Web Analytics Made Easy - Statcounter

مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ گفت ما هنوز نشنیده‌ایم که اردوی تیم ملی لغو می‌شود هرچند این مسابقات تیم ملی است که در فروردین ماه لغو شده و احتمالا به خردادماه موکول خواهد شد که البته برگزاری این اردو برمی‌گردد به تصمیمات سرمربی محترم تیم‌ ملی.

فوتبال ایران از لحاظ برنامه‌ریزی روزهای فشرده‌ای را سپری می‌کند از یک سو تیم‌ها بدون استراحت به نیم‌فصل دوم رسیده‌اند و از سوی دیگر هنوز نوبت لیگ برتری‌ها نشده تا وارد رقابت‌های جام حذفی شوند و درنهایت نیز برنامه‌های بین‌المللی مثل دیدارهای تیم ملی در مقدماتی جام جهانی و دیدارهای نمایندگان ایران در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا این فشردگی را تشدید کرده و نگرانی‌هایی را درخصوص برگزاری لیگ و یا حتی نیمه‌کارماندن در رقابت‌های حذفی به‌وجود آورده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش طرفداری و به نقل از فرهیختگان، بر همین اساس و درخصوص برنامه‌های آتی فوتبال ایران با سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ به صحبت پرداختیم و این درحالی است که این مصاحبه همزمان شد با افتتاح ورزشگاه شهید سردار سلیمانی تا سوالات‌مان را درخصوص توسعه زیرساخت‌ها و احداث ورزشگاه‌های فوتبال با وی آغاز کنیم.

با افتتاح ورزشگاه شهید سردار سلیمانی در سیرجان به‌نظر می‌رسد از لحاظ زیرساخت و امکانات تا حدودی از این جهت شرایط فوتبال ایران بهتر شده باشد. چقدر با این موضوع موافق هستید؟

در این چهار پنج سال اخیر ورزشگاه‌های خوبی به مجموعه مسابقات فوتبال کشور اضافه شده است. به‌طور مثال فولاد آرنا اهواز، نقش‌جهان اصفهان و امام رضای مشهد سه ورزشگاه مدرن و بسیار خوبی هستند که طی سال‌های اخیر به زیرساخت‌های فوتبال کشور اضافه شدند مضاف بر اینکه اگر پروژه ورزشگاه پارس شیراز را هم نهایی کنیم این ورزشگاه هم می‌تواند جزء ورزشگاه‌های مدرن و خوب برای فوتبال ایران تلقی شود. از سوی دیگر در تلاش هستیم تا ورزشگاه غدیر اهواز را احیا کرده و به چرخه مسابقات برگردانیم و امیدواریم هرچه زودتر این اتفاق بیفتد. درمجموع اینکه ما درحال‌حاضر ورزشگاه‌های خوبی داریم که به‌تدریج این ورزشگاه‌ها درحال ورود به چرخه فوتبال کشور هستند و یک‌به‌یک نیز درحال افتتاح. در هر صورت امیدوارم این روند حفظ شده و در آینده از این لحاظ حرف‌های خوبی برای گفتن داشته باشیم، البته هیچ اشکالی ندارد اگر برای توسعه زیرساخت و افتتاح ورزشگاه به سراغ ساخت ورزشگاه‌های با گنجایش بالای ۵۰ هزار نفر و یا بیشتر نرویم، چراکه در بسیاری از شهرهای کشور مناطق مختلف همین ورزشگاه‌های ۱۵ هزار نفری نیز کفایت می‌کند و می‌تواند در شرایط فعلی موثر و مفید باشد.

نکته قابل توجه اینکه بسیاری از استان‌های کشور دارای ورزشگاه مدرن و اختصاصی هستند اما همچنان شهرهای گیلان و مازندران که سرسبز‌ترین استان‌های ایران به‌شمار می‌روند همچنان از این لحاظ عقب‌افتاده و محروم هستند.

بله، درست است ما امیدواریم در هر صورت همه شهرهایی که از این لحاظ مشکل دارند هرچه زودتر صاحب ورزشگاه و زیرساخت شده و این مشکل نیز برطرف شود همانطور که گفتید در استان‌های مازندران و گیلان به‌واسطه پتانسیل فوتبالی این دو استان به ورزشگاه‌های بیشتری نیاز داریم. در این دو استان شمالی کشور با توجه به استقبال و علاقه اهالی فوتبال ورزشگاه کم هم داریم و باید در این خصوص تدبیر و تفکر بیشتری صورت بگیرد. به‌نظر من باید طبق برنامه‌ریزی صورت گرفته توسط سازمان‌های ذیربط در بحث ساخت‌وساز استادیوم‌ها حتما لزومی ندارد که به‌سمت ساخت و ایجاد استادیوم‌های خیلی بزرگ برویم اگرچه ورزشگاه‌هایی که از آنها نام بردم مثل ورزشگاه امام رضا برای فوتبال کشور بسیار ایده‌آل است اما اگر در سایز ورزشگاهی مثل ورزشگاه دستگردی یا بنیاددیزل که ماشین‌سازی از آن استفاده می‌کند چند ورزشگاه دیگر در گیلان و مازندران داشته باشیم خیلی از مسائل‌مان حل می‌شود، البته یک سر این موضوع مربوط می‌شود به مسئولان استانی که به این امر کمک کنند و این درحالی است که خیلی به‌سرعت می‌توان استادیومی مانند بنیاددیزل تبریز را در شهرهای شمالی آن هم با حداقل هزینه ایجاد کرد.

اگرچه در برآورده‌کردن بسیاری از آیتم‌ها برای میزبانی رقابت‌های بین‌المللی حرفی برای گفتن نداریم اما با این اقدامات مطمئنا از لحاظ زیرساختی فوتبال ایران توسعه پیدا کرده و با افتتاح این ورزشگاه‌ها واقعا به گرفتن میزبانی‌های بین‌المللی هم فکر می‌کنید؟

علاوه‌بر اینکه درخصوص گرفتن میزبانی که یک افقی هست که به آن فکر می‌کنیم و آن را می‌بینیم و حتما باید برای گرفتن میزبانی‌های بین‌المللی با ایجاد زیرساخت به‌سمت آن برویم این موضوع نیاز اصلی ورزش و فوتبال ماست بنابراین باید زیرساخت‌های داخلی‌مان را ارتقا بدهیم.

با توجه به اینکه برنامه فشرده‌ای پیش‌روی سازمان لیگ از جهت برگزاری رقابت‌های لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان و اردوی تیم ملی قرار دارد برای ادامه لیگ چه فکری کرده‌اید؟

ما هنوز نشنیده‌ایم که اردوی تیم ملی لغو می‌شود هرچند این مسابقات تیم ملی است که در فروردین ماه لغو شده و احتمالا به خردادماه موکول خواهد شد که البته برگزاری این اردو برمی‌گردد به تصمیمات سرمربی محترم تیم‌ ملی و از سوی دیگر چون این مسابقات در ایام فیفا برگزار می‌شد ما این زمان را از قبل به تیم ملی اختصاص داده‌ایم. درخصوص زمان نیم‌فصل با باشگاه‌ها تعامل کرده و تقریبا با همه باشگاه‌ها در این خصوص صحبت کردیم و وقتی که موضوع دغدغه برگزاری لیگ را با آنها در میان گذاشتیم قرار شد تا قبل از عید لیگ برتر را تا هفته هجدهم برگزار کنیم و بعد از آن چون تا پیش از این برگزاری اردوی تیم ملی و رقابت‌های این تیم سر جایش بود، قرار شد در آن زمان بازی‌ها را تعطیل کرده و نیم‌فصل رقابت‌ها را داشته باشیم و الان نیز نیم‌فصل رقابت‌ها عملا از هفته هجدهم و بعد از تک‌بازی جام حذفی آغاز می‌شود و بعد از آن تیم‌ها به استراحت می‌روند، هرچند به این امر واقف هستیم که در ایام عید نیز تیم‌ها برای سفر، جابه‌جایی و اقامت مشکل دارند و با دشواری مواجه می‌شوند، بنابراین این ایام را تعطیل کردیم تا ان‌شاءالله از اواخر نیمه اول فروردین و حدودا از ۱۳ یا 14 فروردین ۱۴۰۰ مسابقات را از سر خواهیم گرفت.

با توجه به اینکه رقابت‌های تیم ملی احتمالا از اوایل خرداد آغاز می‌شود و از اواخر فروردین نیز نمایندگان کشورمان در آسیا درگیر لیگ قهرمانان خواهند شد برنامه لیگ به چه شکلی دنبال خواهد شد؟

در هر صورت این رقابت‌ها از قبل برنامه‌ریزی شده و در برنامه ما لحاظ شده بود و تفاوتی برای ما نکرده است. درخصوص تعطیلی مسابقات تیم ملی در فروردین که احتمالا به خرداد موکول می‌شود نیز از قبل هم برنامه مسابقات خرداد را ما لحاظ کرده بودیم منتها یک مقدار مسابقات خرداد برای تیم ملی فشرده می‌شود چون باید رقابت‌هایش را به‌صورت متمرکز برگزار کند. بنابراین با توجه به این دو موضوعی که گفتید و با این تفاسیر برنامه‌مان تغییر نمی‌کند چون به هرحال ما قرار بود در ایام فیفا بازی‌های لیگ را برگزار نکنیم و در لیگ قهرمانان نیز تقریبا نمی‌توانیم دوباره لیگ را برگزار کنیم چون احتمالا چهار تیم را نخواهیم داشت. بنابراین برنامه ما فرقی نکرده و برنامه لیگ دست نخورده باقی می‌ماند و همچنان تعطیلات را بعد از هفته هجدهم و البته تک بازی جام حذفی برای تیم‌های‌مان خواهیم داشت و تیم‌ها احتمالا از اواخر نیمه اول فروردین سال آینده به رقابت‌ها باز خواهند گشت.

قرار است قبل از آغاز رقابت‌های تیم ملی در خردادماه، لیگ و رقابت‌های جام حذفی را به پایان برسانید و یا ادامه رقابت‌ها به بعد از بازی‌های تیم‌ملی موکول خواهد شد؟

قاعدتا لیگ تمام نخواهد شد و از سویی فقط ایام بازی‌های تیم ملی به این تیم مربوط نشده و از چند روز قبل سرمربی تیم ملی برای آماده‌سازی ملی‌پوشان روزهای قبل از مسابقات را رزرو خواهد کرد تا با آمادگی هرچه بیشتر وارد مسابقات شویم البته هنوز نمی‌دانم که اسکوچیچ چند روز را خواهد خواست است اما بخشی از مسابقات لیگ و جام حذفی بعد از ایام فیفا و رقابت‌های تیم ملی برگزار خواهد شد.

دیدار سوپر جام باشگاه‌های ایران بین پرسپولیس و تراکتور به کجا رسید؟ زمان و مکان برگزاری این دیدار مشخص شده است؟

در هر صورت سوپرجام یک جام است و یک تک‌بازی. ما این یک تک‌بازی را با توجه به فشردگی و تراکم زیاد مسابقات کنار نمی‌گذاریم و به آن فکر می‌کنیم بالاخره این دیدار به اینجا رسیده و افتخاری هست که نصیب تیم برنده خواهد شد ضمن اینکه طی سال‌های اخیر به هر شکل ممکن سوپرجام را برگزار کرده و امسال هم برگزار خواهیم کرد. درحال حاضر داریم روی این موضوع فکر می‌کنیم و طبق برنامه‌ریزی زمان این بازی را هم اعلام خواهیم کرد البته فعلا منتظر برنامه‌های تیم ملی هستیم و باید ببینیم سرمربی محترم تیم ملی بر اساس تغییرات چه برنامه‌ای را اعلام خواهد کرد که بر اساس آن هر فرصتی که دست بدهد و فضایی که خالی شود تلاش می‌کنیم در اولین زمان دیدار سوپرجام را به هر شکل ممکن برگزار کنیم. بالاخره این جام یک تک‌بازی خواهد بود و خیلی به برنامه مسابقات و فشردگی آن آسیبی وارد نخواهد کرد.

