پیامدهای تعلل دولت بایدن برای بازگشت به تعهدات برجامی
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۱۹۶۷۶
به گزارش خبرنگار ایرنا، هرچند در سخنرانی اخیر «جو بایدن» رییسجمهور ایالات متحده در وزارت امور خارجه این کشور سخنی از برجام به میان نیامد، اما این امر به معنای این نیست که این موضوع در دستورکار دولت جدید آمریکا نیست به ویژه با اظهارنظرهایی که در روزهای اخیر مقامات دولت آمریکا درباره توافق هستهای مطرح کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتصابات در دولت آمریکا و سپردن مسئولیت به افرادی که در مذاکرات هستهای و به نتیجه رسیدن برجام به نوعی حضور داشته و مسئولیت داشتهاند و همچنین افزایش اظهارنظرها و اخباری که از رایزنیها درباره توافق هستهای منتشر میشود، نشاندهنده اهمیت این موضوع است. اظهارنظرهای پراکنده و بعضا متناقض مقامات دولت بایدن درباره برجام و ایران نشان میدهد که دولت جدید آمریکا هنوز در حال سبک و سنگین کردن نحوه بازگشت به برجام است و هنوز نتوانسته در میان دو راهیهای مختلفها، راه اصلی خود را انتخاب کند. شاید بتوان گفت دولت قبلیآمریکا آنقدر گره به این توافق اضافه کرده که باز کردن این گرهها نیازمند تلاشهای زیادی است.
مواضع اتحادیه اروپا و آمریکا در قبال برجام شباهت چندانی ندارد، در حالی که اتحادیه اروپا بر بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریمها تاکید میکند آمریکا میگوید هنوز برای بررسی پیشنهاد ایران زود است یا توپ در زمین ایران است. هر چند این اظهارات از سوی ایران هم پاسخ مشابهی دریافت کرده مبنی بر اینکه ایران هم عجلهای در این زمینه ندارد، تهران منتظر اقدامات عملی از سوی واشنگتن است و ایران برای هر اقدام آمریکا پاسخ متناسبی خواهد داد.
بر اساس توافق هستهای بین ایران و ۶ قدرت جهانی در سال ۱۳۹۴، ایران پذیرفت برخی از فعالیتهای اتمی خود را برای مدتی (که جدول زمانی آن در برجام به صورت دقیق و روشنی آمده است) متوقف کند و در مقابل، تحریمهای بینالمللی علیه ایران هم برچیده شود. هر چند موضوعات متعددی بین ایران و آمریکا وجود داشت با این حال تصمیم بر آن شد که صرفا پرونده برنامه هستهای مدیریت شود. با این حال دولت پیشین آمریکا بنا به دلایل واهی و خصمانه از این توافق خارج شد و نه تنها به تعهدات خود عمل نکرد بلکه حتی مانع از اجرای تعهدات سایر شرکای برجام شد و نقض گسترده و فاحش قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را در دستورکار خود قرار داد.
ادعای ترامپ دستیابی به توافقی بهتر و گستردهتر با ایران بود که به زعم وی ایرادات برجام را نداشته باشد. او میخواست بندهای غروب برجام مادامالعمر شود، به مسائل موشکی و منطقهای هم بپردازد و در نهایت چیزی نیز عاید ایران نشود. راهی که از همان ابتدا محکوم به شکست بود و چهار سال تقلای ترامپ برای دستیابی به این توافق بهتر و حتی گرفتن عکس یادگاری با مقامات ایران به جایی نرسید.
سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز سهشنبه ۱۴ بهمن ماه گفته است که این اتحادیه در راستای لغو تحریمهای ایران و احیای توافق هستهای موسوم به برجام در حال رایزنی با دولت جو بایدن، است. پیتراستانو تاکید کرده است که جوسپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بسیار سخت تلاش میکند تا توافق هستهای با ایران حفظ شود.
استانو در گفتوگو با الجزیره گفت: درباره توافق هستهای با ایران، آمریکا و همه طرفهای ذیربط هماهنگی میکنیم. دیپلماسی نقش اصلی را در مسیر بازگشت به توافق هستهای دارد.
