Web Analytics Made Easy - Statcounter

در تیرماه پرماجرای ۷۸، در حالی که مطبوعات زنجیره‌ا ی با پوشش سنگین جنجال‌های سیاسی روز، اذهان عمومی را غبارآلود کرده بودند، یک هیات ۳۰ نفره وارد تهران شد. آن‌ها ۲۰ سال در انتظار این لحظه بودند.

سرویس سیاست مشرق- زمانی که بعد از شهادت میرزا تقی‌خان امیرکبیر، صدراعظم بزرگ و میهن‌دوست ناصرالدین‌شاه، ایران رسما و عملا به عرصه جولان دیپلمات-جاسوس‌های انگلستان تبدیل شد، روح و روان جمعی و ملی ایرانیان آن اندازه از این نقش‌آفرینی اهریمنی آزرده و به اصطلاح روانشناسی تروماتیک بود که ضرب‌المثل‌هایی درر افواه عامه جا افتاد که فارغ از اغراق و بزرگنمایی معمول در مثل‌های عامه، نشان از عمق باور مردم ایران نسبت به نقش موذیانه و شیطان‌گونه‌ی بریتانیا در کشورشان داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گزاره معروف «کار، کار انگلیسی‌هاست» ، یادگار همان دوران است.

در این میان، از نقش یک الیت «انگلوفیل» در سطح اداره‌کنندگان جامعه در درازدستی استعمارگران بریتانیایی در ممالک محروسه ایران نباید غافل شد. تقریبا از همان مقطع، و حتی پیش از آن و از زمان فتحعلی‌ شاه قاجار، شبکه‌سازی استعمارگران در دستگاه حاکمه ایرانیان آغاز شد و حتی مرگ ناگهانی سپهسالار شجاع و میهن‌دوست سپاه ایران، عباس میرزا را، در حالی که قصد داشت برای تاراندن اشرار نیابتی انگلستان در هرات لشکرکشی کند، برخی مورخان به همین شبکه مخفی نسبت داده‌اند.

درباره وجود دولتمردان «ذوب‌شده در انگلیس» شاید فقط دو قطعه از خاطرات یک دیپلمات و نویسنده از عهد پهلوی اول و دوم، یعنی مرحوم احمد خان‌ملک ساسانی، کفایت می کند.

خان ملک ساسانی که از شاگردان مدرسه سیاسی در دوره رضاخان، در خاطراتش می نویسد:

"...خوب به خاطر دارم یک روز درس تاریخ داشتیم و گفت و گو از مستعمره های انگلیس بود که آیا خود اهالی قادر به اداره کردن ممالک خود هستند یا نه؟ میرزا محمدعلی ذکاءالملک (فروغی) گفت: آقایان شما هیچ وقت سرداری برای دوختن به خیاط داده اید؟ همه گفتند: آری. گفت: خیاط برای سرداری شما آستین گذارده؟ همه گفتند: البته. گفت: وقتی سرداری را از مغازه خیاطی به منزل آوردید، آستین هایش تکان می خورد؟ همه گفتند: نه! گفت: پس چه چیز لازم بود که آستین ها را به حرکت درآورد؟ شاگردها گفتند: لازم بود دستی توی آستین باشد تا تکان بخورد. جناب فروغی فرمودند: مقصود من هم همین بود که بدانید ایران شما مثل آستین بی حرکت است که تا دست دولت انگلیس در آن نباشد، ممکن نیست تکان بخورد..."

محمدعلی فروغی(ذکاء الملک)

همین دیپلمات عصر پهلوی در جای دیگر می نویسد:

"روزی دیگر جناب سید ولی الله خان نصر (پایه گذار تئاتر نوین در ایران) هم که تشریح درس می داد... در سر درس فرمودند: ایران مثل خزه ای است که به دیوار استخر چسبیده باشد و دولت انگلیس به منزله آن دیوار است که اگر نباشد، خزه وجود خارجی ندارد. در میان فارغ التحصیل های مدرسه کمتر باسواد پیدا می شد و سطح معلوماتشان اساسا از سیکل اول مدرسه بالاتر نبود، یعنی همان اندازه که اینتلیجنت سرویس در مستعمرات مایل است. اما اکثرا آنها به واسطه تلقینات و تبلیغات مدیران و معلمین به نوکری خارجی ها تن در داده و به جاسوسی اجنبی رفتند. لیاقت همدوشی با دیپلمات های اروپا که پیدا نکردند، سهل است، به واسطه اعمال نامشروع خود در همه ممالک، آبروی ایران را بردند و موسسین مدرسه را به مقصود نهایی خود رساندند... دستور ذکاء الملک (فروغی) و منصورالملک و باقر کاظمی همیشه این بود که نبایستی اشخاص باسواد و باهوش جزو کارمندان وزارت خارجه درآیند... با کمال اطمینان می توان گفت که مدرسه علوم سیاسی تهران خدمت خود را به اجنبی به بهترین وجهی انجام داد..."

ولی‌الله خان نصر(نصر الاطباء)

البته در این‌جا ذکر یک توضیح تاریخی بسیار مهم است و آن تدقیق وتوضیح دقیق مساله‌ای به نام «استعمار بریتانیا» است. واقع مطلب آن است که وقتی از استعمار بریتانیا سخن می گوییم، در واقع از یک شبکه عظیم زرسالاران جهان‌وطن سخن می گوییم که چون شروع تکاپوهای‌ آن در شروع دوران مدرن با مرکزیت شهر لندن بوده، و دفاتر و شرکت‌ها و مقرهای اصلی ان در این شهر قدیمی اروپا بوده، و در بخش مهمی از تاریخ رشد و جهانگیری خود، با کشورگشایی و استعمار دولت بریتانیا در قرن‌های هجدهم و نوزدهم همپوشان است، با «استعمار بریتانیا» یکی پنداشته می شود، در صورتی که امروزه، به لطف آثاری، چون کتاب پنج جلدی و معظم استاد عبدالله شهبازی، مورخ و تاریخ‌پژوه، یعنی «زرسالاران یهودی و پارسی: استعمار بریتانیا و ایران» می دانیم که در واقع، این شبکه اختاپوسی زرسالاران جهان‌وطن بود که دولت بریتانیا را هم برای منافع و اهداف خود به کار گرفت و در مقاطعی حتی بر خلاف سیاست رسمی دولت بریتانیا، اقداماتی را در کشورهای تحت سلطه صورت داد که بعضا مسیر تاریخ آن کشورها را تغییر داد.

عبدالله شهبازی

یکی از این مقاطع، که شبکه زرسالاران جهان‌وطن، از طریق بازوی جاسوسی-اطلاعاتی خود، دست به عملیات زد، در حالی که سیاست رسمی دولت انگلستان و وزارت خارجه آن چیز دیگری بود، مساله روی کار آوردن رضاخان قزاق در ایران بود. یک مقطع حیاتی دیگر، از عملکرد این شبکه اختاپوسی، «کودتای ۲۸ مرداد» سال ۳۲ بود. شبکه زرسالاران حتی یک دستگاه اطلاعاتی-عملیاتی پنهان در کشورهای هدف داشت که  مستقل از سرویس‌های جاسوسی رسمی عمل می کرد که با اسامی چون «شبکه سری ناتو» ، «stay behind»، «ارگنه کن» و گلادیو در کشورهایی چون پرتقال، ایتالیا و ترکیه مشهور شد. در ایران، طبق خاطرات ارتشبد حسین فردوست، رییس بازرسی شاهنشاهی، در بین اعضای جامعه اطلاعاتی ایران به عنوان «شبکه بدامن» شناخته می شد که مسوولیت اصلی آن با شاپور ریپورتر بود.

نقش بازوی اطلاعاتی شبکه زرسالاران جهان‌وطن در کودتای ۲۸ مرداد و شکست عملی پروژه ملی شدن صنعت نفت، تقریبا به طور کامل پنهان بود، تا این که با انتشار دو جلد از کتاب خاطرات حسین فردوست با عنوان «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» (جلد اول) و پیوست‌های تاریخی ان در جلد دوم، و روشن شدن نقش چهره‌ای کلیدی چون «شاپور ریپورتر» ، سرجاسوس شبکه زرسالاران در ایران در کلیت دوران پهلوی دوم و همچنین بازیگری سازمان مخفی چون «شبکه بیسیم»، تا حدی پرده از رازهای آن افتاد. عکس تاریخی بسیار مشهوری از صحنه دادگاه دکتر مصدق وجود دارد که سر مصدق با نهایت غم و یاس فرو افتاده، و در سمت راست عکس، فردی بلندقد و بارانی‌پوش با ژست شرلوک‌ هلمزوار ایستاده است. او شاپور ریپورتر، سرجاسوس اعظم شبکه زرسالاران است که پدر او، «اردشیر ریپورتر» ، سرجاسوس شبکه زرسالاران در اواخر دوره قاجار بود که نقش اساسی در روی کار آمدن رضاخان قزاق به عنوان فرمانده قشون، رییس الوزراء و بعد شاه ایران داشت.

اردشیر ریپورتر شاپور ریپورتر

روی نسخه‌ای از این عکس، که برای لندن ارسال شد، شاپور با خط خود نوشت: «ماموریت انجام شد»

اما قطعه اصلی پازل نقش‌آفرینی شبکه اطلاعاتی و عملیاتی زرسالاران جهانی و عوامل سرویس جاسوسی بریتانیا یعنی ام‌آی ۶، با انتشار مقاله «سیمای خانوادگی جرج کندی یانگ: طراح و فرمانده کودتای ۲۸ مرداد» به قلم شهبازی تکمیل شد.

جرج کندی یانگ (۱۹۱۱-۱۹۹۰) از چهره ‌های سرشناس سیاسی و اطلاعاتی تاریخ معاصر بریتانیاست که به دلیل جایگاه برجسته‌اش در حوادث معروف به "توطئه علیه دولت ویلسون" و نقش او در ایجاد شبکه های سرّی پیمان ناتو در دوران جنگ سرد، به‌ویژه شبکه گلادیو در ایتالیا، مورد توجه جدّی پژوهشگران بریتانیا و سایر کشورهای غربی است. مورخین اطلاعاتی از یانگ به‌عنوان طرّاح عملیات کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نام می‌برند زیرا او در سال ۱۳۳۲ قائم‌مقام اینتلیجنس سرویس بریتانیا (ام. آی. ۶) بود و در این سمت طراحی و فرماندهی «عملیات چکمه» (عملیات براندازی دولت مصدق) را به‌دست داشت.

جرج کندی یانگ

یانگ در سال‌های پسین با محمدرضا پهلوی و سِر شاپور ریپورتر رابطه نزدیک داشت و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم در خریدهای نظامی ایران از انگلیس و هم در فعالیت‌های به‌غایت مخفی شبکه‌های اطلاعاتی بریتانیا و پیمان ناتو در ایران مؤثر بود.

