اصلاحطلبان هیچ مزیتی از ائتلافهای انتخاباتی کسب نکردند
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۹۲۶۴۲
گویا حوادث سیاسی کشور به دو انتخابات گذشته و آینده گره خورده است. جریانهای سیاسی هنوز رقابت انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ و ۹۶ را از یاد نبرده و هنوز داغ آن ناکامی را در سینه احساس میکنند. همین هم باعث شده تا با نگاهی جدی به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خیره شوند و این نوبت تصمیم بگیرند بهجای رقابت، شمشیرها را از رو ببندند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اعتماد در ادامه نوشت: اما این رادیکال شدن فضا باعث نشده که اصلاحطلبان عرصه را خالی کنند و احیانا جا بزنند. آنان به دقت نظارهگرند و در حال سنگین و سبک کردن گزینههای روی میز اصلاحات برای کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ و البته یکی از راهبردهای احتمالیشان، همچنان استفاده از ائتلاف با میانهروها، جریان اعتدال و اصولگرایان معتدل است؛ منتها با این تفاوت که اینبار به جای حسن روحانی، نام علی لاریجانی است که اینجا و آنجا مطرح است.
محمد سلامتی، چهره کهنهکار اصلاحطلب و دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، اما معتقد است هر چند یکی، دو تجربه اخیر اصلاحطلبان در ائتلاف با میانهروها، با توجه به شرایط خاص آن مقاطع ضروری بوده، اما واقعیت این است که اصلاحطلبان از چنین ائتلافهایی، هیچ دستاورد ویژهای در راستای منافع اکثریت شهروندان ایرانی کسب نکردهاند و بالعکس این تجارب سیاسی به تضعیف پشتوانه مردمی اصلاحطلبان انجامیده است. در ادامه متن کامل گفتگو با محمد سلامتی را میخوانید:
آقای سلامتی، در فضای کنونی برخی ناظران و تحلیلگران معتقدند بهترین روش و شیوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، ائتلاف با نیروهای معتدل ازجمله سرمایهگذاری روی گزینهای است همچون علی لاریجانی. در مقابل برخی مخالف این روش هستند و میگویند تجربه کاندیدای ائتلاف در حمایت از حسن روحانی بهخصوص در انتخابات ریاستجمهوری ۹۶، چندان موفق نبوده و از طرفی اصلاحطلبان آنقدر نیروی کارکشته و کاربلد دارند که نیازی به حمایت از گزینهای اصولگرا با مشی اعتدالی باشد؛ نظر شما چیست؟ تکرار تجربه کاندیدای ائتلافی چه معایب و احیانا چه محاسنی برای اصلاحطلبان دارد؟ حضور در صحنه با کاندیدای اصلاحطلب، چطور؟
ببینید به هر حال یک حزب یا جناح سیاسی باید همواره کسانی را به عنوان کاندیدا برای انتخابات مختلف به جامعه معرفی کند که نماد طرز تفکر و بیان دیدگاههای آن حزب یا جریان باشد. طرفداران احزاب و جناحهای سیاسی هم همین انتظار را دارند. در غیر این صورت مرزهای بینشی و سیاسی آشفته شده و طرفداران مستأصل خواهند شد. از این رو تقریبا در تمامی کشورها این قاعده رعایت میشود. ضمن آنکه در کشورهایی هم که نظام پارلمانی حاکم است، ضمن رعایت این مهم معمولا ائتلافها پس از انتخابات و در راستای کسب اکثریت برای تشکیل دولت صورت میگیرد. اما پیش از برگزاری انتخابات و به بیان دیگر در جریان انتخابات، رقابتی کامل میان تمامی طرفین و بازیگران حاکم میشود.
با این همه در ایران به دلیل ضعف تحزب و جناحها، روش جا افتادهای حاکم نیست، اما باتوجه به شرایط مختلف، در زمانها و بزنگاههای گوناگون، تجربیات قابل تأملی به دست آمده است. اصلاحطلبان درانتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، میخواستند آقای هاشمیرفسنجانی را به عنوان کاندیدای مطلوب خود به میدان رقابت بفرستند. اما ایشان ردصلاحیت شد.
پس از آن توافق شد که اصلاحطلبان و آقای هاشمی که موضعی معتدل داشت، یک نفر را به عنوان کاندیدای مشترک معرفی کنند تا آرا نشکند. در آن زمان کاندیدای اصلاحطلبان پس از آقای هاشمیرفسنجانی، آقای عارف بود و آقای هاشمی هم به آقای روحانی تاکید کرده بود که به حکم احتیاط، به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامنویسی کند. برای انتخاب یکی از این دو نفر قرار شد هر کدام در نظرسنجی رای بیشتری داشت، به عنوان کاندیدای مشترک معرفی شود. در نظرسنجی آقای روحانی نسبت به آقای عارف کمی بیشتر رای داشت.
بنابراین بهرغم اینکه آقای روحانی اصلاحطلب نبود و اصولگرایی معتدل بود، به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان معرفی شد و مورد حمایت جریان اصلاحات قرار گرفت. البته برنامه اعلامی آقای روحانی برنامهای تقریبا اصلاحطلبانه بود. در سال ۱۳۹۶ نیز اصلاحطلبان مجددا آقای روحانی را کاندیدای خود قرار داده و باتوجه به روندی که در دولت نخست طی شده بود، طبیعتا از او حمایت کردند.
اما آیا به نظر شما روحانی، رییسجمهوری موفق در تحقق شعارهای انتخاباتی خود بوده است؟
ببینید مساله این است که بیلان کاری آقای روحانی حاکی از این است که ایشان هم کارها و اقدامات مثبت و خوبی انجام داده و هم نقاط ضعفی در امور اجرایی از خود نشان داده است. اما شرایطی پیش آمده که آن نقاط ضعف، بیشتر از نقاط قوه خود را نشان دادهاند. از آنجا که آقای روحانی ارتباط خود را با اصلاحطلبان بسیار محدود کرد، اصلاحطلبان نتوانستند نقش مشورتی موثری در عملکرد دولت ایفا کنند. بنابراین بهرغم اینکه معمولا یک حزب یا یک جناح در مقابل معرفی کاندیدا باید هدایت برنامهای و مشورتی را نیز انجام داده و بر این اساس نیز پاسخگوی مردم در قبال عملکرد دولت مورد حمایتش باشد، اما شیوه برخورد آقای روحانی با حامیان انتخاباتیاش که اصلاحطلبان باشند، این عمل ضروری را از ناحیه اصلاحطلبان سلب کرد.
آنچه، اما حالا با آن روبروایم این است که اکنون به هر دلیل، مردم از عملکرد دولت راضی نیستند و آن را از چشم اصلاحطلبان میبینند. این تجربه مهمی برای اصلاحطلبان است که هنوز ادامه دارد.
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نیز به نحوی همین تجربه ائتلاف را در دستورکار داشتند؛ فکر میکنید این تجربه در مجموع برای اصلاحطلبان مفید بوده است؟
بله! اصلاحطلبان تجربه مجلس شورای اسلامی دوره دهم را در سال ۱۳۹۴ نیز دارند که در آن انتخابات نیز بنا به مصلحتی همچون جلوگیری از پیروزی تندروها، اسامی عناصر اصولگرای معتدل را نیز در فهرستهای انتخاباتی خود گنجاندند. اما این نیروهای اصولگرا و اعتدالی به محض آنکه به مجلس رسیدند، صف خود را از اصلاحطلبان جدا کردند و راه خودشان را رفتند و همین باعث تضعیف عملکرد برنامهریزی شده اصلاحطلبان شد.
با این وصف اصلاحطلبان هیچ مزیتی از چنین ائتلافهایی در راستای منافع اکثریت مردم کسب نکردند و درعین حال این تجارب و تکرار آن، تضعیف پشتوانه مردمی را نیز برای اصلاحطلبان بهدنبال داشت. بنابراین ضمن اینکه انجام دو تجربه ائتلاف در دو انتخابات ریاستجمهوری و مجلس دهم در شرایط خاص و بنابه اقتضائات زمانی آن دوران، تجاربی ضروری بود، اما، چون اهداف همهجانبه را محقق نساخت و نیز در حال حاضر شرایط ویژهای که ضرورت آن شکلگیری ائتلاف را ایجاب کند، وجود ندارد به نظرم نباید مجددا آن شیوه و آن تجارب را تکرار کرد. ضمنا باید دانست که در صورت مشارکت اکثریت، اصلاحطلبان هر کاندیدایی را معرفی کنند، پیروز انتخابات خواهند بود و اساسا نیازی به ائتلاف نیست.
از طرفی در صورت مشارکت حداقلی مردم، اصلاحطلبان با هر بخش از جناح رقیب که ائتلاف کنند، بازندهاند. چرا که در محدوده رای اقلیت عملا هیچ گونه انعطافی وجود ندارد.
اتفاقا یکی از عمده نگرانیهای همه جریانهای سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ بحث مشارکت شهروندان و میزان حضور رایدهندگان پای صندوقهای رای است. موضوعی که در انتخابات مجلس یازدهم به عنوان آخرین انتخاباتی که برگزار شد، بهنحوی چشمگیر و البته نگرانکننده بروز کرد و شاهد رکوردشکنی در کمترین میزان مشارکت بودیم و بهزعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، شرایطی که آن مشارکت را رقم زد، همچنان پابرجاست. با این حساب فکر میکنید در ماههای پیش رو چه حوادثی میتواند بر میزان مشارکت شهروندان تاثیر مثبت داشته باشد؟
به نظر من یکی از مهمترین عوامل ایجاد انگیزه در مردم برای حضور و مشارکت در انتخابات آتی، بهبود نسبی وضع معیشت شهروندان است. ضمنا مهمترین اتکای کشور برای مقابله با توطئههای خارجی در شرایط حساس کنونی، گستردگی حضور مردم پای صندوقهای رای است. البته لازمه این کار حضور کاندیداهای ریاستجمهوری مورد نظر همه سلیقهها در عرصه رقابتهای انتخاباتی است. بنابراین مسوولان در این دو زمینه باید به شکلی جدی کار کنند تا حضور حداکثری تحقق پیدا کند.
به نظر من این کار امکانپذیر است و تنها عزم مسوولان را میطلبد. این موضوع باید برای ایران اسلامی و مردمی مهم باشد که وقتی دشمنش، امریکا برای اولین بار مشارکت حداکثری را تجربه میکند، اجازه ندهد برخلاف بسیاری از انتخابات گذشته - مجددا مثل انتخابات اسفندماه ۹۸ مجلس یازدهم - مشارکت حداقلی در انتخابات رقم بخورد.
آیا چنانچه وضع تغییری نکند و کماکان مشارکتی اندک رقم بخورد، در عین حال کاندیدای مطلوب اصلاحطلبان هم از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، فکر میکنید که تا چه میزان احتمال موفقیت این جریان سیاسی در انتخابات وجود دارد؟
به تجربه ثابت شده که با مشارکت حداقلی مردم در انتخابات، برنده اصولگراها و با مشارکت حداکثری، بیتردید برنده اصلاحطلبان هستند. تحلیل جامعهشناختی نیز این امر را اثبات میکند. اصلاحطلبان نماینده فکری طبقه محروم و متوسط جامعهاند که در حال حاضر چیزی تا بیش از ۸۰ درصد جمعیت را به خود اختصاص میدهد. بنابراین اگر آنها در انتخابات حضور پیدا کنند، قطعا اصلاحطلبان پیروز انتخابات خواهند بود.
اگر اصولگرایان بتوانند دولت هم به دست بیاورند، فکر میکنید فضای کشور به کدام سمت پیش میرود؟ آیا میتوان گفت که شرایط از وضعی که در آن قرار داریم برای مردم دشوارتر میشود؟
این رویداد را بهتر است در دو زمینه اقتصادی و سیاسی که مهمترند، مورد توجه قرار دهیم. معدل اصولگرایان آن طور که نشان دادهاند، فاقد برنامه جامع اقتصادی هستند که متضمن تغییر ساختار در راستای تحول وضع اقتصادی اکثریت مردم باشد. آنها عمدتا دنبال یارانه و کمک معیشت برای مردم میگردند. بنابراین ضعف ساختاری تولید و اشتغال درصورت دولتداری این جریان سیاسی تشدید میشود.
در عرصه سیاسی نیز باتوجه به طرز تفکر و تجربهای که از خود به جا گذاشتهاند، همین مقدار فضای باز نیز محدودتر میشود. به طور خلاصه شرایط دولتهای نهم و دهم که اصولگرایان بر همه ارکان حاکم بودند، تکرار خواهد شد.
شاهد هستیم که برخی جریانهای سیاسی و مخالفان دولت ادبیات خود را هر روز تندتر میکنند و بعضا درخواست محاکمه رییسجمهوری را دارند؛ به نظر شما ریشه این رفتارها کجاست؟
معمولا در زمان فعالیت دولت و بهخصوص در آستانه انتخابات، رقیب انتخاباتی باید به نقد علمی برنامهها و عملکرد دولت بپردازد و متقابلا برنامههای خود را تبیین کند. اما ظاهرا مخالفان دولت عمدتا نه معیاری برای ارزیابی برنامهها و عملکرد دولت دارند و نه دارای برنامه قابل طرحی که بتوانند از آن دفاع کنند. این واقعیت آنها را به تندخویی و استفاده از ادبیاتی میکشاند که با اعتقادات ادعاییشان نیز همخوانی ندارد و درواقع نوعی فرار به جلو تلقی میشود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: انتخابات 1400 رویا افشار محمد سلامتی اصلاح طلبان انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری عنوان کاندیدای برای اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلبان عملکرد دولت آقای روحانی فکر می کنید آقای هاشمی ائتلاف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۹۲۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اهداف پشت پرده رقیب تراشی برای قالیباف! / اصلاحطلبان: در مجلس دوازدهم اقلیت نه نیروی سوم هستیم!
اصلاحطلبان تلاش دارند تا صحنه مجلس دوازدهم را صحنه جدال میان طیف های مختلف اصولگرایی نموده و با فرعی کردن برخی مسائل و اصلی کردن برخی فرع ها به کنش انتخاباتی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۴ بپردازند.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که پایان رسیدگی به پرونده جنجالی امیر تتلو، سه گام ایران و آژانس در قالب بیانیه مشترک، حاشیههای پر هیاهوی «بهشت» و همزمان با پذیرش طرح پیشنهادی آتشبس توسط حماس حمله ددمنشانه اسراییل به رفح در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
کمتر از یکماه دیگر مجلس یازدهم به کار خود پایان داده و مجلس دوازدهم رسما کار خود را آغاز خواهد کرد. این در حالی است که مجلس دوازدهم هنوز به طور کامل مستاجران ۴ ساله خود را نشناخته و انتخابات دور دوم در جمعه پیشرو چهره نفرات جدید را مشخص خواهد کرد، تعیین ریاست مجلس بعدی از مهمترین سوژهها در رسانههای اصلاحطلب است، روزنامه آرمان امروز در اینباره نوشته است:
از سال دوم ریاست آقای قالیباف در مجلس، یک جبهه مخالفتی با ریاست ایشان شکل گرفت و جمعی از نمایندگان فعلی مجلس، به مرور زمان با نوع مدیریت، اقدامات و فعالیتهای ایشان در موضع ریاست مجلس مخالف بودند و انتقاداتی به ورود طرحها یا به تأخیر انداختن آنها، نوع مدیریت ایشان در صحن علنی و ورود نیروهایی به مجلس داشتند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
مخالفت این جبهه در سال چهارم خیلی شدید شد و از همانجا مشخص بود که برای مجلس دوازدهم، بنا دارند به نحوی وارد کارزار رقابت و انتخابات شوند که آقای قالیباف به ریاست مجلس نرسد و خواهان تغییر در مدیریت مجلس بودند. الان هم شاهد همین فعالیتها هستیم و جریاناتی که در رقابتها و کارزار انتخاباتی شکل گرفت، جریاناتی بودند که اغلب آنها مدعی تحول در نوع مدیریت مجلس بودند. این افراد معتقد بودند که وظیفه ما این است که به مجلس برویم و ریاست و نوع مدیریت آن را تغییر دهیم. بنابراین کار آقای قالیباف سخت و مشکل است.
