Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه اینترنتی شبکه «راشا تودی» در یادداشتی به قلم «اسکات ریتر» مأمور اطلاعاتی سابق آمریکا آورده است، اگر « جو بایدن » رئیس جمهور آمریکا به‌دنبال بازگشت به برجام است نباید برای آن پیش شرط تعیین کند.

ریتر در این یادداشت می‌نویسد، ایران زیر بار درخواست‌های غیر واقع‌بینانه و غیر منطقی دولت بایدن درخصوص بازگشت به برجام نخواهد رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنابراین رئیس جمهور آمریکا باید با عمل‌گرایی و انعطاف‌پذیری پیش برود.

ریتر با اشاره به رأی اعتماد مجلس سنای آمریکا به «وندی شرمن» به‌عنوان قائم مقام وزارت امور خارجه نوشت، او با اجرای ژیمناستیک کلامی، از درخواست‌های فراحزبی درخصوص گسترش ابعاد برجام حمایت کرد. دولت بایدن در حال حاضر دامی برای خود پهن کرده که مشابه آن در دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق آمریکا نیز مشاهده شد.

در ادامه این یادداشت آمده است، در سال ۲۰۱۴ دولت اوباما اصرار داشت ایران باید به‌عنوان پیش شرطی برای رفع تحریم‌ها، غنی‌سازی اورانیوم را به طور کامل متوقف کند. در نهایت ایران زیر بار نرفت و حتی ابعاد و ظرفیت غنی‌سازی بومی خود را نیز افزایش داد. اومابا خود را به انزوایی برد که تنها راه خروج از آن جنگی غیر قابل برد بود که عواقب ویرانگری برای غرب آسیا و اقتصاد جهانی داشت. در نهایت اوباما مجبور به عقب نشینی شد و غنی‌سازی محدود از سوی ایران را پذیرفت. این همان برجامی است که شرمن در آن نقش مهمی ایفا کرد.

ریتر می‌افزاید، به نظر می رسد دولت بایدن همان بحث‌های خط قرمز محور را درخصوص بازگشت به برجام پیش گرفته است. به این صورت که یا ایران باید پیش‌شرط‌های به‌اصطلاح بازگشت به برجام را بپذیرد یا هیچ توافقی رخ نخواهد داد. نتیجه چنین رویکردی از همین حالا مشخص است؛ هیچ توافقی صورت نخواهد گرفت.

وی در ادامه می‌نویسد، پیشنهاد دولت بایدن برای پیوستن ایران به مذاکره مستقیم با آمریکا و دیگر طرف‌های برجام با مخالفت تهران مواجه شد. تصمیم ایران برای رد چنین مذاکره‌ای این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که گفت‌وگوها به برجام محدود شوند. ایران اعلام کرده حاضر به شرکت در مذاکراتی خواهد بود که بازگشت بی قید و شرط آمریکا به برجام و رفع تمامی تحریم‌ها را شامل شود. تهران نگران است، دولت بایدن و متحدان اروپایی‌اش از هرگونه دیدار رسمی، برای بازتعریف شروط بازگشت آمریکا به برجام استفاده کنند و به این شروط رسمیت ببخشند. پیشنهاد دولت بایدن یک تله بود اما ایرانی‌ها از پیش متوجه شده و آن را عقیم گذاشتند.

در این یادداشت آمده است، ایران توانست تلاش دیگر دولت بایدن برای اعمال شروطی جهت بازگشت به برجام از طریق شورای حکام را خنثی کند. آمریکا با همراهی انگلیس، آلمان و فرانسه قطعنامه‌ای را در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ارائه کردند که برای ایران بسیار مهم بود. این قطعنامه پیشنهادی، نگرانی‌های «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس را در بیانیه‌ای به شورای حکام را منعکس می‌کرد.

ریتر در یادداشت خود می‌نویسد، گروسی نگرانی از تصمیم ایران درخصوص توقف اجرای پروتکل الحاقی و توافقات پادمانی و همچنین پیدا شدن ذرات اورانیوم با تغییرات ایزوتوپی در ایران را اعلام کرده بود. آنچه ناگفته ماند این بود که تمام مسائل عنوان شده، در برجام لحاظ شده بود اما گروسی آن‌ها را در خارج از این چارچوب بیان کرد که از دید ایران سیاسی‌سازی مسائل کاملاً فنی بود. علاوه بر این، با تهدید پیش کشیدن این مسائل به صورت قطعنامه‌ای در شورای حکام، تهران بیم این را داشت که اقدامات آمریکا در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ تکرار شود. در آن زمان نیز نگرانی‌های فنی به مسائلی سیاسی بدل شد و به شورای امنیت سازمان ملل رسید.

وی می‌افزاید، قطعاً یکی از خواسته‌های اصلی ایران در برجام انتقال پرونده این کشور از شورای امنیت به شورای حکام آژانس بود. ایران در مواجهه با تکرار تاریخ، هشدار داد اگر شورای امنیت این قطعنامه را بپذیرد، تمام همکاری‌های برجامی با آژانس متوقف می‌شوند و این به منزله مرگ برجام خواهد بود. در نهایت انگلیس، آلمان و فرانسه با نظر به چنین واقعیتی، به حمایت از این قطعنامه آمریکایی خاتمه دادند.

ریتر در ادامه این یادداشت می‌نویسد، در حال حاضر ایران و آژانس به این توافق رسیده‌اند که زیرساخت مربوط به راستی‌آزمایی‌های مندرج در برجام در چارچوبی نظارتی پابرجا بماند و ایران درصورت رفع تحریم‌ها فوراً به پیروی از تعهدات برجامی بازگردد. سریع‌ترین راه برای رسیدن به این هدف، بازگشت بدون قید و شرط آمریکا به برجام است. در عین حال توافق ایران و آژانس سه ماهه بوده و پس از آن ایران به‌طور دائم نظارت‌های چارچوب‌های نظارتی تعلیق شده را به‌طور کامل متوقف می‌کند. ایران به روشنی اعلام کرده از خواسته‌های خود عقب‌نشینی نمی‌کند.

در پایان این یادداشت آمده است، دولت بایدن همانند دولت اوباما، با مطرح کردن پیش‌شرط‌های غیر واقع‌بینانه خود را در گوشه‌ای منزوی کرده است. جلسه استماع رأی اعتماد شرمن بر این واقعیت تأکید داشت که هرگونه بازگشت به برجام به همین شکلی که دارد، مورد مخالفت کنگره آمریکا قرار خواهد گرفت. در نهایت، دولت بایدن با دو گزینه مواجه است؛ بر مواضع خود پافشاری کند و شاهد فروپاشی برجام باشد و خطر رویارویی با ایران افزایش یابد، یا اینکه دستوری اجرایی صادر کرده و آمریکا را بدون پیش‌شرط به برجام بازگرداند. این‌ها «حقایق میدانی» هستند و هیچ میزانی از «نوستالژی» نمی‌تواند آن‌ها را تغییر دهند.

دولت آمریکا اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۷ با نقض تعهداتش از این توافق مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شد. ایران تا یک سال بعد از خروج آمریکا به طور کامل تعهداتش در توافق هسته‌ای را اجرا کرد و به کشورهای اروپایی که وعده جبران آثار این خروج را می‌دادند برای عمل به تعهداتشان فرصت داد. یک‌سال بعد که دولت‌های اروپایی نتوانستند به وعده‌هایشان عمل کنند تهران اعلام کرد طبق مفاد مندرج در توافق هسته‌ای طی چند گام تعهداتش در توافق هسته‌ای را کاهش خواهد داد.

اکنون مقام‌های دولت بایدن اعلام کرده‌اند که  قصد دارند آمریکا را به توافق هسته‌ای برجام بازگردانند. با وجود این، دولت جدید آمریکا هنوز ساز و کار خود برای بازگشت به توافق هسته‌ای را مشخص نکرده است. اعضای تیم بایدن در اظهاراتی مبهم می‌گویند قصد دارند از بازگشت به برجام به عنوان مبنایی برای «قوی‌تر و طولانی‌تر کردن» توافق هسته‌ای استفاده کنند.

جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده که با توجه به آنکه واشنگتن طرفی بوده که توافق را نقض کرده و کاهش تعهدات تهران در واکنش به اقدام غیرقانونی آمریکا انجام شده هر گامی از سوی تهران بعد از رفع تحریم‌ها صورت خواهد گرفت.