جرج کندی یانگ در دهه ۱۹۷۰(نفر وسط)

 به نوشته شهبازی، پیوند خاندان یانگ با شبکه کمپانی‌های بزرگ متعلق به زرسالاران یهودی و شرکای ایشان بسیار گسترده و عمیق بود. کنت یانگ در سال‌های ۱۹۵۹-۱۹۶۴ از مدیران کمپانی مسی فرگوسن و در سال‌های ۱۹۶۶-۱۹۷۱ از گردانندگان اصلی کمپانی جنرال الکتریک بود. باید بیفزایم که، طبق اسناد شخصی به‌جای مانده از شاپور ریپورتر، در دوران متأخر سلطنت محمدرضا پهلوی دفتر مرکزی کمپانی جنرال الکتریک در تهران، که مالکیت ساختمان آن به شاپور تعلق داشت (واقع در خیابان زرتشت، جنب خانه شخصی شاپور ریپورتر) مقر مرکزی اینتلیجنس سرویس بریتانیا (ام. آی. ۶) در ایران بود.

نکته شایان ذکری که درباره چهره بدنام و منفوری چون جرج کندی یانگ وجود دارد، این است که در نوامبر ۲۰۱۵، نام او به عنوان یک چهره کلیدی در پرونده «VIP Paedophile» که مربوط به درگیری شمار زیادی از سیاستمداران و چهره‌های امنیتی و سیاسی و دیپلماتیک بریتانیا در سوء استفاده جنسی از کودکان می شد، مطرح گردید. ظاهرا کندی یانگ با نفوذ و قدرت سیاسی و امنیتی خود، علاوه بر آلودگی خود، جلوی پیگیری قضایی پرونده جرم کثیف و جنایتکارانه این چهره‌های سیاسی را نیز می گرفت.

گزارش دیلی میل در ۵ نوامبر ۲۰۱۵ درباره نقش کلیدی قائم‌مقام اسبق ام آی ۶ در شبکه سوء استفاده جنسی از کودکان در بین سیاستمداران انگلیسی

شهبازی در این مقاله مهم درباره یانگ و پیوندهای او با همان شبکه جهانی فوق‌الذکر می نویسد:

" ارتباطات خاندان یانگ با مؤسسه عظیم تجاری- مالی کلینورت بنسون در بررسی ما از اهمیت اساسی برخوردار است. زیرا، چنان‌که خواهیم دید،  جرج کندی یانگ طی سالهای پس از کنارهگیری ظاهری از ام. آی. ۶ بهعنوان عضو هیئت مدیره این مؤسسه دلالی و بانک تجاری عمل میکرد. او در این رابطه بارها به ایران سفر کرد و با محمدرضا پهلوی ملاقات نمود. کلینورت بنسون همان مؤسسهای است که در سالهای اخیر سفرهای هیئتهای بزرگ تجاری بریتانیا به ایران را سازمان داد. کلینورت بنسون، همانند مؤسسات مالی شرودر، مورگان گرنفل و والپول گرینول از مراکز اصلی سرمایه‌گذاری زرسالاران یهودی و شرکای ایشان به‌شمار می‌رود. کلینورت بنسون از پیوندهای گسترده و عمیق با سرویس اطلاعاتی بریتانیا (ام. آی. ۶) برخوردار است تا بدان حد که می‌توان آن را یکی از اصلی‌ترین کمپانی‌های پوششی ام. آی. ۶ دانست. کلینورت بنسون امروزه، در مشارکت با بانک درسدنر، مؤسسه درسدنر کلینورت بنسون را پدید آورده است که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مؤسسات سرمایه‌گذاری جهان شناخته می‌شود. "

نام «موسسه درسدنر کلینورت» را به خاطر بسپارید؛ در ادامه گزارش درباره آن بیشتر خواهیم گفت.

شاپور ریپورتر ریپورتر(راست) ریپورتر(راست) در کنار شاه و سیاستمداران آمریکایی

دست‌کم سه چهره بسیار مقتدر و بانفوذ در دوران پس از جنگ دوم جهانی، در سرویس جاسوسی بریتانیا یا MI۶ یعنی سر رکس بنسون، جرج کندی یانگ و فرانک استیله، عملا کارگزار شبکه زرسالاران یهودی جهان‌وطن  بودند که بعد از دوره کناره‌گیری ظاهری از سرویس جاسوسی، رسما در ساختار مدیریتی بانک کلینورت بنسون جای گرفتند.

استفن دوریل، که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین کارشناسان تاریخ ۵۰ ساله اخیر اینتلیجنس سرویس بریتانیا شناخته می‌شود، بر پیوندهای عمیق ام. آی. ۶ با شبکه زرسالاری جهانی تأکید می‌کند. دوریل معتقد است که ام. آی. ۵ (سازمان امنیت داخلی بریتانیا) در مجموع نماینده منافع طبقات متوسط صنعتی و تجاری بریتانیاست و کارمندان آن پس از بازنشستگی به‌عنوان مشاور امنیتی به استخدام کارخانه‌ها و مؤسسات داخلی در می‌آیند؛ در حالی‌که ام. آی. ۶ (اینتلیجنس سرویس یا سازمان اطلاعات خارجی بریتانیا) از پیوند تنگاتنگ با بازار لندن و کمپانی‌های ماوراءبحار برخوردار است و کارمندان آن پس از بازنشستگی به این‌گونه مؤسسات می‌پیوندند. بدین‌سان، در حالی‌که ام. آی. ۵ در حد یک سازمان امنیت داخلی در جا زده، پیوندهای عمیق ام. آی. ۶ با محافل عالی قدرت و ثروت در بریتانیا هماره رو به تزاید بوده است.

