کودکان الواح سفیدی هستند که با تربیت شکل میگیرند
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۴۲۹۵۹
تحلیل روانشناسی فیلم سینمایی «مثل پدر؛ مثل پسر» به همت دفتر تخصصی سینما و خانه کودک از مراکز وابسته به سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان در برنامه "سینماگپ" انجام گرفت.
به گزارش خبرنگار ایمنا، فیلم «مثل پدر؛ مثل پسر»، ماجرای ریوتا با ایفای نقش ماساهارو فوکویاما، هنرپیشه شناخته شده ژاپن، معماری موفق در توکیو است که ساعتهای زیادی از شبانه روز را برای تامین زندگی همسرش و پسر شش سالهاش، کیتا به کار اختصاص میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمیدرضا محمودی نژاد، دانشجوی دکتری مشاوره با اشاره به ویژگیهای فرهنگی و روابط مادر فرزندی و پدرسالارانه در ژاپن، بر این باور است که رابطه بین همسری و والد-فرزندی در این فیلم برجسته است.
یکی از نکات مطرح شده در این فیلم تشویق به فرزند آوری است و طبق نظریه جان لاک کودکان الواح سفیدی هستند که چیزی در آن نیست و با تربیت شکل میگیرند. در بخش دیگری از تحلیل روانشناختی این فیلم بر این موضوع تاکید شد که والدین از کودکان تا زیر سالهای ابتدای دبستان به طور مستقیم سوال نپرسند؛ چراکه سوالات مستقیم کودکان قابل استناد نیست.
در تحلیل روانشناختی فیلم «مثل پدر؛ مثل پسر» بر روابط نارسیستیک (خودشیفتگی) پدر و دگرگونی وی در خلال فیلم و مطیع و فرمانبرداری بیش از حد مادر تاکید و بر این نکته صحه گذاشته شد که در تربیت متعادل نیازمند ۵۰ درصد اقتدار و ۵۰ درصد مهربانی از سمت پدر و مادر هستیم.
در بخش دیگر به تحلیل روانشناختی ارزش گذاری و الگوبرداری کودکان از والدین اشاره شد که در برخی از موارد این الگوبرداری ناخودآگاه در ضمیر کودک ثبت میشود و تا آخر عمر بدون آنکه متوجه شود آن الگو دریافتی از والدین را تکرارمی کند.
تحلیلگران روانشناختی در برنامه «سینماگپ» به نظریه وینیکات و توجه به رابطه اولیه مادر-کودک هم اشاره کردند. طبق این نظریه که تمرکز آن بر روابط اولیه مادر و کودک است باید خاطرنشان کرد که در مرکز نظریه وینیکات مفهوم «خود» از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عقیده وینیکات تنها در رابطه مادر کودک تسهیل شده شکل میگیرد و تمام مفاهیم دیگر در واقع پشتیبان این دیدگاه هستند.
به عقیده وینیکات مفهوم خود در انزوا شکل نمیگیرد بلکه در روابط ما ابتدا با پدر و مادر و سپس با بقیه اعضای جامعه شکل میگیرد. این شکلگیری تا بزرگسالی ادامه خواهد یافت و با رشد ما این حس خود نیز در روابط رشد پیدا میکند. اما قدم اولیه این روابط یعنی همان رابطه اولیه کودک-مادر بسیار مهم بوده و تعیین کننده چگونگی برداشت دیگر قدمها است.
در بخش دیگر به پدیده خود کاذب هم اشارهای شد. زمانی که والدین به شکل هشیار و ناهشیار قادر به برآوردن نیازهای کودک نباشند و به رفتارهای خودانگیخته کودک به طور مناسب پاسخ داده نشود و در عوض سعی شود که آرزوها و تمایلات به کودک توسط والدین تحمیل شود. در این زمان کودک متوجه میشود نیازهایش قابل قبول نیست و ناهشیاران مطیع شده و با این پیروی از محیط سعی میکند از تجربه احساس ناامیدی و بی کفایتی جلوگیری کند و کودک تبدیل به آنچه میشود که نیست که میتوان در بخشهایی از این فیلم جستجو کرد.
کد خبر 477741منبع: ایمنا
کلیدواژه: مثل پدر مثل پسر سینما سینما گپ سینمای جهان کودکان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۴۲۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتابها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیفهای خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچهها فقط به دنبال کتابهای ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.
وی افزود: همچنین گستردگی سبکهای ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستانهای تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث میشود تا بچهها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیتها برای نویسندگان نیز بهوجود میآید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچهها را به سمت خود جلب کنند.
نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی میکنم تجربههای میدانی زیاد داشته باشم و با بچهها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچهها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جاییکه کودکی میبینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکسالعملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی میکنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرفزدنشان تا چه اندازه نسبت به بچههای دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی میکنم کتابهای پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا در فیلمها، انیمیشنها یا حتی بازیهای رایانهای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچهها به سمت آنها جلب میشوند.
جعفری به چگونگی ترغیب بچهها برای مطالعه و فرهنگسازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهمترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر میکنم رسانهها حرف اول را در این میان میزنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گستردهای وجود دارد، چه در شبکههای داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالیکه برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر میکنم سهلالوصولترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینهبر است، اما رسانههای داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار میآید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه میبینیم، غیر از کتاب.
وی ادامه داد: از سویی فکر نمیکنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم میگذرانند و میتوان برای آنها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچهها ایجاد شود.
ایننویسنده گفت: ناشران به دنبال کتابهایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برایشان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دستشان نماند. اما کتابهایی که ادبیات خالص هستند و به جشنوارههای داخلی و خارجی راه پیدا میکنند هر روز کمرنگ و کمتعداد شدهاند و این را من از سفارشهایی که به خودم ارائه میشود، میبینم. ناشر از من میخواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق میافتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش میخواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.
کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند