Web Analytics Made Easy - Statcounter

کاغذ سفید نامه، خط به خط پر از پیام است؛ جان داده به حروفی که به هم چسبیده‌اند و شده‌اند کلمه. کلمه‌هایی که شده‌اند جمله: «آقا جان سلام!» شده‌اند: «یا غریب‌الغریا مشکلم را حل کن!»

به گزارش قدس آنلاین، کاغذ سفید نامه پر از یادگار است، جان داده به اسم‌ها به سلوا، مهدی، پریسا، رعنا، مرضیه، احسان، مژگان و مهرداد؛ آدم‌هایی که اسم‌شان را یک گوشه این کاغذ نوشته‌اند به یادگار، کوچک با یک امضا از سر ارادت و شرمندگی.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کاغذ سفید نامه، همان سند است، جان داده به عددها، ماه‌ها، روزها، سال‌ها، به زمستان‌های سرد، تابستان‌های گرم، به خیابان‌های شلوغ، شهرهای دور.

شده نجواهای «لیلا باجی» از روستای پاکچین شهرستان هریس، لیلا باجی که سواد نداشته، خودش نامه ننوشته، حرف‌هایش را یکی‌یکی گفته و فریبا دختر همسایه برایش نوشته که: «آقا جان سلام. خیلی دلم زیارتت را می‌خواهد. مدام از تلویزیون ضریحت را می‌بینم. آقا جان زیارتت را قسمتم کن، من را هم بطلب تا عمرم به دنیاست دستم به ضریحت برسد.» نامه لیلا باجی را یکی از اهالی روستا با خودش آورده تا مشهد، انداخته در دل ضریح. نامه حالا اینجاست، بین هزاران هزار نامه دیگر، نامه‌هایی که مخاطب‌شان یکی است؛ آقا امام رضا(ع)، امام رئوف، شاهِ خراسان.

 

 یک سلام از راه دور

در مشهد همه راه‌ها به یک گنبد طلایی رنگ می‌رسند، به یک حرم بزرگ، به یک حیاط باصفا، به کبوترهای جلدی که خیال پریدن ندارند. در مشهد، هنوز هم خیلی‌ها روزشان را با «سلام» شروع می‌کنند، رو به گنبدی که حالا شاید بین ساختمان‌های زشت و بی‌قواره‌ای که دور تا دور حرم قد کشیده‌اند، گم شده باشد اما جایش روی دل دوستدارانش پیداست، آدم‌ها به گواه همین نشانه رو می‌کنند به سمت حرم و از آقا برای شروع روزشان رخصت می‌خواهند.

این سلام خیلی وقت‌ها هم از راه دور می‌رسد، سلامی که می‌آید و می‌نشیند روی تن کاغذ، از تهران، اصفهان، اهواز، زاهدان، اردبیل و صدها شهر دیگر کشورمان حتی از جاهای دورتر از عراق، پاکستان و سوریه. روایت نامه‌هایی که کنار بقیه نذورات، یکی‌یکی در دل ضریح جاخوش می‌کنند، همین است. نامه‌هایی پر از نشانه، پر از حرف، بلند یا کوتاه، حکایتی خواندنی  از ارادت آدم‌ها به امام هشتم، ارادتی که سن و سال نمی‌شناسد و زن و مرد ندارد.

بعضی‌ها مثل لیلا باجی ابتدای گزارش در ۶۵ سالگی وقتی حتی نوشتن بلد نیستند، نامه می‌دهند به امام رضا(ع)، بعضی‌ها هم می‌شوند یکی مثل فاطمه، دختر ۱۱ ساله شهید مدافع حرم که برای آقا از حرف‌های دلش می‌نویسد، حرف‌هایی که حتما نخوانده هم رسیده‌اند دست آن کسی که باید: «سلام آقای خوبم، اولین باری که حرمت آمدم یادم نیست ولی آخرین باری که با پدرم به زیارتت آمدم خوب یادم است، تو حیاط حرم کنار حوض با بابایی و داداشی‌هام آب‌بازی می‌کردیم، بابام داداش مهدی رو روی دستش می‌گذاشت و ما رو می‌برد پیش کبوترها تا براشون دونه بریزیم. هفته پیش اومدیم به زیارت شما اما نمی‌دونم بابام پیش شماست یا نه؟ آخه بابام رفته بود برای دفاع از حرم عمه جان شما. الان که دارم این نامه رو می‌نویسم پدرم شهید شده اونم یه شهید جاویدالاثر... آقاجانم من و داداشام و آبجی زینبم یه خداحافظی از دنیا طلب داریم. می‌دونم یه روز بابام برمی‌گرده، اما شاید با اون قد رشیدش برنگرده شاید اون چشاشو دیگه نبینیم. اما برمی‌گرده، خوشحالم. خوشحالم منم مثل عمه جان شما رقیه خانم فرزند شهیدم، این بار که به حرمت اومدم حس کردم که دستت روی سرمه حس کردم مهمون ویژه شما هستم. فرزند کوچک شما فاطمه».