استفن دوریل برجسته‌ترین پژوهشگر تاریخ سرویس‌های مخفی بریتانیا

استفن دوریل درباره کمپانی کلینورت بنسون چنین می‌نویسد:

"کلینورت بنسون بانک دیگری است که از طریق سِر رکس بنسون با ام. آی. ۶ مربوط است. بنسون خاله‌زاده و همکار سِر استوارت منزیس، رئیس ام. آی. ۶، و جرج کندی یانگ، قائم‌مقام سابق این سازمان و عضو هیئت مدیره بانک، بود. آنتونی کاوندیش، دوست یانگ و افسر سابق ام. آی. ۶، نیز به‌عنوان مدیر روابط بین‌المللی به بانک برانت پیوست. او بعداً سه تن از همکاران سابق خود را به این بانک وارد کرد. کاوندیش رئیس این بانک تجاری، لرد الدینگتون، را به موریس اولدفیلد، رئیس جدید ام. ای. ۶، معرفی کرد و از آن پس اولدفیلد اغلب ناهار را در این بانک صرف می‌کرد. "

 

مقر مرکزی شرکت بانکداری و سرمایه‌گذاری کلینورت بنسون در لندن که در سال ۲۰۰۷ تخریب شد

نکته بسیار کلیدی این‌جاست که جرج کندی یانگ، با این ارتباطات تنگاتنگ مالی با شبکه زرسالاران جهان‌وطن و به طور خاص، گروه تجاری کلینورت بنسون، در سال ۱۹۴۹، یعنی در سال‌های آغازین «جنگ سرد» بین اردوگاه سرمایه‌داری و اردوگاه سوسیالیسم، مسوولیت سازمان اطلاعات اقتصادی را بر عهده می گیرد که در داخل ام آی ۶ با نام شاخه «R۸» شناخته می شد. کندی یانگ در همین مقطع، شروع به طراحی اولین رژیم «تحریمی» سازمان‌یافته تاریخ معاصر می کند.

طبق این طراحی، بلوک غرب ومتحدان آن باید دسترسی اتحاد شوروی را به منابع سوخت و مواد معدنی تا حد ممکن محدود می کردند. محور این رژیم تحریمی هم به نوعی «ایران» بود، چرا که اولین فاز اعمال این تحریم خاموش علیه اتحاد شوروی، در ماجرای «امتیاز نفت شمال»، در دولت محمد ساعد بود. در واقع تحرکات این شبکه اطلاعاتی پنهان در ماجرای امتیاز نفت شمال(که موفق هم بود)، یک سیاه‌مشق یا اصطلاحا یک اتود اولیه برای عملیات چکمه یا سرنگونی دولت مصدق در ۱۹۵۳ بود. طرحی که از طریق «شبکه بدامن» به رهبری سرجاسوس و شاه‌مهره زرسالاران در ایران، یعنی شاپور ریپورتر در سال ۳۲ به نتیجه رسید و منابع نفتی استراتژیک ایران دوباره تحت تسلط کمپانی‌های نفتی وابسته به زرسالاران و در راس آن‌ها کمپانی «شل» قرار گرفت.

لوگوی شرکت شل در طول زمان مقر شرکت رویال داچ شل در لندن معروف به شل سنتر مقر شرکت رویال داچ شل در لاهه هلند

دوران اصلاحات، شعار «توسعه سیاسی» و بازگشت انگلیسی‌ها

در اول و دوم ماه می ۱۹۹۶ برابر با ۱۲ و ۱۳ اردیبهشت ۷۵، یعنی در سال آخر ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی، کنفرانسی در یکی از هتل‌های شهر دالاس تگزاس، یعنی قطب حوزه انرژی در ایالات متحده برای بررسی «ایران در گذار» پس از رفسنجانی و فرصت‌های جدید اقتصادی در ایران، برگزار شد.

گزارش نشریه واشینگتن ریپورت از کنفرانس دالاس درباره فرصت‌های حوزه نفت و گاز(ژوئیه ۱۹۹۶)

فهرست نسبتا بلندی از نمایندگان کمپانی‌ها و شرکت‌های اقتصادی معروف حوزه نفت و گاز و سرمایه‌گذاری و همچنان موسسات مشاوره‌ای این حوزه‌ها به عنوان مهمان حضور داشتند.

اما در بین اسامی نمایندگان شرکت‌های بزرگ و کوچک حوزه انرژی حاضردر  این کنفرانس، که تعداد زیادی از آن‌ها ایرانی‌تبارهای فعال در حوزه‌ انرژی عمدتا در دو کشور آمریکا و بریتانیا بودند، نام یک مجموعه اقتصادی، توجه ویژه‌ای جلب می کند: «کلینورت بنسون»

از طرف این موسسه، که نزد پژوهشگران تاریخ عملیات‌های پنهان جاسوسی و اطلاعاتی، یک شرکت بدنام و بدسابقه است، یکی از مدیران آن به نام «سید مهدی ورزی» در آن کنفرانس شرکت کرده بود. وزری دارای تابعیت بریتانیایی، که پیش از انقلاب از مدیران شرکت ملی نفت ایران بود، یکی از سخنرانان این همایش نیز بود.

متن گزارش واشینگتن ریپورت از سخنرانی مهدی ورزی در کنفرانس دالاس مهدی ورزی

به گزارش نشریه واشینگتن ریپورت، ورزی در سخنرانی خود، نکات بسیار قابل‌تاملی مطرح کرد. در جایی از این سخنرانی خود، این نماینده شرکت کلینورت بنسون گفت:

"اگر ایران می خواهد صنعت نفت آن رو به جلو حرکت کند، لاجرم باید در «نرخ  عایدی» که قصد دارد برای شرکت‌های خارجی در نظر بگیرد، تجدیدنظر کند(آن را بیشتر کند). این خوشایند نیست، ولی واقعیت است. "

اما از ان مهم‌تر، ان‌جا بود که این مهره قدیمی انگلیس در حوزه نفت و گاز ایران، تاکید کرد:

" عایدات نفتی ایران که مستقیما صرف یارانه‌های دولتی(به مردم) می شود، ایران را «تنبل» کرده و جلوی بازشناسی ظرفیت‌هایش را از این کشور گرفته است. باید بخش خصوصی ایران هم دخیل باشد. نفت هم فقط یک شاخه از تجارت است و چرا نباید سرمایه خصوصی در این تجارت راهبردی به جریان بیافتد. "

تابعیت بریتانیایی ورزی طبق داده‌های وبسایت ثبت شرکت‌ها در بریتانیا ورزی به عنوان کارشناس نفت به تناوب مهمان شبکه «من و تو» می شود

در واقع، برای کسی که با سابقه سیاه شرکت‌های بزرگ نفتی وابسته به الیگارشی زرسالاران در مقطعملی شدن صنعت نفت و عملیات چکمه آشنا بودند، این‌ کلمات، اعلام موضع زرسالاران جهانی درباره بخش استراتژیک نفت و گاز جمهوری اسلامی بود که با وقوع انقلاب اسلامی، پیوند این شبکه با آن، تا آن مقطع، قطع شده بود.