درحال‌حاضر برای برگزاری این دیدار قبل از عید نوروز را مدنظر قرار داده‌اید یا بعد از عید و در سال آینده؟

اجازه بدهید در این خصوص بعدا صحبت کنم چون یکی دو تاریخ را مدنظر قرار داده‌ایم اما باید فضای خالی داشته باشیم که باز هم تاکید می‌کنم این فضا طبق برنامه‌ریزی و اعلام سرمربی تیم‌ملی مشخص خواهد شد که البته هنوز برنامه‌ای به ما اعلام نشده است.

این بازی کجا برگزار خواهد شد؟

قاعدتا در شهر بی‌طرف یعنی میزبانی به تبریز و تهران نخواهد رسید. فعلا سه چهار گزینه را مدنظر داریم که یکی از آنها انتخاب خواهد شد.

شایعاتی شنیده می‌شد مبنی‌بر اینکه شاید جام‌حذفی نیمه‌کاره بماند‌.

خیر این‌طور نیست و تا آخر جام حذفی را ادامه خواهیم داد.

درخصوص گرفته شدن احتمالی میزبانی از تیم ملی فوتبال ایران آیا قرار نیست اعتراضی از سوی فدراسیون فوتبال ایران صورت بگیرد؟

بحث مدیریت تیم‌های ملی و درمجموع مسائل مرتبط با تیم ملی به فدراسیون فوتبال ارتباط دارد و در این خصوص باید از مسئولان فدراسیون فوتبال سوال کنید البته شاید هم اعتراض انجام شده و مکاتباتی در این خصوص داشته‌اند. ما در خصوص تیم ملی به‌جز امر برنامه‌ریزی لیگ که باید با برنامه‌های تیم ملی هماهنگ باشیم دیگر دخل و تصرف بیشتری درخصوص این تیم نداریم. از این موضوع خبر ندارم چون به اندازه‌ای درگیر کارهای لیگ هستم که دیگر فرصت برای سایر موارد باقی نمی‌ماند همین که لیگ‌مان را از آتش به سلامت بیرون بکشیم کار بزرگی کرده‌ایم اما قاعدتا صحبت‌هایی شده و پیگیری‌های لازم انجام شده است اما جزئیات آن را نمی‌دانم.

باز و بسته شدن مداوم پنجره نقل‌وانتقالاتی تیم‌های لیگ برتری از جمله استقلال پرسپولیس عواقبی برای این تیم‌ها و فوتبال ایران ندارد و این موضوع در کارنامه آنها مشکل‌ساز نخواهد شد.

قاعدتا وقتی اسم پرونده‌ها و بدهی‌ها می‌آید تیم‌های ایرانی به‌صورت کلی در این قضیه یک مقدار سابقه‌دار هستند. اینکه بازیکن خارجی دیگر به فوتبال ایران نمی‌آید شاید از لحاظ فنی برای فوتبال ایران بد شده باشد اما این خوبی را هم داشت که دیگر درگیر پرونده جدید نشدیم و همین پرونده‌ها نیز در آخرهای داستان است و اگر این بدهی‌ها هم پرداخت شود، دیگر کسی نمی‌ماند و در ادامه دیگر باید به‌سمت ایجاد یک ساختار جدید و درست برویم هرچند به‌قدری مدیریت تیم‌ها و درآمدزایی‌شان نوسان دارد و از سوی دیگر با وجود تحریم‌ها و بلوکه شدن پاداش برخی تیم‌ها این اتفاقات باعث شده است تا شاید ایجاد ساختار جدید کمی با مشکل مواجه شود، با این حال از لحاظ مالی باشگاه‌های ما روزهای خوبی را پشت‌سر نمی‌گذارند و این درحالی است که نه از حق پخش خبری است و نه از بلیت‌فروشی برای تماشاگران و پول‌ها هم که به‌خاطر تحریم‌ها به حساب‌شان نمی‌نشیند و هزینه‌هایشان نیز چند برابر شده و معتقدم که باید این بار یک مقدار به باشگاه‌ها حق بدهیم.

جشن انتخاب بهترین‌های فصل چه زمانی برگزار خواهد شد؟

در این خصوص آقای بهمنی و درودگر برنامه‌ریزی‌ها را انجام داده و زمان آن را می‌چینند. کمیته مسابقات هیچ زمان درگیر امور فرهنگی و اجرایی این‌طور مراسم نبوده است.

 

اخبار داغ 

شادی گلی که در تلویزیون سانسور شد؛ کاظمیان از تتو هایش رونمایی کرد / تصویر اختصاصی سوشا مکانی: باز هم برای آن آدم آرزوی مرگ می کنم | می خواستم برای تیم ملی نروژ بازی کنم خودکشی دختر ورزشکار تهرانی به خاطر پسر عمه بد سرشت | او مدال آور بود! ۲ بازیگری که در حق علی انصاریان نامردی کردند / سام درخشانی گفت بازگشت لیگ قهرمانان اروپا؛ مهدی طارمی کنار فوق ستاره ها در کاریکاتور عمر مومنی دستگیری مدافع سابق اینتر و یوونتوس به خاطر کاشت ماری جوانا

منبع: طرفداری

کلیدواژه: بین المللی اردوی تیم ملی فوتبال ایران لیگ قهرمانان داشته باشیم برنامه ریزی فوتبال کشور تیم ملی سوی دیگر ورزشگاه ها باشگاه ها رقابت ها خواهد شد زمان لیگ جام حذفی نیم فصل تک بازی بازی ها تیم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۴۱۴۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۴ دهه زندگی مهدی نصیری؛ از کیهان تا بی‌بی‌سی

مهدی نصیری؛ انقلابی سفت و سخت دیروز، به منتقد سفت و سخت امروز تبدیل شده است؛ منتقدی که البته از نظر منتقدان امروزش، آن زمان تندرو نبوده ولی الان تندرو شده است یا از منظر منتقدان دیروزش، امروز تندرو نیست و آن زمان تندرو بوده است.

