Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-04@21:19:46 GMT

عروس موقت مردی شدم که 30 سال بزرگتر از من بود !

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۲۸۶۳۴

ساعت 24- زن صیغه ای که به خاطر هزینه های زندگی اش با مرد مسنی ازدواج کرده بود حادثه ای عجیب زندگی او پسر 5 ساله اش را به هم ریخت.

وقتی از خانه مادرم به منزل بازگشتم دنیا روی سرم خراب شد. از آن چه می دیدم وحشت زده به سرم کوبیدم و در گوشه ای نشستم تا به حال و روز سیاهم گریه کنم. دزدان ناجوانمرد به خانه ام دستبرد زده بودند و .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..

، زن 35ساله که به دنبال سرقت لوازم منزلش به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپاد مشهد مراجعه کرده بود، با بیان این که دلم برای پسر پنج ساله ام می سوزد که باید برای تماشای تلویزیون در منزل اطرافیانم تحقیر شود، درباره این ماجرای تلخ به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در خانواده ای پر جمعیت به دنیا آمدم که از نظر مالی اوضاع مناسبی نداشت. آن زمان پدرم با یک گاری دستی در روستاهای اطراف مشهد نفت توزیع می کرد تا این گونه مخارج زندگی ما را تامین کند.

اما بدبختی های ما زمانی شکل اسفباری به خود گرفت که روزی پیت نفت روی گاری آتش گرفت و پدرم که با هول و هراس سعی داشت شعله ها را خاموش کند، دچار 20 درصد سوختگی شد و سرنوشت ما نیز تغییر کرد چرا که پدرم بیمه نبود و به دلیل شدت سوختگی ها در گوشه خانه افتاد.

با وجود این با هر زحمت و سختی بود خواهر و برادرانم را سر و سامان داد تا به دنبال زندگی خودشان بروند. البته در این میان به هیچ کدام از دختران جهیزیه ای نداد. من هم از این شرایط مستثنا نبودم. «رحمت» اهل یکی از روستاهای اطراف مشهد بود که به خواستگاری ام آمد اما خانواده او وقتی فهمیدند که پدرم جهیزیه ای به من نمی دهد، تصمیم گرفتند مجلس عروسی برگزار نکنند.

این گونه بود که از همان آغاز زندگی مشترک آرزوی پوشیدن لباس سفید عروسی بر دلم ماند ولی چون جهیزیه ای نداشتم، زبانم کوتاه بود. با وجود این زندگی من و رحمت بیشتر از سه سال دوام نیاورد چرا که او دست بزن داشت و با هر بهانه و اتفاقی مرا زیر مشت و لگد می گرفت. به همین دلیل همزمان با به دنیا آمدن فرزندم از رحمت طلاق گرفتم اما روزگارم سخت تر شد چرا که از عهده هزینه های سنگین زندگی بر نمی آمدم.

این گونه بود که به اجبار با مرد دیگری ازدواج کردم که 30سال از خودم بزرگ تر بود ولی او به دلیل سن بالایش شلوغ کاری و هیجانات و رفتارهای کودکانه پسرم را تحمل نمی کرد. حداقل انتظار داشتم او در میان چند تکه جهیزیه دست دوم من یک دوچرخه کوچک برای پسرم می خرید ولی او به گونه ای تنفرآمیز با فرزندم برخورد می کرد به همین دلیل ناچار شدم یک سال بعد مدت زمان عقد، عقد موقت را تمدید نکنم.

با همان لوازم اندک زندگی که برایم باقی مانده بود تلاش می کردم تا فرزندم را به خوبی تربیت کنم. مدتی بعد پدرم فوت کرد و برادرم تامین هزینه های زندگی مادرم را نیز به عهده گرفت. هیچ کدام از اطرافیانم حاضر نبودند از پسر پنج ساله ام مراقبت کنند تا من سر کار بروم چرا که همه او را پسر شری می دانند که همه چیز را به هم می ریزد.

