مسعود نجابتی: از اهمیت «کلمه» غافلیم/ در تایپوگرافی «شهادت ثالثه» کوتاهی کردهایم
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۴۱۴۸
خبرگزاری فارس ـ گروه هنر: «مسعود نجابتی» برای اهالی هنر نامی آشناست. آنها هم که او را نمیشناسند، احتمالاً آثارش مثل نشانه (لوگو) مسجد جمکران را دیدهاند. هر چند لوگوهای بسیار دیگری نظیر سازمان اوج، نهاد کتابخانههای عمومی کشور، روزنامه وطن امروز، سریال کلاهپهلوی، مجموعه فرهنگی سرچشمه، شبکه تلویزیونی الولایة، باغموزه قصر، گروه مجلات همشهری، فیلم سینمایی روز رستاخیز و روزنامه شهرآرا هم توسط او طراحی شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نجابتی متولد ۱۳۴۶ در شهر تهران است اما به دلیل مأموریت کاری پدرش در اصفهان بزرگ شده و دوران تحصیلی دبستان و راهنمایی را آنجا سپری کرده است. میگوید که دوره دبستانش قبل از انقلاب بود و بهواسطه حساسیتهای خانواده، در یک مدرسه اسلامی درس خوانده است. مدیر مدرسه آقای عمادی که در کسوت روحانیت بود، به هنر مخصوصاً خط خوش و نقاشی بسیار بها میداد. به همین دلیل، از کلاس اول دبستان خط نستعلیق را در مدرسه آموزش میدادند؛ ضمن اینکه در منزل هم تحت تعلیم مادر خانهدارش بوده که خط تحریری بسیار زیبایی داشته است.
با مسعود نجابتی، گرافیست و دبیر ششمین جشنواره جهانی هنر مقاومت درباره اهمیت گرافیک و تایپوگرافی گفتوگو کردیم.
* طراحی جلد کتاب تا چند سال پیش در شیوهای کاملاً کلاسیک انجام میشد ولی امروز به لطف حضور اساتیدی مانند شما بسیار تغییر کرده است، چقدر در کار خود از ابزارهای جدید استفاده میکنید؟
تأثیر کامپیوتر در روند طراحی که غیر قابل انکار است من تربیت شده دورهای هستم که همه با دست کار میکردیم. ولی به اقتضای زمانه ناچار باید خود را با این شرایط جدید هماهنگ میکردی، گروه طراحان آزاد که نخستین فعالیت حرفه ای ما در زمان دانشجویی بود، بدون اغراق جزء اولین تیمهایی بود که در سال ۶۹ با کامپیوتر کار میکرد. تقریبا دو سه سال بعد این امکان فراگیر شد و البته با مشکلات بسیار هم همراه بود. علی ایحال از همان ابتدا با این پدیده آشنا شدم ولی به واسطه نوع کار و تجارب آموزش کار با دست را هیچ وقت رها نکردهام.
* چه شد که به تایپوگرافی رو آوردید؟
در آن زمان مسائل مثل امروز نبود و جامعه حتی گروههای هنری این حرفه را به درستی نمیشناختند. هر چند نوشتار و امر حروفنگاری در تمدن اسلامی ـ ایرانی سابقه فراوانی داشت، ولی این واژه و تعریف و کارکرد امروزیاش برای ما پدیده نوظهوری بود. به هر صورت نوشتار یک پای ثابت گرافیک است که حضورش غیر قابل انکار و همراهی اش با تصویر باعث می شود تا امر ابلاغ پیام و ارتباط بصری به درستی اتفاق بیفتد. اینکه گاهی نوشتار خود به تنهایی و بدون حضور تصویر به مفهوم رایج آن بتواند در شکلگیری یک اثر گرافیک ایفای نقش کند، نکته ای بود که بیشتر برایم اهمیت داشت البته نه به علت تعصب روی خط بلکه بیشتر به دلیل موضوعاتی که به آن می پرداختم و بعضا امکان پرداخت تصویری حتی به صورت نمادین هم نبود و شاید این انتزاع تایپوگرافی به عنوان تنها راه حل مسئله جلوه میکرد.
