تختروانچی: آمریکا باید تصمیم بگیرد، انتظار از ایران درست نیست
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۴۴۱۵۰
نماینده دائم ایران در سازمان ملل با بیان اینکه هیچ گفتوگویی در زمینه هستهای و دیگر مباحث با دولت بایدن نداشتهایم، گفت: اگر آمریکاییها تصمیم بگیرند به تعهدات خود در برجام برگردند، خودشان روشش را میدانند.
به گزارش یورونیوز، «مجید تخت روانچی» در پاسخ این پرسش که آیا زمان ضربالاجل ایران برای خروج از پروتکل الحاقی تغییر کرده است؟ اظهار داشت: ما گزارشهای متعدد آژانس را داریم که کاملا نشان میدهد همکاری ایران با آژانس به صورت کامل انجام شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تخت روانچی اضافه کرد: ما یک سال برای این منظور صبر کردیم، اما در عمل اتفاقی نیفتاد. همان زمان دولت ایران تصمیم گرفت به صورت چند مرحلهای تعهدات خود را کاهش دهد. البته همین امر هم بر مبنای بند ۳۶ برجام صورت پذیرفت. از سوی دیگر مجلس هم مدتها در این خصوص بحث کرده بود که چه راهکارهایی در قبال این وضعیت انجام دهد و در نهایت این قانون تصویب شد. بر اساس این قانون ما تعهداتی در چارچوب قوانین کشوری داریم. بر اساس این قانون ما باید گامها را بردایم که البته برخی از آنها مثل شروع غنیسازی ۲۰ درصدی را شروع کردیم.
وی گفت: مرحله بعدی آن که قرار است ۲۱ فوریه اتفاق بیفتد همانطور که اشاره کردید این است که اگر تا آن زمان مطالب مجلس محقق نشود، دولت باید به اجرای پروتکل الحاقی پایان دهد. ضمن اینکه توجه داشته باشید که همین هم طبق برجام اقدامی داوطلبانه از سوی ایران بوده است.
نماینده دائم ایران در سازمان ملل در پاسخ به این سؤال که آیا این به این معناست که بعد از آن تاریخ نظارتهای آژانس ادامه دارد، اما اجرای پروتکل الحاقی متوقف میشود؟ اظهار داشت: بله همین طور است. شرایط برمیگردد به پیش از توافق برجام. یعنی ما در چارچوب پادمان و ان. پی. تی به تعهدات خود عمل میکنیم و بر همین اساس هم ماموران آژانس در ایران حضور خواهند داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تغییری در ضربالاجل ایران ایجاد نشده؟ گفت: خیر. بر اساس همان مصوبه مجلس است.
براساس ماده ۶ این طرح، دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) در قبال ایران و عادی نشدن روابط کامل بانکی و عدم رفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآوردههای نفتی ایران و برگشت کامل و سریع ارز منابع حاصل از فروش، دو ماه پس از لازمالاجرا شدن این قانون در مجلس شورای اسلامی، نظارتهای فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانه سند (پروتکل) الحاقی را متوقف کند. بر این اساس توقف این اقدامات از پنجم اسفند آغاز خواهد شد. گفتنی است براساس اعلام ایران این مهلت پنجم اسفند ماه پایان مییابد.
همیشه گفتهایم آمریکا باید به برجام برگرددتخت روانچی در پاسخ به پرسش دیگری درباره اینکه انتظار شما از آمریکا چیست؟ اگر مثلا واشنگتن گام مثبتی انجام دهد که نشاندهنده تغییر راهبرد کلی این کشور در قبال ایران باشد برای ایران کافی نخواهد بود؟ خاطرنشان کرد: مصوبه مجلس مشخص است. ما همیشه گفتهایم آمریکا باید به برجام برگردد. یعنی باید به اجرای تعهداتش در چارچوب برجام برگردد. باید تحریمهایی که در خود برجام مشخص شده چه هستند را لغو کند. تحریمهایی که در دوره ترامپ به عناوین دیگر تصویب شد را باید لغو کنند و البته یکسری تحریمهای جدیدی هم در دوره ترامپ تصویب شد که که آنها هم باید لغو شود. در نتیجه مشخص است که آمریکا باید چه کارهایی انجام دهد.