در این شرایط یک روز وقتی از دیدار مادرم به خانه ام بازگشتم، سارقان همه دار و ندارم را به سرقت برده بردند. با سرشکستگی و شرمندگی به منزل مادرم رفتم تا پسرم در خانه خواهرم به تماشای کارتون های تلویزیون بنشیند ولی آن ها که نمی توانند رفتارهای پسرم را تحمل کنند، مدعی هستند که اگر قصد زندگی با مادرم را دارم باید مخارجم را خودم تامین کنم در حالی که اگر فقط یک دستگاه بخاری و تلویزیون داشتم حاضر نمی شدم این همه سرزنش و نیش و کنایه را تحمل کنم. وقتی به چند مرکز خیریه رفتم آن ها نیز ادعا کردند فعلا ظرفیت پذیرش آن ها تکمیل است و ...

حالا هم به کلانتری آمده ام تا شاید چاره ای برای رهایی از این وضعیت بیابم. شایان ذکر است، به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) تلاش مشاوران دایره مددکاری اجتماعی برای کمک به مشکل این زن جوان آغاز شد

رکنا

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۲۸۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم

به گزارش "ورزش سه"، آتیلا حجازی سرپرست جدید استقلال در نخستین روز کاری خود و در محل تمرین آبی ها در کمپ مرحوم ناصر حجازی گفت: از هواداران بسیار خوب استقلال تشکر ویژه می‌کنم، نه به خاطر حضور امروزشان در محل تمرین بلکه به خاطر حمایت همه جانبه شان از ابتدای فصل. امیدوارم که در انتهای فصل، به موفقیتی که مد نظر همه هست، برسیم.

وی در مورد حضورش در استقلال و اینکه از قبل با او صحبتی در این خصوص شده بود یا نه، گفت: نمی‌توانم بگویم که از قبل صحبت کرده بودیم چون پیش از این زمزمه‌هایی مبنی بر آمدن من بود. با من تماس گرفته شد و با اینکه من در ایران نبودم، به تهران برگشتم. بالاخره حضور در استقلال که تیم محبوب و مورد علاقه دوران بچگی من و همچنین تیم پدر من است، بی‌درنگ دوست داشتم بتوانم به این باشگاه خدمت کنم هر چند که این خدمت کوچک باشد. خوشحالم که در این باشگاه حضور دارم.

سرپرست جدید آبی ها در مورد اینکه تغییرات مدیریتی در استقلال آن هم در فاصله ۵ هفته مانده به پایان مسابقات را چگونه ارزیابی می‌کند، پاسخ داد: من اصلاً نمی‌خواهم درباره گذشته صحبت کنم، دید ما رو به آینده است. جا دارد از تمام کسانی که برای استقلال زحمت کشیدند، تشکر شود. ما اکنون فقط به آرامش و تمرکز نیاز داریم، چون وضعیت برای ما حساس است. امیدوارم که بچه‌ها بتوانند با تمرکز بالا ادامه مسابقات را برگزار کنند.

حجازی در پاسخ به این سوال که باشگاه استقلال در خصوص مکان برگزاری هفته پایانی لیگ مقابل پیکان در ورزشگاه دستگردی چه تمهیداتی اندیشیده است، توضیح داد: فوتبال با تماشاگر زیبا است. اینکه در یک بازی تماشاگران حضور داشته باشند و در مسابقه دیگر آنها به استادیوم نیایند، نمی‌شود. آخرین بازی ما طبیعتاً حساس‌ترین مسابقه ما است و استقلال نیز باید از حضور تماشاگرانش بهره ببرد. حتی اگر میزبان بازی نباشیم، باید از حداقل حضور هواداران برخوردار باشیم. امیدوارم که تمهیداتی اندیشیده شود تا این اتفاق رخ بدهد.


تکمیل می شود...

دیگر خبرها

  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
  • انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • نمایش فیلم تئاتر «عروسی خون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران
  • (ویدئو) شریفی مقدم: چه کسی گفته عروس باید در خانه مادرشوهر کار کند؟
  • حجازی: خوشحالم که در تیم پدرم حضور دارم
  • جدل جالب المیرا شریفی‌مقدم با روانشناس بر سر کار کردن عروس در خانه مادرشوهر + ویدئو
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • دستگیری ۲ خواهر قاتل پدر در تهران
  • دانشجو‌های خانه به دوش! / جای خالی خانه دانشجویی در پازل زندگی زوج‌های دانشجو