اجتهاد نوین علیه دوگانهسازیهای کاذب
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۱۶۶۵۸
گروه سیاسی/ یادگار بنیانگذار انقلاب اسلامی، پیام انقلاب را این واقعیت دانست که در عصر جدید، دینداران میتوانند با حفظ ارزشهای دینی در بستر زمان خودشان زندگی کنند. حجتالاسلام والسلمین سید حسن خمینی براساس این رویکرد، تأکید کرد که رمز بقای انقلاب در گرو حفظ مسیر اجتهاد، شکاندن دوگانههای دروغین استبداد و تحجر، ایجاد راههای سوم و بنبستشکنی از جایی است که سنتهای دینی در مقابل ارزشهای نوین قرار میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به باور تولیت حرم مطهر امام خمینی(ره) باید مسیر اجتهاد سومی به صحنه بیاید و با حفظ ارزشها راه را باز کند.
به گزارش جماران، حجتالاسلام سید حسن خمینی در اختتامیه نخستین جشنواره فرهنگی هنری «دختران امروز» که در حرم مطهر امام(ره) برگزار شد، با اشاره به اینکه در 100 سال اخیر، توجه به حقوق زنان از ناحیه گروههای چپ آغاز شد، اظهار کرد: بنمایه این حرکت یک جریان عدالتخواهی بود که در مقابل نظام سرمایهداری افسار گسیخته شکل گرفت.
او با بیان اینکه قبل از انقلاب حکومت برای عقب نماندن از نگاه چپگرایان، خدماتی به زنها کرد و وزیر و سفیر زن را بر سر کار گذاشته بودند، اضافه کرد: در نقطه مقابل این جریانات، با جریانات سنتی مواجه بودیم که با یک نگاه دینی بسته، به روزگار خودشان وارد نمیشدند و با هر تحولی در روزگار جدید مقابله میکردند که البته بخش زیادی از آن واقعاً ناشی از درد و دغدغه دین و بیاعتمادی به کسانی بود که سخن از مدرنیسم میگفتند. سیدحسن خمینی، میراث امام(ره) برای جامعه را نگاه دیندارانه به حقوق زن دانست و تصریح کرد: در این نگاه، برای جلو رفتن با مقتضیات زمان و اعطای عادلانه حقوق زنان و سایر اقشار جامع، لازم نیست دین ستیزی کنیم؛ بلکه باید از زبان دین به دنبال اعطای حقی باشیم که خداوند برای همه مقرر کرده است.
او، دستاورد بزرگ این رویکرد را این واقعیت دانست که زن مسلمان مجبور نیست در دوگانهای قرار گیرد که یا مدرن شود یا مسلمان بماند و افزود: اگر دینداران این رویکرد اجتهاد را نکنند، همواره پیش روی گروههای مختلف جامعه به ناحق یک دوگانه قرار خواهند داد. به عنوان مثال گفته خواهد شد یا به دنبال هنر بروید یا مسلمان بمانید؛ درحالی که در چنین دوگانهای، بخشی که میروند دینشان را از دست میدهند و بخشی که باقی میمانند از یک خواسته درونی خودشان تهی میشوند و البته در نتیجه این پدیده، به جامعه هم لطمه وارد میشود. یادگار امام اظهار کرد: امام این دوگانه غلط را از بین برد و گفت راه سومی وجود دارد مبنی بر اینکه دیندار بمانید و در افق دین و با توجه به ارزشهای شریعت و حفظ چیزی که شما را به خدا پیوند میدهد، به حقوقتان هم برسید.
سید حسن خمینی بر مبنای چنین رویکردی به مسائل روز جامعه اسلامی، «اجتهاد» را بخش مغفول مانده زندگی امام در پایان عمرشان دانست و تصریح کرد: انقلاب، انقلاب کسانی بود که به دین یک نگاه جدید داشتند. انقلاب اسلامی اول در مقابل سد تحجر ایستاد و بعد به سینه استبداد زد. البته استبداد و تحجر هر زمانی میتوانند همدیگر را پیدا کنند، اما مهم این است که انقلاب این دوگانه را شکست و گفت که برای مبارزه با استبداد اصلاً لازم نیست متحجر باشید و برای اینکه دیندار بمانید لازم نیست سنتی محض باشید!
او این مسأله را زاویه و واقعیتی برای فهم این مسأله دانست که «انقلاب برای حقوق دوره جدید چه کرد» و گفت: پیام انقلاب برای فراتر از مرزهای خودش، این است که شما میتوانید با حفظ ارزشهای دینی در بستر زمان خودتان زندگی کنید. البته باید اعتماد جامعه دینی جلب شود، به این معنی که روشن شود قرار نیست ارزشی از ارزشهای دینی از بین برود، بلکه قرار است در فضای دینی اجتهاد کنیم.
یادگار امام با بیان اینکه رمز بقای انقلاب در گرو حفظ مسیر اجتهاد، شکستن دوگانههای دروغین پیش رو، ایجاد راههای سوم و بنبستشکنی از جایی است که سنتهای دینی در مقابل ارزشهای نوین قرار میگیرند، اضافه کرد: باید مسیر اجتهاد سومی به صحنه بیاید و با حفظ ارزشها راه را باز کند. رمز توفیق و بسترساز آن نیز زبان هنر و بهترین جای آن آموزش و پرورش است. سیدحسن خمینی در پایان با اشاره به اینکه امام بزرگوار ما کار بسیار بزرگی کرد؛ نهال تناوری را غرس کرد. اما حفظ این نهال همت، عزم، شجاعت و از خودگذشتگی میخواهد، گفت: اینطور هم نیست که در این مسیر ما را فقط تشویق کنند؛ بعضی وقتها هم فحش میدهند! اصل کار بسیار مهم است. باید زنان، مردان، دانشآموزان و همه گروهها به این توجه داشته باشیم که راه آینده ما از افق اجتهادی میگذرد که انقلاب را پدید آورد؛ اجتهادی که توانست این انقلاب را به وجود بیاورد میتواند این انقلاب را ادامه بدهد.
ضرورت گفت و گوی بین نسلی
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش نیز در این مراسم، با بیان اینکه معمار کبیر انقلاب با علم دینی و قدرت آموزشی خود توانست جامعه سرگشته، حیران، تحقیر شده و ناتوان را به جمعیتی مهم، تأثیرگذار و مقتدر تبدیل کند، اظهارکرد: یکی از مهمترین آموزههای امام راحل توجه دادن به قدرت و توانایی عظیم انسانها بود. ایشان به ما آموخت آنانی که به انسانها سلطه یافتهاند، ناتوانتر از آن هستند که در برابر اراده انسان آگاه و هوشیار قد علم کنند. او افزود: امام راحل به ما آموخت آن زمانی که انسان به پا میخیزد و آگاه میشود و توانمندیهای خود را باور میکند همه قدرتهای پوشالی رنگ میبازند.
معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده هم با بیان اینکه باید به جوانان، نوجوانان و کودکان اجازه بدهیم تا نسبت به مفاهیم انقلاب با توجه به چالش و دغدغههایی که با آنان روبهرو هستند، دیدگاه و نظراتشان را مطرح کنند، اظهارکرد: همانگونه که ماهیت انقلاب اسلامی فرهنگی است و ریشه در عقل و منطق دارد باید گفتوگوی بین نسلی را برای تداوم ارزشها و مفاهیم بلند انسان ساز انقلاب برقرار کنیم.
ابتکار افزود: برای انسجام جامعه و خانواده ضروری است تا مهارتهای شنیدن و ارتباط دو طرفه را با نسل کنونی نهادینه و این مفاهمه را برقرار کنیم. امام راحل با جوانان نسل خودش هرگز برخورد کلیشهای، جذبی و سلبی نداشتند. همین رفتار امام باعث شد تا انقلاب اسلامی با قدرت در این سالها استمرار داشته باشد.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: انقلاب اسلامی حفظ ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۱۶۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق(ع) و عبور از دوگانههای باطل
یکی از ابعاد مهم در سیره امام صادق(ع)، نهضت علمی و فرهنگی گستردهای بود که توسط ایشان جریان پیدا کرد. امام صادق(ع) نهضتی را که پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) آغاز کرده بود، به اوج رساند. عصر امام صادق(ع) یکی از پرتحولترین دورههای تاریخ اسلام است. این دوران با تضارب افکار و اندیشهها و پیدایش نحلههای مختلف و انواع انحرافها و بدعتها و عقاید باطل در جامعه همراه بود. بسیاری از این جریانهای فکری، دوگانههای باطلی بود که در برابر یکدیگر شکل گرفته بود و امام صادق(ع) با عبور از هر دو جریان، جریان سومی را به عنوان خط اصیل معارف اسلامی تبیین کردند.