نوشتار (تایپوگرافی) یک پای ثابت گرافیک است که حضورش غیر قابل انکار بوده و همراهیاش با تصویر باعث میشود تا امر ابلاغ پیام و ارتباط بصری به درستی اتفاق بیفتد
تجربه خوشنویسی که از قبل داشتم و در کارگاه تابلونویسی هم تا حدودی طراحی حروف را تجربه کرده بودم. درک تصویر هم به واسطه تمرینات دانشجویی و مشق نظری قدری حاصل شده بود. بستر کمی مهیا بود و کار هم تا حدودی بکر. تمرینات آغاز شد و البته همزمان تجربیاتی هم توسط برخی از دوستان و همکاران شکل گرفت و در نهایت جریانی به راه افتاد. این جریان شاید یکی از مهمترین جریانهای گرافیک بعد از انقلاب باشد و از درون نگاهی داشت به هویت از دست رفته خود. درابتدا این اشکال و صورت ها از دل اقلام خوشنویسی بیرون آمده بودند و برای ما که دغدغه هویت اسلامی هم داشتیم بسیار راضی کننده بود ولی آثاری که با تصویر سر و کار داشت برایم از این جنس نبود، چون غالب آثاری که با استفاده از عکس و تصویرسازی تولید میشدند بی شباهت به آثار خارجی نبود، ولی تجربیات تایپوگرافی فارسی مابهازای بیرونی نداشت و طراحان عرب هم بعد از ما به طور جدی به این مسئله توجه کردند. ایران در آن زمان یکهتاز این میدان بود. اتفاقات خوبی رخ داد هر چند در دل هر تجربهای، خرابیهایی هم وجود دارد. ولی در مجموع شاهد جهشی بودیم که در طراحی حروف فارسی شکل گرفت. ظرفیتهای کار با حروف فارسی بسیار بالا رفت.
* با توجه به تسلط نسبی بر خوشنویسی، چرا خط نقاشی کار نکردید؟
دلایل مختلفی برای آن دارم ولی نکتهای که لازم است بگویم این است که از زمانی دیگر به علایق شخصیام اصرار نداشتم. تایپوگرافی هم شاید در ابتدا با علایق و تواناییهای شخصیام گره خورده بود، ولی بعدها با بالا رفتن سن و گستردهتر شدن نگاهم، تبدیل به یک تکلیف شد. انقلاب، اوضاع ایران و منطقه، شرایط زمان، تکالیفی را بر دوشم گذاشت که دیگر اصراری نداشتم بر آنچه دلم میخواهد و دوست دارم! نگاهم به این بود که کجا ایستادهام و در این میان و این زمان چه نقشی دارم. وقوع انقلاب اسلامی و حضور در بطن دورانی خاص و سرنوشت ساز، مسیر کاری بنده را کاملا تغییر داد. گرافیک و به تبع آن تایپوگرافی و در یک کلام حوزه دیزاین را در تناسب بیشتری با این شرایط می بینم و به تاثیر شگرف و ضرورت پرداخت به آن اعتقاد راسخ دارم.
متعلق به نسلی هستم که در بحبوحه انقلاب و دفاع مقدس بودهام و غیرت و شهامت و ایثار و حماسه را از نزدیک درک کردهام و این سؤال برای من بوده و هست که در این میانه، تکلیف بنده چیست؟ چهکار باید بکنم؟ «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» هم که بحمدلله در کارند تا ما کاری بکنیم! با این وصف تایپوگرافی برایم مثل امری جدی بود کارهایی در این حوزه است که زمین مانده و جامعه پراست از این کارهای زمین مانده. ما در شرایط توسعه و از طرفی تهاجم فرهنگی با انواع و اقسام نیازهایی روبرو هستیم که بخشی از این نیازها بصری است. اقلام متنوع خوشنویسی بر اساس نیاز دیروز وضع شد و امروز جامعه به قلمهای متنوع چاپی نیاز دارد. در مجموع نگاهم به این سمت رفت اکنون که جامعه بنده را به عنوان هنرمند میشناسد، قرار نیست تافتهای جدا بافته باشم و توقعی نیست در این شرایط سخت امکانات جامعه در خدمت بنده قرار گیرد! بلکه هنرمند باید آنچه را که در توان دارد در خدمت جامعه قرار بدهد. گاهی ما فکر میکنیم چون هنرمند هستیم باید همه شرایط برایمان مهیا باشد و بستر فراهم شود تا کاری انجام دهیم، ولی نگاه باید به این نعمت چون نعمت های دیگر باشد و اینکه شکری بر آن واجب است و شکر آن در این زمان این است که دردی را از جامعه دوا کنیم.
