توجه به حوزههای علمی از نقاط قوت انقلاب اسلامی بود/ تمدن غرب دچار افول شده و در حال فروپاشی است
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۶۱۸۳۴
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، حجتالاسلام مصطفی رستمی در جمع مسئولان دفتر نهاد رهبری در دانشگاههای کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به نعمت انقلاب گفت: قبل از انقلاب به دانشگاههای ما توجه نمیشد اما این روزها دغدغه دانشگاهها حتی در دورافتاده و محرومترین مناطق کشور جذب دانشجوی خارجی است.
مسئول نهاد رهبری در دانشگاههای کشور با بیان اینکه یکی از نگرانیهای مقام معظم رهبری موضوع تحریف است، گفت: دشمنان در تلاش برای پشیمان کردن مردم از تغییر گفتمان حاکم بر منطقه و ایجاد گفتمان رقیب در دنیا هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه روزی سفیر کشور خارجی برای شاه این مملکت تعیین تکلیف و تصمیمگیری میکرد، افزود: اما امروزه محور گفت وگوی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا و همچنین مناسبتها، سیاستها و تقابلها مسئله ایران و نوع مواجه با آن است.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین نقاط قوت ایران که موجب اقتدار کنونی شده،توجه به علم، دانش و دانشگاهها بوده عنوان کرد: نباید از این موضوعات مهم که موجب پیشرفت شده غافل بود.
رستمی با مهم ارزیابی کردن حوزه علمی کشور به پیام معمار کبیر انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: امام(ره) در بحبوحه جنگ طی پیامی فرمودند که الان نوبت نهضت علمی است، ایشان تمام آسیبها و محدودیتها و مشکلات کشور را ناشی از این میدانست و راهحل رفع مشکلات را قوی شدن جریان علمی دانستند.
مسئول دفتر نهاد رهبری در دانشگاه های کشور ادامه داد: جریان علمی در کشور راهاندازی شده و هماینک به قلهای رسیدیم که عامل بازدارنده و نقطه اقتدار کشور شده است. از نظر دفاعی به اقتدار رسیدیم و دلیل آن جریان علمی است.
وی بیان کرد: پیشرفتهای علمی در حالی کسب شده که علم و دانش، دانشمندان و دانشگاههیان ایران تحریم بودند و هدف دشمنان نیز جلوگیری از بازدارندگی علمی کشور است.
وی با بیان اینکه امروز نه تنها نظامیان و مقامات سیاسی بلکه دانشمندان ما ترور میشوند، گفت: ترور دانشمندان نقطه اهرم دشمن بر فشار بر فضای علمی کشور است.
رستمی با اشاره به پیشرفت کشور در حوزه پزشکی گفت: هیچ کشوری این توان علمی را به ما نداد بلکه نتیجه تلاش و همت دانشمندان کشور بوده است و حتی در حوزه نانو جزء پنج کشور پیشروی جهان هستیم و به آلمان و ژاین محصولات و تولیدات نانو صادر کردیم.
رستمی با بیان اینکه اگر قطار تولید دانش کشور کُند یا متوقف شود و به دانشمندان بیتوجهی شود باید نگران آینده بود، افزود: تمدن غرب دچار چالش شده و درحال افول و فروپاشی است و همچون گذشته بیرقیب نیست، غربیها به لحاظ علمی و تکنولوژی رقبای جدی پیدا کردند.
مسئول نهاد مقام معظم رهبری با بیان اینکه ایران به لحاظ تولید علم رتبه شانزدهم دنیا را دارد و در ردهبندی جدید پانزدهم شده گفت: ایران با وجود داشتن یک درصد جمعیت دنیا دو درصد حجم تولید دانش دنیا را دارد.ایران از نظر تولید مقالات علمی با ارزش ۳.۵ درصد تولید علم دنیا را دارد و این نشان میدهد که ظرفیتهای علمی کشور اتفاقی، جرقهای و صاعقهای نیست بلکه یک جریان مدام است، لذا تولید علم یکی از رسالتهای دانشگاه است.
