جای برنامههای مفرح در تلویزیون خالی است/ سعی کردم از تجربه تاهل در «منم دوستت دارم» استفاده کنم
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۴۹۹۰۹
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، این شبها مجموعه «منم دوستت دارم» از شبکه سلامت پخش میشود. مجید پرکار کارگردان سریال «منم دوستت دارم» و امیرحسین صدیق، نگار عابدی، مسعود فروتن، عرفان برزین و ترنم کاظمی بازیگران این مجموعه نمایشی هستند. درباره این سریال و جدیدترین فعالیتهای صدیق با وی گفتوگو کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای صدیق؛ چطور شد بازی در مجموعه نمایشی «منم دوستت دارم» را قبول کردید؟
ابتدا فیلمنامه را خواندم و محتوای آنرا دوست داشتم. همه میدانیم در دوران کرونا متاسفانه خشونتهای خانگی در کل دنیا بیشتر شده است. بسیاری از مردم همچنان در قرنطینه هستند و کمتر از منزل خارج میشوند. برایم مهم بود که بتوانیم با این مجموعه به این عزیزان راهکارهایی ارائه کنیم که تعامل بهتری با هم داشته باشند و ساعتهای طولانی در خانه ماندن را کنار هم به راحتی سپری کنند. کوتاه بودن مجموعه نیز برایم جالب بود. با مجید پرکار نیز در مورد محتوا و قصه صحبت کردیم و به من گفتند که این مجموعه برشی کوتاه از زندگی است که البته بعدا تغییراتی کرد.
گپ و گفتی که با مجید پرکار پیش از امضای قرارداد داشتیم خیلی برایم تاثیرگذار بود که بازی در این مجموعه را بپذیرم. پرکار شخصیت جذابی دارد و به راحتی میتوان با وی همکاری و تعامل کرد. همچنین حضور رسام به عنوان یکی از تهیهکنندگان حرفهای صداوسیما در این کار از نکاتی بود که باعث شد بازی در این مجموعه را بپذیرم.
لزوم توجه به سلامت روحی بسیار حائز اهمیت است. عملکرد تلویزیون را در این زمینه به عنوان یک مخاطب و هنرمند چطور ارزیابی میکنید؟
تلویزیون بازتابی از خود جامعه است. برنامههایی مانند اخبار، میزگردها، نحوه تعامل و برخورد مجریها با میهمانان و ... همه بازتابی هستند از خشم و عصبانیتی که در جامعه وجود دارد و برنامههایی مانند مجموعه «منم دوستت دارم» که با لحنی آرام و با نشاط و آرامشبخش درباره مسایل مختلف صحبت کنند در بین برنامهها ندرتا دیده میشوند. مشکل دیگر گزینشی برخورد کردن تلویزیون با برنامهها، مجریها، گزارشگران، برنامههای نمایشی و... است که این برنامهها را از فضایی که بتوانند از نظر روحی و سلامت روان به افراد جامعه کمک کند دورمیکند. من وقتی شبکههای مختلف تلویزیون را میبینم گاهی به دنبال برنامهای سرگرم کننده میگردم که بتوانم ساعت خوش و با آرامشی را داشته باشم، اما حتی در تاکشوها که باید با نشاط باشند و مفرح باشند هم گاهی به جاهای باریک کشیده میشوند (میخندد).
همکاری با مجید پرکار کارگردان جوان مجموعه «منم دوستت دارم» چطور بود؟
این اولین همکاری من و مجید پرکار بود. وی جوانی خوش ذوق و پرتلاش است. فامیلی وی هم کاملا برایش مناسب است (میخنده). شتابزدگی میتواند به کلیت کار لطمه بزند و حرص و جوش این قضیه هم بیشتر برای کارگردان است که در جریان نوشتن فیلمنامه و تولید قرار دارد. مجید پرکار جوانی خوشآتیه است؛ مشروط بر اینکه کارهایش را دچار شتابزدگی نکند. امیدوارم شاهد موفقیتهای وی در آینده باشم. از همکاری با این جوان واقعا لذت بردم و امیدوارم در آینده نیز این فرصت برایم پیش بیاید که با هم همکاری داشته باشیم. ضمن اینکه من از کار کردن با جوانان همشیه استقبال میکنم و دوست دارم برایشان شرایطی فراهم شود که با حضور بازیگران شناخته شده کارهایشان بیشتر دیده شود.