نامه‌ای که حتما خوانده شده، فرقی هم نمی‌کند چندمین نامه بوده باشد خطاب به امام خوبی‌ها!؟ چندمین نامه‌ای که نوشته شده در طول تمام ۱۲۰۰ سال گذشته‌ای که این وجود عزیز اینجا بوده، در دل همین خاک متبرک!؟ چندمین عریضه و دلنوشته‌ای که درست مثل این نامه، زیر نور سبز رنگ پاشیده شده به ضریح، سُرخورده و رسیده روی زمین، با هدف باز شدن، خوانده شدن؟ نامه‌ای درست مثل بقیه نامه‌ها که هرکدام‌شان یک نشانه‌اند از ارادت هزاران هزار آدمی که دلشان قرص است حتما کسی حرف‌هایشان را خواهد خواند و دردل‌هایشان را خواهد شنید.

 

 قصه یک اتصال ناگسستنی

نامه‌ها، اینجا نشانه امیدند، نشانه‌ای از یک آرزو، یک اتصال قطع ناشدنی، یک رویای نزدیک، یک اعتقاد محکم. همین است که خیلی‌هایشان شده‌اند آرزو، مثل آرزوی دنیای هفت ساله که با دست خط کودکانه‌اش از امام رضا(ع) یک عروسک بزرگ خواسته و امیررضای ۱۱ ساله که دلش یک دوچرخه خواسته درست مثل دوچرخه دوستش فرزاد. مثل آرزوی مریم از تهران که از آقا شفای برادر بیمارش را خواسته، مثل آرزوی مرضیه و امیرمحمد که کارت عروسی‌شان را با تاریخ و آدرس انداخته‌اند در دل ضریح و لابد ته دلشان محکم بوده که یک مهمان ویژه، یک مهمان عزیز خواهند داشت در روز عروسی‌شان.

اینجا حقیقت ماجرا یک چیز است، اسم‌ها، تاریخ‌ها، عددها، حرف‌ها، دردل‌ها و گریه‌هایی که تن سفید نامه‌ها را سیاه کرده‌اند، هیچ‌وقت کهنه نمی‌شوند، هرچقدر هم که گذشته باشد از تاریخ نوشتن‌شان، آنها تازه‌اند و یک گواهند بر روزگاری که گاه چنان بر آدم‌ها سخت می‌گرفت که فقط باز شدن گره خود را از امام مهربانی ها می خواهند. همین است که «مهرداد...» از پشت میله‌های زندان... کرج، برای امام رضا(ع) نامه نوشته: «من توی زندانم، خودت که می‌دونی آقا من جرمی نکردم و به ناحق اینجام. یه کاری کن، کمک کن تا آزاد بشم...» معلوم نیست نامه مهرداد را چه کسی۹۴۶ کیلومتر با خودش آورده تا برساند دست مخاطب نامه، نامه اما حالا رسیده و لابد دل مهرداد هم گوشه زندان خوش شده به این رسیدن.

 

نامه‌هایی که خوانده می‌شوند

علیرضا اسماعیل‌زاده، مدیرکل نذورات آستان قدس رضوی است، او اطلاعات خوبی از این نامه‌ها دارد، نامه‌هایی که وصلند به بخش نذورات و آن‌طور که اسماعیل‌زاده به ما می‌گوید، هربار با غبارروبی حرم و همزمان با جمع‌آوری سایر نذورات، آنها هم جمع‌آوری و منتقل می‌شوند به بخش سفره حضرت و بعد یکی‌یکی باز می‌شوند و متون‌شان با رعایت کامل حریم شخصی آدم‌ها خوانده و طبقه‌بندی می‌شود.

