Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-01@22:41:18 GMT

غار سه طبقه نعیم سردرود را بیشتر بشناسید

تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۸۵۲۳

غار سه طبقه نعیم سردرود را بیشتر بشناسید

غار نعیم سردرود در حوالی این شهر و در دامنه کوه سهند که جزو قسمت ‌های پربار آذربایجان‌ شرقی از نظر تاریخی و مدنیت است واقع شده است . به دلیل موقعیت استراتژیک در این منطقه آثار تاریخی قابل توجهی وجود دارد.

غار نعیم اثر فاخر معماری صخره‌ ای این منطقه است که مشابه آن در شهر کاشان کشف شده‌ است. این غار در سه طبقه است که در سالن هر طبقه در سمت چپ و راست آن اتاق‌ هایی دو یا سه نفره به اندازه دو در “دو و نیم” متر و به ارتفاع یک و نیم‌ مترساخته شده‌اند، حتی به نظر می رسد شاید بیشتر از سه طبقه نیز باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

طبقه اول به طول سه و نیم کیلومتر و دارای ۲۰۰ اتاق در اطراف است که در هر اتاق محل‌ هایی برای استراحت، قراردادن شمع و تأمین روشنایی تعبیه شده‌ است. همچنین رودی به طول ۳۰۰ متر برای تامین آب آشامیدنی افراد ساکن در غار، ما بین اتاق ‌ها در سالن جریان دارد. این طبقه به هواکش بزرگی که اهالی به آن برج می‌ گویند، ختم می ‌شود.

ورودی طبقه دوم از راه سقف طبقه اول، بعد از طی ۱۵ متر از ورودی اصلی غار دیده می‌ شود که موقع ورود به این طبقه فرد با سه راهی مواجه می ‌شود که یکی آن را به ورودی برمی ‌گرداند، یکی به مکانی نامشخص که احتمالا چاه است هدایت میکند و دیگری نیز فرد را به طبقه دوم می ‌رساند که به طول ۲۰۰ متر و دارای ۲۰ اتاق است. به گفته اهالی منطقه از طبقه دوم به سوم مسیر دسترسی وجود دارد که امروزه به دلیل رسوبات مسدود شده‌ است.

این غار در چهار شاخه ساخته‌ شده است. بخشی از غار در زیر خانه‌ های شرقی خلجان قرار گرفته که اهالی برای نگهداری آذوقه و انباری از آن استفاده می ‌کنند و بخشی نیز در زیر روستای ورنق به طول یک کیلومتر واقع شده است. بخش دیگر به قسمتی مرطوب در شرق متصل و بخش چهارم به منطقه‌ای بنام میندوش منتهی می ‌شود.

در این غار محفظه های هوا و نور به طرف بیرون از طریق سقف غار وجود دارد. در هر ۵۰ متر محفظه‌ هایی به ارتفاع دو تا پنج متر و قطر نزدیک ۷۰ سانتیمتر برای تهویه هوا و تامین روشنایی ساخته شده‌ و نیز بیرون هر اتاق و راهروها جای پیه سوزها دیده می ‌شود.

مکان‌ هایی نیز برای نگهداری حیوانات و همچنین اجاق برای پخت و پز به همراه ظروف قدیمی در غار مشاهده می ‌شود.

در خصوص ظروف و سفال ‌های کشف شده از غار باید گفت سفال ساده نخودی، قرمز و خاکستری رنگ با نقوش مختلف، سفال ساده لعاب ‌دار، سفال لعاب ‌دار گلدار تزیینی و سفال سوخته از محل کشف شده است که تخمین زده میشود مربوط به صده‌ های قبل از اسلام تا دوره اسلامی باشند.

طبق مشاهدات چنین برمی ‌آید که غار به صورت معماری صخره‌ ای و دست کند و با هدف استتار و در امان ماندن از خطرات دشمن و ناملایمات طبیعی ساخته شده ‌است.

ورودی ها و دهانه غار
دهانه غار به عرض چهار متر و ارتفاع یک و نیم متر است ولی مدخل ورودی ۶۰ در ۶۰ سانتی ‌متر میباشد که در موقع ورود باید ۱۰ متر سینه خیز طی کرد. پس از طی این مسافت، میدان بزرگی دیده می‌ شود که وسط آن چاهی با دهانه‌ای به قطر دو متر و به عمق چهار متر قرار گرفته که به طبقات زیرین دیگر متصل است.

غار دارای چندین ورودی است که اهالی روستا بسیاری از آنها را مسدود و برایشان درب ساخته و قفل زده اند. غار از سمت شمالی به خانه ‌های مردم راه دارد که به دلیل حریم خصوصی امکان ورود وجود ندارد و مشخص نیست این غار به کجا منتهی می ‌شود.

برخی از راه های دسترسی دچار رسوب گرفتگی شده‌ و به طور کامل و دقیق کشف و تاریخ نگاری نشده‌اند و بدون بررسی و پژوهش نیز نمی ‌توان در مورد قدمت و نوع کاربری آن نظری اظهار کرد.