نکته بسیار مهمی درباره سوابق آقای مهدی ورزی وجود دارد. ورزی از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۵ به عنوان مدیر تحقیقات انرژی در بانک مادر کلینورت بنسون و از ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، همین مسوولیت را در بانک زیرمجموعه، یعنی درسدنر کلنورت بنسون به عهده داشت. [۱] او از ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱، یعنی حتی سه سال بعد از انقلاب، به عنوان دیپلمات در سفارت ایران در آنکارا مشغول به کار بود.

طبق پروفایل ورزی در وبسایت «Eco Capacity Exchange» مهدی ورزی نقش اساسی در برقراری ارتباط بانک درسدنر کلینورت بنسون با شرکت ملی صنایع پتروشیمی جمهوری اسلامی داشت و توانست در سال ۱۹۹۸(یعنی دو سال بعد از ان کنفرانس) این بانک وابسته به شبکه الیگارشی زرسالاران را در جایگاه مشاور مالی شرکت ملی نفت ایران تثبیت کند. به نوشته این وبسایت، این اولین بار بعد از انقلاب اسلامی بود که یک بانک خارجی چنین جایگاهی در پیوند با یک نهاد جمهوری اسلامی پیدا می کرد. [۲]

همزمان با این تحرکات، در فضای سیاسی کشور هم در حال رخ دادن بود. حدودا دو ماه قبل از برگزاری این کنفرانس، در ۱۸ اسفند ۷۴، انتخابات دوره پنجم مجلس برگزار شد که مهم‌ترین شاخصه آن، تولد جریانی به نام «کارگزاران سازندگی»، بود که مجموعه‌ای از مدیران تکنوکرات دولت هاشمی رفسنجانی و حواریون رییس جمهور وقت بودند. کارگزاران سازندگی، به عنوان کانون «الیگارشی» شکل‌گرفته در ساختار جمهوری اسلامی، قصد داشتند با در اختیار گرفتن بخش قابل‌توجهی از کرسی‌های مجلس، حضور خود را در دوران پساهاشمی تثبیت کنند. این مقطع، یعنی زمستان ۷۴، دوران اوج‌گیری تکاپوهای شبکه زرسالاران جهانی برای ورود دوباره به ایران بعد از وقفه چندین ساله بعد از انقلاب بود.

از قضاء، هوشنگ امیراحمدی، یکی از سخنرانان همان کنفرانس که مهدی ورزی دیگر سخنران آن بود، در دی ماه ۷۴، در دانشگاه نیوجرسی سخنرانی‌ای انجام داد که می توان آن را مانیفست موضع جدید زرسالاران در مواجهه با جمهوری اسلامی دانست.

هوشنگ امیراحمدی سخنرانی امیراحمدی در دی ماه ۷۴

خلاصه حرف امیراحمدی این بود که «اسلام سیاسی» در ایران از بین‌بردنی نیست، بلکه باید تلاش کرد تا در آن نفوذ نمود و گرایش‌های انقلابی آن را نرم و تعدیل کرد. او بهترین نحوه مواجهه غرب با جمهوری اسلامی را، تلاش برای قدرت گرفتن جریان طرفدار غرب در داخل ساختار سیاسی جمهوری اسلامی دانست. امیراحمدی از ۱۹۹۰، تشکیلاتی را به عنوان «شورای ایران-آمریکا»، را در نیوجرسی راه‌اندازی کرد که هدف غایی آن، برقراری دوباره پیوندها میان کمپانی‌های نفتی بزرگ و حوزه نفت و گاز ایران بود. در بین اعضای هیات مدیره این شورا نام کسانی چون بیژن مصور رحمانی و فریدون فشارکی دیده می شد که از همان مقطع، ارتباطات عمیقی با مدیران تکنوکرات دولت هاشمی پیدا کرده بودند.

بیژن مصور رحمانی فریدون فشارکی

درباره فریدون فشارکی بیشتر بخوانید:

فریدون فشارکی را بشناسید/ وقتی مشاور ارشد تحریم‌ها، دوست «شیخ الوزرا» است +فیلم و عکس

در دی ماه ۷۴، نشریه «پیام امروز»، در گزارشی تفصیلی، درباره موج خاموش و خزنده بازگشت دوباره دولتمردان و چهره‌های اقتصادی وفرهنگی دوران پهلوی به ایران و با چراغ سبز دولت هاشمی رفسنجانی خبر داد. به عبارت دیگر، شبکه کارگزاران داخلی شبکه زرسالاران جهان‌وطن در ایران دوباره در حال احیاء بود و حال قصد داشت یک کانال رسمی برای حفاظت از منافع خود در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایجاد کند و انتخابات دوره پنجم مجلس بهترین فرصت بود.