وی گفت: همه چیز در رابطه با توافق هستهای در کمیسیون مشترک قابل گفتوگو و رایزنی است. اتحادیه اروپا در رابطه با مجاب کردن ایران برای توقف اقدامات خود درخصوص غنیسازی اورانیوم کاملا صریح است. فشارهای زیادی به دلیل تحریمهای آمریکایی بر ایران وجود دارد و اتحادیه اروپا خواهان لغو این تحریمهاست. لغو تحریمهای ایالات متحده میتواند انگیزه خوبی برای ایران در بازگشت به توافق هستهای باشد. توافق هستهای ایران بسیار مهم است و فعلا توافق بهتری به عنوان جایگزین وجود ندارد.
این اظهارات در حالی است که سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است که هنوز با ایران مذاکرهای نشده و برای بررسی پیشنهاد ایران درباره بازگشت به برجام زود است. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است: ما هنوز با مقامهای ایران مذاکرهای نداشتهایم و انتظار ندارم تا زمانی که اقدامات اولیه انجام شود، ما چنین کاری بکنیم.
برخی از تحلیلگران انتظار داشتند که بایدن در همان هفته نخست شروع به کار در کاخ سفید، به برجام برگردد، اما این اقدام تاکنون به تعویق افتاده است. این تعلل میتواند پیامدهای مختلفی داشته باشد. ایران تاکنون بیشترین هزینه را برای حفظ برجام داده است. ایران یک سال بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای و بی عملی شرکای اروپایی برجام تصمیم گرفت تعهدات هستهای خود را کاهش دهد و بارها اعلام کرد که آماده است تا در ازای عمل شرکای برجام به تعهداتشان ایران هم از کاهش تعهدات عقبنشینی کند.
با این حال در این مدت وعدههای شرکای برجام در قبال بهرهمندی ایران از مزایای برجام عملیاتی نشد. ایران در تمام سالهای حضور ترامپ در کاخ سفید به این توافق پایبند بود و با وجود کاهش بخشهایی از تعهداتش تلاش کرد توافق هستهای را حفظ کند. موضوعی که البته در داخل هم با انتقاداتی مواجه بود. با این حال ایران در تمام این سالها هر هزینه ای که قرار بوده برای حفظ برجام و نظام عدم اشاعه پرداخت کند، را پرداخته است.
در دولت سابق آمریکا، اجماعی در جهان در خصوص رویکردهای غیرمنطقی آمریکای ترامپ وجود داشت و با وجود عدم بهرهمندی ایران از حقوق برجامی فضای بینالمللی آنقدر هم مطابق میل ترامپ پیش نرفت و حداقلی از برجام باقی ماند اما اکنون که دولتی در آمریکا بر سرکار آمده که بسیاری از اعضای بلندپایه آن از مذاکرهکنندگان برجام و حامیان آن بودهاند و در سالهای اخیر هم منتقد رویکرد ترامپ در قبال برجام بودهاند، انتظار میرود به تعهدات خود بازگردد. تعلل در اجرای تعهداتآمریکا طبعا پیامدهایی ممکن است داشته باشد.
نخستین پیامد، افزایش کارشکنیهای مخالفان برجام است. در سالهای اخیر و در دولت پیشین آمریکا لابیهای سعودی صهیونیستی صحنهگردان سیاست خارجی آمریکا بودند و عملا دولتآمریکا را به کارگزار سیاستهای خود تبدیل کرده بودند. امیدهای این لابیها با پیروزی بایدن کمرنگ شده است اما بعید است دست از خرابکاری در قبال توافق هستهای برداشته باشند کما اینکه در هفتههای اخیر برخی اظهارنظرها حاکی از تداوم رویکرد تخریبی این جریانات است. اگر بایدن وارد مسیری شود که این لابیها میخواهند ناخواسته ممکن است وارد مسیری شود که در دولت قبل طی میشد و عملا سیاست خارجی آمریکا همچنان گروگان این لابیها باقی بماند.
دومین موضوع این است که دولت ترامپ نقش زیادی در بیاعتبار کردن آمریکا و کاهش اعتماد جهانی به آمریکا داشته است. تصویری که ترامپ از آمریکا ارائه کرد یک دولت قانونشکن و بی توجه به پیامدهای قانونشکنی و تظاهر و تجاهر به قانونشکنی بوده است. دولت بایدن منتقد این وضعیت بود و انتظار میرود اعتماد از دست رفته را احیا کند. طبعا یکی از موارد و موضوعاتی که در این زمینه بسیار موثر است اقدام دولت بایدن در قبال تعهدات برجامی آمریکاست. اکنون این دولت جدیدآمریکاست که تصمیم میگرد اعتماد جامعه جهانی را بهآمریکا جلب کند یا کماکان در مسیر دولت قبل قدم بردارد.
