هشدار اصلاحطلبان درباره تبعات «مشارکتکُشی»
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۹۹۷۷۷
چندماهی بیشتر به سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا باقی نمانده است. فضای سیاسی کشور کم کم به سمت انتخاباتی شدن پیش میرود.
برگزاری نشستهای انتخاباتی و کنگرههای حزبی در هفتههای اخیر، گرم شدن تنور انتخابات را نوید میدهد. جریانهای سیاسی در تدارک انتخاباتند و در این روزها به تکاپو افتادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که آگاهان و دلسوزان نظام، از لزوم زمینهسازی برای افزایش مشارکت و ضرورتهای تقویت جمهوریت نظام به ویژه در شرایط کنونی سخن میگویند، تحرکات سیاسی برخی تشکلهای خاص، بر کاهش میزان مشارکت شهروندان مبتنی شده است. این مهم را میتوان از انذارها و هشدارهای برخی چهرههای سیاسی به خصوص در اردوگاه اصلاح طلبان دریافت.
هشدارها درباره تبعات مشارکت حداقلی
«حسین مرعشی» سخنگوی حزب «کارگزاران سازندگی» به تازگی در یک کنگره حزبی در کرمان گفت که بخشی از ناامیدی مردم این است که جمعیتی اصرار دارند نشان دهند که میتواند انتخاب مردم را باطل کنند و تلاش میکنند تا رای مردم را تزیینی و تشریفاتی تلقی کنند.» او این رویه را «خیانت به آرمان امام راحل و افکار و اندیشههای رهبری» خواند.
«مصطفی کواکبیان» دبیر کل حزب «مردم سالاری» نیز به تازگی با اشاره به تاکید اخیر رهبر انقلاب بر حضور حداکثری شهروندان پای صندوقها، از اینکه برخی در حال طراحی نقشههایی هستند که اکثریت مردم پای صندوقهای رای حاضر نشوند، خبر داد و گفت: این گروه به دروغ ادعای ولایتمداری میکنند و رفتارهای آنها حتی صدای اعتراض همفکران و دوستان خود آنها را بلند کرده است.
«محمدرضا خباز» فعال سیاسی اصلاح طلب صراحت بیشتری به خرج داده و در گفت وگویی رسانهای در رابطه با تلاش اصولگرایان برای کاهش مشارکت مردمی در انتخابات گفته است: یکی از نمایندگان مجلس هشتم که متاسفانه ملبس به لباس روحانیت است چندی پیش با صراحت گفت ما به دنبال انتخابات حداقلی هستیم چون ما در انتخابات حداکثری رای نمی آوریم این یعنی حاضرند استقلال کشور و عزت مردم زیر سوال برود و امنیت کشور به خطر بیفتد و طمع دشمنان بر کشور افزون شود، ولی جناح آنها رای بیاورد. او این وضعیت را مصداق واقعی ضرب المثل «برای یک دستمال قیصریه ای را به آتش میکشند» دانست.
تکرار هشدارهای مشابه، از تشدید فعالیت گروههای خاص برای ناامید کردن مردم نسبت به کارآمدی نهاد انتخابات و تاثیر مشارکت انتخاباتی در تعیین مسیر حرکت کشور حکایت دارد.
از نگاه ناظران به خصوص اصلاح طلبان، طیفی از منتهاالیه جناح راست، به تکرار تجربه کاهش مشارکت انتخاباتی و کسب نتیجه مطلوب در انتخابات ۹۸ تمایل دارند. به عبارتی این طیف معادله انتخاباتی خود را در تابعی معکوس از کاهش مشارکت و افزایش ضریب موفقیت در انتخابات تعریف کرده و به طمع پیروزی جناحی در انتخابات، دلسردی مردم به مشارکت را در دستور کار خود قرار داده است.
افزایش مشارکت و تقویت اصل «جمهوریت»
جمهوریت به عنوان یکی از دو رکن اصلی نظام، بر مشارکت سیاسی مردم در پیریزی و رشد نهال انقلاب مبتنی بوده و طی سالیان حیات جمهوری اسلامی امتداد یافته است. انتخابات به عنوان مهمترین عرصه بروز مشارکت سیاسی، در نظام جمهوری اسلامی همواره از اهمیت بسیاری زیادی برخوردار بوده است. این مساله در شرایط کنونی که دولت بعدی برای دفاع از حقوق هستهای کشور و رفع تحریمها به پشتوانه مردمی بسیار محکمی نیاز دارد، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
رهبر انقلاب هم روز ۲۹ بهمن در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی بر اهمیت مساله انتخابات و مشارکت تاکید کرده و فرمودند: انتخابات یک امکان برای ملّت است، یک ظرفیّت بزرگ برای پیشرفت کشور است؛ شور انقلابی مردم را نشان میدهد. وقتی مردم در انتخابات شرکت کنند و شور انقلابی خودشان را نشان بدهند، این موجب امنیّت کشور میشود، این موجب پس زدنِ دشمنان میشود، طمع دشمن را در کشور کم میکند. انتخابات هر چه پُرشورتر، هر چه با اقبال عمومی مردم بیشتر همراه باشد، اثرات و منافعش برای کشور و برای خود مردم بیشتر خواهد بود. انتخابات برای کشور یک افتخار است، یک فرصت است، یک امکان است، یک ذخیره است که اگر شرکت پُرشور مردم باشد، این یقیناً به آینده کشور کمک خواهد کرد.
در شرایطی که رهبر انقلاب، علاج دردهای مزمن کشور را در پرشور بودن انتخابات و حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری عنوان میکنند، تلاشهایی خلاف جهت تقویت مشارکت مردمی، جز خیانتی آشکار به مردم، کشور و نظام نیست. به گفته «عبدالرضا رحمانی فضلی» وزیر کشور، چون اعتبار و آبروی کشور در میان است، انتخابات ریاست جمهوری باید در امنیت کامل، قانونمند، سالم و با مشارکت بالا برگزار شود.
برچسبها انتخابات ۱۴۰۰ مقام معظم رهبری مشارکت انتخاباتیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ مقام معظم رهبری مشارکت انتخاباتی انتخابات ۱۴۰۰ مقام معظم رهبری مشارکت انتخاباتی اخبار کنکور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۹۹۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/