روزنامه هممیهن نیز در ادامه طرح رقیبترشی برای قالیباف گزارشی درباره ایرادات مطرحشده به عملکرد هیئترئیسه مجلس نوشته که در بخشی از آن آمده است:
استیضاحها یکی از مواردی بود که بسیاری از نمایندگان به نحوه اعلام وصول خارج از آییننامه آن توسط هیئترئیسه مجلس ایراد گرفتند. نحوه مولدسازی که رئیس قوه مقننه، قطع تریبون برخی از نمایندگان، رعایت نکردن آییننامههای داخلی، دستکاری در اعلام وصولها یا تغییر وقتها از جمله ایراداتی بودند که نمایندگان مجلس بهصورت موردی به هیئترئیسه وارد میکردند و از آن گلایهمند بودند. دستکاری لایحه بودجه ۱۴۰۰ نشان داد که استیضاحها و مواردی که به آن اشاره شد، تنها ایرادات نمایندگان به عملکرد هیئترئیسه مجلس نبود. ۳۱ فروردین کاظم دلخوش، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضائی در تذکری، دستکاری در لایحه بودجه ۱۴۰۰ را مطرح کرده و خواستار پاسخ قالیباف به صورت علنی شد.
روزنامه شرق نیز در گزارشی نوشته است که اصلاحطلبان با بازی روی گزینه ریاست مجلس به دنبال خروج از اقلیت و ایستادن در ردیف نیروی سوم(عامل تعیین کننده در مجلس) هستند؛ در بخشی از گفتگوی شرق آمده است:
میتوان با قاطعیت گفت فعلا تلاشهایی جدی برای پایینکشیدن قالیباف از ریاست مجلس دوازدهم در دستور کار منتقدان او در مجلس است؛ اما اگر این تلاشها هم نتیجه ندهد و قالیباف مجددا رئیس مجلس بشود، آنها (تندروها) در گام دوم سعی خواهند کرد که ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم با کمترین توان تأثیر و نفوذ انجام شود؛ بنابراین فارغ از اینکه چه کسی بهعنوان رئیس مجلس یا اعضای هیئترئیسه انتخاب شود، شاهد یک فضای قطببندی و کشمکشهای سیاسی در این زمینه خواهیم بود و اینجاست که دوباره تکرار میکنم وزن نمایندگان منتسب به اصلاحطلبان، مستقلین و معتدلین به مجلس دوازدهم بیشتر میشود.
مروری بر اظهارات و مطالب مطرح شده از سوی چهره ها و رسانه های جریان اصلاح طلب نشان می دهد که آنان در اولین محور تلاش های خود به دنبال تولید شکاف میان اضلاع مختلف جریان اصولگرایی بوده و تلاش دارند تا رقابت میان آنان را به نزاع تبدیل و دامنه آن را به انتخابات هیئت رئیسه مجلس و نیز ادامه فعالیت مجلس جدید تعمیم دهند.
بررسی رسانههای اصلاحطلب حکایت از آن دارد که اصلاح طلبان گرچه تحلیل های متعارضی از شرایط درونی مجلس ارائه می کنند اما کاملا روشن و مشخص است که به دنبال تولید شکاف در میان جبهه انقلاب بوده و تلاش می کنند با طرح برخی حواشی خود را به عنوان اقلیت موثر و تعیین کننده در فضای رسانه ای بازنمایی کنند.
این رسانهها تلاش دارند که تلاش دارند تا محمدباقر قالیباف را از سویی به عنوان محور نزاع در جریان اصولگرایی تعریف کرده و از سوی دیگر این بازنمایی را داشته باشند که قالیباف برای جبران شکست درون گفتمانی و نیز دست یافتن به ریاست مجلس دوازدهم می بایست با طیف اصلاح طلبان و اعتدالیون به توافق دست یابد.
گفتنی است تامل بر کنش های سیاسی-رسانه ای اصلاح طلبان نشان می دهد که آنان تلاش وسیعی دارند صحنه مجلس دوازدهم را صحنه جدال میان طیف های مختلف اصولگرایی نموده و با فرعی کردن برخی مسائل و اصلی کردن برخی فرع ها به کنش انتخاباتی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۴ بپردازند.