به گزارش خبرآنلاین، «تو بااستعداد هستی ولی مواظب باش گرفتار جریان‌های سیاسی نشوی»؛ آن روزی که محمد غرضی در حاشیه یک نماز جمعه در اواخر دهه ۷۰ این جمله را به مهدی نصیری گفت، شاید تصور نمی‌کرد مخاطبش روزی آهنگ «تاجزاده تا شاهزاده» را بنوازد؛ کسی که روزگاری نظرات تند و تیزی در آن سوی بام داشت.

افراطی دیروز یا افراطی امروز؟

برخی از نصیری به عنوان «افراطی دیروز» یاد می‌کنند و برخی هم با عنوان «افراطی امروز»؛ مدیرمسئول اسبق روزنامه کیهان، که چند سال است از چهره‌های منتقد نظام و مقامات ارشد آن شده است.

سخنان او و نواختن آهنگ «تاجزاده تا شاهزاده» در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی باعث شده تا برخی به او بتازند و برخی دیگر از آن استقبال کنند؛ سخنانی که انگار محافظه‌کاران تندرو منتظرش بودند تا بتوانند از این راه آتش خود را بر سر اصلاح‌طلبان بریزند و بگویند که این حرف دل آن‌هاست که از زبان نصیری بیان می‌شود؛ حال آنکه اصلاح‌طلبان همان‌هایی هستند که در دهه ۶۰ تا حدی با نصیری قرابت فکری داشتند اما در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ او تندترین حملات را نسبت به آن‌ها داشت.

موعد انتقام رسید؟

شاید از همین بابت باشد که حالا نوبت تلافی اصلاح‌طلبان است و بابت «تاجزاده تا شاهزاده» به سختی به او می‌تازند؛ تا هم انتقام آن سال‌ها را گرفته باشند و هم دست اخوت به سمت نظام دراز کرده باشند تا بگویند ما آنچه که نصیری می‌گوید، نیستیم.

مسیر مهدی نصیری به کیهان افتاد

مهدی نصیری متولد ۱۳۴۲ در دامغان است. پدری مازندرانی و مادری دامغانی دارد؛ از همین بابت پسوند «لَلَردی» که نام یک روستا در مازندران است، نام خانوادگی «نصیری» را کامل می‌کند.

۱۳ سالگی راهی حوزه علمیه‌ای شد که پدرش مدیریت آنجا را بر عهده داشت. پدر او از روحانیون سرشناس دامغان بوده و در بین روحانیون سری در سرها داشته است. تا ۱۶ سالگی یعنی ۱۳۵۸ در حوزه علمیه دامغان، مقدمات و ادبیات را خواند و بعد از انقلاب برای ادامه تحصیل در علوم دینی به قم رفت و در آنجا ماندگار شد.

اسفند ۱۳۶۴ وقتی آیت‌الله شاهچراغی در سانحه هوایی به «شهادت» رسید، مهدی نصیری به سبب آشنایی خانوادگی با شاهچراغی، برای چهلم او مقاله‌ای در ویژه‌نامه کیهان نوشت. آن زمان محمد خاتمی، به عنوان نماینده ولی فقیه در این موسسه، فعالیت داشت.

پس از این مقاله، به قول خودش به عنوان «نماینده فرهنگی موسسه کیهان در قم» حضور داشت. او یک سال را در همین وضعیت گذراند تا سال ۱۳۶۶ که برای کار در کیهان، به تهران دعوت شد. بعد از آن به گفته خودش، «سلسله مقالات زمینه‌های صدور فتاوی امام را در نقد نوشته‌های آیت الله آذری قمی و مواضع روزنامه رسالت در کیهان منتشر کردم که با استقبال فراوانی مواجه شد».

او از ۱۳۶۷ سردبیر کیهان شد. در این زمان اختلافات میان گردانندگان موسسه کیهان کم‌کم در حال پررنگ شدن بود. یکی از این چالش‌ها انتخاب مدیرمسئول بود. سرانجام اردیبهشت ۱۳۶۹ زمانی که سیدمحمد خاتمی نماینده ولی‌فقیه در موسسه کیهان، به آفریقا سفر کرده بود، مهدی نصیری به عنوان مدیرمسئول کیهان منصوب شد و بعد از استعفای خاتمی، با حکم مقام رهبری، سید محمد اصغری به عنوان نماینده ولی‌فقیه در کیهان به این موسسه رفت.

شریعتمداری آمد، نصیری رفت!

این وضعیت تا نیمه‌های سال ۱۳۷۳ ادامه داشت؛ همان ایامی که حسین شریعتمداری بجای اصغری، نماینده ولی‌فقیه در کیهان شد. وقتی حسین شریعتمداری برای این سمت پیشنهاد شد، نصیری هم موافق بود؛ اما ۳-۴ ماه بعد از این انتصاب، نصیری از مدیرمسئولی و سردبیری کیهان استعفا کرد و به صورت کامل از این موسسه خارج شد. به گفته نصیری، شریعتمداری پیش از آنکه به کیهان بیاید، «در دفتر سیاسی سپاه بود و گاهی برای روزنامه ما مقالاتی با اسم مستعار «ابوالفضل. ش» می‌نوشت».