آذرماه امسال نیز مجلس شورای اسلامی طرح دوفوریتی اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران را تصویب و پس از تصویب آن در هیأت وزیران، جمهوری اسلامی هفته گذشته قصد خود برای توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و نظارت‌های فراتر از پادمان را در نامه‌ای به آژانس اطلاع داد که طبق برنامه از امروز اجرایی شد.

ایران و آژانس اتمی اخیراً تفاهم کردند اجرای پروتکل الحاقی و دسترسی‌های برجامی به طور کامل متوقف شود و صرفا تعهدات پادمانی ایران اجرا می‌شود. بر این اساس، طبق قانون مجلس هیچ دسترسی فراپادمانی به آژانس اعطا نخواهد شد و هیچگونه بازرسی فراپادمانی نیز انجام نمی‌شود.

 

منبع: پارس نیوز

کلیدواژه: جو بایدن برجام رئیس جمهور آمریکا برجام جو بایدن مجلس سنای آمریکا بازگشت به برجام توافق هسته ای شورای امنیت طور کامل اعلام کرده شورای حکام دولت بایدن تحریم ها پیش شرط

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۳۲۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟

مهرداد حجتی -روزنامه اعتماد-این روز‌ها در رادیو و تلویزیون تبلیغاتی پخش می‌شود با این مضمون که امسال در «فلان مکان» هر کالایی را می‌توان به قیمت پارسال خریداری کرد! و این لابد بهترین تبلیغ برای آن مجموعه است که کالا‌های خانگی را عرضه می‌کند. سال‌ها دورانی که قیمت‌ها برای مدتی طولانی ثابت و بدون افزایش می‌ماند، گذشته است و مردم همچون خاطره‌ای محو از آن یاد می‌کنند. افزایش قیمت‌ها مدت‌هاست که تبدیل به یک روال شده است و این آرزوی مردمی که انتظار یک دوره باثبات و آرام را سال‌هاست می‌کشند به انتظاری دور از دسترس تبدیل کرده است. آرزویی نزدیک به محال! شاید شما هم در تاکسی، مترو یا اتوبوس از دهان این و آن شنیده باشید که دوران باثباتی را به یاد می‌آورند که در آن سال‌ها «خودکار بیک»، پنج ریال بود و یک ریال هم به تنهایی دارای ارزش بود و می‌شد با آن کالایی همچون پاک‌کن، مدادتراش یا مداد خرید! بلیت اتوبوس شهری از میدان راه‌آهن تا سرپل تجریش، دو ریال بود در صورت استفاده از تاکسی، باقیمانده سکه ده ریالی به شما با سکه خردتر بازگردانده می‌شد! در آن روزگار کسی هرگز تصور نمی‌کرد که روزگاری خواهد آمد که به یک میلیارد تومان گفته شود؛ یک تومان! چون واقعا ۱۰ ریال یک تومان بود. همان ارزش واقعی‌اش که می‌شد با آن اقلامی خریداری کرد! آن روز‌ها هیچ کس تصور نمی‌کرد، روزی بانک مرکزی، اسکناس صد هزار یا پانصد هزار تومانی هم عرضه کند! به همان اندازه که پیش‌بینی روزگاری، چون امروز در چند دهه بعد محال بود، حالا دستیابی به دورانی با ثبات، چون آن روز هم محال و دور از دسترس به نظر می‌رسد. آرزوی بازگشت به دوران ثبات! سعید حجاریان به وضعیتی، چون امروز، «وضعیت ابنُرمال» می‌گوید، وضعیتی در تقابل با «وضعیت نرمال». به تعبیری «وضعیت استثنا» در برابر «وضعیت عادی». او سال ۹۲، طی گفتاری، موضوع «نرمال‌سازی» را مطرح کرد و آن را پروژه مطلوب دولت تازه بر سر کار آمده «حسن روحانی» تلقی کرد. پروژه‌ای که قرار بود دولت روحانی، به موازات تلاش‌های داخلی، با تلاش‌های دیپلماتیک به آن برسد. حجاریان «پروژه دموکراسی‌خواهی» را منوط به «نرمال‌سازی» کشور دانسته بود. اتفاقی که به دلیل کارشکنی‌های مداوم و مانع‌تراشی‌های مکرر در داخل و روی کار آمدن دولت «ترامپ» در امریکا رخ نداد تا اینچنین یک فرصت تاریخی برای بهبود وضعیت از دست برود. منظور از رسیدن به «وضعیت نرمال»، عادی شدن همه چیز در همه عرصه‌ها از جمله «اقتصاد» بود. به عبارتی «رسیدن به یک ثبات» در «وضعیت اقتصادی». در چنین وضعیتی - وضعیت نرمال - هیچ شهروندی نگران فردای خود نیست. بیم از دست دادن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه، وضعیت روانی جامعه را در هم نمی‌ریزد و آرامش جامعه را به هم نمی‌زند. در وضعیت نرمال، قیمت کالا‌ها برای مدت طولانی - سال‌ها - ثابت می‌ماند و هیچ شهروندی نگران، افزایش قیمت‌ها نیست، چون ریال یا تومانی که در جیب دارد، ارزشش ثابت می‌ماند و مدام دچار افت یا نوسان نمی‌شود. در مقابل چنین وضعیتی، «وضعیت ابنرمال» یا «استثنا»، شرایط اقتصادی را در هم می‌ریزد و دچار بی‌ثباتی می‌کند. به همین خاطر هم، هر آینه بیم از دست رفتن «اندوخته مالی» یا کم ارزش شدن سرمایه وجود دارد و همین عرصه اقتصادی را آشفته و دچار بی‌ثباتی می‌کند. در «وضعیت نرمال» امکان جذب سرمایه و سرمایه‌گذاری وجود دارد. اما در «وضعیت ابنرمال» نه تنها این امکان از دست می‌رود که حتی منجر به فرار سرمایه هم می‌شود. اتفاقی که بلافاصله پس از توقف «برجام» در پی خروج «ترامپ» از آن رخ داد. آن اتفاق، برنامه‌های حسن روحانی را در هم ریخت و او را در داخل با بحران‌هایی روبه‌رو کرد. در چنین شرایطی مخالفان او که در حقیقت «مخالفان برجام» و «پروژه نرمال‌سازی» بودند، با حمایت بخش‌هایی در حاکمیت، دست بالا را پیدا کردند. این فرصت که بتوانند فشار خود را با در اختیار‌گیری تریبون‌هایی بیشتر کنند. همان گروه که بار‌ها به «جواد ظریف» و تیم مذاکره‌کننده، تاخته بود و پس از توافق ایران با ۱+۵، کمیسیونی ویژه برای بررسی آن دستاورد، یعنی «برجام» تشکیل داده بود! حالا، اما آن گروه با خروج یک طرفه ترامپ از برجام، گویا به خواسته قلبی خود رسیده بود، چون فردای آن شادمانه در صحن علنی، با هیاهوی فراوان «برجام» را آتش زده بود! هر چند اقدامی نمادین، اما از منظر دولت، اقدامی مخرب تلقی شده بود. به سخره گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور که توانسته بود کشور را پس از سال‌ها از زیر تحریم‌های فلج‌کننده خارج کند و چشم‌اندازی امیدوار‌کننده پدید آورد چندان سنجیده به نظر نرسیده بود. هر چه بود در عرصه اقتصادی، کشور به آرامش رسیده بود و کشور‌های بزرگ، داوطلب سرمایه‌گذاری در ایران شده بودند، چون وضع به سرعت به سوی عادی شدن و ثبات پیش رفته بود. «عبدالله رمضان‌زاده» از دولتمردان دولت اصلاحات، سال ۹۲، از پروژه «آوار‌برداری» سخن به میان آورده بود. او گفته بود، پس از هشت سال، آنچه از دولت پیشین -احمدی‌نژاد- برجا مانده است، «انبوهی ویرانی» است که باید توسط دولت بعد، ابتدا آوار‌برداری و سپس بازسازی صورت گیرد. پروژه‌ای که بر عهده حسن روحانی و دولتش نهاده شده بود و او نه تنها باید به سرعت خرابی‌های گذشته را جبران می‌کرد که ضمن آن باید به بازسازی هم توجه نشان می‌داد. آن هم با خزانه‌ای که خالی شده بود و بدهی انبوهی که باقی مانده بود. روزی که احمدی‌نژاد بر سر کار آمده بود، «خاتمی» خزانه‌ای پر پول و صندوق ذخیره ارزی انباشته‌ای را برای او باقی گذاشته بود. اما «پول‌پخشی»‌های مداوم و بی‌حساب کتاب احمدی‌نژاد که گاه با «گونی» پول‌ها را در سفر‌های استانی جابه‌جا می‌کرد، نه تنها آن اندوخته را بر باد داده بود که حتی درآمد هنگفت حاصل از فروش نفت - بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار- را هم نابود کرده بود! رقمی که هیچ‌گاه توسط هیچ نهادی بررسی نشد و رییس دولت وقت بابتش هیچ‌گاه بازخواست نشد!
آنها که خواستار توقف برجام و حتی خروج از آن بودند، در حقیقت در صف نوبت دولت بعد ایستاده بودند. مرور اعضای کمیسیون بررسی «برجام» می‌توانست تصویری از دولت، مجلس و فردای سیاسی کشور را پس از دولت روحانی به دست دهد:

