«اسپيلبرگ» به سراغ «طلسم» رفت
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۴۰۸۷۹
خبرگزاری آریا-استیون اسپیلبرگ و برادران دافر اقتباسی از «طلسم» استیون کینگ را در قالب یک سریال برای نتفلیس در نظر دارند.
به گزارش آریا و به نقل از ددلاین، «طلسم» استیون کینگ راهی صفحه کوچک تلویزیون میشود. استیون اسپیلبرگ با همکاری برادران دافر که نویسندگان سریال «چیزهای عجیب» بودند، قصد دارد با همکاری نتفلیکس و پارامونت، اقتباسی تلویزیونی از رمان «طلسم» را بسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گروه به عنوان تهیهکننده اجرایی، نویسندگی سریال را به کورتیس گویین واگذار کردهاند که خودش از نویسندگان و تهیهکنندگان «چیزهای عجیب» بود.
«طلسم» که به قلم استیون کینگ و پیتر استراوب نوشته شده، درباره یک پسر دوازده ساله به نام جک سویر است که سفری جادهای را آغاز میکند تا جان مادرش را از مرگ نجات دهد. او در جستجوی «طلسم» است. این طلسم یک چیز عتیقه جادویی و قدرتمند است که نه تنها مادرش را بهبود میدهد بلکه موجب نجات دنیا میشود. سفر سویر در 2 دنیای موازی انجام میشود؛ آمریکایی که همه با آن آشنایی دارند، و دنیایی خطرناک و فانتزی در دل آنکه به نام «قلمروها» شناخته میشود.
سال 2019 مت بارکر قصد تولید یک اقتباس سینمایی از این رمان را داشت. در اقتباس تلویزیونی جدید وی و راس دافر از کمپانی «مانکی مسکر» و اسپیلبرگ با کمپانی «امبلین» تهیهکنندگان پروژه خواهند بود.
برادران دافر اکنون در حال کار در فصل چهارم «چیزهای عجیب» برای نتفلیکس هستند و انتظار میرود تا پایان سال 2021 برای پخش آماده شود.
کینگ 2 سال پیش از انتشار کتاب، امتیار آن را خریده بود اما هرگز راهی برای ساخت آن در قالب یک فیلم بلند پیدا نکرد. از این رمان یک بار مینیسریالی ساخته شد اما هرگز در قالب سریال ساخته نشد. خود کینگ نیز از تهیهکنندگان اجرایی این سریال خواهد بود.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۴۰۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارتین لوتر کینگ و خشونت
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ مارتین لوتر کینگ کشیش و فعال مدنی آمریکایی بود که برای برابری حقوق سیاهپوستان تلاش میکرد. او معتقد بود که استفاده از راههای صلحآمیز، مانند صحبت کردن و پیدا کردن نقاط مشترک میتواند به افراد در درک یکدیگر کمک کند. کینگ میگفت که استفاده از خشونت میتواند به دیگران صدمه بزند و آسیبهایی را ایجاد کند که از رفع آن سخت است. کینگ فکر میکرد خشونت مسائل واقعی را حل نمیکند و میتواند مردم را واقعاً غمگین و وحشتزده کند. مارتین لوتر کینگ میگفت: « خشونت راه خوبی برای حل مشکلات نیست.» او فکر میکرد که حتی زمانی که همه چیز واقعا سخت است، بهتر است برای یافتن راه حلهای صلح آمیز تلاش کنیم.
او میخواست در تمام مسائل با همه منصفانه رفتار شود و استفاده از خشونت میتواند مشکلات را بیشتر و بدترکند. کینگ معتقد بود که همه باید بتوانند احساسات و افکار خود را بدون ترس بیان کنند. به عقیده او استفاده از خشونت میتواند باعث شود مردم احساس کنند صدایشان شنیده نمی شود. او میخواست که مردم از عشق و درک متقابل استفاده کنند تا دنیا را به مکانی بهتر برای همه تبدیل کنند.
به نظر این فعال صلح طلب همه میتوانیم با مهربانی و احترام با دیگران، در بقیه حس خوب ایجاد کنیم. او معتقد بود که انتخاب راههای صلحآمیز حتی زمانی که سخت است، میتواند دنیا را به جای بهتر و شادتری برای همه تبدیل کند.
ایستگاه فکر
آیا تا به حال از دست کسی عصبانی شدهاید که بخواهید به او آسیب بزنید؟
این خشم غیر عادی نیست، اما باید بدانیم که با این احساس بد و شدید چکار کنیم که بعدا پشیمان نشویم.
کینگ فکر میکرد وبرای مقابله با ظلم و ستم راههایی وجود دارد که از نظر اخلاقی صحیح تر و تاثیر گذارتر است.
نظر شما چیست؟
اگر یکی از همکلاسیهایتان شما را اذیت کند، آیا این حق را دارید که به او آسیب بزنید؟
اگر جزء گروهی باشید که با آنها ، با بی عدالتی رفتار شده است. آیا خشمگین میشوید؟
داستان کوتاه
روزی روزگاری در یک مهدکودک شلوغ پسر کوچکی به نام جیم بود. یک روز در حین بازی وقتی جیم نتوانست با شن، برجی را که میخواست بسازد، عصبانی شد. از شدت ناراحتی صورتش از قرمز شد و اشک در چشمانش حلقه زد.
عصبانیت جیم با وجود تمام تلاشهای معلمش برای دلداری دادن او بیشتر شد و شروع به داد و فریاد کرد و برجهای دیگر بچهها را به زمین زد. بچههای دیگر با ترس و نگرانی به او نگاه میکردند و نمی دانستند در برابر رفتار جیم باید چکار کنند.
مدیر مهدکودک با دیدن این فریادها، با رفتاری آرام و فهمیده نزدیک شد و به آرامی جیم را برای مدتی به گوشه ای ساکت راهنمایی کرد.
مدیر جیم را در آغوش کشید و به آرامی به تمام صحبتهایش گوش کرد.
پس از مدتی، جیم آرام شد، نفسهای سنگینش تبدیل به هق هق آرامی شد.
مدیر از او خواست تا احساساتش را با نقاشی کشیدن به او بگوید.کم کم عصبانیتش از بین رفت. چون احساس میکرد حرفهایش شنیده شده و درک میشود.
با گذشت زمان، جیم در یک فعالیت گروهی به بچههای دیگر پیوست، این بار با احساس آرامش و میل به همکاری کردن.
دوستانش با آغوش باز از او استقبال کردند و همگی درسهای ارزشمندی در مورد مدیریت احساسات و حمایت از یکدیگر در مواقع عصبانیت و ناراحتی آموختند.
انتهای پیام/