سال ۱۳۸۱ حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان در گفت‌وگویی با «ایسنا» درباره خروج نصیری از کیهان گفته بود «وقتی ما آمدیم، آقای نصیری گفتند همیشه نظرم این بود که سرپرست و مدیرمسئول روزنامه باید یکی باشد ولی این‌که من می‌ماندم به خاطر این بود که بین خودم و سرپرستی خیلی همخوانی نمی‌دیدم.

حالا که شما آمدی، این مشکل حل شده است و من هم دوست دارم که یک نشریه‌ی جداگانه راه بیندازم». شریعتمداری در ادامه از مقاومتش برابر جدا شدن نصیری از کیهان می‌گوید: «من با ایشان خیلی کلنجار رفتم و مدت زیادی این نظر را نپذیرفتم. بالاخره خیلی اصرار کرد اما نمی‌پذیرفتم؛ چون از برادران بسیار کارآزموده، بسیار مومن و کارشناس بود.

به هر حال با اصرار زیاد ایشان و فرستادن واسطه‌ها، قبول کردم ولی گفتم که حداقل در سردبیری باش. ایشان این را پذیرفت ولی بعد از یک مدتی گفت که من می‌خواهم یک نشریه دربیاورم و آن نشریه هم همین دیدگاه را پیش می‌برد. نهایتا من با این خواسته موافقت کردم و ایشان نشریه‌ی صبح را درآوردند. الان هم با آقای نصیری ارتباط داریم. البته ایشان در قم هم علوم حوزوی تحصیل می‌کنند و هم به تحقیقات می‌پردازند ولی هیچ مشکلی با ایشان نداشته و نداریم.»

اما خود مهدی نصیری در گفت‌وگویی که دی ماه ۱۴۰۲ با «شرق» داشته روایتی دیگر درباره چرایی استعفا از کیهان دارد: «یک ماه با آقای شریعتمداری به‌عنوان سردبیر کار کردم. یک روز با دوستمان حاج آقا معلا (عضو شورای سردبیری کیهان) بودیم، گفتم هوس زیارت مشهد کردم و می‌خواهم سه، چهار روز برای زیارت بروم. بیایید برویم طبقه بالا آقای شریعتمداری را ببینیم ضمنا من هم از ایشان مرخصی بگیرم.

به آقای شریعتمداری گفتم با اجازه‌تان می‌خواهم چند روزی به مشهد بروم. گفت خوشا به سعادتتان. بلند شد و ما را همراهی کرد و گفت ما را هم دعا کنید. فردایش به مشهد رفتم و چند روز بعد که برگشتم آقای معلا به من گفت آقای حجازی از دفتر رهبری تماس گرفته و گفته آقای شریعتمداری از فلانی گله کرده که مشهد رفته و از من اجازه نگرفته. من بهت‌زده شدم و گفتم آقای معلا مگر خودتان شاهد نبودید که با هم رفتیم و اجازه گرفتیم؟ چرا آقای شریعتمداری این‌طور گفته؟ گفت من هم نمی‌دانم چرا. گفتم آقای معلا! دیگر جای من اینجا نیست، با این وضعیت هر اتهامی ممکن است به من زده شود».

نتیجه آن شد که همان روز استعفا را نوشت و از کیهان رفت. نصیری در ادامه از تحویل امکانات موسسه کیهان می‌گوید؛ امکاناتی نظیر خودرو و منازل سازمانی: «پیکان مدل ۶۴ را که دستم بود، تحویل دادم و کشوهای میزم را خالی کردم و رفتم. ما در خانه‌های سازمانی کیهان زندگی می‌کردیم. سر خیابان ملک یک مجموعه ۱۰ واحدی را کیهان خریده و به مدیرانش داده بود و من هم چند سال آنجا ساکن بودم. از همان روز دنبال خانه گشتم و در بلوار ابوذر، در خیابان پیروزی خانه‌ای را اجاره کردم. یک ماه بعد خانه کیهان را تحویل دادم و رفتم».

منتقد هاشمی رفسنجانی

به هر طریق با خروج از کیهان، نصیری از اسفند ۱۳۷۳ اقدام به انتشار نشریه «صبح» کرد. او بعد از ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی، از منتقدان جدی او در حوزه فرهنگ و اقتصاد شد؛ هم در روزنامه کیهان و بعد از آن در نشریه صبح به صورتی جدی‌تر و گزنده‌تر از رئیس‌جمهوری وقت انتقاد می‌کرد.

در زمان فعالیت در روزنامه کیهان، آنچه خودش «پروژه مبارزه با شرکت‌های مضاربه‌ای» می‌خواند را پیش می‌برد؛ او معتقد بود که این شرکت‌ها آثار زیان‌باری برای اقتصاد دارند. بعد از راه‌اندازی نشریه صبح، بی‌پرواتر به دولت حمله می‌کرد.

یکی از حملاتی که در این نشریه نسبت به دولت هاشمی انجام داد، اتهام بریز و بپاش و فساد مالی در دو وزارتخانه پست و تلگراف و نیرو بود؛ یعنی محمد غرضی و بیژن زنگنه هدف حملات او بودند. ادامه فعالیت نشریه صبح بعد از این دست اقدامات علیه دولت، در روزگاری که با منتقدان برخوردهایی غیر از تحمل انجام می‌شد، نشاندهنده جایگاه مستحکم نصیری و جریانی است که او به آن منتسب می‌شود؛ جایگاهی مستحکم در نظام و پیوندهایی قوی برای مصون ماندن از برخوردهای خارج از دایره تحمل و مدارا.