متاسفانه نهادها به خصوص میراث فرهنگی آنچنان که می‌ بایست تا کنون برای این محل ارزشی قائل نشده‌اند. چندین سال قبل نمونه ‌های کشف شده به کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان‌ شرقی به امید بررسی تحویل داده شده ولی خبری از نتایج بررسی اعلام نشده است. از سوی دیگر نابودی این آثار در واقع به معنای پاک شدن بخش مهمی از تاریخ منطقه است. متاسفانه برخی افراد در پی جست و جوی اشیاء گران قیمت و عتیقه، اقدام به تخریب محل و از بین بردن ظروف و آثار موجود در محل می‌ کنند./ سیری در ایران

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: کشف شده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۸۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است

ابتدای جاده‌ الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشین‌های خطی به سمت قلعه است.

«تا خود قلعه می‌ری؟»، «می‌مونی یا برمی‌گردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری می‌شه 200 تومن» و... راننده‌ها ایستاده‌اند تا ماشین‌ها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.

جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... می‌گذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوه‌ها که می‌رسد پر پیچ و خم و باریک می‌شود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم می‌خورد و نخستین سپیدی‌های برف امسال در کنار جاده چشم را می‌زند. دوباره سرازیر می‌شویم. مسیر پر از گردنه‌های کوهستانی است. سرازیری پیچ‌های تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبه‌رویمان قله‌های بلند «شاه‌البرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندی‌های رشته کوه البرز دیده می‌شوند. کمی جلوتر «علم‌کوه» هم به چشم می‌خورد. پایین‌تر آنجا که آب به سرخی خاک رس می‌زند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» می‌گذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگ‌ترین تخته سنگ منطقه نشانه‌هایی از سایت کاوش پیدا می‌شود، مسیر از بین باغ‌های گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» می‌رسد.

بیراهه‌ای به نام هودکان

آن طور که «حمیده چوبک» می‌گوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستان‌شناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاه‌هایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوش‌های این کوه به چشم خورده است.

«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور می‌کردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر می‌تواند قابل دسترسی باشد».

از نظر تاریخی منطقه‌ای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راه‌های دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده می‌شود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاه‌های بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی می‌رسد. پله‌ها در سال‌های اخیر در کاوش‌های باستان‌شناسانه پیدا شده‌اند؛ پله‌هایی که دست‌کن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پله‌های ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را می‌گیرد. تا نیمه‌های مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغ‌های گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.

عبور سخت

اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کرده‌اند، اما سرپرست گروه کاوش‌های باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیده‌بانی‌های دیگر؛ دیده‌بانی‌ها هم مثل قلعه‌ها بر بلندای کوه‌ها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل می‌شده است.

چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین می‌گوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمی‌شود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کرده‌ایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیده‌بانان کنترل می‌شده و کسی به راحتی نمی‌توانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید می‌کند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعه‌ها و دیده‌بانی‌ها کنترل می‌شده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».

اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سخت‌گذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز می‌بستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان می‌دادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.

«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود می‌ریزد، به خودی خود در فصل‌های پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد می‌کرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در دره‌ای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی می‌گوید.

ورود به ملک خدا

تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایین‌تر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاه‌های بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو می‌خواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته‌ رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.

قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشی‌های مینیاتور باقی ‌مانده در کتاب‌های تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال  654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح می‌شود به همین نام می‌ماند.

در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) می‌دانسته‌اند و در این قلعه ساکن بوده‌اند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعه‌ای که سال‌ها می‌توانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانسته‌اند آن را فتح کنند.

*

مسیر آمده را برمی‌گردم. منظره شب اینجا، در جاده‌های پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. ده‌ها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفته‌اند، کمی آن ‌طرف‌تر ده‌ها چراغ دیگر گرد هم آمده‌اند. کمی بالاتر، کمی پایین‌تر... گوشه گوشه دامنه کوه‌های بلند را گرفته‌اند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز می‌نامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهم‌تر تاریخچه‌اش ‌دلیلی بر این لقب است.

نفیسه کلهر

دیگر خبرها

  • چنار ۸۰ ساله‌ای که در دل ساختمان ۵ طبقه زنده ماند
  • آیین گرامیداشت حاج حسین ندیم پدر شهیدان احمد و اسماعیل ندیم
  • قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
  • علائم و نشانه‌های مالاریا را بشناسید
  • فیلم/ لحظه ورود پلیس از پنجره طبقه دوم دانشگاه کلمبیا
  • شهید جوادی را بهتر بشناسید
  • روستاهای آبپخش نیازمند توجه بیشتر مسؤولان هستند
  • رستوران های هتل چمران شیراز
  • تلویزیون‌های UHD واقعی را بشناسید 
  • مرگبارترین اتوبان‌های تهران را بشناسید