اسماعیل‌زاده در توضیح بیشتر می‌گوید: «تعداد نامه‌ها بسیار زیاد است و هیچ‌وقت شمرده نشده‌اند اما همه آنها بعد از خوانده‌شدن براساس موضوعات مورد درخواست دسته‌بندی و نگهداری می‌شوند، چراکه می‌توانند به مرجعی خوب برای محققانی تبدیل شوند که دنبال ریشه‌یابی مسائل و مشکلات جامعه در ادوار مختلف تاریخ هستند، برای مثال نشان‌دهنده این باشند که در یک دوره تاریخی مشکلات مردم بیشتر چه چیزی بوده، پزشکی بوده یا مالی؟ یا اگر مردم درخواست شفا داشته‌اند بیشتر برای چه بیماری‌هایی بوده و نشان شیوع کدام بیمای است.»

اسماعیل‌زاده اما بیشتر از همه دلش با نامه‌هایی است که دلنوشته‌اند و نشان ذوق و ارادت مردم به امام هشتم، شاید به خاطر همین است که می‌گوید: «مردم این ارادت را با زبان خودشان نوشته‌اند در هر شغل و جایگاهی که باشند. این بخش از نامه‌ها محتوای بسیار پرباری دارند و ما آنها را به اداره مکتوبات حرم می‌فرستیم که بخشی از خزانه حضرت است تا آنجا نگهداری شوند. بخشی از این نامه‌ها هم که بیشتر از طرف جوان‌هاست، مربوط به مسائل ازدواج و زندگی است، حتی خیلی‌ها کارت عروسی‌شان را داخل حرم می‌اندازند و امیدوارند زندگی‌شان با نگاه پرمهر امام رضا(ع) پر از معرفت و شناخت و برکت باشد. خیلی وقت‌ها همکاران ما تماس می‌گیرند و این پیوند ازدواج را به این جوان‌ها که امام رضا(ع) را شریک جشن و مهمانی‌شان کرده‌اند تبریک می‌گویند.»

مدیرکل نذورات آستان قدس ادامه می‌دهد: «بخشی از نامه‌ها هم مربوط به کودکان است که آرزوهایشان را با درخواست‌هایی که دارند نوشته‌اند و ما اینها را در بخش دیگری بررسی می‌کنیم و تا جایی که مقدور باشد، مقدمات برآورده شدن این آرزوها را فراهم می‌کنیم.»

ما نامه‌هایی را داریم که درخواست شفا و درمان دارند به‌خصوص از طرف افرادی که خودشان یا عضوی از خانواده‌شان بیماری لاعلاج دارد. قسمتی از نامه‌ها هم به گرفتاری‌های مالی افراد برمی‌گردد، خیلی‌ها جهیزیه می‌خواهند، خیلی‌ها پول کرایه خانه ندارند، خیلی‌ها بدهی دارند و ما اینها را هم بعد از دسته‌بندی به بنیاد کرامت آستان قدس ارجاع می‌دهیم که حوزه فعالیتش خدمات‌رسانی اجتماعی و کمک به محرومان است.»

منبع: آستان نیوز

انتهای پیام/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: نامه ضریح امام رضا ع اسماعیل زاده نامه هایی امام رضا ع نوشته اند سفید نامه شده اند نامه ها خیلی ها حرف ها آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۸۳۱۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)

پنجشنبه گذشته به رسم دیرینه، جلسات سنتی قرآن کریم در یکی از شبستان‌های مسجد گوهرشاد در قالب برنامه دارالحفاظ آغاز شد. در این جلسه که ساعت 4 صبح پنجشنبه 6اردیبهشت در مسجد گوهرشاد برگزار شد استاد سیدمرتضی سادات فاطمی به عنوان پیشکسوت و صدرالحفاظ آستان قدس رضوی دعوت شد تا استاد این جلسه سنتی قرآنی در حرم مطهر رضوی باشد. قرار زیبایی که بناست با حضور سایر اساتید پیشکسوت تکرار شود. به این بهانه مروری بر پیشینه برنامه‌های قرآنی حرم مطهر رضوی داریم.