سال ۱۳۷۷ او زندگی‌اش را جمع و جور کرد و از خیابان ابوذر تهران دوباره به قم بازگشت؛ همزمان قصد داشت تا نشریه صبح را هم تعطیل کند؛ او برای تعطیل کردن صبح دلایل خودش را داشت: «بی نتیجه بودن تلاش‌های صبح برای مقابله با مفاسد اقتصادی که از سال ۷۰ به این سو هر روز ابعاد گسترده‌تری می‌یافت و نیز توجه جدی‌ام به موضوع نظری اسلام و تجدد که خلا این بحث را در فضای فکری کشور به خصوص در حوزه‌های علمیه بسیار زیان‌بار یافتم و علاقه شخصی به پی گیری این موضوع». همزمان با انتشار «صبح» جلساتی با نام «غرب‌شناسی» هم برگزار می‌کرد و در آن مباحث مرتبط با این موضوع را برای مخاطبانش مورد واکاوی قرار می‌داد.

روزنامه صبح از نصیری تا ده نمکی

در زمانی که نصیری قصد تعطیلی صبح را داشت، با وارد شدن «مسعود ده نمکی» به ماجرا، تعطیلی این نشریه منتفی شد و بنا بر این شد که این چهره جنجالی که تا آن زمان نشریات «شلمچه» و «جبهه» را منتشر می‌کرده، از این پس مدیرمسئولی و سردبیری صبح را بر عهده داشته باشد. نصیری آذر ماه ۱۳۷۹ اعلام کرد که او تنها صاحب امتیاز این نشریه خواهد بود. او تاکید داشت که «مواضع ده‌نمکی با آنچه در هفته‌نامه صبح اعمال می‌شود، منافاتی ندارد، اما به هر حال اگر مواضع فکری، نظری و جهت‌گیری صبح با مدیر مسؤولی ده‌نمکی به روال فعلی ادامه یابد، به لحاظ تیراژ و مسایل مالی با مشکل مواجه می‌شود». این سخنان یک هفته پس از آن بود که نخستین شماره نشریه صبح با مدیریت جدید منتشر شده بود.

او اما اعترافی از رویگردانی مخاطبان نیز پس از آغاز دولت اصلاحات داشت: «صبح و برخی دیگر از نشریات سیاسی طی دو سه سال اخیر، به موازات افزایش مطبوعات سیاسی اکشن و جنجالی، با افت تیراژ مواجه شدند».

نصیری در نخستین شماره «صبح» به سردبیری ده‌نمکی، گفت‌وگویی با این نشریه داشت که در آن انتقادات تندی از وزارت ارشاد و مطبوعات دوره اصلاحات داشت: «ظاهرا فعلا تقدیر چنین است که مخالفان و بعضا عناصر متمایل به دشمنان، میدان و امکانات بیشتری داشته باشند و ما هم چون از آغاز انقلاب-بنا بر مصلحت زمانه یا از سر عقیده-تصمیم به چمع دموکراسی و اسلام در کشور داشته‌ایم و اکنون هم داریم و این دو را قابل جمع و واجب‌الجمع می‌دانیم، نمی‌توانیم کاری کنیم و باید بسازیم».

او در ادامه افزوده که «بالاخره دموکراسی و پارلمانتاریسم، اقتضا می‌کند که وزیری یا وزارتخانه‌ای بتواند در یک مملکت، سازی کوک کند که ارکانی از نظام و حتی رهبری، آن را صریحا نفی و رد می‌کنند و اعلام نارضایتی می‌نمایند و آقای وزیر بتواند بودجه‌های هنگفتی را در خدمت فعالیت‌های فرهنگی و مطبوعاتی قرار دهد که بعضا قصد براندازی را دارند و علنا به احکام و شریعت اسلام هجمه می‌کنند.

بالاخره سرگردانی بین اسلام و دموکراسی و اسلام و غرب ادامه پیدا خواهد کرد تا سرانجام یکی، دیگری را از میدان به در کند و یا آن که شرایطی بی‌ثبات و پیوسته متزلزل و متشنج را بر کشور تحمیل خواهد کرد؛ همانگونه که تا حدودی کرده است».

در آخرین روزهایی که نصیری مدیرمسئول صبح بود، در یک مصاحبه به موضوع فسادهای مالی و اداری در کشور پرداخت. او در این گفت‌وگو جهت‌گیری‌های تند و تیزش را یک بار دیگر به رخ کشید و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را «مبدا بروز فسادهای مالی واداری» دانست.

او باز هم به هاشمی رفسنجانی اما بدون بردن نام حمله کرد: «پس از جنگ ظهور و غلبه برخی گرایش‌ها ودیدگاهها، از سوی نهادها و قوای سه‌گانه نظام در جامعه، جهت حرکت انقلاب از معنویات و آرمان‌گرایی وخدامحوری را به سمت دنیاخواهی وکامجویی و سپس توسعه، سوق داد. از نتایج این افول و تغییر جهت، غلبه فکری واجرایی جریان توسعه‌مدارتکنوکرات وغربگرا بر بخش‌های گسترده‌ای از مقدرات کشور بود. کم‌اعتنایی به عدالت علوی وعدم برخورد جدی با مظالم ومفاسد اقتصادی، از ویژگیهای فکری و خصلتی چنین جریانی بود.»

او به دولت خاتمی هم حمله‌ای تند کرد و گفت: «حضور وزرای دولت قبلی در کابینه آقای خاتمی و سپردن وزارتخانه‌های مهمتر به برخی وزیرانی که در وزارتخانه‌شان بیشترین حجم فساد مالی رخ داده بود، نشان داد هنوز عزم جدی برای برخورد با این مساله به وجود نیامده است. توسعه‌مداری و گرایش به ارزش‌های غربی در دولت جدید ابعاد تازه‌ای یافته ومقوله توسعه‌سیاسی، دموکراسی و نسبیت‌اندیشی نیز به آن افزوده شده‌اند».

نشریه صبح به چه کسی واگذار شد؟

این همان خطی بود که نصیری در زمان کیهان و سه سال ابتدایی نشریه صبح درباره دولت هاشمی رفسنجانی پی می‌گرفت؛ و البته از ۷۶ تا ۷۹ همزمان درباره دولت اصلاحات و سازندگی داشت. او طرز فکری با گرایش‌های چپ‌گرایانه اقتصادی و محافظه‌کارانه سیاسی را همزمان پیگیری می‌کرد.

سال ۱۳۸۰ نهایتا امتیاز نشریه صبح را هم واگذار کرد و به عنوان آخرین سنگر در صبح را هم تحویل داد. او آذر ماه آن سال اعلام کرد که امتیاز «صبح» را به «فروز رجایی‌فر» از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا در تهران منتقل کرد. البته که از اردیبهشت ماه ۱۳۸۰ نشریه صبح به دلیل «مشکلات مالی» انتشارش را متوقف کرده بود.

او سال ۸۰ به عنوان معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور تا سال ۱۳۸۴ مشغول به کار بود؛ از این سمت به امارات متحده عربی رفت؛ به عنوان «معاونت فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی». سال ۱۳۸۸ به قم بازگشت و در آنجا برای مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ماهنامه «سیاحت غرب» را مدیریت و منتشر کرد.

مدتی بعد فصلنامه‌ای «معرفتی-اعتقادی» با نام «سمات» را منتشر کرد؛ این بار هم در نقش مدیر مسئول و صاحب امتیاز. این نشریه از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ جمعا هفت شماره منتشر شد.

سال ۱۳۹۱ وارد هیات داوران جشنواره فیلم عمار شد. در آن سال‌ها اما انگار او در حال تغییر بود؛ تغییراتی بزرگ که بسیاری را به تعجب واداشت. خودش درباره چگونگی تغییر نگاهش به روزنامه «شرق» گفته «من مثل خیلی‌های دیگر شیفته آیت‌الله خمینی بودم، ولی به خاطر روحیه طلبگی همیشه به استقلال فکری قائل بودم. یعنی می‌گفتیم ما با آقای خمینی اتفاق نظر داریم. همان‌طور که او می‌بیند، ما هم می‌بینیم.

اگر جاهایی احساس می‌کردیم الان من غیر از ایشان می‌فهمم، ممکن بود علنی در روزنامه کیهان نگویم چون کیهان باید مشی ایشان را دنبال می‌کرد، اما فکر خودم را هم تخطئه نمی‌کردم و نمی‌گفتم تو طور دیگری فکر نکن. من هیچ‌وقت این‌طور نبودم. همین یک روزنه برای نجات کافی بود؛ یعنی اینکه بگویی من هم باید فکر کنم. حالا ممکن است خیلی جاها اشتباه فکر کنی. مثلا مقطعی من وارد مباحث کلامی و اعتقادی شدم. نزاعی بین متکلمان مسلمان با فلاسفه مسلمان هست.»

نتیجه این نگاه او، کتابی با نام «عصر حیات» شد که در آن به موضوع «امکان یاعدم امکان تمدن اسلامی تراز در عصر غیبت» می‌پردازد؛ البته که این کتاب هیچگاه راهی برای انتشار نیافت و سرانجام پس از چندین سال نسخه الکترونیکی آن در اختیار مخاطبانش قرار گرفت.

اما این کتاب او برای عامه مردم نمی‌توانست تغییرات مهدی نصیری دهه ۷۰ و ۸۰ خورشیدی را به خوبی نشان دهد.

دهه متفاوت در زندگی نصیری

او این مسیر را کم‌کم در حال طی کردن بود؛ دهه ۹۰ خورشیدی همان دهه‌ی تغییر برای نصیری بود. او انگار می‌خواست نقطه‌ای برای رونمایی از تغییرات جدید و عقاید به‌روزرسانی شده‌اش بیابد؛ نقطه‌ای که برای نصیری «عطف» بود و برای مخاطبانش «شگفت‌آور».

آن نقطه، روزهای پس از اعتراضات به گران شدن بنزین در آبان ۱۳۹۸ بود؛ نصیری آنجا را همان نقطه‌ای یافت که می‌باید آن تغییرات را عمومی می‌کرد. البته که او در ارتباط با برخی مسائل آن روحیات ناشی از تفکرات تندروانه‌ی محافظه‌کاری همچنان داشت.

اما در برهه زمانی اعتراضات آبان ۹۸، بر خلاف گفتمان حاکم درباره معترضین، نصیری کشته‌شدگان آن اعتراضات را نه اغتشاشگر که «جوانانی از خانواده‌های مستضعف» معرفی کرد که «از فقر و فلاکت» به ستوه آمده‌اند و «به خیابان ریختند». او موکدا تاکید داشت که هیچ «منافق» و «از خارج آمده‌ای» در صف معترضان نبود و همگی همین «مردم عادی» بوده‌اند.

با این وجود چند ماه بعد وقتی برای سه معترض آبان حکم اعدام صادر شد، او در توییترش خواستارعدم اجرای احکام اعدام شد: «با درایت و تعهدی که از آقای رییسی و دوران جدید قوه قضاییه سراغ داریم حکم اعدام سه جوان آشوبگر که مرتکب قتل نشده و مسلح نبوده اند، اجرا نخواهد شد».

اما آنچه تغییر نظرات نصیری را شگفت‌انگیز کرد، نظراتش پیرامون حجاب بود؛ شهریور ۱۳۹۹ او در یک مناظره تلویزیونی در شبکه چهار صدا و سیما شرکت کرد و برای نخستین بار از نظرات جدیدش در ارتباط با حجاب پرده برداشت: «الزام به حجاب بی‌هزینه نبوده است، یکی ممکن است بگوید که عیبی ندارد، ما قبول داریم که الزام موفق نبوده اما حداقل اینکه الزام باعث می‌شود که سالی یکی دو درصد فقط ما افت حجاب داشته باشیم و سیر فاصله‌گیری از حجاب تدریجی باشید، خود همین یک دستاورد است. در پاسخ باید گفت که خیر، چنین امری برای جامعه ما خیلی هزینه‌بردار بوده است.