متاسفانه دوران کرونا کار کردن را برای همه مشاغل دچار چالشها و مخاطرات فراوانی کرده است. از چالشها و خطراتی که در حین کار با آن موجه شدهاید بگویید.
دوران کرونا برای همه ما دارای سختی و چالش بوده است. من نیز امسال سعی کردم کمتر کار کنم و مجموعه «منم دوستت دارم» دومین کارم در سال ۹۹ است. در هر دو کار همه سعی کردند دستورالعملهای بهداشتی را رعایت کنند، اما بیتعارف همه عوامل از جمله بازیگران در معرض خطر هستند. بعد از پایان این کار که با فشردگی و طی بیست و چند روز ضبط شد، چند روزی حال مساعد نداشتم. نمیدانم به علت خستگی و کمبود خواب بود یا دچار کرونای خفیف شدم، اما حدودا ده روز حالم خوب نبود.
به هرحال بازیگری هم مانند همه کارهای دیگر در دوران کرونا مخاطرات خود را دارد. مثلا نمیتوانیم بگوییم که نمیخواهیم گریم شویم و در حین گریم هم دست گریمور نزدیک دهان و بینی و صورتمان است و کاری هم نمیشود کرد. همچنین بازیگران موقع فیلمبرداری به هم نزدیک هستند و رعایت فاصله اجتماعی امکانپذیر نیست. موقع کار همه عوامل میتوانند از ماسک استفاده کنند، اما ما بازیگران ناگزیر هستیم که ماسکهایمان را برداریم. حتی بین فیلمبرداری سکانسها هم نمیتوانیم از ماسک استفاده کنیم، چراکه خط ماسک روی صورت باعت خراب شدن گریممان میشود.
در بین عوامل بازیگران بیشتر از همه در معرض خطر هستند. به خصوص اینکه در مجموعه «من دوستت دارم» همه فیلمبرداری در لوکیشنی بسته و ثابت میگذشت. البته مسئولان کار همه تلاششان را کرده بودند که گروه با تعداد کمتری فعالیت کند، اما گاهی اوقات پیش میآمد که در محیطی ۸۰ متری بیش از ۲۵ نفر حضور دارند که بخشی از آن ناگزیر بود و بخشی هم دست عوامل نبود.
خودتان اهل مطالعه کتب یا مقالههای روانشناسی و یا تماشای فیلمهایی با این محوریت هستید؟ کتاب، سریال یا فیلم خاصی را در این زمینه توصیه میکنید؟ ساخت مجموعههای نمایشی درباره سلامت روان چقدر میتواند در سلامت روحی افراد جامعه اثرگذار باشد؟
در برنامه «کتاب باز» ما همیشه تاکید داشتیم که اول مردم باید به کتابخوانی روی بیاورند که بعد از آن بتوانند میزان علایقشان را نسبت به کتب مختلف در سبکهای متفاوت محک بزنند. مطمئنا خواندن کتابهای روانشناسی یا ساخت برنامه و سریال و فیلمهای خوب با این مضمون میتوانند به سلامت روان در جامعه کمک کنند. برنامههایی که به سلامت روان اهمیت بدهد در تلویزیون کمتر دیده میشوند. مثلا «خندوانه» برنامهای بود که خنده روی لب مخاطب میاورد که فعلا تولید نمیشود. البته همین برنامه در فصلهای اخر به اندازه فصلهای نخست موفق نبود و فکر میکنم دلیلش بخاطر ممیزیهای مختلف بود. یا مثلا کارهای خانم برومند همیشه برای مخاطب مفرح و جذاب بودهاند چراکه موضوعات مختلف در مجموعههای ایشان در قالبی طنزآمیز، مفرح و دلنشین برای مخاطب به نمایش در آمده است.
به عنوان یک فرد متاهل چقدر از دغدغهها و مشکلات و... زوج جوان مجموعه «منم دوستت دارم» را واقعی و نزدیک به خانوادهها در جامعه امروز میبینید.
من هنوز تازه داماد محسوب میشوم (با خنده) تازه دوسال از ازدواجمان میگذرد و خداراشکر مشکل خاصی نداشتهایم. این موضوع شاید به این خاطر است که مدت زمان طولانی از ازدواج مان نمیگذرد و شاید هم به دلیل شخصیتهایمان است که به طور کلی آرام هستیم. از تجربه متاهل بودن در این کار استفاده کردم و سعی کردم از این تجربه در راستای بهتر شدن نقش بهره ببرم. خاطره جالبی که دارم این است که گاهی موقع فیلمبرداری به خانم عابدی به جای بانو که اسم شخصیت اصلی زن بود نام همسرم باران را میگفتم (با خنده)
نکته دیگری که دوست دارم عنوان کنم این است که وقتی در کنار دوستان متاهلمان این برنامه را میدیدم میگفتند که گاهی خودشان و روابط شان را در این مجموعه در تعاملات بین زن و شوهری که در این سریال هستند میبینند. شخصا با قسمتهایی که در مورد فرزندآوری بود موافق نبودم و البته متنهای خوبی هم نداشتند. بنظرم سفارشی بودنشان خیلی توی ذوق میزد. اما برخی از قسمتها که درمورد رفتارها و خصوصیات و چالشهای عمومی بین زن و شوهرها بود مورد توجه قرار گرفته بود و برای مخاطبان جذاب بوده است و بنظرم از این نظر مجموعه «منم دوستت ددارم» موفق بوده است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سریال تلویزیونی شبکه سلامت منم دوستت دارم دوران کرونا سلامت روان برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۴۹۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انیمیشنهایی متفاوت برای بزرگترها؛ انیمیشنهایی مفرح برای بچهها
آفتابنیوز :
چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.
شرک (۲۰۰۱)
کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون
محصول: امریکا
یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آنهم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ میشود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه میشود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیتهای این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیتهای ماندگار انیمیشن باز کردند. بچهها و بزرگترها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سالهاست که تماشاگر دنبالههای آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه میدهد.
شرکت هیولاها (۲۰۰۱)
کارگردان: پیتر داکتر
محصول: امریکا
در مانستروپولیس، هیولاها با ترساندن بچهها از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبهرو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمیترسند. هیولاها از هر گونه تماس با بچهها مطلقا منع شدهاند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچهها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچهها میشوند و همهچیز به هم میریزد. در این بین سالی و مایک کشف میکنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید میکند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدمها در مواجهه با ترسهایشان که علت و اساسشان را هم نمیدانند موفق بوده است.
عصر یخبندان (۲۰۰۲)
کارگردان: کریس وج
محصول: امریکا
حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آبوآتش میزند و بلاهای زیادی سر خودش و دنیای اطرافش میآورد دیدهاید. یکی دیگر از انیمیشنهای ماندگار سالهای آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوتها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیتهای دوستداشتنیای مثل مندی و سید که زوج ناجور، اما جدانشدنیای هستند. درامی جادهای، اکشن و ماجراجویی که شوخیهای بامزهاش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.
در جستوجوی نمو (۲۰۰۳)
کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ
محصول: امریکا
درونمایه جستوجو در اغلب انیمیشنها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیتهای انیمیشن را با جستوجو و سفر نوشتهاند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناختهها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناختهها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشنهای دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی همراستا و همزمان شده و تماشاگر راحتتر میتواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جستوجوی دوری» تدوام یافت.
کورالاین (۲۰۰۹)
کارگردان: هنری سلیک
محصول: امریکا
انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سهبعدی میدانید یا نه؟ اگر فکر میکنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان میکند. اگر فکر میکنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشنهای دوبعدی و سهبعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر میکند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزیهایش تاریکتر و دلهرهآورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاویبرانگیز، ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه میشد؟
مری و مکس (۲۰۰۹)
کارگردان: آدام اِلیوت
محصول: امریکا
مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میانشان، دوست مکاتبهای هستند. مری که در استرالیا زندگی میکند و خانوادهای ازهمپاشیده دارد در هشتسالگی از سر اتفاق شروع به نامهنگاری میکند با مکس چهلوچهارساله چاق و مشکلدار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیقتر میشود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل میخورد. مری و مکس مستعدند که به تیرهروزیهای زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموسشان میکند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.
انومالیزا (۲۰۱۵)
کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون
محصول: امریکا
مردی میانسال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی میشود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا میکشاند، روحشان را با سیاهی تغذیه میکند و دست آخر باعث جنونشان میشود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بیروحش مواجه میشود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغخوار که با سردی رئالیستیاش برگشتناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب میزند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.
لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)
کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
محصول: فرانسه و ژاپن
اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگهای بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بیکلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوشنواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیرهای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم میگیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیمالجثهای بزرگترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو میکند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش میشود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر میاندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.
منبع: همشهری آنلاین