از زمانی که وارد قم شدم به آموزش هم پرداختم. بسیجیها به آموزش نیاز داشتند و در نقطه مقابل کسانی بودند که این رشته را تحصیل میکردند و غافل از زمان و مکان و غوطهور در مسائل خود
من از زمانی که وارد قم شدم به آموزش هم پرداختم. آموزش در آن زمان بیشتر در فضای آکادمیک دانشگاهی بود و در فضای هنرستان. ولی شرایط باعث شد بیشتر به دنبال آموزش بچههایی باشم که بسیجیوار پای کار انقلاب بودند و انگیزه داشتند و میخواستند خدمتی بکنند. این بچهها درست در نقطه مقابل کسانی بودند که این رشته را تحصیل میکردند و غافل از زمان و مکان و غوطهور در مسائل خود. این بسیجیها به آموزش نیاز داشتند. استعدادی در خود دیده و به این نتیجه رسیده بودند که باید برای ورود به جنگ نرم مجهز به سلاح هنر و رسانه شوند.
بعد از فتنه ۸۸ اتفاقات سیاسی ایران و جهان موجب شد تا شکل گیری این جریان تسریع شود و توسعه یابد. تشکلهای مردمی چون نهضت پوستر انقلاب مشهد و کانون هنر شیعی در قم و طراحان آیه در اصفهان با تقدم و تاخر شکل گرفت. از آن پس تلاشمان معطوف شد به آموزش و ارتقای سطح هنری با برگزار کردن دورههای آموزشی کوتاه مدت در شهرهای مختلف و مناطق محروم. در این مناطق غالبا نه شعبه فعال حوزه هنری وجود داشت و نه وزارت ارشاد و نهادهای فرهنگی هنری برای آنها فکری کرده بودند.
وقتی از مناطق محروم حرف میزنم منظورم محرومیتهای معیشتی نیست بلکه محرومیت های ناشی از کمکاری دستگاههای فرهنگی و هنری است که هر چه از مرکز دور میشوند محرومترند
به طور مثال سفری که چند سال پبش به آبادان داشتم از میزان کمبود فضاهای آموزش هنر حیرت کردم. کمترین توقع را از ما داشتند. وقتی از مناطق محروم حرف میزنم منظورم محرومیتهای معیشتی نیست بلکه محرومیت های ناشی از کمکاری دستگاه های فرهنگی و هنری است که هر چه از مرکز دور میشوند محرومترند. توفیقی بود تا با دوستان در چند سال اخیر کارگاههایی برگزار کنیم و به مناطقی برویم که ماحصل آن را امروز می توان به وضوح دید. حضرت آقا در صحبتهای خود به تأثیرات این تشکلها و عکسالعمل های آنان در قبال حوادث اشاره کردهاند. واکنشهایی حرفه ای که بعضا در سطح شهر و یا در فضای مجازی میبینید ماحصل این تلاشها است. نه بخشنامه و ابلاغی پشت این جریان وجود دارد و نه افراد بابت این تولیدات حقوقی از کسی دریافت می کنند. یک حرکت جهادی هنری ست که خروجی مسجد و هیئت و تدبیر الهی ست نه برنامه ریزی نظام آموزش عالی. شبکهای کشوری از طراحان نسل جوان انقلاب ایجاد شده و تا به حال با هر نقیصه و کارشکنی که بوده به کار خود ادامه داده است.
* نهایت تایپوگرافی چیست؟
اینطور با مسأله کنار آمدهام که ما در گذشته در جامعه سنتی نیازهای خود را از جمله کتیبه و پرچم و نشان و کتاب آرایی و سنگ قبر و هر آنچه به حضور نوشته نیاز داشت را با تنوع اقلام خوشنویسی رفع میکردیم. علت این تنوع هم به همین دلیل است چون هر کدام کاربردی داشتند. مثلاً خط ثلث مناسب کتیبه بود و خط نستعلیق مناسب کتابت بود و خط شکسته مناسب کار دیگری بود. کتابت قران با خط نسخ تناسب داشت و هر خطی برای کاری وضع گردیده بود و قرار نبود تمام نیازهای انسان با یک خط مرتفع شود اگر اینطور بود خط کوفی اولیه که منتسب به امیرالمؤمنین است برای همه نیازهای تمدن اسلامی کافی بود ولی چه شد که اقلام دیگری به وجود آمد و این تلاش در تمامی بلاد اسلامی ادامه یافت، بی شک ناشی از همین نیازها بوده است.
هویت انقلابی ما باید به شکل بارزی در تمامی شئون زندگی از معماری تا سبک زندگی تعربف و حس شود
اینهمه تنوع برای رفع نیازهای جوامع انسانی بود. جامعه امروزی تا حدودی نسبت خود را با جامعه سنتی از دست داده است. عقاید و اصول سر جای خود ولی در فرم و شکل و سبک زندگی نسبتی با گذشته نداریم و گذشته برای ما فقط جنبهای نوستالژیک دارد ما به اشکال و فرمها و خطوطی نیاز داریم که در امتداد همان نگاه به نیاز بشر امروزی پاسخ دهد. امروز گرافیک همهجا حضور دارد و نیازی جدی است. بعد از اینهمه سال انقلاب ما در عرصههای مختلف به هویت بصری نیاز دارد، پرچم هویت ملی ما است. ولی هویت انقلابی ما باید به شکل بارزی در تمامی شئون زندگی از معماری تا سبک زندگی تعربف و حس شود. کسانی که در جبهههای مختلف کار میکنند همگی به هویت بصری نیاز دارند و برخی از هویت ها نوشتاری ست. اینجا کار برای ما بسیار جدی میشود و تایپوگرافی از حالت بازی با اشکال و حروف خارج شده و تبدیل به یک امر ضروری می شود.
* به نظر میرسد تایپوگرافی در حفظ زبان فارسی هم نقش مهمی بتواند ایفا کند.
امروز افتخار میکنیم به ساخت خودروی ملی ولی اعداد ساعت دیجیتال و صفحه کیلومتر و... آن لاتین است این نشاندهنده کمکاری ما در حوزه هنر است ما به فکر طراحی ساعت دیجیتال فارسی ماشین نبودهایم یا به اندازه ساخت ماشین برایمان اهمیت نداشته. وقتی پشت چراغقرمز میایستیم و شاهد اعداد لاتین برای شمارش معکوس هستیم، برای من که یک طراح حروف ایرانی هستم شرمآور است. واقعاً در این خصوص کمکاری کردهایم ما باید برای همه این جزییات زندگی فکر و کار کنیم. وقتی وارد حرم های مطهر میشوم با آن همه عنایت به آرایه ها و زیبایی، دیدن اعداد رومی روی صفحه ساعت دیواری بسیار برایم زجرآور است. چرا ما که از پاک کردن اسم فلان شاه روی کتیبه غافل نبوده ایم از این نکات مهم غفلت کردهایم.