چند مثال می‌زنم؛ همانطور که عرض کردم ما با این الزام یک دوقطبی ایجاد کردیم، دوقطبی نظری و فکری تا زمانی که در مقام اظهارنظر و گفت‌وگو است عیبی ندارد اما این دوقطبی در عرصه عملکرد اجتماعی می‌آید. براساس پیمایشی که وزارت ارشاد در سال ۱۳۹۴ داشته است، بیشتر از ۷۰ درصد جامعه ایرانی با الزام حجاب موافق نیست. اما در برابر این هفتاد درصد چه اتفاقی می‌افتد…».

از یک سو این حرف‌ها از سوی چهره‌ای مانند نصیری برای آن‌هایی که می‌شناختندش تعجب‌برانگیز بود؛ از سوی دیگر بیان این نظرات از برنامه‌ای زنده از تلویزیون جمهوری اسلامی.

با این نظرات، او آماج حملات هم‌سنگران سابقش قرار گرفت؛ خبرگزاری فارس در یادداشتی نسبت به اظهارات نصیری معترض شد: «روشن است دچار چه اشتباه فاحشی شده‌اند. الزام قانون در جمهوریت پشتوانه رای مردمی دارد، نه قلدری یک دیکتاتور. آقای نصیری گفته‌اند الزام حجاب ثمر نداشته است. از کجا فهمیدند؟ اینکه وضع حجاب بدتر شده یعنی الزام ثمر نداشته است؟ بازهم دچار اشتباه عجیب شدند. جامعه ما در یک مبارزه است. اساسا مقایسه نقطه‌ای در فهم رفتار جامعه در حال مبارزه غلط است. سوال این است که اگر الزام حجاب نبود وضع بدتر بود یا بهتر؟».

با این وجود هنوز او مغضوب کامل محافظه‌کاران نشده بود؛ هر چه زمان می‌گذشت و نصیری بیشتر سخن می‌گفت، این حملات بیشتر می‌شدند. بعد از جانباختن مهسا امینی در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱، نصیری نسبت به عملکرد گشت ارشاد به تندی سخن می‌گفت و بعد از برخوردها با اعتراضات مردم، تندی‌اش افزون شد.

مخالفان نصیری چند دسته اند؟

طرفه آنکه انتقادات او دیگر تنها در سطح وزیر و نماینده و سران قوا محدود نمی‌شد و بی‌پروا نسبت به همه مقامات در جمهوری اسلامی زبان به انتقاد می‌گشود و عملکرد آن‌ها را زیر علامت سوال قرار داد.

مخالفانش تشکیل شده از دو طیف هستند؛ نخست آن‌ها که سابقا طرفدارانش بودند و دوم، «انقلابی‌های توییتری خارج‌نشین» که از هزاران فرسنگ دورتر از ایران، از بریتانیا و آمریکا و اتحادیه اروپا، برای مردم نسخه می‌پیچند؛ همه و همه، به همان نسبتی که انتقادات نصیری از نظام تندتر می‌شد و می‌شود، ادبیاتشان هم نسبت به نصیری تندتر و تندتر می‌شد و می‌شود.

با این همه او هنوز میدان را خالی نکرده است و به انتقاداتش ادامه می‌دهد. شاید او می‌خواهد جبران مافات آن‌ها دو سه دهه‌ای را کند که تفکراتی تندروانه داشته است؛ دهه‌هایی واسطه عملکردش، خود می‌گوید، از «روشنفکران، سینماگران، نویسندگان، خیلی از مطبوعاتی‌هایی که آن روزها با آن‌ها درگیر می‌شدیم»، باید «عذرخواهی» کنم.

مواضع دیروز یا امروز نصیری، چه به مذاق خوش بیاید و چه نیاید، هرچه که باشد، امروزش با دیروزش زمین تا آسمان تغییر کرده؛ چه تفکرش و چه راه گذراندن معاش؛ قبلا با شهریه حوزه و حقوق کیهان و درآمد از صبح گذران زندگی می‌کرد؛ اما امروز شهریه حوزه‌اش قطع شده و با پس‌انداز و کار در اسنپ.

حالا انقلابی سفت و سخت دیروز، به منتقد سفت و سخت امروز تبدیل شده است؛ منتقدی که البته از نظر منتقدان امروزش، آن زمان تندرو نبوده ولی الان تندرو شده است یا از منظر منتقدان دیروزش، امروز تندرو نیست و آن زمان تندرو بوده است.

دیگر خبرها

  • علی دایی در ورزشگاه نوکمپ بارسلون
  • وعده مهدی تاج؛ از فصل آینده هر تماشاگر با کد ملی روی صندلی خودش می نشیند!
  • ثبت نام دوره مربیگری درجه C آسیا در یزد تکمیل شد
  • ۴ دهه زندگی مهدی نصیری؛ از کیهان تا بی‌بی‌سی
  • معصومه شکوری، ناظر داوری فینال لیگ قهرمانان زنان آسیا
  • نظارت فینال لیگ قهرمانان آسیا برعهده بانوی ایرانی
  • وزارت ورزش و مهدی تاج به اتفاقات ورزشگاه آزادی ورود کردند
  • برگزاری لیگ قهرمانان بسکتبال آسیا با حضور شهرداری گرگان
  • خبر مهم کنفدراسیون فوتبال آسیا به پرسپولیس و استقلال
  • خبر مهم کنفدراسیون فوتبال آسیا برای پرسپولیس و استقلال