مصوبه مجلس روشن است که چه اتفاقی باید بیفتدخبرنگار با طرح این موضوع که، اما تقریبا مشخص است که در این فاصله زمانی کوتاه این اتفاقات نمیافتد، از تخت روانچی پرسید یعنی حتی اگر حرکت مثبت کوچکی هم از سوی آمریکا صورت بگیرد از نظر ایران قابل قبول نخواهد بود؟ که وی پاسخ داد: مصوبه مجلس روشن است که چه اتفاقی باید بیفتد. ما بر همان اساس مجبوریم عمل کنیم و بر همان اساس هم عمل خواهیم کرد.
آمریکاییها میدانند چه باید بکنند، باید تصمیم شان را بگیرندوی در خصوص اینکه در رسانههای آمریکایی گزارشهایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه دولت آمریکا برنامههایی دارد برای کاهش فشار بر ایران بدون رفع تحریمها و اگر این احیانا اتفاق بیفتد واکنش ایران چه خواهد بود؟ آیا ایران این را میپذیرد؟ اظهار داشت: مصوبه مجلس که مشخص است و باید بر همان اساس عمل شود.
تخت روانچی ادامه داد: الان هم زود است که بخواهیم قضاوت کنیم آمریکا چه اقدامی بکند و ما در مقابلش چه اقدامی باید انجام دهیم. آمریکاییها میدانند باید چه بکنند. باید تصمیم شان را بگیرند. همین حالا که من خدمت شما هستم آمریکا ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ و ناقض برجام است. یعنی همان سیاستی که در دوره ترامپ ادامه میشد، هنوز هم ادامه دارد. هیچ تغییری ما ندیدیم.
مذاکره کننده پیشین هستهای ایران بیان کرد: آمریکا باید تصمیم بگیرد که میخواهد سیاست شکست خورده فشار حداکثری را ادامه دهد یا واقعا میخواهد متوجه شود که آن سیاست اشتباه بوده و رویکرد جدیدی را اتخاذ میکند. البته در صحبت میگویند که سیاست فشار حداکثری سیاست شکست خوردهای بوده است.
هیچ مذاکره مستقیمی با آمریکاییها نداشتیمنماینده ایران در سازمان ملل در پاسخ به این سؤال که به شما هم به صورت مستقیم گفتهاند که این سیاست شکست خورده؟ گفت: خیر. ما مستقیم تماسی نداشتیم.
تخت روانچی در خصوص گزارش یکی از رسانههای فرانسوی مبنی بر اینکه بعد از روی کار آمدن دولت بایدن مذاکراتی از طرف دولت جدید با شما در واشنگتن صورت گرفته، عنوان کرد: خیر. صحت ندارد. ما هیچ مذاکره مستقیمی با آمریکاییها نداشتیم. چیزی که عرض میکردم این بود که مسؤولان وزارت خارجه آمریکا و سخنگوی وزارت خارجه این کشور اعلام کردند سیاست فشار حداکثری شکست خورده است؛ بنابراین این را باید در عمل اثبات کنند، صرفا به حرف نمیشود.
این انتظار غلطی است که اینها میگویند ایران گام اول را برداردوی در پاسخ به این سؤال که آیا ایران برنامهای ندارد که خودش قدمی را برای این منظور بردارد و ایران نمیخواهد گام نخست را صورت دهد؟ گفت: این انتظار غلطی است که اینها میگویند ایران گام اول را بردارد. ما که در برجام هستیم. کسی که از برجام خارج شده باید ثابت کند تغییر رویه داده است. چطور انتظار میرود ایران که در برجام است گام بردارد؟ ایران چه گامی بردارد؟
خبرنگار پرسید: اما در حال حاضر دیگر ایران هم در برجام نیست؟ که تخت روانچی تصریح کرد: خیر. ایران هنوز در برجام حضور دارد.
وی در خصوص اینکه در حال حاضر میزان غنی سازی اورانیوم ایران بالاتر از حد مشخص شده در برجام است، گفت: بله؛ درست میفرمایید. ولی اینها همه در چارچوب ماده ۳۶ برجام است که وقتی یک خلاف و نقض شدید و آشکاری از سوی یک طرف انجام میشود طرف مقابل میتواند یا به طور کلی تعهداتش را انجام ندهد و یا برخی از تعهداتش را انجام ندهد و ما مورد دوم را انتخاب کردیم و برخی از تعهدات خود را انجام ندادیم. ضمن اینکه نکته مهم این است که به محض اینکه آمریکا به اجرای تعهدات خود به صورت کامل و بدون پیش شرط بازگردد، ما هم به اجرای تعهدات خود باز خواهیم گشت و این قدمهایی که ما برداشیتم کاملا برگشت پذیر است.