اکنون برخی از این دوگانههای انحرافی و نحوه عبور امام صادق(ع) از آنها و تبیین جریان سوم و اصیل را بازگو میکنیم.
برخی از دوگانههای انحرافی در زمان امام صادق(ع)
جریان «اهل حدیث» یکی از جریانهای فکری دوران حضرت بود که تمرکز خود را روی روایات قرار داده و تعقل را کنار گذاشته بود، در مقابل این جریان «اهل رأی» بودند که در عقلگرایی افراط داشتند و به متون وحیانی توجهی نداشتند.
جریانی دیگر به نام «جبریه» قائل به جبر بودند و اختیار انسان را با استناد به توحید عملی زیرسؤال میبردند و در مقابل این جریان، «مفوّضه» انسان را بهصورت کامل مختار دانسته و عملاً سلطه و اراده الهی نسبت به افعال انسان را زیرسؤال میبردند. همچنین در رویکردهای تفسیری، جریانی بود که بهصورت کلی امکان تفسیر قرآن را زیرسؤال برده و قرآن را قابل تفسیر نمیدانست و جریانی دیگر بدون هیچ چارچوب مشخصی، به تفسیر قرآن میپرداخت تا جایی که کار به تفسیر رأی کشیده میشد.
در مباحث خاصتر و جزئیتر کلامی، جریانی در بحث خداشناسی و صفات الهی، قائل به تعطیل بود و «معطله» نام داشت. در برابر آن، جریان «مشبهه» و یا «مجسمه» بود که خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکرد و برخی از آنها برای خدا جسم قائل بودند.
مقابله با دوگانههای انحرافی با تبیین جریان سوم
گفتیم اهل حدیث، کسانی بودند که عقل و علم را بهطور مطلق انکار کرده و تنها بر ظواهر قرآن و حدیث تکیه میکردند. این جریان درواقع اهل «جمود بر نص» بود و هرگونه تعقل در متن را کنار میگذاشت. در مقابل این جریان، جریان اهل رأی بود که عقلگرایی افراطی را دنبال میکرد و در استنباطهای فقهی نیز به جای تکیه بر متون دینی، اهل قیاس و استحسان بود. این جریان نیز در واقع اهل «اجتهاد در برابر نص» بود. امام صادق(ع) در برابر این دو جریان، جریان سومی را مطرح کرد که عبارت است از: «اجتهاد در نص». به این معنا که امام صادق(ع) نوعی جریان فقاهتی را تثبیت کرده و توسعه داد که در آن، تکیه بر منابع اصیل دینی و نصوص کتاب و سنت با رویکرد اجتهادی و بهکارگیری تعقل در استفاده از نصوص دینی محوریت داشت. این جریان از یک طرف مرزبندی با جریان اهل حدیث داشت، چرا که تعقل را به کار میگرفت و از طرف دیگر مرزبندی با جریان اهل رأی داشت، از این نظر که مبنا را منابع شرعی قرار میداد. این جریان سوم، عبور از دوگانه باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص بود.
در بحث توحید و امکان شناخت صفات خداوند، گفتیم اهل تعطیل معتقد بودند عقل آدمی راهی به شناخت اوصاف الهی ندارد و عملاً مانع هرگونه قضاوت درباره صفات خدا میشدند. در مقابل نیز اهل تشبیه معتقد بودند میان اوصاف الهی و انسان به لحاظ معنایی تفاوتی نیست و اوصاف خالق را به اوصاف مخلوقات تشبیه میکردند. امام صادق(ع) منظر کلامی متفاوت و نگاه سومی را به عنوان «اثبات بلاتشبیه» مطرح کرد. به این بیان که عقل میتواند صفات خدا مانند وجود، علم، قدرت و حیات را اثبات کند؛ اما نمیتواند به کُنه صفات الهی راه پیدا کند. پس ما صفات جمال و جلال خداوند را اثبات میکنیم؛ بدون اینکه خدا را به مخلوقاتش تشبیه کنیم.