برخی تایپوگرافیهای مسعود نجابتی
در مجموع از این ریزهکاریهای تمدنساز غافل شدهایم. این حداقل کاری است که در توان همکاران ماست. کار ما همین است، چشم ما در جامعه همین نقاط ضعف و این نکتهها را میبیند. امروز میتوان بدون اغراق گفت که هیچ عرصهای در زندگی و جامعه وجود ندارد که گرافیک و تایپوگرافی در آن حضور نداشته باشد. چرا ما تیشرت با تایپوگرافی فارسی در بازار کم داریم و بچههای ما تیشرت لاتین میپوشند و قس علی هذا. این موارد کمکاریهای حوزه فرهنگی است که یک بخش آن ما هستیم. این موارد همه دست به دست هم میدهند و مسأله روز به روز برای ما جدیتر میشود. طراحی شعار که جای خود دارد و مدتی ست به آن اهتمام داریم و یکی از فعالیتهای ما در «کانون هنر شیعی» است.
با یک جستجوی ساده متوجه خواهیم شد بسیاری از شعارهای اصلی و اعتقادی ما به شکل حرفهای کار نشده است. به طور مثال طراحی حروف شهادت ثالثه («أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیًّا وَلِیُّ ٱللَّٰهِ) که مهمترین شعار شیعیان است، چقدر مورد اهتمام نهادهای فرهنگی بوده؟ این را میتوان از آثار اکران شده در سطح شهرها و فضای مجازی مشاهده کرد. «علی ولیالله» نماد جامعه شیعی است و برای ما که کانون هنر شیعی را تأسیس کردهایم این نقیصه است که آثار فاخری در این خصوص نداشته باشیم.
«تایپوگرافی» یکی از ابزارهای مهم تهاجم فرهنگی محسوب میشود که تا خانههای افراد متدین هم نفوذ کرده است و نمونههای بارز آن را روی لباس و دکور منازل و تابلوهای شهری میتوان دید
همچنین در جنگ نرم، ببینید تایپوگرافی چگونه و با چه کیفیتی توسط دشمن استفاده میشود. به طور قطع یکی از ابزارهای مهم تهاجم فرهنگی محسوب میشود که تا خانههای افراد متدین هم نفوذ کرده و نمونههای بارز آن را روی لباس، و دکور منازل و تابلوهای شهری میتوان دید. فرهنگ و اهداف و ادبیاتشان را در قالب آثار تایپوگرافی جذاب طراحی کرده و به طور گسترده عرضه میکنند و ما بعضا بدون اینکه خیلی دقت داشته باشیم استفاده میکنیم. طبیعی است واکنش نسبت به نوشتار کمتر از تصویر است.
ما هنوز اهمیت تأثیر «کلمه» را نمیدانیم و برای ما تهدید تلقی نمیشود. مردم و به عبارت بهتر مسئولین احساس نمیکنند کلمات قادرند زندگی ما را تهدید کنند. ما کلمات را کوچک می بینیم درحالیکه قرآن کریم کلمات را بسیار بزرگ و موثر میبیند. کلمه در قرآن به اندازه یک درخت تناور است که شاخههای آن تا دل آسمان کشیده میشود. اگر ما هم این قدرت عظیم و نامرئی کلمات را حس کنیم و آن را کوچک و کم اثر نبینیم، به اهمیت این موضوع در جنگ نرم پی خواهیم برد و همچنین نقش سازنده آن در فرهنگسازی و تبلیغ. حضرت آقا در سخنانشان اشاره داشتند که گاهی برخی از این آثار هنری کار چند منبر را انجام میدهد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: مسعود نجابتی گرافیست هنر انقلاب طراحی فونت تایپوگرافی دانشگاه هنر کانون هنر شیعی مسعود نجابتی کم کاری برای ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۴۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود/ در برابر مخالفین با سعهصدر و حُسنخلق رفتار میکرد
رئیس قوه قضائیه گفت: شهید مطهری به معنای واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود و در برابر مخالفین و کسانی که دارای نقطهنظرات متفاوت بودند با سعهصدر و حُسنخلق رفتار میکرد و سعی داشت همه اَقوال را استماع کند، اما در میدان مباحثه، جدی و قوی و زمانشناس و مخاطبشناس بود.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، حجتالاسلام محسنی اژهای امروز شنبه (هشتم اردیبهشت) طی سخنانی در در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد شهید مطهری، ضمن گرامیداشت ایام سالگرد شهادت علامه شهید مطهری و همچنین روز معلم اظهار کرد: شهید مطهری شخصیتی دارای ایدههای نو و مکتب فکری بود و افکارش جهانشمول و مختص و قابلِ استفاده برای همه طبقات و اقشار بود. پدر من نیز که یک کشاورز روستایی بود در محیط زندگی خود با وجود فقدان وسایل ارتباط جمعی، آثار شهید مطهری را تهیه و مطالعه کرده بود.
رئیس قوه قضائیه در ادامه با تبیین و تشریح ابعاد شخصیتی و علمی شهید مطهری، گفت: شهید مطهری به واقعی کلمه روشنفکر و عارف بود و در برابر مخالفین و کسانی که دارای نقطهنظرات متفاوت بودند با سعهصدر و حُسنخلق رفتار میکرد و سعی داشت همه اَقوال را استماع کند، اما در میدان مباحثه، جدی و قوی و زمانشناس و مخاطبشناس بود.
رئیس دستگاه قضا تصریح کرد: شهید مطهری دردِ دین و مردم را داشت و این امر از ناحیه او منحصر به جغرافیای ایران نبود؛ شهید مطهری در مقطعی موضوعِ حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم متجاوز و غاصب صهیونیستی را مطرح کرد که شاید هنوز چنین تفکری در جهان اسلام و در میان آزادیخواهان دنیا نُضج و استحکام نیافته بود.
رئیس عدلیه اظهار داشت: شهید مطهری با تحجر و خرافات و التقاط و انحراف، ستیز داشت و پهلوان میدان مبارزه با متحجرین، التقاطیها و معاندین و مارکسیستها بود و زمانی که دشمنان پی بردند توانایی رویارویی فکری و کلامی با شهید مطهری را ندارند، دست به ترور او زدند. در واقع دشمنان فهمیدند که مطهری علیه مطامع دنیوی آنهاست و خریدنی و قابل نفوذ نیست؛ لذا تنها راه را در ترور این شخصیت والامقام دیدند.
حجتالاسلام محسنی اژهای بیان داشت: امروز باید پاسدار ارزشهایی باشیم که شهید مطهری جان خود را در راه آنها فدا کرد؛ ایشان در برابر انحراف و التقاط و تحجر و خرافات و ترویج ضدارزشها، سینه سپر کرد و مجاهدانه به تبیینگری علیه این مقولات پرداخت؛ ما نیز امروز باید همین مسیر مستقیم را ادامه دهیم و اجازه ندهیم این امور مذموم در جامعه رواج یابند. بیش و پیش از همه، ما کارگزاران نظام در این راستا مسئولیت و وظیفه داریم و باید تدابیری اتخاذ شود که اندیشههای شهید مطهری در کلیه دستگاههای حکومتی، ساری و جاری شود.
رئیس دستگاه قضا افزود: امروز یکی از مسائل مهم کشور و مردم ما، مقوله عفاف و حجاب است؛ شهید مطهری شخصیتی است که در این زمینه حرف برای گفتن دارد و نقطهنظراتش در این حوزه بسیار اثرگذار و راهگشاست؛ لذا باید از اندیشه شهید مطهری در این بخش استفاده تمام و کمال شود.
رئیس عدلیه در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرد: باید توجه داشت که برخی مسائل نیازمند کار فرهنگی و اقناعی و تبیینی است و صرفاً نمیتوان با رویکرد سلبی و امنیتی، در قبال آنها عمل کرد؛ در عین حال باید توجه داشت که رویکرد سلبی هم در محل خودش باید به کار گرفته شود و در مواردی اتخاذ چنین رویکردی نیز لازم است، اما چنانچه از مقولات فرهنگی و تبیینی در قبال برخی مسائل غفلت شود، کار ناقص میماند و این نکتهای است که ما کارگزاران نظام همواره باید مدنظر قرار دهیم.
رئیس قوه قضائیه با اشاره به نقطهنظرات فقهی و حقوقی و قضایی شهید مطهری گفت: شهید مطهری در حوزه مقولات فقهی و حقوقی و قضایی نیز دارای تأملات و نقطهنظراتی بودند که متأسفانه کمتر به این مقوله پرداخته شده است و شاید در این زمینه کوتاهی و غفلت از ما و شما اعضای ستاد بزرگداشت شهید مطهری بوده است؛ علیایحال ما آمادگی داریم که نمایندهای را برای عضویت در این ستاد معرفی کنیم و هر چه بیشتر از آراء و اندیشههای شهید مطهری برای پیشبرد امور خود وام بگیریم.
قاضیالقضات در ادامه این نشست با اشاره به پیشنهاد مطرح شده از جانب «علی مطهری» مبنی بر بکارگیری مجازات «تشهیر» در قبال مرتکبان جرائم خشن، گفت: در ابتدا باید تاکید کنم که قوه قضائیه و شخصِ من با شفافیت و برگزاری دادگاههای علنی (به استثنای مواردی که قانون اساسی منع کرده است) کاملاً موافق هستیم.
اژهای گفت: مجدانه معتقدیم که باید برخورد بازدارندهای را در قبال متعرضین به جان و مال و عِرض مردم و بیتالمال صورت داد؛ اگر چه بر انجام اقدامات و برنامههای آموزشی و بازاجتماعی کردن مجرمین و محکومین تاکید داریم، اما بر این مقوله نیز اصرار داریم که نمیتوان امنیت و آرامش مردم را رها کرد و اجازه داد هر کس دست به هر کاری بزند.
رئیس قوه قضائیه تصریح کرد: یکی از اقدامات بازدارنده در قبال مجرمین، معرفی و شناساندن آنها به جامعه به عنوان یک مجرم است؛ در اثر این اقدام، نوعی بازدارندگی در خودِ فردِ مجرم ایجاد میشود تا به سمت جرم و جنایت نرود و حتی خانواده او نیز به کمک جامعه و دستگاههای مسئول میآید. در عین حال باید توجه داشت که همه قوا و دستگاههای حکومتی از جمله قوه قضائیه باید ملتزم به قانون باشند و در حال حاضر قانون به ما اجازه این امر را نداده است. البته برخی اشخاص میگویند اگر به مجلس برویم، این موارد را به قانون تبدیل میکنیم؛ ما در قوه قضائیه از این امر استقبال میکنیم و حتی پیشنهاداتی را در برخی از این موضوعات داشتیم و داریم. علیایحال تاکید میکنم که هر موردی که به قانون تبدیل شد قوه قضائیه ملتزم به انجام آن است.
رئیس دستگاه قضا افزود: نمیخواهم بگویم همه موارد، اما برخی موارد که برای جامعه مضر هستند را تاکید داریم که مرتکبین آنها در زندان بمانند و به تناسب جرمشان و وفق قانون، مجازات سنگینتر شوند. البته افرادی نیز ممکن است فریب خورده باشند و اظهار ندامت کنند و حتی اگر به زندان بروند و یا در زندان بمانند نیز تبعات بدتری متوجه آنها باشد، تاکید ما در اینگونه موارد اِعمال ارفاقات قانونی است؛ اما تاکید مؤکد داریم عناصر اصلی که برای جامعه مضر هستند نباید مشمول ارفاق شوند.
رئیس عدلیه با اشاره به مقوله سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن نیز گفت: ما صددرصد معتقد به لحاظ سرعت در مجازات مجرمین بویژه مرتکبین جرائم خشن هستیم؛ البته در مواردی برای اجرای این مهم، با محدودیتهایی به جهت نیرو و حتی زمانبندیهای قانونی مواجهایم. باید تاکید کنم که در سندِ روزآمدشدهی تحول قضایی نیز برای برخی از این امور پیشبینیهایی شده است و سندِ مزبور این انعطاف و قابلیّت را برای اصلاح و تکمیل شدن نیز دارد، لذا بار دیگر از همه نقادان و صاحبنظران دعوت میکنیم که با مطالعه این سند، نقطهنظرات خود را در قبال آن ارائه کنند.