت شد"، "انقدر که همیشه استرس داشت" یا "خیلی در این یک سال غصه خورد".بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱) انتقال خبر بد: خبر ابتلا به سرطان برای هر فردی، میتواند به یکی از واضحترین تصاویر و در عین حال، به تاریکترین خاطرهی او تبدیل شود. زمانی که افراد برای اولین بار از ابتلای خود به بیماری سرطان مطلع میشوند، احساسات متنوع و زیادی را تجربه میکنند. شنیدن خبر ابتلا به سرطان، میتواند شوکهکننده باشد؛ ممکن است، در هنگام صحبت پزشک یا دیدن جواب آزمایشها، جهان فرد را خاموشی و سکوت فراگرفته و دیگر هیچ صدایی شنیده نشود. گاهی افراد بعد از شنیدن این خبر، با وجود حضور دیگران، احساس تنهایی عمیقی میکنند یا آنچه پزشک گفته است را باور نکرده و نمیپذیرند. از همان لحظهای که فرد بیمار یا خانواده به بیماری آگاه میشوند، روانشناس میتواند در کنار سایر اعضای تیم درمانی، بیمار و مراقبین را برای درک بهتر هیجانهای متعددی که با آنها روبهرو میشوند، همراهی کرده و در مدیریت این هیجانها و افکار به بیمار و خانواده کمکهای تخصصی ارائه دهد.
۲) آغاز درمان: شروع درمانها برای بیماران میتواند دشوار، غیرقابل پذیرش و همراه با واکنشهای جسمانی و هیجانی متعدد باشد. روانشناسان میتوانند در کنترل این احساسات کمک کنند، ترجیحهای بیمار در مورد درمان را با پزشک و خانواده در میان بگذارند و در استفاده از واکنشهای مقابلهای موثر، بیماران را یاری نمایند. همچنین، آنها میتوانند از طریق دستورالعملهای آموزشی و برگزاری جلسات رواندرمانی و مشاوره، روشهای کنترل استرس برای مدیریت علائمی مانند درد و اضطراب را به بیمار بیاموزند تا به عنوان بخشی از درمان و مراقبت، در او احساس راحتی و کنترل ایجاد شود.
۳) پس از اتمام فرایند درمان: پس از خاتمهی درمانهای پزشکی، روند مراقبتهای روانشناختی به پایان نمیرسد. به طور معمول، بیماران انتظار دارند که پس از اتمام دورهی درمان، زندگیشان به روال پیش از ابتلا بازگردد. با این حال، کمی زمان میبرد تا همه چیز دوباره مانند قبل شود و این زمان ممکن است به سختی سپری گردد. در واقع، جنگی که موجب پیروزی بیمار شده به اتمام رسیده، ولی همچنان اثرات جسمانی و روانی نبرد، برای فرد باقی مانده است. برای سازگاری با شرایط پس از درمان و ترمیم آثار نبرد تنبهتن با سرطان، وجود یک روانشناس در کنار فرد، بسیار حائز اهمیت است.
۴) پیشرفت و عود بیماری: زمانی که افراد متوجه عود مجدد بیماری و پیشرفت آن به سایر نقاط بدن میشوند، گویی دوباره خبر ابتلا به سرطان را شنیدهاند و مجدد همان هیجانها و افکار را تجربه میکنند؛ در این مرحله، به دلیل خستگی و فرسودگی ناشی از اقدامات قبلی، کاهش امیدواری و اثرات پیشرفت بیماری، بیمار و مراقبین شرایط دشوارتری را سپری میکنند. بنابراین، وجود روانشناس در کنار بیمار و خانواده، آنها را در طی کردن ادامهی مسیر و مدیریت مجدد شرایط یاری میکند.
۵) مراحل انتهایی زندگی: با پیشرفته شدن بیماری، به منظور کنترل علائم، کانون تمرکز از اقدامات درمانی به مراقبتهای تسکینی تغییر میکند. روانشناسان برای کمک به سوگ مقدماتی و واکنشهای سازگارانه، مشکلات وجودی و معنوی، مرور زندگی و مسائل حل نشده که ممکن است به صورت بحران معنا بروز کنند، از مداخلههای حمایتی و روانشناختی بهره میگیرند. روانشناسان همچنین میتوانند نقش مهمی در تشخیص عوامل موثر بر پریشانی در هنگام مرگ و ارائهی اقدامات درمانی با تمرکز بر دیدگاه فرد نسبت به مرگ و اضطراب مرگ، ایفا نمایند. همچنین، همراهی و مراقبت از بیماران میتواند سبب ایجاد پریشانی روانشناختی و مشکلات جسمانی در خانوادهها شود؛ این مسئله لزوم توجه به مراقبین و خانواده را دو چندان میکند.
