Web Analytics Made Easy - Statcounter

«مرتضی مکی» کارشناس مسائل اروپا درتشریح ابعاد و محورهای اجلاس امنیتی مونیخ در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: کنفرانس امنیتی مونیخ که به عنوان یک رویداد سالانه برگزار می‌شود و به نوعی راهبردهای امنیت بین‌الملل را مورد بررسی و تنظیم مجدد قرار می‌دهد، یکی از دالان‌های همفکری جامعه ملل و به خصوص قدرت‌های بزرگ دنیا در حوزه امنیتی و سیاسی به حساب می‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایالات متحده به عنوان تاثیرگذارترین کشورِ حاضر در این کنفرانس، طی چهار سال اخیر به صورتی عمل کرده که به اعتقاد کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سایر دولت‌های شرقی، یک شکاف جدی در امنیت و سیاست بین‌الملل به وجود آمده و تمام این واگرایی‌ها مرهون وجود دونالد ترامپ در کاخ‌سفید بود. حالا با آمدن «جو بایدن»، اروپایی‌ها و سایر شرکای واشنگتن در حال تقویت مناسبات و همکاری‌های خود هستند که سیگنال این موضوع را به راحتی می‌توان از سخنانی که در اجلاس امنیتی مونیخ رد و بدل شد، تشخیص داد.

وی ادامه داد: باید گفت که کنفرانس امسال امنیتی مونیخ، خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر ورود بایدن به کاخ سفید قرار داشت و در مجموع باید گفت که این هم‌اندیشی امنیتی، زیرسایه سنگین وی قرار داشت. در این میان بحث اتحاد میان دوسوی آتلانتیک یکی از موضوعات و محورهایی بود که بایدن آن را مطرح کرد و صراحتاً گفت که آمریکا برای رهبری جهان بازگشته است. مسائل دیگری از جمله تغییرات اقلیمی و آب و هوایی هم دراین کنفرانس مورد بررسی و بحث قرار گرفت که اعضای اتحادیه اروپا هم به شدت بر آن تاکید داشتند. نکته دیگری که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل در کنفرانس امنیتی مونیخ از آسیب پذیری‌های بسیار زیاد پاندمی کرونا و مسائل حوزه سلامت عمومی پرده برداشت و به نوعی این موضوع را به ضرر امنیت و اقتصاد بین‌الملل دانست.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: یکی دیگر از موضوعاتی که می‌توان گفت تمام اعضای حاضر در کنفرانس امنیتی مونیخ نسبت به آن اتفاق نظر داشتند، تهدید چین و روسیه بود. اشخاصی مانند ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو و مقام‌های ارشد اتحادیه اروپا شامل «اورسلا فون درلاین» و «شارل میشل» بر تقویت مناسبات میان این نهاد و آمریکا تاکید کردند اما مسأله اینجاست که تقویت این روابط به نوعی در راستای غلبه کردن بر تهدید چین است. بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا هم در کنفرانس امنیتی مونیخ به نوعی این تهدید را دوچندان بزرگ نشان دادند و به دنبال آن هستند تا به هر نحوی که شده اقدام به یارکشی علیه مسکو و پکن در سطح بین‌المللی کنند. بر همین اساس از «بوریس جانسون» نخست‌وزیر بریتانیا گرفته تا «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «امانوئل کامرون» رئیس‌جمهوری فرانسه، بر ضرورت تقابل با چین و وسیه تاکید کردند و برخلاف ترامپ، دموکرات‌ها راهبرد تقابل صرف با این دو کشور را در دستور کار خود دارند.

مکی افزود: فلسفه مهار کردن چین و روسیه به تیم بایدن یا ترامپ ربط ندارد، بلکه این یک راهبرد کلی در سیاست خارجی آمریکا به حساب می‌آید که حالا اروپایی‌ها هم به کانال بایدن و آمریکایی‌ها علیه این دو کشور پیوسته‌اند. موضوع دیگری که در کنفرانس امنیتی مونیخ امسال بسیار مورد نظر قرار گرفت، برجام بود. وزیر خارجه آمریکا علناً اعلام کرد که فشار حداکثری تیم ترامپ نتوانسته ایران را مورد هدف قرار دهد اما نکته اینجاست که سایر کشورهای عضو برجام (اروپایی‌ها) هم با آمریکا در مورد پرونده برجام هم عقیده هستند. این اجماع بین‌المللی در دو سوی آتلانتیک به نوعی پیچیدگی‌های زیادی را به وجود می‌آورد بدین ترتیب باید انتظار رخدادهای جدید با محوریت برجام را داشته باشیم. اما مضووع دیگر که به نظرم خیلی مهم به نظر می‌آمد، بحث اجماع در مورد افغانستان و عراق بود.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ناتو اخیراً اعلام کرده بود که در افغانستان و عراق باقی خواهد ماند و بر این اساس در کنفرانس امنیتی مونیخ هم شاهد آن بودیم که «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا هم به این نکته اشاره کرد. در مورد افغانستان آمریکایی‌ها باز هم اعلام کردند که به دنبال خروج از این کشور نیستند و زمانی خارج می‌شوند که سطح خشونت‌ها بسیار کم شود که همین موضوع می‌تواند درگیری‌های جدیدی را به وجود بیاورد. در مورد عراق هم همینطور است. اروپایی‌ها علاوه بر همگرایی با آمریکا در پرونده افغانستان، به دنبال آن هستند تا در عراق هم با آمریکایی‌ها بر خلاف چهار سال گذشته، همکاری کنند؛ چراکه آنها هم از سال ۲۰۰۳ تاکنون که آمریکا به عراق لشکرکشی کرد، هزینه‌های زیادی را داده‌اند و حالا بایدن را بهترین گزینه برای تامین منافع خود می‌دانند. بر این اساس، کنفرانس امنیتی مونیخ را باید نوعی اعلام همبستگی آمریکا و اروپا با یکدیگر با هدف تقابل با چین و روسیه دانست. 

منبع: ایلنا

کلیدواژه: آلمان چین روسیه آنتونی بلینکن جو بایدن دونالد ترامپ کنفرانس امنیتی مونیخ کنفرانس امنیتی مونیخ اروپایی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۷۹۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز

آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامه‌نگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» می‌نویسد: به نظر می‌رسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیام‌های محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آن‌ها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده می‌کنند.

همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراق‌آمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بوده‌اند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را می‌توان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهت‌گیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقه‌ای دانست.

نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.

ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قره‌باغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش می‌کنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه می‌دانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.

اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاق‌اند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقه‌ای، تلاش شد تا مواضع منطقه‌ای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.

البته جمهوری آذربایجان نمی‌توانست ناظر این طرح‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.

در واقع باکو پیام روشنی داد که می‌تواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.

بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامه‌های تغییر وضعیت منطقه شد.

جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر می‌رسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقه‌ای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پس‌زمینه بکشاند، با مانورهای انعطاف‌پذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیس‌جمهور الهام علی‌اف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.

نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکان‌پذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچه‌ای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.

ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، می‌توان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.

به موازات همه اینها، سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیت‌آمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیش‌زمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشه‌های غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.

عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلی‌اف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • آمریکا: برای حفظ منافع ملی با طالبان تعامل می‌کنیم
  • شرط ترامپ برای کمک به اوکراین
  • شرط ترامپ برای کمک به اوکراین پس از ورود به کاخ سفید
  • ترامپ برای کمک به کی‌یف شرط گذاشت
  • رژیم صهیونیستی خط قرمز امنیتی آمریکا است
  • رژیم صهیونیستی جزیی از «خطوط قرمز امنیتی در آمریکا» است
  • آمریکا تحریم‌ها علیه ۱۰ بانک بزرگ روسیه را کاهش داد
  • برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
  • جنگ فرهنگی آمریکا علیه عراق و منطقه
  • بلینکن: ناتو طرحی برای حمله به روسیه ندارد