 
نقوی‌حسینی نماینده ورامین (اصولگرایان رهروان ولایت)، اسماعیل کوثری نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، محمدحسن ابوترابی‌فرد نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، کارخانه‌ای نماینده همدان (اصولگرایان رهروان ولایت)، حسین نجابت، نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، زاهدی نماینده کرمان (اصولگرایان رهروان ولایت)، علیرضازاکانی نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، مهرداد بذرپاش نماینده تهران (اصولگرایان رهروان ولایت)، علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد (اصولگرایان رهروان ولایت و رییس کمیسیون امنیت ملی)، سیدمحمود نبویان نماینده تهران (اصولگرایان جبهه پایداری)، حقیقت‌پور نماینده اردبیل (اصولگرایان رهروان ولایت)، منصوری‌آرانی نماینده آران و بیدگل (اصولگرایان رهروان ولایت)، وحید احمدی نماینده کنگاور (اصولگرایان رهروان ولایت)، مسعود پزشکیان نماینده تبریز (اصلاح‌طلب) و تاجگردون نماینده گچساران (اصلاح‌طلب). در میان آن همه اصولگرا فقط دو تن اصلاح‌طلب بودند. تقریبا تصویری بی‌نقص از آنچه در پیش رو بود.
حجاریان درباره دوپارگی سیاسی در فردای «برجام» گفته بود؛ کشور به دو گروه، «برجامی‌ها» و «نابرجامی‌ها» تقسیم خواهد شد. «برجامی‌ها» که خواهان گفتگو و عادی‌سازی روابط با جهانند و به خروج از انزوای کشور و عادی شدن اوضاع می‌اندیشند و «نابرجامی‌ها» که اساسا از بیخ و بن با هر نوع گفتگو و تعامل با جهان، خصوصا غرب مشکل دارند و همواره از تحریم‌ها استقبال می‌کنند. شاید به این دلیل که در «وضعیت ابنرمال»، آنها دست بالا را پیدا می‌کنند. «وضعیت ابنرمال» راه را برای هر نوع شفاف‌سازی می‌بندد. مراودات اقتصادی - تجارت - امری سیاسی و امنیتی می‌شود که باید در لایه‌هایی پنهان تصمیم‌گیری شود. دالان‌هایی پنهان برای افرادی خاص گشوده می‌شود و تجارتی نهان شکل می‌گیرد که از چشم ناظران پنهان می‌ماند. امتیاز‌هایی در همان لایه‌ها تقسیم شده و پول و ارز به ابزاری برای معادلات سیاسی بدل می‌شود. در چنین وضعیتی است که مسائلی همچون «چای دبش» هم رخ می‌کند. در شرایطی که کشور از همه سو تحریم و ارتباط نظام بانکی کشور با نظام بانکی جهان - به دلیل نپیوستن به FATF - قطع است، افرادی خاص دست بالا را در اقتصاد کشور پیدا می‌کنند که توانایی دور زدن تحریم‌ها و معامله در پشت در‌های بسته را دارند. اتفاقی که قرار بود پس از دوران حسن روحانی رخ دهد و کشور به سرعت وارد دالانی از حوادث شود که تا پیش از آن هرگز تجربه نکرده بود. برگزاری دو انتخابات، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ بدون حضور کاندیدا‌های شاخص اصلاح‌طلب، عرصه را یکدست در اختیار همان گروهی قرار داد که از همان ابتدا با «برجام» مساله داشت. دولتی