۶) سوگ و داغداری بازماندگان: با پایان یافتن زندگی بیمار، تغییرات در زندگی خانواده آغاز میشود. روانشناسان اثرات زیستی-روانی-اجتماعی داغداری را تشخیص داده، نسبت به پیچیده شدن فرایند سوگ آگاه بوده و به بازماندگان کمک میکنند تا با زندگی بدون عزیز از دست رفتهشان سازگار شوند. روانشناسان بازماندگان را در پذیرش و سازگاری با چالش فقدان شخص از دست رفته در کوتاه مدت و بلندمدت یاری میدهند.
در نهایت، بیان این نکته حائز اهمیت است که فرد مبتلا به سرطان، به سختی میتواند بر این بیماری به تنهایی غلبه کند و وجود خانواده و تیم درمانی متخصص و همراه در این مسیر الزامی است. در همین راستا، حضور یک روانشناس در تیم درمانی، علاوه بر اینکه میتواند به سازگاری بیمار کمک کند، در افزایش کیفیت مراقبت و سلامت روان همراهان هم موثر بوده و در درمان بهتر او اثرگذار است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سرطان یادداشت روان ابتلا به سرطان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۰۹۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آنچه باید سندرم ناخن زرد بدانید
این بیماری در پی تجمع مایع لنفی زیر ناخن که موجب میشود به رنگ زرد به نظر برسند، ایجاد میشود و میتواند نشانه اختلال در سیستم لنفاوی باشد. مبتلایان به این عارضه ممکن است به مرور زمان به بیماریهای ریوی یا سیستم لنفاوی (مبارزه با عفونت) دچار شوند.
متاسفانه علت این عارضه معمولا ناشناخته است با این حال برخی از دلایل هم مطرح شدهاند که در ادامه به آن ها اشاره میکنیم:
ژنتیک : اگر در خانواده شما کسی ناخن زرد دارد، احتمال ابتلا به آن در شما هم بیشتر است.
انوع خاصی از سرطان: این عارضه در مواردی نادر با سرطان مغز استخوان (multiple myeloma)، سرطان ریه، سرطان پستان، سرطان کیسه صفرا، سرطان حنجره و لنفوم و برخی سرطانهای دیگر همراه بوده است.
سندرمهای نقص ایمنی: سندرم ناخن زرد در مواردی به دلیل کمبود ایمونوگلوبولین جی (IgG)، نوعی کمبود آنتیبادی که در آن بدن ایمونوگلوبین کافی تولید نمیکند و همچنین نقص ایمنی متغیر شایع (وضعیتی که با عفونتهای مکرر مشخص میشود) ایجاد میشود.
بیماریهای غده تیروئید: سندرم ناخن زرد گاهی با بیماری هاشیموتو (تیروئید بزرگشده و آسیبدیده)، کمکاری شدید تیروئید و تیروئید پرکار همراه است.
سندرم نفروتیک: سندرم ناخن زرد خیلی بهندرت ممکن است همراه با سندرم نفروتیک (زمانی که کلیهها بهدرستی کار نمیکنند) نیز ظاهر شود.
به نوشته ایندیپندنت، اختلالات لنفاوی، آرتریت روماتوئید و کمبود ویتامین E هم میتواند زرد شدن ناخنها را به دنبال داشته باشند.
نشانههای سندرم ناخن زرد
اگرچه زرد شدن ناخنها از نشانههای اولیه این سندرم است، علائم دیگری هم هستند که باید مراقب آنها باشیم.
برخی از این علائم عبارتند از ناخنهای زرد، ضخیم و منحنی، ناخنهایی که رشدشان متوقف شده است، ناخنهایی که از بستر زیرینشان جدا شدهاند، عفونت در بافت نرم اطراف ناخن و از دست دادن کوتیکول (پوسته ناخن).
سندرم ناخن زرد معمولا به عوارض ناشی از این بیماری بستگی دارد و متخصصان درمانها را بر اساس آنچه برای بیمار مشکل ایجاد کرده است، ارایه میکند.
برخی از این روشهای درمانی شامل مصرف آنتیبیوتیک برای عفونتهای تنفسی، ویتامین E برای ناخن، کورتون (کورتیکواستروئید) برای التهاب و جراحی، زمانی که پوشش ریهها و حفره قفسه سینه پر از مایع میشود، هستند.
به گزارش وریولهلت، در مجموع میتوان گفت که سندرم ناخن زرد چیزی فراتر از زرد شدن ناخنها است و میتواند سیستم تنفسی و غدد لنفاوی را درگیر کند و در مواردی عامل آن ژنتیک یا بیماریهای مزمن است و در صورت ابتلا به سندرم ناخن زرد، میتوان از طریق روشهای درمانی متمرکز بر رفع نشانههای این عارضه، آن را کنترل کرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا