ضرورتهای تحول در مددکاری اجتماعی
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۲۸۸۷۹
سی و پنج سال است که همزمان با روز ولادت امام علی(ع) در ایران جشن روز ملی مددکار اجتماعی برگزار میشود که امسال هم این جشن در شرایط کرونایی برقرار خواهد بود. روز جهانی مددکار اجتماعی هم مصادف با 26 اسفند ماه سال جاری است که به نوعی ماه اسفند (دسامبر) را به نام ماه مددکاری اجتماعی در جهان میشناسند.
در ابتدا این مناسبت جهانی و ملی را به همه مددکاران اجتماعی تبریک گفته و سپاسگزار تلاششان هستم که برای «ارتقای سلامت اجتماعی» و «بهزیستن اجتماعی» مردم از هیچ کوششی دریغ نکرده و نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در کنار بزرگداشت این روز، لازم میدانم به چند نکته در خصوص ضرورتهای اجتنابناپذیر مرتبط با مددکاری اجتماعی اشاره کنم:
- تصویب قانون تشکیل سازمان نظام مددکاری اجتماعی در مجلس شورای اسلامی همچون سایر سازمانهای نظام پزشکی، پرستاری، مهندسی، مشاوره و روانشناسی، منابع طبیعی کشاورزی، و... بسیار مهم است.
- در نظام آموزش مددکاری اجتماعی هم در دانشگاهها و هم در آموزش ضمن خدمت کارکنان در بخشهای دولتی و غیردولتی باید تحول صورت گیرد.
- تولید دانش بومی ضرورت دیگر این حرفه است که در این زمینه از فقر تولید این نوع دانش رنج میبریم.
- مددکاران اجتماعی باید در عرصههای مختلف سیاستگذاریهای اجتماعی و دیده بانی اجتماعی در حوزه سلامت اجتماعی، رفاه و تأمین اجتماعی. حضور موثر داشته باشند.
_مددکاری اجتماعی در هر سازمانی متناسب با وظایف و خدماتی که ارائه میکنند تعریف شود.
_جایگاه مددکاری اجتماعی در ساختار سازمانی دستگاههای مرتبط در سطوح ملی، استانی، شهرستانی و... تقویت شود.
_ دولت باید امنیت شغلی و سختی کار مددکاران اجتماعی را که مطالبه بهحق و جدی مددکاران اجتماعی است تضمین کند که متأسفانه در این دولت عزم بر این است که برعکس عمل شود. مددکاران اجتماعی نقش مهمی در دیده بانی از ارزشهای جامعه دارند و اطمینان از عدم هزینه بابت نقد علمی و منصفانه وضع موجود می تواند به بهبود کیفیت کارشان بسیار کمک کند.
_ خلق ایدههای جدید در حوزه مددکاری اجتماعی هم در جهان و هم در ایران به شدت نیاز میشود. ایدههایی که رو به جلو باشند نه اینکه داشتههای موجود را هم دچار مشکل کنند.
_ تخصصیشدن مددکاری اجتماعی ضرورت دیگر این حرفه است که گامهای کوچکی برداشته شده است ولی اصلا کافی نیست.
_مددکاران اجتماعی می توانند نقش محوری در ارتقاء همبستگی اجتماعی ایفا کنند بنابراین ضرورتی است که این متخصصین، از سایر علوم اجتماعی و انسانی در این حرفه بهره بهتر و بیشتری ببرند.
_ اختیارات مددکاران اجتماعی به تناسب نوع فعالیتی که دارند باید افزایش یابد.
_ مددکاری اجتماعی در همه نقاط کشور و به ویژه در استانهای محروم تر از اتفاقاتی است برای توسعه کشور، ضروری است. تجمع خدمات و نیز تجمع دانش در شهرهای بزرگ بدون دسترسی به این خدمات در شهرهای کوچکتر و روستاها نمی تواند هدفها و رسالتهای این حرفه را پوشش دهد. بنابراین مددکاری اجتماعی در مدیریت های شهری و روستایی در سراسر کشور باید توسعه یابد.
_ جهت گیری مددکاری اجتماعی به سمت ایجاد جوامع با همبستگی بالا ایجاب می کند تا مددکاران اجتماعی بتوانند نقش هماهنگ کننده و تسهیلگرانه خود را در سطوح مختلف که برای آن آموزش می بینند به خوبی به عمل درآورند. بنابراین، ضرورت دارد تا متخصصین این حرفه بتوانند توان و مهارت کار تیمی را در خود تقویت کنند و بتوانند با متخصصین متنوع و سطوح فعالیت متنوع کار کنند.
_ تشکیل و تقویت ادارات مددکاری اجتماعی دستگاه های اجرایی از جمله در آموزش و پرورش و مدارس عادی کشور و توسعه کمی و کیفی در مدارس استثنایی ضرورت دارد.
_ گسترش کمی و کیفی گروه ها و جمعیت های تخصصی از ضروریات توسعه پایدار در هر حرفه ای است. تلاش برای ایجاد کانون ها و جمعیت های اثرگذار و قوی می تواند در تحقق مأموریت های مددکاری اجتماعی نقش مهمی ایفا کند. باید پذیرفت که برآیند حضور و فعالیت گروه آن به مشارکت بیشتر متخصصین و استفاده از حداکثر ظرفیت های این حرفه در کشور می انجامد و توسعه آموزش و اقدام مددکاری اجتماعی و نهایتاً خدمات رسانی بیشتر به گروه های هدف کمک زیادی خواهد کرد.
_ خدمات مددکاری اجتماعی در پیشگیریهای اجتماعی از آسیبهای اجتماعی معلولیتها و جرائم باید توسعه یابد.
_ پوشش بیمهای خدمات مددکاری اجتماعی توسط سازمانهای بیمهای دولتی و خصوصی اقدامی بسیار حیاتی است که می تواند دسترسی گروه های هدف را به خدمات این متخصصین بیشتر کند.
_خدمات مددکاری اجتماعی در سیستم قضائی کشور باید توسعه یابد و تصمیمات قضائی با اخذ نظرات مددکاران اجتماعی همراه شود.
_ خدمات مددکاری اجتماعی در همه بخشهای نظام سلامت کشور باید توسعه کیفی و کمی یابد.
_ مددکاری اجتماعی در نهادهای نظامی و انتظامی توسعه یابد.
_ مددکاری اجتماعی در جامعه کار و تولید توسعه یابد و تقویت شود.
_ خدمات مددکاری اجتماعی در بازآفرینی محلات ناکارآمد شهری توسعه یابد.
_ از ظرفیت مددکاران اجتماعی در بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی و سایر حوزههای مرتبط استفاده شود.
علیرغم برخی تلاش ها برای تضعیف مددکاری اجتماعی، با توجه به شرایط کشور و موضوعات مرتبط با حوزه اجتماعی، توسعه خدمات مددکاری اجتماعی یک ضرورت اجتنابناپذیر است و مددکاری اجتماعی راه خود را برای ارایه خدمت به مردم در راستای مسوولیت حرفه ای و اخلاقی، تاثیر گذاری در سیاستگذاری های اجتماعی و مطالبه گری اجتماعی در راستای حقوق شهروندان ایران عزیز اسلامی در چارچوب مقررات کشور انجام خواهد داد و فراز و فرود های اداری ناشی از ضعف مدیریت در حوزه اجتماعی، مانعی برای انجام این وظایف نخواهد بود. زیرا ما مددکاران اجتماعی ایران مردم این سرزمین مادری مان را بسیار دوست داریم. همچنین سپاسگزار مدیرانی و کارشناسانی هستم که برای توسعه کمی و کیفی مددکاری اجتماعی تلاش های ارزنده ای هم داشتند و در مقابل شان تعظیم می کنم.
* رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
کد خبر 1489900منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: خدمات مددکاری اجتماعی مددکاران اجتماعی توسعه یابد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۲۸۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توجه به سلامت روانی، اخلاقی و اجتماعی در کنار سلامت جسم
معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت، وجوه مهم سلامت را برشمرد و بر نقش خانواده در سلامت افراد تاکید کرد.
به گزارش ایسنا، سردار سعید منتظرالمهدی در یادداشتی به مناسبت هفته سلامت نوشت:« یکی از ارکان اصلی خوشبختی و بهروزی، «سلامت» است. چه، با برخورداری از تراز بالای صحت و سلامت است که میتوان برای تحقق اهداف ریز و درشت زندگی و بیشینهسازی شادابی و موفقیت، گام فراسو نهاد و جهد و جد روزافزون کرد. لیکن، نباید از یاد برد که قلمرو و حیطه سلامت هرگز در سطح «سلامت جسم» محدود نمیماند بلکه حیطههای پر اهمیت دیگری را نیز در بر میگیرد که از آن میان سه حیطه دیگر سلامت، یعنی «سلامت روان»، «سلامت اخلاق» و «سلامت اجتماعی» در خور توجه فزونتری هستند. نیازی به یادآوری نیست که این چهار حیطه سلامت پیوند وثیق و جدایی ناپذیری با یکدیگر دارند و لاجرم زوال یا نقصان هریک قادر است آن سه دیگر را دستخوش کژکارکردی کند.
چنانچه از حیث یادآوری و بیش و کم از منظر امروزین بخواهیم تعریفی بس مختصر از این چهار حیطه سلامت به دست دهیم چنین میتوان گفت که جسم آنگاه سالم است که بتوان بیهیچ محدودیتی از همه ظرفیت و توان آن برای «نیکو زیستن» بهره جست، روان نیز زمانی در سلامت است که نه تنها در دام هیچ «تعارض» آشفتهساز و نشانگان ملال انگیز و تنیدگی آشوبناکی گرفتار نشده باشد بلکه لبریز سُرور و وجد و خرسندی و پیوسته در تعالی و پویایی باشد. به همین قیاس سلامت اخلاقی نیز به حالتی اطلاق میشود که ذهن و ضمیر فرد عاری از «احساس گناه» باشد؛ آشکار است که لازمه فراچنگ زدن چنین خلق و حالتی آن است که فرد در کنش و منش و بینش خود، «فضایل اخلاقی» نظیر صداقت، عدالت، اصالت، امانت و جزو آن را فرو نگذارد و برای بیشینهسازی آنها پیوسته بکوشد. سرانجام، مراد از «سلامت اجتماعی» آلوده نشدن به آسیبهای مختلف از یک سو و داشتن ارتباط و تعامل «شفابخش» با جمع و جامعه از دیگر سو است.
ناگفته پیداست که یک دوجین عامل را میتوان نشان کرد و نشان داد که بر هر یک از این چهار حیطه سترگ سلامت تاثیر میگذارند. اما، تردیدی نمیتوان کرد که در این میان سهم و نقش خانواده برجستهتر است. چون همانگونه که می دانیم در خانواده است که «اندیشه» شکل میگیرد، «شخصیت» فرا میبالد، «منش» نضج مییابد، «نگرش به خویشتن» پایهریزی می شود و «نحوه رفتار» در برابر پدیدهها و در شرایط مختلف، سمت و سو داده میشود.
حال این پرسش در برابر ما عرض اندام میکند که کدام خانواده قادر است تراز و میزان هر یک از چهار نوع سلامت را ارتقا دهد و مانع از فروشدن در «بیماری» و نقصان سلامت شود؟ در پاسخ به این پرسش میتوان انبوهی شاخص و ملاک را برای « خانواده سلامت محور» و «سالم پرور» فهرست کرد. لیکن به باور من از آن میان شاخص های زیر اهمیت بیشتری دارند:
۱.سبک زندگی برخوردار از تحرک بهینه (۶۰ دقیقه در روز)، بهداشت مطلوب، چک آپ دوره ای، تفریح به موقع و تغذیه مناسب. چنین سبکی نه تنها به سلامت جسم یاری میرساند بلکه سلامت ذهن و روان را نیز مضاعف میکند.
۲.پیروی از الگوی گفتوگوی سازنده برای از میان راندن تعارضات ناگزیر زندگی. در چنین خانوادهای کمتر مشاجره و منازعه و مجادله دیده میشود. چه، اینگونه خانوادهها زبان و کلام را در جهت «مفاهمه» و مصالحه بکار میگیرند و با گفت و شنود به موقع مانع از سایه انداختن تعارضات و مسائل حل نشده بر ساحت جان و روان میشوند.
۳.افزایش مستمر ذخیره شناختی. در خانواده سلامت محور مطالعه و یادگیری رفتاری رایج و مستمر است و لاجرم اعضای اینگونه خانوادهها پیوسته دانایی خود را افزایش میدهند و اندیشه خود را زیبا و غنی میسازند. آنان همچنین میکوشند تا «دانش» خود را به «خِرد» تبدیل سازند و آن را در کنش و عمل خود بکار بندند. ناگفته پیداست که پیامد دانایی، خردمندی و «اندیشه زیبا» خوشامدگویی مستمر به زیباییهای بیکران زندگی و شادابی و شورمندی جسم و روان است.
۴.فضیلتمند زیستن. در خانواده سالم پرور و سلامت محور به فضائل اخلاقی نه تنها در «گفتار» بلکه در «کردار» ارج نهاده میشود. به همین سبب اینگونه خانوادهها اغلب با خود و دیگران «در صلح» و آرامش هستند.
۴.برخورداری از روابط و پیوندهای اجتماعی خرسند ساز. چنین پیوندی نوعی «حمایت اجتماعی» است که همچون «سپری نیرومند» از اعضای خانواده در برابر سختیها و رنج های ناگزیر زندگی حفاظت میکند. یادمان باشد که در جهان بودن یعنی با دیگران بودن.
خلاصه آنکه، خانواده سلامت محور «زندگی زیسته» سالمی دارد و لاجرم احساس خوشبختی و بهروزی و شادابی آن پیوسته در حال افزایش است.»
انتهای پیام