شاید جالب باشد که بدانیم که در سال ۷۵، با کارگزاری یک چهره بهایی‌تبار به نام «بیژن مصور رحمانی» ، از مدیران نفتی بانفوذ در آمریکا که عضو مهره‌های همان شبکه جهانی است(از دوستان مدیران سیاسی-نفتی چون دیک چنی و زالمای خلیل‌زاد)،   «روپرت مرداک» (مردوخ)، از معروف‌ترین چهره‌های الیگارشی زرسالاران یهودی و کلیدی‌ترین چهره آن شبکه در حوزه رسانه(که به عنوان غول رسانه در دنیا شناخته می شود)، در سفری بی سر و صدا به ایران آمد و در هتل استقلال تهران مستقر شد. با افشاگری نشریه «صبح»، ماجرای سفر مرداک رسانه‌ای شد و او به سرعت توسط کسانی که او را به کشور آورده بودند، از ایران خارج شد.

روپرت مرداک در کنار دونالد ترامپ

در سال ۷۴، خارج از دید، یک اتفاق بسیار مهمی هم رخ داد که پرده از احیای دوباره شبکه وابسته به زرسالاران جهانی در کشور برمی داشت. تیمی از وزارت اطلاعات، در روند تحقیقات خود درباره درز اطلاعات حساس اقتصادی کشور به شرکت‌های خارجی، به فردی به نام «عباس یزدان‌پناه یزدی» می رسد و او را بازداشت می کند. در اعترافات یزدان‌پناه، معلوم می شود که او دوست نزدیک، مشاور ارشد، محرم اسرار و «کیف پول» مهدی هاشمی، فرزند رییس جمهور وقت ایران است که در آن مقطع و حتی سال‌های بعد، یکی از ذینفوذترین چهره‌ها در حوزه نفت و گاز کشور بود.

مهدی هاشمی عباس یزدان‌پناه یزدی معروف به «جعبه سیاه کرسنت»

تیم مهدی هاشمی-یزدان‌پناه یزدی، از طریق تشکیل شرکت‌های پوششی، اقدام به جمع‌اوری اطلاعات اقتصادی محرمانه از درون دولت، دلالی اطلاعات برای شرکت‌های خارجی و گرفتن پورسانت و رشوه از این شرکت‌ها بابت دلالی و کارچاق‌کنی می کردند و حوزه اصلی فعالیت آنان حوزه نفت و گاز بود.

در بین این شرکت‌ها، نام برخی از بدنام‌ترین شرکت‌های وابسته به شبکه زرسالاران جهانی، یعنی شل، توتال و بانک سرمایه‌گذاری کلینورت بنسون دیده می شد!  جالب‌تر این که با دستگیری یزدان‌پناه، فشار سنگینی بر کارشناسان پرونده وارد آمد تا پیگیری کار را متوقف کنند و در نهایت این فشارها منجر به منفک شدن آن تیم از تشکیلات امنیتی شد!

کاوه اشتهاردی، مدیرمسوول اسبق روزنامه ایران، در جلسه دادگاهی که به خاطر شکایت مهدی هاشمی از او برگزار شد(۱۴ آذر ۸۹)، دعاوی بسیار مهمی را مطرح کرد. البته باید خاطرنشان کرد که دقیقا در همان زمان، مهدی هاشمی به لندن متواری شده بود! اشتهاردی در بخشی از اظهاراتش در دادگاه گفت:

" باید به اطلاع برسانم که ارتباطات مشکوک مهدی هاشمی با سرویس های اطلاعاتی بیگانه پیش از فتنه ۸۸ برقرار بوده و درمقاطع اخیر تشدید شده است. مهدی هاشمی از سالها قبل با سفارت انگلستان در تهران ارتباط داشته است. اکنون جا دارد که دادگاه محترم از معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات این پرسش را مطرح کند که سرنوشت پرونده ۱۶ سال پیش مهدی هاشمی و ماجرای کشتی انگلیسی را توضیح دهد. پرونده ای که اگر روشن می شد ریشه فتنه ۸۸ در همان زمان خشک می شد! "

به هر حال، همه این تکاپوها و زمینه‌سازی‌ها، یکی دو سال بعدتر، با روی کار آمدن دولت اصلاحات وارد فاز تازه‌ای شد.

ماجرای مشکوک اتوبوس آمریکایی‌ها؛ انگلیسی‌ها رسما برمی گردند

تیرماه سال ۷۸، ماهی عجیب و به شدت پرماجرا بود. ماهی که انفجار بمب خبری خودکشی بسیار مشکوک «سعید امامی» ، متهم اصلی پرونده قتل‌های زنجیره‌ای آغاز شد و این ماجرا دوباره به آتش نبردهای رسانه‌ای میان جناح‌های سیاسی و مطبوعات این جریانات بنزینی تازه ریخت.

در همان روزهای نخست تیرماه، خبر حمله به اتوبوس «توریست» های آمریکایی، جنجال مطبوعاتی دیگری برانگیخت. ظاهر ماجرا این‌گونه در مطبوعات روایت می شد که اتوبوس حامل توریست‌های آمریکایی در جنوب کشور، با اهداف سیاسی و ضدآمریکایی مورد حمله گروه‌های «خودسر» (یا به تعبیر مطبوعات دوم خردادی، گروه‌های فشار) قرار گرفت. یک موج گسترده در محکومیت این حمله، سرزنش نیروهای انقلابی که این حمله به آنان منتسب می شد و همدلی با آمریکایی‌های مهمان در کشور به راه افتاد.

اما کمی بعد معلوم شد که سرنشینان اتوبوس نه جمعی جهانگرد، که هیاتی از تجار و نمایندگان تجاری شرکت‌های آمریکایی بودند. حمله به اتوبوس اصولا با هدف ایجاد جنجال و همچنین ایجاد محکومیت علیه نیروهای حزب‌اللهی توسط عواملی مشکوک صورت گرفت و فرد کلیدی طراح و مجری این حمله، عامل «موساد» بوده است.

هفته‌نامه «عصر ما»، ارگان تئوریک سازمان مجاهدین انقلاب، از گروه‌های اصلی جبهه دوم خرداد، در شماره ۱۲۳(۱۶ تیر ۷۸)در مقاله‌ای تفصیلی با عنوان «عوامل بحران‌ساز در امنیت کشور کدامند؟»، در اشاره به ماجرای حمله به اتوبوس تجار آمریکایی نوشت:

"‌ در جریان پیگیری قتل‌های زنجیره‌ای مشخص شد علت اصلی حمله به اتوبوس آمریکاییان، برخلاف آن‌چه برخی سعی داشتند القاء کنند، ناشی از جریحه‌دار شدن احساسات جوانان طرفدارا ارزش‌های اسلامی نبوده است. به قرار اطلاع، اولا آژانس توریستی که آمریکایی‌ها را به ایران آورد، با بخشی از یک سازمان اطلاعات داخلی ارتباط داشته است. ماجرا از آن‌جا آغاز می شود که فردی که منبع یکی از قسمـت‌های سازمان اطلاعاتی کشور بوده، گزارش می کند که هیات امریکایی از جاسوس‌های سیا تشکیل شده است. برخی از روزنامه‌ها نیز که در انتشار این نوع اخبار مشکوک، حرفه‌ای شده‌اند، به نحو تحریک‌آمیزی خبر مذکور را منتشر می کنند و سپس اتوبوس حامل آمریکایی ها مورد حمله افراد ناشناس قرار می گیرد. آمریکایی‌ها می روند و بعدا معلوم میشود که فرد گزارش‌دهنده، جاسوس موساد بوده است. "

یکی دو روز بعد از این حمله مشکوک، خبر ربوده شدن سه تبعه ایتالیایی در استان کرمان بحث‌برانگیز شد. همزمان وزیر کشور وقت، موسوی لاری، از وجود اخباری مبنی بر تحرکات ضدامنیتی گروه‌های «خودسر» برای ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور در آستانه انتخابات مجلس ششم خبر داد که اعلام چنین خبری آن هم در حالی که هنوز چندین ماه تا برگزاری انتخابات فاصله بود، به شدت مشکوک می نمود و بیشتر به یک «فضاسازی» شبیه بود. این تسلسل بی امان جنجال‌های سیاسی و امنیتی، آن‌چنان افکار عمومی را به خود مشغول کرده بود که فرصت تعقل و تامل جدی در امور را می گرفت و پازل این ماه پرماجرا، کمی بعد با غائله انتشار نامه محرمانه منتسب به سعید امامی درباره اصلاح قانون مطبوعات، ماجرای توقیف روزنامه سلام و بعد غائله کاملا طراحی‌شده و پیچیده کوی دانشگاه در ۱۸ تیر تکمیل شد.

در چنین فضای پرفتنه و غبارآلودی، روز ۵ تیرماه، به عنوان یک خبر فرعی، برخی روزنامه‌ها اعلام کردند که یک هیات بزرگ تجاری به نمایندگی از ۳۰ شرکت «انگلیسی» وارد کشور شده‌اند. در بین اسامی شرکت‌هایی که در این هیات نماینده داشتند نام‌های معروفی چون بانک بارکلی، گروه فضایی و دفاعی انگلیس، شرکت مارکونی، شرکت تیمز واتر، شرکت نفت انگلیس برونئو و شرکت نفتی معروف انگلیسی-هلندی «رویال داچ شل» به چشم می خورد.

نکته اینجا بود که یک اهل فن، در لیست ۳۰ شرکتی که در این هیات نماینده داشتد نام معروف‌ترین شرکت‌های وابسته به الیگارشی زرسالاران یهود را می دید. بر طبق خبر منتشر شده، برای اولین بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شرکت‌های ظاهرا خصوصی انگلیسی، هیات تجاری به ایران فرستاده بودند و قرار بود این هیات با مسوولان وزارت نفت، سازمان برنامه، اتاق بازرگانی، سازمان مناطق آزاد و برخی نهادهای دیگر جمهوری اسلامی دیدار و مذاکره کند. اما نکته بسیار مهم اینجا بود که سازمان‌دهنده این سفر، یک نام آشنا بود: کلینورت بنسون!

کمی بعد از سفر این هیات، یک رویداد «نمادین» دیگر به وقوع پیوست. بعد از یک وقفه ۲۰ ساله(از پیروزی انقلاب)، نمایندگی بانک انگلیسی «HSBC» در ایران افتتاح شد. این بانک، میراث‌دار و تداوم بانک شاهی بود که در عصر قاجار، در ذهن عمومی ایرانیان نماد سلطه امپراتوری انگلستان بر امورات کشور بود. بانک شاهی، شعبه ایرانی بانک هنگ کنگ بود که در دوران اوج‌گیری فعالیت‌های شبکه زرسالاران یهودی در عرصه تجارت تریاک با شرق دور، توسط خاندان‌های یهودی همچون روچیلد و ساسون راه‌اندازی شد.

مقر مرکزی بانک اچ اس بی سی در لندن

ماجرا داشت روشن می شد: «انگلیسی‌ها» (یا بهتر است بگوییم نمایندگان شبکه زرسالاران) رسما به ایران بازگشته بودند!

ادامه دارد...

 

[۱] https://www.sourcewatch.org/index.php/Mehdi_Varzi

[۲] http://ecocapacityexchange.com/member/mehdi-varzi/

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا جشنواره فیلم فجر بریتانیا توتال شرکت ملی نفت ایران اکبر هاشمی رفسنجانی عبدالله شهبازی روپرت مرداک محمدرضا پهلوی دولت مصدق امتیاز نفت مهدی هاشمی عباس یزدان پناه شاپور ریپورتر اخبار داغ استعمار بریتانیا کودتای ۲۸ مرداد سازمان اطلاعات حمله به اتوبوس انقلاب اسلامی حوزه نفت و گاز شاپور ریپورتر جمهوری اسلامی سرمایه گذاری آمریکایی ها عنوان یک انگلیسی ها ی بریتانیا مهدی هاشمی یزدان پناه بسیار مهم کمپانی ها بعد از ان شرکت ها چهره ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۰۰۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ایمنی هوانوردی در ایران در حد استاندارهای جهانی است

تین نیوز

مدیر دفتر ایمنی شرکت فرودگاه ها گفت: هیچ گونه پروازی بدون برقراری ایمنی در هیچ فرودگاهی انجام نمی شود و در شرایط تحریم توانسته ایم از نظر برقراری ایمنی خود را به استاندارد های روز دنیا نزدیک کنیم.

 

 

به گزارش تین نیوز به نقل از روابط عمومی شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران؛ حبیب داوودی دانا همزمان با روز ایمنی حمل و نقل اظهار کرد: از کوچکترین فرودگاه که پروازهای محدودی دارد تا تمام فرودگاه های بین المللی که هرروز شاهد انجام پروازهای پرشماری در آن ها هستیم، از استانداردهای نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و در ایمنی کامل پذیرای پروازها هستیم.

وی با اشاره به تعدادی محدود نیروهای انسانی در حوزه ایمنی هوانوردی در ستاد و فرودگاه های کشور گفت: در حال حاضر حدود 40 نفر متخصص ایمنی هوانوردی در ستاد و فرودگاه های کشور مشغول فعالیت هستند و این آمار محدود برای استقرار و نگاهداشت مقوله مهمی چون ایمنی هوانوردی مناسب نیست اما نیروهای دلسوز و متعهد این حوزه درحالی که اغلب به صورت چند پیشه کار می کنند، پای کار حفظ و ارتقاء ایمنی در مجموعه شرکت چه در حوزه ناوبری هوایی و چه در حوزه فرودگاهی ایستاده اند.

مدیر دفتر ایمنی شرکت فرودگاه ها و ناوبری هوایی ایران با بیان اینکه با جدیت به دنبال اصلاح ساختار ایمنی هوانوردی هستیم، گفت: ایمنی در ستاد و فرودگاه های کشور زمانی به نقطه ایده آل می رسد که از ساختار متناسب برخوردار باشد و مطابق با استانداردهای بین المللی اهداف خود را پیش ببرد.

داوودی دانا ضمن قدردانی از مدیرعامل شرکت فرودگاه ها گفت: کاپیتان نخجوانی با توجه به اینکه به عنوان خلبان در پرواز حضور دارد، اهمیت و ارزش مقوله ایمنی را به خوبی می داند و همواره تاکید ویژه ای بر افزایش ارتقاء سطح ایمنی و اصلاح ساختار آن دارد.

مدیر دفتر ایمنی در خصوص کیفیت آموزش در این حوزه تخصصی گفت: براساس الزامات سازمان هواپیمایی کشوری، تمامی کارکنان ستاد و فرودگاه های کشور باید متناسب با حیطه فعالیت خود دوره های ایمنی هوانوردی را بگذرانند، اما به دلیل کمبود نیری انسانی به ویژه مدرس تاکنون موفقیت کامل در این موضوع نداشته ایم .

داوودی دانا با بیان اینکه به لحاظ دریافت آموزش های به روز دنیا با استانداردهای بین المللی فاصله داریم، گفت: تاکنون تنها یک دوره آموزشی بین المللی برگزار شده و متخصصان این حوزه با تلاش فردی و مطالعه شخصی توانسته اند خود را به روز نگه دارند. خوشبختانه اخیراً مصوبات خوبی از شورای عالی ایمنی در راستای ارتقاء آموزش کارکنان و آموزش های تخصصی ایمنی هوانوردی برای مدیران ایمنی دریافت کرده ایم.

وی گفت: ایمنی به زبان ساده یعنی تمام کارکنان به نوبه خود و بر حسب وظایف محوله خطرات مرتبط با عملیات پرواز را احصاء و گزارش نمایند و به دنبال آن اقدامات مؤثر در جهت رفع آنها از سوی مسئولین مرتبط به عمل آید.

مدیر دفتر ایمنی در پایان در پاسخ به این پرسش که این حوزه تا پایان سال در چه نقطه ای قرار خواهد داشت، گفت: امید است تا پایان امسال اخبار خوبی درخصوص ایجاد ساختار متناسب با وظایف به کارکنان حوزه ایمنی هوانوردی مخابره شود تا با جذب نیروی انسانی متخصص اهداف عالی شرکت مطابق با استانداردهای جهانی ایمنی پیش رود.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • تلاش مهدی طارمی برای دریافت شهروندی پرتغال
  • صنعتگران ذوب آهن اصفهان برای ایران قوی تلاش می کنند
  • علی عسکری: استقلال باید در ابعادملی، منطقه‌ای و جهانی برترین باشد
  • شرکت‌های تعاونی استان سمنان به حوزه کشت کم آب‌بر ورود می‌کنند
  • AFC: ایران پادشاه فوتسال آسیاست/ ادامه سلطه یوزها در قاره‌کهن
  • مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس: تصمیم ما برای حمایت از استقلال جدی است
  • علی عسکری: استقلال باید در ابعاد ملی، منطقه‌ای و جهانی جزو برترین‌ها باشد
  • شرکت‌های تامین سرمایه بهبود شبکه برق تعریف شود
  • ایمنی هوانوردی در ایران در حد استاندارهای جهانی است
  • دعوت جهانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به حمایت از دانشجویان آمریکایی