سلاحهای هستهای در دکترین دفاعی ما جایی نداردخبرنگار از تخت روانچی پرسید فرض کنیم این قدم نخست برداشته نشود، گام بعدی ایران چیست؟ آن طور که آقای علوی وزیر اطلاعات گفتند تغییری در راهبرد ایران ایجاد شده و ایران به سمت ساخت سلاح اتمی حرکت میکند؟ که وی پاسخ داد: سیاست ما در ارتباط با استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای روشن است. ما بارها اعلام کردیم که عضو ان. پی. تی هستیم و فتوای رهبری هم روشن است. سلاحهای هستهای در دکترین دفاعی ما جایی ندارد و بنابراین موضع ما در این زمینه کاملا روشن است که ما نه به ساخت سلاح هستهای علاقه داریم و نه به سمتش میرویم. در عین حال به عنوان عضو ان. پی. تی لازم است که از مزایای این معاهده برخوردار شویم و مزایای ان این است که به صورت کامل از انرژی هستهای به صورت صلح آمیز استفاده کنیم.
خبرنگار پرسید پس صحبت آقای علوی را تایید نمیکنید؟ یعنی تغییری در راهبرد کلی جمهوری اسلامی ایجاد نشده که تخت روانچی بیان کرد: ما عضو ان. پی. تی هستیم و متعهد هستیم به آنچه امضا کردیم و هیچ تغییری در سیاست ما ایجاد نشده است.
وی در خصوص اینکه آیا گفتگوهایی هم در خصوص آزادی زندانیان دو تابعیتی اخیرا بین دو طرف صورت نگرفته؟ اظهار داشت: اخیرا صورت نگرفته، ولی موضع ما روشن است و بارها اعلام کردیم. البته ما دو تابعیتی را از نظر قانونی تحت این عنوان رسمیت نمیشناسیم و شهروندان ایرانی بر اساس قوانین کشور شهروند ایران هستند، ولی در ارتباط با موضوعی که شما گفتید ما بارها موضع خود را اعلام کردیم.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا در دولت بایدن گفتوگویی در این خصوص انجام شده؟ گفت: خیر. هیچ گفتوگویی چه در زمینه بحث هستهای و چه در ارتباط با بقیه مباحث با دولت بایدن نداشتیم.
تعهدات آمریکا روشن استخبرنگار با اشاره به اینکه آقای ظریف اشارهای داشت به اینکه اتحادیه اروپا میتواند نقش میانجی را ایفا کند. وزیر خارجه قطر هم به تهران سفر کرد و این کشور هم در خصوص میانجیگری ابراز تمایل کرده، از نماینده ایران در سازمان ملل سؤال کرد ترجیح ایران برای این میانجیگری کدام کشور است؟ آیا ترجیح میدهد کشورهای منطقه در این روند وارد شوند یا همانطور که آقای ظریف گفتند آقای بورل و دستگاه سیاست خارجی اروپا نقشی را ایفا کنند؟ که وی پاسخ داد: تعهدات آمریکا روشن است و چیزی نیست که نیازی به بحث و تبادل نظر و این گونه مباحث داشته باشد.
مذاکره کننده پیشین هستهای ایران خاطرنشان کرد: اگر آمریکاییها تصمیم بگیرند که به تعهدات خود برگردند. خودشان هم روشش را میدانند؛ بنابراین چیزی که لازم است این است که تصمیم سیاسی در واشنگتن گرفته شود. حالا صحبتی که آقای ظریف در مورد بورل کردند این است که اتحادیه اروپا به عنوان هماهنگ کننده برجام در شورای امنیت و قطعنامه۲۲۳۱ از اتحادیه نام برده شده است؛ بنابراین نقشی که اتحادیه اروپا دارد، هماهنگ گنننده اجرای برجام است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: انتخابات 1400 رویا افشار تخت روانچی برجام مذاکرات هسته ای پاسخ به این سؤال ایران در سازمان ملل آمریکایی ها دولت بایدن شکست خورده مصوبه مجلس باید تصمیم تعهدات خود تخت روانچی تحریم ها بر اساس هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۴۴۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقه
تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتختهای منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیمصهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط میشوند. شاید پیش از این تصور میشد اگر رژیمصهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانیها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگیهای مشابه دچار میشد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولتهای قدرتمند است نه موجودیتهای کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازلتر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولتها قابل توصیف نیست.
حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلیای بهصورت تلآویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زدهاند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سختترین سیلیهایی است که رژیم طی هفتههای اخیر خورده است. پس از آنکه رژیمصهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید.
این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولتهایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوشباورانه فکر میکردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد.
وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمیاش از تلآویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد.
حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیسجمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تلآویو به دیگران سرنوشت رژیمهای وابسته و دولتهایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفتهاند، نشان میدهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقهای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادیسازی روابط عربستانسعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیریها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی بهعنوان یکی از پیششرطهای عادیسازی توسط عربستان مطرح شده بود.
اهداف منطقهای آمریکا در ماه هفتم
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادیسازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شدهاند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن بهدنبال آن بودهاند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است.
1. پایان آبرومندانه جنگ
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوتهایی در چند جبهه جریان داشتهاند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبههای است به این صورت که با کاهش تنشها در یک جبهه، افزایش تنش در جبههای دیگر آن را جبران میکند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیستها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تلآویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر رژیم طی توافق آتشبس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب بهدنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادیسازی روابط با سعودیهاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تلآویو را عادیسازی کند. آمریکاییها اما به نظر میرسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادیسازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادیسازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز اینگونه تلقی میشد که ریاض کار سختتری برای ارتباط با تلآویو دارد، واشنگتن تلاش میکند برخلاف برداشتها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادیسازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادیسازی برای بازسازی و کنترل گروههای سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری میتواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروههای سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروههای سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادیسازی فعالیت کنند.
فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخههای درآمدی روابط است. اخذ پروژههای بزرگ کارخانههای آب شیرین کنی، ساختمانسازی و شهرکسازی و همچنین ایجاد باغها و مزارع کشاورزی در محیطهای سخت کویری از جمله حوزههای همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بیحاصلسازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادیسازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند.
2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیمصهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقهای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیریهای سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالیکه ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیمصهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تلآویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است.
3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج میبرند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمینهای امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هستهای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچکترین اقدام نظامی را انجام نداده است.
آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمینهای امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان میدهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطهای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیریها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودیها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد.
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانهای و لفظی اینگونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانههای مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمیرسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکاییها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند.
5. متفاوت شدن روسیه و چین
روسیه و چین در ماههای اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کردهاند که به زعم بسیاری بهخاطر سیاستهای پیشین این دو تعجببرانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کردهاند. با اینحال چنین دیدگاههایی با سنجش کاملی همراه نبودهاند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ بهویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است.
از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان میدهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاریها میان قدرتهای شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد.
6. توجیه عدم حمایت کامل از تلآویو
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهمترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته میشود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر میکردند هر کشوری که با تلآویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود میپرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودیها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکاییها دست به اقدامی نزدند اما هیچکس فکر نمیکرد این بیعملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود.
بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابیهای صهیونیستی و عربی گفته است «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت میکنم.» این سخنان اشارهای به برداشتها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است.
7. توجیه چتر سوراخ رژیم
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینهها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برونسپاری ماموریتها به متحدان منطقهای صورت میگرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی میشد.
واشنگتن تاکید میکرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیستها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتکخور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروههای شبهنظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را میکوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است.
برای مدتها اینگونه برداشت میشد که جنگ با شبهنظامیها سخت است و به همین دلیل آسیبهایی که تلآویو از نبرد با آنها میبیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم میتوانست با تجهیزات نظامی خود دولتها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بینالمللی داشته باشند، با تهدید روبهرو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند.
8. تامین مالی برای ترمیم ضعفهای پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دوهفتهای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یکهزار کیلومتری ایران تا سرزمینهای اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گستردهای را در اختیار داشت. به نظر میرسد طرح چتر پدافند منطقهای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینههای مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانههای جدید پدافند هوایی است تا سامانههای شکستخورده جایگزین شوند.
9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجادشده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان غربیاش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود میاندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکلگرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است.
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامینکنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. بهعنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشکهای بالستیک میانبرد از چین میتواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمیدهد. همچنین خرید از چین تقویتکننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولیدکنندگان غیرآمریکایی سلاح میتواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفتهتر به کشورهای منطقه ملزم سازد.
10. تامین هزینههای انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودیها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/