سومین موضوع این است که ایران در یکی دو سال اخیر از کاهش تعهدات هستهای خود عقبنشینی کرده است. هرچند بارها اعلام کرده که هر وقت شرکای برجام به تعهدات خود برگردند، ایران هم از این گامها عقبنشینی خواهد کرد ولی فعلا اتفاقی در این زمینه نیفتاده و صنعت هستهای شاداب و پرتوان به مسیر خود ادامه میدهد. نکته مهم اینکه صنعت هستهای ایران بومی شده و با ترور و خرابکاری هم خللی در این مسیر پیش نمیآید. از این بابت نباید این تصور غلط پیش بیاید که زمان به ضرر تهران است. اگر نظام عدم اشاعه برای آمریکا مهم است، بخش مهمی از این ماجرا نه با رویکردهای سلبی بلکه با رویکردهای ایجابی و عمل به تعهدات حاصل میشود. دنیا باید ببیند که آمریکا و کشورهای غربی به تعهدات خود پایبند هستند و اگر قرارداد و توافقی امضا میکنند به آن پایبند هستند. در غیر این صورت انتظار نمیرود نظمی در نظام بین الملل حاکم شود.
موضوع دیگر اینکه هر چند در سالهای اخیر تهران به طور کامل به تعهدات خود پایبند بوده است اما به هم خوردن توازن در دادهها و ستاندههای برجام منجر به شکلگیری انتقاداتی از این رویه شده است. منتقدان این رویه اکنون مجلس را در اختیار گرفتهاند و شروع به اقدامات عملی در جهت توازن بخشی به این دادهها و ستاندهها هستند که تصویب قانون اقدام راهبردی برای مقابله با تحریمها از جمله این اقدامات است. تعلل آمریکا و نشستن به انتظار انتخابات آینده ایران ممکن است هم اثرات تخریبی لابیهای ضد برجامی را تشدید کند و از سوی دیگر این امکان وجود دارد که با روی کار آمدن دولتی جدید در ایران در سال ۱۴۰۰ نحوه تعامل ایران با آمریکا هم تغییر کند.
«محمدجواد ظریف» هم در مصاحبه با «کریستین امانپور» خبرنگار سیانان و هم در مقاله خود در نشریه «فارن افرز» گفت که دولت بایدن فرصت محدودی برای ورود مجدد به توافق هستهای دارد. زمان بازگشت ایالات متحده به توافق هستهای نامحدود نیست. ایالات متحده فرصت محدودی دارد، زمان مهم نیست بلکه مهم این است که آیا دولت بایدن میخواهد سیاستهای شکست خورده ترامپ را دنبال کند یا خیر؟
امروز بسیاری از کشورها منتظر گامها و اقدامات عملی بایدن برای اصلاح رفتارهای هنجارشکنانه ترامپ هستند. رفتار سیاسی بایدن به صورت لغو ممنوعیت ورود مسلمانان به داخل آمریکا و بازگشت به توافق آب و هوایی پاریس با دو فرمان اجرایی، خوشبینی نسبی را در سطح بینالمللی نسبت به بازگشت به توافقات بینالمللی و در پیش گرفتن دیپلماسی و چندجانبهگرایی ایجاد کرده است.
امروز توپ در زمین دولت آمریکاست و جمهوری اسلامی ایران با پایبندی به توافق بینالمللی مشتاق انتفاع از مزایای اقتصادی برجام با مکانیسم و ابزار رفع تحریمها و گشایشهای مالی است. اگر دولت بایدن بخواهد به برجام بازگردد هیچ توجیهی برای اتلاف وقت وجود ندارد.
برچسبها برجام دولت ترامپ مذاكرات هسته ای ند پرایس جوسپ بورل جو بایدن دولت بایدن محمد جواد ظریف پاریس ایران ترامپمنبع: ایرنا
کلیدواژه: برجام دولت ترامپ مذاكرات هسته ای برجام دولت ترامپ مذاكرات هسته ای ند پرایس جوسپ بورل جو بایدن دولت بایدن محمد جواد ظریف پاریس ایران ترامپ اخبار کنکور توافق هسته ای بازگشت به توافق اتحادیه اروپا تعهدات خود ایالات متحده شرکای برجام سیاست خارجی دولت بایدن بین المللی ایران هم تحریم ها لابی ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۱۹۶۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست