دولت یکبار دیگر در موضوع حذف الزام آگهی روزنامهها سوء تدبیر خود را نشان داد
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۲۴۳۲۳
حسینعلی حاجیدلیگانی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان درباره مصوبه دولت برای حذف الزام دولتیها جهت ارائه آگاهی به روزنامهها اظهار کرد: یکی از نشانههای سو تدبیر و بیتوجهی به ابعاد تصمیمات در دولت همین مصوبه اخیر در رابطه با لغو الزام ارائه آگهیهای دولتیها به روزنامههاست.
عضو هیأترئیسه مجلس افزود: این تصمیم درحالی به یکباره گرفته و ابلاغ شده است که اصحاب رسانه هیچ آمادگی ذهنی و هیچ اطلاعی از قبل نسبت به این موضوع نداشتند که بخش عمدهای از درآمدهای این روزنامهها از طریق آگهیهای دولتی تأمین میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه شرایط کرونایی به اندازه کافی معیشت اصحاب رسانه را در تنگنا قرار داده است، بیان داشت: به نظر میرسد دولت ابعاد و پیامدهای این تصمیم خود را به درستی ارزیابی نکرده و در شرایطی که رسانهها با شرایط ناشی از شرایط کرونا دست و پنجه نرم میکنند، به یکباره یکی از منابع اصلی آنها قطع میشود، بدون آنکه راه جایگزینی برای آن ارائه یا مطرح شده باشد.
حاجیدلیگانی تأکید کرد: اینکه در این رابطه صرفهجویی ریالی و صرفهجویی در مصرف کاغذ اتفاق میافتد اگر در عمل محقق شود یک اتفاق مثبت خواهد بود اما با توجه به تداوم فعالیت روزنامهها و انتشار آنها بهتر بود از ظرفیت این روزنامهها به نحو احسن و بهتری استفاده شود؛ در عین حال توجه به ارائه راهکارهای جایگزین و آماده شدن رسانهها برای اجرای این مصوبه یک ضرورت اساسی است.
عضو هیأترئیسه مجلس با بیان اینکه باید راههای استقلال مالی و خودکفایی آنها توسط نهادهای حمایتکننده فراهم شود، تأکید کرد: لازم بود دولت با توجه به شرایط فعلی در ابعاد و پیامدهای مصوبه خود تأمل بیشتری میکرد، راههای جایگزین و متنوع را به اصحاب رسانه ارائه میداد و در عین حال به دنبال کاهش مراجعات و هزینهها یا سایر محلهای ناشی از صرفهجوییهای دولت، منابعی را برای حمایت از رسانهها یا معیشت اصحاب رسانه اختصاص میداد.
وی در پایان تصریح کرد: لازم است دولت و وزارت ارشاد در کنار سایر وزارتخانههایی که برای آنها در مصوبه مذکور تکالیفی در نظر گرفته شده است، در رابطه با ابعاد این طرح بازنگری و دقت نظر بیشتری داشته باشند تا با ایفای نقش مؤثر وزارت ارشاد، بتوان در این جنگ رسانهای و شبیخون فرهنگی و موقعیت حساس کشور، ضمن حمایت از اصحاب رسانه، از تضعیف جهبه رسانهای کشور جلوگیری و در جهت تقویت آنها اقدام شود.
انتهای پیام/۶۳۰۸۶/ج۲۰/
منبع: فارس
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی دولت رسانه حاجی دلیگانی اصحاب رسانه روزنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۲۴۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»