بر سر کار آمده بود که هیچ برنامه اقتصادی مدوّنی در دست نداشت، برخلاف ادعای «برنامه هفت هزار صفحه‌ای» که در دوران کاندیداتوری در تلویزیون گفته بود، دست رییسی از هر برنامه‌ای کاملا خالی بود! انسداد مذاکرات پس از مدتی تلاش نافرجام در جهت احیای برجام، هر چشم‌انداز احتمالی را از بین برده بود. شعار «نگاه به داخل» که هیچ «پِلنی» در پیوست نداشت، وضع را پیچیده‌تر و دولت «نوانقلابی» رییسی را وادار به پروپکانی کرده بود. اتفاقی که پیش‌تر احمدی‌نژاد هم تجربه کرده بود. حالا با گذشت نزدیک به سه سال از روی کار آمدن دولت رییسی، نه تنها وضعیت به حالت عادی بازنگشته، بلکه وضع به مراتب غیرعادی‌تر هم شده است. به عبارتی «وضعیت ابنرمال» تعمیق و «وضعیت نرمال» کاملا از دسترس دور شده است. حالا صعود سرسام‌آور قیمت‌ها، با جهش بی‌سابقه دلار، همان شعار «نگاه به داخل» را هم با ابهام مواجه کرده است. تا چند ماه دیگر، ابراهیم رییسی وارد سال پایانی دوره چهار ساله‌اش خواهد شد بی‌آنکه توانسته باشد دستاورد قابل ملاحظه‌ای به دست آورده باشد. دولتی که با شعار تک رقمی کردن تورم بر سر کار آمده بود، حالا به تورمی افسارگسیخته رسیده است. به‌رغم همه آمار‌هایی که ارایه می‌شود، سفره خالی مردم و ریزش طبقه متوسط به طبقه فرودست حاصل همان انزوای «نخبگان» یا «قشر الیت» به بهانه «جوان‌سازی» دولت است که با آزمون و خطا امور کشور را پیش می‌برد!
تبلیغ از بلندگوی رسمی - صدا وسیما - برای خرید کالا‌های خانگی به قیمت سال قبل، به نظر حالا یک دستاورد است! البته دستاوردی از جنس «استثنا» برای جماعتی «استثنا!» جماعتی برخوردار از حمایت که می‌توانند از این «وضعیت استثنا» نهایت بهره را ببرند بی‌آنکه گروهی رقیب کسب و کارشان را تهدید کند! پدیداری چنین «استثناهایی» نه تنها موجب افتخار نیست، بلکه موجب تاسف هم هست. توزیع رانت، دستاورد نیست، بلکه نشانه نوعی معلولیت در نظام مدیریت است. معلولیتی برآمده از همان «وضعیت ابنرمال» که دولت چاره‌ای برای آن در دست ندارد. شاید به این دلیل که خود برآمده از همان «وضعیت استثنا» است.

دیگر خبرها

  • سناتور آمریکایی ارزیابی دولت از جنگ غزه را زیر سئوال برد
  • برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
  • تعیین تکلیف حسین شریعتمداری برای شورای نگهبان : لایحه عفاف و حجاب را کنار بگذارید، همین «طرح نور» کافی است / نگرانم این لایحه مثل برجام شود
  • تعیین تکلیف حسین شریعتمداری برای شورای نگهبان /لایحه عفاف و حجاب را کنار بگذارید،همین «طرح نور» کافی است /نگرانم این لایحه مثل برجام شود
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • بایدن: زمانی به دنبال خودکشی بودم + بشنوید
  • خطر اعتراضات دانشجویی آمریکا بیخ گوش بایدن
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