انیس نقاش؛ از عضویت در جنبش فتح تا آموزش عماد مغنیه
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۰۱۱۰۴
«انیس محمد خیر النقاش» از شخصیتهای برجسته جبهه مقاومت و استاد شهید مغنیه امروز بر اثر بیماری کرونا دار فانی را وداع گفت؛ گزارش تسنیم درباره زندگی این مجاهد نستوه را میخوانید. - اخبار سیاسی -
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم – انیس نقاش مبارز لبنانی و عضو سابق جنبش فتح که بخش زیادی از عمر خود را صرف مبارزه با رژیم صهیونیستی کرد، امروز در سن 70 سالگی به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستانی در دمشق درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در کانال تلگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیلهای ایران و جهان را در صفحه اینستاگرامی تسنیم بخوانید. (کلیک کنید)
«انیس محمد خیر النقاش» سال 1951 در بیروت به دنیا آمد او تحت تاثیر عمویش زکی النقاش که معلم بود، قرار داشت در مدرسه آموزههای اهداف اسلامی که مدرسهای برای علم و پایگاهی برای مبارزه بود نیز آموزش دید؛ او کودک شش سالهای بود که به تظاهرکنندگانی که در تایید مبارز الجزایری، جمیلة بوحیرد شعار میدادند پیوست.
از عضویت تا جدایی از جنبش فتح
نقاش در ایجاد «اتحاد دانشجویی هدفمند» مشارکت داشت و در اعتصاب مشهوری که علیه دشمنی اسرائیل در فرودگاه بیروت در 1968 انجام گرفت، حضور داشت در همین زمان بود که او به سازمان دانشجویی جنبش «فتح» پیوست و به آموزشهای نظامی فراگرفت.
نقاش در ادامه به عنوان مسئول سلولهای سری که در روستاهای مرزی لبنان – اسرائیل ایجاد شده بود، تعیین شد و در جبهه فلسطینی که در منطقه العرقوب در خلال جنگ اکتبر 1973 صورت گرفت، حضور داشت نقاش سپس به سازمان دانشجویی جنبش فتح پیوست و همکاری او با خلیل الوزیر (ابوجهاد) عضو کمیته مرکزی آغاز شد او در آنجا خدمت در امنیت سیاسی انقلاب از خارج از سازمان امنیت این تشکیلات را انتخاب کرد.
نقاش در گفتگویی در رابطه با حضورش در جنبش فتح گفته است: «خودم لبنانی هستم اما به مسئله فلسطین چسبیدم و شروع به کارکردن با الفتح کردم سه چهار سال قبل از پیروزی انقلاب یک طرح استراتژیک برای الفتح نوشتم که امپریالیسم برای کل جهان یک طرح عملی میکند من این طرح را گفتم که باید تغییری ایجاد شود و با انقلابیون ایران و ترکیه کمکی کنیم که اثری داشته باشد و در ایران و ترکیه تغییری ایجاد شود.»
با حمله اسرائیل به جنوب لبنان، نقاش به دلیل اختلافی که با جنبش فتح پیدا کرد، از این جنبش جدا شد جنبش فتح در آن زمان به دنبال ایجاد یک توافق بینالمللی بود، اما نقاش معتقد بود که باید یک مقاومت لبنانی ایجاد و کل فلسطین نیز آزاد شود. در نتیجه نقاش یک گروه کوچک مبارز با اسم «جنبش لبنان عرب» تشکیل داد و صد و پنجاه رزمنده از شاخهٔ دانشجویی فتح و دیگر سازمانهای مسلح به آن پیوستند.
از راست محسن رضایی، انیس نقاش، شهید محمد صالح الحسینی و محسن رفیق دوست، در سواحل بیروت
مبارزه با اسرائیل؛ محور اقدامات انیس
محور اصلی و اساسی فعالیتهای نقاش مبارزه با رژیم صهیونیستی و آزادی فلسطین بود. به همین دلیل هم از لبنان به فلسطین رفت و با انقلاب اسلامی مردم ایران پیوند خورد.