وی حل مساله جامعه در حوزههای علوم انسانی، علوم اجتماعی، مسائل زیست محیطی و مسائل بهداشتی دانست و یادآور شد: در همین بحث کرونا دانشگاهها ماموریت یافتند که با این ویروس منحوس مقابله کرده و به دنبال حل آن باشند، همه دیدند
در آمریکا و کشورهای اروپایی علاوه بر بالا بودن آمار تلفات فروشگاه مواد غذایی و همچنین اقلام بهداشتی غارت میشدند اما در ایران نهضت مواسات را به وجود همه مشکلات و تحریمها داشتیم و از دانشگاه تا مسجد درگیر تولید ماسک شد حتی میتوانیم صادر کنیم.
وی با بیان اینکه ۹ گروه در زمینه تولید واکسن در حال فعالیت هستند، بیان کرد: این موفقیتها در زمینه تولید واکسن و ماسک مبنی بر اعتماد به نفس جدی و توانمتدیهای بالا است
رستمی تربیت کارشناسان و متخصصان برای بدنه اجرایی کشور را دیگر رسالت دانشگاه دانست و خاطرنشان کرد: هنوز در این زمینه به نقطه مطلوب و ایدهآل نرسیدیم، ضمن اینکه دانشگاه باید در مسائل مختلف جامعه پاسخگو باشد.
انتهای پیام/۸۲۰۲۴
منبع: فارس
کلیدواژه: دانش مقام معظم رهبری علم ایران دانشگاه ها علمی کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۶۱۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکاوی ریشههای اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاههای آمریکا
فرارو- در روزهای گذشته دانشگاههای آمریکایی نظیر: کلمبیا، ماساچوست، نیویورک، براون، و دهها دانشگاه دیگر در ایالتهای مختلف آمریکا، صحنه برگزاری اعتراضات و همچنین تحصن از سوی دانشجویان و اساتید دانشگاهی بوده است.
به گزارش فرارو؛ این طیفها به طور خاص خواستار پایان فوری جنگ غزه و همچنین خاتمه دادن به حمایتهای مالی و تسلیحاتی آمریکا و نهادهای دانشگاهی و شرکتهای تسلیحاتی از رژیم اشغالگر قدس شده اند و در عین حال، این خواسته را نیز مطرح کرده اند که آن دسته از دانشجویان و اساتیدی که به دلیل حمایت از ملت فلسطین و انتقاد از اسرائیل هدفِ اقدامات تنبیهی قرار گرفته اند نیز بایستی عفو شوند.
با این همه، نکته قابل تامل اینکه اعتراضات در دانشگاههای مختلف آمریکا با واکنش سنگین و قهری نیروهای امنیتی این کشور رو به رو شده است. تصاویر و ویدئوهای فراوانی از بازداشت دانشجویان، اساتید و خبرنگاران، در فضای مجازی و رسانههای مختلف جهان منتشر و پخش شده است.
دامنه اعتراضات به آمریکا محدود نمانده و در مدت اخیر اعتراضات به کشورهایی نظیر ایتالیا، استرالیا و فرانسه نیز کشیده شده است. بسیاری از تحلیلگران سعی داشته اند تا به واکاوی ریشههای این اعتراضات بپردازند. به بیان ساده تر، سعی داشته اند این سوال را پاسخ دهند که عمده محرکهای انفجار اعتراضات جاری در دانشگاههای آمریکا چیست؟
به نظر میرسد در پاسخ به این پرسش، میتوان به ۲ مولفه عمده و محوری اشاره کرد.
۱. شکاف نسلی در آمریکایکی از محرکهای عمده و محوری که اغلب جامعه شناسان در ریشه شناسی اعتراضات به آن معطوف بوده اند، مساله و چالش "شکاف نسلی" بوده است. به این ترتیب که میان ارزشهای مقامهای ارشد و نخبگان سیاسی و به طور کلی طبقه حاکمه در آمریکا و قشر جوان و تحصیلکرده در این کشور، شکاف و گسست ایجاد شده و همین مساله موجب شده تا در بسیاری از موضوعات سیاست داخلی و خارجی آمریکا، انفجار نوعی منازعه و تقابل میان دولتمردان و تصمیم سازان و قشر جوان و نسلِ Z رخ دهد.
در این رابطه، تحلیلهای مختلف در خودِ آمریکا حاکی از این هستند که مساله شکاف نسلی در ارتباط میان حامیان هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات و احزاب برقرار است با این حال، این شکاف به نحو جدیتر و عمیق تری در حزب دموکرات و شیوه حکمرانی آن قابل مشاهده است.
نسلهای جوان و دانشگاهی در آمریکا، بر این باورند که حاکمان این کشور دچار نوعی تاخر از نظر تاریخی هستند و به واقعیتهای روز، متناسب با مقتضیات جهان کنونی را نمینگرند و همچنان اسیر بینش و رویکردهایی هستند که آمریکا را قدرت برتر و هژمون جهان میدانند. قدرتی که میتواند هرکاری انجام دهد و از تبعات و پیامدهای آن نیز فرار کند.
۲. افول هژمونیکیکی از محرکهای دیگری که برخی تحلیلگران مسائل راهبردی در توضیح ریشههای اصلی اعتراضاتدانشگاهی به آن اشاره میکنند، این مساله است که این رویداد را باید نقطهای از یک روند کلی دانست که از مدتها قبل آغاز شده و اشاره به افول هژمونیک موقعیت بین المللی آمریکا دارد.
جهان در دورههای زمانی مختلف، از وجود یک یا چند قدرت هژمونیک بهره برده است. قدرت یا قدرتهایی که نظام بین الملل را سامان داده و نوعی نظم را در آن برقرار میکنند.
در هر سیکل تاریخی، قدرتهای هژمونیک، فرازها و در نهایت فرود را تجربه میکنند و در نهایت با سقوط هژمونی خود و یا کم فروغ شدن آن، با خیزش قدرتهای رقیب مواجه میشوند و نظمی تازه در جهان شکل میگیرد و تقویت میشود.
در سالهای گذشته نشانههای متعددی از افول هژمونیک آمریکا نیز در جهان قابل مشاهده بوده است. افولی که هم ناشی از سستی بنیادهای ایدئولوژیک و فکری نظام سیاسی آمریکا بوده و از جذابیت جهانی آن کاسته و هم متاثر از شکستهای میدانی آمریکا در جبهههای مختلف در مواجهه با رقبایش در مناطقی نظیر شرق و غرب آسیا، قاره آفریقا و یا حتی اروپا بوده است.
حال در این بحبوحه، عرصه سیاست داخلی آمریکا نیز همچون حوزه سیاست خارجی این کشور، متاثر از این شکستها، جلوههایی از افول هژمونیک آمریکا را به نمایش گذاشته است. جلوههایی که علاوه بر نمایش کاستی و ضعفهای نظام حکمرانی آمریکا، از عدم توانایی حل و فصل مسائل و مشکلات حکایت دارند. از این منظر، اعتراضات جاری در آمریکا، یک نقطه و ایستگاه از روندی کلی است که در ادامه راه نیز بایستی انتظار نمودهای عینی تری از آن را داشته باشیم.
این رویدادهادر نهایت بسیاری از معادلات و جایگاه جهانی آمریکا را دگرگون میکنند. برخی تحلیلگران در آمریکا به این نکته اشاره میکنند که هیچ بعید نیست حتی آمریکا در اواخر دهه ۲۰۲۰ میلادی، از حیث حکمرانی سیاسی، به سمت یک کشور اقتدارگرا و دیکتاتوری تغییر جهت بدهد.