یکی دیگر از مباحث کلامی، بحث مهم و پیچیده جبر و اختیار است. عدهای قائل به جبر شدند و با اتکا به توحید عملی، هرگونه اختیار را برای انسان نادیده گرفتند. به این معنا که ما اگر موحد هستیم، باید همه افعال را فعل خدا بدانیم و افعال انسان نیز مخلوق خداست و انسان در آن نقشی ندارد. در این نگاه هرگونه اراده و اختیاری برای انسان نفی میشود. در مقابل آن، جریانی قائل به تفویض بودند. به این معنا که میگفتند انسان در افعال خود کاملاً مختار و آزاد است و خدا نیز سلطهای بر افعال او ندارد. پس افعال انسان صرفاً با اراده و اختیار انسان انجام میشود.
امام جعفر صادق(ع) اینجا نیز در برابر هر دو جریان انحرافی، جریان سومی را با عنوان «امر بین الامرین» مطرح کرد. حدیث معروف «لاجبر و لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» اشاره به همین جریان سوم دارد. ما با وجدان خودمان درک میکنیم که قطعاً مجبور نیستیم و دارای اراده و اختیار هستیم. از طرفی قول به جبر، ظلم به خدای متعال است. اینکه ما انسان را مجبور بدانیم و در همین حال، او را مکلف بدانیم، معنا ندارد. تکلیف و عقوبت انسان بهواسطه فعلی که اختیاری دخصوص آن نداشته، ظلم و قبیح است و چنین چیزی نسبت به خدای متعال، محال است.
از سوی دیگر اگر اختیاری داریم، خدا این اختیار را به ما داده و ما به اذن او است که میتوانیم افعال خودمان را انجام دهیم، نه اینکه خدا دیگر بر ما سلطهای نداشته باشد. پس نه جبر درست است و نه تفویض و این همان امرٌ بین الأمرین است. همچنان که بزرگان دین فرمودهاند انسان در هر رکعت نمازش با جمله «بِحَولِ الله وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُد» نفی جبر و تفویض میکند. در واقع با عبارت «اقوم و اقعد» نفی جبر میکنیم و با عبارت «بحول الله و قوته» نفی تفویض.
در بحث تفسیر قرآن نیز اشاره شد عدهای هرگونه تفسیر قرآن را منع کرده و بر این باور بودند امکان فهم قرآن برای انسان وجود ندارد. به اعتقاد آنان قرآن یک متن معماگونهای است که فقط باید تلاوت شود. در برابر آنها، جریان دیگری نیز آنچنان در تفسیر آیات افراط میکردند که عملاً هیچ چارچوبی برای تفسیرشان وجود نداشت و هر چه به ذهنشان میرسید در مورد آیات قرآن گفته و رسماً تفسیر به رأی میکردند. امام صادق(ع) در برابر هر دو جریان، جریان سومی را به نام «تفسیر اجتهادی» که تفسیر بر مبنای حجت بود، بیان کرد. اکنون نیز مفسران شیعی از همین مبنا برای تفسیر آیات الهی پیروی میکنند. به این معنا که قرآن قابل فهم است و امکان تفسیر قرآن نیز وجود دارد؛ اما در چارچوب علم یا دلیل علمی. به بیان دیگر، ما باید برای هر برداشت تفسیری، حجت و دلیل معتبر داشته باشیم. این همان روش تفسیر اجتهادی است.
امام صادق(ع)، پایهگذار کلام، فقه و تفسیر شیعه
دوگانههای باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص، تعطیل و تشبیه، جبر و تفویض، منع از تفسیر و جواز تفسیر به رأی، همگی نمونههایی از جریانهای انحرافی و باطلی بود که در دوران امامت امام صادق(ع) رواج داشت و امام با نهضت علمی و فرهنگی همهجانبهای که به راه انداخت و معارف فراوانی که عرضه کرد و شاگردان فراوانی که پرورش داد، خط اصیل معارف اسلامی را تبیین و تثبیت کرد.
ما امروز میراثدار همان خط اصیلی هستیم که امام صادق(ع) در برابر این جریانهای انحرافی ترسیم کرد. کلام شیعه و فقه شیعه و تفسیر شیعه، محصول تبیین همهجانبه امام صادق(ع) و مرزبندی با جریانهای فکری انحرافی و دوگانههای باطل است.
منبع: روزنامه قدس