عضویت وی در فتح نیز در راستای مبارزه با رژیم صهیونیستی و دفاع از فلسطین بود و در همین رابطه دو بار با امام موسی صدر دیدار کرد زمانی هم که جنوب لبنان مورد حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت، او در پی تشکیل یک مقاومت لبنانی در برابر صهیونیستها برآمد با تشکیل حزبالله لبنان نیز ارتباط نزدیکی با این سازمان پیدا کرد.
نقاش در گفتگویی در رابطه با حضورش در جنبش فتح گفته است: «خودم لبنانی هستم اما به مسئله فلسطین چسبیدم و شروع به کارکردن با الفتح کردم. سه چهار سال قبل از پیروزی انقلاب یک طرح استراتژیک برای الفتح نوشتم که امپریالیسم برای کل جهان یک طرح عملی میکند...
نقاش تا نخستین روزهای حیاتش یک ضداسرائیلی بود و از برخی کشورهای عربی به دلیل همراهی با رژیم صهیونیستی خشمگین بود. او اعتقاد داشت پایان اسرائیل نزدیک است و این رژیم نه با سلاح مقاومت بلکه از درون فرو میپاشد.
مربیگری عمادمغنیه در فتح
نقاش از دوران جوانی با عماد مغنیه آشنا شد. او استاد مغنیه بود و در کمپ خود به او آموزش نظامی و چریکی میداد ارتباط او با مغنیه تا زمان ترور این فرمانده ارشد حزب الله در دمشق ادامه داشت دیدارهای او با عماد گاهی در تهران و گاهی در دمشق و بیروت انجام میگرفت.
نقاش در خصوص نحوه آشنایی خود با مغنیه میگوید: «ایشان در سال 1975 که خیلی جوان بود پیش بنده آمد و من عضو فتح بودم و به من گفت من یک جوان مومن هستم و میخواهم مسائل نظامی یاد بگیرم و انشاءالله یک زمان با اسرائیل مبارزه کنم اما نمیخواست عضو فتح شود گفت آیا شما میتوانید به من آموزش بدهید بدون اینکه عضو فتح باشم؟ گفتم چرا که نه، من به شما آموزش میدهم و به هر کسی که میخواهد با اسرائیل مبارزه کند هم آموزش میدهم در این پادگان من با شهید عماد مغنیه آشنا شدم، آن زمان ملاحظه کردم که این بچه 16 ساله خیلی جدی است بعضیها فقط میخواستند تیراندازی یاد بگیرند، شهید عماد مغنیه مرتب از من سوال میکرد و در کاغذ یادداشت میکرد و من فهمیدم که این جوان آینده مهمی دارد.»
نقاش در خصوص نحوه آشنایی خود با مغنیه میگوید: «ایشان در سال 1975 که خیلی جوان بود پیش بنده آمد و من عضو فتح بودم و به من گفت من یک جوان مومن هستم و میخواهم مسائل نظامی یاد بگیرم و انشاءالله یک زمان با اسرائیل مبارزه کنم اما نمیخواست عضو فتح شود. گفت آیا شما میتوانید به من آموزش بدهید بدون اینکه عضو فتح باشم؟ گفتم چرا که نه!»
پیوند نقاش با انقلاب اسلامی
انیش نقاش به دلیل نزدیکی که با شهید محمدصالح حسینی، شهید محمد منتظری، جلالالدین فارسی و محسن رفیقدوست داشت، با انقلاب اسلامی ارتباط پیدا کرد خودش میگوید: «انقلابیون ایرانی به لبنان میآمدند چون فلسطین برایشان جذاب بود، سازمان الفتح برای آنها شاخه خوبی بود بعضیها به دلیل ساواک از ایران فرار میکردند.»
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران آمد و با دوستانی که از قبل آشنایی داشت، رابطهاش نزدیکتر شد و با انقلاب اسلامی مردم ایران گره خورد نقاش میگوید: «فهمیدم که خطر برای انقلاب هم از خارج و هم از داخل وجود دارد و فهمیدم که وظیفه من حمایت از انقلاب ایران است که خیلی برای منطقه اثر داشت، برای خارج کردن نفوذ آمریکا از منطقه، برای فلسطین و برای آزادی کل مردم منطقه. آن روزها با حضرت امام (ره) آشنا شدم و اثرات روحانی برای من داشت و یک دنیا تحول برای من ایجاد شد نه فقط از لحاظ سیاسی بلکه از لحاظ معنوی و تفکر اسلامی. از همان زمان با انقلاب اسلامی همکاری کردم و تا امروز این خط حفظ شده است.»
نقش انیس در دو عملیات
انیس نقاش در دهه 60 تصمیم گرفت تا اقدامی علیه شاپور بختیار آخرین نخستوزیر رژیم صهیونیستی که علیه نظام جمهوری اسلامی کودتای نقاب را رهبری، صدام را در تحمیل جنگ به ایران حمایت و گروه طوفان و چند گروه نظامی برای اقدام نظامی علیه ایران طراحی کرده بود، انجام دهد اما در سوءقصد به وی ناکام ماند در نتیجه نقاش توسط پلیس دولت فرانسه دستگیر و زندانی شد.
او در نهایت در مبادلهای با فرانسویهای حاضر در لبنان آزاد شد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در سال 1367 مینویسد: «به وزیر خارجه فرانسه که به تهران آمده گفتم اگر انیس نقاش آزاد نشود ممکن است لبنانیها انتقام بگیرند، آنها تهدید کردهاند.»
نقاش در ماجرای گروگانگیری وزرای اوپک در سال 1354 نیز نقش داشت این عملیات در واکنش به دومین «توافقنامه جداسازی نیروها» میان مصر و «رژیم صهیونیستی» موسوم به «قرارداد سینای 2» به امضاء رسید که براساس آن، مصر به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای عربی، امتیازات ویژه ای را در ازای بازپس گیری بخشی از صحرای سینا از صهیونیست ها، به اسرائیل داده بود.
گروگانگیران وزیران حاضر در نشست اوپک که تحت رهبری فردی به نامایلیچ رامیرز سانچز (با اصالت ونزوئلایی) معروف به کارلوس بودند، در بیانیهای 8 مادهای که تمام آرمانهای اعراب را در آن ایام در خود داشت، خواستار شعار «سه نه» (نه «معاهده»، نه «مذاکره» و نه «شناسایی رژیم صهیونیستی») مصوب اجلاس سران عرب در خارطوم (1967)، تقبیح هر عملی که به اشغال هر قسمتی از سرزمین فلسطین مشروعیت ببخشد و... شدند.
سال گذشته خاطرات انیس نقاش در گفتگو با غسان شریل و صقر ابوفخر که توسط وحید خضاب به زبان فارسی ترجمه شده است در کتابی با عنوان «رازهای جعبه سیاه» توسط نشر نارگل منتشر شد نقاش در خاطراتش از فراز و فرودهای زندگیش، مبارزه در کنار گروههای ملیگرا و چپگرا، فعالیتهای اسلام خواهانه، نقشهای امنیتی پررنگ در انقلاب فلسطین، همکاری نزدیک با انقلابیون ایرانی، تلاش برای تضمین استمرار انقلاب و سالها اسارت در زندانهای فرانسه سخن گفته است.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: حزب الله لبنان حماس اخبار فلسطین حزب الله لبنان حماس اخبار فلسطین رژیم صهیونیستی انقلاب اسلامی عماد مغنیه انیس نقاش جنبش فتح عضو فتح یک طرح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۰۱۱۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا صدای جنبشهای دانشجویی عربی در حمایت از فلسطین بلند نمیشود؟
قدس؛ با گذشت ۷ ماه از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، صدها هزار تظاهرکننده همچنان در خیابانهای لندن، پاریس، نیویورک و سایر کشورها تجمع میکنند. آنچه در سرتاسر جهان شاهد آن هستیم چیزی جز نبرد خیر در مقابل شر، و عدالت در برابر بی عدالتی نیست، زیرا دانشجویان، کارگران، وکلا، معلمان و کارمندان دولت، شیوه مشارکت سیاسی را برای خودشان دوباره ترجمه کرده اند. پس از چندین دهه که در آن دانشجویان به طور معمول به بیتفاوتی و غیرسیاسی بودن متهم میشدند، جنبش دانشجویی جهانی در حمایت از فلسطین کاری کرده است که عمیقاً به این نسل به عنوان رهبران فردای جامعه افتخار کنیم، زیرا آنها برای دفاع از حقوق و انسانیت کسانی که با نسل کشی، ظلم و بی عدالتی روبرو هستند، در خطر دستگیری، قرار گرفتن در لیست سیاه و اخراج از دانشگاه قرار دارند.
صدای اعتراضاتی که قتلعام و نسلکشی را که اسرائیل بیش از ۲۰۰ روز است در غزه مرتکب میشود، محکوم میکند، هر روز در دانشگاههای سراسر جهان افزایش مییابد و به سمت تشکیل یک بلوک جهانی از دانشگاهها حرکت میکند که نویدبخش تشکیل بزرگترین جنبش دانشجویی در جهان است؛ جنبشی جهانی که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که منجر به توقف جنگ در الجزایر و ویتنام شد.
۱۷ آوریل آغاز اعتراضات دانشجویی در آمریکا
آغاز این جنبش جدید دانشجویی در دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده و توسط جنبش دانشجویان برای عدالت در فلسطین در حالی سازماندهی شد که اعضای آن در ۱۷ آوریل خیمههای خود را در حیاط دانشگاه برپا کردند. این امر منجر به اختلال در کلاسها در تمام بخشهای دانشگاه شد و رئیس دانشگاه را بر آن داشت تا با پلیس تماس بگیرد تا تظاهرکنندگان را دستگیر کند و باعث شد تا سایر دانشجویان و اعضای هیئت علمی به اردوگاه معترضان بپیوندند؛ شرایط به گونهای رقم خورد که محوطه دانشگاه به یک «هاید پارک» آمریکایی تبدیل شد که در آن سخنرانی برگزار می شد و سخنرانان به نوبت برای دانشجویان سخنرانی میکردند و فعالیتهای نظیر خواندن سرود و آوازهای فلسطینی گرمابخش این تجمعات بود و دانشآموزان و دانشجویان معترض آمریکایی اعلام کردند تا زمانی که خواستههایشان برآورده نشود، در آنجا خواهند ماند.
جنبش دانشجوی حمایت از فلسطین چه میخواهد؟
شتاب فزاینده این جنبش، پس از آن که در ابتدا با حضور تعدادی اندک از دانشجویان آغاز شد، دانشجویان دیگر دانشگاههای آمریکا را بر آن داشت تا در همبستگی با آنها به پا خیزند و همزمان سقف مطالبات جنبش دانشجویی بالا رفت و مطالبات آنها از درخواست آتش بس فوری در غزه و بازگشت همکاران بازداشتی خود فراتر رفت و به مطالبات پایان یافتن تمام قراردادهای بین دانشگاهها و شرکتهای نظامی که اسلحههای اسرائیل را تامین میکنند رسید؛ آنها از مدیران دانشگاهها خواستند که با توجه به ارزشهای اصلی این نهادهای علمی و دانشگاهی، یعنی عدالت، صلح و حقوق بشر، در تمام توافقهای انجام شده با صنایع نظامی و موسسات تحقیقاتی اسرائیل تجدیدنظر کنند.
سرایت اعتراضات دانشجویی به سایر دانشگاههای آمریکا و جهان
این اعتراض دانشجویی در مقابل تداوم جنگ، سکوت و تبانی بین المللی با جنایتکاران، به سایر دانشگاههای داخل آمریکا و جهان سرایت کرد؛ بسیاری از دانشجویان در سرتاسر جهان به "حصر همبستگی با غزه" در دانشگاه کلمبیا در واشنگتن به عنوان یک اقدام قهرمانانه نگاه کردهاند و آنها به دنبال الگوبرداری از آن هستند تا روی دانشگاههای خود فشار بیاورند، و از این طریق، دولتهای خود را وادار سازنند تا برای متوقف کردن جنایات در غزه اقدامی عاجل کنند.