قرائت قرآن در جوار بارگاه علی بن موسی‌الرضا(ع) سنتی به قدمت این صحن و سراست. نشان آن، قدیمی‌ترین قرآن وقفی این آستان است. سنتی که طی قرن‌ها به مرور شکل گرفت و به شکل مراسمی آیینی قد کشید. نشان به این نشان که در دوره صفوی حفاظ حرم مطهر دارای جایگاه ویژه‌ای بودند و واقفان برای پایداری سنت تلاوت در حرم علی بن موسی الرضا(ع) وقف‌های متعدد داشتند. یکی از این وقف‌ها مربوط به خواجه علاءالدین حاجی در عهد شاه طهماسب اول صفوی است که به تاریخ 993 قمری وقف  و بخشی از درآمد آن صرف تأمین هزینه تلاوت قرآن در حرم مطهر شده تا حفاظ هر صبح و شام در روضه متبرکه، قرآن تلاوت کنند. سنتی دیرین که تا امروز ادامه دارد. کافی است سحرگاه به نیت زیارت به حرم مطهر رفته و پس از عرض ارادت، سری به مسجد گوهرشاد بزنید تا قاریان را نشسته به احترام ببینید و نوای ملکوتی قرآن را بشنوید که بر بال‌های ملائک تا آسمان می‌رود.

سنتی که از آغاز بود

قرائت قرآن در اماکن مقدس توصیه پسندیده‌ای است که در مزارات سرزمین‌های اسلامی از آغاز اسلام برقرار بوده است. با شکل‌گیری مشهدالرضا(ع) در قرن سوم هجری و حضور زائران بر گرد مرقد مطهر علی بن موسی‌الرضا(ع) قرائت قرآن نیز رایج بوده است. به نوشته مؤلف عیون اخبارالرضا(ع)، در قرن چهارم هجری زائران در کنار مرقد امام رضا(ع) قرآن تلاوت می‌کردند. ابن‌بابویه با واسطه از ابوعلی محمد بن معاذ و به نقل از ابوعمر و محمد بن عبدالله حاکم نوغان می‌نویسد: «مسافری از ری که نامه‌ای از بعضی سلاطین حمیر برای نصربن احمد امیر بخارا داشت، به زیارت حرم آمده، شب را در حرم به سر برد و بعد از نماز شروع به خواندن قرآن کرد».

قرآن‌های موجود در موزه آستان قدس رضوی با قدمت هزارساله خود شاهدی دیگر بر این ماجرا هستند. قدیمی‌ترین قرآن وقفی به شماره 3004 که به خط کوفی بر پوست آهو نوشته شده، متعلق به ابوالقاسم علی بن ناصرالدوله ابی‌الحسن محمد بن ابراهیم سیمجور است که به سال 363 وقف شده است. به جز این، دو قرآن دیگر نیز یکی وقف سلطان محمود غزنوی به تاریخ 393 قمری و دیگری مربوط به ابوالبرکات که در رمضان 421 قمری وقف شده است. غیر از تاریخ، نکته دیگری که در وقف‌نامه این قرآن آمده و از نظر اثبات تلاوت قرآن در این آستان دارای اهمیت است، تصریح به عدم خروج قرآن از حرم است. گفته می‌شود  با گسترش این صحن و سرا و رونق مشهدالرضا(ع) به موازات توجه به خدمات رفاهی برای زائران، در خصوص نیازهای عبادی و زیارتی آن‌ها نیز اندیشه می‌شده است. اما در این مورد تا قرن نهم هجری سندی در دست نیست و نخستین و قدیمی‌ترین خبر در این خصوص متعلق به برگزاری آیین قرائت قرآن در حرم  مطهر به گزارش فضل‌االله روزبهان خنجی است که در شرح سفر زیارتی محمد خان شیبانی به مشهد، در وصف مراسم قرائت قرآن حفاظ نوشته است: «...و اشارت علیه سانح شد که حفاظ در بیرون قبه قرائت قرآن نمایند و فرمودند مکروه است در پایین قبر قرآن خوانند و تأکید نمودند که «... باید بعد از این، حفاظ مرقد مقدس رضوی در بیرون قبه تلاوت نمایند؛ به رعایت ادب اقرب است». سپس مولانا حافظ جامی، غزلی ترکی در هشت بیت در منقبت امام رضا(ع) با رخصت همایونی قرائت کرد و آن گاه حدیثی قدسی به اسناد مسلسل، به روایت حضرت رضا(ع) قرائت و ترجمه شد و همگان فیض بردند».