یهودستیزی؛ کلیدواژه سرکوب اعتراضات دانشجویی
جنگ نسل کشی ارتش اشغالگر اسرائیل علیه فلسطینیان بی دفاع و بی گناه در غزه و کرانه باختری در حالی ادامه دارد که مقامات امنیتی ایالات متحده برای درهم شکستن و منحرف کردن جنبش دانشجویی، سلاح سنتی «یهود ستیزی» را مطرح کردند تا هر صدایی که از اسرائیل و اقدامات جنایتکارانه آن انتقاد میکند خاموش کنند، اما با توجه به آگاهی دانشجویان، به نظر میرسد این سلاح دیگر کارایی ندارد، چراکه دانشجویان تاکید کردند که تا شنیده شدن صدایشان به اعتراض خود ادامه خواهند داد؛ دانشجویان اعلام کردند که جنبش آنها صلح آمیز است و دنباله روی جنبشهای حقوق مدنی و ضد جنگ است که در طول تاریخ، آمریکا شاهد آن بوده است.
از دهه ۱۹۵۰، جنبشهای دانشجویی در کشورهای مختلف، از آمریکا گرفته تا اروپا تا شرق آسیا و در منطقه عربی در طول بهار عربی، درواقع موتور محرکه انقلابها به سوی آزادی و دموکراسی تلقی شدند. امروز اما جنبش دانشجویی به دلیل نیروی جوانی و استقلال سیاسی خود از احزاب و گروههای ذینفع و به دلیل جوانگرایی فراوان، تبدیل به یکی از جنبشهایی شده است که میتواند در جوامع خود تغییر ایجاد کند؛ ویژگی که میتواند جنبشهای دانشجویی را به خالق بلامنازع آینده تبدیل کند.
جای خالی صدای جنبشهای دانشجویی عرب در حمایت از فلسطین
باوجود شکلگیری جنبش جهانی دانشجویی در حمایت از فلسطین، در کشورهای عربی اما به سختی میتوانیم صدای دانشجویان یا دانشگاهها را بشنویم، یا دستکم صدای آنها به دلایل نامعلومی در خارج از کشورشان طنین انداز نشده است. در بسیاری از کشورهای عربی فضای ترس و ظلم بر دانشگاهها حاکم است و اساتید و کارکنان دانشگاه میترسند صدای خود را با صدای بلند در محوطه دانشگاه برای حمایت از آرمان فلسطین بلند کنند. از سوی دیگر، سرکوب سیستماتیک علیه جنبشهای دانشجویی مجالی به دانشگاهیان نمیدهد تا صدای خود را در محکومیت جنگ جنایتکارانه علیه غزه بلند کنند.
سایه ترس و سرکوب بر دانشگاههای عربی
به عنوان نمونه ماه گذشته، عبدالمالک اسعدی رییس یکی از دانشگاههای مراکش نیروهای امنیتی را احضار کرد تا محوطه دانشگاه را محاصره کنند و آن را به روی دانشجویان ببندند تا از برگزاری ششمین گردهمایی در مورد بیت المقدس که اتحادیه ملی دانشجویان مراکش در این دانشگاه برگزار میکرد، جلوگیری کند؛ این گردهمایی قرار بود با شعار "طوفان الاقصی: عزت و سربلندی ملت، نماد پیروزی و رهایی آن" برگزار شود، اما رئیس دانشگاه تصمیم گرفت کلاسها را به حالت تعلیق درآورد و کلیه امکانات را به مدت ۳ روز به حالت تعلیق درآورد. وضعیت در سایر دانشگاهها نیز به همین منوال است؛ در بیش از ۳۰ دانشگاه دیگر مراکش نیز، بدون احتساب کالجها و مؤسسات آموزش عالی، چه در میان ردههای دانشجویی و چه در میان اساتید و معلمان سکوتی آکنده از ترس حاکم است.
یکی از اساتید برجسته دانشگاه که در بسیاری از دانشگاههای کشورهای عربی به تدریس مشغول است و به درپیش گرفتن مواضع مترقی در حمایت از اهداف عادلانه، به ویژه مسئله فلسطین معروف است، گفته است که ترس چیزی است که مانع از اقدام دانشگاههای کشورهای عربی برای دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از فلسطینی ها میشود.
وی گفتوگوی بین خود و رئیس یکی از دانشگاهها در عربستان را که دانشگاهی معتبر محسوب میشود، دلیلی بر این امر ذکر کرد؛ وی اذعان کرد وقتی که ایده برگزاری یک رویداد آموزشی با موضوع جنگ غزه را مطرح کرده است، رئیس دانشگاه ترس خود را به گونهای توجیه کرد و از برگزاری این رویداد جلوگیری کرده است. درواقع سازماندهی چنین رویدادی به ویژه با توجه به عادی سازی رسمی و غیر رسمی روابط بین برخی دولتهای عربی و رژیم صهیونیستی، کار دشواری به نظر میرسد.
دانشگاهها چراغ راه دانش و رهبران آینده جامعه
جنبشهای دانشجویی در جهان عرب از نظر تاریخی در تمام نقاط عطف تاریخ حضور داشتهاند، حتی در سیاهترین سالها، دانشجویان و اساتید دانشگاه در خط مقدم رهبری امور اجتماعی و اجتماعی بودند و رهبری جنبش های سیاسی که از آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی دفاع میکردند را برعهده داشتند؛ با این حال، در طول دو دهه اخیر، روسای دانشگاههای بزرگ عربی به کارکنانی تبدیل شدهاند که بیش از آنکه به دنبال شهرت و جایگاه علمی خود در جامعه باشند به فکر موقعیت و مزایای خود هستند! آنها منتظر سیگنالهایی از طرف مقامات دولتی و امنیتی هستند تا بتوانند با پیروی از دستورات آنها، تمام صداهای مزاحمی را که ممکن است باعث عصبانیت و نارضایتی مقامات شود سرکوب کنند.
جنبشهای دانشجویی عربی همواره در خط مقدم مبارزات مردمی بوده و جنبش مدنی کشورهایشان را رهبری و احزاب سیاسی را هدایت کردهاند و در طول تاریخ، مواضع قهرمانانه و فداکاریهای بزرگی را برای هدایت جامعه به سمت تغییر، پیشرفت و توسعه ارائه کرده اند. در طول دورههای جنبش مردمی از جمله بهار عربی که جهان عرب تجربه کرد، جوانان دانشگاهی کسانی بودند که تظاهراتهایی را رهبری و چارچوببندی کردند که هزاران جوان را از همه گرایشها و از همه گروههای آموزشی جذب کرد. آنچه امروز جنبش دانشجویی جهان عرب را از بیان بلند صدای خود باز می دارد، موج سرکوب سیستماتیکی است که ماشین سرکوب دولتی موفق به اجرای آن در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی شده است تا صداهای اعتراضی را در نطفه خفه کند.
در حالی که جهان منتظر بیدار شدن وجدان دانشگاههای کشورهای عربی و مسلمان منطقه است، جنگ جنایتکارانه غزه باعث شده است که بسیاری، حتی آنهایی که از منطقه و موضوع دور هستند، دچار بحران اخلاقی عمیقی شوند صدای خود را در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و در واکنش به اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی بلند کنند. جنبش دانشجویی در کشورهای عربی باید فورا به صداهایی که خواهان پایان دادن به این تراژدی وحشتناک در غزه بلند شده است، پاسخ دهد، چرا که این بحران عواقب اخلاقی وحشتناک و پیامدهای انسانی ویرانگری برای آینده همزیستی انسانی بر اساس ارزشهایی خواهد داشت که امروز در حالی شاهد شکسته شدن آن در مقابل چشمان خود هستیم که هیچ کس اقدامی برای پایان دادن به آن نمیکند.
انتهای پیام/
سیداحمد موسوی