با مرور این شرح به جزئیات مهمی در خصوص مراسم قرائت در حرم مطهر رضوی می‌رسیم. نخست اینکه مراسمی اینچنین دارای سابقه بوده‌ و در پایین پای حضرت اجرا می‌شده‌ و پس از این زمان به مکانی دیگری منتقل شده‌است. جز این می‌توان درباره تشریفات مراسم نتایجی گرفت، مانند اینکه در پایان تلاوت قرآن، برنامه‌های دیگری مانند سخنرانی و شعرسرایی برقرار بوده و همچنین شرح احادیث انجام می‌شده است. اشعار و احادیثی که بعدها منشآت خواجه نصیر طوسی و مدایح دوازده امام جای آن را گرفت.

دارالحفاظ، رواقی برای حفاظ حرم مطهر

دیگر خبری که از قرن نهم می‌تواند در خصوص سنت تلاوت قرآن در حرم مطهر رضوی ذکر کرد، وجود رواق دارالحفاظ در حرم مطهر است. رواقی که گفته می‌شود به دست گوهرشاد بیگم در اوایل قرن نهم هجری ساخته شده و نامش را از حفاظ قرآن کریم حرم مطهر دارد. گفته می‌شود وجود این رواق و نامش نشان‌دهنده این است که مراسمی اینچنینی در عهد تیموریان و حتی در قرن هشتم نیز مرسوم بوده و به همین دلیل مکانی ویژه برای آن ساخته و تدارک دیده‌اند. دیگر شاهد و سند ماجرا نشان مصدری حافظ مسجد جامع گوهرشاد است که سلطان حسین میرزای بایقرا به نام خواجه حافظ حسینعلی (که از حافظان و قاریان بزرگ آن دوره خوراسان بوده) صادر کرده است و به موجب این حکم، او ریاست حفاظ بیت‌المغفره و مسجد جامع گوهرشاد را عهده‌دار شده است. برای فهم بیشتر از این سنت باید در تاریخ جلوتر بیاییم تا به عهد صفوی برسیم. در این دوره به خاطر وقف‌نامه‌هایی که عواید آن به این مراسم اختصاص یافته و همچنین اسنادی که درزمینه مواجب حفاظ و شرح هزینه برگزاری مراسم وجود دارد می‌توان به اصطلاحات مربوط به این مراسم رسید. اصطلاحاتی مانند صدرالحفاظ، حافظ، سلطان القراء و صدر القراء که به جایگاه و اهمیت حافظان قرآن و این مراسم در عهد صفوی اشاره دارد. گفته می‌شود حفاظ در عهد صفوی زیر نظر خادم‌باشی و همچنین سرکشیک که متولی این مراسم بود، خدمت می‌کردند. براساس این وقف‌نامه‌ها حفاظ در دو دسته «حفاظ بالاسرمبارک» و «حفاظ حرم مطهر» زیر نظر مسئولان به تلاوت قرآن و ادعیه می‌پرداختند. شرح این وقف‌نامه‌ها مفصل است و در مجالی دیگر به آن خواهیم پرداخت.

آزاده خلیلی 

دیگر خبرها

  • لزوم بازشناسی بقیع به جهان اسلام
  • تشییع دو شهید گمنام در ایام شهادت امام صادق (ع) در قم
  • همسر آیت‌الله «سید مصطفی خمینی» در قم تشییع شد
  • پذیرایی خادم الشهدای هرمزگان از زائران در چایخانه حرم مطهر رضوی + تصاویر
  • هر صبح و شام در آستانه مقدسه رضوی قرآن تلاوت نمایند / نگاهی به شواهد تاریخی درباره پیشینه قرائت قرآن در حرم مطهر امام رضا(ع)
  • مراسم ویژه خدام حسینی در حرم مطهر امام حسین(ع) عصر جمعه
  • ساخت مستند تصویری شبیه‌سازی حرم مطهر امام حسین (ع) در شیراز
  • فیلم| ظهر بارانی در حرم مطهر امام رضا (ع)
  • حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدال ولایت را از امام زمان خود گرفت
  • آماده ارسال// حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) مدال ولایت را از امام زمان خود گرفت